خاطرات پروين غفاري

  • جزوه درسی 3

    فساد در عرصه ي اخلاق شاه فساد جنسي از مظاهر بارز مفاسد فرهنگي رژيم پهلوي به خصوص پهلوي دوم محسوب مي شود. علاقه ي شديد و عجيب شاه به مسائل جنسي از زمان نوجواني وي نمود يافت. از مصاديق اوليه‌ي جنسي شاه، مي توان به زماني كه وي در مدرسه لوروزه سوئيس مشغول به تحصيل بود، اشاره كرد. فردوست، همكلاسي و دوست محمدرضا، در اين باره در كتاب خاطرات خود آورده است: در مدرسه لوروزه حدود چهل نفر مستخدمه كار مي كردند كه در ميان آن ها يكي از همه زيباتر و جذاب تر بود و حدود 22 سال داشت و توجه محمدرضا را جلب كرده بود. پس محمدرضا از پرون خواست كه او را به اتاقش بياورد. اين جريان ادامه داشت تا روزي كه محمدرضا مرا به اتاقش خواست. من هم رفتم و در اتاق او همان مستخدمه را ديدم كه ناراحت بود و گريه مي كرد. محمدرضا به من گفت كه با اين خانم تماس جنسي داشتم و ايشان حالا مي گويد كه آبستن شده است. من به آن خانم گفتم: «بسيار خوب. شما هر مبلغي كه فكر مي كنيد براي يك سال بيكاري و براي عمل كورتاژ نزد بهترين دكترها، به نحوي كه كوچكترين خطري نداشته باشد، لازم است حساب كنيد و در عدد 3 ضرب كنيد و بگوييد چقدر مي شود. دختر كمي فكر كرد و گفت: «5000 فرانك». به هر ترتيبي بود اين پول را تهيه كرديم و به آن دختر داديم و مسئله خاتمه پيدا كرد.» پس از بازگشت محمدرضا از سوئيس با هماهنگي رضاشاه و به منظور جلوگيري از هرزگي محمدرضا، زن جواني به نام فيروزه وارد دربار شد و به عنوان رفيقه‌ي وليعهد انجام وظيفه مي كرد. درباره‌ي خصوصيات زنبارگي محمدرضا، ماروين زونيس در كتاب خود آورده است: «شاه در برخورد با زنان به تنهايي، با نزاكت و حتي شيرين زبان بود؛ اما او يك زنباره‌ي معروف نيز بود، گفته مي شود كه ملكه فوزيه از بابت مسائل عشقي مدام او خشمگين بود و ملكه ثريا به دفعات او را تهديد كرد كه اگر به زنبارگي خود در محافل خصوصي ادامه دهد، از او جدا خواهد شد. همه‌ي اين شواهد گوياي آن است كه شاه هيچ‌گاه از ماجراي جنسي غيررسمي خود دست برنداشته است.» محمدرضا پس از ازدواج با فوزيه نيز دست از هوسراني‌هاي جنسي خود برنداشت و پس از انجام امور روزانه‌ي خود، تمام شب به دنبال شكار دختران و زنان جوان بود. در اين بين، روابط زناشويي فوزيه و محمدرضا نيز به سردي گراييد و فوزيه در يكي از محافل شبانه‌ي كاخ اختصاصي شمس پهلوي،‌ به علت بي تفاوتي شوهرش نسبت به خود پي برد. در اين ميهماني، فوزيه براي اولين بار دختران و زنان جوان و زيبايي را كه عضو خانواده‌ي سلطنتي نبودند،‌ ملاقات كرد و ديد كه محمدرضا يكي پس از ديگري با آنها مي رقصد و با حالتي شهواني در مقابل چشم او، آن ها را در آغوش مي فشارد. در اين زمان ...



  • بیماری محمد رضا شاه و اطرافیان!

    فساد جنسي يك بيماري عمومي است كه دامن بيشتر پادشاهان مستبد را آلوده كرده است. داستانهاي هزار و يك شب، حرمسراهاي قاجار و عشقهاي بيمارگونه پادشاهان ايران همه نشان از فساد دربار و حساسيت بيرون از دربار دارد. اما دربار محمدرضا پهلوي از دو جهت با سلف خود متفاوت بود. محمدرضا براي كاستن از قبح زن‌بارگي رعايت احكام شرعي را نمي‌كرد و فساد مختص به مردان دربار نبود. خواهران، دختران و زن او نيز از اين قاعده مستثني نبودند.شاه: شاه در فساد جنسي بي‌مبالاتي را به اوج رسانده بود. دربار او دائم محل رفت و آمد فواحش خارجي و معشوقه‌هاي داخلي بود. او از دوران جواني تا اندكي پيش از مرگ دست از زن‌بارگي برنداشت. حتي لحظاتي كه ملت ايران براي سرنگوني او در سرتاسر كشور بسيج شده بودند و در خيابانها صداي رگبار و مرگ بر شاه در هم پيچيده بود او در بارگاه خويش بي‌اعتنا به واقعيتهاي بيروني به عشقبازي مشغول بود. شايد رفتار جنون‌آميز جنسي محمدرضا بي‌تأثير از مادرش نبود، زيرا مادرش به او سفارش مي‌كرد: «از قديم و نديم گفته‌اند به هر چمن كه رسيدي گلي بچين و برو». شاه و دلال محبت او، علم در رابطه با اخلاق جنسي به اين اعتقاد رسيده بودند كه مردان بزرگ احتياج به يك سرگرمي دارند و مسئله جنسي بهترين سرگرمي است. به گزارش علم يك روز شاه و علم «درباره دوستان مؤنث، گپ» مي‌زدند شاه از پير شدن معشوقه‌ها صحبت مي‌كرد و افزود «با وجود همه اينها اگر اين سرگرمي‌ها را هم نداشتيم به كلي داغان مي‌شديم».  علم نيز كه در فساد جنسي دست كمي از شاه نداشت در تأييد شاه گفت: «همه مرداني كه مسئوليتهاي خطير به عهده دارند نياز به نوعي سرگرمي دارند و به عقيده من مصاحبت جنس لطيف تنها چاره كارساز است.مسئله مهمي كه بر فساد جنسي شاه دامن مي‌زد، فساد اخلاقي خواهرانش اشرف و شمس بود. اشرف و شمس كه از نقطه ضعف شاه آگاه بودند، «دختران زيبا را به او معرفي مي‌كردند» و «دختران جوان را به دام» مي‌انداختند و براي محمدرضا به كاخ مي‌آوردند.گرچه شخصيتهاي پيراموني محمدرضا شاه، پدر، مادر، خواهران، وزير دربار و دوستان او نقش بسزايي در زمينه‌سازي فساد جنسي شاه داشته‌اند؛ اما عامل اصلي، شخصيت خود شاه بود. براي روشن شدن عوامل و ابعاد موضوع مروري بر فساد جنسي محمدرضا شاه بي‌مناسبت نيست؛محمدرضا در اوايل جواني كه براي تحصيل به مدرسه له‌روزه سوئيس رفته بود، عاشق يكي از مستخدمه‌هاي مدرسه شد و پس از برقراري ارتباط، دخترك را حامله كرد. محمدرضا با كمك فردوست با پرداخت پول از آن دخترك خواستند تا سقط جنين كند و مدرسه را ترك نمايد.رضاشاه پس از بازگشت محمدرضا از سوئيس به ملكه مادر ...

  • دومين نوشته‌ام درباره پروين غفاري (منتشرشده در سايت تاريخ شفاهي)

    در دامِ شاه؛ يا شاهْ در دامْ...؟!پروین (پري) غفاری، بازیگر قبل از انقلاب، كه با توجه به حضورش در دربار وارد سينماي فارسي شده بود، 11 تیرماه امسال درگذشت. بي‌شك بزرگترين رخداد و علت شهرت وي ارتباط عاشقانه‌اش با محمدرضا پهلوي از سن پانزده سالگي بود.او متولد 1309 در تهران بود؛ در خانواده‌اي كه اصالتاً تفرشي بودند. پدرش میرزاحسن غفاری همدانی از مبارزان مشروطه بود که در واقعه به توپ بستن مجلس توسط کلنل لیاخوف، مجروح شده و به گفته دخترش پس از آن حادثه تا پايان عمر در راه رفتن به مشكلاتي دچار بود [لنگ مي‌زد]. پروين غفاري، خود، مادرش را يكي از خبرچينان فردوست خوانده كه مي‌كوشيد با نزديك كردن دختر جوان و زيبايش به شاه، به اصطلاح اسباب «بزرگي» فراهم كند و سري توي سرها دربياورد. خود پروين نيز سوداي ملكه‌شدن و همسري شاه را در سر مي‌پروراند يا دست‌كم مي‌كوشيد تا به نوعي از اين راه طرفي ببندد. از قضاي روزگار دليل نزديكي غفاري به شاه، پُر كردن ايامي بود كه فوزيه، شاهزاده مصري و همسر نخست پهلوي دوم، به قهر از ايران گريخت و ديگر به عنوان ملكه به ايران پا نگذاشت. فراخواندن غفاري به اندروني شاه، ترفندي بود از جانب فردوست تا اوقات تنهايي و افسردگي «محمدرضا»ي جوان به‌وسيله حضور اين دخترك جبران شود و شاه را آماده رويارويي با حوادث بعدي ملك و مملكت كند. عجيب‌تر آن‌كه فوزيه و پروين غفاري، كه با رفتن يكي سر و كله آن‌ ديگري در دربار پيدا شد، هر دو در يك روز درگذشتند (11 تيرماه1392). اين حادثه نگارنده را به ياد مرگ شعبان جعفري (مشهور به شعبان بي‌مخ)، از عوامل اصلي و «داخليِ» كودتاي 28 مرداد 1332 و سقوط دولت ملي دكتر محمد مصدق، انداخت كه از قضا او نيز چند سال پيش درست در همان روزي كه نامش با تاريخ گره خورده بود درگذشت.***ايرانيان در يك كلامْ مردماني «شفاهي»اند. حتي امروز كه كسر قابل توجه و چشمگيري از آن‌ها همه‌روزه از فضاي مجازي بهره مي‌برند، بيشتر استنادها و ادله‌شان مبتني بر روايت‌هاي شفاهي و درِ گوشي است؛ گيريم كه بخشي از اين روايات از طريق ابزار امروزي‌تري همچون تلفن همراه و پيامك به‌شكل لحظه به لحظه تبادل شوند. ضرب‌المثل‌هاي رايج و مشهوري همچون «يك كلاغ؛ چهل كلاغ» و «خالَه‌مْ دونست؛ عالَم دونست» همگي بر اين رفتار فراگير - و اصلاً اگر به كسي برنمي‌خورد - «همه‌گير ِ» ايراني (!) دلالت مي‌كنند. ضمن اينكه آمار خجالت‌‌آور مطالعه (كه به‌تدريج آن چند ثانيه ناچيزِ سرانه مطالعه در ايران هم در حال محو شدن است) نيز همين نكته را تصديق مي‌كند.هر ايراني‌ در طول عمرش بارها و بارها به ظن خويش بر مَركب رخدادها و شايعه‌هاي برآمده ...

  • هوس‌رانی‌های شاه؛ از رابطه با محارم تا درخواست بدکاره از موسسات اروپایی

    هوس‌رانی‌های شاه؛ از رابطه با محارم تا درخواست بدکاره از موسسات اروپایی

    نگاهی به خاندان هرزه پهلوی؛  محمدرضا پهلوی و هوس ستاره‌های سینمای آمریکااز روز بیست و ششم دی ماه سال ۱۳۵۷ همزمان با فرار محمدرضا پهلوی از ایران، سرعت تحولات در جهت سرنگونی سلطنت و موفقیت مردم در پیروزی انقلاب افزایش پیدا کرد. این گزارش به خلاصه ای از مفاسد اخلاقی شاه و نزدیکان اشاره خواهد کرد.  هوس بازی های محمدرضا متاثر از توصیه مادر به فرزند!شاه در فساد جنسي بي‌مبالاتي را به اوج رسانده بود. دربار او دائم محل رفت و آمد فواحش خارجي و معشوقه‌هاي داخلي بود. او از دوران جواني تا اندكي پيش از مرگ دست از زن‌بارگي برنداشت. شايد رفتار جنون‌آميز جنسي محمدرضا بي‌تأثير از آموزه‌هاي مادرش نبود، زيرا مادرش به او سفارش مي‌كرد: «از قديم و نديم گفته‌اند به هر چمن كه رسيدي گلي بچين و برو!»محمدرضا پهلوی و مادرششاه و دلال محبت او عَلَم، در رابطه با اخلاق جنسي به اين اعتقاد رسيده بودند كه مردان بزرگ احتياج به يك سرگرمي دارند و مسئله جنسي بهترين سرگرمي است. علم در یکی از یادداشت هایش می نویسد: يك روز شاه و علم «درباره دوستان مؤنث، گپ» مي‌زدند. شاه از پير شدن معشوقه‌ها صحبت مي‌كرد و افزود «با وجود همه اينها اگر اين سرگرمي‌ها را هم نداشتيم به كلي داغان مي‌شديم.» علم نيز كه در فساد جنسي دست كمي از شاه نداشت در تأييد شاه گفت: «همه مرداني كه مسئوليتهاي خطير به عهده دارند نياز به نوعي سرگرمي دارند و به عقيده من مصاحبت جنس لطيف تنها چاره كارساز است.» (۱)علل گرایش محمدرضا به زنان از نگاه یک روانش‌شناسمحمدرضا شاه ضعف زيادي در برابر زنان داشت، در فساد اخلاقي حد و مرزي نمي شناخت و اصول اخلاقي را رعايت نمي كرد.(۲) يكي از روان شناسان فرانسوي كه جزء پزشكان خانوادگي پهلوي بود در مورد علت گرايش شديد شاه به انحرافات جنسي مي نويسد: «رضا شاه با روحيه قلدري و ديكتاتوري كه داشت محمدرضا را در كودكي از خانواده دور كرد و توسط مربيان خشن فرانسوي و آلماني در سوئيس بزرگ شد و مجموعه اين وقايع در رفتار و آينده او اثر مخربي بر جاي گذاشت او بعدها كوشيد كمبود محبت نهادينه شده در جسم و جان خود را ضمن معاشرت هاي افراطي با زنان گوناگون جبران نمايد.»(۳)تاسیس تشکیلاتی برای هوسرانی های شاهعلي شهبازي يكي از نيروهاي گارد شاهنشاهي و سرتيم محافظ شاه، كسي كه تا پايان عمر، درخارج از كشور، مغرب، پاناما، آمريكا و مصر او را ترك نكرد، در خاطرات خود، پرده از شبكه‌اي بر‌مي‌دارد كه براي فساد و زن‌بارگي شاه فعاليت مي‌كردند. او معتقد است از وقتي كه علم وزير شد، در وزارت دربار «تشكيلاتي ويژه براي سرگرمي شاه درست كرده بود كه اعضاي آن سازمان ...

  • خاندان فاسد

    خاندان فاسد

    خاندان فسادنمونه هايي از رواج فساد اخلاقي، قماروموادمخدردرخاندان پهلويفساد و قدرت، هم‌زادهاي کهن جهان استبداد هستند؛ تاريخ پرفراز و نشيب حيات بشر بر اين کره خاکي گواه آن است که استيلاي زورمداران و مستبدين تاريخ همواره با فسادي عظيم توامان بوده‌است؛ فسادي که برخاسته از خوي شيطاني صاحبان آن‌هاست. فسادي که چنان در تار و پود ظالمان هميشه تاريخ در هم مي‌پيچد که براي آنها مسير گريزي باقي نمي‌ماند و در نهايت همراه با نکبت ناشي از آن به زباله‌دان سياه تاريخ فرو مي‌افتند، راستي که زندگي اين جباران فاسد، درس بزرگي است براي آنان که مي‌خواهند طريق آنها را در پيش گيرند. محمدرضا پهلوي، سلطان فساد ايران تاريخ ايران، به ويژه در دويست سال اخير مملو از حاکماني است که در عهد خويش آلوده به فسادهاي مهلک بوده‌اند. زنبارگي، شرابخواري و قمار از بارزترين اين فسادها هستند. اما در ميان تمام اين دربارها ، هيچ درباري در فساد اخلاقي و ابتلا به فسق و فجور نمي‌تواند با پهلوي دوم برابري کند. فساد ويژه محمدرضا پهلوي، چنان گسترده و مشهود بود، که پاي از مرزها بيرون گذاشت و شهرت جهاني يافت؛ در کنار او دستگاه عريض و طويل سلطنت و در راس آنها خاندان منحوس پهلوي نيز تا گردن غرق در لجن‌زار شهوات و نفسانيات بودند، رشد سرسام آور ابتذال اخلاقي در عهد پهلوي دوم، خود گواهي جدي بر اين امر است. محمدرضا و فساد جنسي اوريانا فالاچي، خبرنگار مشهور ايتاليايي، اعتقاد دارد: «اگر شاهي وجود داشته باشد که از او هميشه در رابطه با زنان صحبت شده، شخص محمدرضا پهلوي بوده‌است.»؛ اين گفته گزافي نيست؛ شاه تقريبا مقارن با بلوغ جنسي به زنبارگي مبتلا بود. حسين فردوست، يار غار محمدرضا که با او براي تحصيل در دوران رضاشاه به سوئيس فرستاده‌شد، در خاطراتش از ارتباط شاه با دختري مستخدم مي‌گويد که سرانجام به بارداري دختر و افتضاحي تمام عيار براي محمدرضا تبديل شد. بعدها با بازگشت به ايران، و پيش از رسيدن به قدرت اين وضع مدتها ادامه يافت، رضاخان براي مهار نفس طغيانگر پسرش که هر از چند گاهي آبروي نداشته پهلوي‌ها را با خطر روبرو مي‌کرد مجلس لهو و لعب را به داخل کاخ کشيد که ارتباط با فيروزه يکي از اين تمهيدات رضاخاني است. ديوسالار و جدايي شاه از فوزيه ازدواج با فوزيه، خواهر ملک فاروق، پادشاه مصر، هم نتوانست آبي بر آتش هواي نفس و اميال محمدرضا باشد لذا با خروج رضاخان از ايران در شهريور 1320، او که خود را حاکم مطلق العنان مي دانست پاي در مسير بي حد و حصر شهوات گذارد. در همين ايام است که رابطه او و زني به نام ديوسالار براي فوزيه معلوم شد و با ...

  • خاطرات ، نوع ارزشمندی از منابع ( 2)

    3- خاطرات رجال عصر پهلوي - ارسنجاني، حسن. يادداشت هاي سياسي در وقايع سي تير 1331. چاپ دوم، تهران، انتشارات هيرمند، 1366. 93 ص ، - ابتهاج، ابوالحسن. خاطرات ابوالحسن ابتهاج. به کوشش عليرضا عروضي. لندن، ابتهاج، 1370. دو جلد، 900 ص، مصور.- احمدي، اشرف. پنج سال درحضور شاهنشاه. تهران، بي ناشر، 1341. جلد اوّل، 133 ص.- آدميت، تهمورس. گشتي برگذشته (خاطراتي ازسفيرکبير ايران در شوروي-آدميت) 1945-1965. تهران، شرکت کتاب سرا، 1368. 271 ص.- آرامش، احمد. هفت سال در زندان آريامهر. زندگينامه و مقدمه از اسمعيل رائين. تهران، بنگاه ترجمه و نشرکتاب، 1358. 280 ص.---------. خاطرات سياسي احمد آرامش. به کوشش غلامحسين ميرزاصالح. اصفهان، انتشارات جي، 1369. 339 ص، مصوّر.- ارسنجاني، حسن. يادداشت هاي سياسي.در وقايع سي تير 1331. چاپ دوم، تهران، انتشارات هيرمند، 1366. 93ص، مصوّر.- اسفندياري بختياري، ثريا. خاطرات ثريا. ترجمه موسي مجيدي. تهران، بي ناشر، بي تاريخ. ؟ ص.---------، با همکاري لوئي والانتين. کاخ تنهايي. ترجمه امير هوشنگ کاوسي. تهران، البرز، 1370. 382 ص.- البصري، علي. يادداشت هاي اعليحضرت رضا شاه کبير در زمان رياست الوزرايي و فرماندهي کل قوا. ترجمه شهرام کريملو. تهران، ستاد بزرگ ارتشتاران، 1351. 301 ص.- الموتي، مصطفي. ايران در عصر پهلوي. لندن، 1373-1367. 16 جلد: جلد اول: شگفتي هاي زندگي رضا شاه. 447 ص، مصوّر؛جلد دوم: رضاشاه در تبعيد. 431 ص، مصوّر؛جلد سوم: بازيگران سياسي از مشروطيت تا بحران 57. 527 ص، مصوّر؛جلد چهارم: پهلوي دوم در فراز و نشيب. 551 ص، مصوّر؛جلد پنجم: بحران نفت و ترورهاي سياسي و مذهبي. 476 ص، مصوّر؛جلد ششم: ملي شدن صنعت نفت و زندگي پُرماجراي مصدق. 485 ص، مصوّر؛جلد هفتم: کودتا يا ضد کودتا و دور دوم سلطنت. 470 ص، مصوّر؛جلد هشتم: سرنوشت سياست پيشگان و قربانيان نفت. 410 ص، مصوّر؛جلد نهم: جنبش هاي کمونيستي و سوسياليستي درايران و سرنوشت رهبران حزب توده. 552 ص؛جلد دهم: آريا مهر در اوج اقتدار. 536 ص، مصوّر؛جلد يازدهم: جنگ قدرت در ايران و خاطراتي از دوران نخست وزيري : دکتر اقبال، شريف امامي، اميني و علم. 531 ص؛جلد دوازدهم: دولتهاي حزبي و حزبهاي دولتي. يادمانده هايي از دولت حسنعلي منصور و اميرعباس هويدا. 535 ص، مصوّر؛جلد سيزدهم: بحران در 57 و وقايع مهم دوران نخست وزيري :  آموزگار، شريف امامي و  ازهاري 516 ص؛جلدچهاردهم: آخرين روزهاي زندگي شاهشاهان وسرنوشت آخرين نخست وزير شاه. 564 ص، مصوّر؛جلد پانزدهم: روزشمار تاريخ و وقايع مهم عصر پهلوي، 424 ص مصور.جلد شانزدهم: خاطراتي از شاهان پهلوي و فهرست اسامي 15 جلد. 549ص، مصوّر.- اعزاز نيک پي، عزيزالله. تقدير يا تدبير: خاطرات اعزاز نيک پي. تهران، کتابخانه ابن سينا، 1347. 259ص.- اعظام ...

  • معرفی منابع تاریخ ایران

        تاريخایران تاريخ عمومى 1.       الاخبار الطوال/ ابو حنيفه دينورى 2.       اخبار الطوال/ ترجمه/ ابو حنيفه دينورى/ ترجمه: محمود مهدوى دامغانى 3.       ايران و شرق باستان در كتابخانه تاريخى/ ديودور سيسيلى/ ترجمه: حميد بيكس و اسماعيل سنگارى 4.       تاريخ اجتماعى ايران/ مرتضى راوندى 5.       تاريخ ادبيات ايران از دوران باستان تا قاجاريه، ريپكا/ يان ريپكا/ ترجمه: عيسى شهابى 6.       تاريخ ادبيات ايران از فردوسى تا سعدى، براون/ ادوارد براون/ ترجمه: فتح الله مجتبائى و غلام حسين 7.       تاريخ الادب في ايران من الفردوسى الى السعدى/ تعريب/ ادوارد براون/ تعريب: ابراهيم امين الشواربى 8.       تاريخ ادبيات در ايران، صفا/ ذبيح الله صفا 9.       تاريخ الامم و الملوك، تاريخ الطبري/ محمد بن جرير طبرى 10.   تاريخ طبري/ ترجمه/ محمد بن جرير طبرى/ ترجمه: ابو القاسم پاينده 11.   تاريخنامه طبري/ ابو على بلعمى 12.   تاريخ الفي/ قاضى احمد تتوى، آصف خان قزوينى 13.   تاريخ ايران/ سرپرسى سايكس/ ترجمه: سيد محمد تقى فخر داعى گيلانى 14.   تاريخ ايران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاريه/ حسن پيرنيا و عباس اقبال آشتيانى 15.   تاريخ ايران از زمان باستان تا امروز/ ا.آ.گرانتوسكى و ديگران / ترجمه: كيخسرو كشاورزى 16.   تاريخ ايران در قرون نخستين اسلامى/ برتولد اشپولر/ ترجمه: جواد فلاطورى و مريم مير 17.   تاريخ تطبيقى ايران با كشورهاى جهان/ عزيز الله بيات 18.   تاريخ حبيب السير/ غياث الدين بن همام الدين خواند مير 19.   رجال كتاب حبيب السير/ عبد الحسين نوايى ( گردآورنده ) 20.   تاريخ سنى ملوك الارض و الانبياء عليهم الصلاه و السلام/ حمزة بن الحسن الاصفهانى 21.   تاريخ فرشته از آغاز تا بابر/ محمد قاسم هندو شاه استر آبادى 22.   تاريخ كامل ايران/ سر جان ملكم/ ترجمه: ميرزا اسماعيل حيرت 23.   تاريخ گزيده/ حمد الله مستوفى 24.   تاريخ نگارستان/ قاضى احمد بن محمد غفارى كاشانى 25.   تجارب الامم/ احمد بن على ابن مسكويه 26.   تجارب الامم/ ترجمه/ احمد بن على ابن مسكويه/ ترجمه: ابو القاسم امامى و/  تاريخ عمومى 27.   ترجمه تقويم التواريخ/ مصطفى بن عبدالله چلپى، حاجى خليفه/ مترجم ناشناخته 28.   جامع التواريخ، تاريخ آل سلچوق/ رشيد الدين فضل الله همدانى 29.   جامع التواريخ، اسماعيليان/ رشيد الدين فضل الله همدانى 30.   جامع التواريخ، اسماعيليان و فاطميان/ رشيد الدين فضل الله همدانى 31.   جامع التواريخ، تاريخ اغوز/ رشيد الدين فضل الله همدانى 32.   جامع التواريخ، تاريخ افرنج و پايان قياصره/ رشيد الدين فضل الله همدانى 33.   جامع التواريخ، تاريخ اقوام پادشاهان ختاى/ رشيد الدين فضل الله همدانى 34.   ...