حل تمرین کنترل اتوماتیک غفاری
مطالب ارائه شده در کلاسهای خلاقیت در دوره های کارآفرینی
آشنایی با مبانی خلاقیت و نوآوری معرفی منابع جهت مطالعه v ماهیت خلاقیت و شیوه های پرورش آن ، افضل السادات حسینی، انتشارات آستان قدس رضوی v خلاقیت و نوآوری ( فردی ، گروهی ، سازمانی ) ، سید جلیل میر میران ، انتشارات گوهر v خلاقیت و نوآوری(مبانی ، اصول ، تکنیک ها ) ، خسرو امیرحسینی ، انتشارات عارف کامل v تکنیک های خلاقیت فردی و گروهی ، جلیل صمد آقایی ،،انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی v بازی هایی برای مدیریت خلاقیت ، رابرت اپستین، ترجمه محمد رضا فنی ، انتشارات انستیتو ایزایران v خلاقیت و نوآوری در انسان و سازمان ها ، تیمور آقایی فیشانی ، انتشارات ترمه v پرورش خلاقیت در سازمان ، گرت لوایز ، ترجمه بدری نیک فطرت ، انتشارات کیفیت و مدیریت v هنر خلاقیت در فن صنعت ، فانژه وان اوژن ، ترجمه حسن نعمتی ، انتشارات امیرکبیر v خلاقیت جدی ، ادوارد دوبونو ، ترجمه قاسم بصیری و مرتضی غفاری پور ، انتشارات آییژ v تفکرجانبی ، ادوارد دوبونو، ترجمه عباس بشارتیان v خلاقیت جوهره ی کارآفرینی ، جلیل صمد آقایی ، انتشارات مرکز کارآفرینی دانشگاه تهران v آموزش کاربردی خلاقيت و حل خلاق مساله ، دکتر حسن قاسم ،زاده انتشارات قصيده سرا مقدمه ذهن پو يا و خلاق سبب رسيدن انسان به كمال است .حضرت علي (ع) خلاقيت ميلي ذاتي است كه در وجود انسان به وديعه نهاده شده و انسان مظهر خلاقيت الهي است . (مطهري) تحولات پرشتاب جهاني در عرصه علم و صنعت، جوامع بشري را بر آن داشته تا با نگرشي جديد به دارايي هاي غير عيني، در صدد افزايش توانايي هايي خود براي همگامي با اين تغييرات باشد . در حقيقت سكون و بي حركتي در دنياي متغير امروز چه برای یک سازمان و چه برای یک کشور در هر اندازه که باشد ، نتیجه ای جز نابودی به همراه نخواهد داشت . امروزه خلاقيت و نو آوري نه به عنوان يك نياز بلكه به عنوان شرط بقاء هر سازمان یا جامعه تلقي گرديده و بر آموزش و كسب مهارت هاي لازم در بكارگيري اين استعداد ويژه بشري تاكيد بسياري شده است . كليدي ترين مساله در جامعه ما و تمام جوامع در حال توسعه ، خلاقيت است .يعني مساله اي كه با آن درست برخورد نشده است . خلاقيت نه ژنتيكي است و نه مربوط به نژادي خاص، بلكه اكتسابي است . حتي در كشور هاي پيشرفته نيز اگر سيستم هاي خلاق آنها از كار بيافتد، از رقابت ها عقب مي افتند و نابود مي شوند لذا تنها راه نجات كشورهاي در حال توسعه خلاقيت است و راه ديگري ندارند.(خوشنویس 1387) ضرورت و اهمیت خلاقیت و نوآوری نقش ...
چگونه مدرس ای با نشاط داشته باشیم؟
مقاله ای تحت عنوان:مدرسه شاد و با نشاط چکیده در دنیای کنونی زندگی که متفاوت از زمان های گذشته است پدیده های جدید متنوع و به هم پیچیده آنچنان فراوان و نو به نو شده اند که دانایی ها، توانایی ها و امکانات را اجتناب ناپذیر می کند. البته این دانستنی ها و مهارت ها باید قادر باشند امنیت روانی و احساس زیبایی دوستی را در مواجهه با مشکلات زندگی تضمین کند. در روند استفاده از امکانات در راه مقابله منطقی و فراگیر مسایل دنیای جدید به خصوص نگرش های جوانان باید از اصول بهداشت روانی استفاده نمود، چرا که نوجوانان ما نیازمند فضای شاد برای شاداب زیستن هستند.در شرایطی که اکثر منازل شهری تبدیل به آپارتمان های کوچک و به دور از فضاهای بازی شده است.حداقل کاری که می توان در تامین بهداشت جسمی و روحی فرزندان داشته باشیم ایجاد فضای مفرح و شاد ی بخش در مدرسه است.زیرا اگر فضاسازی مناسبی در مدارس انجام شود به شاد زیستن فرزندان خود کمک بسیار مهمی خواهیم کرد. برای دست یابی به تحقق آرمان های مربوط به شاداب سازی مدارس باید تحولات جدی در نگرش مدیران و مسئولان نظام آموزش و پرورش ایجاد نمود.در واقع شاداب سازی مدارسرا باید در ابعاد ظاهری و ابعاد معنوی جستجو کرد. در مقاله حاضر ابتدا به معنای شاد بودن از دیدگاه قرآن و ائمه معصومین(ع) و روانشناسانپرداخته، سپس از دیدگاه نظام آموزش و پرورش به این موضوع اشاره شده و در پایان راهکارها و پیشنهادات مناسب جهت ایجاد مدرسه شاد و با نشاط ارائه گردیده است. مقاله ای تحت عنوان:مدرسه شاد و با نشاط چکیده در دنیای کنونی زندگی که متفاوت از زمان های گذشته است پدیده های جدید متنوع و به هم پیچیده آنچنان فراوان و نو به نو شده اند که دانایی ها، توانایی ها و امکانات را اجتناب ناپذیر می کند. البته این دانستنی ها و مهارت ها باید قادر باشند امنیت روانی و احساس زیبایی دوستی را در مواجهه با مشکلات زندگی تضمین کند. در روند استفاده از امکانات در راه مقابله منطقی و فراگیر مسایل دنیای جدید به خصوص نگرش های جوانان باید از اصول بهداشت روانی استفاده نمود، چرا که نوجوانان ما نیازمند فضای شاد برای شاداب زیستن هستند.در شرایطی که اکثر منازل شهری تبدیل به آپارتمان های کوچک و به دور از فضاهای بازی شده است.حداقل کاری که می توان در تامین بهداشت جسمی و روحی فرزندان داشته باشیم ایجاد فضای مفرح و شاد ی بخش در مدرسه است.زیرا اگر فضاسازی مناسبی در مدارس انجام شود به شاد زیستن فرزندان خود کمک بسیار مهمی خواهیم کرد. برای دست یابی به تحقق آرمان های مربوط به شاداب سازی مدارس باید تحولات جدی در نگرش مدیران و مسئولان نظام آموزش و پرورش ...
40 باور انسان های موفق!
سلام....امتحانات تموم شد و من با انرژي فراوان برگشتم...اميدورام بتونم مثل قبل بنويسم .....برايتان آرزوي موفقيت و شادكامي دارم... فردا اربعين حسيني است....التماس دعا دارم.... رایگ هایپر؛ نویسنده، محقق، مقاله نویس، مجری رادیو و تلویزیون و یک سخنران حرفه ای است. در 25 سال گذشته، او با کارهایش به عنوان یک کارشناس حرفه ای موفقیت در حوزه های شخصی و اجتماعی معرفی شده. هاپیر یک سایت هم درباره سخنرانی موثر دارد که در آن نوشته: «من خواسته ام بخش های مهم کتاب های کمکی که تا به حال خوانده ام و تجربه هایی که در زندگی ام داشته ام را به صورت 40 نکته کلیدی فشرده کنم و در اختیار دیگران بگذارم تا در هر زمان بتوانند آن را بخوانند. مطمئنا کتاب هایی که در سطح جهانی فروخته می شوند و درباره خودیاری هستند ممکن است برای بعضی ها قابل استفاده باشند ولی من مایلم چیزی بنویسم که برای همه مفید واقع شود.آ» حالا این شما و این هم 40 توصیه کرایگ هایپر. بخوانید و قضاوت کنید. 1) فرصت هایی را می بینند و پیدا می کنند که دیگران آنها را نمی بینند. 2) از مشکلات درس می گیرند، در حالی که دیگران فقط مشکلات را می بینند. 3) روی راه حل ها تمرکز می کنند. 4) هوشیارانه و روشمندانه موفقیت شان را می سازند، در زمانی که دیگران آرزو می کنند موفقیت به سراغ شان آید. 5) مثل بقیه ترس هایی دارند ولی اجازه نمی دهند ترس آنها را کنترل و محدود کند. 6) سوالات درستی از خود می پرسند. سوال هایی که آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار می دهد. 7) به ندرت از چیزی شکایت می کنند و انرژی شان را به خاطر آن از دست نمی دهند. همه چیزی که شکایت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسیر منفی بافی و بی ثمر بودن است. 8) سرزنش نمی کنند (واقعا فایده اش چیست؟) آنها مسوولیت کارهایشان و نتایج کارهایشان را تماما به عهده می گیرند. 9) وقتی ناچارند از ظرفیتی بیش از حد ظرفیت شان استفاده کنند همیشه راهی را برای بالا بردن ظرفیت شان پیدا می کنند و بیشتر از ظرفیت شان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتری استفاده می کنند. 10) همیشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامی که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامه ریزی می کنند و فکر می کنند تا وقتی که کارشان را انجام می دهند استرس کمتری داشته باشند. 11) خودشان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند متحد می کنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را می دانند. 12) بلندپرواز هستند و دوست دارند حیرت انگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب می کنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمی گذارند زندگی شان اتوماتیک وار سپری شود. 13) به وضوح و دقیقا می دانند که چه چیزی ...
متد استانیسلاوسکی و استیل برشت
ولی باتمام این ها مدتی بعد برشت درباره ی سیستم استانیسلاوسکی به ارزیابی صحیح تری دست یازید. در یکی از محاورات خویش - برشت اغلب اوقات اندیشه ی خود را به صورت محاوره بیان میکرد چنین مینویسد: <داگتر:ولی استانیسلاوسکی از بازیگر فرو رفتن در نقش و بالاتر از آن زندگی کردن در نقش را بخاطر نمایش رئالیستی طلب می کند. ب:از مطالبی که در دسترس من بود چنین استنباط میشود. او دائم درباره ی مافوق هدف صحبت می کند و همه چیز را تحت و شعاع ایده می دهد من تصور میکنم که استانیسلاوسکی اغلب ضرورت فرو رفتن در نقش را به این دلیل خاطر نشان می سازد که هنرپیشه را از عادات بد خود بر حذر دارد. او میخواهد عادت را به تماشاگر ایستادن- خود را به نمایش گذاشتن و لاس زدن با تماشاگر را به وسیله ی رفتن در عمق سیما از وی بگیرد و توجه او را به بازی <سیما> معطوف دارد و این کار را با اصرار هر چه تمام تر حقیقت نامیده است> در جملات فوق تایید این مساله که استانیسلاوسکی برای ایجاد هنر رئالیستی(توجه خواننده را به این موضوع جلب می کنیم به هیچ وجه مسئله ی هنر ناتورالیستی مظرح نیست.) می کوشیده است قابل توجه و تامل است.معهذا وی با وجود اینکه مافوق هدف را در سیستم استانیسلاوسکی صحیح ارزیابی میکرد <به زور> میخواست فرو رفتن در نقش را که استانیسلاوسکی از آن دفاع مینمود از تز او جدا سازد و می کوشید عناصر سیستم را که تشکیل دهنده ی واحد متشکلی بودند از هم جدا گرداند. استانیسلاوسکی دارای یک سیستم واقعی علمی بود که بیان کننده ی قوانین عینی خلاقیت هنر بازیگر است : کنترل بر خود- توانایی انتقال محتوای نمایشنامه و مافوق هدف نقش و بطور کلی انتقال فوق هدف نمایشنامه به تماشاگر توانایی سنجش نیروی هنری و درونی خویش و سنجش امکانات گویایی جسمانی خویش برای تقسیم بندی صحیح آن استفاده ی منطقی از شناخت های پیشین درباره ی نقش.(استانیسلاوسکی-مجموعه ی آثار- جلد سوم-چاپ1955-صفحه ی 138) چنین است آن نکات اساسی که استانیسلاوسکی سال ها درباره ی آن ها به تعمق و تفکر پرداخت و سرانجام موفق به حل تمام آن ها گردیداز نظر وی پیاده کردن تمام این مسائل فقط مستلزم دارا بودن به اصطلاح<احساس> نبوده بلکه مستلزم برخورد منطقی هنرپیشه با نقش و هماهنگی احساس و اندیشه در عمل است. بدین ترتیب استانیسلاوسکی میکوشید که هنرپیشه با نقش رابطه ی منطقی و به اصطلاح دیالکتیکی برقرار کند. برشت ضمن پذیرش <مافوق هدف> استانیسلاوسکی با نوع بیان آن در سیستم موافق نبود. معهذا وی از بسیاری لحاظ نسبت به برخی از به اصطلاح<طرفداران سیستم> که به طور کلی شکل ظاهری آن را بیشتر از ماهیت درونی آن پذیرفته ...