حرف های ایمان سرور پور
بیوگرافی ایمان سرور پور + عکس
نام:سید ایمان سرورپور تاریخ تولد:30 تیرماه 1362 رتبه در کنکور:51 کشور(سال 1380) مدرک(تحصیلات):کارشناسی مهندسی متالورژی از دانشگاه تهران-کارشناسی ارشد مدیریت mba کتابها و آثار تألیف شده:هدف(مشاوره و برنامه ریزی)،و خدایی که در این نزدیکیست،نشاید شعر فعالیت ها: ایمان سرورپور(مشاور تحصیلی) مشاور آموزشی و برنامه ریزی مراکز برتر آموزشی کشور بهترین مشاور کنکور ایرانن! حدود 10 ساله که در این زمینه سابقه دارن و 5 ساله که بیشترین آمار زیر 1000 کنکور به ایشون اختصاص داره واقعا برنامه هایی که میدن حرف نداره! ایمان سرورپور(پژوهشگر اجتماعی) دبیر یونیسف(جوانترین مدرس یونیسف در دنیا) همایشهای متعددی داخل و خارج کشور برگزار میکنن تا مردم بتونن کمکی (چه مادی و چه معنوی!)برای بیماران و نیازمندان انجام بدن!به کشورهای مختلف هم به همراه کمپ های یونیسف برای کمک و همیاری سفر میکنن. ایمان سرورپور(خواننده) آلبوم یادته از شهاب و ایمان سال گذشته منتشر شد.کنسرت خیریه ای هم براش برگزار شد. انشاالله بزودی آلبوم جدید فوق العادشونم با همکاری هنرمندای بسیار به نام کشور منتشر میشه و حسابی خواهد ترکووووووند!!! ایمان سرورپور(از دیدگاه ما!) آقای سرورپوری که ما میشناسیم و استادمون هستن،کسی ان که به معنی واقعی،به دور از تعارف و چاپلوسی.......بینهایت بهشون مدیونیم..ایشون یه مهندس معمولی نیستن!مهندس فکر و روح مان.طوری افکار مارو شکل دادن که **حسمون به خودمون خوب باشه...** منبع:nirvana2mohammadi.blogfa.com
دل آرام..ایمان سرور پور
انرژی مثبت و آرامش مکمل هم هستندهر بهونه ای برای شروع خوب از بهمن...از خدا دلی آرام بخواه نه دریایی آرام...آدمهای موفق کسی هستند که خودشان را میسازند... بیل گیتس میگن بزرگترین رقیب من خودم هستم..1-دلتو از استرس و نگرانی نسبت به آبنده رها کنی---- باید سعی کنیم به آیتم های منفی فکر نکنیم با اینکه سخته--- لطف خدارو فراموش نکنیم--- اگر چندین روز پشت سر هم کارت من از امروزهام خوب استفاده کنم ذهنم از نگرانی پاک میشه--لطف خدارو تو 86400ثانیه روزانمون احساس کنیم..2-معجون شکرگزاری---قدر بدونید--- بی دلیل از هم تشکر کنیم بینظیر لذت بخش است---ما داریم تلاش میکنیم زندگیمونوعوض کنیم---برای بالارفتن از پله های موفقیت باید شکرگزاری کنیم---- برای خودت و وجدان آرام خودت درس بخون نه پدر و مادر و عمه و...3-برای منم قله ی موفقیتی هست که به اون دست پیدا میکنم اثبا تاین حرف تو سر انگشتامونه..آخه به تعداد همه ی آدمای روی زمین اثر انگشتای متفاوت هست پس راه رسیدن به موفقیتم واسه آدمای مختلف فرق داره... پس بگرد دنبال اثر انگشت خودت4- حجرات 12:در کار دیگران تجسس نکنید.... خیلی از دلهای ناآروم به خاطر همین است.5- خدا به همه شانس داه این عدالت خداست...عدالت خدا یعنی اینکه خدا به همه فرصت میده اما فرصت های بقیه با هم فرق داره... خدا ابزار میسازه استفاده از اون به عهده تو است6- امام علی: من عاشق زندگی هستم و بیزار از دنیا, چون دنیا بر محور خور و خواب وخشم و شهوت است و زندگی یعنی نگریستن در چشمان بچه یتیمی که از پس پرده شوق به انسان مینگرد ..7- از توانمندیهاتون ببخشید خدا جاهای دیگر کمکتون میکنه..مطمین باش...حالا هرچیز حتی انرژی حتی فیزیک حل کردن حتی روحیه دادن به یه دوست.. حتی محبت کردن و هزاران حتی دیگه فقط ببخشید8- انسان از هر چیزی برتره چون جزیی از وجود خداست... و اراده انسان هم عین اراده خداست.. یعنی هر ناممکنی ممکنه چون خدا تواناست و ما هم بنده های اون خداییم...9- چه غصه هایی که باعث سپیدی مویم شدند غافل از اینکه قصه کودکانه ای بیش نبود عزیزم...10-به هیچ چیز اجازه ندهید ارامش رو از ما بگیره..11- اراده ما در طول اراده خداست... در پس خواندن خدا تلاش و ارامش و انرژی مثبت به وجود میادو در آخر خدایا بگیر از من هر اچه را که تو را از من میگیرد.
مصاحبه با ایمان سرور پور
میشه خودتون رو کامل معرفی کنید؟(اسم/سن /محل تولد/ دانشگاه و..در صورت تمایل) سید ایمان سرورپور، 29 ساله ، اما چیزی که هست اینه که فکر می کنم خیلی فرق نمی کنه چند سالتهو چند سال از خدا عمر گرفتی،خیلی فرق می کنه تو سال هایی که از خدا عمر گرفتی، چی کار تونستی بکنی. محل تولد رو توی سایت های مختلف به طنز نوشتن، حوالی برج ایفل در پاریس، اما من متولد این سررزمینم و همه جای ایران سرای من است. من از این مرز و بوم و این خاکم از شمال تا جنوبش. بدون اینکه فرقی کنه و کارشناسی ارشد مدیریتم آدم هایی که موفق هستند ، الزاما خوشبختند؟ (چرا بذارسوالت رو برگردونم وبعد جواب بدم. آدم هایی که خوشبختن، اصولا آدم های موفقین. بستگی داره موفقیت رو چی تعریف کنی، چون موفقیت یعنی از دیدگاه خودت و برای وجدان خودت و دل خودت کجایی و چی هستی؟ اگر کسی تو دل خودش آدم موفقی باشه، حتی اگر از دیدگاه دیگران اینجوری نباشه،باز هم اون آدم خیلی موفق و آرومه. آیا واقعا همیشه برای موفق شدن باید سختی زیادی کشید؟ فکر میکنم یک قسمت از سوالی که می پرسی به دیدگاه غلط و کلیشه ای جامعه بر میگرده. برای موفقیت نباید سختی تحمل کرد، باید جنگید. اون جنگیدن از نظر من لذت بخشه، چون برای هدفی تلاش میکنی که تک تک سلول های تو رو زنده نگه می داره و بهش انگیزه می ده. پس سختی نیست،جنگیدنو رسیدن به هدف لذته. بزرگترین درسی که در زندگی گرفتین؟ خدا همیشه به موقع میرسه. بزرگترین درسی که گرفتم اینه که تا دقیقه نود به اضافه ی وقت اضافه، به امید خدا، امیدوار باشم. به نظر خودتون چقدر موفق بودین؟هنوز هم جا برای پیشرفت هست؟ من بزرگترین رقیبم رو خودم می بینم،فکر می کنم هنوز باید بجنگم برای رسیدن به یک عالمه هدف و خیلی راه دارم تا به اهدافی که ته دلمه برسم. ولی فکر میکنم تلاش کردم که وجدان و درونم آروم باشه و کارهایی که لازم بوده انجام دادم. در صورتی که تمایل به ادامه تحصیل و اخذ مدرک بالاتر داشته باشید، چه رشته ای را انتخاب می کنید؟چرا؟ راستش رو بخوای خیلی علاقه ای به ادامه تحصیل ندارم، بیشتر علاقه دارم که راجع به چیزهایی که دوست دارم مطالعه کنم مثل فلسفه روانشناسی وموفقیت. کتاب هم می نویسم وهمچنین دوست دارم موسیقی رو که جزافق ها و علایق کودکی من بوده،به صورت آکادمیک جلو ببرم و تو وقت های کمی که دارم این کار رو هم انجام میدم. فکر می کنید حضور و لمس خدا در زندگی شما به چه میزان است زندگی من چیزی جز حضور خدا نیست. آدم ها دو دسته اند اون ها که زنده اند و اون هایی که زندگی میکنن و اونها که زندگی میکنند یعنی خدا. پدر، مادر، هدف، لذت و زندگی همه ...
اهمیت حرف زدن زن و گوش دادن به حرفهای او
برای زن همه مسائل ( کوچک و بزرگ ، جزئی و کلی ) با هم فرقی ندارند و همه آنها به یک اندازه برایش اهمیت دارند و همین که بفهمد دیگران حرفش را می فهمند آرام می شود . زن دوست دارد آنها را بزرگ جلوه دهد . همینکه دیگران به حرفش گوش می دهند آرام می شود و همین به او کمک می کند تا راه حل مسئله را پیدا کند . حتی در مورد مسائلی که ظاهرا راه حلی برای آنها وجود ندارد حرف میزند و هر چه بیشتر حرف میزند به آرامش بیشتری می رسد . گاهی دخالت زنان درمسائل دیگران بخاطر نیاز به حرف زدن است . زنها برای رهایی از احساسات آزار دهنده شان شریک غم و غصه دیگران می شوند تا از این راه نیاز حرف زدنشان ارضا شده و دیگران به حرف آنها گوش دهند . توصیه به مرد : ۱- مرد نباید فکر کند که وقتی زن دارد مشکلات را بازگو میکند زن ، او را مسئول پیش آمدن مشکل میداند بلکه زن فقط می خواهد به آرامش برسد . ۲- وقتی مرد به ارائه راه حلهای مختلف ادامه میدهد و زن پای مسائل دیگری را به میان می کشد مرد توقع دارد با ارائه راهنماییها زن آرام بگیرد و از او ممنون باشد . مردها با ارائه راه حل آرام می شوند و هنگامی که همسرشان با وجود ارائه این همه راه حل باز هم مضطرب است و به حرف زدن ادامه میدهد مرد احساس میکند که او راه حلهایش را قبول ندارد و آدم ناسپاسی است ، پس بهتر است مرد فقط به حرفهای زن گوش دهد و راه حل ارائه ندهد مگر زن خودش در خواست کند . بی نظمی طبیعی در شکل بیان مشکلات توسط زن * زنان برای بیان مشکلاتشان نظم منطقی ندارند و معمولا پس از طرح یک مشکل بلافاصله به سراغ بعدی میروند . و اگر حس کنند مخاطب حرفهایش را نمیفهمد بیش از پیش افسرده می شوند . * گاهی زن لب به شکایت می گشاید و مسلسل وار شکایت می کند و خود هم میداند که برای اینها راه حل فوری وجود ندارد او فقط می خواهد با بیان نگرانیها مرد آنها را بشنود تا آرام شود زن در اینگونه موارد توقع ارائه راه حل از طرف مرد ندارد . * زن باید توجه داشته باشد که مرد طاقت گوش دادن طولانی به حرفهای مخاطب را ندارد. دلیل کلافه شدن مرد از گوش دادن به حرفهای زن ۱- طولانی شدن صحبتهای زن ۲- عدم نظم منطقی در بیان مسائل توسط زن دلیل اینکه مرد حوصله شنیدن حرف طولانی را ندارد این است که او پیوسته منتظر شنیدن حرف آخر است چون بدون شنیدن آن نمیتواند راه حل ارائه دهد و هر چه زن جزئیات بیشتری می گوید مرد کلافه تر می شود . باید به این نکته توجه داشت که زن با بیان جزئیات و مرد با دادن راه حل به آرامش می رسد . راه حل برای خانمها در بیان جزئیات ۱- زنها باید همان ابتدا نتیجه ماجرا را بگویند و بعد برگردند و هر چه دلشان می خواهد درباره جزئیات حرف بزنند . ۲- بهتر است زن همان ...
حس دوست داشتن
میلاد اسلام زاده : دلم را سپردم به بادا باد . نه به حرف های دیگران و نه به حرف های تو و نه به حرفهای خودم حتی کاری ندارم . حسی در من می گوید تو دروغ نمی گویی . همان حس لجبازی که اگر اراده کند مرا از پا در می آورد . تاثیر دوست داشتن است با این حس لجباز از من کس دیگری ساخته . این نفر جدید را کمتر کسی باور می کند . یک من دقیق به تو . یک من منظم در زمان آمدنت . یک من وابسته . دلم را سپردم به بادا باد . حالا با تو خوشم . حتی اگر ثانیه ای بد نباشم حسی در من است که فریاد می زند: به دوستت دارم هایش اعتماد کن . --------------- وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود با سار پشت پنجره جایم عوض شود هی کار دست من بدهد چشم های تو هی توبه بشکنم و مسیرم عوض شود با بیت های سر زده از سمت ناگهان حس می کنم که قافیه هایم عوض شود جای تمام گریه غزل های ناگزیر با قاه قاه خنده ی بی غم عوض شود سهراب شعرهای من از دست می رود حتی اگر عقیده رستم عوض شود قدری کلافه ام و هوس کرده که باز در بیت های بعد ردیفم عوض شود حوایی جای گرفته در این فکر رنج تلخ انگار هیچ گاه به آدم نمی رسد تن داده ام به اینکه بسوزم در آتشت حالا بهشت هم به جهنم نمی رسد با این ردیف و قافیه بهتر نمی شوم وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود -----------------نیما رئیسی : به دوستت دارم هایش اعتماد کن . نگاه نگاه را می فهمد و زبان رقیب ها در عامیانه ترین شکل ممکن مشترک است . شاید مرا نشناسی . من پیش از اندازه در داشتنت محترمم . پس به حرفهایم همان قدر اعتماد کن که به دوستت دارم هایش . دوستت دارد و من تو را دوست دارم . او من را ، من تو را و تو دیگری را . چه طور مساحت مثلث یادم رفت . -----------------مرضیه برومند : صبح ها اصولا زمان خوبیه برای فکر کردن ؛ اما فکر کردن لازم نیست فکر کردن درباره مسئله خاصی باشه ، حتی یه زنگ تلفن هم میتونه ذهنتو مشغول کنه . یه جدول نیمه کاره یا صدای شیطونی پسر بچه همسایه . برعکس صبحها ظهر اساساً وقت خوبی برای فکر کردن نیست . در مورد هرچی تمرکز کنی اصلا نمی تونی بهش فکر کنی . همه چی حواستو پرت می کنه . حتی صدای یه فروشنده دوره گر . اما هیچ کدوم به اندازه عصر جالب نیست . عصر به همین اندازه که خوردن چای می چسبه فکر کردن در مورد یه مسئله خاص هم لذت بخشه ، خصوصا اگر مرور یه خاطره تازه باشه . شب اما ... همه چی فرق می کنه . شبا می تونی ساعتها به یه کتاب چشم بدوزی بدون اینکه بخونیش . به آدما فکر کنی بدون اینکه بخوابی . فیلمی رو نگاه کنی بدون اینکه دقت کنی یا برای کسی که دوست داری قصه بگی . شبا میتونی خانواده رو دور هم جمع کنی و ازشون از آرزوهاشون سوال کنی . شبا فرصت خوبیه برای خود واقعی بودن .
آخرین سمفونی زندگی
{برنامه شماره 870 - یکشنبه 11 اسفند 1392} این آخرین سمفونی زندگی مشترک ماست. می شنوی؟ آرام با ریتمی تکرار شونده. گویی در این لحظه می توان سال ها را کش داد. قواعد نواختن را عوض کرد و جور دیگر شنید. و جور دیگر هوا را از میان سوراخ های این ساز بیرون داد. لحظه ها نه می آیند و نه می روند. لحظه ها آفریده می شوند. لحظه ها خلق می شوند تا بازی مان را بر صحنه ی نمایش اجرا کنیم. لحظه ها تیک و تاک نبض من و تو می شوند. حماسه هایی که با هم می ساختیم. این نت های نامتعارف چه زیبا در گوش من و تو چیده می شوند. گوش کن. خوب گوش کن. این آرام ترین قطعه ی موسیقی دل ماست می شنوی؟ چای ات را بنوش.متن خوانی آقای ایمان سرور پور