حدیث در وصف معلم

  • 34 دکلمه در وصف معلم

    کلمات کلیدی ( پیام های تبریک روز معلم – دکلمه برای مراسم  بزرگداشت هفته معلم – اس ام اس  روز معلم )<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> 1- اي معلم تو را سپاس : اي آغاز بي پايان ، اي وجود بي کران ، تو را سپاس .اي والا مقام ، اي فراتر از کلام، تورا سپاس. اي که همچون باران بر کوير خشک انديشه ام باريدي سپاست مي گويم، تو را به اندازه تمام مهرباني هايت سپاس مي گويم . اي نجات بخش آدميان از ظلمت جهل و ناداني،اي لبخندت اميد زندگي و غضبت مانع گمراهي تو را سپاس مي گويم . اين تويي که با دستان پر عطوفتت گلهاي علم و ايمان را در گلستان وجود مي پروراني و شهد شيرين دانش را به کام تشنگان مي ريزي. پس تو را اي معلم به وسعت نامت سپاس مي گويم . همان نامي که چهار حرف بيشتر ندارد ، اما کشيدن هر حرف و صدايش زماني به وسعت تاريخ نياز دارد. 2- معلم عزيز ، استاد بزرگوار، تو را به چه مانند كنم . دل درياييت لبريز از آرامش است همچون كوه استوار از حوادث روزگار ايستاده اي و همچون ابر، باران پر شكوه معرفت بر چمن هاي دشت دانش آموختگي فرو مي ريزي . خورشيد نگاهت گرمابخش وجود ما وحرارت كلبه ي سرد يأس و نااميدي و ارمغان شور و شعف است . غنچه ي تبسمي كه از گلستان لبهاي تو مي رويد، طراوت لحظه هاي ابهام و زيبا يي بخش خانه ي وجود ماست . كلام روح بخش و دلنشين تو موسيقي دلنوازي است كه بر گوش جان مي نشيند و اهنگ زندگي را به شور در مي آورد. 3 - معلم عزيز ، استاد بزرگوار، تو را به چه مانند كنم . رواني به لطافت گلبرگهاي ارغوان داري كه از احساس و شور و شعف لبريز است . دستهاي روشنت سپيدي خود را از گل بوسه هاي گچ گرفته و شمع وجودت از نيروي ايمان و انسانيت شعله ور است . سرخي شفق ، تابش آفتاب ، نغمه ي بلبلان ، صفاي بستان ، آبي درياها ، همه و همه را مي توان در تو خلاصه نمود . معناي كلام اميد بخش تو همچون نسيم صبحگاهان نشاط بخش روح خسته ماست . علم آموزي و صبر ايمان را از پيامبران به ارث برده اي و به حقيقت وارث زيبايي ها بر گستره ي گيتي هستي . قدوم سبز تو سبزينه ي كوچه باغ هاي زندگي و صفا بخش خاطر پر دغدغه ي ماست . 4- معلم عزيز ، استاد بزرگوار، تو را به چه مانند كنم . طپش قلب تو آهنگ خوش هستي و جوشش نشاط در غزل شيواي زندگي است . تو روشنايي بخش تاريكي جان هستي و ظلمت انديشه را نور مي بخشي . ‹‹ و ما يستوي الاعمي والبصير . و لا الظلمات ولا النور ›› وهرگز كافر تاريك جان كور انديش با مومن انديشمند خوش بينش يكسان نيست وهيچ ظلمت با نور يكسان نخواهد بود . چگونه سپاس گويم مهرباني ولطف تو را كه سرشار از عشق ويقين است . چگونه سپاس گويم تأثير علم آموزي تو را كه چراغ روشن هدايت را بر كلبه ي محقر ...



  • دلنوشته زیبا در وصف معلم

    31 دلنوشته زیبا در وصف معلم   ۱- ای معلم تو را سپاس : ای آغاز بی پایان ، ای وجود بی کران ، تو را سپاس .ای والا مقام ، ای فراتر از کلام، تورا سپاس. ای که همچون باران بر کویر خشک اندیشه ام باریدی سپاست می گویم، تو را به اندازه تمام مهربانی هایت سپاس می گویم . ای نجات بخش آدمیان از ظلمت جهل و نادانی،ای لبخندت امید زندگی و غضبت مانع گمراهی تو را سپاس می گویم . این تویی که با دستان پر عطوفتت گلهای علم و ایمان را در گلستان وجود می پرورانی و شهد شیرین دانش را به کام تشنگان می ریزی. پس تو را ای معلم به وسعت نامت سپاس می گویم . همان نامی که چهار حرف بیشتر ندارد ، اما کشیدن هر حرف و صدایش زمانی به وسعت تاریخ نیاز دارد…   ۲- معلم عزیز ، استاد بزرگوار، تو را به چه مانند کنم . دل دریاییت لبریز از آرامش است همچون کوه استوار از حوادث روزگار ایستاده ای و همچون ابر، باران پر شکوه معرفت بر چمن های دشت دانش آموختگی فرو می ریزی . خورشید نگاهت گرمابخش وجود ما وحرارت کلبه ی سرد یأس و ناامیدی و ارمغان شور و شعف است . غنچه ی تبسمی که از گلستان لبهای تو می روید، طراوت لحظه های ابهام و زیبا یی بخش خانه ی وجود ماست . کلام روح بخش و دلنشین تو موسیقی دلنوازی است که بر گوش جان می نشیند و اهنگ زندگی را به شور در می آورد.   ۳ – معلم عزیز ، استاد بزرگوار، تو را به چه مانند کنم . روانی به لطافت گلبرگهای ارغوان داری که از احساس و شور و شعف لبریز است . دستهای روشنت سپیدی خود را از گل بوسه های گچ گرفته و شمع وجودت از نیروی ایمان و انسانیت شعله ور است . سرخی شفق ، تابش آفتاب ، نغمه ی بلبلان ، صفای بستان ، آبی دریاها ، همه و همه را می توان در تو خلاصه نمود . معنای کلام امید بخش تو همچون نسیم صبحگاهان نشاط بخش روح خسته ماست . علم آموزی و صبر ایمان را از پیامبران به ارث برده ای و به حقیقت وارث زیبایی ها بر گستره ی گیتی هستی . قدوم سبز تو سبزینه ی کوچه باغ های زندگی و صفا بخش خاطر پر دغدغه ی ماست . ۴- معلم عزیز ، استاد بزرگوار، تو را به چه مانند کنم . طپش قلب تو آهنگ خوش هستی و جوشش نشاط در غزل شیوای زندگی است . تو روشنایی بخش تاریکی جان هستی و ظلمت اندیشه را نور می بخشی . ‹‹ و ما یستوی الاعمی والبصیر . و لا الظلمات ولا النور ›› وهرگز کافر تاریک جان کور اندیش با مومن اندیشمند خوش بینش یکسان نیست وهیچ ظلمت با نور یکسان نخواهد بود . چگونه سپاس گویم مهربانی ولطف تو را که سرشار از عشق ویقین است . چگونه سپاس گویم تأثیر علم آموزی تو را که چراغ روشن هدایت را بر کلبه ی محقر وجودم فروزان ساخته است . آری در مقابل این همه عظمت و شکوه تو مرا نه توان سپاس است ونه کلام وصف . تنها پروانه ...

  • روز معلم

    ۱۲ ارديبهشت <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />              سالروز شهادت متفکر و دانشمند بزرگ معاصر                  استاد شهيد مرتضی مطهری                            وروز معلم گرامی باد. معلم عزيز ٬ افق هاي دوردست در نگاه تو زيباترين لحظات مرا رقم مي زند .لحظاتي سرشار از شوق رسيدن به قله هاي علم. علمي که با آن زيباترين سرودها را در وصف والاترين موجود هستي مي سرايم. اي  مشعلدار هدايت ٬ اي آنکه تنوير کننده جانم وتسکين دهنده روانم هستي، چگونه با اين بضاعت نا چيز توان تشکر وسپاس تو را داشته باشم. معلم مهربانم نگاهم از صداي تو آرامش مي گيرد وتو چه بلند پرواز مي کني. اي معلم تو بالاتر و والاتر از آني که در وصف آيي  .من چگونه با زبان قاصر خودم وصف تو را گويم واز زحمات خالصانه ات تشکر کنم در حالي که تلاش وکوششت در سنگر مقدس تعليم وتربيت به وصف در نيايد وهيچ شاکري شکر وجودت را نتواند کرد. اي آفتاب صبح اميد،تا عشق در طواف نگاه تو معنا مي شود ،نور قلب من زره گنج بي پايان توست. معلم نام تو در وادي سبز عرفان، آبي عشق را براي قاصدکهاي سپيد آرزوهايم معنا مي کند. معلم از سلاله پاک آن پيامبري است که آمد وعشق به زنجير کشيده شده درون انسانها را آزادي بخشيد وانسان را با دست مهربانش تا فراسوي دانايي پيش برد.  حدیث آشنایی معلم اي حديث آشنايي*** بهار عاطفه نور خدايي   طراوت بخش باغ باوري تو*** فروغ چشم مست ساغري تو   حضور سبز صبح نو بهاري*** طلوع مِهر را آيينه داري   به باغ آرزو سرو چماني*** گلستان صفا را باغباني   سراپا مست صهباي حضوري*** فروغ چشمه ي چشمان هوري   نگين خاتم انديشه هايي*** تو مرواريد درياي وفايي   دلت آيينه دار اختر عشق*** نگاهت آفتاب باور عشق   کلامت آيه هاي سبز ايمان*** حضورت چلچراغ قصر عرفان   الا اي قافله سالار اميد!*** که دل را برده اي تا شهر خورشيد   مرام انبيا شد پيشه ي تو*** چراغ راه دل انديشه ي تو   تويي سنگ صبور غصه هايم*** هماره همدم و دردآشنايم   به محراب دلم نور خدايي*** نماز عاشقي را مقتدايي   تو تعبير حضور نوبهاران*** شميم دلکش گلهاي باران  به درياي محبّت ناخدايي*** تو دل را تا به ساحل رهنمايي تو شعر ناب هستي را سرودي*** مِي و مينا و مستي را سرودي  تويي زيباترين شعر بهارم*** تو را من عاشقانه دوست دارم   سرود سبز باراني معلّم*** زلال چشمه ي جاني معلم  به دشت خاطرم زيبا غزالي*** صفاي گلشن سبز خيالي   ز چشمانت حضور عشق جاري است*** هماره باغ رخسارت بهاري است   محبت زاده ي انديشه ي توست*** وفا و مهرباني پيشه ي توست   برايم خوانده اي شعر صفا را*** حديث عشق و ايمان و وفا را   ضريح چشمهايت بوسه گاهم*** فروغ ديده ...

  • چهل حدیث زیبا درباره علم و دانش-1

    چهل حدیث بسیار زیبا درباره ...علم و دانش... پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم : 1- السُّؤالُ نِصفُ العِلم .پرسش نیمى از دانش است .کنزالعمّال : ۲۹۲۶۰ پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :2- العِلمُ خَزائنُ ومَفاتِیحُهُ السُّؤالُ ، فَاسألُوا رَحِمَکُمُ اللّه‏ُ فإنّهُ یُؤجَرُ أربَعةٌ : السائلُ ، والمُتَکلِّمُ ، والمُستَمِعُ ، والُمحِبُّ لَهُم؛دانش گنجینه‏ هایى اسـت و کـلـیدهاى آن پرسش است ؛ پس ، خدایتان رحمت کند ، بپرسید ، که با این کار چهار نفر اجر مى‏ یابند : پرسشگر ، پاسخگو ، شنونده و دوستدار آنان . تحف العقول : ۴۱ منتخب میزان الحکمة : ۲۶۰ پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم : 3- مَن تَعَلَّمَ العِلمَ‏لِغَیرِ اللّه تَعالى فَلْیَتَبَوَّأْ مَقعَدَهُ مِن نارٍ ؛ هـر که دانـش را براى غـیر خدا بیاموزد ، جایگاهش دوزخ باشد . کنزالعمّال : ۲۹۰۳۵ منتخب میزان الحکمة : ۴۰۰ پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم : 4- مَن طَلَبَ العِلمَ فهُوَ کالصّائمِ نَهارَهُ ، القائمِ لَیلَةُ ، وإنَّ بابا مِنَ العِلمِ یَتَعَلَّمُهُ الرَّجُلُ خَیرٌ لَهُ مِن أن یَکونَ أبو قُبَیسٍ ذَهَبا فأنفَقَهُ فی سَبیلِ اللّه ؛ هر که دانش بجوید ، مانند کسى است که روز خود را به روزه گذراند وشبش را به عبادت . اگر کسى یک بابِ علم بیاموزد ، برایش بهتر است از این که کوه ابو قبیس طلا باشد و او آن را در راه خدا انفاق کند . منیه المرید : ۱۰۰ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸ پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم : 5- طالِبُ العِلمِ طالِبُ الرَّحمَةِ ،طالِبُ العِلمِ رُکنُ الإسلامِ ، ویُعطى أجرَهُ مَعَ النَّبِیّینَ ؛ جویاى دانش ، جویاى رحمت است . جوینده دانش رکن اسلام است و پاداشش با پیامبران داده مى‏شود. کنز العمّال : ۲۸۷۲۹ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸ یامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم : 6- إنَّ طـالِبَ العِلمِ تَـبسُطُ لَـهُ الـمَلائکَةُ أجـنِحَتَها وتَستَغفِرُ لَهُ ؛ فـرشتگان ، بـالهاى خـود را براى جوینده دانش مى ‏گسترانند و برایش آمرزش مى‏طلبند . کنز العمّال : ۲۸۷۴۵ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸ پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم : 7- مَن کانَ فی طَلَبِ العِلمِ کانَتِ ‏الجَنَّةُ فی طَلَبهِ ؛ هر که در جستجوى دانش باشد ، بهشت در جستجوى او برآید . کنزالعمّال : ۲۸۸۴۲ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸ امام على علیه‏السلام : 8- مَن جاءَتهُ مَنِیَّتُهُ وهُوَ یَطلُبُ العِلمَ فبَینَهُ وبَینَ الأنبیاءِ دَرَجَةٌ؛ هر کس در حال طلب دانش مرگش فرا رسد ، میان او و پیامبران تنها یک درجه تفاوت باشد . مجمع البیان : ۹ / ۳۸۰ منتخب میزان ...

  • نیکی به پدر و مادر

    «وقضی ربّک الاّ تعبدوا الاّ ایاه و بالوالدین احساناً اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما افّ و لا تنهرهما و قل لهما قولاً کریماً؛ پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. اگر یکی از آن دو یا هر دو نزد تو به پیری رسیدند، به آنان «وای» مگو و آنان را مران و با آنان [لطیف و سنجیده و] بزرگوارانه سخن بگو». سوره اسراء ـ آیه 23 نکته: بارها در قرآن، احترام به پدر و مادر توصیه شده است، آن هم در کنار دعوت به توحید. در احادیث نیز احسان به والدین بسیار سفارش شده و از آزردن آنان نکوهش، به عمل آمده است، چنان که آمده است: نگاه رحمت به والدین، پاداش حج مقبود دارد. رضایت آن دو، رضای الهی است و خشم آنان خشم خداست. احسان به پدر و مادر عمر شخص را طولانی می کند و سبب می شود که فرزندان او هم به وی احسان کنند. در حدیث است که حتی اگر تو را زدند، تو «اُف» نگو، خیره نگاه مکن، دست بلند مکن، جلوتر از آنان راه نرو، آنان را به نام صدا نزن، کاری مکن که مردم به آنان دشنام دهند، پیش از آنان منشین،پیش از آن که از تو چیزی بخواهند به آنان کمک کن. مردی مادرش را به دوش گرفته بود و طواف می داد و پیامبر را در همان حالت دید. پرسید: آیا حقّ مادرم را ادا کردم؟ فرمود: حتّی حق یکی از ناله های زمان زایمان را ادا نکردی. از پیامبر اکرم (ص) سؤال شد: پس از مرگ پدر و مادر هم می توان به ایشان احسان کرد؟ فرمود: آری، از راه نماز خواندن برای آنان و استغفار برایشان و وفا به تعهداتشان و پرداخت بدهی هایشان و احترام به دوستانشان. مردی از پدرش نزد پیامبر (ص) شکایت کرد. حضرت پدر را خواست و پرسش نمود. پدر پیر گفت: روزی من قوی و پول دار شده و به من کمک نمی کند. رسول خدا گریست و فرمود: هیچ سنگ و شنی نیست که این قصه را بشنود و نگرید! سپس به فرزند فرمود: «انت و مالک لأبیک» تو و دارایی ات از آن پدرت هستید. مردی از مادرش شکایت کرد که بداخلاق است. پیامبر (ص) فرمود: آن روز که حامله بود، بداخلاق نبود،شب های بسیاری به خاطر تو بیدار شد، روزها برایت غصّه خورد. تو برای مادرت چه کردی؟ گفت: او را به حج بردم. فرمود: حقّ او را ادا نکرده ای. امام صادق (ع) فرمود: اگر لفظی رقیق تر از «اُف» بود، خداوند آن را می فرمود. اولین گام عاقّ شدن، گفتنِ «اُف» است، عمل کسی که عاقِّ والدین باشد پذیرفته نیست، حتی اگر شهید در جبهه باشد. پیامها: 1. فرمان به نیکی به والدین هم چون فرمان توحید، قطعی و نسخ نشدنی است (قضی). 2. از پدر و مادر جدا نشوید و با آنان زندگی کنید (یبلغنّ عندک الکبر). 3. هم احسان لازم است، هم سخن زیبا و خوب (احساناً… قولاً کریماً). 4. احسان به والدین، تنها مالی نیست، بلکه شامل ...

  • متن مجری روز معلم

    دکلمه زیبا در وصف معلم ۱- ای معلم تو را سپاس : ای آغاز بی پایان ، ای وجود بی کران ، تو را سپاس .ای والا مقام ، ای فراتر از کلام، تورا سپاس. ای که همچون باران بر کویر خشک اندیشه ام باریدی سپاست می گویم، تو را به اندازه تمام مهربانی هایت سپاس می گویم . ای نجات بخش آدمیان از ظلمت جهل و نادانی،ای لبخندت امید زندگی و غضبت مانع گمراهی تو را سپاس می گویم . این تویی که با دستان پر عطوفتت گلهای علم و ایمان را در گلستان وجود می پرورانی و شهد شیرین دانش را به کام تشنگان می ریزی. پس تو را ای معلم به وسعت نامت سپاس می گویم . همان نامی که چهار حرف بیشتر ندارد ، اما کشیدن هر حرف و صدایش زمانی به وسعت تاریخ نیاز دارد…   ۲- معلم عزیز ، استاد بزرگوار، تو را به چه مانند کنم . دل دریاییت لبریز از آرامش است همچون کوه استوار از حوادث روزگار ایستاده ای و همچون ابر، باران پر شکوه معرفت بر چمن های دشت دانش آموختگی فرو می ریزی . خورشید نگاهت گرمابخش وجود ما وحرارت کلبه ی سرد یأس و ناامیدی و ارمغان شور و شعف است . غنچه ی تبسمی که از گلستان لبهای تو می روید، طراوت لحظه های ابهام و زیبا یی بخش خانه ی وجود ماست . کلام روح بخش و دلنشین تو موسیقی دلنوازی است که بر گوش جان می نشیند و اهنگ زندگی را به شور در می آورد. ۳ – معلم عزیز ، استاد بزرگوار، تو را به چه مانند کنم . روانی به لطافت گلبرگهای ارغوان داری که از احساس و شور و شعف لبریز است . دستهای روشنت سپیدی خود را از گل بوسه های گچ گرفته و شمع وجودت از نیروی ایمان و انسانیت شعله ور است . سرخی شفق ، تابش آفتاب ، نغمه ی بلبلان ، صفای بستان ، آبی دریاها ، همه و همه را می توان در تو خلاصه نمود . معنای کلام امید بخش تو همچون نسیم صبحگاهان نشاط بخش روح خسته ماست . علم آموزی و صبر ایمان را از پیامبران به ارث برده ای و به حقیقت وارث زیبایی ها بر گستره ی گیتی هستی . قدوم سبز تو سبزینه ی کوچه باغ های زندگی و صفا بخش خاطر پر دغدغه ی ماست . ۴- معلم عزیز ، استاد بزرگوار، تو را به چه مانند کنم . طپش قلب تو آهنگ خوش هستی و جوشش نشاط در غزل شیوای زندگی است . تو روشنایی بخش تاریکی جان هستی و ظلمت اندیشه را نور می بخشی . ‹‹ و ما یستوی الاعمی والبصیر . و لا الظلمات ولا النور ›› وهرگز کافر تاریک جان کور اندیش با مومن اندیشمند خوش بینش یکسان نیست وهیچ ظلمت با نور یکسان نخواهد بود . چگونه سپاس گویم مهربانی ولطف تو را که سرشار از عشق ویقین است . چگونه سپاس گویم تأثیر علم آموزی تو را که چراغ روشن هدایت را بر کلبه ی محقر وجودم فروزان ساخته است . آری در مقابل این همه عظمت و شکوه تو مرا نه توان سپاس است ونه کلام وصف . تنها پروانه ی جانم بر ...

  • مقاله در مورد شغل معلمی ، معلم ، روز معلم ، دبیر ، استاد ، مدرس

    مقاله در مورد شغل معلمی مقدمه دغدغه معلم هميشه اين است که حيات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انساني بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دين، همت اساسي آدمي باشد و هيچ بيگانه اي را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشي دين و ميهن فراهم نيايد. در اين مسير خطير، بزرگاني گام نهاده اند که نامشان بر تارک زمان مي درخشد. علامه شهيد استاد مرتضي مطهري (رحمه الله) از همين طايفه مقدس است که در سنگر تعليم و تعلم، به قله هاي رفيعي دست يافت تا آنجا که معمار انقلاب اسلامي ـ که خود معلمي بزرگ است ـ همه آثارش را مفيد مي داند و بهره برداري از آنها را سفارش مي کند ... مفهوم علم ـ امروزه در زبان پارسي و عربي کلمه «علم» به دو معناي متفاوت بکار برده مي شود. 1- معناي اصلي و نخستين علم، دانستن در برابر ندانستن است. قرآن کريم به اين معنا اشاره دارد که  « هل يستوي الذين يعلمون و الذين لا يعلمون» «آيا يکسانند آنان که مي دانند و آنان که نمي دانند.» (زمر/ 9)از اين منظر به همه دانستنيها صرف نظر از نوع آنها علم گفته مي شود مطابق اين معنا، اخلاق، رياضيات، فقه، ‌دستور زبان، مذهب، زيست شناسي و نجوم همه علم اند... کلمه  Knowledge در انگليسي و Connaissance  در فرانسه معادل اين معنا علم اند. 2-کلمه علم در معناي دوم منحصراً به دانستني هايي اطلاق مي شود که بر تجربه مستقيم حسي مبتني باشند... علم در اين جا در برابر همه دانستنيهايي قرار مي گيرد که آزمون پذير نيستند. اخلاق (دانش خوبي ها و بديها) متافيزيک (دانش احکام و عوارض مطلق هستي) عرفان (تجارب دروني و شخصي) منطق (ابزار هدايت فکر) فقه، اصول، بلاغت، و ... همه بيرون از علم به معناي دوم آن قرار مي گيرند و همه به اين معنا غير علمي اند کلمه SCIENCE در انگليسي و فرانسه معادل اين معنا علم اند. ديده مي شود که علم در اين معنا بخشي ازعلم به معناي اول را تشکيل  مي دهد و به سخن ديگر علم تجربي نوعي از انواع دانستنيهاي بسياري است که در اختيار بشر مي تواند قرار گيرد. رشد علم به معناي دوم عمدتا از آغاز دوره رنسانس به بعد است در حاليکه علم به معناي مطلق آگاهي (معناي اول) تولدش با تولد بشريت هم آغاز است. آيه قرآني «خلق الانسان علمه البيان» (خداوند رحمن انسان را آفريد و بيان را به وي تعليم داد/ رحمن/4و3) بهترين مويد اين معناست.  معناي عالم با توجه به دو تعريف از علم ـ در نگاه اول به علم که نگاه ترکيبي به معرفت است خداوند معلم اول و پيامبر معلم ثاني است چرا که پس از تعليم آدم توسط خداوند دستور «قال يا آدم اننبئهم باسمائهم» (اي آدم ملائکه را به اين اسماء آگاه ساز/ بقره 33) آدم عليه السلام داده شده اين بدان جهت است که اساساً هدف آفرينش انسان با علم و معرفت پيوند ناگستني ...

  • « نصرالله مردانی »

    شعرخوانی فرشته مهر نصرالله مردانی: در فاصله سال های 57 تا 67 طرحی نو در شعر فارسی افکند که در دو محور درون مایه و ساختمان شعر قابل ارزیابی است. نصرالله در شعر معاصر یک جهش بلند از متن تلاش های پس از نیما بود که با درک روشنی از ضرورت همدلی و همزبانی موجی از استعدادها را به شاعری برانگیخت و در ایجاد آنچه به او الهام شده بود، با خود همراه ساخت. ده سال پرتب و تاب و بی آرامش زندگی مردانی در تمام جغرافیای ایران گذشت و خانواده عزیز او بیش از همه می دانند که در طول ده سال مردانی هیچ هفته ای را به طور کامل در میان خانواده نبود. در این سالها مردانی هم شعر می آفرید و هم شاعر. وی برای راه افتادن مجامع ادبی، کنگره های شعر، شب های شعر در دور افتاده ترین شهرها و روستاهای کشور و در سال های دفاع مقدّس، در مقدّم ترین خطوط دفاع پیشگام می شد و آنگاه تعدادی از استعدادهایی را که کشف کرده بود ، با خود همراه می کرد و به منقار عشق می گرفت و از این شهر به آن شهر می رفت تا هم پیام انقلاب را به همه برساند هم شعری شایسته انقلاب بنیان گذارد و هم شاعرانی منطبق با پیام انقلاب تربیت کند . 1-     مردانی و اندیشه ولایی : عشق به اهل بیت (ع) از خصلت های وجودی مردانی بود که در شعر زندگی او تجلّی روشنی داشت . اهل بیت در شعر مردانی مستقیم و غیرمستقیم حضور دارند ، چه آن جا که مستقیماً به وصف یا مرثیه خاندان عصمت و طهارت می پردازد و چه آن جا که در سایر شعرهایش جلوه ای از زندگی و زمینه های الگویی اندیشه و رفتار آنان را پشتوانه پیام فکری ، اخلاقی و اجتماعی خود می کند . به همین جهت رهبری و ولایت فقیه در ذهن و زبان مردانی جایگاهی ویژه داشت . به طوری که در طول ربع قرن انقلاب تاکنون همواره پشت سر رهبری حرکت کرد و شاگردان خود را نیز به این عبادت مهم تشویق می کرد . شاهد مدعا شعرهایی است که مردانی در وصف امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری سروده است و رفتار اجتماعی مردانی در طول این سال ها ، که بر همه ی کسانی که او را می شناسند ، مبیّن و مبرهن است . 2-     مردانی و شعر انقلاب : مردانی واژه های خود را از متن انقلاب اسلامی برمی داشت . واژه هایی مثل شهید ، شهادت ، حماسه ، مبارزه ، امام ، رهبری ، قیام ، نور ، خون و کلمات را به همنشینی تازه در تولّد مصراع ها و بیت های شعر واداشت . چنان چه در شعر او با زبانی متفاوت نسبت به آن چه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در شعر دیدیم مواجه بودیم . زبان متفاوت مردانی بعدها توسّط نسل اوّل و دوم پرورش یافتگان شعر انقلاب به سمت تعادل و تعامل در عناصر و شعر انقلاب را به مرز تبدیل شدن به یک سبک در ادامه سبک های شناخته شده شعر فارسی پیش برد . شعری که در قالب ...