حدیث ابتدای سخنرانی ها
نکاتی برای برگزاری مفید جلسات انجمن اولیا و مربیان
1- انجمن اولیا بعد از صدا و سیما جزو مهمترین گروههای آموزش عمومی برای خانواده ها از نظر تعلیم و تربیت محسوب می شود در این راستا مدرسه می تواند اهداف آموزشی و تربیتی خود را دسته بندی کرده و در طی دوره های زمانی معین اجرا نماید : الف: دعوت از کارشناس ارشد روانشناسی و مشاوره برای تشریح حالات و روحیات مختلف نوجوانان و دانش آموزان در سنین مختلف و مناسب مقطع تحصیلی و آموزش خانواده ها برای پیشگیری از ناهنجاریهای روانی و بیماری های مختلف روحی فرزندان و ارائه نکاتی برای بهداشت روانی دانش آموزان. ب: دعوت از جامعه شناس برای تشریح وضعیت اجتماعی جامعه و ناهنجاریهای اجتماعی و خطراتی که دانش آموز را در محیط زندگی شهروندی به مخاطره می اندازد ؛ مانند ناهنجاریهای رفتاری موجود در زمینه بی حجابی یا بد حجابی ، اعتیاد به مواد مخدرهای جدیداعم از تزریق ،کراک وشیشه و کریستال و قرص های روانگردان، رسانه هایی مانند ماهواره و اینترنت و اهداف مثبت و منفی آن و اطلاع رسانی خانواده ها در این زمینه ، انضباط اجتماعی و توجه به مقررات گروه و جامعه.و تشریح خطرات در کمین دانش آموزان توسط دوستان ناباب یا گروههای همسال ج: دعوت از پزشک برای اطلاع رسانی در مورد بیماریهای خطرناک و مسری و موجود در جامعه و تهدید کننده دانش آموزان به والدین د: دعوت از کارشناس مذهبی مسلط به مسایل روز برای اطلاع رسانی و آموزش والدین با تاکید بر دانش آموزان آن دوره تحصیلی ذ: دعوت از کارشناسان دیگر با توجه به نیازو درخواست والدین و دانش آموزان . 2- معمولا" جلسات انجمن اولیا برای شرکت کنندگان به جلسات تکراری مبدل شده که رغبت به شرکت از آن را از دست می دهند : الف: سخنرانی های طولانی مسئولین اداره یا سایر سخنرانان از سطح شهر (که مدیران به صلاحدید خود از برخی افراد دعوت می کنند که سخنان و حضورشان برای حاضرین در آن جلسه سود زیادی ندارد ) که موجب خستگی والدین خواهد شد .وبعد از آن جلسه به پایان می رسد. ب: درخواست مستقیم کمک های مالی بلا عوض از شرکت کنندگان ج: یک پذیرایی بسیار جزیی برای به جا آوردن رسم موجود به ناچار ! د: نا امید کردن والدین و زیر سوال بردن کارایی خود و کارکنان آموزشگاه با بر شمردن مشکلات بیشمار پیش روی مدیر و ناتوانی از ادامه کار و یا شروع غیر مصمم کار در مدرسه. 3 - برنامه ریزی و مدیریت جلسه دقیق انجام شود ، حتی والدین هم مانند خیلی از دانش آموزان هنوز به داخل سالن یا مدرسه نیامده به جنب و جوش می افتند که:" باید زود برویم کار داریم !" انگار کار جزیی آنها مثلا " یک خرید ساده مهمتر از کسب اطلاعات ...
حاج آقا، ظهور نزدیکه؟
روحهای بزرگ برای کارهای بزرگ آماده شدهاند. کسانی میتوانند از عهدهی کارهای بزرگ برآیند که در کارهایی که به عهده دارد، کارجهادی انجام بدهد و بسیجیوار کار کند و شب و روز برایش فرقی نداشته باشد. کسانی که دستشان توی دست اولیاء خدا باشد و توصیههای بزرگان را نصبالعین خود قرار بدهند، میتوانند خالصانه و با اهداف عالی به کارشان ادامه بدهند. مصطفی با سختی کار و حساسیت بالایی که داشت، هیچوقت خود را از مسجد و محراب و جلسات سخنرانی جدا نکرد. کسانی که این روش را پیش بگیرند، همیشه آرامش درونی بالایی دارند، چون یکی از مکانهایی که انسانها در آنجا آرامش میگیرند مکانهای معنوی است. و خداوند در مسجد، میزبان انسان است. در حدیث قدسی آمده که: «مساجد زمین، خانههاى من است، که براى آسمانیان میدرخشد، چنانکه ستارگان براى اهل زمین میدرخشد، خوش به حال آنکس که همیشه در مسجد است».[1] مسجد از همان ابتدای قدرت گرفتن اسلام، دارای حساسیت و ارزش بسیار بالایی بوده است و به همین جهت بر سر انتخاب محلی برای ساخت مسجد، دقت و حساسیت بجایی صرف شد. اما بعد از ساخت مسجد، آنجا تبدیل به منطقهای کلیدی برای امور روزانه گردید، مسجد محلی برای شورکردن و اتخاذ تصمیمات مهم و کلیدی بود. مسجد محلی برای انجام خطبههای مهم سیاسی بود و اگر نیاز به گفتوگوی پیامبر با دیگر افراد بود، این گفتوگو در مسجد انجام میشد. مسجد همچنین محلی برای انجام مسائل دینی بود و در سالهای بعد از پیامبر(ص) که بحثهای دینی رونق دو چندان گرفته بودند، مسجد محل اصلی اجتماع دانشمندان و انجام بحثهای مختلف و مناظرات مهم، بوده است. طبیعی است که این نگاه به مسجد میتواند بار معنویت و تقیَد به امور مذهبی را در انسان زنده نگه دارد و برای انجام اموری از این دست، انسانها، خدا را بیشتر در نظر داشته باشد.رفته بودیم سخنرانی حاج اقا خوش وقت.بعد سخنرانی، دور حاج آقا جمع شدیم.مصطفی پرسید: «حاج آقا، ظهور نزدیکه؟»حاج آقا گفت: «تا شما توی نطنز چکار کنید!»مصطفی گفت: «یعنی ظهور ربط داره به اینکه ما اونجا چکار کنیم؟ »حاج آقا گفت: «آره بالاخره ارتباط داره. شما برید نطنز کار کنید، کوتاه نیاید. یه ثانیه رو هم از دست ندید.با چراغ خدا برید با چراغ خدا هم برگردید».بهانه زیاد بود برای اینکه کار رو ول کنیم و برویم، ولی مصطفی خواب و خوراک نداشت.حاج آقا گفته بود، رهبر چقدر پیگیر بحث هستهای است.ورد زبانش شده بود: «باید کاری کنیم از دغدغههای آقا کم بشه.» [2] __________________________ [1]. وسائل الشيعه، ج1، ص382.[2]. یادگاران، شهید مصطفی احمدی روشن ص67
راهکارهای غلبه بر ترس و استرس، قبل ازآغاز سخنرانی
راهکارهای غلبه بر ترس و استرس، قبل ازآغاز سخنرانی استرس هنگام ارایه و سخنرانی یکی از مهمترین دلایل ترس بسیاری از مردم از جمله دانش آموزان و دانشجویان هنگام سخنرانی، ارایه کلاسی و سمینارها و جلسات دفاعیه پایان نامه ها محسوب می شود. برای اینکه بر ترس و استرس مفرط هنگام سخنرانی و ارایه غلبه کنید، چند راهکار مفید به شما معرفی می کنم: 1. روی یک کاغذ دلایل استرس زیاد هنگام سخنرانی و یا ارایه را بنویسید.از خودتان بپرسید چرا زمانی که قصد دارید در جمع و در میان همکلاسی ها صحبت کنید دچار استرس می شوید؟ دلایل استرس را بنویسید تا مطالعه و ندای درونتان به شما کمک کنند آنها را برطرف نمایید. 2. قبل از سخنرانی نفس عمیق بکشید. 3. شاد باشید و بی دلیل نگران نباشید.نگرانی بی مورد به استرس شما می افزاید. 4. متن سخنرانی و مقاله تان را چند بار بخوانید و سعی کنید از متنتان یادداشت بردارید.این کار سبب تسلط شما بر ارایه و نهایتاً کاهش استرس در شما می شود. 5. چنانچه زمان کافی در اختیار دارید کتابهای مناسب در زمینه فن بیان و سخنوری را مطالعه کنید.تسلط بر تکنیک های سخنوری موجب کاهش استرس و فشار روانی هنگام سخنرانی و یا صحبت در جمع می شود. 6. قبل از سخنرانی، به جای نگرانی و استرس ،تمرین کنید. تمرین موجب کاهش شدید استرس در شما می شود. تمرینات زیر را در منزل انجام دهید: * جلوی آینه در حالت ایستاده، ارایه را تمرین کنید. * جلوی دوستانتان یک یا چندبار ارایه دهید و نظر آنها را جویا شوید تا با نقاظ مثبت و ضعف ارایه خودتان آشنا شوید و برای رفع آنها اقدام نمایید. * در یک مکان مناسب ، ارایه و سخنرانی را تمرین کنید و هنگام سخنرانی از خودتان فیلم بگیرید. فیلم را ببینید تا ایرادات احتمالی را برطرف نمایید. * آبی به دست و صورتتان بزنید. این کار از استرس شما می کاهد. * کمی آب بنوشید. * به توالت بروید. * چندبار شانه هایتان را تکان دهید تا احساس خستگی و استرس احتمالی از بدنتان بیرون برود. * پس گردن و گوش هایتان را مالش دهید. * چند بار نفس عمیق بکشید. * انگشت پا و دست هایتان را تکان دهید. * لبخند بزنید. * وانمود کنید استرس ندارید. * زمانی که روی صندلی نشستید با دوستانتان در مورد مسایل مورد علاقه صحبت کنید تا بی جهت به ترس از سخنرانی نیاندیشید. سکوت می تواند به شما استرس وارد کند.حرف بزنید تا استرستان تخلیه شود. راهکارهای غلبه بر ترس و استرس هنگام سخنرانی چنانچه از تمرینات و آمادگی کافی در سخنرانی برخوردار نباشید و همچنین تجربه کمی داشته باشید، احتمالاً در برخی موارد اقداماتی که قبل از سخنرانی برای کنترل ترس و استرس انجام میدهید چندان موفقیت آمیز نخواهد ...
محمود حکیمی معلم و نویسنده ای خستگی ناپذیر
مدادالعلما افضل من دماء الشهدا امروز روز شهادت مرتضی مطهری بود، وبه همین مناسبت امروز را روز معلم نامیده اند، تا به قلم و نوشته ارج نهاده شود، ( ن والقلم و مایسطرون) وبه تبع آن از نویسنده و آموزش دهنده آن، یعنی از معلم، تقدیر به عمل آید. در این حدیث شریف نبوي ، که در ابتدای سخنم خواندم در می یابیم که : اثرِ قلم و نوشته ِ یک عالم، برتر از خون یک شهید است. یعنی اگر استاد مطهری شهید هم نمی شد، بدلیل آثار گرانبهای بجا مانده از او، مقام رفیعاش از جایگاه یک شهید در راه خدا برتر بود، او شهید هم شد و مقامش در نزد خداوند رفیعتر گردید. کاش در این محضر شریف، فرصتی داشتم تا میتوانستم به شان نزول آثاراستاد بپردازم، تا عظمت و بزرگی استاد نزد جوانان عزیز بیشتر نمایان میشد. در اين مكان گرد آمدهايم تا ازاستاد محمود حکیمی، نويسندهاي توانا و فرهيختهاي آگاه تجليل به عمل آوریم، امروز، روز او هم هست، چرا که او یک معلم است، و عمری را در کلاس درس، برای فرزندان این نسل، جون شمع سوخته است، تا به آنان روشنی و گرمی ببخشد. نويسنده اي كه بيش از چهل سال، براي نو جوانان و جوانان اين آب و خاك زحمت كشيده است. براي آگاهي آنان از زندگي گفته، و شوق تلاش و مطالعه را در آنان ايجاد نموده است. تا راهنماي عمل برای زند گي موفقشان باشد. از زماني كه استاد خود را شناخته، كتاب خوانده، با بزرگان فرهيخته ی اين مرز و بوم زندگي كرده، درس آموخته و آموخته هاي خود را، بيشتر در قالب داستان، براي جوانان به رشته تحرير در آورده است. كاش براي روشن ساختن بهتر ذهن جوانان، وقت بیشتری داشتم تا از شرایط قبل از انقلاب، دوران پهلوي، بیشتر سخن ميگفتم، در آن روزگار، جوانان مسلمان بدنبال يافتن هويت خود بودند، رژیم پهلوی با تعليمات مسموماش، آنان را از درون تهي ميساخت، فرهنگ غرب را از طريق رسانهها و مطبوعات و كتاب هاي خود، به خورد جوانان ميداد، نميگويم همه چيز در غرب بد است، بلكه مي گويم فقط آنچه در غرب بد بود، آن ها را براي ما به ارمغان ميآورد. از سوی ديگر بازار ايدولوژي هاي الحادي هم، با حمايتهای بی دریغ آن رژيم، بسيار داغ بود، علاقمندان به الحاد براحتی تبليغ ميکردند، مگر آن افرادي كه علناً بارژيم به مقابله مسلحانه ميپرداختند. و روي در روي آنان ميایستادند.اما بقيه ، هم دفتر داشتند ، هم روزنامه، وحتي كساني هم بودند كه آبشخور فكريشان غرب بود و روزنامههايشان بوي سرمايداري غرب را میداد. روزنامه كيهان را روشنفكران ِ با تفكر الحادي مي گرداندند و روزنامه هاي ديگر را روشنفكران تفكر غرب سرمايه داري. جوانان و دانشجويان مسلمان، جايگاه ...
چه نوع تعارف هایی به ذهنتون میرسه؟ تعارف ها در مکالمات روزمره
با سلام، این دفعه میخوام با کمک شما دوستان این پست رو کامل کنم، قصد دارم که هر نوع تعارف های پر کاربردی که به ذهنم میرسه بنویسم ، از شما هم خواهش میکنم اگه تعارف های قشنگی به ذهنتون رسید که من جا انداخته بودم ، داخل کامنت هاتون بنویسید، هر چه بیشتر جملات و تعارف های بیشتری بتونید برام داخل کامنت بگذارین، این مطلب کاملتر خواهد شد. این گونه تعارف ها همیشه برامون میتونن کاربرد داشته باشن،کلا آدم این چیزا رو بلد باشه خوبه،مخصوصا برای شروع مکالمات ازشون استفاده میشه، علی الخصوص، در مواقع دیدارهای رسمی تر و یا با کسایی که رودر بایستی داریم یا با اقوام و آشنایانی که برای مدت طولانی هم رو ندیدیم یا با افرادی که سنشون از ما بیشتره.مثلا ازتون تعریف کردن شما چی میگین؟ یا افراد چرب زبون چطور از تعارفات استفاده میکنن؟ یا با افراد بالادستمون. خلاصه کلی کاربرد خواهند داشت..... برای همین ازتون تقاضا دارم هر چی به ذهنتون میرسه یا بلدین رو در قسمت نظر یا کامنت بنویسین تا بحث کامل تر بشه ...چه تعارفات خیلی پیش و پا افتاده ، و چه تعارفات خیلی رسمی، یا در مکالمه ی تلفنی که به یه اداره یا دفتر یا شرکت زنگ زدید و نیازمند رسمی و تعارفی صحبت کردنه ، از هر چی به فکرهای قشنگتون میرسه بنویسین، هر چه بیشتر بهتر.....مثلا جملاتی که بیشتر برای شروع مکالمه یا احوال پرسییا پر کردن خلاء مکالمه ازشون میتونیم استفاده کنیم، یا برای مودب تر به نظر رسیدن ازشون استفاده میکنیم،بعضی وقت ها میشه منظورمون رو در لفافه ی کلمات بیان کنیم تا ضمن این که مقصود خودمون رو رسوندیم به طرف بر نخوره و بهش بی احترامی هم نکرده باشیم، با مثال هایی که خودم نوشتم ، مشخصه منظورم کدوم نوع تعارفات و جملات ثابت همیشگی هست.هدفم اینه ادب رو در مکالمات چطور باید رعایت کنمی و چطور با دیگران برخورد کنیم صرفا کلامی و زبانی کلا آدم این چیزا رو بلد باشه خوبه. شاید بعضیها بگن این چیزا واسمون مهم نیست اما واقعا مهمه. من تو جامعه دیدم که سر و زبون خیلی تاثیر داره روی روابط ولی مهم اینه که بدونید چقدر تعارف رو با چه کسی و کجا داشته باشد؟ خوب خودم اول شروع میکنم:(هر چی به ذهن محدودم میرسه، مطمئنا فقط با همکاری شما کامل تر خواهد شد) سلام.....حالتون خوبه؟ چه خبر؟ خوب هستین؟....احوال شما....متشکر........سلام، خوبین خیلی ممنون....سلام وقت عالی بخیر....احوال شریف .... خوبین شما..... قربان شما ... مرسی ممنون..... ارادتمندم.... چوبکاری میفرمایید.... خواهش میکنم ، نفرمایین(در جواب کسی که داره تواضع نشون میده).....خوبم ، شکر خدا....ممنون، نیازی به زحمتتون نبود....زحمت انداختیم شما رو.....شرمنده کردین.... میبخشید ...
یک نمونه طرح درس روزانه (بخوانیم )کلاس سوم
بنام خدا طرح درس روزانه درس : بخوانیم پایه : سوم موضوع : سلام آقای بل مدرس : حسین بوالحسنی مدت جلسه : 30 دقیقه مورخه : / 4 / 90 تعداد : 9 نفر اهداف درس : آشنایی با تلفن آشنایی با مخترع تلفن آشنایی با نحوه ی استفاده صحیح از تلفن آشنایی با تلفن های ضروری آشنایی با اهمیت و ضرورت تلفن در زندگی اهداف رفتاری زبان آموزی : نحوه ی استفاده از تلفن را بیان کند . تلفن های ضروری را نام ببرد . واحد شمارش چند وسیله مانند تلفن ، هواپیما ، کتاب و ..... را بگوید . اهداف رفتاری موضوعی : نحوه ی استفاده ی تلفن را نشان دهد . تلفن های ضروری را در تخته سیاه بنویسد . وسایل و رسانه های آموزشی : کتاب – تصاویر – تلفن پیش نیازهای درسی : دانش آموزان دستگاه تلفن را دیده و با موارد استفاده آن آشنا هستند . نحوه ی استفاده از تلفن را می دانند. بعضی از تلفن های ضروری را از حفظ هستند و می دانند در چه زمانی باید از آنهااستفاده کنند روش تدریس : سخنرانی – پرسش و پاسخ – ایفای نقش – نمایشی – با محوریت روش تدریس همیاری ( اعضای تیم ) کلید واژه ها : تلفن - مخترع – اختراع – ناشنوا – اشغال - الکساندر گراهام بل – مزاحمت حضور و غیاب : بعد از سلام و احوالپرسی از فراگیران و حضور و غیاب دانش آموزان و پرسیدن علت غیبت ازغایبین گذشته ، خواندن حدیث یا شعری که به نوعی به درس مربوط باشد . بررسی تکالیف درس گذشته : تمرین های کتاب بنویسیم را مورد بررسی قرار داده ارایه بازخورد بادرج تاریخ در انتهای تمرینات . ارزشیابی تشخیصی : برای اطمینان از یادگیری فراگیران از درس گذشته ( پرواز ) چند سوال می کنیم تا در صورت آمادگی فراگیران درس جدید را آغاز کنیم . 1-درس قبل در مورد چه موضوعی بود ؟ 2-باشنیدن پرواز – آسمان – قطار و ..... به یاد چه چیزهایی می افتید ؟ 3-دراین جمله ( ما فقط یک کره زمین داریم. ) فعل را مشخص کنید و....... ایجاد انگیزه : برای ایجاد انگیزه معلم با خود دستگاه تلفنی را به کلاس می آورد . و برای توجه بیشتر دانش آموزان ، به صورت نمایشی دانش آموزی وارد کلاس شود و بیان کند که انبار مدرسه آتش گرفته و یا این که دانش آموزی مصدوم شده و نیاز به کمک دارد ، در این صورت معلم با طرح پرسشهایی توجه آن ها را به تلفن جلب می کند ، برای کمک به این افراد باید به افرادی که آگاهی دارند تلفن کرد و از آنها کمک خواست . و در اینجا معلم می تواند با کمک دانش آموزان تلفن ...
چگونه دانش آموزان را به یادگیری تشویق کنیم؟
دستورالعمل ها: گام اول: انتظارات معلمان، دانش آموزان را برای رسیدن به موفقیت تحت فشار قرار می دهد. آن چه که از دانش آموزان انتظار دارید در ابتدای سال به آن ها بگویید. اهدافتان را از طریق نوشتن و آویختن در کلاس به آن ها اعلام کنید. گام دوم: روش های آموزشی خود را زمان به زمان تغییر دهید. دانش آموزان بهترین پاسخ را به یک طیف گسترده ای از روش های تدریس از خود نشان می دهند. تغییر روشی که شما ارائه می دهید سخنرانی، نمایش ها، یادگیری مشارکتی و یادگیری اکتشافی است. این کمک می کند تا علاقه و توجه دانش آموزان در طول کلاس حفظ شود. گام سوم: ازعلاقه شخصی دانش آموزان برای توضیح یک ایده استفاده کنید. به دانش آموزان توجه کنید و در مورد موضوعاتی که آن ها را تحریک می کند یادداشت بردارید. فعالیت هایی را طرح ریزی کنید که اهداف تدریس شما را با علاقه مندی های آن ها ( دانش آموزان ) مرتبط سازد. گام چهارم: به دانش آموزان یاد دهید تا برای کارهای کلاس و زندگی خصوصیشان هدفی تنظیم کنند. این مهارت به آن ها درکلاس و در مدرسه و در آینده شغلی شان کمک می کند. دانش آموزانی که دارای هدف خوب، تنظیم زمان مهارت های توسعه عالی، مدیریت و مهارت های سازمانی دارند. گام پنجم: آن چه که دانش آموزان در حال حاضر باید در مورد موضوع بدانند ارزیابی کنید. قبل از شروع آموزش در مورد یک موضوع، جلسه را با یک پرسش و پاسخ در مورد موضوع شروع کنید. آن چه که شما از جلسه کلاس فهمیدید برای تعیین نقطه شروع کلاس به کار ببندید. در حال آموزش، به دانش آموزانتان نگاه کنید اگر آن ها بی حوصله بودند یا اشتباه داشتند سؤالاتی را برای سنجش از آن ها بپرسید. اگر آن ها سؤالات را فهمیده بودند، پرسش های مشکل و پیچیده را برای دانش آموزانی که موضوع را درک نکرده اند، مرور کنید. گام ششم: تکالیف کلاسی و آزمون ها را در یک شیوه به موقع درجه بندی کنید. به دانش آموزان فرصت تلاش بیشتری بدهید، تا آن ها به مرور مقالات و نوشته ها و تصحیح اشتباهات خود قبل از آزمون اصلی بپردازند. به دانش آموزانی که خوب کار کردند تبریک بگویید و آن هائی که در حد استانداردها نبودند تشویق کنید. تکالیف کلاسی دانش آموزان را مورد انتقاد و نکوهش قرار ندهید. علی نجف زاده
طراحی برنامه درسی در دانشگاه های مجازی
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> روز دوشنبه مورخه 21/5/87 برای اجرای سخنرانی در مورد « طراحی برنامه درسی در دانشگاه مجازی» به دانشگاه علوم حدیث واقع در حرم عبدالعظیم شهر ری دعوت شدم. این جلسه توسط مدیر محترم دانشکده مجازی علوم حدیث آقای سید حمید حسینی ترتیب داده شده بود. راس ساعت 11 در محل سخنرانی حضور یافتم. ابتدای جلسه آقای موسوی بنده را به حاضرین معرفی کرد. حاضرین این جلسه کارکنان و مدرسان دانشکده مجازی علوم حدیث بودند که در انجام رساله برخی از کارهای آنها را دیده بودم. خلاصه حاضرین کسانی بودند که تجربه عملی سودمندی در زمینه آموزش مجازی داشتند و این موضوع برای من بسیار حائز اهمیت بود. بحث در مورد طراحی برنامه درسی در دانشگاه مجازی را بر اساس مباحث زیر ادامه دادیم:- مفهوم طراحی و طراحی برنامه درسی - الگوهای طراحی برنامه درسی در محیط مجازی - شناسایی عوامل اثرگذار بر طراحی برنامه درسی در محیط مجازی - تاکید بر دو عامل اثرگذار: (1) درک قابلیت های فناوری: قابلیت های ارتباطی، شخصی سازی یادگیری، تعاملی، اطلاعاتی، هر زمانی و هر مکانی، و چند حسی. (2) نظریه های یادگیرنده محور: تاکید بر فعال بودن یادگیرنده، تاکید بر تعامل و مذاکره اجتماعی، تدارک دیدگاه های چندگانه، تدارک تجارب یادگیری اصیل و واقعی، تدارک موقعیت های مساله محور و ارائه بازخورد. سپس ویژگی های طرح برنامه درسی سه دانشگاه مجازی زیر بررسی شد: الف) یونیتار مالزی ب) سوئنبرن استرالیا ج) آتاباسکای کانادا بحث مربوط به دانشگاه های مجازی خارجی برای مخاطبان جالب بود. از این رو با علاقه به موضوع توجه داشتند که من یاد آن جمله قدیمی افتادم: " مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد." در انتهای جلسه حاضرین پرسش هایی را مطرح می کردند که اغلب سوالات عمیق و حکایت از تجربه های ارزشمند حاضرین داشت. پاسخ به اینگونه سوالات و شرکت در بحث ها بسیار جالب بود. جلسه دو ساعته با این پرسش ها تا زمان نماز و ناهار ادامه یافت. پس از نماز و ناهار در دفتر آقای حسینی درباره برخی چالش ها و مسائل آموزش مجازی به ویژه در ایران بحث و گفت و گوهای خوبی داشتیم. یکی از ثمرات مهم انجام رساله دکترا برای من پی بردن به اهمیت تعامل و گفت و گو است که از هر موقعیتی برای این منظور استقبال می کنم. بالاخره قصه امروز ما هم با دریافت فایل صوتی جلسه سخنرانی به پایان رسید.
آیتالله مکارم شیرازی
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، کلاس درس آیتالله العظمی مکارم ترک نمیشود مطالعه زیادی در برنامه روزانهاش گنجانده شده، دیدارهای روزانه با گروهها و اشخاص مختلف، نماز جماعت، سخنرانی، مصاحبه و ... از کارهای ایشان است.ورزش ایشان ترک نمیشود، بسیاری هر روز پیادهروی این مرجع تقلید را میبینند، به تغذیه اهمیت میدهند، نسبت به روابط خانوادگی، تربیت فرزندان و صله رحم نیز توجه ویژهای دارند. خبرگزاری حوزه گفتوگوی متفاوت با این مرجع تقلید را منتشر کرده است. * پدر و پدربزرگم تاجر بودند من در اسفند سال 1305 هجری شمسی در شیراز در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم پدر و پدربزرگم تاجر بودند و خانواده ما عشق و گرایش قابل ملاحظه و خوبی به مذهب داشتند، هر چند نه روحانی بودند و نه روحانیزاده.پدرم علاقه زیادی به آیات قرآن داشت، در دورانی که در مدارس ابتدایی تحصیل میکردم، گاهی شبها مرا به اتاق خودش فرا میخواند و به من میگفت: ناصر! کتاب «آیات منتخبه» و ترجمه آن را برای من بخوان (این کتاب مجموعه آیاتی بود که توسط بعضی از دانشمندان انتخاب شده بود و در زمان رضاخان در مدارس به عنوان «تعلیمات دینی» تدریس میشد) من آیات و ترجمه آن را برای او میخواندم و او لذت میبرد. * نقش پررنگ مادر بزرگ در مرجعیت مادربزرگی داشتم که ظاهرا خواندن و نوشتن نمیدانست، ولی باهوش و پرحافظه بود. همیشه پای منبر وعاظ میرفت و هر چه را میگفتند به خاطر میسپرد همین که از در خانه وارد میشد شروع میکرد به بازگو کردن منابر وعاظ؛ احادیث و روایات زیادی به خاطر داشت.به خاطر علاقه زیادی که به من داشت،مقدار زیادی از دوران کودکیم را نزد او میگذراندم، از داستانهای انبیا و اولیا زیاد برایم تعریف میکرد و این باعث شد که روز به روز به مسایل مذهبی علاقمندتر شوم. از مسایل طب قدیم نیز زیاد اطلاع داشت و پیوسته برای ما تعریف میکرد.مادربزرگم مرا زیاد به مسجد میبرد، از همان طفولیت به مسجد عادت کردم. شاید هشت ساله بودم که از منبر وعاظ استفاده میکردم و مطالب اسلامی برایم بسیار لذتبخش بود و در خاطرهام نقش میبست. * کتاب «جامع المقدمات» را یک شبه خواندم چهار یا پنج ساله بودم که به دبستان رفتم و چون سن من کافی نبود، در کلاس آمادگی شرکت کردم مدرسه ما به نام «زینت» در شیراز معروف بود، در همان کلاس آمادگی به ما تعلیماتی دادند که خوب آنها را فرا گرفتم و به همین دلیل بدون این که سلسله مراتب رعایت شود مرا به کلاس بالاتر یعنی کلاس دوم بردند و به این ترتیب دوره دبستان و دبیرستان را گذراندم.محل بعدی من در کنار تحصیل در سال سوم ...