جامعه شناسی روستای ابیانه
ابیانه
در دورهٔ صفویه هنگامی که شاهان صفوی برای ییلاق به نطنز میرفتند بسیاری از نزدیکان آنها و درباریان ترجیح میدادند در ابیانه اقامت کنند. شمار خانه های ابیانه در سرشماری سال ۱۳۶۱ برابر با ۵۰۰ واحد برآورد شده؛ این خانه ها تماماً بر روی دامنه پرشیبی در شمال رودخانه برزرود بنا شده است به صورتی که پشت بام مسطح خانه های پایین دست، حیاط خانه های بالادست را به وجود آورده است و هیچ دیواری هم آنها را محصور نمیسازد. در نتیجه، ابیانه در وهلهٔ اول روستایی چند طبقه به نظر میآید که در بعضی موارد تا چهار طبقهٔ آن را می توان مشاهده کرد. اتاقهای ابیانه به پنجرههای چوبی ارسی مانند مجهزند و اغلب دارای ایوانها و طارمیهای چوبی پیش آمدهٔ مشرف بر کوچه های تنگ و تاریکاند که خود به صورت مناظر جالبی درآمدهاند. نمای خارجی دیوارهای خانه های ابیانه با خاک سرخی که معدن آن در مجاورت روستاست پوشیده شده است. از آنجا که در دامنه های شیبدار ابیانه فضای کافی برای ساختن خانه های موردنیاز وجود ندارد در این روستا چنین رسم شده است که هر خانواده انبار غار مانندی در تپههای یک کیلومتری روستا، در کنار جاده و نرسیده به ابیانه ایجاد نماید. این غارها که در دل تپه ها حفر شدهاند و از بیرون تنها درهای کوتاه و محقر آن نمودار است برای نگهداری دامها و نیز آذوقهٔ زمستانی و اشیای غیرضروری مورد استفاده قرار میگیرد. زندگی مردم ابیانه کشاورزی و باغداری و دامداری است که با روشهای سنتی اداره میشود. بیشتر زنان در امور اقتصادی با مردان همکاری دارند. ابیانه دارای هفت رشته قنات است که برای آبیاری مزارع و باغات مورد استفاده قرار میگیرد. گندم، جو، سیب زمینی و انواع میوه به خصوص سیب، آلو، گلابی، زردآلو، بادام و گردو در ابیانه به دست میآید. در سالهای اخیر قالیبافی در ابیانه رواج پیدا کرده و نزدیک به ۳۰ کارگاه قالیبافی در آنجا دایر شده است. در گذشته گیوه بافی از جمله مشغله های پردرآمد زنهای ابیانه بوده است که امروزه تا حدی متروک شده است. مردم ابیانه به سبب کوهستانی بودن منطقه و دور بودن محل آنها از مراکز پر جمعیت و راههای ارتباطی، قرنها در انزوا زیسته و در نتیجه بسیاری از آداب و رسوم قومی و سنتی و از جمله زبان و لهجهٔ قدیم خود را حفظ کرده اند. زبان مردم ابیانه فارسی با لهجهٔ خاص ابیانه ای است که با لهجه های متداول در جاهای دیگر تفاوت اساسی دارد. لباس سنتی آنها، هنوز هم میان آنها رواج دارد و در حفظ آن تاکید و تعصب از خود نشان میدهند، در مردان شلوار گشاد و درازی از پارچهٔ سیاه(شبيه شلوارمردان بختياري) و در زنها پیراهن ...
انواع آسیب های اجتماعی
آفتاب: مسئله اجتماعی بسترساز آسیب اجتماعی است، مثلاً طلاق یا افزایش سن ازدواج، تجرد یا بیکاری لزوماً آسیب اجتماعی نیست، اما یک مسئله اجتماعی است. در مواردی، مددکار به زوج پیشنهاد میكند، طلاق بگیرد، چون یک راه نجات است. اما طلاق میتواند زمینهساز گرفتاری های دیگر مثل فرار بچه ها از خانه، ناسازگاری اجتماعی، تکدی گری، توزیع مواد مخدر، سرقت های کودکانه و غیره باشد، اما مسئله اجتماعی و آسیب اجتماعی را باید از هم تفکیک کرد. به گزارش خبرنگار سرویس اجتماعی آفتاب به نقل از سایت سازمان بهزیستی ، دکتر زاهدی اصل گفت : «مسئله اجتماعی بسترساز آسیب اجتماعی است، مثلاً طلاق یا افزایش سن ازدواج، تجرد یا بیکاری لزوماً آسیب اجتماعی نیست، اما یک مسئله اجتماعی است. در مواردی، مددکار به زوج پیشنهاد میكند، طلاق بگیرد، چون یک راه نجات است. اما طلاق میتواند زمینهساز گرفتاری های دیگر مثل فرار بچه ها از خانه، ناسازگاری اجتماعی، تکدی گری، توزیع مواد مخدر، سرقت های کودکانه و غیره باشد، اما مسئله اجتماعی و آسیب اجتماعی را باید از هم تفکیک کرد». وی با ارائه این مقدمه به مبحث آسیب های اجتماعی پرداخت و گفت: «متأسفانه باید گفت در حال حاضر، انواع آسیب های اجتماعی را در جامعه داریم، برخی معتقدند که در قرن 21، آسیب های اجتماعی برای جوامع انسانی اجتناب ناپذیر است اما باید یادمان باشد که جامعه ما، اسلامی است و خیلی با جامعه جهانی قابل مقایسه نیست و نباید از این راه وضعیت خودمان را توجیه کنیم». اعتیاد دکتر زاهدی اصل با اشاره به اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی گفت: «ایران یک هزار کیلومتر مرز مشترک با مرکز تولید مواد مخدر دارد و کانال ارتباطی افغانستان با جهان کشور ماست، هر چقدر هم که وضعیت کنترل شود، اگر حتی یک درصد از چند درصد تن مواد مخدری که ترانزیت می شود، در کشور ما رسوب کند، مصیبت به وجود می آورد. چه بخواهیم و چه نخواهیم این وضعیت وجود دارد و تنها راه فرار این است که شرایطی در کشور به وجود بیاید که خواهان مواد مخدر وجود نداشته باشد تا تقاضای آن به حداقل برسد».خشونت این استاد روانشناسی یکی دیگر از آسیب های اجتماعی را خشونت دانست و افزود: «خشونت های خانگی و اجتماعی به فراوانی دیده می شود، مردم نسبت به هم نامهربان شده اند و تحمل و گذشتشان به حداقل رسیده است. مردم در رفت و آمدهای عادی خود نیز بی قراری می کنند و آستانه تحملشان به حداقل رسیده است. در حالی که در فرهنگمان تعارفات عجیب و غریبی وجود دارد، در حال حاضر در خیابان ها می بینیم که هیچ اثری از این فرهنگ باقی نمانده است». بزهكاری دکتر زاهدی اصل به بزهکاری نیز به ...
پست مدرنیسم
پست مدرنیسم-این اصطلاح اولین بار در سال ۱۹۴۹ برای ابراز ناخرسندی در قبال معماری نوگرا به کار برده شد و منجر به ایجاد نهضت معماری پسانوگرا شد. پست مدرنیسم واژه یا به بیان دقیقتر، مجموعه عقاید پیچیده ای است که به عنوان حیطه ای از مطالعات آکادمیکی از اواسط دهه ۸۰ پدیدار گشته است. توصیف پست مدرنیسم دشوار به نظر می رسد، زیرا مفهومی است که در انواع گسترده ای از دیسیپلین ها و حیطه های مطالعالتی از قبیل:هنر معماری، موسیقی، فیلم، ادبیات، جامعه شناسی، ارتباطات، مد و تکنولوژی نمایان شده است. دشوار است که این مفهوم را در زمان یا تاریخ خاصی جای دهیم، زیرا زمان دقیق ظهور پست مدرنیسم مشخص نیست. شاید آسانترین راه برای آغاز اندیشیدن در مورد پست مدرنیسم، اندیشیدن در مورد مدرنیسم باشد، جنبشی که بنظر می رسد پست مدرنیسم، از آن ظهور کرده است. مدرنیسم، دو گونه تعریف دارد که این دو جنبه به درک پست مدرنیسم، مرتبط می شود. اولین جنبه یا تعریف از مدرنیسم، از یک جنبش زیبایی شناختی که بطور کلی مدرنیسم نامیده می شد، نشات می گیرد. این جنبش تماما با اندیشه های غربی قرن بیستم در مورد هنر همسان است. (گویا علائم در حال ظهور آن را، می توان در قرن نوزدهم هم یافت)همان طور که می دانید، مدرنیسم جنبشی است در هنرهای تجسمی، موسیقی، ادبیات، و نمایشنامه نویسی که معیارهای سنتی را در پاسخ به این پرسش که ((هنر چگونه باید شکل بگیرد، استفاده گردد، و چه معنایی داشته باشد؟)) نادیده می گیرد. در دوران اوج گیری مدرنیسم یعنی بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۰ چهره های شاخص ادبیات مدرن مانند وولف، جویس، الیوت، استیونز، پروست، مالارمه و رایک، به عنوان پایه گذاران مدرنیسم قرن بیستم، به توصیف مجدد این امرکه «شعر و داستان باید چگونه باشد و چه کاری می تواند انجام دهد؟»، کمک شایانی نموده اند. از دیدگاه ادبی ویژگیهای شاخص مدرنیسم عبارتند از: ۱ـ تاکید برامپرسیونیسم (تأثرگرایی)* و ذهنیت در نوشتار و هنرهای تجسمی و تاکید بیشتر بر چگونگی وقوع امر دیدن یا خواندن یا حتی ادارک در ذات خود، تا تاکید بر روی آنچه ادراک می گردد. نمونه این امر می تواند، جریان سیال ذهن در نوشتن باشد ۲ـ جنبشی به دور از واقع نگری آشکار که توسط راوی سوم شخص دانای کل و دیدگاههای روایی ثابت و جایگاههای مشخص اخلاقی پدید می آید. داستانهای ویلیام فاکنر که دارای چند راوی هستند نمونه ای از این گونه مدرنیسم هستند. ۳ـ تمایز ژانرهایش مبهم است، بنابراین شعر بیشتر نثروار (مانند آثار تی اس الیوت یا ای کامنیگز) و نثر بیشتر شعر گونه است (مانند آثار وولف و جویس) ۴ـ تاکید بر روی اشکال مجزا، روایتهای ناپیوسته و کولاژهایی* ...
پیر بوردیو
پیر بوردیو: پیر بوردیو (به فرانسوی:Pierre Bourdieu ) (۱ اوت ۱۹۳۰ - ۲۳ ژانویه ۲۰۰۲)، جامعهشناس ومردمشناس سرشناس فرانسوی. زندگینامه بوردیو در اول اوت 1930 در دنگین (denguin) که شهرک کوچکی در منطقهٔ بیآرن از بخش باسه-پیرنه در جنوب شهرفرانسه است، متولد شد. پدر او یک کارمند دولتی بود و محل زندگی آنها ناحیهای روستایی و نزدیک به دهات بود بوردیو در دهه ۱۹۵۰ در اکول نرمال سوپریور در پاریس تحصیل میکرد. بنا به گفته خودش با اینکه با درجهعالی در رشته فلسفه فارغالتحصیل شد، برای اعتراض به ماهیت خشک، بیروح واقتدار طلبانهآموزشهایی که ارائه میشد از نوشتن رساله امتناع کرد. وی در ۱۹۵۶ به خدمت نظام فراخوانده شد و دو سال در الجزایر در خدمت ارتش فرانسه بود.در سال ۱۹۸۵ کتابجامعهشناسی الجزایر را به چاپ رساند و تا دو سال بعد در دانشگاه الجزایر به تدریس پرداخت او پس از بازگشت به فرانسه در سمینارهای لوی اشتراس شرکت میجست و به عنوان دستیار با ریمون آرون همکاری میکرد. در سال ۱۹۶۸ مرکز جامعهشناسی اروپایی را تأسیس کرد و تا پایان عمر مدیریت آن را بر عهده داشت. در سال ۱۹۸۱ و در پی بازنشستگی ریمون آرون، کرسی او در کولژ دو فرانس به بوردیو اعطا شد وی خالق مفاهیمی همچون سرمایهٔ فرهنگی و عادتواره (Habitus) میباشد آثار: بوردیو جامعهشناسی سنتی را با نظریه خود درآمیخت و همواه در پی ارتباط مفاهیم نظریهشناختی خود با تحقیق تجربی بود. وی آثار خود را که حوزه گستردهای از علوم، از فلسفه و نظریهادبی تا جامعهشناسی و انسانشناسی را در بر میگرفت، «تئوری عمل» میخواند. · تمایز، کتابی که در آن بوردیو کوشیدهاست احکام زیباشناسی را با موقعیتهای موجود در فضای اجتماعی مرتبط سازد و از مهمترین آثار او به شمار میآید. · سلطهٔ مذکر · الجزایر مقالات: · خانهقبایلی یا جهان واژگون · تجرد و موقعیت روستایی آثار (ترجمهشده به فارسی) · عکاسی: هنر میانمایه، پیر بوردیو، کیهان ولینژاد (مترجم)، دیگر، ۱۳۸۶ · نظریه کنش، دلایل عملی و انتخاب عقلانی، پیر بوردیو، سیدمرتضی مردیها (مترجم)، نقش و نگار، ۱۳۸۱ منابع · جنکینز، ریچارد (Richard Jenkins)، «پیر بوردیو»، ترجمهٔ لیلا جوافشانی و حسن چاوشیان، چاپ اول، ۱۳۸۵، نشر نی · آثار و اندیشه پیر بوردیو بررسی میشود.. خبرگزاری مهر. بازدید در تاریخ ۲۵ فوریه ۲۰۰۸. · برومبرژه، کریستین. «پیر بوردیوی مردمشناس». شب بوردیو. ۵ اسفند ۸۶
بحران سرمایه اجتماعی در اقتصاد
بحران سرمایه اجتماعی در اقتصادمجله جامعه شناسی. سوال اصلی این است که چه عواملی میتواند رشد و توسعه اقتصادی یک کشور را به حرکت درآورد. چرا برخی کشورها مانند ترکیه، کره جنوبی، مالزی، سنگاپور و… توانستهاند به معیارهای نسبی توسعه اقتصادی دست یابند و برخی دیگر نتوانستهاند؟ بر اساس نظریه سرمایه انسانی، رابطه مستقیمی میان ارتقای سرمایه انسانی و رشد و توسعه اقتصادی وجود دارد. امروزه شاخص سرمایه انسانی، پس از ارزهای خارجی و طلا، به عنوان پشتوانه تولید و نقدینگی کشوری مطرح است. در این رابطه و از دیدگاه انقلاب آگاهی و دانشمحور، میتوان قاطعانه گفت که نیروی انسانی آموزشدیده هر کشوری بخشی از ثروت آن کشور و ملت منظور میشود و همچنین در تبیین ارزیابی اقتصادی کشورهای پیشرفته تا جایی که سرمایه انسانی، در واقع نیمی از سرمایه سازمانها، شرکتها، صنایع بزرگ و کوچک، حرفهها، صنوف و در نهایت بنگاههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به شمار میرود. در این رابطه، سرمایه مادی و نیروی انسانی به عنوان اجزای لاینفک بهرهبرداری منظور میشود. تجربه کشورهای پیشرفته و مطالعات مختلف در زمینه رشد اقتصادی کشورها در طول زمان نشان داده است که تبیین نرخ رشد اقتصادی تنها از طریق عوامل مرسوم، مانند پول، زمین، تکنولوژی (فناوری) و نیروی کار محاسبه نمیشود، بلکه سرمایه، نیروی انسانی و مدیریت منابع انسانی (HRM) را میتوان با Effectivenessو Efficiency یعنی اثربخشی، بازدهی، کارآفرینی، سودمندی، کارایی و مدلسازی که به رسالت سازمان منتهی میشود، به عنوان یک متغیر اصلی مورد بررسی قرار داد.افزایش جمعیت، توسعه داد و ستد بازار آزاد، تقسیم کار، جلوگیری از انباشت سرمایه، پیشرفت و توسعه تکنولوژی و افزایش بهرهوری و تجارت آزاد، همچنین دولتی که فضای مناسب امنیتی، آزادی مطبوعات را برای انتشار اطلاعات و آگاهی مردم و حمایت از بخش خصوصی و تعاونی برای حداقل دخالت در امور اقتصادی مردم را تامین کند، میتواند اساس ارزیابی شاخصهای سرمایه و نیروی انسانی و توسعه اقتصادی در یک کشور محسوب شود. ارزیابی شاخصهای سرمایه انسانی را میتوان به دو صورت بیان کرد:۱- رویکرد ابزاری: در این دیدگاه، انسان ابزاری است که برای افزایش تولید کالاها و خدمات مورد توجه قرار میگیرد.۲- رویکرد توسعهیی که انسان در این رابطه هدف است نه وسیله.در شاخصهای سرمایه و نیروی انسانی، انتخاب انسان توسط مدیریت نیروی انسانی (HRM) انتخاب میشود. اساس گسترش انتخابها نیز ایجاد توانایی یا توانمندسازی، ظرفیتها و هوشمندیهای انسان است. در مطالعات انقلاب آگاهی ...
مراسم سنتی «جَغجَغه زنی» در روستای ابیانه
نوحهخوانی آغاز میشود و صدای چِکجِک به هم خوردن جَغجَغههای چوبی پس از ترکیب با صدای طبل و سنج و نوحه نوحهخوان، صدای ارکسترگونه زیبایی را پدید میآوَرَد.جادهای نسبتاً طولانی و البته باریک و خطرناک، ما را از کاشان به روستایی میرساند که چندی است، مختصات طبیعی و سنتی آن نامش را بر سر زبانها انداخته است؛ «ابیانه» روستایی در نزدیکی «نطنز» معروف است، برای رفتن به آنجا باید از کاشان به راه افتاد و در مسیر از نزدیکیهای نطنز عبور کرد و پس از حدوداً یک ساعت طیِّ طریق به مقصد رسید.اگر پیش از رفتن به ابیانه بخواهید از فرهنگ و جامعه آنجا بیشتر بدانید، بیتردید پایبندی به سنتها ترجیعبند همه اظهارنظرها خواهد بود. شنیدههای ما هم از این قاعده مستثنی نبود، یکی از دوستان تاکید داشت که ابیانهایها حتی اگر ساکن خارج از کشور هم باشند، وقتی به روستا میآیند، حتماً لباسهای خود را عوض کرده و پس از به تن کردن لباسهای سنتی وارد میشوند.همین اطلاعات اجمالی، ما را بیصبرانه به دیدن مراسم سوگواری محرم در چنین روستایی مشتاق میکند و امیدوار میشویم در این وانفسای هیئات رنگارنگ شهرها، یک مراسم مذهبی سنتی و بیآلایش ببینیم، یکی از همان مراسمهای سنتی که این روزها به برکت سیستمهای فوق پیشرفته دوران مدرن کیمیا شده است.احساس آشنایی که معمولاً در روستاهای کوچک به غریبهها دست میدهد، ما را هم بینصیب نمیگذارد؛ نگاه با تعجب و نهچندان دوستانه چند بومی، در بد ورود کمی توی ذوقمان میزند، اما دیری نمیپابد که این احساس رنگ میبازد. در پیچ اول از زنی کهنسال نشانی محل برگزاری مراسم سنتی «جَغجَغهزنی» را میپرسیم و برخورد مهربانانهاش مطمئنمان میکند که راه را درست آمدهایم، آن صفا و سادگی و صمیمیت که دیگر خیلی جاها نیست، اینجا هنوز نایاب نشده است. همانطوری که شنیده بودیم، اکثر افراد لباس سنتی روستا را به تن کردهاند. برعکس آقایان که تنها شلوارهای سنتی گشاد و مشکی رنگ به تن دارند، بانوان لباسهای زیبا و متنوعی پوشیدهاند، لباسهایی که رنگبندی متنوع و جذابی دارند. پیش از رفتن، یکی از عکاسان محلی که همراهمان شده، تاکید کرده بود که هیچکس نباید از بانوان روستا عکاسی کند، چرا که اهالی ابیانه به این موضوع خیلی حساس هستند و ممکن است به تندی با عکاس برخورد کنند. به همین دلیل لباسها را میبینیم و تنها افسوس میخوریم.کوچهها را یک به یک گز میکنیم تا به مسجد «یسمان»-محل آغاز مراسم جَغجَغهزنی- برسیم، در همین حین کم کم رنگ و بوی خوشایند سنّت را در مراودات اهالی روستا مشاهده ...
5 دریاچه شگفت انگیز دنیا را بشناسید (+تصاویر)
1. دریاچه «هیلر» در سنگالرنگ دریاچه هیلر به رنگ صورتی است. این دریاچه زیبا در کشور سنگال قرار داشته و در سال 1802 توسط اهالی منطقه کشف شد. 2. دریاچه «نگاکورو» در نیوزلنداین دریاچه به رنگ سبز است و دانشمندان دلیل این رنگ سبز را وجود میزان بسیار بالای اکسید گوگرد و آهن است. 3. دریاچه «لاگونا» در ایالت کلورادو آمریکابراساس تغییر زمان و درجه دما رنگ این دریاچه از قرمز به ارغوانی تغییر میکند. لاگونا دریاچه آب شور کم عمقی است که میانگین عمق آن به 35 سانتیمتر میرسد. دمای هوا در شب در این دریاچه به زیر 20 درجه میرسد و لاگونا را باید یکی از مهمترین زیستگاههای فلامینگوها در آمریکا برشمرد. 4. دریاچه «ووهوا» در چیندریاچه ووهوا از جمله زیباترین دریاچههای جهان است که رنگ آن از زرد به سبز تیره و سپس آب آن به آبی تغییر رنگ میدهد. نکته جالب اینجاست که آب این دریاچه در زمستان یخ نمیزند، درحالی که تمام دریاچههای همجوار آن منجمد میشوند و این نشان میدهد که در این دریاچه چشمههای آب گرم نیز وجود دارد. 5. دریاچه «کریتر لیک» در جزیره فلوریس اندونزیاین دریاچه در واقع متشکل از سه دریاچه است که صخرههای طبیعی آنها را از یکدیگر جدا میکنند و هر دریاچه رنگ مخصوص به خود را دارد. اما زیباترین دریاچه دارای رنگ آبی است. دوستان گلم نظر فراموش نشه.......
بینش جامعه شناختی
بینش انسانشناختیناصر فکوهیبحث دربارة بینش انسانشناختی پیش از هر چیز ما را به سوی رابطه میان دو مفهوم بینش و نظریه میکشاند. پرسش آن است که چگونه می توان بینش را از نظریه متمایز کرد؟ در اینجا هدف آن نیست که به بحث تفاوت و رابطة دو مفهوم انسان شناسی و مردم شناسی بپردازیم، زیرا این مباحث در جای دیگر و سایر منابع بیان شدهاند، بنابراین در اینجا سعی میکنیم که بحث عمیقتری را دنبال کنیم. بحث دربارة بینش انسانشناختی[1] پیش از هر چیز ما را به سوی رابطه میان دو مفهوم بینش و نظریه میکشاند. پرسش آن است که چگونه می توان بینش را از نظریه متمایز کرد؟ در اینجا هدف آن نیست که به بحث تفاوت و رابطة دو مفهوم انسان شناسی و مردم شناسی بپردازیم، زیرا این مباحث در جای دیگر و سایر منابع بیان شدهاند، بنابراین در اینجا سعی میکنیم که بحث عمیقتری را دنبال کنیم. اولین نکتهای که ما به آن میپردازیم تفاوت دو واژه است: visio یا vision برای بینش از یک سو و theory برای نظریه از سوی دیگر. البته تبار شناسی لغوی مورد نظر دراینجا صرفا به زبان های اروپایی مربوط می شوند زیرا طبعاً علوم اجتماعی در کشور ما علومی وارداتی بودهاند و ریشه های عمیقی ندارند و لغت سازی که در این علم شده، لغت سازی است که بر پایه زبانهای اروپایی انجام گرفته است، در زبانهای اروپایی همان طوری که خواهیم دید این لغات متفاوت، دارای روابط معنا داری با هم هستند یعنی یک لغت بر پایة پیشینة مشخصی شکل خاصی به خود گرفته است و روابط خاصی با سایر واژهها ایجاد کرده است . واژه vision که به معنی بینش به کار میرود، عمل مشاهده و دیدن را مطرح میکند. در زبانهای اروپایی لغت visionابتدا پیش از این که به شکل جدیدش در بیاید نوعی دیدار عرفانی بوده، نوعی دیدار بوده که به واقعیت ربط نداشته است یعنی در واقعvision دیدن ما فوق طبیعت، دیدن ماوراء الطبیعه بوده، مثل چیزی که ما بدون این که در واقعیت فیزیکی وجود داشته باشد آن را میبینیم. لذا در آن ما با یک نوع بینش الهی یا یک نوع بینش عرفانی روبرو بودهایم اما این واژه به تدریج در طی قرون 17 و 18 به صورت مفهوم جدیدش در آمده که عمل مشاهده را میرساند، منتهی دیدن و مشاهدهای که به یک بازنمایی[2] تبدیل میشود، بنابراین در اینجا یک نوع تقابل وجود دارد، بین بازنمود یا بینش و واقعیت[3]. مفهوم واقعیت یا ویژگی امر واقع[4]، در اینجا چیزی است که خارج از ارادة ما وجود دارد، یعنی پیش از این که عمل دیدن آغاز شود، واقعیت یا امر واقعی باید وجود داشته باشد و به رغم عمل دیدن، امر واقع تدوام مییابد، مثل شیءای که در جایی وجود دارد. وقتی که ما به ...
پژوهشی درباره ی ایل بختیاری
پژوهشی درباره ی ایل بختیاریلوییامیر احمدیان ، بهرام ، 1387 ، پژوهشی درباره ی ایل بختیاری ، تهران، انتشارات آگاه مولف هدف از این پژوهش را بررسی اوضاع اجتماعی واقتصادی عشایر کوچنده ی بختیاری می داند . این کتاب حاصل ماموریتی بوده است که مولف برای مرکز آمار ایران انجام داده است. ماموریت مولف شناسایی و مطالعه ی تشکیلات سازمان اجتماعی ایل بختیاری برای سازماندهی اجرای سرشماری اجتماعی - اقتصادی عشایر کوچنده ی بختیاری بوده است.روش مطالعه به کار برده شده د این تحقیق ، روش مشاهده مستقیم ومصاحبه با منابع دست اول یعنی افراد مطلع ایل در مناطق ییلاقی وقشلاقی ر ورش اسنادی بوده است. این کتاب ازیک مقدمه ، یازده فصل و یک بخش پایانی تشکیل شده است.در فصل اول که به کلیات اختصاص دارد ، برای نخستین بار ، مساحت قلمرو ایل که بختیاری ها در آن ییلاق و قشلاق می کنند به تفکیک منطقه ی ییلاقی وقشلاقی بررسی وبرآورد شده است.جغرافیای تاریخی بختیاری ، جمعیت وویژگی های آن از دیگر مباحث این فصل به شمار می روند. علاوه برآن به تشکیلات سازمانی ، سلسله مراتب ایلی وتقسیمات ایلی نیزپرداخته است . نویسنده مطالبی درباره ی آب و هوای مناطق ییلاقی و قشلاقی ، پوشش گیاهی در مناطق ییلاق و قشلاق بختیاری ، کوه ها ، دشت و رودخانه های مناطق بختیاری نشین بیان می کند . تقسیمات طایفه های بختیاری و وابسته های آنان را به تفکیک بیان می کند . وضعیت زناشویی ، نسبت افراد با سواد ایل نسبت به افراد بی سواد و نسبت افراد ایل که می توانند به فارسی صحبت کنند نسبت به افرادی که نمی توانند به فارسی تکلم کنند ، دراین فصل با ارائه ی آمار مورد بررسی قرار می گیرند .فصل دوم ، اختصاص به اشتغال و فعالیت دارد که درآن مبانی نظری فعالیت واشتغال ، فعالیت ها و مبانی تقسیم کار ، ویژگی های کیفی ماهیت کار درجامعه ی عشایری بررسی شده وبراساس اطلاعات سرشماری وضع فعالیت ، اشتغال وبیکاری و موقعیت شغلی شاغلان مورد بررسی موشکافانه قرار گرفته است .درجامعه ی عشایری ، زمینه های اشتغال به گونه ای است که برای هر فرد با هرسن وتوان ، شغلی فراهم است . کودکان اززمانی که به 6 سالگی می رسند، به نحوی درفرایند تولید دخالت دارند . بنابراین ، به علت ساختار اجتماعی- اقتصادی جامعه عشایری ، دراین جامعه بر خلاف جامعه ی شهری وروستایی ، بیکاری به ندرت دیده میشود.دراین جامعه کهنسالانی که ازتوانایی جسمانی انجام کارهای تولیدی بی بهره اند ، به نحوی در تولید دخالت دارند . زیر اانتقال تجربه به علت کم سوادی به صورت مکتوب صورت نمی گیرد . دراینجاست که احترام به ریش سفیدان و نقشی که آنان در جامعه ...