تعریف مهارت

  • تعريف مهارتهاي زندگي

    تعريف مهارتهاي زندگي مهارت هاي زندگي توانايي هايي هستند كه به ما كمك مي كنند تا در موقعيت هاي مختلف، عاقلانه و صحيح رفتار كنيم، به طوري كه با خود و ديگران سازگارانه ارتباط برقرار كرده و بدون توسل به خشونت بتوانيم مسايل پيش آمده را حل نماييم و ضمن كسب موفقيت در زندگي، احساس شادماني داشته باشيم.اهداف مهارت هاي زندگي : بخشي از اهداف مهارت هاي زندگي عبارت است از : • تقويت اعتماد به نفس• تقويت روحيه مشاركت و همكاري• رشد و تقويت عواطف انساني• ايجاد روحيه مقاومت در برابر تبليغات مسموم• كمك به شناسايي و بيان احساسات• تأمين سلامت جسمي و بهداشت رواني• تقويت مهارتهاي ارتباطي• ساختن يك شهروند متعادل و مقبول اجتماع• تقويت روحيه ي همزيستي مسالمت آميز• ارتقاء سازگاري فرد با خودش با ديگران و محيط زندگيشانواع مهارت هاي زندگي سازمان بهداشت جهاني مهارت هاي زندگي را با عناوين دهگانه زير مشخص نموده است كه هر يك از اين مهارت ها در بروشور جداگانه خواهد آمد. رمز برخورداري از اين مهارت ها ، دانستن ، تمرين و به كارگيري هر چه بيشتر در زندگي روزمره است. مهارت هاي خودآگاهيمهارت همدليمهارت روابط بين فرديمهارت ارتباط مؤثرمهارت مقابله با استرسمهارت مديريت بر هيجان مهارت حل مسئلهمهارت تصميم گيريمهارت تفكر خلاقمهارت تفكر نقادانهمهارت خودآگاهي مهارت خودآگاهي ، توانايي شناخت از نقاط ضعف و قوت خواسته ها\ نيازها، رغبت ها و تصوير وابع بينانه از خود است تا حقوق فردي، اجتماعي و مسؤوليت هاي خود را بهتر بشناسيمبا كسب اين مهارت به اين سؤال اساسي من كيستم؟ پاسخ مي گوييم. مهارت همدلي همدلي يعني اين كه فرد بتواند مسايل ديگران را حتي زماني كه در آن شرايط قرار ندارد درك كند و به آن ها احترام بگذارد. اين مهارت موجب مي شود تا به ديگران توجه كرده و آن ها را دوست داشته باشيم و خود نيز مورد توجه و دوست داشتن ديگران قرار بگيريم و با ايجاد روابط اجتماعي بهتر به هم نزديكتر شويم. مهارت روابط بين فردي مهارتي است كه موجب مي شود ضمن تقويت روحيه ي مشاركت، اعتماد وقاع بينانه و همكاري با ديگران بتوانيم مرزهاي روابط بين خود و كساني كه دوستشان داريم را تشخيص داده و در جهت ايجاد روابط صميمانه و دوستانه قدم برداريم و هر چه زودتر به دوستي هاي نامناسب و ناسالم خود خاتمه دهيم. پيش از آن كه مورد آسيب جدي قرار گيريم. مهارت ارتباط مؤثر كسب اين مهارت به ما مي آموزد براي درك موقعيت ديگران چگونه به سخنان آنان فعالانه گوش دهيم و چگونه ديگران را از احساس و نيازهاي خودآگاه نماييم تا ضمن به دست آوردن خواسته هاي خود طرف مقابل نيز احساس رضايت نمايد. مهارت مقابله ...



  • مهارتهای لازم برای تعریف شایستگی انجام شغل

    تعیین مهارتهای مورد نیاز برای انجام مناسب یک شغل به همراه تشخیص میزان وجود این مهارتها در کاندیداها، یکی از دلمشغولیهای اساسی کارشناسان و مدیران منابع انسانی است. این فعالیتها به خصوص زمانی که شرح شغل نگاشته می شود و شرایط احراز برای انجام آن تعیین می شوند، بسیار به کار می آیند. تعریف درست مهارتهای مورد نیاز و میزان اهمیت آنها تعیین کننده کیفیت بخش گسترده ای از فعالیتهای منابع انسانی است. تعریف درست شغل و کاندیدای مناسب و علاقه مند موجب فیلتر شدن بخش  زیادی از کاندیداهای نامناسب شده که با توجه به گران بودن و محدود بودن فضای رسانه ای صرفه جویی زیادی در وقت و هزینه را به ارمغان می آورد. تصمیم گیری و قضاوت درست در مورد کاندیداهایی که معرفی می شوند، وابسته به مبنای کار که همان شایستگی های مورد نیاز برای انجام شغل است می باشد. ضمناً یک مبنای درست برای تعیین اهمیت شغل و چگونگی جبران خدمت شاغل، تابعی از شایستگی های فردی شاغل و فراوانی آنها در بازار کار است.   این شایستگی ها در ترمینولوژی منابع انسانی بر اساس سه عامل اصلی تعریف می شود: دانش، مهارت و نگرش در این مطلب به موضوع مهارت پرداخته می شود و انواع مهارتها به همراه نمونه ای از آنها ذکر می گردد. این تعاریف بر اساس اصول سایت تخصصی O*net ذکر می گردند.  مهارتهای پایه ای: توانایی هایی توسعه یافته اند که آموختن و یا کسب سریع دانش را تسهیل می کنند. آموختن فعالانه: فهم محتویات اطلاعات جدید برای حل مسائل فعلی و آینده و تصمیم گیری گوش دادن فعالانه: تمرکز کامل و توجه بر آنچه که افراد دیگر در حال گفتن هستند، صرف زمان به منظور فهم نکاتی که مطرح می شود و پرسش سؤالات به نحو مناسب به نحوی که در زمان نامناسب و موجب مزاحمت نشود. تفکر نکته سنج: به کارگیری منطق و دلایل در تعریف نقاط قوت و ضعف هر کدام از گزینه های راه حل، نتایج و رویکردهای به مشکل. استراتژی های آموختن: انتخاب و استفاده از روشهای آموزشی/دستورالعملی و رویه های مناسب برای شرایط در زمان آموزش و یاددادن چیزهای جدید. ریاضیات: استفاده از ریاضیات برای حل مسئله. نظارت: نظارت/ ارزیابی عملکرد خود، افراد یا سازمانهای دیگر و به منظور بهبود و یا اقدام اصلاحی. فهمیدن از راه خواندن: فهم جملات و پاراگرافهای نوشته شده در مدارک مرتبط با کار. علم: استفاده از قوانین و روشهای علمی برای حل مسائل. مکالمه: صحبت با دیگران برای انتقال مؤثر اطلاعات مکاتبه: برقراری ارتباط از راه نوشتاری به صورت مناسب برای نیازهای مخاطب مهارتهای حل مسائل پیچیده توسعه ظرفیتهای قابل استفاده برای حل مسائل نوظهور و خوب تعریف نشده در محیط پیچیده و جهان ...

  • مهم ترین مهارت های زندگی برای داشتن زندگی بهتر و انسانی تر

    تعریف مهارت های زندگی: توانایی هایی هستند که به ما کمک می کنند در موقعیت های گوناگون، عاقلانه و درست رفتار کنیم؛ به طوری که با خود و دیگران سازگارانه ارتباط برقرار کرده بدون استفاده از خشونت بتوانیم مسایل پیش آمده را حل نماییم و ضمن به دست آوردن موفقیت در زندگی، احساس شادمانی داشته باشیم.اهداف مهارت های زندگی:_ تقویت اعتماد به نفس_ تقویت روحیه مشارکت و همکاری_ رشد و تقویت عواطف انسانی_ ایجاد روحیه پایداری در برابر تبلیغ های زیان بار¬_ کمک به شناسایی و بیان احساسات_ تامین تندرستی جسمی و سلامتی روانی_ تقویت مهارت های ارتباطی_ ساختن یک شهروند متعادل و مورد پذیرش اجتماع _ تقویت روحیه همزیستی مسالمت آمیز_ بالا بردن سازگاری فرد با خودش، دیگران و محیط زندگی اش انواع مهارت های زندگی:1)مهارت خودآگاهی: توانایی شناخت دقیق و درست از خود؛ به بیان دیگر، شناخت نگرش ها، باورها، اندیشه ها، توانایی ها، هیجان ها، مهارت ها و کاستی های خود(تصویر واقع بینانه از خود) به منظور شناخت بیشتر و بهتر حقوق فردی، اجتماعی و مسئولیت های خود.ویژگی های افراد خودآگاه:_ برای خود ارزش فراوانی قایل هستند._ از روحیه انتقادپذیر، مسئولیت پذیر و انعطاف پذیر برخوردارند._ از ارزش ها و باورهایشان آگاهی کامل دارند و از آنها به گونه ای منطقی و خردمندانه دفاع می کنند._ احساس خوشنودی و رضایت خاطر زیادی دارند._ در مقابل فشارها و ضربه های اجتماعی و روانی پایداری بیشتری از خود نشان می دهند._ به جای کوچک کردن یا سرزنش دیگران با آنها در کمال احترام برخورد می کنند._ بیشتر زمان ها از اندیشه مثبت نگری برخوردارند._ روحیه همکاری و مشارکت بالایی دارند._ از رایزنی و راهنمایی گرفتن از افراد کارشناس استقبال می نمایند.تمرین های کسب خودآگاهی:_ فرصتی فراهم کرده سری به خودمان بزنیم و از خود بپرسیم: "من کیستم؟"_ به این باور برسیم که در جهان هستی وجودی منحصر به فرد هستیم و توانایی هایی داریم که که دیگران آنها را ندارند._ بدانیم انسانیت ما در اعماق وجود ما نهفته است، آنها را کشف کرده و در رفتارهایمان به کار گیریم._ تلاش کنیم از خود تصویری مثبت، تصویر انسانی موفق و توانا داشته باشیم._ گاهی در تنهایی با خود خلوت کرده و به رفتارها و عملکردهایمان بیندیشیم._ مهمترین عامل موفقیت و شادکامی در زندگی، باوری است که به خود داریم؛ تلاش کنیم آن را کشف کنیم._ انسان ها همان گونه که می اندیشند زندگی می کنند، پس مثبت بیندیشیم._ عواملی که موجب نگرانی در ما می شوند را شناسایی کرده و با اولویت بندی در برطرف کردن آنها بکوشیم._ با شناخت علاقه ها و تمایلات، شوق زندگی در ما تزریق می شود._ کاستی ...

  • تعريف مهارتهاي زندگي

    مهارتهاي زندگي عبارتند از مجموعه‌اي از توانايي‌هايي كه زمينه سازگاري و رفتار مثبت و مفيد را فراهم مي‌آورند. اين توانايي‌ها، فرد را قادر مي‌سازند مسئوليت‌هاي نقش اجتماعي خود را بپذيرد و بدون لطمه زدن به خود و ديگران، با خواست‌ها، انتظارات و مشكلات روزانه به ويژه در روابط بين فردي، به شكل موثري روبه‌رو شود. (طارميان، 1378)موريس، ايي، الياس، از دانشگاه راجرز در آمريكا و مولف كتاب تصميم‌گيري اجتماعي و رشد مهارتهاي زندگي، مفهوم عامي از ماهيت مهارت‌هاي زندي به دست مي‌دهد: «مهارت‌هاي زندگي يعني ايجاد روابط بين فردي مناسب و موثر،‌ انجام مسئوليت‌هاي اجتماعي، انجام تصميم‌گيري‌هاي صحيح، حل تعارض‌ها و كشمكش‌ها بدون توسل به اعمالي كه به خود يا ديگران صدمه مي‌زنند»موسسه بريتانيايي تأكيد و مولف كتاب «مهارت‌‌هاي لازم براي كودكان مدارس ابتدايي» تعريف ديگري از مهارتهاي زندگي به دست مي‌دهد:‌«مهارتهاي شخصي و اجتماعي كه كودكان و نوجوانان بايد آنها را ياد بگيرند تا بتوانند در مورد خود،‌ انسانهاي ديگر و كل اجتماع به طور موثر، شايسته و مطمئن عمل نمايند.» (سازمان جهاني بهداشت، دكتر عليرضا كيامنش (1379) در پروژه سنجش صلاحيت‌هاي پايه (ABC) اهداف مورد انتظار در حيطه مهارت‌هاي زندگي را (كه بر اساس همين اهداف به سنجش مهارتهاي زندگي دانش‌آموزان پرداخته) شامل مقولات ذيل دانسته‌اند. ـ‌ كسب دانش و مهارتهاي لازم در زمينه‌ ايمني، بهداشت فردي و محيط زيست. ـ‌ كسب دانش و مهارتهاي لازم در زمنيه مسايل اجتماعي.ـ‌ كسب دانش و مهارتهاي لازم در حيطه‌هاي فيزيك، زيست‌شناسي و زمين‌شناسي.   ـ آماده ساختن فرد براي زندگي مستقل فردي و اجتماعي.     تعريف مهارتهاي زندگيمهارتهاي زندگي عبارتند از مجموعه‌اي از توانايي‌هايي كه زمينه سازگاري و رفتار مثبت و مفيد را فراهم مي‌آورند. اين توانايي‌ها، فرد را قادر مي‌سازند مسئوليت‌هاي نقش اجتماعي خود را بپذيرد و بدون لطمه زدن به خود و ديگران، با خواست‌ها، انتظارات و مشكلات روزانه به ويژه در روابط بين فردي، به شكل موثري روبه‌رو شود. (طارميان، 1378)موريس، ايي، الياس، از دانشگاه راجرز در آمريكا و مولف كتاب تصميم‌گيري اجتماعي و رشد مهارتهاي زندگي، مفهوم عامي از ماهيت مهارت‌هاي زندي به دست مي‌دهد: «مهارت‌هاي زندگي يعني ايجاد روابط بين فردي مناسب و موثر،‌ انجام مسئوليت‌هاي اجتماعي، انجام تصميم‌گيري‌هاي صحيح، حل تعارض‌ها و كشمكش‌ها بدون توسل به اعمالي كه به خود يا ديگران صدمه مي‌زنند»موسسه بريتانيايي تأكيد و مولف كتاب «مهارت‌‌هاي لازم براي كودكان مدارس ابتدايي» ...

  • تعریف مهارتهای زندگی

    تعریف مهارتهای زندگی سازمان جهانی بهداشت مهارتهای زندگی را چنین تعریف نموده است : توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونه ای که فرد بتواند با چالشها و ضروریات زندگی روزمره خود کنار بیاید. مهارت های زندگی عبارت است از مجموعه ای از توانایی ها که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورند.مهارت های زندگی شخص را قادر می سازد تا دانش، نگرش و ارزش های وجودی خود را به توانایی های واقعی و عینی تبدیل کند تا بتواند از این توانایی ها در استفاده صحیح تر نیروهای خود بهره گیرد و زندگی مثبت و شادابی را برای خود فراهم سازد. بطور کلی مهارتهای زندگی عبارتند از توانایی هایی که منجر به ارتقای بهداشت روانی افراد جامعه، غنای روابط انسانی ، افزایش سلامت و رفتارهای سلامتی در سطح جامعه می گردند. ضرورت و اهمیت آموزش مهارت های زندگی یکی از راههای پیشگیری از بروز مشکلات روانی و رفتاری ارتقاء ظرفیت روان شناختی افراد است ،که از طریق آموزش مهارت های زندگی جامه عمل می پوشد. پژوهشگران ، تاثیر مثبت مهارت های زندگی (استفاده از ظرفیت ها و کنش های هوش) را، در پیش گیری از رفتارهای خشونت آمیز، هم چنین کاهش مصرف مواد مخدر، الکل و.. و همین طور تقویت خودباوری و خودپنداری تایید کرده اند. فقدان مهارت ها و توانایی های عاطفی روانی و اجتماعی افراد را در مواجهه با مسایل و مشکلات آسیب پذیر می کند و آنها را در معرض انواع اختلال های روانی- اجتماعی و رفتاری قرار می دهد. پژوهش های بی شمار نشان داده اند که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اختلال های روانی عاطفی ریشه های روانی اجتماعی دارند.در مطالعه ها نشان داده شده است که آموزش مهارت های زندگی به طور قابل توجهی منجر به کاهش مصرف الکل و مواد مخدر در جوانان می گردد(اسمیت و گری،2005) و نیز نشان داده اند آموزش مهارت های زندگی اثر معناداری بر توانایی های رهبری و مدیریت در جوانان دارد در واقع بهتر است این چنین بیندیشیم که باید تمام افراد جامعه را در برابر مشکلات و مسائل زندگی واکسینه کرد. این کار با آموزش مهارت های زندگی عملی می گردد. یادگیری موفقیت آمیز مهارت های زندگی ، احساس یادگیرنده را نسبت به خود و دیگران تحت تاثیر قرار می دهد. و علاوه بر این کسب این مهارت ها نگرش دیگران را نیز در مورد فرد تغییر می دهد. به همین خاطر کسب مهارت های زندگی هم شخص را تغییر می دهد و هم محیط را. و این اصل دو سویه ارتقاء بهداشت روانی را شتابی دو چندان می بخشد.

  • مهارتهای زندگی{مهارت ارتباطی}

    ارتباط اساساً ميان دو يا چند نفر اتفاق مي افتد كه بواسطه آن دانش- عقايد يا تجارب خود را در زمينه اتفاقات گذشته،احتمالات اينده، موضوعات عام،موضوعات خاص و... به يكديگر منتقل    مي كنند. اعتقاد براين اساس است كه نيازهاي آدمي براساس يك سلسله مراتب مي باشد. در كليه سطوح اين سلسله مراتب،ارتباطات يكي از ابزارهاي اصلي و اوليه رفع نيازهاي انسان است Ø      تاثير روابط بين فردي بر نيازهاي فيزيولو‍ژيك انسان اساساً سعي در حفظ بقاء خود دارد و ارتباط برقرار كردن به رفع اين نياز كمك مي كند،نوزاد انسان در بدو تولد براي حفظ بقاء از طريق گريه كردن به ديگران مي فهماند گرسنه است و يا دردري دارد. ما انسان هاي بزرك همچون يك نوزاد براي حفظ بقاء خود و هم رشد، پيشريف و سلامتي دائماً با ديگران در تعامل باشيم. Ø      تاثير روابط بين فردي بر نياز به امنيت ارتباطات ،نياز ما به امنيت را برطرف مي كند،اگر شما ترم تابستانه گرفته باشيد( يك دانشجو ولي به شما خوابگاه ندهند براي حفظ امنيت خود،به احتمال زياد با مسئول خوابگاه يا امور دانشجوئي صحبت كرده و مشكل خود را در ميان مي گذاريد Ø      تاثير روابط بين فردي بر نياز به تعلق خاطر داشتن: ما نياز به معاشرت با ديگران و پذيرش و تاييد آنان را داريم ضمن اينكه دوست داريم ديگران را بپذيريم و آنها را تاييد كنيم از جمله عوامل مهم در تعيين اينكه ما چقدر در جمع پذيرفته شده و يا مطرود شويم تسلط ما در مهارت هاي ارتباطي است. Ø      .تاثير روابط بين فردي بر نياز به عزت نفس: ما اولين طرز تلقي خود را درمورد خودمان از برداشت و نظر ديگران در مورد خويش كسب مي كنيم. عزت نفس انسان در تمام مراحل زندگي تحت تاثير نحوه ارتباط ديگران با ما است. Ø      تاثير روابط بين فردي بر نياز به خودشكوفائي: ما به عنوان انسان به دنبال چيزهايي بيش از بقاء، امنيت و آرامش، تعلق خاطر و عزت نفس هستيم. ما ميخواهيم با محقق ساختن ظرفيت هاي خود به بالاترين حد وجوديمان برسيم. روابط بين فردي نه تنها حركت ما را در مسير كمال و خودشكوفائي تسهيل مي كند بلكه دردرجه اول راه را به ما نشان مي دهند. گفتگو با ديگران موجب مي شود افق ديدمان در مورد خودمان و ارزش ها، روابط، وقايع و شرايط گسترش يابد و در نتيجه ما به رشد و كمال بيشتري دست خواهيم يافت.   Ø      تعريف مهارت هاي ارتباطي: توانائي برقراري رابطه باديگران به شكل كارآمد و موثر.مهارت هاي ارتباطي كه بعضاً مهارت هاي اجتماعي يا مهارت هاي بين فردي نيز ناميده مي شوند عبارتند از توانائي فرد براي ارتباط برقراري كردن با ديگران در جهت برآورده نمودن نيازها، خواسته ها، حق و حقوق يا تعهدات به شيوه ...

  • تعریف مهارتهای زندگی

    تعریف مهارتهای زندگی

    تعریف مهارتهای زندگی   مهارتهای زندگی شامل ده مهارت اصلی و اساسی هستند که غالبا بصورت جفت جفت طبقه بندی می شوند ، زیرا بین هر جفت ارتباط طبیعی وجود داشته و در حقیقت به منزله دو روی سکه هستند . امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی در شیوه های زندگی ، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی اند.و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات ان آسیب پذیر نموده است.-مهارتهای زندگی ، توانایی های روانی،اجتماعی برای رفتار انطباقی و موثر هستند که افراد را قادر می سازند تا به طور موثرتری با مقتضیات و چالشهای زندگی روزمره مقابله کنند.مهارتهای زندگی شامل ده مهارت اصلی و اساسی هستند که غالبا بصورت جفت جفت طبقه بندی می شوند ، زیرا بین هر جفت ارتباط طبیعی وجود داشته و در حقیقت به منزله دو روی سکه هستند .- این مهارتها عبارتند از:• خودآگاهی / همدلی• ارتباط / روابط بین فردی• تصمیم گیری / حل مساله• تفکر خلاق / تفکر انتقادی• مقابله با هیجانات / مقابله با استرس  تعریف مهارتهای ده گانه زندگی-خودآگاهیخودآگاهی ، توانایی شناخت و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت ، خواسته ها ، ترس و انزجار است. رشد خودآگاهی به فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولا پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مؤثر و همدلانه است. - همدلیهمدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد  درک کند. همدلی به فرد کمک می کند تا بتوانند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام گذارد. همدلی روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و به ایجار رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده ، نسبت به انسان های دیگر منجر می شود. ارتباط مؤثراین توانایی به فرد کمک می کند تا بتواند کلامی و غیر کلامی و مناسب با فرهنگ ، جامعه و موقعیت، خود را بیان کند بدین معنی که فرد بتواندنظرها ، عقاید ، خواسته ها ، نیازها و هیجان های خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران ، در مواقع ضروری، از عوامل مهم یک رابطه سالم است.- روابط بین فردیاین توانایی به ایجاد روابط بین فردی مثبت و مؤثر فرد با انسانهای دیگر کمک می کند. یکی از این موارد ، توانایی ایجاد روابط دوستانه است.که در سلامت روانی و اجتماعی ، روابط گرم خانوادگی ، به عنوان یک منبع مهم روابط اجتماعی ناسالم نقش بسیار مهمی دارد. تصمیم گیریاین توانایی به فرد کمک می کند تا به نحو مؤثرتری در مورد مسائل تصمیم گیری نماید. اگر کودکان ...

  • تعريف مهارتهاي زندگي

    اصطلاح "مهارتهاي زندگي" در معاني مختلف بکار رفته است، مثل: 1-  مهارتهاي مربوط به امرار معاش مانند اينکه چگونه فرد مشغول کاري شود. 2- مهارتهاي مراقبت از خود مانند مصرف غذاهاي سالم، درست مسواک زدن و غيره. 3- مهارتهايي که براي پرداختن به موقعيتهاي پرخطر زندگي استفاده مي‌شوند مانند توانايي «نه گفتن» در مقابل فشار جمع جهت استفاده از مواد مخدر. در اينجا منظور از مهارتهاي زندگي، مفهومي است که در بند 3 آورده شده است. به عبارت ديگر، مهارتهاي زندگي، مهارتهايي هستند که براي افزايش توانايي‌هاي رواني- اجتماعي افراد آموزش داده مي‌شوند و فرد  را قادر مي‌سازند که به طور مؤثر با مقتضيات و کشمکش ‌هاي  زندگي روبرو شود. هدف از آموزش مهارتهاي زندگي، افزايش توانايي رواني اجتماعي و درنهايت  پيشگيري از ايجاد رفتارهاي آسيب‌زننده به بهداشت و سلامت، و ارتقاي سطح سلامت روان افراد است. موريس اي الياس(Maurice E. Elias)  مفهوم عامي از ماهيت مهارتهاي زندگي به دست مي‌دهد: " مهارتهاي زندگي ... يعني ايجاد روابط بين‌فردي مناسب و مؤثر، انجام مسئوليت‌هاي اجتماعي،  انجام تصميم‌گيري‌هاي صحيح، حل تعارض‌ها و کشمکش‌ها بدون توسل به اعمالي که به خود يا  ديگران صدمه مي‌زنند." مؤسسه بريتانيايي تاکيد تعريف ديگري از مهارتهاي زندگي ارائه مي‌کند: " مهارتهاي شخصي و اجتماعي که کودکان و نوجوانان بايد آنها را ياد بگيرند تا بتوانند در مورد  خود، انسانهاي ديگر و کل اجتماع به طور مؤثر، شايسته و مطمئن عمل نمايند." در امر آموزش بهداشت و بويژه آموزش مهارتهاي زندگي، ضروري است تا عوامل رواني اجتماعي  مانند عزت نفس، خودپنداره، شبکه‌هاي حمايت اجتماعي و استرس مؤثر بر رفتار کودکان و نوجوانان، مورد توجه قرار گيرند. برنامه مهارتهاي زندگي بر اين اصل استوار است که کودکان و  نوجوانان حق دارند توانمند شوند و نياز دارند که بتوانند از خودشان وعلائقشان در برابرموقعيت‌هاي سخت زندگي دفاع کنند. مهارتهاي زندگي، متعدد و متنوع هستند و برنامه  آموزش مهارتهاي زندگي نيز نسبت به پيشگيري، نگرشي کل‌گرايانه دارد و تنها يک مهارت مثلا"«  نه گفتن»  مورد توجه قرار نمي‌گيرد. از طرف ديگر، تجارب کشورهاي مختلف نشان مي‌دهد که  ماهيت و تعريف مهارتهاي زندگي، در کشورها و فرهنگهاي مختلف، متفاوت بوده است. با اين  حال، تحليل‌هاي بيشتر در زمينه مهارتهاي زندگي نشان مي‌دهد که برنامه‌هاي مختلفي که  براساس آموزش مهارتها در زمينه ارتقاي سلامت کودکان و نوجوانان اجرا شده است، مشتمل بر چندين مهارت اصلي و اساسي هستند که عبارتند از: -  توانايي تصميم‌گيري؛ -  توانايي حل مسأله؛ -  ...

  • تعریف مهارتهای ارتباطی!!(متن شماره ی 3)

    تعریف مهارتهای ارتباطی!!(متن شماره ی 3)

    ......مهارتهای ارتباطی عبارتند از توانایی برقراری رابطه با دیگران به شکل کارآمد و موثر. لازمه که این رابطه در عین اینکه برای شخص مفیده برای شخص مقابل هم سودمند باشه به عبارت دیگه  مهارتهای ارتباطی که بعضا مهارت اجتماعی یا بین فردی هم نامیده میشه عبارتند از توانایی فرد برای ارتباط برقرار کردن با دیگران در جهت برآورده کردن خواسته ها ـ نیازها ـ حق و حقوق و یا تعهدات به شیوه ای قابل قبول بدون اینکه به نیاز و خواسته و حقوق دیگران صدمه ای وارد شود. هدف فرد ممکن است رفع سوتفاهم یا تشریح یک ایده یا دلداری دادن به دوستان یا پافشاری کردن روی نظر یا توجیه کردن استاد در مورد موضوعی که به عنوان تحقیق در نظر گرفته شد و یا قانع کردن دیگران جهت تجدید نظر در رفتارهایشان باشد.....هر چه ما در برقراری ارتباط کارآمدتر باشیم احتمال دستیابی به هدفهایمان بیشتر میسر خواهد بود!!!                                 

  • مهارت تفكر نقاد(critical thinking)

    اهميت نقد از ديد انديشمندان:   " ماركس " انتقاد را ابزار مبارزه طبقه كارگر بر عليه بورژوازي مي داند. "فوکویاما" اندیشمند پُست مدرنیست در بارهء نقد می نویسد:"نقد، روش بررسی، در فرایند گیرنده گی و دهنده گی ذهن است که در ارتباط دو سویه با نگرش نقادانه و ماهیت اثر شکل می گیرد." اما چیزی که در متن این بحث (نقد چیست)، پیش از همه به آن باید پرداخته شود، توجه به فرهنگ نقد و رویکردهای سازندهء آن است. "رابرت گیدمن" نویسندهء اروپایی می نگارد:"پیش از این که در بحث ظرفیت شناسی، نقد، ظرفیت ارزشی دانسته شود، فرهنگ نقد پذیری ظرفیت ارزشی پنداشته می شود". در این تعبیر "گیدمن" اشارهء جالبی برای وقع گذاشتن به "فرهنگ نقذ پذیری" وجود دارد. بی تردید، داشتن روحیهء فرهنگ نقد پذیری، یکی از ظرفیت های ویژه، برای داده های مورد نقد انگاشته می شود. تعريف لغوي نقد : نقد در لغت به معني ((بهين جيزي بر گزيدن )) ( تاج المصادر زوزني: ص 5 ) و نظر كردن در دراهم تا در آن به قول اهل لغت سره را از ناسره باز شناسد . معني عيب جويي نيز كه از لوازم (( به گزيني )) است ظاهرا هم از قديم در اصل كلمه نقد مستتر بوده است و لذا از دير باز اين كلمه در مورد شناخت محاسن و معايب كلام به كار رفته است ، چنانكه آن لفظي هم كه امروز در فرهنگ اروپايي جهت اين معني به كار ميرود در اصل به معني راي زدن و داوري كردن است و شك نيست كه راي زدن و داوري كردن درباره ي نيك و بد امور و سره و ناسره ي آنها مستلزم معرفت درست و دقيق آن امور است . (زرين كوب ، 22:1374) تعريف مهارت تفكر انتقادي در روانشناسي:  منظور از تفکر نقاد آن است که فرد اطلاعات، گفته‌ها و نظرات و پیشنهادها را بررسی کند و هیچ اندیشه، پیشنهاد یا نظری را بدون ارزیابی نه رد کند و نه بپذیرد. در این شیوه تفکر برای دفاع و حمایت از هر عقیده‌ای شواهد و مدارک واقعی ارایه می‌شود و برای پذیرش عقیده دیگران نیز مدارک و شواهد درخواست می‌شود. در تعریف دیگری از تفکر نقاد گفته شده است که این نوع تفکر فرایندی است که درستی و اعتبار اطلاعات و عقاید را ارزیابی می‌کند. در جهانی که بمباران اطلاعات وجود دارد و دیدگاه‌ها، عقاید و سلیقه‌های متفاوت و متعددی به چشم می‌خوردکه بعضی از آنها ناسالم هستند‌، ضروری است انسان‌ها مجهز به توانایی‌هایی باشند که به آنها کمک کند راه درست را از نادرست تشخیص دهند و دریابند کدام رفتار ناسالم یا پرخطر و کدام مسیر سالم و بی‌خطر است. چند تعریف اساسی از تفکر نقاد • تفکر نقاد، تفکری منطقی است که بر نحوه تصمیم‌گیری تمرکز دارد و بر عملکرد فرد اثر می‌گذارد و تعیین می‌کند که فرد چه تصمیمی بگیرد یا چه عملی را انجام دهد. • تفکر ...

  • مهارت حل مسئله

    بدیهی است هر چه مسائل و مشکلات زندگی بیشتر و شدیدتر باشد،افراد نیاز به توانایی های بیشتری در حل مسائل خود دارند و از آنجایی که این نیاز همگانی و عمومی بهتر است از ابتدای کودکی و از سنین مدرسه «مهارت حل مسئله» به روش صحیح،منظم و اصولی و توسط معلمان و مربیان مجرب به دانش آموزان آموخته شود. در واقع،آموزش«مهارت حل مسئله» به دانش آموزان یکی از نیازهای اساسی آنان است.زیرا ،برخلاف تصور عموم،کودکان و نوجوانان در زندگی خود با مشکلات و مسائل مختلفی روبرو می شوند.پاره ای از این مسائل مربوط به رشد آنان است از جمله مسائل مربوط به نوجوانی و تغییرات حاصل از نوجوانی که منجر به تغییر رابطه با والدین می گردد،مسائل و مشکلاتی را در رابطه نوجوان با خانواده ،مدرسه و بزرگسالان ایجاد می کند و یا تولد کودک دیگری در خانواده که باعث می شود والدین وقت کمتری را صرف کودکان بزرگتر نموده و بیشتر به نوزاد تازه وارد بپردازند. بعضی دیگر از مسائل و مشکلات کودکان و نوجوانان خفسف است مانند تغییر مدرسه،وارد کلاس جدیدی شدن،تغییر منزل و از دست دادن دوستی های قدیمی و شروع کردن دوستی های تازه و مسائل تحصیلی مانند انتظارات زیاد والدین و یا ضعف های درسی،تجدید شدن،مشکلاتی که در روابط با دوستان و همسالان بوجود می آید. بعضی دیگر از مسائل و مشکلات شدیدتر می باشند مثل درگیری و اختلاف شدید والدین،طلاق و یا مرگ والدین،بدرفتاری والدین(کتک های شدید وحشیانه والدین)،ابتلائ و بیماری شدید و بستری و مردود شدن،ترک تحصیل،فقرو... بنابراین کودکان و نوجوانان نیز با مشکلات،مسائل بزرگ و یا کوچک و عدیده ای روبرو هستند.چنانچه توانایی حل مسائل و مشکلات را نداشته باشند ممکن است با اقدام به راه حل های ناپخته،بی فایده و مضر نه تنها مشکل را بزرگتر و پیچیده تر ساخته (مانند استفاده از مواد مخدر برای آرامش،استفاده از سیگار برای جلب توجه،ترک تحصیل به علت ناتوانی در برطرف کردن مشکلات تحصیلی)بلکه ممکن است حتی زندگی آنان را نیز در خطر مرگ قرار دهد(مانند نوجوانانی که هیچ راهی برای حل مشکل خود نمی یابند جز خودکشی و از اینرو اقدام به خودکشی می کند)> با توجه به موضوعات بالا و به منظور ارتقاء و افزایش سطح سلامت روان کودکانو نوجوانان و پیشگیری از آسیب هایی مانند اعتیاد،خودکشی،خشونت،مهارت حل مسئله به کودکان و نوجوانان از سنین پایین آموزش داده می شود تا توانایی لازم جهت حل مسائل و مشکلات خود را بدست آورند. تعریف مهارت حل مسئله     مهارت حل مسئله یکی از اساسی ترین و مفیدترین شیوه مقابله مسئله مدارانه است.بطور ساده مهارت حل مسئله را می توان به صورت زیر تعریف کرد: «مهارت ...

  • تعریف مهارت های تفکر انتقادی (1)

    تعریفی از مهارت های تفکر انتقادی    تفکر  کردن انتقادی (ارزیابانه) درباره دنیای پیرامون ما به چه معناست؟ سقراط حدود 2،500 سال پیش (در جامعه خود) سوالاتی را مطرح کرد که پیش فرضهایی که باور عمومی (عرفی) شهروندان (بر آن ها استوار بود) را به چالش می کشید . سقراط می پرسد؟ چگونه می توانیم به طور  موجه و با توجیه عقلانی مدعی داشتن دانش باشیم  (آیا باید برای ادعای داشتن دانش یا معرفت بودن تصوراتمان توجیه داشت و آن چیست؟) .  او میپرسد ، "باور" کسی با ارزش (فضیلت) است به چه معنی است ؟ در آن صورت ، فضیلت چیست؟ وقتی جوابی داده شود ، سقراط طرف صحبت خود را یک بار دیگر به چالش می کشد : اگر هر کسی درست می گوید (یعنی معیار درستی خودش است و معیار دیگری ندارد) ، در این حال ، چه کسی بر حق است ؟ (در آخرین بخش ، اهمیت این پرسش و پاسخ های به ظاهر کلافه کننده مشخص خواهد شد)  این نوع پرسش و پاسخ های دیالوگی که به عنوان روش سقراطی (شناخته میشود) ، یک حالت از تحقیق انتقادی و تجزیه و تحلیل است که تعصبات پنهان و استدلالات معیوب برجسته را آشکار می کند ، و همچنین ما را نسبت به مدعیات جعلی ساخته شده از طریق اتوریته (ونه مستدل) آگاه می سازد .     1.  ماهیت برای تعریف  تفکر انتقادی در متن کتاب اخیری که  توسط مایکل اسکرایون و ریچارد پل به چاپ رسیده ، چنین آمده که : "تفکر انتقادی روند فکری منظم و فعالانه ای است که به طرز ماهرانه ای به   مجسم کردن     ،    به کار بستن    ،     تجزیه و تحلیل کردن     ،     سنتز کردن ( به هم آمیختن و ترکیب کردن)     ،      و / یا ارزیابی اطلاعات        به دست آمده از ،    (اطلاعات) بودجود آمده (پدیدار ها)     ،     تجربه ها    ،      واکنش ها    ،   استنتاجها       و   یا ارتباطات      به عنوان یک راهنما برای باور و عمل ، میپردازد. این نمونه موارد ، بر پایه ارزش های جهانی فراتر از اختلافات فکری بنا شده است :  صحت   ،    دقت    ،    استحکام    ،    استدلال خوب    ،    عمق    ،    وسعت     و     انصاف ". حال آن که همه این مهارت های مناسب روشن نگری مخصوص فرایند تفکر انتقادی  ، در مدت زمان طولانی ساخته میشود .      2. تاریخچه با الهام از سنت باستانی یونانی تفکر انتقادی ، قرون وسطی یک حالت تکامل یافته نظام مند از تفکر در مبانی استدلال خوب است که می تواند در هر مقطع مورد بررسی قرار بگیرد . دانشمندان رنسانس ، از جمله فرانسیس بیکن در انگلستان ، این حالت پرس و جو را با تاکید بر ارزش استدلال تجربی بسط داده اند که می تواند در برابر وقوع پدیده های طبیعی در جهان"آزمایش شود"  . بیکن در روش شناسی استقرا (استدلال از خاص و یا به طور کلی نتیجه ...