تعبیر خواب طبل زدن
تعبیر خواب
از اعصار گذشته مردم علاقه مند بودند که آينده را پيش بيني کنند لذا براي اين منظور اقوام مختلف علوم متنوعي را خلق کرده اند مانند ستاره شناسي ، تعبير خواب ، طالع بيني ، فال قهوه ، روانشناسي رنگها ، کف بيني ، عدد شناسي ، تاروت وئي جينگ و غيره که کم هم نيستند تعبير خواب نيز يکي از اين علوم به شمار مي رود و معايب و مزاياي فوق را دارد : از لحاظ پيش گوئي يکي از بالاترين سطح ها را دارد و مي توان توسط آن محدوده بسيار بزرگي را پيش بيني کرد زيرا که عالم خواب عالم روح است و روح ميتواند زمان را طي کند و در حال به آينده برسد و تنها عيب آن محدود بودن به خواب ديده شده است ولي با اين حال تعبير خواب را يکي از بهترين روشهاي پيش بيني آينده مي شناسند ، تنها کافيست خوابي را که ديده ايد به خاطر بيا وريد و روشن طرين قسمت آن را در زير جستجو کنيد و تعبير آن را ببينيد به همين راحتي ! موضوع -- انتخاب موضوع --آبآب بينيآبادانيآبخانهآبدستانآبستنيآبشارآبگينهآبلهآبنوسآتشآتش افروختنآتش پرستيدنآتش زنهآتشدانآتشکدهآجانآجرآدمخواريآردآرد بيزآروغآروغآزاد شدن و آزاد کردنآستانهآسمانآسيابآشتيآغوشآفتابآفتابگردانآفتابهآلوآماسآهنآهوآهکآوارآوازآويختنآويختن به دارآينهابرابروابريشمابليساتاقاتومبيلاخته کردنادرارادرار کردنارهاژدهااسباسباب بازياستخراستخواناستراستوانهاسفندافتادناليلانارانجيراندامانگبينانگشتانانگشتانهانگشترايوانبادباد گلوبادامبادمجانبادنجانباديهبادکنکباربارانباراندازبارانيبارداريبازبازوبازوبندبازيباطريباغبافتنباقلابالا رفتنبالشبالنبامبانگبانکببربتبخشيدنبخوربرجبرفبرقبرگبرنجبرهبرهنگيبزبزازيبلبلبلبلبلوربلوطبنابنفشهبهبهاربهشتبوتيماربوريابوزينهبوسهبوق زدنبولبومبيابانبيد حيوانبيد درختبيماريبينيپاپيونپاچهپادشاهپارچهپارگيپارهپاروپاسبانپاشنهپالانپالتوپالتوپايپرپر پهنپرتقالپردهپرستوپرندهپروازپروانهپريپريدنپستپستانپستان بندپستهپشتپشتيپشمپشهپلپلنگپلهپلوپليسپلکپنبهپنبهپنجهپنکهپنکهپوتينپوستپوستينپولپيازپيالهپيانوپيپپيپپيتپيرپيراهنپيرهنپيسيپيش بندپيشانيپيغمبرانپيمانهپينه دوزتابتابستانتابهتابوتتاجتارتاراجتاريکيتازيانهتايپتاکتبتبرتپهتختتخت خوابتخمهترازوتراستربتربچهترخونترسترشيترمزترمهترنترنجترنگترنگبينترهترياکتريبونتسبيحتشتتشنگيتغارتفنگتقويمتلفنتلويزيونتلکس و تلگرامتمشکتنتن پوشتنديستنورته چينته ديگتهمتتوالتتوبرهتوپتوتتوتونتونتونلتيرتکمهجاجيمجادهجادوجارختيجاروجاسيگاريجاليزجامجامهجانمازجانورجبينجتجدالجرزجرقهجريمهجستنجسد حيوانجغجغهجغدجفتجگرجلزجلگهجلوي ...
تعبیر خواب
موضوع -- انتخاب موضوع --آبآب بينيآبادانيآبخانهآبدستانآبستنيآبشارآبگينهآبلهآبنوسآتشآتش افروختنآتش پرستيدنآتش زنهآتشدانآتشکدهآجانآجرآدمخواريآردآرد بيزآروغآروغآزاد شدن و آزاد کردنآستانهآسمانآسيابآشتيآغوشآفتابآفتابگردانآفتابهآلوآماسآهنآهوآهکآوارآوازآويختنآويختن به دارآينهابرابروابريشمابليساتاقاتومبيلاخته کردنادرارادرار کردنارهاژدهااسباسباب بازياستخراستخواناستراستوانهاسفندافتادناليلانارانجيراندامانگبينانگشتانانگشتانهانگشترايوانبادباد گلوبادامبادمجانبادنجانباديهبادکنکباربارانباراندازبارانيبارداريبازبازوبازوبندبازيباطريباغبافتنباقلابالا رفتنبالشبالنبامبانگبانکببربتبخشيدنبخوربرجبرفبرقبرگبرنجبرهبرهنگيبزبزازيبلبلبلبلبلوربلوطبنابنفشهبهبهاربهشتبوتيماربوريابوزينهبوسهبوق زدنبولبومبيابانبيد حيوانبيد درختبيماريبينيپاپيونپاچهپادشاهپارچهپارگيپارهپاروپاسبانپاشنهپالانپالتوپالتوپايپرپر پهنپرتقالپردهپرستوپرندهپروازپروانهپريپريدنپستپستانپستان بندپستهپشتپشتيپشمپشهپلپلنگپلهپلوپليسپلکپنبهپنبهپنجهپنکهپنکهپوتينپوستپوستينپولپيازپيالهپيانوپيپپيپپيتپيرپيراهنپيرهنپيسيپيش بندپيشانيپيغمبرانپيمانهپينه دوزتابتابستانتابهتابوتتاجتارتاراجتاريکيتازيانهتايپتاکتبتبرتپهتختتخت خوابتخمهترازوتراستربتربچهترخونترسترشيترمزترمهترنترنجترنگترنگبينترهترياکتريبونتسبيحتشتتشنگيتغارتفنگتقويمتلفنتلويزيونتلکس و تلگرامتمشکتنتن پوشتنديستنورته چينته ديگتهمتتوالتتوبرهتوپتوتتوتونتونتونلتيرتکمهجاجيمجادهجادوجارختيجاروجاسيگاريجاليزجامجامهجانمازجانورجبينجتجدالجرزجرقهجريمهجستنجسد حيوانجغجغهجغدجفتجگرجلزجلگهجلوي درجماعجنجنازه انسانجنازه حيوانجنگجنينجهنمجهيزجوجوازجوالجوالدوزجوانجوجهجورابجويجيبجيپجير جيرکجيغچاپچادرچارقدچاقچاقچورچاقوچالهچانهچاهچايچپاولچپقچترچراغچرتکهچرخچرخشتچرمچروکچرکچسبچشمچشمهچغالهچغندرچفتچلاقچلچراغچلچلهچلوچلوارچماقچمباتمهچمدانچمنچنارچنبرهچنگالچنگکچهارپاچوبچوب پنبهچوب کبريتچوبکچوپانچوگانچيتچين پليسهچينهچينه دانچکشچکمهچکهحاجيحاجي فيروزحاجي لکلکحاملگيحبحبابحجامتخامهخانهخاويارخاکخاکسترخرخر زهرهخر مهرهخرابهخربزهخرچنگخردلخرسخرگوشخرماخرمنخروسخريدخرکخزخزانخشتخطميخفاشخلالخميرخنجرخندهخوشهخونخويخوکخيارخيمهخيکداردارچينداروداسدامدانهدختردردرباندرختدرشکهدرفشدرگاهدرگاهي خانهدرويشدريادزددژخيمدستدستبنددستشوييدستمالدستکشدشمندشنهدعوادعوتدنبهدنداندهدهاندوچرخهدوختندوددودکشدوربيندولتديگديوديوارديوانهدکتردکمهرادارراد ...
کنایه های معروف فارسی
کنایه های فارسی نطقش کور شدن: براثر گفتگو وجنجال سخن کسی قطع شدن، از ادامه صحبت بازماندن.میان دعوا نرخ معین می کند: مقصود خود را در موقعی نامناسب و غیر منتظره بیان داشتن میان دعوا حلوا خیر نمی کنند: منتظری در حین دعوا و زد و خورد حرف خوش و خوردنی نثار هم کنند، نتیجه دعوا خسارت و زیان است.میان دعوا اوقات تلخی نکن: به شوخی، چون کسی خشمگین گردد و بنای بد حرفی بگذارد برای آرام کردن و خندانیدن او چنین می گویند.میان حرف کسی دویدن: حرف کسی را بریدن، به میان حرف کسی حرف آوردنمیان تهی تر از طبل: شخص پرمدعا و بی هنرمیان بستن: برای انجام کاری آماده شدنمیان دو سنگ آرد خواستن: آدم طمعکاری است، در پی سودجویی و استفاده است.میان زمین و آسمان ماندن: سرگردان کار خود بودن ، سرگشته و حیران ماندنمیان دو نفر را بهم زدن: ایجاد نفاق و کدروت بین دو نفرچرتش پاره شده : یکه خوردن و بسختی پریدن از خوابچراغ هیج کس تا صبح نسوزد: روزهای خوش و خوشبختی های انسان دایمی و پایدار نیست.چراغ پای خودش را روشن نمی کند: همانند: کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد.چر اندر چار گفتن: سخنان بی معنی و بی سروته گفتن ، یاوه گویی کردنچاه نکنده منار دزدیدن: بدون تهیه نقشه و مقدمات امر دست به کار شدن. چشم آب نخوردن: انتظار درست شدن کاری را نداشتن ، باور نکردنچشمت را درویش کن: نظر پاک باش و حرمت را نگهدار، شتر دیدی ندیدیچشم بسته غیب گفتن: سخن گفتن از بدیهیات ، صبحت چیزی که شنونده قبلا از آن اطلاع دارد.چشمت روز بد نبیند: همان بهتر که نبودی و ندیدی که چقدر تاثرآور بود.چشم کسی آب نخوردن: تصور انجام کاری یا امری را مشکل دانستن، امید نداشتنکاسه چه کنم در دست داشتن: دچار درماندگی و سرگردانی بودن، همیشه از بخت خود شاکی بودن.کاسه و کوزه را سرکسی شکستن: دق دلی خود را به سرکسی خالی کردن.کاسه و کوزه کسی را بهم زدن: وسایل زندگی کسی را بهم زدن، سبب آزار و اذیت کسی شدنکاسه همان کاسه است و آش همان آش: چیزی تغییر نیافته و کارها برهمان منوال پیشین است.کاش پاهایم شکسته بود: اگر می دانستم نتیجه کار اینطور است هرگز نمی رفتم.کاش دوقلو بودی: به شوخی، خودت تنها اینقدر لوس و بی مزه بودی.کاسه از آش گرمتر: به دلسوزی بیش از اندازه تظاهر کردنکاسه ای زیر نیم کاسه بودن: سری در پشت پرده وجود داشتن، راز مهمی در کار بودنکاسبی کاه سابی است: زیرا به اندک سودا و خرید و فروشی قانع است.کار یک شاهی صنار نیست: آن طور هم که تصور کرده ای کار آسانی نیست. کاری را پخته کردن: مقدمات انجام و اجرای کاری را فراهم کردنکار یکبار اتفاق می افتد: در هر کاری باید شرط احتیاط و پیش بینی را فراموش نکرد.کار و بارش چاق بودن: دارای ...
اصطلاحات داوری در کیوکوشین
ایپون=یک امتیاز کامل آکا=قرمز آوازاته=جمع بستن اوتاگانی ری=احترام به هم دیگر تسوکامی=چنگ زدن با دست جیو=آزاد جی کان=وقت نگه دار چوریتسوفومی=مساوی ـ برابر دوجو شیای=مبارزه داخل باشگاه سوکو=اعلام شروع مجدد مبارزه شوشین=داور وسط شیکاک=اخراج از مبارزه شیمبان=هیئت ژوری شین بای=هیئت تجدید نظر نهایی آکوشو=دست دادن بعد از مبارزه کی کن=غیبت کردن حریف در مسابقه میزو=ندیدیم واکاری ماس کا=آیا متوجه شدید؟ هاجیمه=شروع های واکاری ماس=متوجه شدم هانته=اعلام رای نهایی آی اوچی=مساوی ـ برابر ان چوسن= وقت اضافه درمبارزه آکوشو=دست دادن اوتاکای=همدیگر تایکو=طبل بزرگ جوکای=از تاتمی خارج شدن جن تن=خطای متوسط چوئی=خطای کم چی گامی=گرفتن ـ چسبیدن زوت سوکو=ضربه به سر حریف سوزوکته=ادامه دادن در مبارزه شوشین نی ری=احترام به داور وسط شیمبان چو=سرداور مسابقه شیمبانی=داوران شیای=مسابقه شیای شوریو=اتمام مسابقه کاچی=برنده در مسابقه وازاری=نیم امتیاز واکاری ماسن=خیر متوجه نشدم هانسوکو=خطا هاتا=پرچم هی کی واکه=مساوی ـ برابر آناتا=شما تای شو =کاپیتان تیم تی = انتها جوو=نرمی ـ لطافت چوتومته =یک لحظه صبر کن چی کارا =قدرت دوزو=خواهش می کنم دنشو=اسناد ـمدارک رسمی اوشی مای =فاصله ی متوسط اوشیرو کوسای =پا را پشت پای دیگر گذاشتن آروکو =قدم زدن اونه گایشی ماس = از شما می خواهم آئی ساتسو =سلام – درود آتاتام = گرم کردن تومای =فاصله ی بلند دوجو کان=فرامین داخل سالن تمرین سویو کاناری تو=ما قوی هستیم شیزن=وضعیت طبیعی آاکو=نفس نفس زدن آکی رو =گیج شدن بوکو=وسایل حفاظتی توری=حمله کننده تنی تی=رابطه ی بین شاگرد و استاد تای سو=نرمشها ـتمرینات مقدماتی جوسکی=جایگاه افتخاری جی سن=مبارزه ی واقعی چی مای=فاصله ی کوتاه چی کارا نو کیو جاکو=روش استفاده از قدرت دوتوکو=تعهد اخلاقی سای یونارا=خداحافظ سومو=کشتی سنتی ژاپن شی ئی بی چو=نماینده شیمو سوکی=پاین ترین مکان در باشگاه شین گو کی یو=تنفس عمیق کان گی کو=تمرینات زمستانی کن دو=هنر شمشیر زنی کن باوا=شب بخیر کیو کو کای = باشگاه مرکزی کوبودو=راه و روش استفاده از سلاح کی می=شما ـ تو کن تو کا=مشت زن ـبوکسور کساگا=زخم ـآسیب گو=سختی ـسفتی گان=صخره ـ تخته سنگ نانامه=کج ـ غیر مستقیم واتا کوشی = من هستم هاراگیری=بریدن شکم هاچی ماکی=پیشانی بلند هاشی رو=دویدن یو جیمبو=محافظ شخصی ـ بادی گارد کامیزا=جایگاه مربی در کلاس کاتانا=شمشیر کام چی وا=عصر بخیر کن نی شی وا=ظهر بخیر کاه نوجو=او(او مونث) کوداسای=خواهش میکنم کیمونو= لباس رسمی ژاپنی کی رو=بریدن ـ قطع ...
دانلود فیلم آموزشی آب (آیا حجم آب پس از یخ زدن تغییر می کند)
برای دانلود فیلم آموزشی روی تصویر زیر کلیک نمایید. حجم فیلم : 11 م ب فرمت فایل : AVI
برنامه دوچرخه سواری در جزیره ی قشم
این برنامه با شرکت 5 نفر از اعضای گروه نمونه و به سرپرستی آقای وحید فربد راد به مدت سه روز در جزيره قشم اجرا شد. صبح روز سه شنبه 92/11/22 رکاب زدن از فرودگاه قشم آغاز شد و تا روستای طبل و پس از آن دره ی تندیس ها ادامه یافت. در اینجا بلندی هایی با اشکال متفاوت که حاصل فرسایش آبی می باشد، درمیان زمین های پست دیده می شود. از اینجا به سمت روستای چاهکوه حرکت کردیم تا از تنگه ی چاهکوه دیدن کنیم. فرسایش آب های جاری حفره ها، درزها و بریدگی های بسیار زیبایی در این دره ایجاد کرده که چشم هر بیننده ای را خیره می کند. مردم محلی با حفر گودال هایی در کف تنگه امکان استفاده از آب باران را که درون تنگه جاری می شود فراهم آورده اند. روز بعد، از غار نمکدان که طولانی ترین غار نمکی جهان به طول 6800 متر است بازدید شد. وجود چشمه های نمک و سفیدپوش بودن دره ها و زمین های اطراف منظره ی زیبایی را در این منطقه ایجاد کرده است. پس از آن از مسير خاكي كنار ساحل با چشم انداز بسيار زيبا از آبهاي نيلگون خليج فارس ركاب زدن را ادامه داديم تا به روستاي سلخ رسيديم و روز پایانی برنامه، رکاب زدن حدفاصل روستای سلخ و روستای شیب دراز با چشم اندازهاي زيبا ادامه يافت. سپاس ویژه از ميهمان نوازي ساكنين روستاي چاهو شرقي و سلخ.با سپاس از آقای وحید فربد جهت سرپرستی و ارسال گزارش و آقای ناصر موسوی نژاد جهت ارسال عکس.
بوی محرم
بیست و چهارمین محرم زندگیم رو تجربه می کنم ، از ۵ - ۶ تای اولش که چیزی یادم نیست ولی یادم میاد که همیشه دوست داشتم بزرگترای کوچمون منم توی جمعشون راه بدن . یادمه برای اولین بار پرچم دادن به دستم همون چند دقیقه ای که دستم بود احساس میکردم تمام دنیا دارن منو نگاه می کنند چقدر حس خوبی داشتم خوب یادمه .محرم یه جورایی با قشنگ ترین خاطراتمون عجین شده تنها شبایی بود که اجازه داشتیم تا نیمه شب بیرون از خونه باشیم بگذریم که چطور میگذشت ، زنگ خونه ی مردم رو میزدیم فرار میکردیم الحق که خیلی جواد بودیم . هر چی بزرگتر میشدم شور و حرارتم بیشتر میشد بیشتر غم و فلسفه ی محرم رو درک میکردم طبل زدن و زنجیر زدن دیگه برای خودنمایی نبود . واقعاً چه چیزی باعث میشد این مردم با این همه شور و غم بیان برای عذاداری بگذریم از اینکه عده ای بیشتر برای نون و قیمه میان تا خون و خیمه ، اما واقعاً غم رو میشه تو چهره ی اکثرشون دید . چرا میگیم حسین ثارالله !؟ واقعاً خون حسین خون خداست و خون حسین ، مثل خون بدن که اکسیژن و ... رو برای زنده موندن میرسونه همه مسلمان ها رو به خدا و منبع اصلی متصل میکنه و باعث زنده کردن یاد خدا میشه .بوی ماه محرم بیست و چهارم زندگیم دیگه کاملاً استشمام میشه . امسال این ۴۰ روزی که سپری کردم قشنگ ترین و آروم ترین روزهای زندگیم بود و پایان اون با دهه محرم مصادف شده که این رو به فال نیک میگیرم و با ادای نیمه ی دومه قولم به آرامشی که همیشه آرزوش رو داشتم خواهم رسید. یاران چه غریبانه رفتند از این خانههم سوخته شمع ما ، هم سوخته پروانه