تزیین قبر برای سالگرد

  • آسیب شناسی مجالس ترحیم

    آسیب شناسی مجالس ترحیم سلام.این مطلب با عنوان «گامی در آسیب شناسی مجالس ترحیم » در دوهفته نامه سرو کاشمر منتشر شد:   چندی است که در برخی از روستاها شاهد همت اهالی در جلوگیری از توزیع انواع برگه های تسلیت در پُرسه ها و جلسات عزداری و بزرگداشتهای اموات هستیم. بزرگان این آبادیها اهالی را دعوت به صرفه جویی و هزینه کردن برای خیرات و شادی روح درگذشتگان کرده اند.در کاشمربازاندیشی اصلاح‌گرایانه پیرامون مراسم ترحیم مردم ؛ همانند کم کردن از هزینه ها و تعداد مجالس طاقت‌فرسای بی‌پایه و پرهزینه آن قابل بررسی است. شاید تصور کنید این مسایل جزو فرهنگ عامه بود و از ویژگیهای منطقه است؟ جالب است بدانید بیشتر این آداب و رسومی در گذشته رایج نبوده و امروزه در "عرف" دیده میشوند. عرف "توافقی ناگفته" است. عرف دنیای حُجب و حکمت‌های مرموز و نانوشته است. عرف "مجموعه‌ای رفتاری ـ پنداری‌" (عینیت‌ها و ذهنیت‌ها) است که تطابقی با مناسک دین و آموزه‌های ملی ندارد. دستورهای عرفی سررشته منطقی امور زندگی را از اختیار آدمی خارج می‌کنند. مطابق با سفارشات ارزشمند دین پاک و مبین اسلام، در صورت بروز چنین مصیبت اندوهناکی، این بستگان و همسایه‌ها هستند که موظف به خدمتگزاری بوده و حتی تا سه روز طعام خانواده متوفی را نیز تامین نمایند. این توصیه اسلامی مقایسه شود با تشکیلات دراز و طویل برپایی مراسم ترحیم من درآوردی و متکثر فعلی. ضرورت اصلاح وقتی بیشتر احساس و نمایان می‌شود که سنجیده و دیده شود در این گونه اعمال چقدر عرف و شرع از هم فاصله گرفته‌اند و چقدر در زندگی مردم مزاحمت ایجاد می‌‌شود. شاید برخی در وهله اول متعجب شوند وقتی بشنوند که معتبرترین سند در خصوص تاریخ و فرهنگ هر شهری اطلاعات متنوع فراوان (ولی نهفته و پراکنده)، قابل دسترسی و جمع‌آوری از قبرستان همان شهر است. دین و مذهب رایج در قدیم و امروز، حادث شدن بلایای طبیعی، وقوع جنگ‌ها، شیوع بیماری‌های مهلک همه‌گیر، نام‌های خانوادگی اصیل و قدیمی، حرفه‌ها و مشاغل رایج در گذشته، میزان تمول خاندان‌ها، توان مالی فعلی مردم (بویژه در تهیه رنگ و جنس سنگ و حجاری و نقوش آن)، میزان وابستگی و اعتقادات عاطفی میان بازماندگان و متوفی، زیبایی‌شناسی عمومی در تزیین مقابر، تنوع و تفاوت‌های ظاهری موجود مابین قبور قدیمی و جدید، خوردنی‌هایی که بنا به رسم هر اقلیم نذر و توزیع می‌شوند، تعیین ایام و روز خاص هفته به جهت سرکشی به مقابر، میزان هزینه کرد و توجه دست‌اندرکاران نسبت به قبرستان (استقرار وسایل آمد و شد و ارایه خدمات بهداشتی و شهری) و ... اشاره‌ای به بخشی از این دست اطلاعات ...



  • گزارش اختصاصی هنر ناب از مزار شهدای حزب الله در بیروت

    گزارش اختصاصی هنر ناب از مزار شهدای حزب الله در بیروت

    در ایام پنجمین سالگرد حماسه پیروزی حزب الله لبنان بر رژیم غاصب صهیونیستی در جنگ 33 روزه ، گزارش تصویر اختصاصی از « روضة شهداء المقاومة الاسلامية » یا همان گلزار و مزار شهدای مقاومت اسلامی (حزب الله لبنان) واقع در جنوب بیروت تقدیم حضور می گردد. این مکان در کنار مجلس اعلای شیعی که به همت امام موسی صدر راه اندازی شده است، قرار دارد. در نزدیکی آن تصاویر شهدای مقاومت اسلامی زینت بخش خیابان های اطراف است. بر روی نمادی که در جلوی مزار شهدا نصب شده است، تصاویر امام موسی صدر ، شهید شیخ راغب حرب (اولین دبیر کل حزب الله لبنان) و نبیه بری (رییس حزب شیعی الامل و رییس مجلس لبنان ) حک شده است. همان طور که در نمای کلی مزار شهدای مقاومت اسلامی مشاهده می فرمایید، مزار شیهد عماد فائز المعنية ، از فرماندهان اصلی عملیات های حزب الله لبنان، در مرکز سایر قبور قرار گرفته است. آرامگاه و محراب نمادین بالای قبر شهید حاج رضوان در تصویر ملاحظه می شود. همان گونه که بر روی سنگ قبر ایشان دیده می شود، عماد مغنیه متولد 1962 بوده و در سن 46 سالگی در سال 2008 به شهادت رسیده است. در تصویر فوق مزار شهید هادی نصرالله فرزند ابوهادی، سید حسن نصرالله را مشاهده می فرمایید که در کنار آرامگاه حاج رضوان قرار دارد. تصویر آیه ای از قرآن در وصف مقام شهدا که بر دیوار روضة الشهداء نقش بسته است. در تلاقی دیوارهای انتهایی این آرامگاه شعار فعلی حزب الله لبنان یعنی « و ان عدتم عدنا » به معنی « اگر بازگردید ، بر می گردیم » که در واقع تهدید رژیم صهیونیستی است، دیده می شود. مزار یک شهید گمنان (مجهول الهوية) در روضة الشهداء مزار شهید جوانی که خانواده اش دقایقی قبل به تزیین قبرش پرداخته بودند. یک نمونه از مزار های متعدد شهدای که خانواده شان ترجیح داده اند ، تصویر شهیدشان را ذیل تصویر چهره ارجمند امام خامنه ای قرار دهند. مزار یکی از شهدای گمنان عملیات علمان الشومرة که در سال 1987 به شهادت رسیده است. تصاویر شهید شیخ راغب حرب و شهید سيد عباس موسوي دو دبیر کل پیشین حزب الله لبنان که بر دیوار آرامگاه نصب شده است. طرح نمادین عماد مغنیه که هم بر روی دیوار داخلی و هم دیوار خارجی روضة الشهداء نصب است. تصویری از یادمان یکی از کاروان های ایرانی به نام کاروان میعاد با عماد که بر دیوار مزار شهدا قرار دارد. از همین جا با قرائت فاتحه و دعا برای پیروزی تمامی مقاومت ها و نهضت های اسلامی و آزادی خواهانه ، یاد و خاطره شهدای حزب الله لبنان را گرامی می داریم.

  • خمين در انقلاب - سيد محمد كاظم قريشي، قرباني مخالفت با كاپيتولاسيون( بخش پاياني)

    خمين در انقلاب - سيد محمد كاظم قريشي، قرباني مخالفت با كاپيتولاسيون( بخش پاياني)

    تاريخ انتشار:۹۱/۱۱/۰۷ خمين در انقلاب - سيد محمد كاظم قريشي، قرباني مخالفت با كاپيتولاسيون( بخش پاياني) به گزارش جلال نيوز به نقل از پايگاه اطلاع رساني ۱۵ خرداد ۴۲ نويسنده:محمد جواد مرادي نيا ماجرای سنگ قبر مبارزین راه آزادی پس از مرگ نیز مورد توجه سازمان امنیت قرار داشتند و مزار آنان هم زیر نظر ساواک بود. آنان تأکید واصرار داشتند که هیچ نشانه‌ای از مخالفت و اعتراض با رژیم در سطح جامعه وجود نداشته باشد و به چشم نیاید حتی اگر آن نشانه، سنگی بود بر قبر شهید. ماجرای سنگ قبر سیدکاظم قریشی نمونه‌ای است از این رفتار و برخورد. ماجرا از آنجا آغاز شد که متن نوشته شده روی سنگ قبر مرحوم قریشی از سوی رئیس ساواک استان مرکزی رسماً به اداره کل سوم آن سازمان گزارش گردید. متن سنگ‌نوشته چنین بود: القهار – المنتقم آرامگاه دانشمند مجاهد، ثقه‌الاسلام سیدکاظم قریشی خمینی که به جرم پشتیبانی از قرآن چند مرتبه به زندان رفت و سرانجام در همین راه جان سپرد. تشییع جنازه‌اش که باز صحنه‌ای از مبارزات به شمار می‌رفت جلوه‌ای از روح با شهامت وی بود. چراغ جوانی ۲۶ ساله‌اش که غرق احساسات مذهبی بود خاموش و حوزه علمیه قم و بستگان خود را برای همیشه داغدار کرد. وفات ۲۸ ع ۱(۵۵) سال ۱۳۸۵ قمری.(۵۶) با وصول این گزارش، مدیر کل اداره سوم از رئیس ساواک استان مرکزی خواست تا «به وسیله منابع مربوطه نسبت به شناسایی عاملین و محرکین اصلی این جریان تحقیق و نتیجه را به آن اداره کل اعلام دارند.»(۵۷) رئیس ساواک قم حدود یک ماه و نیم بعد به مدیر کل اداره سوم گزارش داد که به درخواست این ساواک سنگ قبر مذکور تعویض شده است.(۵۸) اما مدیر کل سوم به این امر رضایت نداد و بار دیگر بر اجرای دستور قبلی اصرارورزیده، خواستار اعلام نتیجه اقدامات نسبت به شناسایی عاملین و محرکین اصلی واقعه شد.(۵۹) رئیس ساواک قم در بیستم فروردین ۴۵ به اداره سوم گزارش داد: «ضمن تحقیقات لازم تا کنون عاملین اصلی نصب سنگ قبر سیدکاظم قریشی شناخته نشدند. ضمناً متصدی قبرستان ابوحسین نیز از شناسایی مسببین اصلی اظهار بی‌اطلاعی نمود، ولی به نظر می‌رسد که سنگ مزبور توسط برادرش به نام محمدعلی قریشی روی قبر نصب شده است.» در پایان نیز تأکید شده که تحقیقات در این مورد ادامه دارد.(۶۰) اما در گزارش‌های ساواک نتیجه قطعی تحقیقات دیده نمی‌شود. سیدتقی درچه‌ای پس از انقلاب فاش کرد که متن سنگ‌نوشته و تهیه سنگ و نصب آن کار وی و دوستانش بوده است. اولین سالگرد؛ مراسم خمین نخستین سالگرد شهادت سیدکاظم قریشی با حساسیت ویژه نیروهای انقلابی از یک سو و ساواک از سوی دیگر در شهرهای خمین، قم و اصفهان ...

  • سفرنامه رها سادات به کرج

    سفرنامه رها سادات به کرج

    خوب جریان سفر از اونجا شروع شد که باید می رفتیم قزوین تا دانشنامه بابایی رو بگیریم همون طور که گفته بودم قرار شده بود بریم کرج اما چون مادر شوهری تهران بودن خواستسم که بریم ببینیمشون اما تا ما برسیم تهذان اونا رفته بودن و ما نتونستیم اونا رو ببینیم و قسمت هم نبود پس یه راست رفتیم کرج خونه مامان افضل رها سادات خوب اول باید از داخل اتوبوس بگم که واقعا رها سادات دختر خوبی بود اصلا اذیت نکرد تقریبا ساعت 11.5 شب سوار اتوبوس شدیم و رها هم ساعت 12.5 خوابش برد و ما تونستیم راحت بخوابیم و فقط چون بچم تو بغلم بود تا من خوابم می برد دست و پام رها می شد و رها هم یهو می رفت پایین واسه همون سعی می کردم زیاد نخوابم ولی ماشالله رها هم سنگین شده رو دستم که بود این 8 ساعت خیلی خسته شده بودم خودش هم جاش کم بود و هی می خواست تو خواب غلت بزنه که نمی تونست خلاصه رسیدیم 5 صبح کرج و رفتیم خونه مامان افضل تا رسیدیم اونجا رها از خواب بیدار شد و مامان افضل رو دید و قشنگ سلام کرد و رفت جلو بغلش کرد و کلی ماچ بوسه و دیگه از بغل عزیز پایین نیومد بعد از خوردن یه صبحونه خوشمزه رها سادات رفت سر وقت اسبابا بازی هاش که براش برده بودم و عزیز هم کلی چیز براش خریده بود وقتی رفته بود سوریه و همه رو بهش داد یه جفت دمپایی خوشگل قرمز یه سگ کوکی یه سرافون لی که البته هم دمپایی و هم سرافون یه خورده براش کوچیکن قربونت برم که هر چی می پوشی بهت میاد اینا هم تمام وسایلی که رها تو سفر هدیه گرفته اونم دمپایی قرمزه و سگ کوچولو که مامانم گرفته تو عکس می بینید اون عروسک آبی رو هم خاله معصومه براش آورده بقیه رو هم من و بابایی براش گرفتیم بعد هم هممون از ساعت 11 خوابیدیم و رها که ساعت 6 بیدار شد بد جور اتوبوس خستش کرده بود و خیلی عمیق خوابیده بود مامان قربونت برم که اینقده خسته شدی بابایی هم می زد پشتش که خواب راحت داشته باشه بعد از ظهر هم که خاله معصومه و شوهر خاله رضا اومدن دیدنیمون و برای رها او خرس آبی خوشگل رو گرفته بودن اما رها همین که رضا رو دید زد زیر گریه و غریبی می کرد یه 15 دقیقه ای طول کشید تا بهشون عادت کنه بیچاره ها مجبور شدن برن تو اتاق تا رها آروم شه بعد اینقدر رضا باهاش دالی بازی کرد مه وقتی می خواستن برن گریه می کرد که نرین بمونین عمو دالی بعد هم همه با موبایل از دختری عکس می گرفتیم اونم هی ژست می گرفت و خاله هم غش می رفت براش و قرار شد که فردا شب بریم خونه خاله اینا صبح که ار خواب بیدارشدیم بابایی رفت تهران دنبال کاراش و منم که دیدم تو خسته ای ودلم نیومد که بابابایی بریم خونه موندیم و شما هم تا 12 ظهر خوابیدی و بابایی هم ساعت 2.5 از تهران برگشت و طبق معمول بازم ...

  • «آیین برات» و نیمه شعبان در خراسان و سایر نقاط (عید برات، روز برات، شب برات، چراغ برات …)

    «آیین برات» و نیمه شعبان در خراسان و سایر نقاط (عید برات، روز برات، شب برات، چراغ برات …)

    در نیمه‌های ماه شعبان هر سال یعنی طی روز های دوازدهم تا چهاردهم شعبان هم چنین شب نیمه شعبان در کشورها و مناطق مختلف خاورمیانه و شبه قاره هند از جمله خراسان مراسم ویژه ی «برات» با عناوین مختلفی چون عید برات ، شب برات ، روز برات ، چراغ برات و… و با آداب و رسوم مختلف برگزار می گردد.اگرچه آیین برات نیز همچون بسیاری از رسم ورسوم کهن ایرانی آن گونه که باید مورد نقد و بررسی قرار نگرفته، ولی اسنادی وجود دارد که این «آیین زرتشتی» در اثر مرور زمان رنگ اسلامی گرفته و در فرهنگ دینی و اسلامی نیز ورود یافته و همچنان نیز این سنت حسنه با جلای اسلامی در ایران زمین وجود دارد. ایرانیان از دیرباز برای رفتگان خود احترام خاصی قایل بوده و سعی می کرده اند که به نوعی روح آنان را از خود راضی نگه دارند و بر اساس همین سنت اساس مراسم گوناگونی برای تجلیل از مردگان و شادی روح آنها و طلب آمرزشان در نقطه نقطه ایران زمین وجود دارد که در استان خراسان به این  رسوم “چراغ برات” می گویند که موضوع شناخته شده ای در بین ایرانیان به خصوص خراسانیهاست.این سنت حسنه در بین مردم استان تهران و برخی از دیگر از استانهای کشور در آخرین جمعه ماه اسنفد هر سال و در مناطق استانهای گیلان و آذربایجان و یزد نیز در برخی جمعه ماه رجب خیرات برای خیرات مردگان وجود دارد.اگرچه مراسم چراغ برات که در سه شب و روز یازده تا چهارده شعبان و یا دوازده تا ۱۵ شعبان در استان خر اسان، ریشه دینی ندارد و در چند صد ساله حضور اسلام در ایران این سنت مورد تایید پیشوایان دینی قرار نگرفته ولی این سنت حسنه مربوط به ایران باستان است و به دلیل عجین شدن این رسوم با دین مبین اسلام تاکنون مخالفتی از سوی مراجع دینی با آن صورت نگرفته است.ایرانیان مسلمان شده به خصوص در قرون سوم و چهارم هجری تلفیقی شیرین و موفق از باورهای ایرانی پیشین و اسلامی خود ساختند، بدین گونه که هزار سال پیش در خراسان بزرگ عید یا مراسم لیله البرات یا لیله الصک را در نیمه شعبان ماه با همان رسوم و آیین ایرانی – زرتشتی اما با توضیح و توجیه اسلامی تدارک دیدند و برگزار کردند.ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی نیز در این مورد می گوید:  سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم این ماه ایام البیض نام دارد و شب پانزدهم این ماه شب بزرگ است و لیله الصک و لیله البرات نام دارد، و عوام مردم بر این عقیده اند که صورت افرادی را که در آن سال باید بمیرند خداوند در آن شب به ملک الموت نشان می دهد. شب نیمه شعبان ، شب برات نیمه شعبان در فرهنگ نامه ها و متون کهن، «شب برات» نامیده شده و این بدان خاطر است که بنا به روایات، خداوند در این شب «برات ...

  • چرا ایرانیان این شهر ترکیه را باید ببینند ؟! +عکس

    چرا ایرانیان این شهر ترکیه را باید ببینند ؟!  +عکس

    قونیه مقبره ی مولانا که در حال حاضر به عنوان سمبل شهر قونیه از آن یاد می شود، در واقع محل سکونت پدر و خانواده ی مولوی به هنگام اقامت ایشان در قونیه بوده است. پدر مولانا پس از مرگ در همین خانه به خاک سپرده شد و مجالس سماع مولانا نیز در همین خانه برگزار می شده است.   قونیه شهری است مذهبی که در مرکز کشور ترکیه و در شمال استان آنتالیا و جنوب آنکارا واقع شده است. استان قونیه از لحاظ مساحت بزرگترین استان ترکیه به شمار می رود. جمعیت شهر قونیه بیش از یک میلیون نفر است. در قرن 13 میلادی، قونیه پایتخت علاءالدین کیقباد پادشاه سلجوقیان روم بود و این شهر به برکت حضور پدر مولانا ( سلطان العلماء بهاء ولد ) به یکی از مراکز تدریس علوم دینی تبدیل شد. بعد از فوت پدر، مولانا به وعظ و تدریس علوم دینی در مساجد و مدارس قونیه ادامه داد. دیدار شمس تبریزی مولانا را شوریده حال نمود و در وصل و هجران او دیوان کبیر را سرود. پس از ناپدید شدن شمس تبریزی، بنا به درخواست حسام الدین چلبی، مولانا مثنوی معنوی را به نظم درآورد. مولانا که از 14 سالگی به همراه پدر در قونیه سکنی گزیده بود در 17 دسامبر 1273 میلادی مصادف با 27 جمادی الاول سال 672 هجری قمری در سن 59 سالگی در قونیه وفات یافت. مقبره ی مولانا همه ساله زیارتگاه عاشقان طریقت می باشد و این شهر را همچنان زنده نگاه داشته است، به گونه ای که روزی پنج بار صدای اذان از گوشه و کنار و از مساجد متعدد، زیبا و قدیمی آن شنیده می شود.  مولانا نیز پس از مرگ در همین مکان دفن شد. همچنین بهاءالدین، پسر مولانا، بعضی از اقوام و یاران و مریدان وی از جمله صلاح الدین زرکوب و حسام الدین چلبی نیز در این مکان آرمیده اند. هر ساله دوستداران مولانا در 17 دسامبر مصادف با سالگرد وفات مولانا که شب اُروس (Arus) نامیده می شود از اطراف و اکناف ترکیه و جهان بر مرقد او حاضر می شوند تا شاهد مراسم ویژه ی بزرگداشت مولانا باشند.   مقبره ی مولانا دارای گنبد بزرگ سبز رنگ 16 وجهی است که مخروطی در بالای آن قرار دارد. این گنبد در سال 1397 میلادی توسط کارابان اوغلو ساخته شده و بر بالای آن با هنر کاشی کاری آیة الکرسی نقش بسته است. در بالای در ورودی مقبره، این بیت شعر به زبان فارسی نوشته شده است:   کعبة العشاق باشد این مقام         هر که ناقص آمد اینجا شد تمام   زمانی که وارد این فضای روحانی می شوی، درصف عاشقان مولانا، قدم به قدم با نوای نی و بوی عود، آهسته آهسته حرکت می کنی و در جلوی مزار یاران و مریدان مولانا ادای احترام می نمایی. سپس به مقبره ی مولانا، پسرش بهاء الدین و پدرش سلطان العلماء می رسی. بعد افراد دیگری از خاندان و یاران وی را پشت سر می گذاری. در روی ...

  • جایگاه مافه گه در بختیاری

    آیین سوگواری در مرگ عزیزان، در ایلات و عشایر ایران برای مردم شناسی، جایگاه پژوهشی مناسبی است. در ایل بختیاری، اشعار و سوگ سروده ها به همراه نمایش گونه ای از مراسم کتل و برپا کردن مافه گه  علاوه بر تأثیر حزن انگیزی که دارد با موسیقی عزا آمیخته می شود و بخشی از فرهنگ این قوم بزرگ را رقم می زند. مافه گه، یادمان خاصی است که در زادگاه یا محل سکونت فرد ساخته می شود تا یاد و خاطره بزرگان و چهره های سرشناس ایل را در اذهان زنده نگه دارد. مرگ به عنوان پدیده ای ضد هستی و حیات- که برای انسان ها بسیار دوست داشتنی است- تلخ و ناگوار است، آنجایی که مرگ حمله ور می شود و انسان خاکی به دل خاک سپرده می شود، احساسات، عواطف و خیال سرشار از زیبایی او می شکفد، صحنه ها و تصاویر شگرف و کم نظیری را خلق می کند. ایل بختیاری که بزرگترین ایل کوچرو کشور است در مناطق وسیعی از استانهای اصفهان، لرستان، خوزستان و چهارمحال بختیاری در کوچ ییلاق و قشلاق ( سردسیر و گرمسیر) زندگی می گذراند، یا به جبر زندگی و تحمل سختی ها یکجا نشین شده است.کوچ، نمونه ای از زندگی تلخ و شیرین است که ایلات و عشایر با آن زاده شده اند. کوه های سخت گذر، رودهای عشایر با آن زاده شده اند. کوه های سخت گذر، رودهای خروشان، جنگل ها و بیشه زارهای انبوه یا دشت ها و صحراها در فرهنگ  ناموس این مردم، واژه هایی ماندگار آفریده است. جالب اینکه احساسات و واژگان به کار گرفته در سوگ و عزا در بین مردم ایل، چنان زیبا و عاطفی است که تابلویی از جامعه شناسی و روان شناسی این قوم است.در سوگواری بختیاری، آیین و رسم کهن با شرایط امروز (پس از انقلاب اسلامی) قدری متفاوت است، عزاداری طولانی، سیاه پوش شدن مردان و زنان، نواختن موسیقی سوگینه (ساز چپ)، نوحه سرایی زنان(گاگریو یا دمدال)، روح تعاون و مساعدت در هزینه های عزاداری (سرباره) از ویژگی های بارز در عزاداری بختیاری ها است.در بین مردم بختیاری و طوایف مختلف، مرگ عزیزان، جوانان غیور و دلاور، کلانتر  بزرگان چنان دردآور است که انجام برخی کارها یا بیان اشعار التیام بخش این درد است. معرفی مافه گه: از نظر واژگانی مافه گه، یک واژه دو جزیی است از: مافه+گه.مافه باید کلمه فارسی یا شاید صورت تغییر یافته مدفن عربی باشد.گه مخفف، گاه پسوند مکان است یعنی: ((مدفن گه)) به خاک سپرده نمی شود. اگر واژه ترکیبی از دفن عربی و گاه فارسی باشد، در عمر این مراسم یا مکان نیز باید بیشتر تأمل کرد.مافه گه نیز چون شیرسنگی، نمادی دیگر از شکوه، هیبت و عظمت مردم ایل است. هرگاه جوانی یا کلانتر و بزرگ خاندانی فوت کند برای یادمان و یادگار وجود او در زادگاه یا محل سکونتش مافه گه می سازند. مافه ...

  • جایگاه مافه گه در بختیاری(اسب وکتل)

    جایگاه مافه گه در بختیاری(اسب وکتل)

    آیین سوگواری در مرگ عزیزان، در ایلات و عشایر ایران برای مردم شناسی، جایگاه پژوهشی مناسبی است. در ایل بختیاری، اشعار و سوگ سروده ها به همراه نمایش گونه ای از مراسم کتل و برپا کردن مافه گه علاوه بر تأثیر حزن انگیزی که دارد با موسیقی عزا آمیخته می شود و بخشی از فرهنگ این قوم بزرگ را رقم می زند.مافه گه، یادمان خاصی است که در زادگاه یا محل سکونت فرد ساخته می شود تا یاد و خاطره بزرگان و چهره های سرشناس ایل را در اذهان زنده نگه دارد.مرگ به عنوان پدیده ای ضد هستی و حیات- که برای انسان ها بسیار دوست داشتنی است- تلخ و ناگوار است، آنجایی که مرگ حمله ور می شود و انسان خاکی به دل خاک سپرده می شود، احساسات، عواطف و خیال سرشار از زیبایی او می شکفد، صحنه ها و تصاویر شگرف و کم نظیری را خلق می کند. ایل بختیاری که بزرگترین ایل کوچرو کشور است در مناطق وسیعی از استانهای اصفهان، لرستان، خوزستان و چهارمحال بختیاری در کوچ ییلاق و قشلاق ( سردسیر و گرمسیر) زندگی می گذراند، یا به جبر زندگی و تحمل سختی ها یکجا نشین شده است.کوچ، نمونه ای از زندگی تلخ و شیرین است که ایلات و عشایر با آن زاده شده اند. کوه های سخت گذر، رودهای عشایر با آن زاده شده اند. کوه های سخت گذر، رودهای خروشان، جنگل ها و بیشه زارهای انبوه یا دشت ها و صحراها در فرهنگ ناموس این مردم، واژه هایی ماندگار آفریده است. جالب اینکه احساسات و واژگان به کار گرفته در سوگ و عزا در بین مردم ایل، چنان زیبا و عاطفی است که تابلویی از جامعه شناسی و روان شناسی این قوم است.در سوگواری بختیاری، آیین و رسم کهن با شرایط امروز (پس از انقلاب اسلامی) قدری متفاوت است، عزاداری طولانی، سیاه پوش شدن مردان و زنان، نواختن موسیقی سوگینه (ساز چپ)، نوحه سرایی زنان(گاگریو یا دمدال)، روح تعاون و مساعدت در هزینه های عزاداری (سرباره) از ویژگی های بارز در عزاداری بختیاری ها است.در بین مردم بختیاری و طوایف مختلف، مرگ عزیزان، جوانان غیور و دلاور، کلانتر بزرگان چنان دردآور است که انجام برخی کارها یا بیان اشعار التیام بخش این درد است.معرفی مافه گه:از نظر واژگانی مافه گه، یک واژه دو جزیی است از: مافه+گه.مافه باید کلمه فارسی یا شاید صورت تغییر یافته مدفن عربی باشد.گه مخفف، گاه پسوند مکان است یعنی: ((مدفن گه)) به خاک سپرده نمی شود. اگر واژه ترکیبی از دفن عربی و گاه فارسی باشد، در عمر این مراسم یا مکان نیز باید بیشتر تأمل کرد.مافه گه نیز چون شیرسنگی، نمادی دیگر از شکوه، هیبت و عظمت مردم ایل است. هرگاه جوانی یا کلانتر و بزرگ خاندانی فوت کند برای یادمان و یادگار وجود او در زادگاه یا محل سکونتش مافه گه می سازند. مافه گه ...