تزيين سفال در خانه
اطلس تاریخ ایران (7)
آغاز شهرنشینی 6500 سال قبل از میلاد فرهنگهای فلات مرکزیفرهنگهای شمال غربی ایرانتپه سيلكتپه جنوبي " سيلك " با مساحتي بيش از دو هكتار در سه كيلومتري جنوب شرقي شهر كاشان معرف دوره هاي سوم و چهارم سيلك است. اگر چه از لحاظ فرهنگي دوره سوم سيلك ادامه دوره دوم در تپه شمالي است، اما پيشرفتهاي چشمگيري كه در امور فني نصيب صعنعتگران ساكن آن شد، اين دوره را از دوره هاي پيشين و بعدي، يعني دوره هاي دوم و چهارم به گونه اي بر جسته جدا و متمايز مي سازد. دوره سوم از هشت لايه استقرار تشكيل شده است. اواسط اين دوره كه همزمان با دوران شكوفايي صنعت و فن در سراسر فلات مركزي است، پيشرفتهاي شگرفي را در صنايعي همچون سفالگري و فلزكاري به نمايش مي گذارد. از زمان لايه چهارم از دوره سوم، به علت افزايش تقاضا براي سفال و گسترش مبادلات تجاري كه نياز به وسايل حمل و نقل كالا را بيشتر مي كرد، سفالگران سيلك براي توليد سفال انبوه دست به اختراع چرخ سفالگري زدند. اين زمان در حدود 4500 ق.م. بود. اما، بزرگترين رويداد در ايجاد تحولات صنعتي، تجاري، سياسي و اجتماعي در عصر باستان را كه راهگشاي پيدايش تمدنهاي بزرگ و ظهور امپراتوريها شد، كشف فلز و ذوب آن بود. اين تحول عظيم صنعتي نخستين بار و به طور تقريبا" همزمان در دو منطقه مركزي آناتولي درتپه " چايونو " و در فلات مركزي ايران در تپه " قبرستان " قزوين در حدود اواخر نيمه اول هزاره پنجم ق.م. و يكي دو قرن بعد در " تل ابليس " در استان كرمان به وقوع پيوست. در " سيلك " صنعتگران با ذوب مس و ريختن آن در قالبهاي باز، ابزارها و ادوات متعدد و گوناگون مانندتبر، چكش، كلنگ يك سر، كلنگ دو سر، تيغ خنجر، سوزن، سنجاق، اسكنه و قلم توليد كردند و آنها را جايگزين نوع مشابه سنگي يا استخواني آن نمودند. تپه سیلک-کاشانتپه قبرستان در حفريات تپه " قبرستان " در هشت كيلومتري شمال روستاي سگزآباد در دشت قزوين، دو كارگاه ذوب مس همراه با چندين نوع قالب باز، چند نمونه كوره مس و مقدار زيادي سنگ اكسيد مس به دست آمد. ساكنان تپه قبرستان در تمامي طول دوره دوم ( همزمان با لايه هاي چهارم و پنجم از دوران سوم سيلك ) در خانه هاي يك، دو و يا سه اتاقي مي زيستند. در ميان خانه ها چند كارگاه سفالگري و فلزكاري نيز شناسايي شد.اما بزرگترين اثر معماري ساختمان وسيعي است با ديوارهاي ضحيم ويك حياط مركزي و 9 اتاق كه به احتمال زياد نشان دهنده نوعي حكومت و يا نظام اداري در اواسط هزاره پنجم ق.م. در فلات مركزي ايران است. محوطه هاي شناخته شده ديگر اين فرهنگ عبارت اند از : تپه حصار " در سه كيلومتري شرق شهر دامغان، چشمه علي در شهر ري " ، مرتضي گرد" در حدود پنج كيلومتري جنوب چشمه ...
تزئین غذا و سفره آرایی
تزئین غذا و سفره آرایی .. کاری از وبلاگ تزئینات و دکوراسیون حتما از سایت های زیبای زیر نیز دیدن نمایید www.takcarpet.blogfa.com www.takcarpet.ir تزیینات بستنی تزیینات بستنی تزئین غذا و سفره آرایی .. کاری از وبلاگ تزئینات و دکوراسیون تزیینات ژله تزئین غذا و سفره آرایی .. کاری از وبلاگ تزئینات و دکوراسیون بقیه عکس ها در ادامه مطلب تزئین غذا و سفره آرایی .. کاری از وبلاگ تزئینات و دکوراسیون دسر-چیپس و پنیر و سبزیجات تزیینات زیبای خلال دندان تزئین غذا و سفره آرایی .. کاری از وبلاگ تزئینات و دکوراسیون دسر میوه تزئین غذا و سفره آرایی .. کاری از وبلاگ تزئینات و دکوراسیون سبدی از توت ها تزئین غذا و سفره آرایی .. کاری از وبلاگ تزئینات و دکوراسیون قهوه به همراه گیلاس غوطه ور شده در شکلات سفید تزئین غذا و سفره آرایی .. کاری از وبلاگ تزئینات و دکوراسیون تخم مرغ و خاویار تزئین غذا و سفره آرایی .. کاری از وبلاگ تزئینات و دکوراسیون تزیینات کیک تزئین غذا و سفره آرایی .. کاری از وبلاگ تزئینات و دکوراسیون قهوه به همراه رز تزئین غذا و سفره آرایی .. کاری از وبلاگ تزئینات و دکوراسیون بستنی تزئین غذا و سفره آرایی .. کاری از وبلاگ تزئینات و دکوراسیون ساندویچ های شیرین تزئین غذا و سفره آرایی .. کاری از وبلاگ تزئینات و دکوراسیون دسر در ظرف صدف مانند تزئین غذا و سفره آرایی .. کاری از وبلاگ تزئینات و دکوراسیون
اهميت سفال در باستان شناسي
اصولا هدف از علم باستان شناسي شناسائي تمدنهاي باستاني و كهن از طريق كاوشهاي علمی در محوطه هاي استقراري مي باشد. مشخص كردن نوع معماري و مصالح مورد استفاده در ساخت بناء نوع تدفين موجود در محل، نوع اقتصاد معيشتي، مذهب و آداب و رسوم و بسياري موارد ديگر در نتيجه كاوشهاي باستان شناسي آشكار مي گردد.اما شناخت دوره اي كه اين استقرار در آن دوره صورت گرفته از راههاي گوناگوني چون بررسي و آزمايش با استفاده از روش كربن (14 surveypottery ), بررسي سفال, بررسي مصالح و فرم بناها صورت مي پذيرد. بررسي علمي سفالها يكي از راههاي مهم شناخت دوره استقراری در هر محوطه باستاني به شمار مي رود. مواد تشكيل دهنده سفال:مواد تشكيل دهنده سفال شامل خاك و آب و ماده چسباننده يا شاموت ( shamoot ) مي باشد. بشر به تجربه دريافت در صورت تركيب مواد اوليه مذكور می تواند اشكال و ظروف متنوعي را بسازد كه از لحاظ عملكرد به مانند اشياء و ظروف سنگي بوده و گل را به هرشكلي كه مي خواست فرم مي داد. اما از چه زماني بشر موفق به ساخت و استفاده از سفال شد. در تقسيم بندي هاي انجام شده در عصر سنگ، دوره نوسنگی را با نام نوسنگی بدون سفال و نوسنگی باسفال تقسيم كرده اند. آقاي دكتر ملك شهميرزادی در اين زمينه می نويسند:((... از ويژگيهای تكنولوژی در اوائل مرحله استقرار دائم در يك مكان ساخت و استفاده از سفال است. ساختن سفال در مقايسه با ابزار و ادوات سنگي كه تماماً از تغيير شكل دادن به مواد اوليه صورت مي گرفت يك نوع صنعت تركيبي محسوب مي شود.حداقل اعمالي را كه براي ساختن سفال يك سفالگر بايد انجام دهد عبارت اند از مخلوط كردن آب و خاك و ماده چسباننده و سپس ورز دادن و سرانجام پخت آن ...))فرم و شكل مورد نظر، طرحها و نقوش مختلف هنری، جانوری، گیاهی، موضوعات انسانی مرحله بعد از فرم دادن به شمار می روند. این نقوش ، زمانی که ظرف سفالین هنوز کاملاً خشک نشده بود بر روی ظرف به روشهای مختلف تثبیت می شد و در نهایت ظرف به کوره می رفت پس از پخت ظرف براساس فرم ساخت آن مورد استفاده قرار می گرفت. ظروف عمدتاً شامل خمره، کاسه های مختلف و بشقاب بودند. ظروف سفالین قبل از اینکه به کوره برده شوند در ابتدا با لعاب گلی پوشش داده می شدند که بعدها شاهد کشف لعاب در سفالگری و معماری هستیم. لعاب از ذوب مواد معدنی خاصی بدست می آید و خاصیت آن علاوه بر جلوگیری از نفوذ مایعات و تخریب زود هنگام ظرف به عنوان زیبائی هنری نیز بوده است.اما سوالی که ممکن است برای خواننده محترم مطرح شود این است که آیا مراحل نامبرده در ساخت سفال تماماً در یک زمان صورت گرفته و بشر در همان مرحله اولیه ساخت و ...
هنر در اسلام
اعراب هنگامي كه شام را گشودند، به جز شعر، هنري نداشتند. گويند محمد [ص] مجسمه سازي و نقاشي را تحريم كرده و آن را در شمار بت پرستي دانسته بود؛ و همچنین موسيقي و لباس ابريشمي و زيور طلا و نقره را تحريم كرد، چه اين لوازم تجمل را ماية سستي ميدانست. اعراب بتدريج اين تحريم را ناديده گرفتند؛ با اینهمه، هنر اسلامي در آغاز به معماري و سفالكاري و تزيينات انحصار داشت. به علاوه، خود اعراب تا كمي پيش بدوي يا تاجر بودند، ذوق هنري عالي نداشتند، و به قصور خود در اين زمينه معترف بودند. بدين جهت، اشكال و رسوم هنري روم شرقي، مصر، شام، بينالنهرين، ايران و هند را اقتباس كردند؛ به اقتضاي سليقه خود در آنها تغييراتي دادند؛ و هم از اين كشورها هنرمندان و صنعتگران را به كار گرفتند. اعراب، از شيوههاي كاشيكاري آشور و بابل قديم، و نيز از شيوة معماري كليساهاي ارمني و نسطوري استفاده كردند. مسلمانان پس از آنكه در قلمرو ايران بسياري از آثار ادبي و هنري ساسانيان را محو كردند، تازه از اهميت ستونها، طاقهاي ضربي و مدور، نقشهاي گل بوته، و اشكال هندسي كه شيوة معروف تزيين عربي از آن زاد خبردار شدند. شيوة تزيين عربي تقليد صرف نبود، تركيبي ماهرانه از اشكال مختلف بود كه اقتباس از ملل ديگر از اهميت آن نميكاست. هنر اسلامي كه از اسپانيا تا هند رواج گرفت از حدود زمان و مكان فراتر رفت، اختلاف نژادها و اقوام را ناديده گرفت، و شيوههاي برجسته و گوناگون ابداع كرد؛ با ظرافت كامل احساسات انساني را تعبير ميكرد، و تا آن وقت شيوهاي بهتر از آن به وجود نيامده بود. هنر معماري اسلامي، ( مثل بيشتر معماريهاي عصر ايمان )، تقريباً يك هنر ديني صرف بود. خانهها براي آن ساخته ميشد كه انسان زندگي كوتاه و ناچيز خود را در آنجا بگذراند، ولي خانههاي خدا، دست كم از درون، نمونة زيبايي جاويد بود. اين تأسيسات را مهندسان و معماراني به پا كردند كه در قرن اول پس از فتوح اسلام بيشترشان مسيحي، ولي در دورة بعد غالباً مسلمان بودند. صليبيون در شهرهاي مشرق اسلامي بناهاي جنگي ممتاز يافتند که هم قلعة جنگي و هم قصر بود. خانة فقيران مانند امروز بناهايي مستطيل بود كه با خشت و ملاط گل به پا كرده بودند. خانهها را كمتر وصل يا مشرف به خيابان ميساختند، زيرا خانه حصار عزلت بود و براي آرامش و امن به پا ميشد. بعضي خانهها درهاي مخفي داشت تا اهل خانه اگر مورد هجوم يا در خطر دستگيري قرار ميگرفتند، از آنجا فرار كنند، يا محبوب محرمانه از آنجا درآيد، و بيرون رود. در خانهها، به جز خانة فقيران، قسمتي خاص زنان بود كه احياناً حياط مستقل داشت.. همة خانهها، پنجرههاي چوبي ...
سفالگری در ایران
فلات ایران با تنوع اقلیمی خود باحتمال زیاد یكی از مهمترین خاستگاههای اصلی پیدایش و گسترش صنعت سفالگری در آسیای غربی می باشد. روند رو به رشد سفالگری در طول هزاران سال، در هیچ منطقه ای از آسیای غربی مثل ایران نبوده است. نقاط عطف این روند بدون تردید در پیدایش سفال در حدود هزاره هشتم پ.م در منطقه زاگرس مركزی و پیدایش چرخ سفالگری و تعامل كوره های سفال پزی در هزاره چهارم پ.م نمود پیدا كرده است. سفال (سفالينه). اين اصطلاح، بنابر تعريف لغتنامهها عموما به معنی اشيا ساخته شده از گل پخته هستند، مانند كاسه، كوزه، و غيره... همچنين سفالينه، سفال ساخته شده را میگويند. سفالين نيز شامل انواع اشيايی است كه از سفال میسازند. اصطلاح اروپايی" سراميك" نيز داری مفاهيم سفال در زبان فارسی است، كه از واژه يونانی (Keramikos) كه خود از (Keramon) به معنی خاك رُس گرفته شده است. بنابراين سفالگری نيز به هنر يا صنعت ساخت ظروف و اشيا گلی پخته اطلاق میشود. معمولا محصولات را اگر بدون لعاب باشند سفال و اگر لعابدار باشند بر حسب گل و لعابی كه در آنها به كار رفته بدل چينی مینامند. سفال در واقع نخستين محصول هنری و صنعتی مردمان اوليه و حاصل نياز و شعور آدمی، در به كار گيری عوامل طبيعت است، و از آنجا كه مواد اوليه آن شامل: خاك، آب، و آتش در سرزمينهای محل سكونت بشر یافت میشده است، نشانههای توليد آن را در تمامی نقاط مسكونی انسان مشاهده میكنيم. كهنترين اشيا سفالی بدست آمده از كاوشهای باستانشناسی ايران مربوط گنج دره در استان كرمانشاه است؛ كه تاريخ آن به هزاره هشتم پيش از ميلاد میرسد. سفالگری، هنری است كه به صورت (شكل) سنتی طی هزاران سال اصول فنی ارزشمند خود را تا به امروز حفظ كرده است. علاوه برارزشهای هنری با بررسی دقيق اين آثار، امكان شناخت حرفهها، صنايع و آثار مادی طوايف و جوامع بشری در قلمروهای فرهنگهای گوناگون را فراهم میآيد. بنابرآنچه گذشت، بايد سفال را به عنوان تجلی فعاليت ذهن و خلاقيت و ابداع هنری انسانهای گذشته ارج نهاد. زيرا سفالگری هنری همگانی بوده كه نه تنها سليقه ابداع كننده، بلكه نشانههای معينی از زندگی اجتماعی و دوره زندگی و ويژگیهای مادی و معنوی آن را به ما نشان میدهد، و وسيله مستقيمی برای شناسايی تمدن شهرها، اقوام و ادوار مختلف است. زيرا هر ملتی برای تزئين سفالهای خويش، نشانه، اشكال و تزئينات ويژه خود را به كار میبرده است. برای تامين منظور باستانشناسان با بهرهگيری از هنر طراحی و تكنيكهای دقيق، باستانشناسان میكوشند به قطعات و اشيا مختلفی كه از مناطق باستانی بدست میآيد، جان داده و با به تصوير ...
نگاهي به تزيين محراب در معماری اسلامی
مدارک و اسناد موجود كهن در ايران نشان مي دهد كه هنرمندان ما از قرن سوم هجري به تزئين محراب توجه كرده اند نمونه ای از آن، مسجد عتيق يا مسجد شيراز است كه در سال 281 هجري به دستور عمروبن ليث بنا شده و در اثر زلزله و علتهاي ديگر چندين بار ويران و تجديد ساختمان گرديده است، و اين موضوع تعيين و تشخيص شكل اصلي بنا را كمي دشوار مي كند ولي از آثار مختصري كه در قسمت جنوبي آن بجاي مانده ميتوان نكتههايي از نخستين بنا پيدا كرد. گچ بري عميقي در قسمت زير طاق محراب اين مسجد به چشم مي خورد كه با طرح ساده گل، آراسته است، و از نظر آنكه پيرايه زيادي در آن نقشها مشاهده نميشود زيبايي خاص يافته. محراب مسجد جامع نائين را هم با گچ بري تزئين كرده اند و در نقش آن از كثير الاضلاعهاي هشت ضلعي و اشكال هندسي ساده و گلهاي مختلف استفاده شده است ريزه كاري زياد در گچ بري آن وجود ندارد ولي نقشها از زيبايي بي بهره نيستند، و چون اين گچ بري عميق كنده شده و از ظرافت عاري است چنين تصور مي شود كه محراب به دورههايي كه هنر گچ بري اولين قدمهاي خود را بر ميداشت متعلق باشد. درست است كه محراب مسجد جامع نايين و شيراز از بعضي جهات شباهت زيادي با هم دارند، ولي به نظر ميرسد كه مسجد شيراز قديمي تر از مسجد نايين باشد.در نيريز دويست كيلومتري مشرق شيراز مسجدي است كه شايد اواسط قرن چهارم هجري ساخته شده باشد، و محرابي دارد كه بعداً اضافه شده و از نظر سادگي در طرح و زيبايي نقش حايز اهميت است.زيباترين و پيچيدهترين گچبريها درزمان سلجوقيان انجام گرفته است. در اين عصر با كتيبههايي كه نقشهاي مفصل و پركار داشتند اطراف محراب را ميپوشاندند. قسمت بالا و اطراف طاق نوك تيز طاقچهاي را، حاشيه احاطه كرده بود و معمولاً در بخش بالا حاشيه زياد تري با نقشهاي درشتتر گچبري ميكردند. اطراف طاق مركزي حاشيه مستطيلي منقوش مي شد و طرحها عبارت بودند از نقوش اسليمي، نقش مو و تاك و برگهائي كه سوراخ شده و شكل لانه زنبور به خود گرفته بودند. از محرابهاي كهن دورة سلجوقي، محراب مدرسهُ خارجرد بايد نام ببريم در حدود 460 هجري (1068 ميلادي) ساخته شده و محراب مسجد ملك كرمان در 477 هجري (96ـ1084 ) و محراب مشهور امامزاده كرار (1133 ميلادي) ]كتيبه اين محراب به خط نسخ نوشته شده و نخستين نمونه خط نسخ است كه در تزيئنات محراب ديده مي شود زيرا قبلاً خط كوفي را تقريباً استثناء بكار ميبردهاند.محراب جالب توجه ديگر كه از آجر ساخته و گچبري شده در برسيان است كه تاريخ 528 هجري دارد و محراب زواره نزديك اردستان كه در530 هجري (1135 ميلادي) بنا شده است. در مسجد جامع اردستان 555 هجري (1160 ميلادي) سه محراب وجود دارد ...
سفال در ایران
دوره اوليه اسلام در دوره ي اوليه اسلام ،سفال ساز افتاده و متواضع ايراني در همان زمينه ي پارتها وساسانيان كار مي كرد .ظرف هاي وي بي لعاب بود و در قالب فشاري ها آنرا آراسته كرده تزيين مي داد ويا ظرفهايي از لعاب آبي يا فيروزه اي مي ساخت .اينگونه قالبهاي فشاري از خاك رس بي لعاب ساخته مي شد و پيش از ريختن آن را براي آرايش ظرف كنده كاري مي كردند .معمولا" براي يك ظرف چندين فسمت قالب وجود داشت ،مثال" در مورد كوره يك قالب براي پايين تنه و يك قالب براي بالا تنه و يك قالب دو تيكه اي هم براي گلوي آن بود . در سال 1947 گروه باستان شناسان موزه حفرهاي زيباي متر و پليتين نيويورك يك كارگاه كامل آغاز دوره ي اسلامي نيشابور خراسان را از زير خاك بيرون آوردند و قالب ها و تيله هاي سفالي زيادي كه با اين قالبها ساخته شده بود پيدا كردند .مهرهاي گلي براي نقشهاي تكراري به كار برده مي شده است . در دوره اوليه ي سفالگري ظرفهايي چيني كه از چين آورده شد سبب تشويق و تحريك ايرانيان در توسعه صنعت سفال سازي شد . شعالبي و بيروني دو نفر از مورخين مشهور درباره ي انواع سفالهايي كه از چين آورده شد شرحي نگاشته و مرغوبيت آن را ستوده اند .در اثر تشويق فرمانداران و حكام محلي ،نوآوري ها و اختراعات زيادي درفن بدل چيني سازي وتقليد چيني هاي دوره تانگ در ايران به وجود آمد .سفال سازان ايراني در تقليد از چيني هاي سبك تانگ آنقدر استاد بودند كه در نظر اول همه مصنوع آن ها را به جاي چيني اصل مي گرفتند . از كرم و آنتیموان رنگ زرد و از مس رنگ سبز بدست مي آورند .بعدها رنگهايي به آب و رنگ هاي چيني سازي افزوده شد و رنگ ارغواني از منگنز و رنگ مشكي از آهن و قهوه اي از آن با منگنز مخلوط مي شد. كوششي كه سفال سازان ايراني در تقليد چينيهاي كشور چين در دوره هاي اوليه اسلامي كرده اند سبب كشف مجدد لعاب مينايي قلع گرديد . در سده هشتم پيش از ميلاد مسيح آشوري ها اكسيد روي را در لعابهاي سربي خود براي بدست آوردن رنگ سفيد كدر بكار برده اند . چون آخرين كاربرد اين فن در خاور نزديك را مي توان از آجرهاي لعابي كه در شوش وتخت جمشيد در سده پنجم ساخته شده است ثابت كرد . اين لعاب جديد كه سطح كاملا"سفيد درست مي كرد كاربرد گل و رس سفيد را از بين برد و از ايران به سرعت به تمام كشور هاي اسلامي تا اسپانيا گسترش يافت . در هلند و انگلستان به نام چيني آلات دلفت (delft) معروف گرديد . يكي ديگر از اخترعات ايرانيان در صنعت سفالسازي رنگهاي مينايي بود كه قبلا"در سال 883 ميلادي آغاز گرديده بود . اشيايي كه رنگ مينايي بر آنها زده شده بود در كارگاههاي كوزه گري فوسكاط نزديك قاهره ودر عراق پيدا شده است. ولي بيشتر دانشمندان ...
تپه های باستانی ایران - تل باکون
تل باکون تل باكون از دو تپه A,B در فاصله 5/2 كيلومتري جنوب تخت جمشيد در جلگه مرودشت تشكيل شده است. فاصله تپه A آثار جديدتري را ارائه كرده است و گزارش نهايي حفريات تپه B هنوز منتشر نشده است تپه آ از چهار لايه استقرار تشكيل شده است كه لايه اول قديمترين آنهاست. آثار معماري از لايه هاي چهار گانه را خانه هاي تشكيل مي دهد كه عموماً ازچينه ساخته شده است اما در ساختن آنها گاهي هم از خشت استفاده شده است. اتاقها چهار گوشه و زوايه هاي نامنظم دارند. در ميان بقاياي معماري تعدادي كوره، اجاق و تنور براي پخت نان شناسايي شده است. در بين آثار سنگي بدست آمده از تل باكون تعدادي ابزار آلات سنگي مانند دستاس و هاون و تيغه داس و چكش سنگي مربوط به زندگي كشاورزي اوليه مشاهده مي شود. اشیاي كوچكتري همچون سردوك نيز فراوان بود كه حكايت از ريسندگي و بافندگي دارد. كف ظروف سفالي عموماً مخروطي است كه با مهارت تمام و همراه با نقشهايي تزيين شده است. رايج ترين اين نقشها را نقوش تزييني تجريدي تشكيل مي دهند كه از طبيعت الهام گرفته شده اند و به صورت تكراري، روي ظروف را مي پوشانند. نقش مايه هاي عمده عبارتند از: انسان، پرندگان، هيولا، جانوران خزنده مانند مار7 مارمولك، لاك پشت، و نيز حيواناتي همچون ميش، بز كوهي، گراز، گوزن و جانوران وحشي شاخدار و همچون ماهي كه به همراه نقوش هندسي تزيين سطح ظروف اين دوره را پوشانند. از نظر سبك تزيين سفال، ميان تل باكون و شوش آ در خوزستان، ارتباط تنگاتنگي به چشم مي خورد.
خانه هاي سپيد در ميان طبيعت سبز(آق اولر)
خانه هاي سپيد در ميان طبيعت سبز يكي از نقاط ديدني و تماشايي استان گيلان كه به اعتبار اظهار نظر متخصصين صنعت گردشگري و هر گردشگري كه به تالش سفر كرده و گذرش به كوهستانهاي تالش افتاده ، منطقه زيباي آق اولر است . اين روستاي كوهستاني و ييلاقي در 35 كيلو متري غرب شهرستان تالش و در ميان دره هايي كه توسط كوههاي سر بفلك كشيده محصور است قرار دارد . اگر شما تمايل داشته باشيد كه به آق اولر سفر كنيد پس از طي كردن خيابانهاي تالش در منتهي الي شمال شهر و عبور از روي پلي كه بر روي رودخانه گرگان رود احداث شده ، بعد از گردش به سمت چپ و در جهت غرب و پس از عبور از روستا هاي هره دشت ، نال بند ، بالده كري ، ماشين خانه ، كيش دبي ، تنگاب ، نولبلاغ ، كبلامك ، شيله وشت ، سينه هوني ، كله ور ، مريان به روستاي آق اولر مي رسيد . اين مسير تماماٌ آسفالته و مانند تمام جاده هاي كوهستاني پر پيچ و خم و سر بالايي است كه گاه اين سر بالايي ها به سراشيبي نسبتاٌ تندي تبديل مي شود و در مسير راه عموماٌ كركان رود در سمت چپ جاده قرار دارد و با عبور خود كه در بستر دره هاي پر پيچ و خم كوههاي تالش است به زيبايي و لطافت ذاتي طبيعت شمال جلوه اي بديع داده و با سرو صدا و كف آلود به سمت درياي كاسپين ( خزر ) در حركت است . اين رودخانه دائمي هميشه مشتاقان طبيعت را به سوي خود جلب كرده است. جنگلهاي هيركاني با درختان برگ ريز از ديگر جاذبه هاي طبيعي منطقه آق اولر است . اين جنگلها در ايام بهار و تابستان سبز و در پاييز مانند يك تابلوي نقاشي رنگارنگ است و بادهاي پاييزي وقتي به وزش در مي آيد برگهاي سرخ و زرد و قهوه اي اين درختان را در هوا به رقص در مي آورد و سيماي زيباي طبيعت تالش را مانند هنرمندي چيره دست تزيين مي كند. در مسير رفته رفته وجود تخته سنگ هاي بزرگ و غير منظم و سنگ هاي مطبق لايه لايه كه از ديواره ضمن اینکه كوهها بيرون آمده اند همگي نويد نزدیک شدن به روستاي ييلاقي آق اولر را می دهند كه در ارتفاع 1100 متري از سطح در ياي آزاد قرار دارد. در فصل تابستان بدليل همين اختلاف سطح و ارتفاع بلند خنكهاي نسيم و وزش باد سرمايي را با خود به همراه مي آورد كه در دل تابستان گرم طراوتي تازه به محيط مي بخشد چهره گشاده و پر تبسم نیز اهالي پذيراي گردشگراني است كه از اقصي نقاط كشور به اين روستاي زيبا آمده اند . ديوارهاي خانه هاي روستايي آق اولر اغلب به رنگ سفيد است و پنجره هاي آن به رنگ آبي رنگ آميزي شده و بامهاي خانه ها گاه با سفال قرمز و گاه با تخته هاي حاصل از چوبهاي جنگلي كه در اصطلاح محلي به آنها لت مي گويند پوشش داده شده است . اين تصاوير زيبا ديدگان هر مسافري را به ...