تزئين پول
چطور پول هديه بدهيم؟
تعطيلات سال نو آمد و رفت، خيلي از هديه گرفتگان نااميد حالا به فروشگاهها هجوم ميبرند كه هديههاي بيمصرف، بيمزه و سبك سرانه شان را پس بدهند يا تعويض كنند. چرا سال بعد از اين دردسر خلاص شان نكرده و مستقيم به آنها پول نقد ندهيم؟ چطور پول هديه بدهيم؟ به لحاظ اقتصادي كاملا معقول است،. خيلي از اقتصاددانها پول نقد را كارآترين هديهاي ميدانند كه ميتوان به كسي داد، زيرا در واقع با اينكار اجازه انتخاب را به دوست مان هديه كردهايم. اما سنتگرايان وحشت زده پول نقد دادن را نشانه كالايي كردن كريسمس و سنتهاي باارزش گذشته ميدانند. براي كمكهاي خيريه يا اعانه دادن پول را ميپذيرند، اما وقتي پاي دوستان يا خانواده به ميان ميآيد به هيچ وجه زير بار نميروند.به نظر ميرسد كه هم اقتصاددانهاي واقعگرا كه به جاي كادو پول ميدهند و هم سنتگرايان اجتماعي در عقايد خود داراي پشتوانه تاريخي هم هستند، چون اين بحث اولين بار همان اوايل قرن بيستم مطرح شده است. هرچه كه جامعه مصرفي گستردهتر شد و كادو دادن و كادو گرفتن هم بيشتر باب شد، خود پول به عنوان يك هديه قابلقبولتر به نظر ميرسيد. يكي از ويژه نامههاي كريسمس سال 1912 در اين باره نوشته بود: «پول خواستنيترين آرزوها را برآورده ميكند، نگراني انتخاب را از بين ميبرد و فرصتهاي بينظيري فراهم ميكند كه با هيچ هديه ديگري قابلمقايسه نيست.»اما چطور ميتوان براي دريافتكننده روشن كرد اين پولي كه ميگيرد، «پول هديه» است نه يك پول معمولي؟ چطور ميتوان نشانش داد همين وسيلهاي كه هر روزه براي خريدن روزنامه، انعام دادن به مستخدمان و رشوه دهي بهكارميرود، اين بار هديهاي است شخصي كه متضمن عميقترين احساسات عاطفي است؟در اين نمايش واريته دهه 1920 ميتوان چالشهاي پول هديه دادن را به خوبي درك كرد:مرد: اگر برچسب قيمت را از هديهاي برنداريم، خيلي بد ميشود؟زن: بله و من خاطرم هست يك بار خانم كم عقلي كه ميخواست براي كريسمس اسكناس 50 دلاري هديه بدهد، داشت سعي ميكرد عنوان قيمت را از روش پاك كنه... اين پنجاه دلاري براي دخترش بود و مادر نميخواست كه دخترش بفهمه ارزش اين اسكناس چقدر است!مرد: دخترش وقتي پول را گرفت چه كار كرد؟زن: پول را گرفت و بدهي بقال را داد.مرد: مادرش چكار كرد؟زن: مادرش زد زير گريه. ميگفت هر چند دوست داشته به دخترش هديه كريسمس بده، اما نه اينكه هديهاش صرف پرداخت بدهي دامادش به بقالي شود.هديه دهندگان اوايل قرن بيستم خيلي زود فهميدند كه مساله اين است كه ارزش پول را زير لواي يك هديه سنتي بپوشانند. اين كار زحمت ميخواست و هيچ موافقتي ...
آداب و رسوم ازدواج در مازندران
به نام خداوند بخشنده مهربان «آداب و رسوم ازدواج در مازندران» انتخاب همسر در گذشته هاي دور به ندرت پسران حق انتخاب همسر آينده ي خود را داشتند و پدر و مادرها بودند كه در اين مورد تصميم مي گرفتند البته آنان ابتدا تصميم خود را در مورد دختر مورد نظر با پسرشان در ميان مي گذاشتند و پسر حتي اگر مخالف بود در بسياري از مواقع به خاطر حجب و حيا مخالفت خود را اظهار نمي داشت. اگر پدر و مادري به پسر پيشنهاد انتخاب همسر مي دادند(البته نه خودشان بلكه با فرستادن پيغام براي پسرشان) باز هم اتفاق مي افتاد كه پسر همه ي اختيارات و انتخاب همسر را به پدر و مادرش واگذار مي كرد. گاهي اتفاق مي افتاد كه پسري از سربازي مي آمد و مي ديد كه دختري را برايش نامزد كرده اند او هم با كمال ميل مي پذيرفت. گاهي هم پسران به خاطر اهميت موضوع ترجيح مي دادند كه بزرگترهايشان مسؤوليت اين امر خطير به عهده بگيرند. كيجا اش يا دختر ديدن پس از اينكه دختر مورد نظر انتخاب شد مادر پسر يا يكي از زنان اقوام كه تردست هم بود به بهانه اي به منزل دختر مي رفت و چند ساعتي آن جا مي ماند او حركات دختر را زير نظر مي گرفت و بعد برمي گشت در صورت قطعي شدن تصميم زني را به عنوان "رافع" و راه باز كن به نزد مادر دختر مي فرستادند. مادر دختر هم مي گفت:"اختيار دختر دست پدرش است چند روز مهلت بدهيد تا با پدر دختر در ميان بگذارم". بعد از چند روز رافع مراجعت مي كرد. اگر خانوده ي دختر مخالفت مي كردند مادر دختر اظهار مي داشت:"اين آب از اين جوي نمي رود". و يا مي گفت: "اين حرف را همين جا بگذاريد زير فرش ". معني اش اين بود كه ما به شما دختر نمي دهيم . بزرگان قوم را به جان پدر دختر مي انداختند تا بالاخره جواب ((بله)) بگيرند و اگر مصر نبودند با اندكي دلتنگي و كدورت از خانواده دختر پي كار خود ميرفتند . خازندي يا خواستگاري بعد از انجام كارهاي اوليه و موافقت خانوادهي دختر از طرف خانوادهي پسر شبي براي خازندي تعيين مي گرديد و اين موضوع از قبل به اطلاع پدر دختر مي رسيد. در شب خواستگاري پدر پسر چند نفر ار بزرگان فاميل و يا ريش سفيدان محل را دعوت مي نمود. معمولا شام را دز خانه پسر مي خوردند و بعد از شام به اتفاق هم به منزل دختر مي رفتند. پدر دختر هم به همين نسبت از بزرگان فاميل دعوت به عمل مي آورد و در خانه منتظر مهمانان بود. بعد از ورود مهمانان و تعارفات معمول صرف چاي و ميوه بزرگترين فرد فاميل داماد ته طور رسمي مساله خواستگاري را مطرح مي نمود. معمولا جمله را بسيار خاضعانه ادا مي نمود و مي گفت: پسر فلاني را به فلامي خود قبول كنيد و يا آقاي فلاني (پدر داماد) از شما دس مره و يا قليون اوكر مي خواهد. فاميل دختر براي گفتن ...
مراسم عروسی در سوادکوه
جوانان بخوانند... لباس داماد و عروسلباس داماد عبارت بود از كت و شلوار و جليقه و پيراهن سٿيد كه همه را خياط (درزي) در خانه داماد مي دوخت. علاوه بر اين، داماد كلاهي نمدي به نام شب كلا بر سرش مي گذاشت.لباس عروس شامل يك كت مخمل يا ترمه ،يك پيراهن حرير رنگارنگ ، يك روسري بزرگ گلدار به نام گل شٿتالو ، يك چادر سٿيد و يك كله پوش بود. روي چادر سٿيد را با پول و سكه هاي مخصوص تزئين مي كردند. كله پوش كه شبيه روسري بود را از پارچه عالي و گران قيمت تهيه مي كردند و روي چادر بر سر عروس مي گذاشتند. كله پوش سر و صورت را تا حدود كمر مي پوشاند.وسايلي كه از طرٿ خانواده ي عروس براي داماد ٿرستاده مي شد.يك يا دو روز قبل از عروسي ،از طرٿ خانواده ي عروس بقچه يا چمداني براي داماد برده مي شد كه در آن وسايل استحمام داماد ،پيش بند سٿيد اصلاح و لوازم سلماني به اضاٿه ي كمربند، جوراب و كيٿ پول بسته به وضع مالي خانواده عروس به عنوان تبرك اسكناس مي گذاشتند.حنابندانحنابندان هم در مازندران سابقه ي ديريني دارد و همانند امروزه در شب عروسي برگزار مي شد، اما به شكلي ساده. عروس در جمع دوستان جوان خود وداماد هم در منزل خود و در بين جوانان محل جشن حنا بندان را بر پا مي كرد.بر كٿ دست داماد حنا مي گذاشتند و پسران دم بخت با انگشت از كٿ دست او حنا بر مي داشتند و معتقد بودند كه با اين كار بخت شان زودتر باز مي شود.همين مراسم در خانه ي عروس هم اجرا مي شد و تا پاسي از شب گذشته به جشن و پايكوبي مي پرداختند.عروس حمام و داماد حمامدر صبح روز عروسي ،داماد و دوستانش با جشن و پايكوبي از خانه داماد به طرٿ حمام به راه مي اٿتادند. يكي دو نٿر از دوستان نزديك داماد همراه وي وارد گرمابه مي شدند و بقيه جلوي حمام به جشن و شادي و رقص و آواز ادامه مي دادند. بعد از استحمام داماد ، برايش گلپر دود مي كردند و بر سرش نقل و پول خرد مي ريختند و او را به خانه بر مي گرداندند .همين كار براي عروس هم اجرا مي شد. زنان و دختران همراه عروس به حمام مي رٿتند و در آن جا آن قدر پايكوبي مي كردند تا عروس از همام خارج شود ،سپس او را با سلام و صلوات به منزل مي آوردند.اين مراسم امروزه تقريبا منسوخ شده است.هديه روز عروسيدر آخرين روز عروسي يعني روزي كه عروس را به خانه داماد ميبرند ، در خانه داماد مهماني مٿصلي داده مي شد و مهمانان پس از صرٿ نهار و چاي و ميوه تقاضاي مجمع مي كردند . اول ريش سٿيدان و بعد بترتيب بقيه حاضرين پولي را به عنوان هديه در آن مجمع مي گذاشتناد كه در واقع زير بناي اقتصادي خانواده را محكم مي كرد . به ٿردي كه اول هديه مي كرد و به مقدار پول او (( سر هديه )) مي گٿتند .ديوار ...
سفره حضرت امام حسن (ع)
در اين جلسه تزئين سفره امام حسن (ع) را آموزش مي دهيم. تزئين سفره مواد غذايي بکار رفته و ظرف آن بايد سبز باشند. مواد لازم: کوکو سبزي ، سبزي پلو ، فلفل دلمه ، فلفل سبز ، خيار شور و زعفران فلفل دلمه را بصورت حلقه حلقه برش مي دهيم و در کنار کوکو سبزي قرار مي دهيم يا فلفل دلمه را چهار برش زده بصورت گل در مي آوريم و در وسط کوکو قرار مي دهيم. از فلفل سبز براي تزئين کوکو استفاده مي کني.م خيار شورها را بصورت لاله برش مي زنيم و در روي کوکو قرار مي دهيم. سبزي پلو را بوسيله برنجي که زعفران زده ايم ، تزئين مي کنيم موادي که در اين سفره بکار مي رود بايستي سبز باشند. مي توان از هندوانه ، خيار، کوکو، سبزي ، نان ، پنير ، نان سنگک ، سبزي پول ، شمع سبز و آجيل مشکل گشا استفاده کرد. روش آش را با نعناع داغ تزئين مي کنيم. تورهاي سبزي را به اندازه هاي کوچک برش مي زنيم و آجيل ها را داخل تورها مي ريزيم و با روبان سبز مي بنديم.
رسم رسومات عروسی در سوادکوه(خیلی جالبه پیشنهاد میکنم حتما یه نگاهی بندازید)
مجمه وريدر بسياري از نقاط مازندران به خصوص در روستاها مراسم مجمه وري مرسوم است.يك روز قبل از عروسي ،اقوام دور و نزديك و همسايه هاي داماد طبق قرار قبلي و ساعتي معين سيني بزرگي كه محتويات آن به قرار زير است را بر سر مي گذارند و پشت سر هم از هر كوچه و برزني به طرٿ خانه دامادبه راه مي اٿتند و چشم اندازي زيبا به وجود مي آورند . محتويات مجمعه عبارت است از كله قند، يك بسته چاي ، يك جعبه شيريني ،3 تا 4 كيلو ميوه ،يك جعبه دستمال كاغذي و يك پاكت كه داخل آن امروزه حدود پنج هزار تومان پول به عنوان هديه مي گذارند . كساني كه مجمعه آوردند بعد از صرٿ چاي و شيريني و حلوا به خانه خود باز مي گردند .اين مراسم در روستا هايي كه از قديم مرسوم بوده ،امروزه پر رونق تر از پيش بر گزار مي گردد.چتر سري زماني بود كه آرايشگر در منزل عروس حضو پيدا مي كرد، اولين كاري كه مي كرد اين بود كه در جمع ٿاميل هاي نزديك ،موهاي جلوي ير عروس را با قيچي كوتاه مي كرد. حاضرين پولي داخل پيش بند عروس مي گذاشتند كه به آن چتر سري مي گٿتند. چتر سري به عروس و يا آرايشگر مي رسيد ،بعضي مواقع هم بين آن دو تقسيم مي شد.درزي ولاج(خياط عروسي)ولاج(ويلاج) به معناي عروسي مي باشد.در خانه ي داماد سه تا هٿت روز عروسي بودهو در تمام اين مدت بساط خياط پهن بود. در اين مدت علاوه بر دوختن لباس عروس و داماد ،لباس هاي بقيه ي اقوام هم دوخته مي شد. موقع برش كردن لباس عروس و داماد ، خياط خطاب به اطراٿيان مي گٿت كه: قيچي نمي برد، و اين جمله به معناي درخواست پول به عنوان هديه بود كه به آن مقراض تكي مي گٿتند. خياط در آخرين روز عروسي چرخش را جمع مي كرد.لباس داماد و عروسلباس داماد عبارت بود از كت و شلوار و جليقه و پيراهن سٿيد كه همه را خياط (درزي) در خانه داماد مي دوخت. علاوه بر اين، داماد كلاهي نمدي به نام شب كلا بر سرش مي گذاشت.لباس عروس شامل يك كت مخمل يا ترمه ،يك پيراهن حرير رنگارنگ ، يك روسري بزرگ گلدار به نام گل شٿتالو ، يك چادر سٿيد و يك كله پوش بود. روي چادر سٿيد را با پول و سكه هاي مخصوص تزئين مي كردند. كله پوش كه شبيه روسري بود را از پارچه عالي و گران قيمت تهيه مي كردند و روي چادر بر سر عروس مي گذاشتند. كله پوش سر و صورت را تا حدود كمر مي پوشاند.وسايلي كه از طرٿ خانواده ي عروس براي داماد ٿرستاده مي شد.يك يا دو روز قبل از عروسي ،از طرٿ خانواده ي عروس بقچه يا چمداني براي داماد برده مي شد كه در آن وسايل استحمام داماد ،پيش بند سٿيد اصلاح و لوازم سلماني به اضاٿه ي كمربند، جوراب و كيٿ پول بسته به وضع مالي خانواده عروس به عنوان تبرك اسكناس مي گذاشتند.حنابندانحنابندان هم در مازندران سابقه ي ديريني دارد ...
کتیبه دوزی
از بررسي كتيبههاي تخت جمشيد و شواهد و مدارك به دست آمده از دوره هخامنشيان، ميتوان دريافت كه اين هنر از سابقه ديرينهاي برخوردار بوده و از اين دوخت به منظور تزئين البسه، درفشها و ساير پارچههاي اين دوران استفاده شده است.در دوران پادشاهان هخامنشي و همچنين در دورانهاي قبل از آن نيز الصاق قطعات طلا براي زينت لباس مرسوم و متداول بوده است. تئوفيلاكت در وصف لباس هرمز چهارم (از پادشاهان ايراني) مينويسد: تاج زرين مرصع به جواهر بر سر داشت پرتو زبرجدهاي آن كه از مرواريد غلطان محصور بود چشم را خيره ميكرد و گهرهايي كه برروي آن قرار داشت. شاهنشاه شلواري زربفت پوشيده بود كه آن را با دست گلابتون دوزي كرده بودند و بهايي گزاف داشت به طور كلي جامه او تا حدي كه شكوه سلطنت و ميل خودنمايي، اقتضا ميكرد داراي بهاي كلان بود. بعد از اسلام گلابتون دوزي در نقاط بيشتري از ايران رواج پيدا كرد به ويژه از قرن دوم در خدمت آرايش و تزئين پرده خانه خدا قرار گرفت. هنرمندان شوش و شوشتر موظف به تهيه 12 تخته روپوش حجرالاسود در طول سال بودند جنس اين پردهها از مخمل مشكي بوده و از چند هنر رودوزي سنتي به عنوان تزئين روي آنها استفاده ميشد كه عبارتند از: كتيبه دوزي، شمسه دوزي، كمند دوزي، گلابتون دوزي، ده يك دوزي و معمولا در اين پردهها از نخهاي گلابتون با طلاي عياردار استفاده ميشد و هنرمندان همه ساله سعي بر به كاربردن نفاست بيشتري بوده اند. تا سده دهم هجري كار تزئين روي پرده خانه خدا به عهده هنرمندان ايراني بوده ولي از آن دوره به بعد تهيه اين پردهها به عهده كشورهاي ديگر چون عثماني، مصر و ساير كشورهاي اسلاميگذاشته شد.» اين هنر در دوران صفويه از رونق خوبي برخوردار بوده و از اين هنر به منظور دوخت و تزئين به روي البسه، پردهها، تابلوهاي تزئين و ... استفاده ميشد. «در اين دوره موادي كه به كار ميبرند ابريشم رنگي و نخ فلزي بود كه روي پارچههاي رنگين ابريشميكار ميكردند. بيشتر آنها را روي ديوانها و تختها ميانداختند. اين روتختيها از بافت پهن بود كه حاشيه آن را گلابتون دوزي كرده بودند. در جنوب ايران، چون يزد، كاشان، اصفهان، شيراز بيشتر گلابتون دوزي براي رو تختي، سوزني حمام، جانمازي (سجاده) مورد استفاده بوده است كه به صورت زنجيري بافته ميشده». همچنين اين هنر در دورانهاي افشاريه، زنديه و قاجاريه با كاربردهاي مختلف مورد استفاده قرار ميگرفت. مناطق و مراكز توليد گلابتون دوزي كه زردوزي نيز گفته ميشود در نقاط مختلف ايران به «كم دوزي»، «گلدوزي»، «برودري دوزي» و «كمان دوزي» شهرت داشته و همانطور كه گفته شد در گذشته ...
خانهتان را زیبا کنید: 11 پروژه برای آخر هفته
هر گوشه خانهتان را تزیین کنید. در این مقاله11پروژه پیشنهادی برای زیبا کردن دکور خانه شما داریم. در قسمتهای بعد راههای بیشتری برای تزیین منزلتان به شما پیشنهاد خواهیم کرد. هر گوشه خانه تان را تزیین کنید. در این مقاله 11پروژه پیشنهادی برای زیبا کردن و دکور خانه شما داریم. 1- قسمت ظرف شویی خانهتان را تزیین کنید از لوازم پلاستیکی و قدیمیتان خسته شدهاید؟ حالت و دکور آشپزخانهتان را با یک ظرفشویی سفالی و یا شیشهای تغییر دهید. فقط قبل از نصب مطمئن شوید که حتما به دیوار خانهتان نصب میشود. 2- آشپزخانهتان را روشن کنید قسمت غذاخوری آشپزخانه را با یک چراغ لوکس زیبا روشن کنید. نصب یک چراغ ثابت دیواری آسانترین راه است. تنها لازم است برق را برای مدتی قطع کنید و سیمهای چراغ را وصل کنید. 3- لوازم خانهتان را بروز کنید کافی است کابینتهای قدیمیتان را با کابینتهای زیبا و مدرن تعویض کنید. برای شیک کردن آشپزخانه، چراغهای کوچک سقفی به اطراف لوازم آشپزخانه نصب کنید. 4- یک کابینت مخصوص داروها و کمکهای اولیه به دیوار نصب کنید تنها با یک پیچ و یک دریل ، میتوانید در کمتر از یک ساعت یک کابینت نصب کنید. به جای اینکه بین کابینتهای آشپزخانه بدنبال جایی برای داروها باشید برای آسان کردن کارتان، میتوانید کابینتی انتخاب کنید که براحتی به دیوار بالای ظرف شویی تان متصل شود. 5- سینک دستشوییتان را تعویض کنید یک سینک جدید و زیبا میتوانید به محیط خسته کننده حمام شما انرژی تازه ای بدهد. قبل از اینکه سینک جدید را به جای سینک قدیمی بگذارید، ببینید واقعا به چه چیزی نیاز دارید. ممکن است شما مجبور باشید که در طول روز روبروی سینک بایستید و کارهای را انجام دهید. آیا فضای کافی دارید که به عنوان مثال در آنجا مسواک بزنید یا لنز تان را به چشم بگذارید؟ انتخاب شما باید در عین زیبایی راحت و قابل دسترس هم باشد. 6- سر دوش حمام تان را تعویض کنید سردوشی برای حمام تان انتخاب کنید که سرعت ریزش آب کمتری داشته باشد که هم احساس خوبی در ارتباط با آن داشته باشید و هم پول آب زیادی برای تان نیاید. اگر همین الان سردوشی دارید که سرعت ریزش آب کمی دارد، اول چک کنید تا ببینید آیا رسوبات آب داخل آن جمع شده است یا خیر بعد به فکر خریدن یک سردوش دیگر باشید. 7- یک شیرآب جدید نصب کنید حتی نصب یک شیرآب جدید و زیبا نیز میتواند احساس خوشایندی در شما ایجاد کند. فقط دقت داشته باشید که سینک ظرف شویی شما گنجایش مقدار آبی که از شیر میآید را داشته باشد، در غیر این صورت مجبورید باز هم شیرآب قدیمی تان را نصب کنید. 8- یک کمد ...