ترنسلیتور گوگل
(اقوام هزاره)
هزاره ها مردمي اند : صادق درستكار آرام و صلح جو و در عين حال شجاع پركار و زحمتكش مشاغل طاقت فرسا ولي كم در آمد هم چنين اغلب كارهاي توليدي و سازندگي كشور بدوش اين مردم مي باشد . افغانستان يكي از فقير ترين كشور هاي جهان است و هزاره فقير ترين مردم آن هواي سرد طبيعت خشن سر زمين كم حاصل هزاره جات از يكسو استبداد و حشيانه رژيم ها از سوي ديگر سبب شده است كه اين مردم در عين عقب ماندگي علمي و فرهنگي به يك ملت سخت سر مقاوم و اهنين تبديل شوند . آنان از قتل عام ها ي فجيع و توطئه هاي بسيار تو انسته اند جان سالم بدر برند تحمل اين قوم در برابر تهاجم ناملايمات روزگار سرماي شديد محيط گرسنگي و تشنگي فوق العاده زياد است و با تمام فشار هايي كه عليه انان اعمال شده باز تو انسته اند پرچم تشيع را در قلب كشور بر افراشته نگهدارند بقسمي كه در اذهان عامه مردم از ذكر اسم هزاره تشيع نيز تبادر مي كند تقريبا 90% هزاره ها پيرو مكتب تشيع بوده و در اعتقاد به مباني اسلام و انجام فرايض راسخ و استوا ر مي باشند يكي از نويسندگان خارجي مي نويسند (( اگر سراسر جهان را كفر فرا بگيرد اسلام در داخل دره هاي جبا ل هندوكش و بابا بر اي ابد خواهد ماند )) هزاره در برابر تهاجمات خارجي همواره از افغانستان دفاع نموده اند و تا كنو ن هيچ نيروي استعماري نتواسته است قلب افغانستان را تسخير كنند مبارزات اين مردم عليه استعمار انگليس در گذشته و مبارزات امروزي شان عليه نيرو هاي متجاوز روي گواه بر اين حقيقت مي باشد و حتي از دو ر ترين زمان ها تا جايي كه تاريخ بيا د دارد هزاره ها سد استواري در برابر تهاجمات خارجي بوده اند خود مقاومت عجيبي نشان داده اند همايون وقتي با يك نيروي خارجي به قندهار حمله نمود هزاره هاي داخل شهر قندهار سر سختانه به دفاع پرداختند . هزاره داراي نيروي خلاقه و استعداد شگرف مي باشند كه متاسفانه بخاطر اعمال تبعيض نژادي از سوي دولت استعداد اين مردم راكد مانده و حتي خودشان متوجه نيروي سر شار مغزي شان نگرديده اند و نمي دانند كه سرمايه هاي مغزي شان به چه سادگي دارد هدر مي رود اگر اين قوم خواسته باشند مقام شايسته خويش را باز يابند چاره اي ندارند جز اينكه با يك تلاش انقلاب گونه نسل تازه خويش را به فرا گرفتن دانش وا دارند تا در برابر خدا و نسل شان مسول نباشند دانشي كه جهان را روشن كرده و ملل عالم در پرتو ان به كجا ها كه نرسيده اند آخر چرا فقط ما از نعمت آن محروم باشيم ؟ گويش هزاره لهجه اي از زبان فارسي ( دري ) مي باشد نجيب مايل هروي در باره خصوصيات اين لهجه مي نويسد (( گونه فارسي هزاره از اصيل ترين و كهن ترين خصيصه مربوط به زبان فارسي بر خوردار است . بطوريكه خصيصه هاي ...
هزاره؛ قومی پیشتاز در افغانستان
جهان > آسیا - ترجمه امید جعفرنژاد:قوم هزاره که بیشتر از شیعیان افغانستان تشکیل میشوند، در بخش بیشتری از تاریخچه افغانستان بهطور معمول خدمتکار، رفتگر، باربر و خلاصه اقلیت بودند و قرنها در حاشیه قرار داشتند. آنها در بعضی موارد توسط حاکمان پشتون قتل عام میشدند و همواره تحت سرکوب قرار داشتند. اما افراد نوجوانی مانند مصطفی هم هستند که راهی دشوار را طی کردهاند راه زندگی او منعکسکننده تلاش جمعی قوم هزاره است که هماکنون 10 تا 15درصد از جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند. هزارهها آنچنان با سرعت موقعیتهای خود را از نو میسازند که براساس بعضی از معیارها در حال پیشی گرفتن از گروههای دیگر هستند. همانند بسیاری از نسلهای قوم هزاره، مصطفی که هماکنون 16سال دارد اواسط دهه 1990میلادی به همراه خانوادهاش از افغانستان مهاجرت کرد. آنها در کویته پاکستان مستقر شدند و همراه با دیگر پناهندگان هزاره به دور از منطقه تحت کنترل طالبان زندگی کردند و به فرصتهایی دست یافتند که مدتهای زیاد خارج از دسترشان قرار داشت. پس از تهاجم نیروهای آمریکایی به افغانستان در سال 2001 میلادی، خانواده مصطفی به کشورشان بازگشتند اما آنها در خانه خود در ولایت فقیرنشین دایکندی ساکن نشدند بلکه به کابل رفتند. پدر و مادر بیسواد مصطفی فکر میکردند مصطفی و خواهر و برادرهای وی در آنجا از تحصیلات بهتری برخوردار خواهند شد. مصطفی در این باره گفت: هیچ فرصتی برای تحصیل در دایکندی وجود نداشت. مصطفی هماکنون شاگرد اول دبیرستان معرفت در دشت برچی است که قلمرو بسته وسیع شیعهنشینان فقیر در غرب کابل به شمار میرود و در آن منطقه خیابانهای کثیف پر از چاله و گودال، خانههایی که از نعمت گرما بیبهرهاند و مغازههای کوچک به چشم میخورد. تقریبا تمام همکلاسیهای مصطفی که از دبیرستان فارغالتحصیل میشوند به دانشگاه میروند. مصطفی دانشآموز کلاس یازدهم است و به رشته ریاضی و فیزیک علاقه دارد و میخواهد در یک دانشگاه غربی، فیزیک هستهای بخواند. مصطفی که مدیر مدرسهاش نخواست نام خانوادگیاش فاش شود، میگوید: قوم پشتون در گذشته از فرصتهایی برخوردار بودند اما قوم هزاره هماکنون از این موقعیتها استفاده میکنند. ما تنها میتوانیم از طریق تحصیل کردن به حقوق خود برسیم. مدرسه معرفت پناهگاهی برای 2 هزار و 500 نفر از مردم هزاره است. بسیاری از آنها از خانوادههایی شبیه خانواده مصطفی هستند که در دهه 1990 میلادی از سرزمین مادری خود در مرکز افغانستان به پاکستان و ایران مهاجرت کردند و پس از سقوط گروه طالبان که هزاران نفر از مردم هزاره ...
نهضت سید جمال الدین اسد آبدی(افغانی)
نهضت سید جمال الدین اسدآبادی(افغانی)سید جمال الدین از شخصیت های روشنفکری است که در اواخر قرن سیزدهم وآغاز قرن چهاردهم هجری، دردنیای اسلام ظهورکرد،وبر اساس سه محوری: بیداری شرق، بازگشت به اسلام و وحدت مسلمانان، ملل شرق را به آگاهی و بیداری وقیام فراخواند. او برای تحقق اهداف خود به تعدادی از کشور های آسای، آفریقا ،واروپا سفرکرد.سید جمال الدین باتدریس، ایراد سخنرانی، نگارش مقاله، وانتشار روزنامه«العروة الوثقی» شاگردان آگاه وشجاع تربیت کرد وبه موفقیت های چشمگیری دست یافت.آیت الله شهید مرتضی مطهری در توصیف مبارزات سید جمال الدین اسد آبادی چنین گفته است:« بدون ترید سلسله جنبان نهضت های اصلاحی سه ده اخیر،سید جمال الدین اسد آبادی معروف به افغانی است.او بود که بیداری سازی را در کشورهای اسلامی آغاز کرد. دردهای اجتماعی مسلمین را باو اقع بینی خاصی بازگو نمود، راه اصلاح وچاره جویی را نشان داد. نهضت سید جمال الدین هم فکری بود وهم اجتماعی . او می خواست در اندیشه مسلمانان رستاخیزی بوجود اورد. در هر کشوری شاگردان بزرگی را تبربیت کرد».با این وصف سید جمال الدین حسنی اسدآبادی یکی از نخستین بیداری گران اسلامی در افغانستان بوده که با خطابه ها ومقالات آگاهی بخشوروشنگرانه اش کوشید جهان اسلام را برضداپریالیسم اروپایی متحدکند. سید جمال الدین درسال 1278قمری، در اواخیر حکومت امیر دوست محمد خان وارد صحنه سیاسی افغانستان شد، وبرای دیداربامحمد خان به کابل رفت وسپس مدتی هم درجلال آباد استقرار یافت تا وضعیت افغانستان را پس از شکست تاریخی انگلیس سامان دهد و امیر دوست را با برنامه های اصلاح گرایاانه ومترقیانه خویش آگاه سازد.سید جمال الدین مبارزه با استبداد داخلی واستعمار غربی را در رأس برنامه های خویش قرار داد ودراقغانستان موفقیت های چشمگیری کسب کرد. تاریخ نگاران اقغانستان نقل کرده اند که سید جمال الدین بار دوم روزجمعه 25جمادی الاخر1284قمری وارد کابل شد وپس از رگ امیرمحمد افضل وبه سلطنت رسیدن امیر اعظم خان به وزارت رسید وکار رسیدگی به امور اقغانستان را آغاز کرد بر خورد امیر اعظم خان در ابتدای کار سید جمال صمیمانه بود ولی دیری نپایید که به او بدگمان شد،وبیدرنگ دستور داد اورا به بخارا تبعید کنند.ولی در پی سید جمال تجدید نظر شد. اسناد آرشیو ملی اقغانستان حاکی است که امیر شیرعلی خان به سید جمال قول داد که برنامه های اصلاح گرایانه اور را به مورد اجرا بگذارد.اخلاق ورفتار امیر شیرعلی خان نسبت به پیشینان خود بسیار متفاوت بود و از توانایی لازم برای استفاده از دیدگاه های سید جمال برای سامان دادن به امور کشور بر خورداربود. ...