تاریخ استعمار در آفریقا
کوچ آریاییان، از مفاهیم من در آوردی دوران استعمار
دکتر آزاده احسانی : چندی پیش درگیر پژوهشی دربارهي مساله «کوچ» یا بهتر بگویم کوچ های آریاییان به فلات ایران بودم، و در دمادم همین پژوهش ها بود که با پدیدهي کم و بیش نوینی که تازگی ها در میان دانشمندان هندی باب شده است، آشنا شدم. امروزه بسیارند پژوهشگران نوگرای هندی که دیگر سخنان سده های پیشین دربارهي «کوچ آریاییان»، برایشان پذیرفتنی نیست؛ و اینک به نظریهي «آریاییان بومی» گرایش پیدا کرده اند. (آریاییان بومی هندوستان) آنان بر این باورند که تاریخ نگاری چند سدهي پیش در خاور(:شرق)، پرداختهي دوران استعمار بوده و با هدف های ویژهي سیاسی- اقتصادی انجام یافته است، و آن تاریخ نگاری ها، امروزه دیگر مستند نیست.در این میان، پس از پرس و جو از استادم «دکتر ریچارد فولتز» در بخش ایرانشناسی دانشکدهي دین (religion)-دانشگاه کنکوردیای مونترال کانادا، با نوشته های یکی از استادان هندپژوه در دانشگاه «راتجرز» نیوجرسی، با نام «ادوین بریانت» آشنا شدم و از راه رایانامه با ایشان پیوند یافته و درخواست یاری در زمینهي کوچ آریاییان كردم. ایشان در پاسخ به من نوشتند، «من بیش از آن چه که در کتابم (مباحثهي هندوآریایی، مدارک و نتایج بر پایهي تاریخ هند) آمده است، سخن دیگری ندارم؛ و دیگر از دست سیاسی بازی های - غربی ها- در مسالهي «کوچ آریاییان» خسته شده ام. [به اینجایم رسیده است!] بنابراین چنانچه شما در پژوهش هایتان در این زمینه به جایی رسیدید، مرا هم باخبر کنید!». و همین «سیاسی بازی»هاست که هنوز هم پس از گذشت سده ها و پس از خالی شدن ظاهری خاورمیانه و شبه قارهي هند از استعمارگران اروپایی، همچنان دنباله دارد. همین سیاسی بازی هاست که یک دانشمند و هندشناس آمریکاییِ به دور از شیله پیله های سیاسی را نیز خسته و وامانده، وادار به کناره گیری می کند، تا برود و از دور تماشاگر دغل بازی های شرق شناسان غربی باشد.و اما چرا امروزه نمی توان دیدگاهی وارون دیدگاه غربیان دربارهي کوچ آریاییان ارایه داد؟! زیرا كه شاید دیدگاه «آریاییان بومی»، رفته رفته و دوباره بتواند خودباوریِ از دست رفتهي مردمان فلات ایران و هندیان را - هر چند پس از گذشت سالیان دراز و با کوشش فرهنگی فراوان- بازگرداند. از اینرو، شرق شناسان غربی، تاریخ ها را آنگونه نوشته اند که، باشندگان امروز فلات ایران و شبه قارهي هند، گذشتهي تاریخی و فرهنگی سرزمینشان را از آنِ خود ندانند؛ بلکه آن را، از آنِ مردمان بیگانه ای بدانند که شاید در زمان های دور در این سرزمین می زیسته اند و پس از چندی نیز، نسل آن مردمان بافرهنگِ پیشین، به دست همین آریاییان مهاجم و مهاجر (باشندگان ...
سوداي بازگشت فرانسه به آفریقا با(استعمار نو)
فرانسه به 5 بهانه برای استعمار جدید به آفريقا باز مي گردد 5 سیاست جدید فرانسه در قبال آفریقا بزودی منجر به آن خواهد شد که حضور نظامی این کشور در قاره آفریقا به شدت افزایش پیدا کند. شواهد به خوبی نشان می دهد که استعمارگر قدیمی در حال برنامه ریزی است تا بر اساس آن حضور نظامی خود را تحکیم نماید و آن را به سوی همکاری با گروههای زیرمنطقه ای آفریقایی سمت و سو بخشد و در عین حال همکاری های دوجانبه را کاهش دهد. پیش بینی مي شود اين كشور حضور نظامی خود را در دو قطب ، اقیانوس اطلس و اقیانوس هند گسترش دهد .در واقع از زمانی که دوره استعمارگری قديم به پایان رسید ، تسلط فرانسه بر 8 کشور آفریقایی کاهش پیدا کرد اما با تصمیمات اخیر دولت فرانسه اوضاع به شکلی پیش مي رود که فرانسه بزودی باردیگر بر کشورهای آفریقایی نوعی تسلط استعمارگونه ( استعمار نوين ) را پیدا خواهد کرد. طبق تحولات منطقه و بحرانهاي پيش آمده ، فرانسه از ماه ژوئن سال 2008 اعلام کرده که دولتش برخی از اولویت ها را داراست که بر اساس آن می بایست چهارچوب های اقتصادی خود را در آفریقا هرچه زودتر تحکیم بخشد. در واقع از زمانی که سارکوزی به ریاست جمهوری فرانسه رسید، بر این موضوع تاکید داشت که باید تا حدودی وضعیت دوره استعمار در آفریقا بازگردانده شود زیرا نوع ارتباط فرانسه با آفریقا برای اهداف سیاسی پاریس اهمیت زیادی دارد. در همین حال وی بر رابطه ای منطقی با پایه تجارت میان فرانسه و آفریقا تاکید دارد. فرانسه در گام دوم در حال نوعی برنامه ریزی است تا بتواند به برخورد احتمالی آفریقا با این برنامه واکنش مناسبی نشان دهد که این برخورد ها سبب عدم پیشبرد سیاست جدید نشود. در این برنامه از کمک هیئت های آمریکایی در آفریقا بسیار استفاده شده است. کشورهای جیبوتی، گابون، سنگال و جزایر ماداگاسکار مکان های اصلی مورد نظر فرانسه هستند که پیش از این نیز جزء کشورهای مستعمره فرانسه بوده اند. استقرار نیروهای نظامی فرانسه در آفریقا در واقع اولین گام در راستای متمرکز شدن نیروها در این قاره است . و سیاست دولت فرانسه با همکاری نزدیک آمریکایی ها به اجرا در می آید، و اين متاثر از نفوذ فرانسه در بیشتر کشورهای آفریقایی است كه سابقا مسنعمره آن بودند و در واقع نوعي جابه جاي است كه در مقطع فعلي براي برون رفت امريكا از چالش هاي جهاني كه در سطح جهان براي امريكا ببار آمده و فرانسه از طرفي نفوذ سابق خود را احيا مي كند و از سوي ديگر از هجمه جهاني بر امريكا كاسته و دست آن در نقاط ديگر باز مي گذارد . بنابرين دولت فرانسه اهداف پایه ای خود برای حضور در آفریقا را براين 5 محور متمركز نموده كه عبارتند ...
اجمالى از تاریخ معاصر الجزایر - سیدهادى خسروشاهى -1-
اجمالى از تاریخ معاصر الجزائر سرزمین قهرمانان اسلامى سیدهادى خسروشاهی تألیف: سید هادى خسروشاهى الجزاير سرزمين قهرمانان اسلامی جهاد ضداستعمارى درالجزائر .« المسلمون أخوۀ، تتکافى دمائهم وهُم ید على من سواهم » (پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)) مسلمانان همه با هم برادرند، خون همه آنان محترم است، و همه دست واحدى بر ضد دشمنانند! فاقرّوا على مذلّۀ وتأخیر محلّۀ; او روّوا السیوف من الدّماء; ....» ترووا من الماء، فالموت فى حیاتکم مقهورین و الحیاۀ فى موتکمقاهرین (امام على(علیه السلام)) شما، یا بزبونى و خوارى و عقب ماندگى خود اقرار کنید، یا شمشیرها را از خونهاى دشمن سیراب سازید، تا از آب سیراب شوید، مرگ در زندگى شما است، اگر مغلوب و مقهور شوید، و زندگى در مرگ شما است، اگر غالب و پیروز گردید. بسم اللّه الرحمن الرحیم مقدمه: مطالب این نشریه، نخست طى دو مقاله، در دو شماره مجله ماهانه علمى و نشریه حوزه علمیه قم، چاپ شده بود. 1 « مکتب اسلام » دینى این بحث، در واقع به مناسبت آغاز هشتمین سال نبرد خونین در الجزائر، سرزمین قهرمانان اسلام، نوشته شد و روى این اصل، بعضى از مسائل و جملات آن، چنانکه مى خوانید، مربوط به اوضاع همان روزها است .... ولى اینک روى جهاتى، همان مطالب را بدون تغییرات، در این نشریه مى آوریم، و فقط جملاتى کوتاه بدان افزوده و در تنظیم قسمتهاى آن در چاپ مستقل ترتیب خاصى داده ایم که تا حدى براى خوانندگان محترم جالبتر باشد. که جزئى از سرزمین بزرگ « الجزائر » البته ما یادداشت هاى زیادى در باره اسلامى ما است داریم و امیدواریم که در آینده بطور مستقل و یا در بخش به نشر آن موفق شویم. ولى اکنون که الجزائر « مکتب اسلام » مجله « جهان اسلام » مقدمات آزادى خود را بازیافته و به استقلال رسیده است، این نشریه را بعنوان ارمغانى ناچیز از مردم مسلمان ایران، به ملت برادر الجزائر تقدیم مى داریم، باشد که دلیلى بر شریک و سهیم بودن ما در دردها و رنجها و آلام و مصیبات مردم الجزائر، محسوب شود! 1. شماره 1، سال سوم، مورخ دیماه 1340 (رجب 1381 ) و شماره 3 سال چهارم مورخ اردیبهشت ماه .( 1341 (ذیقعده 1381 از خداى بزرگ مسئلت داریم که ملت الجزائر و همه ملل اسلامى، و همه مردم آسیا و افریقا را در مبارزه آشتى ناپذیر ضداستعمارى شان، موفق و مؤید فرماید. اوست خدائى که جهاد را وظیفه مقدسى بر مسلمانان قرارداده و مجاهدین راه خود را دوست مى دارد و شهیدان راه حق را در نزد خود، مقامى والا مى دهد. « انه سمیع مجیب و انه على کل شىء لقدیر » قم: حوزه علمیه، ذیقعدۀ الحرام 1381 هجرى سیدهادى خسروشاهى ملت مسلمان زنده صدوسى و یک سال پیش، 1 در شمال آفریقا، گوشه اى از سرزمین ...
نمونه سؤالات تشریحی تاریخ ایران و جهان (2) درس ششم
ü استعمار در لغت به چه معناست و شکل های گوناگون استعمار را نام ببرید .<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> ü اولین کشور آفریقایی که مورد تهاجم استعمارگران اروپایی قرار گرفت کدام کشور بود ؟ این کشور جزو قلمرو کدام دولت بود ؟ (خرداد ماه 81 ) ü چه کسی حکومت سلسله ی « خدیوان مصر » را تاسیس کرد ؟ ü الف) عرابی پاشا ب) محمد عبده ج) محمد علی پاشا د) عبدالرحمان کواکبی ü تهاجم استعمارگران فرانسوی وانگلیسی به مصرمحمد علی پاشارامتوجه چه نکات اساسی نمود؟( شهریور83- خرداد84 – دی 81) ü چهار مورد از اصلاحات محمدعلی پاشا در مصر را بنویسید . ( خرداد 84 )
تفاوت امپریالیسم و استعمار
مفهوم امپریالیسمامپریالیسم به نظامی گفته میشود که به دلیل مقاصد اقتصادي و یا سیاسی میخواهد از مرزهاي ملی و قومیخود تجاوز کند و سرزمینها و ملتها و اقوام دیگر را زیر سلطهي خود درآورد، سیاستی که مرام وي بسطنفوذ و قدرت کشور خویش بر کشورهاي دیگر است. رژیمی که بر اثر از میان رفتن خرده سرمایهداري داخلی و پدید آمدن تراستها و کارتلها دچار تورم تولید و کمبود مواد خام شود و براي بهدست آوردنمستعمره و بازار به دیگران تجاوز کند. این واژه در مفهوم امروزي به معناي کنترل کشوري از سوي کشور دیگر بکار میرود؛ فرآیند تحمیل ارادهي کشوري بر کشور دیگر. مثلاً گاهی گفته شدهاست نظارت آمریکابر کشورهاي خاور میانه امپریالیسم آمریکایی است. امپریالیسم عنوانی است براي قدرتی (یا دولتی) که بیرون از حوزهي ملی خود به تصرف سرزمینهاي دیگر پردازد و مردم آن سرزمینها را به زور وادار بهفرمانبرداري از خود کند و ازمنابع اقتصادي و مالی وانسانی آنها به سود خود بهرهبرداري کند 5. امپریالیسم فقط به معناي تصاحب قلمرو ارضی کشورها نیست بلکه به نحو گستردهتري با کسب کنترل سیاسی واقتصادي بر مردم و اراضی، خواه با نیروي نظامی و خواه با ابزارهاي زیرکانه تر، مرتبط است. موضوعامپریالیسم سیاست و شیوههاي دولتی است که غالباً با ابزارهاي اقتصادي، قدرت و سلطهي خود را گسترشمیدهد.انواع امپرایالیسمدر یک دستهبندي میتوان دو نوع امپریالیسم را از یکدیگر باز شناخت: امپریالیسم مهاجر و امپریالیسمسرمایه گذار. میان امپریالیسم مهاجر قدیمی که جامعهي میزبان را به نسبت دست نخورده باقی میگذاشت،در مقابل، از همان آغاز بر » و امپریالیسم سرمایه دار-سرمایه گذار کنونی تفاوت قائل بود، امپریالیسمی که قلب مسائل درونی جوامع میزان تاثیر گذارده و مناسبات طبقاتی ، ساختارهاي اجتماعی و نهادهاي سیاسیبنیادي آن را دگرگون میکند و به همین دلیل، همراه با خود خیزشهاي عظیم و سریع را در سرزمینهايمیزبان و در سیاستهاي جهان که درتاریخ بشر بی سابقهاست، پدید میآورد.تاریخچهواژهي امپریالیسم در 1890 در انگلستان رواج یافت. به زودي در زبانهاي دیگر بکار گرفته شد و از آن براي بیان کشاکشهاي قدرتهاي اروپایی رقیب براي بدست آوردن مستعمره و حوزهي نفوذ در آفریقا ودیگر قارهها استفاده شد. این کشاکشها که از دههي 1880 تا 1914 بر سیاست بین المللی حاکم بود، سببنامیده شود. هم انگلیسیها و هم امپریالیستهاي اروپاي قارهاي ادعا « عصر امپریالیسم » شد که این دوره میکردند که هدفشان گسترش تمدن و رساندن دستاوردهاي آن به مردمان داراي نژاد و فرهنگ پستتربراي تمامی بشریت ایمان به برتري نژادي، مادي، و فرهنگی نژاد- « احساس ...
هلنیسم دروغ بزرگ استعمار و غرب
آغاز داستان دروغ نفوذ استعمار و امپریالیسم در همه زمینه های اجتماعی و فرهنگی، و جنبه های مختلف می باشد، در سیاست های و برنامه ریزی های داخلی و خارجی کشور های عقب افتاده یا تحت نفوذشان، آشکار و پنهان با انواع ترفند ها، راست و دروغ، در امور اجرایی و اجتماعی و تاریخی دخالت می کنند. مکتب ها، فلسفه ها، دینها و خیلی چیزهای الکی ساخته و پرداختند، تا خود را برتر و ما را ناچیز بشمارند، باید از تاریخ خود با تمام وجود دفاع کنیم و آنرا از چنگال دشمنان خارج کنیم. از ابتدای قرن 19 استعمار گران که با قهر و کشتار و دروغ تقریباً به تمام جهان استیلاء یافته بودند، و به دنبال شجره نامه و ساختن برتری نژادی برای خود بودند. در یکی، دو قرن قبل از آن خیلی تلاش کردند روم را بعنوان مظهر فرهنگ و دولت و علم، و پایه ای برای سابقه خودشان معرفی نمایند، ولی در ایتالی و تاریخ روم جز چند خرابه و چیزهایی که چندان بدرد این کار نمی خورد، موجود نبود. بنا بر این هلنیسم را ساختند و پرداختند تا بدین ترتیب برتری نژادی خود را ثابت کنند، دروغ هلنیسم را شاخ و برگ دادند و بزرگ و مهم کردند. در زیر زمین های مساجد استانبول پایتخت حکومت عثمانی، که قبلاً کلیسا های روم شرقی بودند، ورق پاره هایی یافتند که در دولت عثمانی برای آنها ارزشی قائل نبودند و کسی نبود تا بتواند خوب آنها را بخواند، با خود به لندن و پاریس و برلین بردند و ترجمه کرده و کلی جعل و سفسطه و داستان به آنها دادند و بعنوان تاریخ و ماجرا های قدیمی قرار دادند. این ورق پاره ها در زمان خودشان نوشته های دروغی بودند که در روم شرقی برای ایجاد حقانیت کلیسا و کنیسه و ساختن کشور تقلبی در آناتولی و غرب ایران بزرگ و خاور میانه استفاده کرده بودند. عزیزان اینقدر ساده نباشید و دروغها را با سادگی باور نکنید بروید بدنبال واقعیت ها بگردید. اجازه ندهید از دروغ هلنیسم برای کوبیدن دیگر جهان بویژه ایران بزرگ استفاده کنند. چرا آنها اشکانیسمنساختند، آیا تا کنون پرسیده اید اولین ورق پاره های دروغ های تاریخ در کجا و چگونه بوده است؟ انوش راوید دیگر نمی گذارد دروغ ها را بخورد ملت ها بدهند، امید است شما نیز در این کار مهم هم راه شوید. برای نخستین بار یک تاریخ دان آلمانی در سال 1836 میلادی واژه هلنیسم را بکار برد، و پس از آن این نام را برای دوره ای از تاریخ سیاسی و فرهنگی و هنری یونان که مشخصه آن پدید آمدن دولتها در مناطق امپراتوری ساختگی یونان پس از مرگ الکساندر کبیر دروغی بود، اطلاق کردند. تاریخ دان های استعمار این دوره را، از سال 330 ق ـ م ...
کوچ آریاییان، از مفاهیم من در آوردی دوران استعمار
و اکنون با این پیشگفتار، به شناساندن برخی کارهای پژوهشی دانشمندانی می پردازم که پژوهش های دوران استعمار را بی پایه می شمارند و برای این کار نیز برهان های بسیار استواری دارند. نخست به بررسی کتاب ارزشمند «سیستمهای وحشی؛ استعمار و مطالعهي تطبیقی ادیان در آفریقای جنوبی» نوشتهي «دیوید چیدستر» می پردازم. نویسندهي این کتاب، هم اکنون استاد دانشگاه و فرنشين (رییس) دانشکدهي دینشناسی «کیپ تاون» آفریقای جنوبی، و برندهي ۲ جایزهي عالی علمی از «آکادمی آمریکایی ادیان» در زمینهي پژوهشهای ادیان است. کتاب «سیستم های وحشی»، دربارهي رویارویی اروپایی ها با آفریقاییان از سدهي ۱۶ تا ۲۰ میلادی است. از آنجا که این کتاب ارزشمند به فارسی ترجمه نشده است، بنابراين ناچار می بایست بخشهایی از آن را ترجمه کرده و در این نوشتار بیاورم، و از آنجا که بر پیشهي «مترجمی» چیره نیستم، پیشاپیش از کاستیهای پیش آمده پوزش میخواهم.«چیدستر» در پیشگفتار کتابش می گوید، «در درازای سده های ۱۶ و ۱۷ (میلادی)، سفرنامه ها(گزارش دیدار اروپاییان از آفریقا) بیشتر با گزارش هایی دربارهي «نبود دین» و دیگر ویژگی های انسانی در میان بومیان آفریقا همراه بود(!) ... در بسیاری موارد، آشکارا از آفریقاییان به عنوان مردمانی عجیب و ناشناخته یاد شده است. زیرا بنا بر این بود که نشان داده شود، آفریقاییان همچون جانوران وحشی و به دور از ویژگی های انسانی اند. ازین رو، چنین انگاشته میشد، آفریقاییانی که در برابر اروپاییان، جانور درنده به شمار می آیند و دین هم ندارند(!)، بنابراین نمی توانند حقوق انسانی هم داشته باشند. هم چنین نمی توانند «حق مالکیت» سرزمینی که در آن زندگی می کنند را از آنِ خود بدانند.» (چیدستر، ۱۹۹۶، برگ ۱۴)شاید در نگاه نخست، برای خوانندهي ایرانی روشن نباشد که جانور شمردن آفریقاییان، چه سودی برای اروپاییان داشته است(؟!). اما همانگونه که «چیدستر» آشکارا می گوید، برهان جانور شمردن آفریقاییان از سوی اروپاییان، این بوده است، «جانور درنده ای که ویژگی های انسانی ندارد، حق مالکیت هم ندارد. بنابراین انسان متمدن اروپایی میتواند مالک زمین های او شود».آری، این است بنیاد دانش مردم شناسی اروپاییان در آفریقا(!). پژوهشگران اروپایی بر پایهي همین بنیان پوچ، نوشتند که آفریقاییان زبان ندارند و مانند جانوران، صداهایی نامفهوم از خودشان در میآورند، هم چنین دین و سامانهي سیاسی هم ندارند؛ و بدینگونه بود که دانش مردم شناسی و دین شناسی دربارهي آفریقا پدید آمد! آیا گمان می کنید پژوهش هایی که با هدف اشغال سرزمین آفریقاییان، دربارهي ...