بیلط قطار
خرید و رزرو بلیط قطار (رجا) و اطلاعات موردنیاز مسافرین (http://www.raja.ir)
خرید اینترنتی بلیت شرکت رجاء صفحه اصلی درباره رجاء تاریخچه منشور اخلاقی پیام مدیرعامل نمودار سازمانی چشمانداز و برنامه طرحها و پروژهها موفقیتهای رجاء فیلم و عکس اخبار گزیدهها رجاء در رسانهها مصاحبه نشريات فرآیندها آموزش استخدام واگذاري نمايندگي فروش بليت تعالی سازمانی آمار و اطلاعات سالنامه گزارش عملکرد آمار مقایسه ریلی شرکای تجاری خصوصیسازی شرکای فروش بلیت شرکای راهبری شرکای فنی صورت وضعيت قرارداد ها ارتباط با مشتري دريافت نظرات مشتريان پاسخگويي به نظرات مشتريان شكايات ورود به سامانه خرید اینترنتی بلیت به سیستم خرید اینترنتی بلیت شرکت رجاء خوش آمدید! بازديد کننده گرامی! شرکت قطارهای مسافری رجاء جهت جلب رضایت خاطر و آسایش مسافرين محترم قطارها اقدام به طراحی و راه اندازی سیستم خريد اينترنتی بليت قطار نموده است. مسافرين گرامی جهت استفاده از این سیستم به موارد ذيل نیاز دارند: 1- داشتن کارت پول بانک سامان(www.samanbank.com) و يا انواع کارت پول بانک پارسيان (www.pec.ir) و يا انواع کارتهاي بانکي صادره بانک ملت (www.bankmellat.ir) 2- ثبت نام در سايت خريد اينترنتی بليت رجاء 3- استفاده از نرم افزار اينترنت اکسپلور( IE ) نسخه 5.5 به بالا لطفا قبل از ثبت نام در سيستم: - ضوابط خرید اینترنتی بلیت شرکت قطارهای مسافری رجاء و - راهنمای استفاده از سیستم خرید اينترنتی بلیت قطار را بدقت مطالعه نماييد. با تشکر مرکز کامپيوتر شرکت قطارهاي مسافري رجاء ورود به سيستم خريد بليت
رزرواسیون آنلاین بلیط های خطوط هواپیمایی داخلی و خارجی ایر لاینها و بلیط قطار و اتوبوس
رزرواسیون آنلاین بلیط های داخلی و خارجي ایرلاین های ایران ایر ، ماهان ، آسمان ، ایران ایر تور رزرواسیون آنلاین بلیط های داخلی و خارجي ایرلاین های ایران ایر ، ماهان ، آسمان ، ایران ایر تور رزرواسیون آنلاین بلیط های داخلی و خارجي ایرلاین های ایران ایر ، ماهان ، آسمان ، ایران ایر تور رزرواسیون آنلاین بلیط های داخلی و خارجي ایرلاین های رزرواسیون آنلاین بلیط های داخلی و خارجي ایرلاین های ایران ایر ، ماهان ، آسمان ، ایران ایر تور رزرواسیون آنلاین بلیط های داخلی و خارجي ایرلاین های ایران ایر ، ماهان ، آسمان ، ایران ایر تور رزرواسیون آنلاین بلیط های داخلی و خارجي ایرلاین های ایران ایر ، ماهان ، آسمان ، ایران ایر تور ایران ایر ، ماهان ، آسمان ، ایران ایر تور رزرواسیون آنلاین بلیط های داخلی و خارجي ایرلاین های ایران ایر ، ماهان ، آسمان ، ایران ایر تور رزرواسیون آنلاین بلیط های داخلی و خارجي ایرلاین های ایران ایر ، ماهان ، آسمان ، ایران ایر تور رزرواسیون آنلاین بلیط های داخلی و خارجي ایرلاین های ایران ایر ، ماهان ، آسمان ، ایران ایر تور شیوار کوهستان با هدف ارایه خدمات جامع گردشگری و سهولت در ارایه خدمات مسافرتی در کاری عام المنفعه بدون در نظر داشتن منافع مالی سایتهای رزرواسیون آنلاین خطوط هواپیمایی فوق را برای مسافرین خود در این قسمت معرفی مینماید تا با پرداخت اینترنتی بتوانند نیازهای مسافرتی خود را در بخش تهیه بلیط های هوایی و ریلی و اتوبوسی خود را در این قسمت به صورت آنلاین بر طرف نمایند بدیهی است چون این سایتهای رزرواسیون سایت خود ایر لاینها و یا پایانه ها و یا راه آهن جمهوری اسلامی است هر گونه مشکل و یا نقصان احتمالی به عهده صاحبان آن سایت بوده و شیوار کوهستان هیچگونه مسئولیتی در آن رابطه ندارد و تنها معرفی کننده بوده و خواهد بود . امکان رزرواسیون و پرداخت هزینه بلیط تنها در صورت داشتن رمز اینترنتی و امکان پرداخت اینترنتی توسط کاربر می باشد و برای عزیزانی که توانایی پرداخت اینترنتی ندارند توصیه میشود به نزدیکترین آژانس مسافرتی نزدیک به منزلتان استفاده نمایید برای کسب رمز اینترنتی کافیست برای کارت عابر بانک خود که عضو شبکه شتاب است درخواست رمز اینترنتی و فعال سازی دریافت و پرداخت اینترنتی را از بانک عامل خود بنمایید . رزرواسیون آنلاین بلیط های داخلی و خارجي ایرلاین های ایران ایر ، ماهان ، آسمان ، ایران ایر تور رزرواسیون آنلاین بلیط های داخلی و خارجي ایرلاین های ایران ایر ، ماهان ، آسمان ، ایران ایر تور رزرواسیون آنلاین بلیط های داخلی و خارجي ایرلاین های ایران ...
الهام اهنگریان (سطح تحلیل.واحد تحلیل و....)
ازار تحقیق:پرسشنامه روش تحقیق:پیمایشی به برسی شرایط فعلی به شناخت بهتر میرسدجامعه اماری:کلیه خرید هایی که انجام گرفته در تهراننمونه اماری:خرید اینترنتی بیلط قطار رجاروش نمونه گیری: خوشه ایسطح تحلیل:میانهحد تحلیل: کسانی که در تهران به طور اینترنتی خرید کرده اندواحد مشاهده:شرکت مسافر بری رجا
مرکز دانلود مخابرات
http://www.tczonline.ir/ مرکز دانلود مخابرات http://dl.tczonline.ir/ لینک برنامه های جالبی توش هستش
رمان سیندرلای من5
-ستاره(باورم نمی شه ینی من عاشق یه دختر ایرانی شدم؟...بابا کجای؟) -تو یه ایرانی؟ -ام...آره(هوم...جالب...خیلی جالبه...بین این همه دختر من عاشق یه دختر ایرانی شدم....کی باورش می شه؟) -حالا کجا می ری برسونمت؟ -کفش فروشی -ok به سمت پاساژی که همیشه ازش خریدم می کردم ماشینو نگه داشتم وپیاده شدم و روبه ستاره گفتم: -بریم با بهت سرشو به سمت من برگردون و گفت: -تو...تو می دونی این جا کجاست؟ سرمو تکون دادم و گفتم: -آره....اینجا پاساژ(....)هست بهترین نوع کقش داخل این پاساژ به فروس می رسه با عصبانیت گفت: -خود هم می دونم ولی من اونقدر پول ندارم که بتونم اینجا کفش بخرم دیون(جان دیونه...این به من گفت دیونه...اگه میدونستی که منذ چقدر پول دارم چنین حرفی نمی زدی...اما از اونجای که نمی دونی این بار می بخشمت کوچلو) خندیم و به دورغ گفتم: -این که ناراحتی نداره من اینجا یه کفش فروشی می شناسم که قیمت کفش هاش مناسبه(آره جون عمه ام)...تازه می تونی از دیدن کفش ها لذت ببری...بیا بریم به زور بردمش داخل پاساژ انقدر قیافش دیدنی شده بود که حد نداشت چشاش اندازه گردو گردشده بود وبه اطرف نگاه می کرد انقدر دلم می خواست بغلش کنم و ببوسمش که حد نداشت....توی افکارم غرق بودم که صدای ستاره منو از افکارم کشید بیرون: -پیس...پیس آرجن.... با اینکه شنیده بودم ولی جواب ندادم دوست داشتم بیشتر صدام کنه فکر کنم مشکل روحی روانی پیدا کردم ...بابا کجای بیا ببینی پسرت دیونه شده...حالا می گم خوبه کلا سرمه مگر نه الان سوژه خبرنگار بودم....اون وقت ناقوس مرگ من به صدا در می امد....ینی ازدواج با آنجلا....ینی بدختی....ینی بچارگی...فکر شو کن بشم شوهر اون خودخواه مغرور...وای چندش حتی فکر کدن بهش باعث می شه مو به تنم سیخ بشه ... با کشیده سدن دستم توسط ستاره از افکارم امدم بیرون تا خواستم لب باز کنم بگم جانم گفت: -بیا بریم(داری شوخی می کنی مگه نه) -برای چی ؟ لبشو گزید نکن دختر با اون لبهای قشنگ اینکارو نکن یهو دیدی کنترلمو از دست دادم و گرفتم بوسیدمتا...با صدای ستاره از فکر بوسیدن لباش امدم بیرون -ام....یکم اون ورتر....فعلا بیا بریم بعدا برات توضیح می دم برای چی؟ با کله شقی گفتم: -تا نگی من از جام تکون نمی خورم نفسشو پرصدا داد بیرون وگفت: -دوست پسر آنجل اینجاست -خب این چه ربطی داره به تو؟ -چون اون فکر می کنه که من آنجلام ناخواسته اخم کردم توی دلم گفتم: *آخه کجای تو شبیه آنجلاست به جز اون غلط کرده چنین فکری کرده تو فقط دوست دختر منی نمی ذارم ازچنگم درت بیاره انقدر عصبانی بودم که حد نداشت با صدای بلندی گفتم: -چی؟ -آروم باش...اول بیا بریم بعدش قول می دم همه چیز رو برات بگم با اینکه قانع نشده بودم ولی گفتم: -باشه -پس بدو -چرا؟ -چون ...
رمان سیندرلای من5
-ستاره(باورم نمی شه ینی من عاشق یه دختر ایرانی شدم؟...بابا کجای؟) -تو یه ایرانی؟ -ام...آره(هوم...جالب...خیلی جالبه...بین این همه دختر من عاشق یه دختر ایرانی شدم....کی باورش می شه؟) -حالا کجا می ری برسونمت؟ -کفش فروشی -ok به سمت پاساژی که همیشه ازش خریدم می کردم ماشینو نگه داشتم وپیاده شدم و روبه ستاره گفتم: -بریم با بهت سرشو به سمت من برگردون و گفت: -تو...تو می دونی این جا کجاست؟ سرمو تکون دادم و گفتم: -آره....اینجا پاساژ(....)هست بهترین نوع کقش داخل این پاساژ به فروس می رسه با عصبانیت گفت: -خود هم می دونم ولی من اونقدر پول ندارم که بتونم اینجا کفش بخرم دیون(جان دیونه...این به من گفت دیونه...اگه میدونستی که منذ چقدر پول دارم چنین حرفی نمی زدی...اما از اونجای که نمی دونی این بار می بخشمت کوچلو) خندیم و به دورغ گفتم: -این که ناراحتی نداره من اینجا یه کفش فروشی می شناسم که قیمت کفش هاش مناسبه(آره جون عمه ام)...تازه می تونی از دیدن کفش ها لذت ببری...بیا بریم به زور بردمش داخل پاساژ انقدر قیافش دیدنی شده بود که حد نداشت چشاش اندازه گردو گردشده بود وبه اطرف نگاه می کرد انقدر دلم می خواست بغلش کنم و ببوسمش که حد نداشت....توی افکارم غرق بودم که صدای ستاره منو از افکارم کشید بیرون: -پیس...پیس آرجن.... با اینکه شنیده بودم ولی جواب ندادم دوست داشتم بیشتر صدام کنه فکر کنم مشکل روحی روانی پیدا کردم ...بابا کجای بیا ببینی پسرت دیونه شده...حالا می گم خوبه کلا سرمه مگر نه الان سوژه خبرنگار بودم....اون وقت ناقوس مرگ من به صدا در می امد....ینی ازدواج با آنجلا....ینی بدختی....ینی بچارگی...فکر شو کن بشم شوهر اون خودخواه مغرور...وای چندش حتی فکر کدن بهش باعث می شه مو به تنم سیخ بشه ... با کشیده سدن دستم توسط ستاره از افکارم امدم بیرون تا خواستم لب باز کنم بگم جانم گفت: -بیا بریم(داری شوخی می کنی مگه نه) -برای چی ؟ لبشو گزید نکن دختر با اون لبهای قشنگ اینکارو نکن یهو دیدی کنترلمو از دست دادم و گرفتم بوسیدمتا...با صدای ستاره از فکر بوسیدن لباش امدم بیرون -ام....یکم اون ورتر....فعلا بیا بریم بعدا برات توضیح می دم برای چی؟ با کله شقی گفتم: -تا نگی من از جام تکون نمی خورم نفسشو پرصدا داد بیرون وگفت: -دوست پسر آنجل اینجاست -خب این چه ربطی داره به تو؟ -چون اون فکر می کنه که من آنجلام ناخواسته اخم کردم توی دلم گفتم: *آخه کجای تو شبیه آنجلاست به جز اون غلط کرده چنین فکری کرده تو فقط دوست دختر منی نمی ذارم ازچنگم درت بیاره انقدر عصبانی بودم که حد نداشت با صدای بلندی گفتم: -چی؟ -آروم باش...اول بیا بریم بعدش قول می دم همه چیز رو برات بگم با اینکه قانع نشده بودم ولی گفتم: -باشه -پس بدو -چرا؟ -چون ...