بيمه با حضرت ابوالفضل العباس

  • كرامات حضرت عباس عليه السلام

    وقتي تابلوي «بيمه با حضرت ابوالفضل العباس» عليه‏السلام را بر روي كاميونها و غير مي‏ديد ترديد مي‏كرد كه آيا بيمه با حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام مدركي دارد يا نه؟ صحيح است يا خير؟در همين افكار به سر مي‏برد تا شبي در عالم مكاشفه بين خواب و بيداري مي‏بيند كه در صحرايي قرار گرفته كه انساني ديده نمي‏شود و يك گوسفند در ميان جمعي گرگها محاصره شده و گرگها مشغول خوردن آن هستند، در حالي كه گوسفند زنده است و فرياد مي‏زند و كسي نيست كه نجاتش دهد او مي‏خواهد جلو برود مي‏بيند گرگها تهديدش مي‏كنند به فكرش مي‏رسد كه اين گوسفند مال چه كسي است كه گرفتار گرگها شده است؟ در همين حال به گوش خود مي‏شنود كه مال حضرت عباس عليه‏السلام است برايش شبهه‏اي ايجادمي‏شود كه چرا حضرت عباس عليه‏السلام از گوسفند خود دفاع نمي‏كند؟پس بيمه‏ي با حضرت عباس عليه‏السلام چه فايده‏اي دارد؟ناگهان مي‏بيند يك اسب قوي هيكل در مقابلش قرار گرفت و شخصي سوار آن اسب است كه پاهاي وي در ركاب و همچنين زين اسبش معلوم است ولي خود او كه چهره‏اش در هاله‏اي از نور قرار دارد قابل مشاهده نيست اسب مزبور سر خود را به زمين مي‏زند و قصد حركت مي‏كند ولي نمي‏تواند در همين حال كلماتي از آن شخص سواركار كه چهره‏اش هاله‏اي از نور داشت مي‏شنود كه مي‏گويد:«چيزي كه مربوط به ما باشد براي ما فرقي نمي‏كند آن را انسان بخورد يا حيوان ولي چيزي را كه به ما بسپارند حفظش مي‏كنيم.»اين را مي‏گويد و ناپديد مي‏شود او وقتي به خود مي‏آيد بيدار مي‏شود متوجه مي‏شود كه آن سوار، حضرت عباس عليه‏السلام است و با اين صحنه آگاه مي‏گردد كه بيمه‏ي با آن جناب صحيح است و افرادي پيدا مي‏شوند كه با حيوان فرقي ندارند بلكه از حيوان هم پست‏تر و گمراهتر هستند.اوليك كالانعام بل هم اضل سبيلا منبع.کتاب كرامات باب الحوايج (زندگاني و كرامات حضرت عباس عليه السلام)  



  • افتضاح نظامی در عاشورا

    افتضاح نظامی در عاشورا

    افتضاح نظامی در عاشورا  عملکرد نظامی عمر سعد در حادثه عاشورا یک افتضاح کامل بود ولی سر و صدای ناشی از این فاجعه به قدری زیاد بود که این افتضاح در لابلای  صداها گم شد و حتی امروزه نیز تحلیل گران حادثه عاشورا کمتر به این موضوع اشاره می کنند.فرزند حیدر کرار در این روز یکی از بزرگترین شاهکارهای نظامی تاریخ اسلام را به نمایش گذاشت و علی رغم داشتن سپاهی محدود، تلفات بسیار سنگینی را به سپاه دشمن وارد کرد به طوریکه در هیچ یک از جنگهای تاریخ اسلام چنین چیزی دیده نشده بود.  در روز عاشورا،گرچه 72 تا 100 نفر به شهادت رسیدند ولی همین تعداد قلیل به دلیل استناداتی که در ذیل خواهد آمد بلایی بزرگ بر سر شیعیان آل ابوسفیان در کوفه آوردند که در کوفه یک عزای عمومی برپا شد.پس از واقعه کربلا خانه‌ای در ((کوفه)) نبود، مگر آنکه از آن صدای نوحه و گریه بلند بود. منبع آمار این جدول کتاب منتهی الامال شیخ عباس قمی است و البته در دیگر کتب مقتل نیز آمارهایی با مختصر تفاوت ذکر شده است.در ضمن در اینجا به تلفات دشمن در دو جنگ دسته جمعی و همچنین تلفات ناشی از جنگ دیگر اصحاب با سپاه دشمن اشاره نشده است. ردیف صحابی تعداد مقتولین توضیحات 1 عبدالله بن عمیر بسیار   2 تیراندازان سپاه تعداد نامشخص   3 امام-مسلم بن عوسجه ابن حوزه تمیمی نفرین حضرت 4 اصحاب امام نامشخص جنگ عمومی اول 5 حر یزید بن سفیان و بیش از چهل نفر  دیگر   6 حر و زهیر نامشخص   7 بریر یزید بن معقل   8 وهب نوزده سوار و دوازده پیاده   9 عمیربن عبداللّه مَذْحِجى نامشخص   10 نافع بن هلال جَمَلى مزاحم بن حریث،دوازده نفر وبه روایتى هفتاد نفر   11 جنگ عمومی اول نامشخص   12 زهیر بن قَین اباعزّه   13 جنگ عمومی دوم نامشخص   14 حبیب شصت و دو تن   15 عُرْوَه غِفارىّ شصت نفر   16 زهیر یک صد و بیست تن   17 عابس فراوان ولی نامشخص   18 یزیدبن زیاد بَهْدَلى 95 تیرانداز زبردست 19 جَوْن مولى ابوذر غفارىّ 25   20 مادر جوانی از سپاه امام 2 نفر   21 غلام ترک امام حسین 70   22 علی اکبر(ع) 120 نفر در حمله اول و هشتاد نفر  در حمله دوم   23 عبداللّه بن مسلم بن عقیل 98   24 محمّد بن عبداللّه بن جعفر 10   25 عون بن عبداللّه بن جعفر سه تن سوار و هیجده تن از پیادگان   26 عبدالرحمن بن عقیل هفده تن   27 قاسم بن الحسن 35   28 حسن مُثَنى 17   29 حضرت ابوالفضل (ع) 80 نفر در آخرین حمله،تعدادی  نامشخص از صبح تا عصر در حملات متعدد   30 امام حسین(ع) 1950   جمع کل 2900  اگر بیلان عملکرد چهل نفر صحابی که در اینجا نامشان ذکر نشد و همچنین تلفات دو جنگ دسته جمعی نیز اشاره کنیم آمار تلفات به حدود 4000 نفر می رسد.البته در بعضی از ...

  • ماسون تعبیر دیگرآنتی کراست یا دجال اسلامی

    ماسون تعبیر دیگرآنتی کراست یا دجال اسلامی

    ماسون تعبیر امروزی دجال – نماد سازی و القای فرهنگی در NATO in cultural software  در این مقاله سعی شده است تا با استناد به شرایط امروزی نگاهی متفاوت از دجال یا نوعی برداشت نماد گونه و فرهنگی استنباط شود و تحلیلی متفاوت گونه از شرایط عصر ظهور ارائه گردد. دجال:  واژه المسیح الدجال (در عربی به معنی مسیح دروغین) ۴۰۰ سال پیش از اسلام از سریانی(زبان مردم ناصریه در زمان حضرت عسیی(ع) به عربی آورده شده ، که معادل یونانی آن antichristos و معادل فارسی آن ضد مسیح است. در روایات اسلامی دجال در آخرالزمان و پیش از قیام مهدی(عج) از شرق ظهور می‌کند. او در انجام با کارهای شگفت‌انگیز و معجزاتی عجیب جمع زیادی از مردم را می‌فریبد. دجال در اورشلیم (بیت المقدس امروزی) ادعای خدایی می کند و سرانجام پس از حکمرانی به مدت چهل روز یا چهل سال به دست عیسی مسیح یا مهدی(عج) یا هر دوی آنها به هلاکت می‌رسد. دجال در مسیحیت عبارت دجال در عهد جدید (کتاب عهد قدیم شامل تورات با هر بخش که سِفر (سکون در ف) نامیده میشود و کتاب عهد جدید شامل اناجیل 4 گانه است)  چندین بار تنها در رساله یوحنا آمده‌است. و مقصود کسی است که با مسیح مقاومت یا ضدیت می‌کند. و مدعی آن باشد که خود در جای مسیح است. در نامه اول یوحنا آمده‌است:دروغگو کیست جز آنکه مسیح بودن عیسی را انکار کند آن دجال است که پدر و پسر را انکار می‌نماید.باز در همان رساله آمده‌است: «شنیده‌اید که دجال می‌ آید الحال هم دجالان بسیار ظاهر شده‌اند و از این می‌دانم که ساعت آخر است.» در جای دیگر در همان رساله می‌گوید: «و هر روحی که عیسای مجسم شده را انکار کند از خدا نیست و اینست روح دجال که شنیده‌اید که او می آید و الان هم در جهان است.»(منظور نمادهای فراماسونی است که در عصر یوحنای اول باب شده بود) برخی از علمای مسیحی از جمله صاحب قاموس کتاب مقدس دجال را اسم عام می‌داند و به تصور وی مراد از دجال و دجالان کسانی هستند که مسیح را تکذیب کنند و این معنا از عبارات انجیل نیز استفاده می‌شود. همچنین گفته شده دجال یا ضد مسیح شخصی است که در آخر الزمان  قیام کرده و مسیح، رجعت  کرده او را از پای در خواهد آورد. توضیح:  نخستین دشمنی در تاریخ از زمانی آغاز شد که شیطان بر آدم سجده نکرد و از خدا تقاضای عمر جاویدان کرد تا همگان را گمراه سازد.شیطان از بی تجربگی آدم استفاده کرد و با دادن قسم دروغ به خدا ،آدم از آن میوه ممنوعه خورد.مورد بعدی قتل هابیل به دست قابیل بود که با وسوسه ی شیطان همراه بود و از آنجا نخستین اردوگاه حزب الشیطان درست شد. تا زمان حضرت نوح (ع) شیطان اکثریت انسان ها را از خط هدایت منحرف کرد.و با ساختن کشتی و آمدن توفان تمام ...

  • حق الناس

    یادمون باشه یه جاهایی فکر نکنیم زرنگی کردیم تا کارمون سریع تر راه بیوفته ... یادمون باشه خداوند از حق خودش میگذره ممکنه تمام گناهانت رو ببخشه اما از حق الناس نمیگذره پس خیلی حواسمون به کارهامون باشه .              در اینجا چون صاحب حق مردم اند ، رعایت و نادیده گرفتن آن ارتباط مستقیمی با بحث عدالت خداوند دارد. خداوندی كه یكی از صفاتش عادل بودن است و دینی كه یكی از اصولش عدل است .  آنكه اگر خدا از حق محض خود بگذرد از لطف اوست، اما در مورد حق الناس پای دیگری در میان است و اگر او نگذرد، بدون احقاق حق عدالت اجرا نشده است.« بابهره گیری ازسایت پنجره ای رو به خدای مهربان »

  • دعای قنوت امام رضا (علیه السلام) جهت اصلاح امر امام زمان

    از امام صادق روایت هست هر وقت یاد امام زمان غایبتان افتادید دستتان را بر سرتان گذارید و دعای فرج بخوانید ونیز عالم بزرگواری از شاگردان حضرت آیت ا... بهاادینی نقل میکرد:سال های بسیاری در قنوت سرور عزیزمان حضرت آیة الله بهاءالدینی(ره) دعاهای مرسوم را می شندیم و به آن ها عادت کرده بودیم مدتی بود نوع کلمات و عبارات ایشان تغییر یافته بود .ایشان هنگامی که دستان خود را در مقابل صورت می گرفتند. برای حضرت مهدی(روحی له الفداء)دعا می کردند:«اللّهم کن لولیک الحجة بن الحسن،صلواتک علیه و علی آبائه...» به علت کنجکاوی روزی که در محضر ایشان بودیم فرصت مناسبی پیدا کردیم و از ایشان در این باره پرسیدیم،در پاسخ ما معظم له به یک جمله بسنده کردند:«حضرت مهدی ارواحنافداه پیغام دادند در قنوت به من دعا کنید».دعای امام رضا برای ظهور امام زمان دعا برای آقای غریبمان را فراموش نکنیم دعای محبوب امام علیّ بن موسی الرضا(ع) ـ که روز جمعه را روز ظهور حضرت مهدی(ع) می‌داند ـ ، در یکی از بهترین لحظات نیایش خود یعنی قنوت نماز ظهر جمعه سرود بی‌قراری و انتظار سر می‌دهد و برای فرج و ظهور آن بزرگوار دعا می‌کند: « اَللّهُمَّ اَصْلِحْ عَبْدَ کَ وَ خَلیفَتَکَ، بِما اَصْلَحْتَ بِهِ اَنْبِیائَکَ وَ رُسُلَکَ، وَ حُفَّهُ بِمَلائِکَتِکَ، وَ اَیِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ مِنْ عِنْدِکَ، وَ اسْلُکْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً، یَحْفَظُونَهُ مِنْ کُلِّ سُوءٍ،وَ اَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ اَمْناً، یَعْبُدُ کَ لا یُشْرِکُ بِکَ شَیْئاً، وَ لاتَجْعَلْ لِاَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ عَلی وَ لِیِّکَ سُلْطاناً، وَ ائْذَنْ لَهُ فى جِهادِ عَدُوّ ِکَ وَعَدُوّ ِه، وَ اجْعَلْنی مِن اَنْصارِهِ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شیْ ءٍ قَدیر.»(1) بارالها، کار ظهور بندة شایسته و خلیفة راستینت (امام مهدی) را اصلاح فرما، همانگونه که کار پیامبر و فرستادگانت را اصلاح نمودی، و از فرشتگانت نگاهبانانی بر او بگمار، و از سوی خویش با «روح القدس» او را یاری و پشتیبانی فرما، دیده‌بانانی ازپیش رو و پشت‌سر همراه وی گردان، تا از هر بدی نگاهش دارند، ترس و هراس او را به امن و امان دگرگون ساز، که او تو را می پرستد و هیچ چیز را همتا و همانند تو نمی داند، پس برای هیچیک ازآفریدگانت برتری و چیرگی نسبت به «ولی» خودت قرار مده، و او را درجهاد با دشمنت و دشمنش اجازت فرما، و مرا از یاران او بشمارآور،که همانا تو بر هر کاری توانایی. با عنایت به مضــامین زیبای فوق، روشــن می‌گردد که امـام هشتم(ع) عــالی‌ترین و بلندترین زمزمه‌های محبّت را چگونه با سوز و از سر ...

  • اعتماد به نفس یا به خدا...

    اعتماد به نفس یا به خدا...

    بسیار شنیده و خوانده اید که «اعتماد به نفس» یکی از فضایل اخلاقی و رمز موفقیت انسان در فعالیت های فردی و تکاپوی اجتماعی اوست. چه بسیار مشاورانی که کلید درمان مراجعه کننده خود را در همین نکته دانسته و به او تأکید می کنند که در زندگی به خود اعتماد داشته باش تا بتوانی بر مشکلات پیش آمده فائق شوی. خلاصه نظر رایج بین کارشناسان علوم تربیتی و مشاوره در مورد اعتماد به نفس را می توان اینگونه نگاشت که: «اعتماد به نفس یک فضیلت اخلاقی مهم و موتور حرکتی انسان در زندگی فردی و اجتماعی اوست.» از این رو کتاب ها و مقالات فراوانی را می توان یافت که به ایجاد و تقویت چنین اعتمادی پرداخته و خواننده را به آن توصیه می کنند. ولی با مراجعه به منابع دینی و کتاب های اخلاقی و تربیتی که بر اساس آموزه های اسلامی نگاشته شده اند به نتیجه ای متفاوت با آنچه در بالا آمده است برمی خوریم که در نگاه اول بسیار تعجب برانگیز است و دلیل این شگفتی هم اعتماد و اعتقاد راسخی است که ما به آن گفته رایج داریم.      معیار فضیلت از منظر دین فضیلت، آن رفتار و یا خصلتی است که آموزه های اسلامی آن را فضیلت بداند و در مقابل رذیلت هم آن رفتار و یا خصلتی است که آموزه های اسلامی آن را به عنوان رذیلت معرفی کند. اعتماد به نفس فضیلت نیست. فضیلت آن چیزى است که خداى تعالى آن را فضیلت بداند، پس این که غربی ها مى‏گویند آدمى باید اعتماد به نفس داشته باشد و بعضى از نویسندگان ما نیز دنبال آنان را گرفته‏اند؛ حرف درستى نیست؛ چون دین خدا چنین چیزى را به عنوان فضیلت نمى‏شناسد و آنچه را که خداى تعالى در قرآن کریمش فضیلت دانسته، اعتماد به خدا و افتخار به بندگى اوست با مراجعه به مهم ترین منبع معارف دینی یعنی قرآن کریم روشن می شود که قرآن اعتماد به خود (نفس) را فضیلت نمی داند و آن را به عنوان یک ارزش اخلاقی نمی شناسد؛ آنچه را که قرآن فضیلت دانسته و به عنوان یک فضیلت اخلاقی معرفی می کند اعتماد به خداوند متعال و تکیه بر اوست.  بیان علامه طباطبایی(ره) و آیت الله جوادی آملی علامه طباطبایی(ره) این مفسر بزرگ قرآن کریم در تفسیر سترگ خود یعنی المیزان چنین می نویسد: فضیلت آن چیزى است که خداى تعالى آن را فضیلت بداند، پس این که غربی ها مى‏گویند آدمى باید اعتماد به نفس داشته باشد و بعضى از نویسندگان ما نیز دنبال آنان را گرفته‏اند؛ حرف درستى نیست؛ چون دین خدا چنین چیزى را به عنوان فضیلت نمى‏شناسد و آنچه را که خداى تعالى در قرآن کریمش فضیلت دانسته، اعتماد به خدا و افتخار به بندگى اوست. قرآن مى‏فرماید: «الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ ...

  • استغفار معجزه آسا

    بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ به نام خداوند بخشنده بخشايشگر اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلَّ ذَنْبٍ قَوِىَ عَلَيْهِ بَدَنىپروردگارا ! طلب بخشش مى‏كنم از هرگناهى كه در اثر سلامتى كه به من دادى بر آنبِعافِيَتِكَ، اَوْ نالَتْهُ قُدْرَتى بِفَضْلِ نِعْمَتِكَ، اَوْ بَسَطْتُگناه نيرو گرفتم و بوسيله نعمتهاى تو بر آن  گناه، توانمند شدم و يا در اثر فراوانىاِلَيْهِ يَدى بِسابِغِ رِزْقِكَ، اَوْ اِتَّكَلْتُ فيهِ عِنْدَ خَوْفىروزى به گناهان جرأت يافتم و به هنگام ترس از گناه به مهلتى كه به من داده بودىمِنْهُ عَلى اَناتِكَ اَوْ اِحْتَجَبْتُ فيهِ مِنَ النّاسِ بِسِتْرِكَ،تكيه زدم و يا در سايه پرده پوشى تو، گناهم را از مردم مخفى كردم اَوْ وَثِقْتُ مِنْ سَطْوَتِكَ عَلَىَّ فيهِ بِحِلْمِكَ، اَوْ عَوَّلْتُو از قهر و غضب تو، به حلم و بردبارى تو خاطرجمع شدم و بر كرم و بخشش تو فيهِ عَلى'كَرَمِ عَفْوِكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍدل بستم. پروردگارا ! طلب بخشش مى‏كنم از هر گناهى كه در امانت خويشخُنْتُ فيهِ اَمانَتى، اَوْ بَخَّسْتُ بِفِعْلِهِ نَفْسى، اَوْخيانت كردم و يا خود را در برابر گناه به اندك لذت نفسانى فروختماِحْتَطَبْتُ بِهِ عَلى بَدَنى، اَوْ قَدَّمْتُ فيهِ لَذَّتى، اَوْو يا بدن  خود را هيزم آتش دوزخ ساختم و يا لذتهاى نفسانى خود را بر اوامر مقدّماثَرْتُ فيهِ شَهْوَتى، اَوْ سَعَيْتُ فيهِ لِغَيْرى، اَوْداشتم يا شهوت خود را بر رضاى تو ترجيح دادم و يا بخاطر ديگران كوشيدماِسْتَغْوَيْتُ‏اِلَيْهِ مَنْ تَبَعَنى اَوْ كايَدْتُ فيهِ مَنْ مَنَعَنى،و يا دنباله روندگان خود را گمراه ساختم يا آن  ممانعت كنندگان خود را فريب دادماَوْ قَهَرْتُ عَلَيْهِ مَنْ عادانى، اَوْ غَلَبْتُ عَلَيْهِ بِفَضْلِو يا خوار كردم آنكه با من دشمنى كرد و با انواع مكر و حيله به دشمنانم چيره شدمحيلَتى، اَوْ اَحَلْتُ عَلَيْكَ مَوْلاىَ، فَلَمْ تَغْلِبْنى عَلىو با تو نيز از در مكر و حيله بر آمدم ولى مرا دچار غضب خود نساختىفِعْلى، اِذْ كُنْتَ كارِهالِمَعْصِيَتى فَحَلُمْتَ عَنّى، لكِنْآنگاه كه از گناهانم ناراحت بودى، بردبارى نمودى. آرى! سَبَقَ عِلْمُكَ فِىَّ بِفِعْلى ذلِكَ، لَمْ‏تُدْخِلْنى يارَبِّ فيهِاز روز ازل از گناهانم آگاه بودى و اين آگاهى تو مرا به گناه مجبور نساختجبْرا، وَلَمْ‏تَحْمِلْنى عَلَيْهِ قَهْرا، وَلَمْ‏تَظْلِمْنى فيهِ شَيْئاو به زور بر من اين گناهان را تحميل نكرد و بر من ستم روا نداشتىفَاَستَغْفِرُكَ لَهُ وَلِجَميعِ ذُنُوبى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَاز ...

  • چند برای منجیتان هزینه کرده اید؟

    چند برای منجیتان هزینه کرده اید؟

    بر اساس تفاسیرتورات موسى بن مایمون یهود معتقد است خداوند به قوم یهود فرمان داده است که در پى آمدن روز کیپور معبد سلیمان را در کوه سینا بنا کنند و این فرمان یکى از ۶۱۳ میتزاویى (Mitzvot) است که بنى‏اسراییل دائما متعهد به انجام آن است.برپایه تفسیر موسى بن [فیلسوف و تئولوژیست یهودى]. آفریدگار به قوم یهود دستور داده است که مکانى را به منظور خدمت به او بنا کنند و در آنجا قربانیهاى خویش را پیشکش کنند و سه بار در سال مراسم جشن و زیارت در آن مکان برپا کنند.معبد شامل اجزاء و اشیاء و جزییات فراوانى مانند شمعدان طلا، میز، قربانگاه و… است و تمامى این اشیاء از اجزاء ذاتى معبد به حساب مى‏آیند.مشروح نقشه معبد و اشیاء و لوازم آن در رساله میدوت، در تلمود شرح داده شده است. براساس تعالیم موسى بن، دستور ساخت معبد، فرمانى ابدى است که نسل به نسل ملزم به انجام آن هستند و اشیاء و ملحقات آن جزء ثابت معبد هستند و مى‏بایست به آن بازگردانده شوند.مسیحا و معبد سلیمانیهود معتقد است که مسیحا هنوز ظهور نکرده است و عیسى، مسیحى که مسیحیان معتقد بدانند، پیامبرى دروغین بوده و مسیحا در پى احداث سومین معبد سلیمان ظهور مى‏کند و احداث معبد سلیمان از مقدمات ظهور اوست.براساس تعالیم تلمود، مسیحا از خاندان سلطنتى داوود است و امت مشرکین (مسیحیان، مسلمانان و…) به‏ وسیله او نابود می‏شوند و بنی ‏اسراییل به قدرت جهانى می‏رسد. یهودیان معتقدند، همانگونه که سلیمان نبى(ع) توبه مشرکین را به این دلیل که براى برخوردارى از نعمات سلطنت سلیمان ایمان آورده بودند، نپذیرفت، پس از ظهور مسیحا، نیز توبه غیر یهودیان پذیرفته نمی شود.پس از ظهور مسیحا و تثبیت حکومت جهانى یهود، اورشلیم بطور شگفت‏ انگیزى بازسازى می‏شود و از سطح کنونى به ارتفاع ۱۰ فرسنگ بالا رفته و از هر سو باز خواهد بود. و تا دروازه‏هاى دمشق گسترش خواهد یافت. معبد در جلال و عظمت خود نوسازى می ‏شود و ظروف مقدس و خیمه اجتماع بازگردانده می ‏شود.از جمله اشیایى که قبلاً در معبد سلیمان بوده است، صندوق میثاق است(در قرآن اشاره به آیه 248 بقره دارد اين صندوق به فرمان حضرت موسي علیه السلام ساخته شده بود و علاوه بر دو لوح سنگي، كاسه ‏اي از "منّ "- همان غذاي آسماني كه در آيه ي 160 سوره ي مباركه اعراف از آن ياد شده است - نيز در آن قرار داده بودند تا اينكه فلسطيني‌‌ها به يهوديان تاختند و بر آنها مسلّط شدند و "صندوق عهد" را از ايشان گرفتند. بعد از آن حضرت داود علیه السلام، جالوت، پادشاه فلسطيني‌ها را كشت و "صندوق عهد" را به يهوديان باز گرداند و اين صندوق تا زمان حضرت سليمان ...

  • الگوی سبک زندگی کیست ؟؟؟

    الگوی سبک زندگی کیست ؟؟؟

      باربی تنها یک عروسک نیست بلکه یک سلاح کارآمد در صحنه جنگ فرهنگی است که برای صدور سبک زندگی آمریکایی در جهت حیا زدایی و افساد دختران و زنان به کار گرفته شده است. باربی انتحاری: باربی این بار در نقش سیاسی ظاهر شده و می کوشد با تمسخر ارزش های والای اسلامی،شهادت طلبی را به مثابه امری غیر منطقی و منفور جلوه دهد. ((باربی انتحاری و شهادت طلب که پس از فریاد الله اکبر با فشردن ضامن کمربند انفجاریش منفجر می شود به طور غیر مستقیم تلاش می کند تا فرهنگ شهادت طلبی یا تنها سلاح پیروزی بی رقیب مسلمانان را در میان کودکان به تمسخر بگیرد))   مکانیزم تربیتی عروس باربی: در روش های تعلیم وتربیت مهمترین بحث الگو سازی است.بر خلاف ظاهر عروسک باربی که تداعی کننده یک چهره معصوم وکودکانه است،یک زن بیست ساله آمریکایی با تمام مشخصات اندامی آن است که با دقت طراحی شده است و با حضور تصاویرش اکثر مایحتاج و ملزومات ضروری کودکان ونوجوانان از قبیل لوازم التحریر،کیف،کفش،شکلات ها،ظروف البسه،ساعت،وسایل شخصی و.....خریداران باربی با خرید یک عروسک کارشان تمام نشده بلکه مجبورند تمام وسایل آن از قبیل لباس خواب،وسایل حمام،مایوی شنا،لباس مهمانی،وسایل آرایش و...چیز های دیگر.بدیهی است که کودکان وقتی بزرگتر می شوند در موقع خرید لباسو کیف وکفش و سلیقه ی آنها غربی و بر طبق مد ولباس باربی خواهد شد.   تاثیرات مخرب باربی: 1-بلوغ زودرس 2-سو تغذیه 3-مصرف گرایی وتجمل 4-تغییر ذائقه کودکان 5-ارتباط با جنس مخالف 6-عادی سازی بی عفتی و...   منبع:بچه شیعه منتظر

  • حرف های درمورد حضرت ابوالفضل العباس (عليه السلام)

        حضرت ، اين نكته را هنگامى كه دست راستش (كه منبع خير و بركت بود) از تن جدا شد باخواندن اين رجز بيان كرد: به خدا سوگند! اگر دست راستم راقطع كنيد، من همچنان از دينم و امامِ درست باورم ، حمايت خواهم كرد كنيه ها به حضرت عباس ، اين كنيه ها راداده بودند:1 ابوالفضل : از آنجا كه حضرت رافرزندى به نام(فضل)بود، او را به))ابوالفضل((كنيه داده بودند. شاعرى درسوگ ايشان مى گويد: ((اى ابوالفضل ! اى بنيانگذار فضيلت وخويشتندارى/فضيلت  جز تو را به پدرىنپذيرفت.اين كنيه با حقيقتوجودى حضرت هماهنگ است و او اگر به فرض ‍ فرزندى به نام فضل نداشت ، باز به راستىابوالفضل (منبع فضيلت ) بود و سرچشمه جوشان هر فضيلتى به شمار مى رفت ؛ زيرا درزندگى خود با تمام هستى به دفاع از فضايل و ارزشها پرداخت و خون پاكش را در راه خدابخشيد.حضرت پس از شهادت ، پناهگاه دردمندان شد و هركس با ضميرى صاف او را نزدخداوند شفيع قرار داد، پروردگار رنج و اندوهش را برطرف ساخت .2 ابوالقاسم : حضرت را فرزند ديگرى بود به نام قاسم، لذا ايشان راابوالقاسمكنيه داده بودند. برخى از مورخانمعتقدند قاسم همراه پدر و در راه دفاع از ريحانه رسول اكرم در سرزمين كربلا بهشهادت رسيد و پدر، او را در راه خدا فدا كرد.القاب معمولاً القاب ، ويژگيهاى نيك و بد آدمى را مشخص مى سازد و هر كس ‍ را بر اساس خصوصيتى كه دارد لقبى مى دهند. ابوالفضل را نيز به سبب داشتن صفات والاو گرايشهاى عميق اسلامى ، لقبهايى داده اند، از آن جمله :1قمر بنى هاشم : حضرت عباس با رخسار نيكو و تلا لؤ چهره ، يكى از آياتكمال و جمال به شمار مى رفت ، لذا او را قمر بنى هاشم لقب داده بودند. در حقيقت نهتنها قمر خاندان گرامى علوى بود، بلكه قمرى درخشان در جهان اسلام به شمار مى رفت كهبر راه شهادت پرتو افشانى مى كرد و مقاصد آن را براى همه مسلمانان آشكار مىنمود.2 سقّا:از بزرگترين و بهترين القاب حضرتكه بيش از ديگر القاب مورد علاقه اش بود،سقّامى باشد. پس از بستن راه آب رسانى به تشنگان اهل بيت ( عليهمالسّلام ) به وسيله نيروهاى فرزند مرجانه ، جنايتكار و تروريست ، جهت از پا درآوردنفرزندان رسول خدا( صلّى اللّه عليه و آله ) قهرمان اسلام ، بارها صفوف دشمن راشكافت و خود را به فرات رساند و تشنگان اهل بيت و اصحاب امام را سيراب ساخت كهتفصيل آن را هنگام گزارش شهادت حضرت بيان خواهيم كرد.3 قهرمان علقمى: ((علقمى))نامرودى بود كه حضرت بر كناره آن به شهات رسيد و به وسيله صفوف به هم فشرده سپاه فرزندمرجانه ، محافظت مى شد تا كسى از ياران حضرت اباعبداللّه را ياراى دستيابى به آبنباشد و همراهان امام و اهل بيت ايشان تشنه بمانند. حضرت عباس با عزمى نيرومند وقهرمانى ...