بازاریابی بیمه
بازاریابی بیمه
یکی از خوانندگان عزیز سئوالی را مطرح نموده بودند که با توجه به اینکه این سئوال و نکات مربوط به بازاریابی سئوال بسیاری از دوستان بوده، سعی میکنم در این پست ضمن پاسخ به سئوال ایشان به ذکر پارهای از نکات مربوط به بازاریابی بیمه بپردازم: <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> سئوال: به نظر شما بازاریاب بیمه، خانم باشد بهتر است یا آقا؟ یا بسته به نوع بیمه و نوع بازار متفاوت است؟ لطفاً با دلیل برایم توضیح دهید. در پاسخ باید عرض نمایم که بنده اعتقاد چندانی به تفاوت بین زن و مرد در عرصه بازاریابی بیمه ندارم بلکه هر کدام با داشتن مشخصات اولیه و مورد نیاز یک بازاریاب، مطالعه و به روز بودن اطلاعات و دانش بیمهای و آگاهی به تکنیکهای بازاریابی و فنون مذاکره میتوانند در امر بازاریابی موفق باشند. البته شاید مواردی نظیر نوع بیمه و یا بازار که اشاره فرمودید در این خصوص تاثیرگذار باشند، به عنوان مثال در خصوص بیمههای مهندسی و مسئولیت در صورتی که نیاز به مراجعه به سایتها و کارگاههای ساختمانی و عمرانی باشد و یا در برخی صنایع نظیر ریختهگری، نفت و گاز و پتروشیمی که فرد بازاریاب میبایست حضوری فعال در محل این صنایع داشته باشد، شاید مساله بازاریابی برای خانمها اندکی مشکل باشد، اما این تفاوتها آنچنان محسوس نیست به نحوی که در این عرصهها نیز خانمهای بازاریاب موفق بسیارند. برای تکمیل گفتههایم سعی میکنم پارهای از مشخصات اولیه مورد نیاز فرد بازاریاب و نکاتی که وی میبایست در نظر داشته باشد را به شرح ذیل ذکر نمایم. مشخصات اولیه مورد نیاز فرد بازاریاب و نکاتی که وی میبایست در نظر داشته باشد: 1. مشخصات ظاهری و فردی 1.1. آراستگی ظاهر 1.2. نظم و وقتشناسی 1.3. صبر و شکیبائی 2. دانش عمومی 2.1. روابط عمومی قوی 2.2. آگاهی از علم روانشناسی 2.3. آگاهی از علم سخنوری و آشنائی فنون مذاکره 2.4. اطلاعات عمومی قوی 3. دانش فنی 3.1. اشراف کامل به بیمهنامههایی که عرضه مینماید 3.2. مطالعه مستمر پیرامون مسائل بیمه و بروز بودن دانش بیمهای 4. نکاتی که میبایست در اجرای بازاریابی در نظر گرفت 4.1. انتقال کامل اطلاعات مربوط به بیمهنامه به بیمهگذار (نقاط ضعف و قوت، مزایا، محدودیتها و استثنائات) 4.2. جمعآوری اطلاعات و کسب پیششناخت نسبت به بیمهگذار پیش از رو در رو قرار گرفتن با وی 4.3. برقراری ارتباط صحیح با بیمهگذار سپس فرد میبایست با در نظر گرفتن و شناسائی بازار هدف، نسبت به تدوین استراتژی و سناریوهای مختلف برای دستیابی به هدف اهتمام ورزیده و سپس با ...
اصول بازاريابي در بيمه هاي عمر و سرمایه گذاری
تبلیغات و بازاریابی.استاد نثائی
تبلیغات و بازاریابی شرکتها به منظور برقراری و حفظ تماس با مشتریان خود از روشهای متنوع و گوناگونی استفاده میکنند. تبلیغات روزنامه ای و تلویزیونی، اسپانسر شدن، روابط عمومی، بازاریابی تلفنی، بیلبردها، کوپنهای تخفیف از جمله روشهای ارتباطی بازاریابی میباشند. هر روز در معرض بیش از صدها پیام تبلیغاتی قرار داریم که همه آنها را تبلیغات مینامیم. در گذشته به تمام فعالیتهایی که به نحوی مشتری یا مخاطب را تحت تاثیر قرار میداد تبلیغات میگفتند. (تبلیغات = Advertising) امام به تدریج شرکتها از روشهایی برای معرفی کالای خود استفاده میکنند که شامل ارائه (معرفی) حضوری کالاها به مشتریان میباشد. به همین دلیل واژه ترویج فروش (Promotion) در ادبیات تجاری متدوال گردید. در سالهای اخیر به همه فعالیتهایی که شرکتها در جهت تحت تاثیر قرار دادن مخاطب، معرفی کالا و یا تغییر نگرشها استفاده میکنند ارتباطات بازاریابی گفته میشود.(Marketing communication) هروقت میخواهید یک جنس را معرفی کنید باید (Product launch) (رونمایی کالا) کرد. (مهم) ارتباطات بازاریابی از اجزای مختلفی همانند تبلیغات، پیشبرد فروش، روابط عمومی، فروش حضوری، بازاریابی مستقیم و بسته بندی تشکیل شده است.(مهم) هریک از این اجزا با توجه به صنعت، نوع کالا و شرایط بازار کاربردهای گوناگونی دارند. تعاریف اجزای آمیخته ارتباطات بازاریابی آمیخته ارتباطات بازاریابی شامل عناصر شش گانه زیر میشود: 1. تبلیغات: هرگونه ارائه و معرفی غیرشخصی ایده ها، کالاها خدمات که توسط یک واحد تبلیغاتی انجام شود و مستلزم پرداخت هزینه باشد تبلیغات غیرشخصی نام دارد و به طور عمده شامل رسانه هایی با پوشش فراگیر مانند: رادیو، تلویزیون، روزنامه ها و... میشود. (غیرشخصی و رسانه های فراگیر) 2. پیشبرد فروش: محرکهای کوتاه مدتی هستند که برای تشویق خرید و فروش کالاها و خدمات به کار میروند. (کوتاه مدت و تشویق) 3. روابط عمومی (PR): ایجاد مناسبتهای مطلوب با جوامع مختلفی است که با شرکت سر و کار دارند. ایجاد (تصویر ذهنی کلی مطلوب و برخورد مناسب) یا برطرف کردن مسائل، شایعه ها، روایات و وقایع نامطلوب در حوزه وظایف روابط عمومی است. 4. فروشندگی شخصی (حضوری): معرفی شفاهی کالاها و خدمات است که به صورت مذاکره با یک یا چند خریدار احتمالی به قصد فروش محصول انجام میشود. 5. بازاریابی مستقیم: فروش با کاتالوگ، ایمیل، تلفن، فکس، پست و... 6. بسته بندی/نقطه فروش: (POP)(Point of purchase) یا (POS) (Point of selling) تهیه و طراحی تابلو و ویترینها و قفسه های زیبا برای معرفی کالا همان مفهوم نقطه فروش است. بسته بندی نیز به سبب ارتباطی که از راه رنگ، اندازه و ابعاد خود با مشتری ایجاد میکند ...
آشنایی با پوشش های بیمه
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA تأسیس شرکتهای بیمه ایران (دولتی) 1314 البرز 1338 البرز 1338 دانا (تخصصی بیمه زندگی (اشخاص)) سال 1359 بیمههای خصوصی ملی و اقدام شدند (به دولتی تبدیل شدند). و تبدیل به 4 شرکت ایران، آسیا، البرز و دانا. سال 1365 شرکتها بر اساس قانون رسماً دولتی شدند. کسانی که سهام داشتند سهامشان سوخت شد. قبل از انقلاب 17 شرکت فعال بیمهای در ایران داشتیم. بیمه مرکزی سال 1350 افتتاح شد. فلسفه وجودیش نظارت بر شرکتهای بیمهای بود. نظارت مالی و نظارت فنی بیمه اختیاری: براساس ظرفیت نگهداری بین شرکتها تقسیم میشود. بر اساس دلخواه 1) نظارت مالی: تعیین حق بیمه بر اساس ریسک بیمه اموال 20% بیمه اشخاص 40% ظرفیت نگهداری: هر شرکتی میتواند تا حدی که بیمه مرکزی تعیین میکند یک ریسک را بردارد. درصدی از ذخیره فنی و سرمایه شرکت تعیین میشود. صندوق تأمین خسارت بدنی 5% حق بیمه شخص ثالث توانگری مالی: مدافع بیمهگذار است. به عنوان یک نهاد ناظر دولتی یک مسئولیت برعهده دارد. بیمه مرکزی 20% میگیرد و در خسارت اموال پرداخت خسارت میکند و مشارکت میکند. بیمه مرکزی 40% میگیرد و در خسارت اشخاص پرداخت خسارت میکند و مشارکت میکند. 2) بیمه اتکایی اختیاری قبولی و واگذاری قبولی: من از شرکتهای دیگر سهم برمیدارم ریسک را میپذیرم. واگذاری: کاری را که گرفتهام واگذار میکنیم بین شرکتهای دیگر. مثلاً بیمه ایران هر ریسکی را تا 340 میلیارد تومان نگه میدارد. بر اساس توانگری مالی مثلاً بیمه آسیا هر ریسکی را تا 98 میلیارد تومان نگه میدارد. بر اساس توانگری مالی ذخیره را در حسابها نگهداری میکنیم. ذخایر فنی در حسابها نگهداری میشود و به بیمه مرکزی چیزی نمیدهند. 2- نظارت فنی: بخش تعیین حق بیمه و تعیین خسارت قبلاً نظارت تعرفهای بود بعد از آمدن شرکتهای خصوصی به صورت رقابتی است. بازار آزاد یا رقابت کامل بینهایت تولید کننده و بینهایت خریدار وجود دارد. پس بازار رقابتی نیست. بازار بر اساس رهبری قیمت است و اگر این گونه ادامه داشته باشد باعث رکود میشود. هر دو نظارت برای پایداری و ماندگاری بیمهها است. نظارت مالی: اعضاء هیئت مدیره و مدیرعامل باید توسط بیمه مرکزی تأیید شوند. نظارت فنی: همه مدیران فنی باید صلاحیتشان احراز شود توسط معاونت نظارت بیمه مرکزی. یک نهاد ناظر با قدرت بالا و پشتوانه دولت. بیمه باعث میشود یک بار مالی از روی دوش دولت برداشته شود. بیمه نامه مسئولیت مدنی دارندگان وسائط نقلیه اجباری ...
مشتری مداری چیست ؟؟
وقتی که به او توصیه کردم تا برای موفقیت بیشتر در زمینه کاری که می کند، مشتری مداری کند، ترسید! تعجب کرد! و من هم از ترس و تعجب او هم ترسیدم و هم تعجب کردم.نمی دانستم چرا او چنین واکنشی را نشان داد. از او خواستم تا ذهنیت خودش را درباره مشتری مداری برای ام بگوید. و وقتی که در باره مشتری مداری از نظر خودش برای ام توضیح داد، به او حق دادم که هم بترسد و هم تعجب کند از چنین پیشنهادی.مشتری مداری از نظر او صرف هزینه، زمان و انرژی بیشتر برای مشتریان و در نتیجه کسب سود کمتر بود. بهتر است که من بمیرم و هیچ وقت چنین پیشنهادی به کسی نکنم.آیا واقعاً مشتری مداری به همین مفهوم است که او گفت؟ آیا واقعاً مشتری مداری به معنای هزینه بیشتر و سود کمتر است؟ اگر چنین است پس چرا در قاب راهکارهای بازاریابی جای گرفته است؟ همه این سؤالات را از او پرسیدم. شما چگونه فکر می کنید؟ من احتمال می دهم که خیلی از مدیران و فعالان عرصه کسب و کار در ایران ذهنیتی نزدیک به ذهنیت او داشته باشند. مشتری مداری از نظر خیلی ها تنها یک شعار زیباست. تنها یک ضرورت است که برای خیلی ها صادقانه نیست. از نظر خیلی ها مشتری مداری خیلی شانه به شانه دروغ و تملق است.اینکه مشتری مداری از کجا درآمده و به این طرف و آن طرف هم پخش و گسترده شده است، در نوع خودش موضوع جالبی است. مهمترین مسئله این است که مفهوم مشتری مداری در زمانی ایجاد شده است که کمبود مشتری وجود نداشته است.مشتری مداری قبل از اینکه مفهومی سودگرا باشد، یک ضرورت انسانی است. مشتری کیست؟ کسی به غیر از من و شما که مدام جای مان را با هم عوض می کنیم؟ پس، آیا من و شما به احترام و توجه نیاز نداریم؟مشتری مداری به معنای در خدمت مشتری بودن است. چیزی غیر از این نیست. نمی دانم عده ای که این مفهوم را هزینه بر می دانند، کسب و کارشان را چیزی به غیر از خدمت به مشتری می دانند؟ تنها دعوا بر سر چگونه خدمت کردن است و بس. غیر از این است؟بعضی ها فکر می کنند که مشتری مداری «رو دادن» به مشتری است. تعجب می کنم!!! این چه ادبیاتی است که خیلی از ما برای اش می میریم؟ چرا فکر می کنیم احترام گزاردن به مشتری به معنای تملق گفتن و پاچه خواری است؟ چرا دوست داریم به جای لبخند زدن به هم اخم کنیم؟ چرا از محبت کردن به مشتری می ترسیم؟ مگر مشتری از فضا آمده است؟ مگر کسی به غیر از من و شماست؟یک مشکل دیگر این است که بعضی ها فکر می کنند مشتری مداری فقط مخصوص کسانی است که مشتری اند. یعنی دقیقاً مشتریان قطعی و نه احتمالی. مثلاً تا زمانی که احتمال بدهند مشتری شان هستی به تو احترام می گذارند و اگر از آنها چیزی نخری، عصبانی می شوند و آماده هر نوع ...
فنون فروش
۳) نگرش فروش: اساس نگرش فروش بر این است که مردم کالا را نمی خرند باید به آنها فروخت. این نگرش برای برخی از کالاها کارایی دارد. مثل: سنگ قبر، بیمه عمر، کپسول آتشنشانی، دایرة المعارف کالاهایی است که مردم نمیخرند زیرا دوست ندارند به آن فکر کنند، چون فکر میکنند دنبالش هم نمیروند. ابزار این نگرش ۲ مورد است: ۱) فروشندگان سمج ۲)بمباران تبلیغاتی نکته منفی این نگرش: اگر حتی موفق به فروش کالا بشویم، این فروش اجباری پیامدهای منفی برای شرکت در بر دارد. اولین پیامد منفی: وقتی یک فروش اجباری صورت پذیرد مشتری ناراضی خواهد بود و اجساس رضایت ندارد و خود را متضرر میداند. (زیاندیده میبیند) با این کار ما تولید مشتری ناراشی میکنیم و نتیجه آن عدم تکرار خرید است. اگر نگاه شرکت، نگاه کوتاه مدت به مشتری باشد نگرش مناسبی است ولی اگر فکر کنیم که این نگاه، یک نگاه بلند مدت به مشتری است کاملاً در اشتباه هستیم. دومین پیامد منفی: تحقیقات ثابت کرده است هر مشتری راضی رضایت خود از خرید کالایی را میانگین به ۳ نفر می گوید. اما مشتری ناراضی، نارضایتی خود را به ۱۱ نفر بازگو میکند. (تبلیغات دهان به دهان منفی) بهترین تبلیغات و اثرگذارترین تبلیغ تبلیغات دهان به دهان است یک مشتری ناراضی به ۱۱ نفر بدگویی شرکت را میکند که بسیار تاثیرگذار است. با این اتفاق ما مشتریان بالقوه خود را از دست میدهیم. ۴) نگرش بازاریابی: نگرش این فلسفه بر این است که برای راضی نگه داشتن مشتری میبایست نیاز مشتری را برآورده کرد. فسلفه بازاریابی چند هدف را دنبال میکند. اهداف بازاریابی: ۱. به حداکثر رساندن رضایت مشتری ۲. به حداکثر رساندن حق انتخاب مشترین ۳. به حداکثر رساندن کیفیت زندگی ۴. به حداکثر رساندن مصرف گرایی (گردش تولید را بیشتر میکند) ۵) نگرش بازاریابی اجتماعی: نیاز مشتری را برآورده میکند حتی نیاز غیر مشتریان را نیز برآورده میکند. بازاریابی اجتماعی اعتقاد به یک مثلث دارد با ۳ راس ۱. شرکت ۲. مشتری ۳. جامعه باید طوری باشد که منافع هر ۳ راس مثلث رعایت شود. کاملترین نگرش نگرش بازاریابی اجتماعی است
نقش واهميت مشتري مداري در بازاريابي وفروش بيمه 1
عنوان: نقش واهميت مشتري مداري در بازاريابي وفروش بيمه * محمد علي بخشي زاده مقدمه: صنعت بیمه کشور به سرعت بسوی خصوصی سازی و آزادسازی گام برداشته است بطوری که تاکنون شاهد فعالیت 23شرکت به ثبت رسیده وفعال درزمینه بیمه های بازرگانی درایران هستیم ،لذابیمه گران هرروز با رقابتی فزاینده تراز قبل مواجهند ومسلما آینده ازآن بیمه گرانی خواهد بودکه بتوانند روشهای سنتی فروش را با واقعیتها ومهارتهای بازاریابی وفروشندگی حرفه ای خدمات بیمه ای ورعايت كليه اصول مشتري مداري جایگزین نمایند. درفروش بيمه نامه، هدف برقراري ارتباط با مشتري ومتقاعد ساختن وي براي خريدبيمه نامه به شيوه اي هرچه موثرتر مي باشد.جهت نيل به اين هدف بايد شناخت كاملي از مشتري ونياز وي داشته باشيم.اين موضوع فقط دربازارمصداق ندارد،حتي درمحيط خانوادگي ودرارتباط با همسروفرزندان نيز وجود دارد.زماني آرامش بيشتروزندگي بهتري خواهيم داشت كه شناخت كاملي از روحيات،شخصيت،خواسته ها ونيازهاي همسروفرزندانمان داشته باشيم زماني ميتوانيم فرزند خود را درمحيط خانواده حفظ كنيم كه آنچه را با سن وموقعيت فرزندمان نيازاست بهترازديگران تامين كنيم وبراي تامين اين نيازها وحفظ فرزند لازم است ارتباطي نزديك وهميشگي وصميمانه با وي داشته باشيم. امروزه مشتريان حرف اول را در سازمانها و شرکتها مي زنند وهمه درپي جذب و حفظ آنها در برابررقباي خود هستند و با اين مشكل مواجه ميشوند كه مشتريان، بسيار قدرتمند، باهوش و دست نيافتني شده اند و اين درحالي است كه رقابت بين شركتها براي جلب اين چنين مشترياني بسيار سخت و طاقت فرسا خواهدبود.حال بايد دانست كه بازاريابي درعصرحاضر براي رفع اين مشكل چه راه حلي خواهد انديشيد واینجاست که نیاز به بازاریابان و فروشندگان حرفه ای هرروز ملموس تروآشکارترمی شود. دراين مقاله سعي گرديده است تابه اصل مشتري مداري درصنعت بيمه وراهكارهاي شناخت ،جذب وحفظ بيمه گذاران وارائه تكنيكهاي كاربردي مربوطه پرداخته شود.امیداست بتوانیم به سهم خودگامی درجهت تحقق اهداف والای بیمه که همانا آرامش،آسایش، پیشرفت وشکوفایی امروزو فردای جامعه است برداریم. شناسايي نيازها وانتظارات مشتريان يكي ازويژگي هاي خاص ومهم فروشندگان حرفه اي بيمه شناخت نيازهاي بيمه گذاران است چراكه او ميبايست ابتدا بداند كه بيمه گذارش چه مي خواهد وسعي مي كند با شناسايي نيازهاي مشتري وتكميل تصوير ذهني او،نكاتي را كه براي اوبهتراست وبه آنها نياز دارد بيشترتكراركند. دربازاریابی حرفه ای تاثیرگذاری مثبت درایجاد، حفظ و گسترش ارتباطات افراد بسیار مهم است. بدون ...
سؤالات اطلاعات بهداشت عمومی و درمان - استاد نیکوفر
1- خانواده را تعریف نموده و انواع آن را نام ببرید؟ خانواده به منزله یک واحد اجتماعی است که شامل یک زوج متاهل و فرزندانشان است و در خانه ای در کنار هم زندگی میکنند. انواع: خانواده متلاشی – خانواده متزلزل – خانواده متعادل – خانواده متعالی 2- مرکز جراحی محدود به چه مؤسسه ای اطلاق می گردد و وظایف آنچیست؟ مرکز جراحی محدود به موسسه ای اطلاق میگردد که بیمار پس از جراحی و اتمام آن مراقبتهای بیهوشی قابل ترخیص باشد. 3- تقسیم بندی جمعیت ها براساس قلمرو زندگی را بیان و به اختصار توضیح دهید؟ 1- جمعیت مقیم: تمام کسانی را شامل است که تابعیت کشوری را دارند و یا اهل منطقه ای هستند. صرف نظر از این که هنگام سرشماری در محل حضور داشته باشند یا نداشته باشند. 2- جمعیت واقعی (سرشماری شده): صرفاً کسانی را شامل می شود که در هنگام سرشماری در محل حضور داشته باشند و مورد شمارش قرار گیرند. 4- تراکم جمعیت را تعریف و انواع آن را به اختصار توضیح دهید؟ تعداد افرادی که در زمان خاصی در واحد خاصی از سطح مثلاً کیلومتر مربع زندگی می کنند. الف: تراکم حسابی: رابطه بین وسعت کمی منطقه و جمعیت آن یا به عبارتی نسبت تعداد جمعیت به واحد خاک ب: تراکم زیستی: رابطه میان وسعت زمین های زیر کشت یا قابل کشت یک منطقه با جمعیت آن یا به عبارتی نسبت تعداد جمعیت در واحد زمین زراعی. ج: تراکم اقتصادی: رابطه میان تعداد جمعیت یک منطقه با منابع اقتصادی یا مجموع وسایلی که انسان ها برای ادامه زندگی از آن برخوردارند. د: تراکم شهری: رابطه میان جمعیت و وسعت شهری که از تقسیم جمعیت شهر به مساحت آن بر حسب هکتار بدست می آید. 5- وقایع دموگرافیک یا حرکات جمعیت را نام برده و به اختصار توضیح دهید؟ 1.مرگ و میر: مرگ انسان ها از لحظه تولد و حتی پیش از آن شروع می شود و با گذشت زمان قابلیت میرایی رو به افزایش می رود. 2.تولد و باروری 3.ازدواج و طلاق 4.مهاجرت 6- موضوع بیمه در بیمه های درمان تکمیلی را بیان و به اختصار در مورد دوره انتظار و فرانشیز توضیح دهید؟ پرداخت هزينه هاي بيمارستاني و جراحي ناشي از بيماري و حوادث احتمالي و سایر پوشش های اضافی درمانی طبق شرايط بيمه نامه تعهد مي شود.دوره انتظار: مدت زماني است كه درطول آن بيمه گر تعهدي به جبران خسارت ندارد. فرانشيز: سهم بيمه شده يا بيمه گذار از خسارت قابل پرداخت است كه ميزان آن درشرايط خصوصی بیمه نامه تعیین می شود. 7- مواردی را که جهت ارزیابی میزان ریسک بیمه های درمان تکمیلی مورد توجه قرار می گیرد را بیان نمایید؟ اطلاعاتی نظیر نوع فعالیت بیمه گذار ، تعداد کل کارکنان ، تعداد کارکنان متقاضی پوشش ...
بازاریابی بیمه
بازاریابی بیمهسئوال: به نظر شما بازاریاب بیمه، خانم باشد بهتر است یا آقا؟ یا بسته به نوع بیمه و نوع بازار متفاوت است؟ لطفاً با دلیل برایم توضیح دهید.در پاسخ باید عرض نمایم که بنده اعتقاد چندانی به تفاوت بین زن و مرد در عرصه بازاریابی بیمه ندارم بلکه هر کدام با داشتن مشخصات اولیه و مورد نیاز یک بازاریاب، مطالعه و به روز بودن اطلاعات و دانش بیمهای و آگاهی به تکنیکهای بازاریابی و فنون مذاکره میتوانند در امر بازاریابی موفق باشند. البته شاید مواردی نظیر نوع بیمه و یا بازار که اشاره فرمودید در این خصوص تاثیرگذار باشند، به عنوان مثال در خصوص بیمههای مهندسی و مسئولیت در صورتی که نیاز به مراجعه به سایتها و کارگاههای ساختمانی و عمرانی باشد و یا در برخی صنایع نظیر ریختهگری، نفت و گاز و پتروشیمی که فرد بازاریاب میبایست حضوری فعال در محل این صنایع داشته باشد، شاید مساله بازاریابی برای خانمها اندکی مشکل باشد، اما این تفاوتها آنچنان محسوس نیست به نحوی که در این عرصهها نیز خانمهای بازاریاب موفق بسیارند.برای تکمیل گفتههایم سعی میکنم پارهای از مشخصات اولیه مورد نیاز فرد بازاریاب و نکاتی که وی میبایست در نظر داشته باشد را به شرح ذیل ذکر نمایم.مشخصات اولیه مورد نیاز فرد بازاریاب و نکاتی که وی میبایست در نظر داشته باشد:1. مشخصات ظاهری و فردی1.1. آراستگی ظاهر1.2. نظم و وقتشناسی1.3. صبر و شکیبائی2. دانش عمومی2.1. روابط عمومی قوی2.2. آگاهی از علم روانشناسی2.3. آگاهی از علم سخنوری و آشنائی فنون مذاکره2.4. اطلاعات عمومی قوی3. دانش فنی3.1. اشراف کامل به بیمهنامههایی که عرضه مینماید3.2. مطالعه مستمر پیرامون مسائل بیمه و بروز بودن دانش بیمهای4. نکاتی که میبایست در اجرای بازاریابی در نظر گرفت4.1. انتقال کامل اطلاعات مربوط به بیمهنامه به بیمهگذار (نقاط ضعف و قوت، مزایا، محدودیتها و استثنائات)4.2. جمعآوری اطلاعات و کسب پیششناخت نسبت به بیمهگذار پیش از رو در رو قرار گرفتن با وی4.3. برقراری ارتباط صحیح با بیمهگذارسپس فرد میبایست با در نظر گرفتن و شناسائی بازار هدف، نسبت به تدوین استراتژی و سناریوهای مختلف برای دستیابی به هدف اهتمام ورزیده و سپس با در نظر گرفتن سه اصل اول پشتکار، دوم پشتکار و سوم هم پشتکار، حرکت بسوی هدف تعیین شده را آغاز نماید. کلیدهای طلائی بازاریابی بیمهبیمهگذار حق دارد در خصوص بیمهنامهای که میخرد اطلاعات کامل کسب نماید، حتی اگر این اطلاعات منجر به نخریدن بیمهنامه از جانب وی شود وظیفه بازاریاب این ...