انواع دستبند پليس

  • كشف 100 قلم اشيا عتيقه در پارس آباد مغان.

    سرهنگ الياس دلير در گفتگو با خبرنگار آران مغان، افزود: در پي کسب خبري مبني بر فعاليت افرادي سودجو در امر قاچاق اشياء عتيقه و زيرخاکي، موضوع در دستور کار ماموران پليس اطلاعات و امنيت عمومي اين شهرستان قرار گرفت.وي ادامه داد: مأموران با انجام اقدامات اطلاعاتي و تحقيقات پليسي و پس از تعقیب و مراقبتهای شبانه روزی، مخفی‌گاه متهمان در پارس آباد را شناسایی و با دستور مقام قضائی در یک عملیات ضربتی و غافلگیرانه، موفق به دستگيري سه نفر از قاچاقچیان در حين معامله شدند.فرمانده انتظامي پارس آباد تصريح كرد: از اين قاچاقچیان بالغ بر 100 عدد شی عتيقه و قديمي شامل انواع مجسمه انسان، خرس ، شیر و تعداد قابل توجهی سکه و انواع دستبند زینتی ، تپانچه قديمي و ... کشف و ضبط شد.اين مقام مسئول عنوان كرد: علاوه بر اشياي كشف شده، از اين قاچاقچيان يكدستگاه خودرو نيز توقیف شد.سرهنگ دلير در پايان اظهار داشت: اشیاء مکشوفه جهت تعیین ارزش و قدمت تاريخي آن به اداره میراث فرهنگی پارس آباد تحويل و متهمان نیز با تشكيل پرونده جهت سیر مراحل قانونی به مراجع قضائی ارجاع داده شد.شهرستان پارس آباد مغان با داشتن آثار و ابنيه تاريخي باستاني همچون اولتان قالاسي (دوره اشکانيان) ، تپه نادرشاه (دوره افشاريه) و گورستان های قديمي قوش اوتران، قلی بيگلو ، اخجی ، گدائيلو ، گل تپه ، کرار و گورديگل ، که مربوط به (هزاره اول پيش از ميلاد) است كه از روزگاران قديم تا به امروز گلوگاه قاچاقچيان و سودجويان بسياري بوده كه با فرصت طلبي سعي در فروش هويت و فرهنگ اين منطقه تاريخي را داشته اند.



  • خريد دستبند انرژی iRenew

    خريد اينترنتي دستبند انرژی iRenew نسل جدید دستبند های آرمش تعادل و قدرتزندگی خود را به کمال برسانید با دستبند iRenewدستبند تعادل قدرت و انرژی iRenew با تکنولوژی بیوفیلدبرقراری تعادل ، افزایش انرژی ، افزایش قدرت را از iRenew بخواهید.بیو فبلد اصطلاحی است که توسط موسسه ملی بهداشت آمریکا تصویب شده است.آرامش خیال ، آسودگی ذهنی و تمرگز و افزایش قدرت ذهنی و جسمی با دستبند مغناطیسی iRenewهمه ما موقع مواجهه با مشکلات روزمره زندگی دچار افت روحیه و ضعف می شویمدستبند irenew زندگی شما را متحول خواهد کردبه خاطر داشته باشید که هر دستبندیدستبند iRenew  نمی شود.     حتما در طول زندگی استرس های زیادی را تحمل نموده اید اضطراب و آشفتگی افکار را تجربه نموده اید و به کرات آرزوی آرامش بیشتر روحی و فکری را طلب نموده اید حتما بدلیل مشغله زیاد دچار آشفتگی ذهنی و عدم تمرکز شده اید و جهت پیشرفت شغلی خود نیاز به تمرکز بیشتر دارید . شما با دستبند iRenew بصورت کاملا علمی و ثابت شده بر تمامی این مشگلات و خیلی از مشکلات دیگرتان غلبه خواهید کرداین دستبند ها قابلیت تنظیم اندازه را دارا بوده و نیازی بشماره خاص دست شما نمیباشد . طول این دستبند بیشتر از حد معمول میباشد ( بصورت پیش بینی شده چند سانتیمتر اضافه تر در نظر گرفته شده است ) و شما پس از تعیین اندازه مچ دست میتوانید از قسمت گیره خارج نموده و چند سانتیمتر اضافی را جدا نموده و دستبند اندازه مچ دست خودتان را استفاده نمائیدبراي خريد و توضيحات كامل درباره دستبند انرژی iRenew اينجا را كليك كنيد

  • دستگيري اعضاي باند قاچاق اشياي عتيقه در خوي

    دستگيري اعضاي باند قاچاق اشياي عتيقه در خويباند قاچاق اشياي عتيقه در خوي متلاشي شد.رئيس پليس امنيت عمومي آذربايجان غربي روز گذشته با اعلام اين خبر گفت: در پي گزارشهايي مبني بر فعاليت باندي در امر تهيه و توزيع اشياي عتيقه در شهرستان خوي و شهرهاي همجوار، بررسي موضوع در دستور کار قرار گرفت و پس از چند روز کار اطلاعاتي اعضاي باند در شهرستان اروميه، شناسايي شدند. به گزارش واحد مرکزي خبر، سرهنگ رحيم جهانبخش افزود: با هماهنگي هاي قضايي، منزل متهمان با همکاري پليس خوي مورد بازرسي قرار گرفت، در اين بازرسي از منزل وي انواع عتيقه جات از جمله ظروف تزئيني، سفال، سنگ هاي قيمتي، سکه، تسبيح، گردنبند و دستبند و همچنين ۳ تيغه قمه و يک قبضه اسلحه شکاري تک لول کشف شد. سرهنگ جهانبخش خاطرنشان کرد: از اين باند، ۲ دستگاه خودرو توقيف و ۵ نفر نيز دستگير شدند.وي گفت:تحقيق از متهمان دستگير شده با تشکيل پرونده مقدماتي و کسب نظر کارشناسي از ميراث فرهنگي کماکان ادامه دارد.

  • تجهيز پليس آمريكا به تفنگ‌هاي روسي

    تجهيز پليس آمريكا به تفنگ‌هاي روسي

      ماكسيم كوزيوك، رئيس كارخانجات ساخت سلاح ايژماش گفت: اولين محموله اين سلاح اوايل ژانويه سال 2012 وارد آمريكا شد. اين قرارداد در نمايشگاه بين‌المللي سلاح در لاس‌وگاس، آمريكا امضا شد.   هنوز اطلاعاتي در مورد مقدار اين محموله در دست نيست. آمريكا در حال حاضر به اسلحه‌هايي قدرتمند و معتبر نياز دارد كه قابليت شليك گلوله واقعي و گلوله پلاستيكي را داشته باشد كه اسلحه سايگا-12 چنين قابليتي را دارد.  این شات گان نیمه اتوماتیک بر خلاف سایر شات گان های معمول که گلوله های حاوی ساچمه بایستی در درون لوله قرار گیرند دارای خشابی شبیه به خشاب اسلحه کلاشینکوف است که 12 گلوله حاوی ساچمه در آن قرار می گیرد.  از نظر ظاهری این سلاح بیشتر به یک سلاح هجومی شباهت دارد تا یک شات گان معمولی. محل قرارگیری گلنگدن ، نوع میکانیزم مسلح کردن سلاح ، نحوه قرار دادن و خارج کردن خشاب همه به مانند سری معروف AK است.    این بدین معنا است که هر شخصی که با سلاح های سری AK آموزش دیده باشد به راحتی توانایی استفاده از سایگا را نیز دارد. کالیبر این سلاح 18.53 میلی متر است و گلوله پلاستیکی به کار رفته در آن معمولا با 9 ساچمه فولادی پر شده است. برد مفید این گونه از سلاح ها معمولا بین 30 تا 50 متر است.

  • از دوستي هاي خياباني تا تعدي جنسي

    از دوستي هاي خياباني تا تعدي جنسي

    امروز همینجوری که تو نت داشتم چرخ میزدم چشم به یه مطلبی افتاد وقتی خوندم خیلی ناراحت شدم.البته 2تا از کاربران وبلاگ هم در این حیته یه سوالاتی داشتند.خوب منتظرتون نمیزارم،به اصل ماجرا توجه کنید:سرهنگ عبدا... قاسمي رييس اداره اجتماعي پليس آگاهي ايران مي گويد: هفدهم تيرماه بود كه دودختر به كلانتري مراجعه مي كنند و مي گويند: سه پسر كه با آنها دوست بوديم، در راه باشگاه ما را سوار خودرو مي كنند و پايين تر از يك كارخانه بزرگ با تهديد ما را به داخل باغي برده و مورد آزار و اذيت قرار مي دهند و در جريان آن از ما فيلم برداري مي كنند... اين دو شاكي در ادامه شرح حادثه عنوان كردند: متعرضان ضمن تهديد به اين كه اگر با آنها رفاقت نداشته باشيم و تن به خواسته هاي شيطاني شان ندهيم، فيلم را در اختيار خانواده هاي مان قرار مي دهند سپس رهايمان كردند. حال به يك ماجراي ديگر توجه كنيد رد كبودي از گوشه چشم راستش تا نزديكي هاي فك ادامه داشت. باز هم هق هق گريه. نفسش از گريه به شماره افتاد و انگار حس مي كرد ته حلقش خشك شده باشد، مويه كنان با پهناي كف دستش خيسي اشك را از روي گونه متورم و كبودش پاك كرد. خون مردگي هاي روي صورت و بازويش از چهار روز پيش بوده. خانم سروان «احمدي» نفس عميق و صداداري كشيد و رو به «ساناز» گفت: دخترجان، اين ها كه مال چهار روز پيش است، ساناز كه حالا پنج، شش سالي بيشتر از سنش نشان مي داد و به او دختر 27، 28 ساله مي آمد، انگار به سختي آب دهانش را قورت بدهد سرش را پايين انداخت و هيچ نگفت ... مادرش با عصبانيت آستين مانتو اش را كشيد: «ذليل مرده، چرا لال شدي، حرفي بزن بدبخت بيچاره...» سروان رو به مادر ساناز كرد و گفت: شما بفرمايين بيرون، طوري كه به او بر نخورد ادامه داد: دخترتان الان تو موقعيت مناسبي نيست، خودشان سر فرصت همه چيز را تعريف مي كنند، فعلا شما لطف كنيد و بيرون اتاق منتظر باشيد. مادر كه رفت، پس از چند دقيقه ساناز با شرم و حيايي كودكانه گفت: جناب سروان، پزشكي قانوني درست گفت: آنها مرا چهار روز پيش كتك زدند و مورد آزار و اذيت قرار دادند، من به پدر و مادرم گفتم «خودم خوردم زمين، وقتي از دانشگاه مي آمدم از ماشين پياده شدم كه خريد كنم اما افتادم توي جوي آب...» سروان پرسيد: چرا پس از تهديد، به موقع پليس را خبر نكردي؟ ساناز گفت: فكر مي كردم دروغ مي گويد. آخر خيلي مهربان بود، اصلا بهش نمي آمد اين قدر بدجنس باشد. ساناز حدود يك ماه و نيم پيش در خيابان ميرداماد موقع خريد با جواني خوش پوش كه چهره اش بي شباهت به ستاره هاي سينماي جهان نبود، آشنا شد (به اذعان ساناز) كه گفته بود نامش «آرش» است و تاجر فرش در آلمان... ساناز محو چهره، متانت ...

  • از دوستی خیابانی تا تعدی جنسی

    من به اين جور آداب بسيار مقيدم و حتما بايد پس از صيغه محرميت يا عقد باشد. ساناز از هر نظر خيالش راحت بود، اما دلش مي خواست تا روز خواستگاري هيچ كس متوجه ارتباط شان نشود... آرش يك دستبند هم براي او خريده بود، ساناز فكر كرده بود بدل است. وقتي دستبند را برده بود طلافروشي، مرد زرگر به او گفته بود كه قيمت دستبند حدود 450 هزار تومان است و ساناز قند توي دلش آب شده بود. سروان احمدي مي گويد: چي شد كه بهش پول دادي؟ ساناز بغضش را خورد و گفت: من حدود پنج ميليون تومان پس انداز داشتم، پول هايي كه بابا به من داده بود و همچنين مبلغي كه از تدريس خصوصي به دست آورده بودم. آرش به من گفت: براي رفتن به آلمان و گرفتن ويزا حدود 15 ميليون تومان پول لازم است كه او در حال حاضر ده ميليون تومان دارد. من هم هر چه پس انداز داشتم به آرش دادم به اين باور كه پس از ازدواج هر چه زودتر به آلمان برويم و تعجب فاميل را برانگيزيم. سروان پرسيد: چه زماني متوجه شدي كه نمي خواهد پول شما را بدهد؟ و ساناز گفت: دو هفته از آن ماجرا گذشته بود كه پيگير كارها شدم. آرش گفت: براي گرفتن ويزا به دردسر خورده و منتظر است تا ويزا را بگيرد و بيايد خواستگاري... - تو اين مدت رابطه اي هم داشتي؟ نه فقط تو خيابان همديگر را مي ديديم، اغلب به كافي شاپ يا رستوران مي رفتيم. پس از چند روز، هر بار كه از او مي پرسيدم چرا به خواستگاري نمي آيي، بهانه مي آورد و مي گفت: به پدر و مادرت چيزي نگو، مي خواهم سورپرايزشان كنم... كم كم حدس زدم كه او اصلا قصد ازدواج با من را ندارد، كارمان حتي به بحث و جدل لفظي هم كشيد، او با روزهاي اولش خيلي فرق كرده بود. به زور مي توانستم باور كنم كه اين آرش، همان آرش مهربان و مودب است، تا اين كه يك روز به من گفت: ويزا درست نشده و تمامي پول ها هم به باد رفته است. نمي توانستم باور كنم، به آرش گفتم: اگر پول هايم را پس ندهد از او شكايت مي كنم و او هم به من گفت: كلي عكس از من گرفته و اگر بخواهم شكايت كنم، توسط دوستانش آبروي مرا در دانشگاه و محله مان مي برد. ترسيده بودم. از يك طرف رو نداشتم موضوع را به پدر و مادرم بگويم و از طرف ديگر جرات نمي كردم ماجرا را تنهايي به پليس بگويم... ساناز دوباره زد زير گريه، بلند بلند گفت: من به پليس نگفته بودم، اما يك روز كه قصد داشتم به كلانتري بروم آرش تهديد كرد كه اگر اين كار را انجام دهم با دوستانش مرا اذيت مي كنند و ماشينم را آتش مي زنند. درست پنج روز پيش... آن روز خودروام را نياورده بودم. سر ظهر وقتي از دانشگاه آمدم، سوار يك پيكان شدم و جلوتر هم چند نفر ديگر سوار شدند و بعد هم با سوار شدن آرش شوكه شدم و پي به نقشه شوم شان بردم. آنها دهان مرا گرفتند ...

  • يك خر در افغانستان رئيس پليس را كشت!

    شبه نظاميان در افغانستان امروز (دوشنبه) با كار گذاشتن بمبي بر روي يك خر در ولايت نمور در فاصله 360 كيلومتري از كابل يك رئيس پليس منطقه‌اي را كشته و دو تن ديگر را مجروح كردند. به گزارش ايسنا، به نقل از خبرگزاري شينهوا، دلاور شاه دلاور، رئيس پليس ولايت نمور در گفت‌وگو با خبرگزاري شينهوا، اعلام كرد: شورشيان بر روي يك خر بمب كار گذاشته و آن را جلوي مقر فرماندهي منطقه "چهار سده" در افغانستان رها كردند. سپس به هنگام ورود رئيس پليس به مقر فرماندهي از طريق كنترل از راه دور اين بمب را منفجر كرده و او را كشتند. دلاور با محكوم كردن اين موضوع گفت كه در اين حادثه، خر مذكور نيز كشته شده است، وي افزود كه شبه نظاميان طالبان نه تنها به حقوق انسان‌ها احترام نمي‌گذارد بلكه به حيوانات هم رحم نمي‌كنند. وي همچنين گفت كه در اين حادثه 3 نيروي پليس نيز مجروح شده‌اند.  موزيك پلير پرندگان خشمگين ساعت طرح شانل مشـكي  گردنبند 2 پروانه  بازي جي تي اي رزيدنت اويل ساعت سامورايي آينه اي آبي گیرنده تلویزیون دیجیتالDVB-T  مجموعه 30 مستند برتر ساعت CK ساعــت CK بـــنـــد حصـــیـــری  پد از بين برنده سـموم بدن كينوكي شال نگين  عينك پليس مدل S8552  مانتو پانچو ترنج عینک پلیس مدل s8563 اورجینال عينك كررا  شال طرح قلب و طاووس  سارافون نگين دستبند پاور بالانس ساعت سامورايي آبي سيم كارت ريدر خرید كارتريج ۱۰ عددی الکترو اسموک  جا کلیدی حساس به صدا (هشدار دهنده)  ساعت OXYGEN طرح قفل  شال محرم طرح 3 آموزش نرم افزاری سرمه دوزی و روبان دوزی  ساعت گوچي 2012 آینه ی Total View  جارو برقي فندكي خودرو كرم موبر باله آ فایر تایر چراغ قوه زوم دار پلیسی عينك chanel (چــنل) ميز خنك كننده لپ تاپ تـــاشــــو تيشرت خليج فارس حشره كش آسان خواب  ويندوز xpro نسخه دوم تي شرت پارسا  لوبياي سحر آميز فارسي شال محرم طرح 1 و 2 تيشرت پرندگان خشمگين ساعت سامورايي قرمز  گيـــاه جيـــبي  دفترچه خاطرات ماسك كوچك كننده بيني  ساعت کنترلی  گردنبند پرندگان خشمگيــن بند انداز برقي بانوان  شال خاتون مجموعه نرم افزاري نوكيا 2012  کیت ضد اشعه امواج مضر موبایل سیفر کال – Safer Call عينكRay banمدل ويفري  جدیدترین مدل mp3 player آيپـاد - سوني كلاه قرمزي 91  دوربين شكاري ( پاندا ) شامپــو رفع سفيدي مـو  آموزش زبان نصرت 1و2و3 دستگاه بلوتوث + اتصال به اینترنت  دستگاه ترک سیگار E-Health Cigarette  آموزش طراحي و چيدمان سفره عقد طنز خنده بازار ويژه نوروز 1391  مجموعه نرم افزاري GPS تی شرت محرم طرح 1 دستگاه تصيفه آب خانگي  عینک آفتابی زنانه ليون مدل 2227  شال فروهر شال شمس شال محرم طرح 4 دستگيره ...

  • رمان مهمانی در مهتاب(قسمت آخر)

    تريستان به سمت راست جا خالي داد.گرگ خشمگين و غران محكم به ديوار خورد.گيج در اثر ضربه غرشي كرد و در حاليكه سر پشمالويش را تكان مي داد از ديوار دور شدآدم گرگ ديگر روي ري پريد. ري با پشت به زمين افتاد و غلتي زد و درست در لحظه اي كه موجود گرگ مانند آرواره هايش را باز كرد با يك غلت سرش را از دسترس آن دور كردگرگ اول دوباره به سمت تريستان پريد.تريستان فضاي كافي براي جا خالي دادن نداشت همراه با فريادي از خشم دست هايش را دور كمر ان موجود حلقه و تلاش كرد او را به زمين بكوبد.بلا در حالي كه گونه هايش را محكم چنگ زده بود از اعماق سينه جيغ كشيد: كمك....كمكتريستان به سمت راست جا خالي داد.گرگ خشمگين و غران محكم به ديوار خورد.گيج در اثر ضربه غرشي كرد و در حاليكه سر پشمالويش را تكان مي داد از ديوار دور شدآدم گرگ ديگر روي ري پريد. ري با پشت به زمين افتاد و غلتي زد و درست در لحظه اي كه موجود گرگ مانند آرواره هايش را باز كرد با يك غلت سرش را از دسترس آن دور كردگرگ اول دوباره به سمت تريستان پريد.تريستان فضاي كافي براي جا خالي دادن نداشت همراه با فريادي از خشم دست هايش را دور كمر ان موجود حلقه و تلاش كرد او را به زمين بكوبد.بلا در حالي كه گونه هايش را محكم چنگ زده بود از اعماق سينه جيغ كشيد: كمك....كمكرزا با دست هاي مشت كرده ايستاده و اماده بود تا در صورت نياز به كمك تريستان بشتابدتريستان با موجود گرگ نما دست و پنجه نرم مي كرد ان را به طرف زمين كشاند و سعي كرد با غلتيدن خود را به روي او برساند.ولي موجود گرگ نما قوي تر از او بود به سرعت روي تريستان قرار گرفت و همراه با غرشي به نشانه پيروزي آرواره هاي پر از دندان هاي تيز و بلند خود را باز كرد سپس با آن دهان باز سرش را پايين آورد تا كار او را بسازد.تريستان در حالي كه به شدت نفس نفس مي زد نا اميدانه دست هايش را بالا آورد و آنها را دور سر موجود گرگ مانند حلقه كرد سر را ابتدا به يك سمت و سپس به سمت ديگر تاب داد و با تمام قدرت سعي كرد آن را بپيچاند.در ميان حيرت تريستان آنچه در دست او باقي ماند سر گرگ بودبا وحشت و ترس گفت: آقاي مون؟سر گرگ چيزي جز يك نقاب ساخته شده از لاستيك و پوشيده شده با مو نبود آقاي مون از داخل پوست گرگ لبخندي به تريستان زد.سپس رو به همه فرياد زد: بچه هاي عزيز هالويين مبارك....سپس آقاي مون از جا بلند شد و دست تريستان را گرفت و به او كمك كرد تا از جا بلند شودچند قدم ان طرف تر انجلا هم نقاب گرگ را از سر برداشت صورتش سرخ و پوشيده از عرق بود موي بورش مثل نمد به پيشانيش چسبيده بود.اقاي مون سرش را بالا گرفت و خنديد و سپس با لحني بشاش گفت: نمي دونيد چقدر قيافه هاتون وحشت زده شده بود.انجلا گفت: ولي ...