انشا ماه مهر
بوي ماه مهر...
قديم كه انشا مينوشتيم...يعني كلاس اول راهنمايي و زمان جووني مون( پير شديم رفت) معلم بهمون يه موضوع انشا داد. همون روزاي اول بود و موضوعشم اول مهر... اول مهر توي خيلي از شهرا يعني ريختن برگ درختا...يعني زرد شدنشون. يعني يه باد خنك...هوهوهوووو( با آهنگ ترانه اش بخونين). اول مهر يعني لباسايي كه از نو بودن بوي پلاستيك و كاورشون مياد. اول مهر يعني خط اتوي شلوار داشتن. يعني مقنعه ي تميز. اول مهر يعني دفتراي سفيد و كتاباي جلد گرفته با اون برچسباي خوشگل اسم و فاميل روشون. اول مهر يعني ترافيك...عاقا بسي ترافيك. اول مهر يعني مامانه هي از شب قبلش غر ميزنه كه وسايلتو آماده كردي؟ بعدشم كه ترتيب اثر ندي اخرش ميگه به من چه. خود لنگ ميموني. اول مهر يعني اتاق تميز. هنوز ريخت و پاش نشده. جامدادي مرتب. اول مهر يعني غصه ي اينكه كي سال تموم ميشه. كي ميرسيم به تعطيلات. تو هرماه چندتا تعطيلي و بين التعطيلين هست. اول مهر يعني شبش تلويزيون زود خاموش ميشه. به اون موقع ها بازي و سگا و پلي استيشن ممنوع. يه الان تبلت و موبايل و لپ تاپ ممنوع. اول مهر يه روزه توي تقويم هر سال...ولي پره. پر از خاطره هاي ريز و درشت... پر از آهنگاي تلويزيون دهه شصتي. مدرسه ها وا شده... ما هم ميخونديم: بدبختيا وا شده با حضور بچه ها...مدرسه بدبخت شده. باز آمد بوي ماه مدرسه بوي بازي هاي راه مدرسه بوي ماه مهر ، ماه مهربان بوي خورشيد پگاه مدرسه( خورشيد بو داره؟ مسئلتن) الان دقيقا هجده ساله كه بدون وقفه( غير از سال 87) من اول مهر داشتم و رفتن مدرسه و دانشگاه... هجده سال عمرمونو تلف كرديما پ.ن: انشاي اون موقع رو بازنويسي و هجو نويسي كردم. پ.ن: من دلم نيمكت ميخواد. حتي تو دبيرستانم نيمكت نداشتيم. پ.ن: پنير ليقوان خريدم لقمه ي نون و پنير گردو بذارم تو كيفم پ.ن: دوستاي سال بالاييم همين امروز عموميشون رو تموم ميكنن. يعني ميشه سال 95 بياد و منم عموميمو تموم كنم؟
امتحان املا و انشای دوم و سوم راهنمایی دی ماه 1391
امتحان املای پایه سوم راهنمایی آموزشگاه نجمه(س)امتحان انشا و نگارش پایه سوم راهنمایی آموزشگاه نجمه(س)امتحان املای پایه دوم راهنمایی آموزشگاه نجمه(س)امتحان انشا و نگارش پایه دوم راهنمایی آموزشگاه نجمه(س)
مـــــــی خواهم امشبــــ از مــــــــاه قـــول بگیرمــ....
«می خواهم امشبــــــ از مـاه قـول بگیرم...» امشب گیسوان بلندوسیاه شب زیــــباترازهمیشه استوستاره ها پــــرنورترازهمیشه همانـند گلســــری به مــــوهای سیـاه شب زیبایی خاصی بخشیــده ومــــــاه نیزهمچون الماسی چهره ی سیاه شب را نورانی کرده وبا ستـارگان نورانی اش آسمان شب را چلـچراغانی کرده،امشب مهتاب مهمــــان خانـه ها شده،همراه با بـویی که حـس تـازگی را به انسـان هدیـه می کند...بــــوی بـــهار...ازپنجره به آسمان نـگاه کردم،مـاه کـامل با صورتی بلورین وزیبــــا همراه با ستارگانی که اطرافش را فرا گرفته بودندجلوه ای زیبـــــاو به یادمـــاندنی را تـرسیم کرده بود..آنقدربه ماه خیره شده بودم که ماه بلورین برچشمان سیاهم نمایان شدوحلقه زد،اونیزخودرا درچشمان من می دید .دلم می خواست ازاوقول بگیرم ،قولی جاویدان وپابرجا،قولی مردانه،قولی که بتواند دلم را از هراس های دیروز وفردا رها کند ...می خواستم از او قول بگیرم که هرگز آسمان این شهرودیار را ترک نکند، همیشه مهربان وسخاوتمند باشد ونور بی اندازه اش را به دنیا هدیه کند...وهمراه با ستارگانش آسمان شب را زینت ببخشد وآن را نورباران کندوبرگیسوان سیاه وبلند شب همچون یاقوتی فروزان بدرخشد...می خواستم از او قول بگیرم که هیچگاه نگذاردسیاهی وظلمت بر آسمان این شهر حکم فرما شود وهمیشه با نور زیبایش درخشندگی،لطف وصفا را به دنیا هدیه کندوجایی برای تیرگی ها نگذارد...آری...من از ماه قول گرفتم که همیشه مهربان باشد،وبماندوهمچنین قول گرفتم رازونیازهای شبانه ام را به خدا برساند،به دردودل هایم گوش فرا دهدودرتاریکی ها ولحظات تیره وتاره زندگی ام راه را برایم روشن سازد وراهنمایم باشدولطف وسخاوتمندی را نیز به من بیاموزدوگوشه ای ازنور بی اندازه اش را به من هدیه بدهدآنگاه من عاری از هیچ گونه ترس ودغدغه،بانورعشق وامیدوصفای اوزندگی کنم....پس ماه من بتاب برتاریکی هایم،برترسهایم،وبرقلبم....ومی دانم قولی که امشب به من دادی تا ابد زنده وپابرجا خواهد ماند،زیرا خدای مهربان من هیچگاه زیبایی ونور باشکوه تورا از پهنای آسمان سیاه شب جدا نخواهدکرد...آنگاه ماه با لبخندی زیبا که چهره اش را پر نورتر کرد مرا به رختخواب روانه کرد ومن با قلبی سرشار از عشق وآرامش زیر نور ماه به خواب رفتم...نوشته ای از زهرا خواجگی پایه سوم راهنمایی می خواهم امشب از ماه قول بگیرم، می خواهم به او بگویم که تنهایم نگذارد و در شب های بی کسی ،یاورم باشد تا روشنگر آسمان قلبم شود و آن چنان روشنایی ای ببخشد که دیگر احساس تنهایی نکنم و من ...
شعر ماه مهر
باد بوي مهر ماه ، یاد باد آن روزهابا آغاز سال تحصيلي جديد ميليون ها دانش آموزان و دانشجويان راهي مراکز آموزشي شدند.روزهاي آغازين مهر حتي براي کساني که فارغ از درس و مشق هستن هم، پر از خاطره است. پر از حس نوستالوژي.روز اول که به من گفتي «الف» را «با» را دل تو خون شد، تا ياد بگيرم «يا» را اول از «آب» شروع کردي، يعني نم نم به من آموختي آموختن دريا راگفته بودي به من آيينه سه بخش است ولي سنگ صدبخش نموده استهمين معني را «آب»، «بابا»، «نان»، افسوس درآورد آخر زحمت آب و غم نان پدر بابا رابين سي حرف، «الف» بود که سر بالا داشت که کلاهش بنهادند سر بالا را قصد تعقيد نداريم ولي معتقديم عارف آنست که بخواند ز «الف» ايما راما فقط مشق نوشتيم، نگفتند به ما هيچگه فلسفه مشق نوشتن ها را باز هم زنگ رياضي و رياضت کشيم «جمع» خوب است، اگر حذف کني «منهي» راما گذشتيم، شما طفل دبستاني ها علم يا ثروت؟ بنويسيد انشا را ولي اينبار بگوييد که ثروت خوب است به ريالي نخريدند چو علم ما رااي استاد تو همان گوهر نامکشوفي کيست پيدا کند اين همه ناپيدا را در پس تخته سياه است ترا بخت سپيد اکتفا مي کند اين جمله ي ما دانا رااي «اقبال» مبادا که مکدر سازد قدر نشناسي تو قلب معلم ها را
شیوه های نوین املا درمقطع ابتدایی
زنگ املا نباید منحصر به املای تقریری سنتی باشد با استفاده از شیوه های نوین و امروزی والبته اندکی صبر و حوصله می توان پیشرفت قابل توجهی در کلاس به دست آورد . املا انواع مختلفی دارد که به چند نوع آن در این جا اشاره می کنم : 1_ املای تقریری که همان شیوه ی سنتی املاست 2_ املای گروهی که دانش آموزان با کمک یکدیگر متنی را می نویسند در این نوع املا پیشنهاد می شود نویسنده ی متن املا در گروه دانش آموز ضعیف باشد 3_ املا هنگام تدریس متن کتاب در این نوع املابعد از هر بار تدریس کلمات دو املایی را روی تابلو نوشته ومترادف ومتضاد هر لغت را آموزش دهید تا دامنه ی لغت آنها افزوده شود سپس از دانش آموز می خواهیم به صورت شفاهی برای آنها هم خانواده و هم معنی و.... بنویسد ۴- املای تلفیقی :از کلمه های مهم تمام موارد به صورت یک داستان کوتاه از قبل تعین شده انشا گفته شود ۵- بازی با کلمات : کلمات جدید درس به طور جداگانه روی مقوا یی نوشته شود و در جلوی هر کلمه مترادف متضاد و... را بنویسند ۶- تهیه ی متن املا از غلط های املایی دانش آموزانادامه دارد....