انشا قطره

  • انشا

      سلام دوستای خوبم این مطلب رو جایی دیدم وگفتم شما هم بخونید تنها اسمشو حذف کردم نام :   کلاس :دوم دبستان   موزو انشا : عزدواج!   هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن   خوب می گیرم.   تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است.   حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی   برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون   بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند.   در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر   خاله مان خیلی به هم می خوریم.   از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که   به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود.   در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ   کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است !   اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید   من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به   ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.     مهریه و شیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند.   همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی   مختار با پدر خانومش حرفش بشود.   دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که   نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی   چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری   خش خش هم می کند!     اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن   دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. میگفت چون رهم و   اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر   زمینی می ترسید. ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک   خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من   قهر است.   قهر بهتر از دعواست. آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک   کاری می کند بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد می آیند دایی مختار را می برند   زندان!   البته زندان آدم را مرد می کند.عزدواج هم آدم را مرد می کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود   خیلی بهتر است!   این بود انشای ...



  • انشای قطره اشک...

    قطره اشک آدما باهم فرق دارن گاها انقدر دلشان میگیرد که اشک میریزند و گاها اشک شوق.هر از گاهی دل من هم انقدر می گیرد که میخواهم به اندازه ی  تمام آدمایی که تا بحال دیدم گریه کنم ، اما نمیدانم چرا هر چه قدر گریه میکنم یک فرش پشمی بزرگ اشکهای مرا داخل خود میکشد و همچنان من هستم و یک آرزوی بزرگ. آسمان هم اشک میریزد ،گاهی با خودم فکر میکنم که آسمان هم دلش گرفته راستش را بخواهی نمیدانم  چرا اشک های او خیلی خیلی زیاد از اشک های من است. شاید آسمان به جای همه گریه میکند.گرچه میگویند (قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود) اما این سوال هنوز در ذهن من است که چرا اشکهای من به اندازه ی یک لیوان هم نمیشود. شاید انقدر کوچکم که اشکهای من هم مثل من کوچکند و یا آن فرش پشمی نمیگذارد که من یک استخر در حیاط خونمون با قطره قطره اشکهایم بسازم،شاید در این باره باید از آسمان کمک بگیرم.همه میگریند ازپیر تا جوانچون در زندگی اتفاقاتی خوش یا بد به سود و ضرر آنها رقم خورده است.فکر نکنید اشک نشانه ی بچه بودن و لوسی است،اشک را میتوتن در وفا،محبت،تجربه،عشق ، دل سوختگی، شادی ، غمگینی و هزاران چیز دیگر خلاصه کرد.به واقع کسی که اشک میریزد به طبع در وجود او نشانه ای از محبت و مهربانی دیده میشود.فکر نکنید اشک ریختن فقط آمدن قطره های آبی بر رود گونه هاست. گاهی انسان در خودش میریزد.سعی کنیم قطره اشکمان را مخفی نکنیم چون کسی که این کار را میکند به واقع دارد گریه میکند...                                       به یاد روزی که هیچکس در دنیا بخاطر غم گریه نکند.

  • قطــــــره آب

    قطره آب <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> قطره آب از آسمان پایین آمد ، ناگهان دید که در دریا است و پیش بقیه ی قطره های دریا ، زندگی میکند و دید که شور شده است او میخواست به بالا برود تا به خورشید بگوید که مرا با بقیه ، ابر کن اما نمی توانست به بالا برود  و حرفش را به خورشید بگوید . قطره ی آب وقتی میخواست فکر کند یک جا می نشست و دستش را به چانه میزد  و فکر می کرد او همین کار را هم کرد و پس از چند دقیقه با فریاد بلندی گفت : فهمیدم . او پیش آقای نهنگ رفت و گفت : لطفا مرا بخورید و با سوراخ بالای سرتان به بالا پرتاب کنید . نهنگ گفت : نه من این کار را نمی کنم حتی اگر صد ماهی هم به من بدهی. با کلمه ی ماهی جرقه ای در ذهن ِ قطره آب زد با خود اندیشید که باید وقتی نهنگ میخواهد ماهی بگیرد من هم بین ماهی ها بروم تا نهنگ بدون اینکه بخواهد من را  در دهان خود برده و آب اضافی را همراه با خودم بالا بریزد . پس قطره بین ماهیی ها رفت و وقتی که نهنگ خواست ماهی ها را بگیرد او هم در دهان بزرگ نهنگ رفت و سپس نهنگ پس از خوردن ماهی ها آب های اضافی را از طریق سواراخ خیلی بزرگ بالای سرش بالا ریخت و قطره آب هم با بقیه به بالا رفت ، در همان موقع چشم قطره آب به خورشید افتاد و از او تقاضا کرد که او را تبدیل به ابر کند ، خورشید گفت : امروز زیاد ابر درست کرده ام و حالا باید غروب کنم . فردا وقتی که طلوع کردم تو همین جا به سطح آب بیا تا تو را ابر کنم . قطره آب هم پذیرفت و صبح اول وقت که خورشید طلوع کرد به سطح آب آمد و خورشید او را با چندین قطره دیگر ، ابر کرد . و ابر به هوا رفت . بعد از چند روز قطره آب از اینکه همش بالا بود و منتظر روزی بود که ابر سنگین شود و  باران بریزد و به دریا بیفتد نگران بود . ولی از اینکه دیگر شور نیست ، خوشحال بود . پس دوباره نشست و دستش را زیر چانه اش زد و فکر کرد و فکر کرد و فکر کرد تا به نتیجه رسید . رفت پیش باد و از او خواهش کرد که او را به یک جای دیگر ببرد ولی باد حرف او را قبول نکرد و باز هم قطره آب ناراحت و غمگین نشست و فکر کرد و با خود گفت : بهتر است از خورشید در خواست کنم که به باد بگوید من را فوت کند و به جای دیگر منتقل کند پس رفت پیش خورشید . به او گفت : خواهشی داشتم میتوانید به باد بگویید مرا به جایی دیگر ببرد ؟ باد از تو حرف شنوی دارد مثلا دوست ِ چندین ساله هم هستید . خورشید گفت : باشه ، قبول میکنم . خورشید پیش باد رفت و حرف های قطره آب را به او گفت . باد هم گفت چون تو دوست چندین ساله من هستی قبول میکنم . سپس باد قطره ی آب را از دریا ، کوه ، جنگل و صحرا گذراند تا به شهر رسید . باد از قطره آب خداحافظی کرد و قطره ی آب هم از او تشکر کرد . باد از ...

  • 20 روش آموزش انشا نویسی در کلاس درس

    1- روش « تداعی و شاخه بندی »          به این صورت که معلّم از دانش آموزان می خواهد تمام کلماتی را که در مورد یک موضوع به ذهنشان می رسد ؛ بیان کنند . این کلمات براساس نزدیکی به یکدیگر در چند شاخه روی تخته سیاه نوشته می شود . حال می توان از دانش آموزان خواست با توجّه به کلمات موجود انشای خود را بنویسند. این روش که فعّالیّت تخیلی فکر را صورت می بخشد ، یکی از مشکل ترین مراحل انشانویسی یعنی به جریان انداختن فکر در باب موضوع را آسان می سازد.  2- روش استفاده از موضوعات تخیّلی                     به دانش آموزان می گوییم که در هنگام نوشتن انشاهای تخیّلی هرچه مبالغه ها بزرگ تر و جدّی تر باشد نمره ی بیش تری می گیرند.  خود نیز یکی از کارهای شگفت انگیز و عجیب و غریب را تعریف می کنیم و یا موضوعات جدید می دهیم مثل : اگر خرگوش بادپا بودیم... و بعد به دانش آموزان می گوییم شما می توانید موضوع هایتان را تغییر دهید و هرآن چه را می خواهید بنویسید.      به عنوان مثال : به جای « اگرخرگوش بودم ...» می توانید بگویید «اگردرخت بودم...»     3- روش « تعیین مخاطب »         بدون در نظر گرفتن مخاطب ، نوشتن ممکن به نظر نمی رسد . نویسنده با هر تصویر تازه ای که از عکس العمل خواننده و مخاطب خود در نظر می آورد محتوای نوشته ی خود را به تناسب تغییر می دهد . لذا نوشتن را به پینگ پنگ ذهنی بین نویسنده و مخاطب  تشبیه کرده اند .  نوشتن نامه به دوست ، یا  شخصیّتی اجتماعی یا تاریخی موجب می شود کودک از مرکز نوشته ی خود فاصله بگیرد و به نوشته ی بالغ دست یابد.    4- روش « کل نگری »      معّلم می تواند در کلاس  توجّه دانش آموزان را به  این نکته جلب کند که از جملات مجزّا و در ظاهر بی ارتباط با یکدیگر کم کم به سمت کلّ نوشته که حاوی جملات منظّم ویک دست است حرکت کنند .  مطالعه ی داستان ها این توانایی را به مرور در دانش آموزان ایجاد می کند و آنان رابطه ی منطقی بین آغاز ، میانه و پایان داستان را مشاهده می کنند.    5- روش همیاری    در انشانویسی  مزایای استفاده ازروش همیاری عبارتنداز:  - عزّت نفس دانش آموزان تقویت می شود؛ - تمایل دانش آموزان به مدرسه ، بیشتر می شود؛ - دانش آموزان خود را در سرنوشت خودو دیگران سهیم می دانند ؛ - روش درون گروهی و برون گروهی دانش آموزان افزایش می یابد ؛ - مهارت های تحمّل یکدیگر و هم زیستی را تجربه می کنند؛ روش اجرا  :      دانش آموزان را درگروه های نامتجانس (ضعیف – قوی ) تقسیم بندی کنید ؛ محتوای درس جدید ر ابا توجّه به تعداد دانش آموزان کلاس تقسیم بندی کنید . برای مثال : یک کلاس28  نفری را به 7 گروه 4  نفره تقسیم بندی کنید . درس را به چند قسمت تقسیم ...

  • انشای سوم و دوم راهنمایی/کتاب قدیم/الیاس امیرحسنی

    انشای سوم راهنمایی درس اول: تفاوت زبان گفتار و نوشتار: در این درس می آموزیم: همه ی ما ناچاریم گاهی بنویسیم . فکر کنید در خیابان گواهی نامه ای پیدا کرده اید و می خواهید به صاحبش بدهید .برای این کار چه کار می کنید ؟آسان ترین کار این است که چیزی بنویسیم و به شیشه مغازه، اداره یا کار خانه بزنیم تا صاحبش بخواند و بیاید بگیرد . خوب چه بنویسیم ؟کار سختی نیست . اول هر چه می خواهیم بنویسیم ؛می گوییم . به این صورت :" این گواهی نامه این جا پیدا شده هر کی گم کرده نشونی اونو بده و اونو بگیره ."این به زبان گفتار (محاوره ) است .حالا به زبان نوشتار تبدیل می کنیم :"یک گواهی نامه پیدا شده ،هر کس آنرا گم کرده است نشانی اش را به صاحب مغازه بدهد و گواهی نامه را بگیرد ."در گفتار معمولا کلمات و فعل های شکسته به کار می بریم . مثل نشونی بده چون مخاطب حضور دارد و اما در زبان نوشتار این امکان نیست . خلاصه :برای نوشتن کافی است آنچه رامی خواهیم به زبان بیاوریم، یعنی حاصل فکر خود را روی کاغذ بنویسیم . اما باید به چند نکته توجه داشته باشیم : 1-کلمات شکسته به کار نبریم .2- از تکرار بپرهیزیم .3-مطالب زاید را حذف کنیم .4- تا می توانیم رسا وواضح بنویسیم چون مخاطب را نمی بینیم و نمی توانیم با زبان گفتار به او توضیح بدهیم . موضوعات انشا : 1-از دوست خود دعوت کنید تا برای درس خواندن به خانه شما بیاید . ابتدا به زبان گفتار بنویسید سپس به زبان نوشتار تبدیل کنید. 2-جملاتی از درس چشمان مادر بزرگ را به زبان گفتار بنویسید . 3-گفت وگوی خیالی میان تخته سیاه و گچ را به زبان گفتار بنویسید . 4- جمله ی زیر را کامل کنید : بدین سان درز ندگی محمد آرامشی پدید آمد ولی افسوس...... 5- کلمات زیر را در جمله به کار ببرید : پاکیزگی ،حصیر ،غمخوار 6- بیت زیر را به نثر روان بنویسید و در باره آن کمی توضیح دهید : به گفتار پیغمبرت راه جوی        دل از تیرگی ها بدین آب شوی 7-شرح حال نظامی گنجوی و سعدی شیرازی را فراهم کنید ودر کلاس بخوانید . 8-درباره  ی زندگی وشخصیت یکی از بزرگان ایران که به تمدن اسلام خدمت کرده است تحقیق کنید . 9- 10- سوالات درس: 1-  برای نوشتن کافی است آن چه را که می خواهیم به زبان بیاوریم یعنی ..........روی کاغذ بنویسیم . 2-در نوشتن (تبدیل زبان گفتاربه نوشتار )به چه نکاتی باید توجه داشته باشیم؟  

  • فاصله را توصیف کنید. موضوع انشا ,

    خاطره در گرو فاصله ها ست . فاصله تلخ ترین خاطره هاست.                                                          نغمه ای از قلب پر درد فاصله شنیدم که هر لحظه بلند تر می شد از قلب فاصله بی چاره خبری نداریداز کلامش رنج و ناراحتی می ریخت رنجی از رنگ مشقت شاید هم ....... نمی دانم!                             فاصله در گوشم زمزمه می کرد مرا از این اسم دور کن من نمی خواهم فاصله باشم .                          کلامی از کلامش رنج الود تر و صدایی از صدایش سخت تر .                                                            با رنج و تعب می گفت فاصله خوب نیست من از این اسم ساعت ها مدت ها روز ها و سال ها می رنجم                                                                                                                                                                                                                                                                                  در باغ سرخ در دریای الاله در .......... تنهایم تنها تر از تنها می رنجم.                                                                                                                                       گفتم :فاصله همیشه بد نیست انگاه که بین انسانی با اخلاق بد فاصله می اندازی انگاه که بین رویا های رنجین گلی با او فاصله می اندازی انگاه که ..............                                 فاصله بد نیست                                              باران فراق از صورنش از کلامش از افکارش جاری شد و خود را در میان دشت شقایق دنیای زیبا رز و .... دید  وگفت خدایا شکرت                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                    

  • موضوعات پیشنهادی انشا (توصیفی - توضیحی)

    1-      دوست دارید  به جای کدام  شخصیّت ادبی یا تاریخی  باشید  وچرا؟   2-           اگر کفش های بالدار  می داشتید به کجا ها  سفر می کردید ؟   3-           سفر به گذشته ، سفر به آینده   4-         جادّه های پر پیچ و خم  زندگی  را در آیینه  ی فردا چگونه می بینید ؟   5-           سفر خیالی  به اعماق  زمین  یا به اوج آسمان ها   6-           زمین سخاوتمند ، انسان بی تفاوت   7-           دست هایم  را دوست دارم زیرا ...   8-           دلی پر درد ، امّا زبانی خاموش   9-           و آن گاه که ...   10-      پشت درهای بسته   11-      مزرعه ای در انتظار باران   12-       اگر آرزو هایم  بر آورده  شود ...   13-      احساس شما  نسبت به خانواده   14-      آن جا  که بچّه ها  گرسنه و آواره اند !   15-      تصوّر شما  از زندگی  در آیینه ی فردا   16-      در انتظار عدالت   17-       چه موقع یخ های کینه آب می شود  ؟   18-       زندگی زیباست اگر ...   19-      اگر من ... بودم .   20-        موضوع زیررا در ده سطر  کامل کنید.                 نرم نرمک می رسد اینک بهار ...   21-       زنگ انشا زنگ دل ها   22-       وقتی بر بال خیال می نشینم   23-       یک خاطره ی سبز   24-      از زبان  یک آهو در حال فرار   25-       مسئله ای  که مرا همواره نگران  می کند  ...   26-       بچّه های خیابانی   27-       صد واژه ی  زیبا در مورد مادر   28-  لحظه ای که با تمام وجود  نیاز هایم  را با معبود خویش  در میان  می گذارم   29-      آن شب  که مادر بیمار بود   30-      چند پیامک ادبی بنویسید   31-       تعریف یکی از خواب ها   32-       چرا زنده ام   33-      چند لطیفه از خودتان بسازید .   34-       اگر فقط یکبار ببینمش ...   35- شعر ها و جمله هایی  که پشت کامیون ها نوشته  شده جمع آوری کرده و بنویسید .   36-       یادمون بمونه که .... یادمون باشه که ....   37-      سفر خیالی به بهشت   38-       نجوای  سحر گاهان   39-      گفت و گو های تنهایی من   40-   براساس ترجمه ی دعاهای مفاتیح (کمیل ، ندبه ، توسّل، ابوحمزه ، جوشن کبیر و...) یک نیایش ادبی بنویس .   41-      گفت و گوی ....... و......   42-        دل نوشته ای برای امام زمانم   43-      با قایق  شیشه ای  در اقیانوس  بیکران   44-      گل آفرینش   45-      دار قالی  46-   یک نامه ی سر گشاده  به شهیدان انقلاب اسلامی     47-  نامه ای به پدر بزرگ یا مادر بزرگم .       48-  نامه ای به خدا     49-  وقتی  ابر ها  می گریند .    50- حرف ها ی دلم  زیر قطرات باران   51-          زندگی یعنی ......       52-           لحظه ی سبز نیایش     53- ...

  • انشا

    انشا

    گفت: سايت وزارت خارجه اسرائيل از اينكه تماس هاي موسوي و كروبي قطع شده به شدت ابراز نگراني كرده است.گفتم: حالا چرا اسرائيل نگران شده است؟!گفت: براي اينكه ديگر نمي توانند به جاي موسوي و كروبي بيانيه صادر كنند!گفتم:ولي مطابق يك خبر موثق، بيانيه هاي موسوي را بهاءالله مهاجراني در انگليس مي نوشته و به نام او صادر مي كرده است، تماس هاي بهاءالله و كديور افندي كه با اسرائيل قطع نشده و باز هم مي توانند بدون نياز به تماس با موسوي و كروبي از قول آنها بيانيه صادر كنند.گفت: اي عوام! حالا ديگر نمي توانند بيانيه ها را به موسوي و كروبي نسبت بدهند، چون حالا كه ارتباط آنها قطع است، همه مي فهمند بيانيه هاي قبلي را هم بهاءالله مي نوشته است.گفتم: دانش آموزي انشاء خود را خواند و معلم با عصبانيت به او گفت؛ اين چه انشائي است كه نوشته اي؟ آخه كدوم احمق بي شعوري همچين انشائي مي نويسه؟! و دانش آموز با ناراحتي گفت؛ آقا اجازه! چرا به بابام فحش ميدي؟!  کیهان ۱۲/۱۲/۸۹

  • معرفی کتاب◄کلاس انشا مؤثر

    معرفی کتاب◄کلاس انشا مؤثر

      عنوان فرعی : محتوای آموزشی و طرح درس ها نویسنده : مینا فرشید نیک نشر : قطره این مجموعه معتقد است که نوشتن نیز مانند هر مهارت دیگری هنگامی قابل آموزش است که برنامه درسی آن شامل: ۱- استانداردها و اهداف آموزشی ۲- محتوای آموزشی ۳- شیوه سنجش و ارزشیابیوقتی از محتوای آموزشی حرف می زنیم، از چه حرف می زنیم؟ محتوای آموزشی عبارت است از مباحث و سرفصلهایی که بر اساس نیازهای دانش آموزان در پایه‌های مختلف آموزشی در قالب طرح درس ارائه می‌شوند. به بیان دیگر محتوای آموزشی یعنی تعیین اینکه: -        می‌خواهیم به دانش‌آموزان بیاموزیم چه بنویسند؟          انواع نوشته -        می‌خواهیم به دانش‌آموزان بیاموزیم که چگونه بنویسند؟          فرایند نوشتن -        این چه چیز نوشتن و چگونه نوشتن را می‌خواهیم در چه چهارچوبی به دانش‌آموزان ارائه دهیم؟       طرح درسها بنابراین در کتاب حاضر، ابتدا طبقه بندیهای رایج درباره انواع نوشته را معرفی می‌کنیم، سپس فرایند نوشتن و مراحل آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم و در پایان به ارائه طرح درسهای نمونه می‌پردازیم. در حوزه آموزش انشا، سایتها، نهادها و گروههای مختلفی به فعالیت مشغولند که بخش قابل توجهی از آنها به زبان انگلیسی هستند. لذا در انجام کارهای تحقیقی موثر و روز‌آمد درباره انشا، مراجعه به این منابع اجتناب ناپذیر است. از این‌رو در پایان کتاب، واژه نامه‌ای فارسی- انگلیسی تنظیم شده است که اصلی‌ترین و پرکاربردترین واژگان حوزه انشا و نگارش را در اختیار علاقمندان و محققان قرار می‌دهد.

  • قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود

    به نام باری تعالی که نامش آرامش روح بودی و ذکرش مفتاح فتوح اندرین زمین خاکی روزی به جست و جو بودم همی دیدمی میشی به سرما می لرزید . ازو احوال این ناراحتی جویا شدم واندر یافتن راز این واقعه مستغرق بودم که ناگهان دیدم از کنارم یوزی به سرعت جست و با دو ضرب میش را به سه شقه تقسیم نمود.آنقدر از ناکام ماندن در یافتن حکمت این امر ضد حال خورده بودم که ناگاه دیدم چوپان با سگ گله که از قضا نام آن را زمبه نهاده بودند از راه رسیدند.یوز هم نامردی نکرد و فلنگ را در ببست و چوپان وسگش را در یافتن خویش ناکام نهاد.اندر فایندینگ حکمت این واقعه از خود پروسسینگ مغز تراوش میکردم که ناگاه صدای نعره ی زنی را شنیدم . سپس دیدمی به صورتی که انگار یوزی چوپان را دنبال کند چوپان به سمت صدای نعره روان میشد.دوباره ضد حال خوردمی اما سماجتم مرا رها نکرد و به دنبال چوپان دویدمی تا به راز این سراسیمگی پی ببرم.دیدم چوپان را در حالی که در روبه روی زنی خشمگین ایستاده و هی می گوید غلط کردم. یافتم که این زن همسر مهربان اوست که چوبی به بالای سر آورده و اورا هی تهدید به قتل می کند.دلم به حال مرد بیچاره می سوختی و از خود بغض در می کردی که آیا مردی از او نیز بدبخت تر در این عرض فانی پیدا شدی.غم و اندوه چنان مرا فرا گرفته بود که آسمان را بر سر خویش سیاه می دیدی.پس از دقائقی چوپان بدبخت را دیدم کا از زیر تهدید های مهربانانه همسر جان سالم به در بردی و نماز شکر به شکرانه رهایی از این بلا به به در گاه الهیت به جا آوردی که حقا به جا بود و خدا حتی هیچ تروریستی را به چنین بلایی مبتلا نگرداند انشاء الله. به جست و جو ادامه دادمی همان یوز میش درانده را دیدمی که فغان بر آسمان کرده و از مصیبتی که بر سر چوپان نهاده بود بسیار پشیمان که آیا یک میش ارزش چنین مصیبت سختی را داشتی که بر سر چوپان آورده شدی . حکمت این حکایت بدستم آمد و نتیجه بدان رسید که بدترین عذاب الهی همان زن... اِاِاِ ببخشید اشتباه شد .نتیجه بدان رسید که قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.