انتخاب اسم برای مغازه بوتیک
مصاحبه و راز موفقیت محمد حسن سید شجاع، میلیاردر جوان
اریکا در سال ۸۸ برند سال ایران شد، بالاتر ازهاکوپیان و گراد. انتخابکننده هم در وزرات بازرگانی بود. این انتخاب در همهی رشتهها انجام شده بود و برندهایی چون تولیپرس، فرش شفقی تبریز، و چندین برند معتبر دیگر هم حضور داشتند. سال ۸۸ اولین سال این انتخاب بود و قرار است هر پنج سال یک بار هم برگزار شود، بنابراین اریکا هم اکنون برند برتر عرصهی پوشاک است.در سال ۸۹ محمدحسن سیدشجاع مدیر برتر در عرصهی پوشاک شد و در همان جشنواره تندیس این عنوان و تندیس جوانترین مدیر کشور را از دست معاون رئیس جمهور دریافت کرد. در سال ۹۰ اریکا در کنار گروه خودروسازی سایپا، ایرانول، مس سرچشمه، عظیمزاده، پاکنوش و .. . . به عنوان یکی از ده شرکت برتر توسعه ملی انتخاب شد.در همین سال، در مسابقه جهانی پوشاک که در دبی برگزار شد، ایتالیا اول شد، فرانسه دوم، اسپانیا سوم و برای اولین بار در تاریخ ایران، ایران چهارم شد و این بالاترین مقام ایران در عرصه پوشاک را، این جوان مدیر با برندش اریکا به دست آورد. هم اکنون ترکیهاز آنها دعوت کرده که در کنار برندهای بزرگی چون بریبری، شنل و برندهای بزرگ دیگر، حضور داشته باشند. اولین برند ایران در زمینه لباس هستند کهایزو ۹۰۰۲ گرفتهاند و خط تولیدشان کاملا ایزولهاست.اینها همه بخشی از موفقیتهای محمد حسن سید شجاع است. در سال ۸۹ به عنوان یکی از سه مشتری برتر بانک ملی از نظر گردش حساب برگزیده شد و به تائید هیات امنای بازار رضا، بهترین مغازهدار بازار انتخاب شدهاست. بیش از هزار نفر در مجموعه تولید و صدها نفر در مجموعه بازاریابی، فروش، حقوق و طراحی شرکت او مشغول به کار هستند و اولین برند ایران است که سبک فروششان به صورت همایش است. همهی اقدامات لازم برای معرفی مدلهای مختلف تولیداتش انجام میدهد و تنها برندی است کهاین کار را به دقت و جدیت پیگیری میکند.اینها همه فاز اول طرحهای این جوان موفق و مدیر است. وقتی میپرسم آیا این کهالان به دست آوردهای رویایت بود؟ میگوید: «نه، فعلا رویایم این است که در ده شهر مهم اروپا، اریکا به عنوان نمایندگی کشورمان حضور داشته باشد. انشاءاللهاز سال ۹۱ این کار را خواهم کرد.»محمد حسن سید شجاع متولد سال ۱۳۶۱ است.·اولین رویایت چه بود؟در پاساژی که کار میکردم، بتوانم مغازهای اجاره کنم.·در چه رشتهای تحصیل کردهای؟من در رشته ریاضی تحصیل کردم اما هرچه که یاد گرفتهام از بازار و در حین کار کردن بود. روزی که به بازار رفتم هنوز به مدرسه میرفتم، بنابراین مجبور شدم درسم را در دبیرستان شبانه مروی بخوانم تا به کارم لطمه نخورد. درسم ...
سریالی با سفیدترین وضعیت...
سریال "وضعیت سفید" که از شبکه سه در حال پخش است کم کم در راه رسیدن به قسمت های پایانی خودش است. سریالی که داستان آن در سال 1366 میگذرد که شرایط زندگی در پشت جبهه ها را روایت میکند و روایت متفاوتی از سال های جنگ را نشان میدهد. وضعیت سریال "وضعیت سفید" به حق در میان انبوه فیلم های بی معنا و زننده تلویزیون سفید سفید است که این، به خودی خود دارای ادله زیاد و متفاوتی است اما از آنجا که گل بی خار خداست، دارای ایراداتی هم میباشد که در مقابل نقاط مثبت سریال حرفی برای گفتن ندارد. "وضعیت سفید" زندگی عادی مردم است در آن سال ها و به همین خاطر بیننده ی خود را اذیت نمیکند. از اتفاقات و رفتارهای عام میگوید نه آن ها که یک در هزار اتفاق میافتد و عموما هم تلخ است. پدیده ای که جدیدا در سینما مد شده و انگار این هنر حقیقی است که فیلمی را بسازی و به روحیات مردم گند بزنی و یاس را در آن ها ایجاد کنی و بعد بگویی هنر باید این گونه باشد. بله اگر به شما هندی کمی بدهند و بگویند برای خودت فیلم بساز، هر گونه که دلت خواست میتوانی بسازی ولی نه در موقعیتی که چشم بیننده به توست تا حرفی جدید بشنود و حرف جدید تو این است: "زندگی جبر است". "وضعیت سفید" شیرینی دارد در حالتی که تلخی هم دارد، تلخی همراه با شیرینی. قهر دارد ولی کینه ندارد، خواهر و برادر با هم صحبت نمیکنند، ولی نگران همدیگرند؛ این اتفاق مزه شکلات تلخ میدهد. نشان دادن زندگی عادی مردم به همراه جذابیت داستانی و جلوه های تصویری و هنری میشود سریال پر مخاطب صدا و سیمایِ دچار مرض ندانم کاری. این فرمول ساده میشود از اولین واکسنهای بیماری شمیرینازاسیوم قرارگاه اصلی جنگ نرم، که متوجه شوند -همان دوستان کارگردانی که با بودجه بیتالمال برای ارضا خود فیلم میسازند- چگونه باید فیلم ساخت. "وضعیت سفید" روایتی متفاوت و جدید است از داستان و شخصیتپردازی و فیلمنامه و بازیگری و تصویربرداری و تدوین و ... و کارگردانی و کارگردانی و کارگردانی. کارگردانی به نام حمید نعمتالله که فعلا برای هنگ نمایشی قرارگاه نعمتی است. نعمتی که بوتیک و بیپولی را قبلها کارگردانی کرده و حالا با هادی مقدم دوست "وضعیت سفید" را نوشته. نعمتالله با خلاقیت در پرداخت به داستان و همینطور در کارگردانی رابطهی خوبی دارد که در آثارش به خوبی خوب معلوم است. او واقع بین است حتی در طنز. به جز چند مورد در کارش گافی نبوده و یکی از آن سوتیها هم مربوط به یکی از همین قسمتهای اخیر که پخش شد میشود که در مغازه کت و شلوار مشکی را میپسندند و در سکانس بعدی بهروز با کت و شلوار قهوهای بازی میکند. بهروز با بازی عباس ...
رمان فقط من....فقط تو
قسمت اول-این حرف آخرمه می فهمی؟با صدای داد بابا منم مثل خودش میگم:-پس بچرخ تا بچرخیم آقای صالحیبعدم از خونه زدم بیرون و سوار پرادوی مشکیم شدم..نفس عمیقی می کشم تا آروم بشم اما از اونجا که آروم بودن توی ذاتم نیس محکم روی فرمون کوبیدم و پامو روی گاز گذاشتم..بعد از اینکه به سوئیتم رسیدم در ماشینو قفل کردم و رفتم بالا..دوباره غرولند های این همسایه بیکار مزاحم شروع شد:-یه جوری توی فرعی لایی می کشه انگار سر آوردهسعی کردم دهن به دهن این یکی نشم وگرنه احتمالا پایین آوردن فکش حتمی بود..وارد سوئیت که شدم از هرسم خودمو روی کاناپه پرت کردم و یه سیگار از توی جیبم در آوردم و گذاشتم گوشه ی لبم..فکر می کردم محاله بابا پافشاری کنه..تازه با خودم می گفتم اگه هم خیلی مصر بود من زیر بار نمیرم..اما با حرف امروزش هر چی راه جلوم بود بسته بود..یه کلوم توی روم گفت:-اگه این کارو نکنی از ارث محرومیآخه بگو آدم حسابی یه کارگر بگیر برای اون فکستنی..چکار من داری؟اما از اونجا که بابا کلا آدمیه که رو حرفش می مونه این منم که این بار باید کوتاه بیام تا الان هم مامان بابا رو توی این شرایط راضی می کرد که امروز اونم به صراحت گفت که کار کردن توی اون بوتیک به نفعمه و این بار نمیتونم از طریق اون کاری پیش ببرم..مبایلم زنگ خورد..نگاهی به صفحه اش انداختم و با دیدن تصویر آیلار لبخندی صورتمو پوشوند..-سلام خواهر گلمبا صدای بچگونه و پر از بغضش گفت:-سلام داداشی..بیا خونه-چیزی شده خوشگلم؟-نه دلم برات تنگ شده..-میام عزیزم یه ساعت دیگه میام قول میدم برات شکلات هم بخرمیه دفعه ای صداش تغییر کرد و با شادی گفت:-مرسی داداشی بوووسبا خنده گفتم:-خدافظ کوچولوی لوس-خدافظآیلار خواهرم بود که هفت سالش بود..دیوونه وار دوسش داشتم..با این فکر از جام بلند شدم و برای خرید یه عروسک خوشگل،خونه رو به مقصد پاساژ مورد علاقم ترک کردم...از ماشین پیاده شدم و سریع وارد پاساژ شدم..دومین مغازه سمت راست،جایی بود که همیشه برای خرید عروسک میومدم و صاحبش هم که یه دختر لوند بود فکر می کرد کشته مردشم و به بهونه ی خرید عروسک میرم که ببینمش..البته اینا رو از علی دوستم که مغازه ی جفتی مانتو فروشی داشت فهمیدم..-سلام-سلام آقا آرتین حالتون خوبه؟نمیدونم این اسم منو از کجا فهمید..دختره ی کنه-آره خوبم..یه قری به کله ی بی مصرفش داد و گفت:-چه نوع عروسکی میخوای؟-شما برو کنار..خودم انتخاب می کنمسرخ شد و از جلوم رفت کنار..بعد از کلی دید زدن یه خرس پشمالوی ناز که قدش تا سر شونم بود انتخاب کردم و بعد از حساب کردن اومدم بیرون پوفی کشیدم و به سمت مغازه ی کادویی رفتم توی راه هم هر کی رو میدیدم سلام میکردم..همه رو میشناختم..بابام ...
تاریخچه برند های معروف لباس
Pierre Cardin طراح آوانگارد Pierre Cardin (پیر کاردن)طراحی فرانسوی با اصلیت ایتالیایی است.این طراح مشهور که سالها برای کریستین دیور کار میکرده،بنیانگذار سبک پیشرو در مد میباشد و عمده ی طرحهای معروف او طرحهایی هندسی و گاهی فضایی(منظور پوشش ساکنین کرات دیگر میباشد)هستند. ظاهرأ این آقای کاردن ربطی به لباسهایی که در ایران به اسم این مارک فروخته میشه نداره. چون من پیراهن مردانه به اسم این مارک دیدم به قیمت ۵۰۰۰ تومان. شاید مطمئن ترین چیزی که از این مارک در ایران پیدا میشه عطرهاش باشه. البته این رو هم بگم که پیر کاردن در کل مارک لوکس و گرونقیمتی نیست و تو اروپا و آمریکا جز مارکهای بسیار اقتصادی و ارزون به حساب میاد Giorgio Armani Giorgio Armani متولد ۱۱ جولای ۱۹۳۴،پیاچنتزا،ایتالیا است.او یکی از معروفترین و موفقترین طراحان و سرمایه گذاران حال حاضر دنیاست.ثروت وی طبق آمار مجله ی فوربس بالغ بر ۴.۵ میلیارد دلار است و وی پس از رالف لورن،ثروتمندترین طراح لباس دنیاست. او کارش را در فروشگاه La Rinascente میلان به عنوان طراح ویترین آغاز کرد و سالها به این کار ادامه داد تا اینکه توسط نینو چروتی طراح معروف آن زمان دعوت به همکاری شد. بعد از گذشت ۱۰ سال از همکاری او با چروتی و ارائه ی طرحهای مختلف برای این کمپانی،به فکر افتاد که لباسهایی با استیل و تحت نام خودش ارائه دهد.و در سال ۱۹۷۵ این ایده را عملی نمود و بدین شکل پایه های امپراطوری Armani بنا نهاده شد. استیل وی کاملا منحصر بفرد و تا حد زیادی مردانه است،بطوری که در کلکسیون لباسهای زنانه ی وی نیز کت و شلوار عناصری تفکیک ناپذیر هستند. Armani در کارهایش بیشتر از رنگهای سرد استفاده میکند،و به جرات میتوان گفت که رنگ خاکستری را در مد مدرن او جاودانه ساخته است. در ۱۹۸۰ با طراحی لباسهای فیلم ژیگولوی آمریکایی توانست استیلش را به جهانیان و در سطح وسیعی بشناساند. او همواره در کارهایش نگاهی عمیق به استیل شرقی دارد و از تلفیق آن با سبک مدرن،شاهکارهایی خلق میکند که شوهای لباس او را تبدیل به نمایش هایی باشکوه و مسحور کننده مینماید. بدون اغراق میتوان گفت که او پرطرفدارترین و مردمی ترین استیلیست دنیاست ،چراکه لباسهای او فقط به طبقه ی خاصی تعلق ندارند و طرفداران او،در هر سن و موقعیت اجتماعی همه ی محصولات او را اعم از کیف و کفش،جین و تی شرت،کت وشلوار،عطر،موبایل و ...استفاده میکنند.Armani از لحاظ لاین های مختلف محصولاتش،نیز یکی از استثناها در زمینه ی کار خود میباشد.لاینهایی از قبیل: Giorgio Armani ،Armani Privé ،Emporio Armani ،Armani Jeans ،Armani Junior A|X (Armani Exchange) ،Armani Collezioni ،Armani/Casa ،Armani Occhiali GA BEAUTY Chanel Chanel خانه ی مد بسیار معروف فرانسوی ...
رمان فقط من....فقط تو 15
آرتین از خونه زدم بیرون و سوار ماشین شدم. باید می رفتم بوتیک. کلیدای سویتمو اونجا جا گزاشتم. امشب دلم هوای سویت و تنهایی و کرده. خسته شدم بس که مامان هی آنا .... آنا میکنه. دلم خونه خودمو می خواد که تو آرامش و سکوتش فکر کنم. به خودم به زندگیم. به مسافرتم. به شیدا به حسم. خدایا چقدر دلم براش تنگ شده. برای دیدنش ... برای خنده های بلندش .... برای نگاه شادش موقع خرید کردن.... برای ذوق کردناش..... برای رقصیدن موهاش تو باد.... برای همه وجودش.... دلم پر میکشه برای کنارش بودن. اما طاقت دیدنش و ندارم. تحمل اینکه کنارم باشه و مال من نباشه رو ندارم. تحمل اینکه من براش بی تابی کنم و بدونم که اون حتی بهم فکرم نمیکنه ندارم. نمی تونم کنارش باشم و بهش نگاه نکنم..... که نخوام باهاش حرف بزنم.... خیلی سخته خیلی .... می دونم شاید نتونم خودمو کنترل کنم.... شاید دوباره از دهنم در بره دوستت دارم.و من اینو نمی خوام.... چون شیدا نمی خواد.... چون شیدا اذیت میشه....شاید چند روز پیش ازش دلخور بودم. شاید ازش کینه به دل گرفته بودم. چون غرورمو شکست چون ردم کرد. اما ...اما یادم رفته بود که اونم حق انتخاب داره. اونم باید منو بخواد. تو توهماتم فکر می کردم که اونم دوستم داره و برای همینم از نه گفتنش شوکه شدم. از رد کردنم دلم گرفت. اما الان که با خودم تنهام با خودم راحت حرف می زنم. الان که دلم هواشو کرده می فهمم که من حق اینو ندارم که ازش ناراحت بشم که بخوام بچزونمش و یا ناراحتش کم.اون انتخاب کرد ... و منو نخواست ... شاید اونقدر براش خوب نبودم که به چشمش بیام ... شاید مناسبش نبودم ... شاید اون هیچ حسی بیشتر از پسر صاحب مغازه یا یه همکار یا یه همسفر دو هفته ای نسبت به من نداشته باشه.پس من باید آروم بگیرم. باید خودمو کنترل کنم. باید ازش دوری کنم.هر چقدر که در مورد حسش نسبت به خودم اشتباه کرده باشم در مورد شناختنش اشتباه نکردم. اگه معذبش کنم. اگه احساسم اذیتش کنه میره ... از مغازه میره برای همیشه و اونوقته که من دیگه هیچ وقت نمی بینمش . من اینو نمی خوام. همین که می دونم هست. هر روز میره بوتیک که شاید یه روزی یا هر وقت که بخوام برم ببینمش همین خیلیه ... همین عالیه.پس من جلوی احساسمو می گیرم. نقاب سردی و یخ بودن می زنم. تا اون معذب نباشه تا اون راحت باشه.چقدر دلم براش تنگ شده. تکلیفم با خودم روشن نیست. جدیدا" تعادل ندارم. هم دوستش دارم هم ازش ناراحتم. هم می خوام ببینمش هم طاقتشو ندارم. هم می خوام کنارش باشم و هم وقتی کنارشم حرصش میدم عذابش می دم بی دلیل بدون اینکه دست خودم باشه. بهش نیش می زنم. خوردش می کنم. برای همینم ساعتای مغازه رفتنم و یه جوری تنظیم کردم که با هم نباشیم. که اگه دیوونه شدم و خواستم ...
نگاهی به اسامی فروشگاه های لالجین
یکی از ویژگی های خاص شهر لالجین، فروشگاه هایی است که آثار دست هنرمندان لالجین و دیگر مناطق کشور و گاهی هم خارج از کشور را برای نمایش و فروش عرضه می کنند.این فروشگاه ها از ابتدای ورودی شهر به طور منظم در دوسوی بلوار آیت الله خامنه ای تا پایان بلوار با مساحت ها، نماها، ظاهر و البته نام های مختلف مشاهده می شود.اگرچه نماهای فروشگاه های بیشتر مورد توجه صاحبان آنها قرار گرفته، همانطور که در حال حاضر تغییر و تحولات بسیاری را در این زمینه مشاهده می کنیم، اهمیت انتخاب نام مناسب برای آن هم، بیشتر از نماسازی و دکوراسیون فروشگاه نباشد، کمتر از آن هم نمی باشد.معمولاً به این نوع نام گذاری ها، نام های تجاری یا برند اطلاق می شود.قصد نگارش مباحث نظری در این زمینه را ندارم، همین اندازه کافی است که بدانیم نام مناسب یکی از روش های جذب بازار و مشتری، ماندگاری در بازار، کسب پرستیژ و افزایش اعتبار است.افراد معمولاً نسبت به نام ها و اسم ها ذهینیت ها خاصی دارند و همین امر می تواند موجب جهت دهی جذبی یا دفعی وی نسبت به کالا و خدمات تحت آن نام باشد.برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد ویژگی های نام تجاری به اینجا مراجعه کنید.عامل دیگر در انتخاب نام، میزان ارتباط آن نام با شغل و کار و کسب مربوطه است فبه این معنی که آن عنوان تا چه اندازه می تواند گویای فعالیت اقتصادی مربوطه باشد، تا وقتی کسی بدون دیدن آن فروشگاه و یا فعالیت مورد نظر و صرفاً با شنیدن آن پی به کالای تولیدی آن ببرد.در حالت بالعکس آن می تواند باعث تمسخر و کاهش اعتبار آن گردد، مثلاً برای یک شرکت واردات چای و قند نام تاریخی انتخاب شود و برای البسه و پوشاک نام یک شهر توریستی!در بسیاری از موارد اسامی اعتبار خود را با منتسب کردن خود به یک منطقه کسب می کنند، به طوری که آن کالا با نام آن منطقه معتبر تلقی می شود، مثلا اینکه مغازه هایی که در یک خیابان قدیمی و معروف بوجود آیند، و سعی می کنند نام آن خیابان را در عنوان خود بگنجاندند تا برد تبلیغاتی آنها بیشتر شود.و مثال های فراوانی از این دست مثل تعمیرکاران چاپارخانه همدان، باربری های خیابان فدائیان تهران، بوتیک ها و پوشک فروشی های خیابان بوعلی همدان، میوه های معروف منطقه های مختلف و الی آخر.و اما لالجینیکی از پدیده های عجیب، خنده دار و یا شاید هم تأسف برانگیز، نام های بسیاری از فروشگاه های لالجین است، که تقریباً به غیر از چند مورد، تناسب چندانی با فعالیت مربوطه، هویت شهر، معماری و نمای فروشگاه، محصولان آن، اصالت سفالگری و ... ندارد.بخشی از این اسامی وامدار شخصیت های مدفون شده در شهر همدان هستند.این سینا، بوعلی سینا، ابوعلی سینا، ...
مارکهای معروف پوشاک جهان
مارکهای معروف پوشاک جهان: ۱.کالوین کلین ( Ck- Calvin clein) کالوین کلین، طراح مشهور و برجسته آمریکایی است که چهاردهه از حضورش در دنیای فشن و افتتاح برندش میگذرد. این طراح 65 ساله آمریکایی شرکت خود را در سال 1968، چهار سال پس از فارغالتحصیلی از انجمن فشن نیویورک، در این شهر افتتاح کرد. کلین در مصاحبهای که با شبکه تلویزیونی AFP انجام داد، گفت:« زمانی که من کار خود را شروع کردم، هنوز وال استریت(مرکز تجارت جهانی نیویورک) به فشن به شکلی جدی نگاه نمی کرد و فکر می کردند که فشن فقط درباره چیزهای خیالی و تغییرات فصل تا فصل است.» به نقل از این شبکه او گفت:« امروزه هم تقریبا نمیتوان در دنیای فشن حضوری جدی داشت، مگراینکه بخشی از شرکتی باشید که در لیست بورس سهام و ارز قرار دارد.»کالوین کلین بیش از همه برای تبلیغات جالب لباس زیر و شلوارهای جین خود معروف است، البته برند CK کالوین کلین انواع محصولات ازعینک آفتابی تا ملافه را شامل میشود.کلین گفت که در دنیای فشن راه راحت و سادهای برای موفقیت وجود ندارد. او گفت:«فشن تجارتی سخت و دشوار است. شغلی است که شما باید واقعا در آن کار کنید. فرقی نمیکند چه یک فروشگاه خیلی کوچک داشته باشید یا تجارت شما خیلی وسیع باشد، در هر صورت باید تمام وقت و انرژی خود را به آن اختصاص بدهید. راه آسانی برای انجام این حرفه وجود ندارد.» او گفت:«من امروز میتوانم با همان پولی که کار خود را در سال 1968 آغاز کردم، دوباره کار خود را از صفر شروع کنم. من میدانم که میتوانم. شما به سرمایه زیادی نیاز ندارید. وقتی که بزرگ شدید و رشد و توسعه یافتید دیگر لزومی ندارد که همه چیزهایی که به آن نیاز است، داشته باشید.»کالوین در ادامه گفت:«شاید طراحی لباس سخت باشد، اما اگر شما استعداد داشته باشید، دنیا آن را تشخیص میدهد.»شرکت کلین در سال 1992 با ورشکستگی مواجه شد، اما بر آن فائق آمد و در حال حاضر یکی از برندهای معروف و مهم دنیا است. کالوین کلین سال گذشته به عنوان بهترین طراح سال آمریکایی انتخاب شد.کلین در توصیه خود به جوانان گفت:«درنهایت شما باید اعتمادبهنفس داشته باشید. شما نیاز دارید که مردم به شما اعتقاد داشته باشند. شما باید یک رهبر خوب باشید. حتی اگر نامطمئن و مشکوک هستید، آن را نشان ندهید.» حاشیه کالوین کلین در سال ۱۹۹۵ میلادی، یکی دیگر از غولهای یهودی صنعت پوشاک دنیا یعنی شرکت کالوین کلین به قاچاق گسترده کوکایین در سالهای طولانی گذشته متهم گردید. به علاوه، مدیران این شرکت به دلیل استفاده از تصاویر استفاده شده توسط میشل بر روی لباسها، سالهاست ...