اشعار مراسم ترحیم
آداب مراسم ختم و ترحیم
توجه به این نکته ضروری است که یکی از حکمت های شرکت در مراسم عزاداری آن است که انسان را به یاد خدا و قیامت انداخته و او را از دلبستگی به دنیا بازدارد، حال اگر مراسم ختم، مانند مهمانی باشکوهی برگزار شود که در آن غذاهای رنگارنگ تهیه شده و در اختیار مهمانانی قرار گیرد که خود را آن چنان آراسته اند که گویا به جشنی پا می گذارند، آیا می توان آن را یادآور آخرت دانست؟ و آیا اساساً سزاوار است که مراسم ختم، به همراه پذیرایی باشد؟! ”امام صادق (ع) در مجلس گروهی عزادار وارد شده و خطاب به آنان اظهار داشتند: پروردگار، مصیبت وارد شده بر شما را جبران فرموده، به جبران صبر و تحملتان پاداش خوبی به شما داده و شخص متوفی را نیز در سایه رحمت خویش قرار دهد. سپس از مجلس خارج شدند.] این روایت نشانگر آن است که باید مراسم را به سادگی برگزار کرده و آشنایان و دوستان به ابراز همدردی بسنده کرده و اگر به دلایلی چون برگرداندن آرامش روحی آنها، تصمیم به حضور بیشتر در کنار آنان دارند، نباید به خانواده مصیبت دیده این اجازه را بدهند که برای پذیرایی از آنها دچار تکلف و دردسر شوند، بلکه باید تلاش کنند که در این مدت، این خانواده ها حتی دغدغه خورد و خوراک خویش را نیز نداشته باشند! امام صادق (ع) می فرماید: ”غذا خوردن نزد مصیبت دیدگان از رفتار و کردار زمان جاهلیت است و سنت اسلامی آن است که غذای آنان از سوی دیگران فراهم شود، همان گونه که پیامبر(ص) در مورد جعفر بن ابی طالب، چنین رفتاری را در پیش گرفت] در بسیاری از موارد، در این رفتارهای تجملاتی بیش از آن که به تسلای خاطر صاحبان مصیبت اندیشیده شود، گویا موقعیتی به دست آمده که برخی افراد، ثروت، هنر، مقام و … خویش را در معرض تماشای آنها و دیگران گذاشته و از آن لذت ببرند. طبیعی است که چنین رفتاری مورد تأیید دین مقدس اسلام نیست اکنون باید قضاوت کنیم که رفتار امروز جامعه ما منطبق با سنت های اسلامی است و یا سنت های جاهلیت؟! ما متأسفانه در بیشتر موارد به این سنت اسلامی عمل نکرده و به جای آن که باری از دوش مصیبت دیدگان برداریم، سربار آنها شده و هزینه های سرسام آوری را بر دوششان تحمیل می کنیم و حتی اگر آنان مشکلی از لحاظ مالی نداشته باشند، دغدغه فکری چگونگی پذیرایی از مهمانان خوانده و ناخوانده، آنان را رنج خواهد داد. در مقابل، خود نیز متحمل هزینه هایی چون خریدن تاج گل های گران قیمت، اعلام تسلیت در قالب تابلوها، اوراق تبلیغاتی و …. می شویم که نه سودی به متوفی خواهد رساند و نه به خانواده آنها، بلکه موجب آزار و شرمندگی افرادی خواهد شد که توانایی مالی انجام چنین هزینه هایی را نداشته و با این وجود، قصد اعلام همدردی ...
مراسم ختم (واقعیت با زبان نسبتا طنز)
دوستی از دوستانم در درودهمسرش مرد و عزادارش نمودتا عزاداری به رسم آن دیارآبرومندانه گردد برگزارآگهی در روزنامه درج کردختم جانانه گرفت و خرج کردچای و قهوه ، میوه ، سیگار و گلابلای خرما مغز گردو بی حسابتاق شال دست باف فومنیتکه حلوا لای نان بستنیمنقل اسپند و عود کاشمرشربت و شربت خوری ، قند و شکرفرش ابریشم به نقش یا علیقاری و مداح و میز و صندلیترمه و جام و قدح یک در میانگیره ی نقره برای استکانحجله سیصد چراغ یک تنیرحل و سی جزء و بلن گوی سونیبر در و دیوار خانه صد قلمبیرق و ریسه ، کتیبه با علمدر میان مجلس و ما بین جمعده چراغ زنبوری ، پنجاه شمعقاب کرده وان یکاد و چارقلنصب کرده در میان تاج گلباز تا شادان شود در آن جهانروح آن مرحومه ی خلد آشیانواعظی با فهم و دانا و بلدکرد دعوت تا سخنرانی کند***آشنایان قدیمی هرکدامآمدند از راه یک یک با سلاماهل فامیل ریا کار و دغلکاسب و همسایه و اهل محلدوستان با وفا با تربیتآمدند از بهر عرض تسلیتمجلسی با احترام و با شکوهلیک واعظ غایب و او در ستوهگرچه رسما گشته دعوت، ممکن استجای بهتر رفته آن معده پرستمجلسی با آن شکوه و احترامبی سخنرانی نمی گردد تماممجلس با آبرو و با وقاربی سخنرانی بود بی اعتبار**ساعتی بی واعظ و منبر گذشتعاقبت صاحب عزا بی تاب گشترفت در پس کوچه ها پیدا کندواعظی تا مدح میت را کنددید شیخی با عرقچین و عباریش و نعلین و عصا ، شال و قباگفت : ای دستم به دامانت بیااز غم و غصه رهایم کن ، رهامجلس ختمی است وعظی مختصرپول بستان ، آبرویم را بخرشیخ از هول هلیم روغنیرفت با سر توی دیگ ده منیآمد و شد در عزایش نوحه خوانطبق عادت هی چاخان پشت چاخانبی خبر کان مرده زن بوده نه مردرفت بر منبر سخن آغاز کرد :او بری بود از بدی و هرزگیمی شناسم من ورا از بچگیمن خودم او را بزرگش کرده امکودکی بود و سترگش کرده اممن نمی گویم چرا رنجور بودرازها در بین ما مستور بودوه چه شب های درازی را که منصبح کردم با وی اندر انجمنمجلس آرای و سخن پرداز بودبا همه اهل محل دمساز بودما دو جسم و لیک یک جان بوده ایممست و مدهوش و غزلخوان بوده ایماو نه تنها بر منش ایثار بودمطمئنم با شما هم یار بودما به او احساس دیرین داشتیمخاطرات تلخ و شیرین داشتیمآتشی در این هوای سرد بودجمله مردان را دوای درد بودنازنینی رفته است از بین مااز کجای او بگویم با شماهر شب جمعه بداد از پیش و پسبر گدایان نان و خرما و عدسیاد باد آن شب که خود را باختمدست را در گردنش انداختمزیر گوشش نرم کردم زمزمهدرد دل گفتم به او یک عالمهسر به زانویش نهاده سوختمچشم در چشمان شوخش دوختمدست خود را بر سر و گوشم و کشیداز سر رأفت در آغوشم کشید**تا رسید این جا سخن صاحب عزابر ...
اجرای مراسم ترحیم با همراهی دف و نی
اجرای مراسم ترحیم با همراهی دف و نی اجرای مراسم ترحیم و بادبود ، بزرگداشت ، مراسم های مذهبی با همراهی سازهای عرفانی نی و دف. با بیش از ۲۰ سال تجربه در زمینه اجرای مراسم های ترحیم و یادبود و مراسم های مذهبی اجرای مراسم به همراه نی ، دف به همراه سیستم صوتی با کیفیت و تحویل صدای مراسم در قالب یک سی دی صوتی در پایان اجرا. در قسمت پایین میتوانید نمونه ای از تک نوازی نی و دف و مداحی اجرا شده در مراسم های مختلف را بشنوید: مدیحه سرایی با ساز عرفانی نی نمونه تک نوازی نی مراسم ترحیم و مذهبی دانلود تک نوازی نی مراسم ترحیم تک نوازی نی مراسم ترحیم نمونه اجرای ساز عرفانی نی و دف در مراسم ترحیم و مذهبی منبع : سایت ایران ترحیم
کتاب اشعار مجالس ترحیم
دانلود کتاب اشعار مجالس ترحیم حجم : 32.27 mb دانلود
صاحب خبر (حافظ)
ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی تا راهرو نباشی کی راهبر شویدر مکتب حقایق پیش ادیب عشق هان ای پسر بکوش که روزی پدر شویدست از مس وجود چو مردان ره بشوی تا کیمیای عشق بیابی و زر شویخواب و خورت ز مرتبه خویش دور کرد آن گه رسی به خویش که بی خواب و خور شویگر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوییک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر کز آب هفت بحر به یک موی تر شویاز پای تا سرت همه نور خدا شود در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شویوجه خدا اگر شودت منظر نظر زین پس شکی نماند که صاحب نظر شویبنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود در دل مدار هیچ که زیر و زبر شویگر در سرت هوای وصال است حافظا باید که خاک درگه اهل هنر شویاستفاده از اشعار با ذکر صلوات هدیه به روح همه اموات بالاخص مرحوم پدرم بلامانع است.
آسیب شناسی مجالس ترحیم
آسیب شناسی مجالس ترحیم سلام.این مطلب با عنوان «گامی در آسیب شناسی مجالس ترحیم » در دوهفته نامه سرو کاشمر منتشر شد: چندی است که در برخی از روستاها شاهد همت اهالی در جلوگیری از توزیع انواع برگه های تسلیت در پُرسه ها و جلسات عزداری و بزرگداشتهای اموات هستیم. بزرگان این آبادیها اهالی را دعوت به صرفه جویی و هزینه کردن برای خیرات و شادی روح درگذشتگان کرده اند.در کاشمربازاندیشی اصلاحگرایانه پیرامون مراسم ترحیم مردم ؛ همانند کم کردن از هزینه ها و تعداد مجالس طاقتفرسای بیپایه و پرهزینه آن قابل بررسی است. شاید تصور کنید این مسایل جزو فرهنگ عامه بود و از ویژگیهای منطقه است؟ جالب است بدانید بیشتر این آداب و رسومی در گذشته رایج نبوده و امروزه در "عرف" دیده میشوند. عرف "توافقی ناگفته" است. عرف دنیای حُجب و حکمتهای مرموز و نانوشته است. عرف "مجموعهای رفتاری ـ پنداری" (عینیتها و ذهنیتها) است که تطابقی با مناسک دین و آموزههای ملی ندارد. دستورهای عرفی سررشته منطقی امور زندگی را از اختیار آدمی خارج میکنند. مطابق با سفارشات ارزشمند دین پاک و مبین اسلام، در صورت بروز چنین مصیبت اندوهناکی، این بستگان و همسایهها هستند که موظف به خدمتگزاری بوده و حتی تا سه روز طعام خانواده متوفی را نیز تامین نمایند. این توصیه اسلامی مقایسه شود با تشکیلات دراز و طویل برپایی مراسم ترحیم من درآوردی و متکثر فعلی. ضرورت اصلاح وقتی بیشتر احساس و نمایان میشود که سنجیده و دیده شود در این گونه اعمال چقدر عرف و شرع از هم فاصله گرفتهاند و چقدر در زندگی مردم مزاحمت ایجاد میشود. شاید برخی در وهله اول متعجب شوند وقتی بشنوند که معتبرترین سند در خصوص تاریخ و فرهنگ هر شهری اطلاعات متنوع فراوان (ولی نهفته و پراکنده)، قابل دسترسی و جمعآوری از قبرستان همان شهر است. دین و مذهب رایج در قدیم و امروز، حادث شدن بلایای طبیعی، وقوع جنگها، شیوع بیماریهای مهلک همهگیر، نامهای خانوادگی اصیل و قدیمی، حرفهها و مشاغل رایج در گذشته، میزان تمول خاندانها، توان مالی فعلی مردم (بویژه در تهیه رنگ و جنس سنگ و حجاری و نقوش آن)، میزان وابستگی و اعتقادات عاطفی میان بازماندگان و متوفی، زیباییشناسی عمومی در تزیین مقابر، تنوع و تفاوتهای ظاهری موجود مابین قبور قدیمی و جدید، خوردنیهایی که بنا به رسم هر اقلیم نذر و توزیع میشوند، تعیین ایام و روز خاص هفته به جهت سرکشی به مقابر، میزان هزینه کرد و توجه دستاندرکاران نسبت به قبرستان (استقرار وسایل آمد و شد و ارایه خدمات بهداشتی و شهری) و ... اشارهای به بخشی از این دست اطلاعات ...
طلیعه
بسم الله الرحمن الرحیممراسم ها و مناسک مرسوم هر جامعه آینه احترام و بزرگداشت فرهنگ آن مرز و بوم است.پاسداشت در گذشتگان و عرض تسلیت به بازماندگان متوفی یکی از آموزه های مورد توصیه در دین و آئین مسلمانی است.سفارش به شرکت در تشییع اموات، همراهی و دلسوزی برای خانواده های مصیب دیده ضمن ابراز همدلی و همدردی منتج به تنبه و بیداری روح فرد می شود.در نظر است در این وبلاگ، اشعار مناسب مجالس ختم در قالب پندیات، پاسداشت مقام پدر و مادر، برادر و خواهر، فرزند و ... به صورت صلواتی در اختیار ذاکران و مادحان عزیز قرار بگیرد.از همه عزیزان تقاضا می شود نظرات راهگشای خود را در این خصوص ارائه دهند.با تشکردانش پژوه
آسیب شناسی مجالس ترحیم
اصلاح آداب زندگی برخی از سنت ها در عزای عزیزانبسم الله الرحمن الرحیم اصلاح آداب زندگی برخی از سنت ها در عزای عزیزان تعریف: مجالس ختم و عزاداری به مجالسی گفته می شود که در آن برای شخصی که از دنیا رفته، سوگواری و عزاداری می نمایند و مردم با شرکت در آن به صاحبان عزا تسلیت گفته، و با آنان اظهار هم دردی می نمایند. در این مجالس، شرکت کنندگان با خواندن سوره فاتحه و تلاوت آیاتی از قرآن مجید و گریه بر مصائب اهل بیت(ع)، از درگاه الهی برای روح متوفّی، طلب رحمت و مغفرت می نمایند. هدف از مراسم ختم هدف از برگزاری مجالس عزا در سومین روز درگذشت یک مسلمان، یا هفتم و …، تجلیل از کسانی است که روزی در میان ما بوده و اکنون از جمع ما به سرای باقی شتافتند. این گونه مجالس از آن رو برگزار می شود، تا مردم ضمن ابراز همدردی و تسلیت گفتن به صاحبان عزا، با قرائت قرآن، بیان مصائب اهل بیت و معارف و مسائل دینی از سوی سخنرانان و مداحان، هم ثوابی برای روح مردگان نثار شود و هم عبرت و درس آموزی برای دیگران باشد که روزی برای آنان نیز چنین سرنوشتی خواهد بود. یکی دیگر از اهداف و محسنات مجلس ختم، دیدار آشنایان و خویشاوندان و تسلای خاطر صاحب عزاست. سابقه این مراسم عزاداری در اقوام و ملل گوناگون سابقه طولانی دارد.[1] در دره زرافشان در حوالی سمرقند، نقشبرجستهای مربوط به دهههای پیش از میلاد وجود دارد که مجلس عزاداری سیاوش را نمایش میدهد.[2] مراسم عزاداری در سراسر جهان دارای ریشههای مشترک بوده ولی رسوم و آیینها بسته به زمان، مکان و فرهنگ متفاوت است.[3] عزاداری طولانی بدون خیرات و مبرات واقعی، چشم و هم چشمی، سیاه پوشیدن، پوشیدن لباس متفاوت،[4] خوردن غذای عزادار،[5] فخرفروشی درباره تعداد تشییع کنندگان، اشعار و سخنان کفرآمیز، چاک کردن لباس و خراشیدن صورت از سنت های دوران جاهلیت عربستان بوده است.[6] پیامبر اکرم(ص) برای وابستگی انسان ها در حال حیات و وفات ارزش قائل بودند و توصیه های فراوان راجع ارتباط انسانی در زندگی مطرح می کردند، و شاهد راهنمایی های ارزنده ایشان برای خیرات و نیکی در حق درگذشتگان هستیم. ایشان در وفات مادرشان حضرت آمنه تا سال ها بر مزارشان رفته و می گریستند[7] و یا در وفات پسرشان ابراهیم بسیار گریستند تا جایی که باعث تعجب یاران می شد.[8] حضرت تاکید داشتند، ارتباط عاطفی با نزدیکان در زمان حیات و پس از مرگ عیب و عار نیست، بلکه به کار بردن سنت های جاهلی و گفتن سخنان کفرآمیز است که زشت و ناپسند است. بر اساس آنچه ما بررسی کردیم برگزاری مجلس سوم و هفتم و چهلم در تاریخ اهل بیت(ع) بی سابقه است و فقط یک مورد سابقه داشته و آن ...