استرس شغلی
استرس شغلی و مدیریت آن 2
نویسنده: لطف اله علی پور استاد: دکتر فاروق امین مظفری مقدمه: کار جنبه ای از زندگی است که صرف نظر از منابع مالی برخی از نیاز های اساسی آدمی نظیر تحرک روانی و بدنی ، نیاز های اجتماعی و احساسات خود ارزشمندی را ارضاء می کند با وجود این کار می تواند منبع فشار روانی نیز باشد. در دهه اخیر موضوع استرس و آثار آن در سازمانها مورد توجه بسیار واقع گردیده است . با وجود این که استرس مثبت نیز وجود دارد و نباید به استرس به عنوان یک پدیده منفی نگریست ، زمانی که از استرس صحبت می شود بیشتر به عوارض و جنبه های منفی آن توجه می شود . به هر حال استرس اثرات فراوانی بر عملکرد و فعالیت های اعضای سازمان دارد .مدیران،کارکنان و ارباب رجوع سازمان تحت تاثیر فشارهای عصبی دچار حالات روانی خاصی می شوند و دست به اعمالی می زنند که مستقیما در فعالیت ها و بازدهی سازمان منعکس می گردد.فشارهای عصبی علاوه بر تاثیرات روانی تاثیرات جسمانی نیز دارند. استرس های شدید باعث تزلزل در اهداف و راه های نیل به آن می شوند.در این مقاله قصد داریم استرس شغلی را تعریف ، عوامل ایجاد کننده آن را شناسایی و راه های مدیریت آن را بیان کنیم . استرس شغلی : استرس شغلی را می توان روی هم جمع شدن عامل های استرس زا و وضعیت های مرتبط با شغلی دانست که اکثر افراد نسبت به استرس زا بودن آن اتفاق نظر دارند.همچنین استرس شغلی را می توان کنش متقابل بین شرایط کار و ویژگی های فردی شاغل به گونه ای که خواست های محیط کار بیش از آن است که فرد بتواند از عهده آنها بر آید تعریف کرد . در بعضی موارد بکار گیری فرد در کاری که با توانایی ها و اطلاعات او هم خوانی ندارد و یا تغییر در فعالیت کاری او می تواند باعث ایجاد استرس در فرد شود. عواملی که باعث استرس شغلی در محیط کار می شوند را می توان به سه دسته کلی تقسیم کرد : .عوامل فردی : مثل تضاد در نقش ، ابهام در نقش ،تعارض در هدف های فردی ، اتفاقات غیر منتظره شخصی و مسائل اقتصادی ۲.عوامل سازمانی : شامل ساختار سازمانی ، فرآیندهای سازمانی ، خط مشی های سازمانی ، عوامل ارتباطی ، الزامات شغلی ، شرایط فیزیکی سازمان و مراحل حیات سازمان ۳.عوامل محیطی : شامل عوامل اقتصادی ، عوامل سیاسی و عوامل تکنولوژیکی بر طبق یک مکتب فکری، تفاوت در مشخصات فردی مانند شخصیت و شیوه سازگاری فرد، مهم ترین عوامل در ایجاد استرس کاری در افراد است به عبارت دیگر، چیزی که برای یک نفر استرس زاست ممکن است برای دیگری مهم نباشد. این دیدگاه استراتژی های پیشگیرانه ای را به دنبال داشته است که تمرکز بر کارمندان و راه هایی برای کمک به آنها برای سازگاری با موقعیتهای مختلف شغلی است. عواملاسترسشغلیدرمحیطکار ...
استرس شغلی
استرس شغلي: آدمي براي آنكه به طرز بهنجاري به كار و كوشش بپردازد بايستي كمي استرس احساس كند. برانگيختگي هيجاني ملايم آدمها را در جريان اجراي كاري كه برعهده دارند هوشيار نگه مي دارد. آدمي هنگام روبرو شدن با استرس به آن دسته از الگوهاي رفتاري روي مي آورد كه پيش از آن برايش كارايي نداشته است . به عنوان مثال ، يك آدم محتاط ممكن است محتاط تر هم بشود و سرانجام به كلي كناره بگيرد و يك آدم پرخاشگر ممكن است كنترل خود را از دست بدهد و بي مهابا همه چيز را در هم بكوبد. اعتقاد بر اين است كه بيماريهايي مانند حساسيتها، سردردهاي ميگرني ، فشار خون ، ناراحتيهاي قلبي ،زخمهاي گوارشي با فشار هيجاني ارتباط دارند. عموم مردم بيشتر وقت مفيد خود را درمحيط كار مي گذرانند به همين دليل شرايط محيط كار اهميت بسياري در تامين سلامت جسماني و رواني آنها دارد و به اختصار برخي از عوامل كه تاثير زيادي در ايجاد استرس ناشي از كار دارند در ذيل ذكر گرديده است : شرايط كاري ; تراكم كاري ; ابهام نقش ; تعارض شغلي ; مسئوليت ; روابط با مافوق ; روابط با زيردستان ; روابط باهمكاران ; عدم امنيت شغلي . شرايط كاري: عواملي چون شرايط نامطلوب كاري ، تندكاركردن ، تلاش طاقت فرساي فيزيكي ،ساعات بسياري را در محيط كار گذراندن و پركاري مفرط، موجب اختلال در سلامت رواني مي شود. كار خسته كننده و تكراري و محيط نامطلوب فيزيكي و رواني ازجمله : سروكار داشتن با افراد تندخو و همكاران پرخاشگر علاوه بر اختلال سلامت رواني موجب كاهش سلامت جسماني نيز مي شود، اين افراد زودتر و بيشتر از افراد ديگر به بيماري مبتلا مي شوند و ديرتر بهبود مي يابند. تراكم كاري: بعضي افراد زماني كه خيلي نزديك با ديگران كار مي كنند احساس ناراحتي مي كنند در حالي كه اگر عده اي در كنار بقيه كار نكنند احساس تنهايي مي كنند. درهر حالت تراكم كاري (مثبت يا منفي ) مي تواند باعث ايجاد استرس گردد. ابهام نقش: اگر شخص اطلاع كافي از شغل و كاري كه به عهده گرفته نداشته باشد بدين معني كه اهداف كاري وي چنانچه بايد و شايد واضح و صريح نباشد و او نتواند با اين اهداف وانتظارات خود، همكاران و مسئوليتهاي محوله ارتباط درستي برقرار سازد، اين حالت موجب بروز افسردگي ، كاهش اعتماد به نفس ، عدم احساس رضايت از وضع زندگي ،عدم رضايت شغلي و كاهش انگيزه شغلي مي شود. تعارض شغلي: اگر شخص در محيط كار خود با وظايف يا نيازهايي مواجه شود كه واقعا علاقه اي نسبت به انجام آنها نداشته و يا اينكه قبلاً تصوري از انجام آن كارها در ذهن نداشته باشد، متداولترين مورد در اين زمينه هنگامي ديده مي شود كه فرد بين دو گروه مختلف كه دوخواست و دو هدف متفاوت ...
استرس شغلی
استرس شغلی بندرت شغلی پیدا می شود که کمی استرس در آن وجود نداشته باشد. برخی افراد خود درپی شغل های دشوار هستند. برخی دیگر نیز ترجیح می دهند به حال خود رها شوند و کار را با سرعتی که متناسب با وضعیت آنهاست، انجام دهند. برخی افراد نیز بدلیل مشکلات مالی، سختی های زندگی خانوادگی و نبود هیجان در زندگی استرس دارند. تنها تعداد بسیار کمی از افراد هستند که میزان تنش روحی آنها در تمام زمان ها در وضعیتی متعادل قرار دارد.استرس چیست؟استرس واژه ای است که می توان از آن برای توصیف علت و پیامدهای ناشی از وارد آمدن فشار بر جسم و روح استفاده کرد. استرس با فشار ناشی از کار سخت در ارتباط است؛ همچنین، عواملی مانند خستگی، سهل انگاری، کمال گرایی، اعمال قدرت از سوی دیگران، ناامنی شغلی، مشکلات موجود در روابط و بسیاری عوامل دیگر که با خانه و محل کار در ارتباط اند، می توانند استرس را بوجود آورند. استرس ممکن است درونی یا بیرونی باشد. این اختلال در اصل از اختلاف میان انتظارات و واقعیت ها ناشی می شود. "مرکز سلامت و ایمنی" استرس را اینگونه تعریف می کند: "استرس زمانی شکل می گیرد که تقاضاها از یک فرد از میزان ظرفیت وی برای پاسخگویی به آنها فراتر می روند". در حقیقت، هر یک از ما در ذهن خود معیاری ( سطح بهینه) داریم که طبق آن برای ارضای خود و رسیدن به پیشرفت تلاش می کنیم. وقتی این سطح از حالت توازن خارج می شود ما کمتر به آن اهداف و پیشرفت ها دست می یابیم و از این امر ناخرسند می شویم؛ در این میان آنچه اهمیت ندارد این است که چقدر تلاش کرده ایم یا چه میزان به خود استراحت داده ایم. اگر عوامل بروز استرس برای مدتی طولانی به قوت خود باقی بمانند، ممکن است "علائم" این اختلال که معمولا فیزیکی و عاطفی هستند در ما بروز کنند. اگرچه از این عوامل به عنوان "علائم" یاد می شود، اما وقتی می گوییم "علائم" بدان مفهوم نیست که استرس یک بیماری است، بلکه یک وضعیت روانشناختی است که عوارض جانبی فیزیکی و ناخوشایندی به همراه دارد ـــ با این همه استرس حالتی است که با یادگیری در خصوص آن و تغییر رفتار، قابل برطرف شدن است. آیا عوامل بروز استرس شناخته شده اند؟ صرفنظراز برخی مشکلات روحی و فیزیکی حاد، اظهار نظر قطعی درباره عوامل بروز استرس، دشوار است. در این مقاله تلاش شده است تا فهرستی از منابع استرس که درباره آنها بیشتر صحبت شده است، ارائه کنیم که عبارتند از: بسیار ناعادلانه است...هیچیک از ما دوست نداریم در محیط هایی کار کنیم که خود ما یا سایرین در آنجا از نوعی حس بی عدالتی رنج می بریم. ناتوانی در تغییر شرایطی که افراد در آنها مورد بهره برداری قرار می گیرند یا تبعیض درآنها ...
استرس شغلی، افسردگی می آورد
استرس شغلی، افسردگی می آورد دور کردن استرس از زندگی مساوی است با سلامت روان بهتر؛ اما بررسیهای اخیر نشان داده کم کردن استرسهای محیط کار در این مورد نقش مضاعفی دارند. تحقیقات نشان داده است که کاهش این استرسها، میتواند خطر ابتلا به افسردگی را تا حد زیادی کم کند. در یک مطالعه، محققان حدود 4800 کارمند را در طی یک دوره 10 ساله بررسی کردند. در ابتدای مطالعه، از آنها خواسته شد میزان استرس محیط کارشان را طی پرسشنامه ی استانداردی، توصیف و درجهبندی کنند و به سلامت و احساس رضایت از زندگیشان هم، به وسیله یک نمره، امتیاز بدهند. بعد از 10 سال، مجددا این پرسشنامهها و سوالات در اختیار آنها قرار داده شد. بر اساس پاسخهای کارمندان، آنها به چهار گروه تقسیم شدند: گروه اول آنهایی بودند که هم در ابتدای مطالعه استرس زیاد در محیط کارشان داشتند و هم در پایان آن. یک گروه، افرادی که در هر دو نوبت استرس کمی داشتند. گروه سوم شامل کسانی میشد که در ابتدای مطالعه، استرس کم و در نوبت بعد استرس بالایی داشتند. گروه چهارم به افرادی اختصاص داشت که در نوبت اول استرس بالا و در نوبت دوم، استرس کمی داشتند. بررسی نتایج نشان داد گروه چهارم، احتمال کمتری برای ابتلا به افسردگی داشتند ( 8 درصد در مقابل 4 درصد) . همچنین مشخص شد آنهایی که در ابتدای مطالعه استرس کمتری داشتند و نیز سلامت خود را خوب و کافی ارزیابی کرده بودند، وقتی به مشاغل پراسترس برده شدند، نتوانسته بودند دوام بیاورند و افسرده شده بودند. ارتباط فضای محیط کار، با جنبههای مختلف سلامت جسمانی و روانی کارمند، که میتوان آن را به طور کلی "سلامت شغلی" نامید، موضوعی است که از سالها قبل ذهن متخصصان بهداشتی و نیز مدیران اقتصادی را به خود مشغول کرده است. عوامل خطرزا در محیط کار، چه شیمیایی و فیزیکی و چه روانی و اجتماعی، نه تنها سلامت جسمی و روانی فرد را میتوانند مختل کنند، بلکه روی میزان بهرهوری کارمند و نهایتا سودآوری و کارآیی آن شغل، تاثیر مستقیم و اساسی خواهند داشت به همین جهت متخصصان بهداشتی تلاش دارند تا با بررسی مشاغل گوناگون و محیطهایی که هر کارمند تجربه میکند، به نتایجی برسند که با عمل به آنها بتوان امیدوار بود که میزان عوامل زیانآور محیط کار به حداقل برسد. حتی اگر تنها استرسهای محیط کار را در نظر بگیریم، متوجه حجم عظیمی از بیماریهایی میشویم که تحقیقات نشان دادهاند با این استرس مکرر و طولانیمدت، رابطه دارند. به عنوان مثال در مطالعهای مشخص شد که ارتقای شغلی میتواند به طور متوسط تا 10 درصد کیفیت زندگی و سلامت فرد را پایین بیاورد. مطالعه دیگر، ...