احجام مجازی

  • اصول طراحی حجم

    احجام مجازیدر هنرهای تجسمی چنانچه یک نقطه را در سه بعد گسترش دهیم و یا یک پاره خط را در جهت های مختلف حرکت دهیم ، تجسمی از حجم به وجود می آید و به همین جهت در هنرهای تجسمی حجم ممکن است همیشه ملموس و مادی نباشد ولی از نظر بصری وجود داشته باشد که درآن صورت می توان به آن حجم مجازی گفت. این تصور را من توسط نقطه به اشکال مثلث و مربع در آورده ام البته این مهم نیست هر کسی این کار را می تواند بکند مسئله این است که من در مطالب بالا گفتم اگر به نقطه بعد دهیم به هر شکلی در خواهد آمد فقط کافیست آن نقطه را به صورت فرضی در ذهنمان به هم وصل کنیم تا یک حجم به وجود بیآد که درنهایت این حجم با استفاده از ذهن انسان مجازی تلقی میشودحجم میتواند تهی و یا تو پر باشد و به همین نسبت درون یا بیرون آن اهمیت پیدا می کند معمولا فضایی را که حجم اشغال میکندفضای مثبت یا Positive می گویند و فضای پیرامون آن یا ما بین دو حجم یا حفره میان یک حجم تهی را فضای منفی یا Negative می نامند مثل فضای داخل یک لوله قطور.قابل ذکر است که حجم عنصر اصلی کار مجسمه سازان است. ارزش و اهمیت حجم به تمام و کمال در شکل پذیری ، رنگ ، بافت، جنسیت و ارزش های متنوع بصری در مجسمه سازی و کار با حجم است که مطرح می شودهمیشه نمایش حجم در فضا و رابطه متقابل آن با فضای پیرامونش اصل مهم مجسمه سازی است . این روابط در نقش بر جسته سازی که از یک سو با نقاشی و از سوی دیگر با معماری در ارتباط است اهمیتی به سزا دارد. نقش بر جسته که از یک سمت بسته و محدود است به حجمی گفته می شود که در آن اشیاء و پیکره ها به صورت کم و بیش بر آمده از سطح به نمایش در آمده باشند. نقش بر جسته گاهی حالتی تزیینی برای سطوح معماری دارد و معماری نیز متقابلا همین حالت را برای نقش برجسته به عهده دارد. در کل باید گفت که نقش برجسته حالتی بینا بینی میان نقاشی و مجسمه سازی دارد. گاهی هنرمندان نقش برجسته ساز از نقاشی الهام گرفته اند و گاهی هنرمندان نقاش از نقش برجسته ها تاثیر پذیرفته اند . گاهی رویداد های تاریخی به وسیله نقش برجسته جاودانه شده اند و گاهی در نقش برجسته ها افسانه ها و داستان های نمادین و اساطیری باز نمایی شده اند نقش نور در باز نمایی حجم و خصوصیات آن نیز شایسته توجه می باشد . به طور دقیق تر این نور است که امکان رویت اجسام را در فضا برای ما بوجود می آورد از این جهت معمولا هنرمندان به وسیله روابط پیچیده ای که حجم با فضا دارد نقش نور را در آثار خود مورد مطالعه و ارزیابی قرار میدهند.و حال به صورت خلاصه میشود گفت که حجم:[دارای طول و عرض و عمق است و فضا را اشغال می کند[زاییده دست انسان است [ نور نقشی تعیین کننده در بیان شکل آن دارد[جنس ...



  • ترکيب بندي باتمرکز فرم ها

      ترکيب بندي باتمرکز فرم ها هنرمندان هنرهاي تجسمي,به منظور انتقال ايده ها وآرمان فکري خودبه ديگران,روش هاي گوناگوني رادرساختمان وترکيب بندي آثار هنري خويش, برمي گزينند, يکي از موثرترين جنبه هاي ترکيب عناصر بصري ,روش «تمرکز» است. تمرکزيعني جمع شدن واحدهائي ازيک شکل وفرم معين درفضاي سطح تصوير تمرکز شکل ها معمولاً ايجاد حرکت هاي ريتميک مي کندواغلب يک مرکزجلب توجه براي چشم درصفحه به وجود مي آورد.ايجاد تمرکز,ممکن است به وسيله نقطه ها انجام پذيرد.دراين حالت,تجمع نقطه ها به عنوان يک مرکزديد,چشم رابه طرف خود جلب مي کند وکم کم باپراکنده شدن نقطه هاازمرکزتجمع به طرف فضاهاي خالي صفحه,چشم متوجه تمام سطح تصوير شده وتعادل بصري برقرارمي گردد.تمرکزبه وسيله نقطه ها ممکن است داراي دوياچند مرکزديده باشد.ايجادتمرکز,ممکن است به وسيله باندهاي مجتمع طولي, انجام مي گيرد, گاهي واحد هائي از شکل از باندخارج شده وبه طرف فضاهاي خالي صفحه حرکت مي کنند, وگاهي تمام واحدهاي شکل به صورت مجتمع درطول باند, تمرکزيافته اند. ايجاد تمرکز, گاهي ازتجمع واحدهائي ازسطوح تقريباًمتراکم به وجود مي آيد. ترکيب بندي( کمپوزيسيون ) آفرينش کليه آثار هنرهاي تجسمي,نيازمند طراحي وسازمان دهي دقيق عناصربصري است که آن راکمپوزيسيون ياترکيب بندي مي ناميم. هنرمنددرسازماندهي وترکيب بندي يک اثرهنري, عناصري چون, خط, شکل, بافت, نور و سايه ورنگ را درقالب يک مجموعه ساختماني منظم دوبعدي ياسه بعدي, ترکيب مي کند و بدين وسيله ,ايده ها ومفاهيم ذهني خويش رابيان کرده وبه ديگران انتقال مي دهد. عناصر بصري, درجريان ترکيب بايکديگر, دريک مجموعه تصويري, کيفيتهاي ويژه وباارزشي راازلحاظ بصري به وجودمي آورند, که درالقا مفاهيم موردنظر هنرمندبه ديگران,نقش بااهميتي داشته ودرحقيقت وسيله موثري درانتقال محتواي اثربه بيندگان مي باشند.تعداداين کيفيت هاي بنيادي که يک کمپوزيسيون خوب رامي سازند فراوانند,اما مهمترين آن ها عبارتند از: ريتم ,تعادل ,تناسب وشکل وزمينه «فضاي مثبت ومنفي» , که هرکدام جداگانه موردبحث قرارخواهندگرفت.   اصول ترکيب در طراحی حجم جاي دادن منطقي عناصرتجسمي درفضاي موردنظر, درسطح دوبعدي ويادرفضاي سه بعدي, ترکيب بندي ياکمپوزيسيون گفته مي شود. ترکيب بندي تحت قوائدواصول معين ومحاسبات دقيق انجام مي گيردوبين عناصر تصويري ارتباط پيوند وروابط منطقي ايجاد مي کند. نظم وترتيب دادن, برنامه ريزي کردن بين عناصرتصويري, منسجم نمودن قسمت ها باهم, ترکيب کردن وکنارهم قراردادن آنها, ساختاروسازماندهي عناصر تجسمي وبالاخره هماهنگ کردن همه اجزاء باهم, مفهوم ترکيب رامشخص ...

  • اصول طراحی حجم

    همانطور که سه شکل دایره ، مربع و مثلث به عنوان اشکال پایه برای سطح نام برده شده اند دایره ، مکعب و هرم را نیز می توان به عنوان احجام هندسی پایه نام برد .که این سه نوع حجم به ندرت در طبیعت به طور منظم دیده می شوند . اما به طور کلی همه حجم های طبیعت از ترکیب یا تغییر شکل این سه حجم پایه و هندسی به وجود می آیند. همانگونه که از حرکت خط در فضا سطح بوجود می آید از حرکت سطح در فضا بعد سومی که همان حجم است ایجاد می شود. احجام مجازی در هنرهای تجسمی چنانچه یک نقطه را در سه بعد گسترش دهیم و یا یک پاره خط را در جهت های مختلف حرکت دهیم ، تجسمی از حجم به وجود می آید و به همین جهت در هنرهای تجسمی حجم ممکن است همیشه ملموس و مادی نباشد ولی از نظر بصری وجود داشته باشد که درآن صورت می توان به آن حجم مجازی گفت. این تصور را من توسط نقطه به اشکال مثلث و مربع در آورده ام البته این مهم نیست هر کسی این کار را می تواند بکند مسئله این است که من در مطالب بالا گفتم اگر به نقطه بعد دهیم به هر شکلی در خواهد آمد فقط کافیست آن نقطه را به صورت فرضی در ذهنمان به هم وصل کنیم تا یک حجم به وجود بیآد که درنهایت این حجم با استفاده از ذهن انسان مجازی تلقی میشود حجم میتواند تهی و یا تو پر باشد و به همین نسبت درون یا بیرون آن اهمیت پیدا می کند معمولا فضایی را که حجم اشغال میکند فضای مثبت یا Positive می گویند و فضای پیرامون آن یا ما بین دو حجم یا حفره میان یک حجم تهی را فضای منفی یا Negative می نامند مثل فضای داخل یک لوله قطور. قابل ذکر است که حجم عنصر اصلی کار مجسمه سازان است. ارزش و اهمیت حجم به تمام و کمال در شکل پذیری ، رنگ ، بافت، جنسیت و ارزش های متنوع بصری در مجسمه سازی و کار با حجم است که مطرح می شود همیشه نمایش حجم در فضا و رابطه متقابل آن با فضای پیرامونش اصل مهم مجسمه سازی است . این روابط در نقش بر جسته سازی که از یک سو با نقاشی و از سوی دیگر با معماری در ارتباط است اهمیتی به سزا دارد. نقش بر جسته که از یک سمت بسته و محدود است به حجمی گفته می شود که در آن اشیاء و پیکره ها به صورت کم و بیش بر آمده از سطح به نمایش در آمده باشند. نقش بر جسته گاهی حالتی تزیینی برای سطوح معماری دارد و معماری نیز متقابلا همین حالت را برای نقش برجسته به عهده دارد. در کل باید گفت که نقش برجسته حالتی بینا بینی میان نقاشی و مجسمه سازی دارد. گاهی هنرمندان نقش برجسته ساز از نقاشی الهام گرفته اند و گاهی هنرمندان نقاش از نقش برجسته ها تاثیر پذیرفته اند . گاهی رویداد های تاریخی به وسیله نقش برجسته جاودانه شده اند و گاهی در نقش برجسته ها افسانه ها و داستان های نمادین و اساطیری باز نمایی ...

  • اصول طراحی حجم

    به اشیایی که دارای سه بعد طول و عرض و ارتفاع یا عمق باشد حجم گفته میشود. معمولا همه اشیاء مادی در طبیعت دارای حجم هستند . اگر چه برخی از آنها ممکن است علاوه بر طول و عرض دارای ضخامت ، عمق یا ارتفاع بسیار کمی باشد اما قاعدتا حجم هایی هستند که بخشی از فضا را اشغال میکنند . این حجم ها گاهی به طور طبیعی به صورت نسبتا منظمی دیده می شوند. مثل حجم برخی از درخت ها، میوه ها، و غیره اما بیشتر اوقات به شکل غیر منظم جلوه می کنند، مثل حجم صخره ها، گیاهان، حیوانات، و بسیاری چیزهای دیگر .همانطور که سه شکل دایره، مربع و مثلث به عنوان اشکال پایه برای سطح نام برده شده اند دایره ، مکعب و هرم را نیز می توان به عنوان احجام هندسی پایه نام برد .که این سه نوع حجم به ندرت در طبیعت به طور منظم دیده می شوند . اما به طور کلی همه حجم های طبیعت از ترکیب یا تغییر شکل این سه حجم پایه و هندسی به وجود می آیند. همانگونه که از حرکت خط در فضا سطح بوجود می آید از حرکت سطح در فضا بعد سومی که همان حجم است ایجاد می شود.· احجام مجازیدر هنرهای تجسمی چنانچه یک نقطه را در سه بعد گسترش دهیم و یا یک پاره خط را در جهت های مختلف حرکت دهیم ، تجسمی از حجم به وجود می آید و به همین جهت در هنرهای تجسمی حجم ممکن است همیشه ملموس و مادی نباشد ولی از نظر بصری وجود داشته باشد که درآن صورت می توان به آن حجم مجازی گفت. اگر به نقطه بعد دهیم به هر شکلی در خواهد آمد فقط کافیست آن نقطه را به صورت فرضی در ذهنمان به هم وصل کنیم تا یک حجم به وجود بیآد که درنهایت این حجم با استفاده از ذهن انسان مجازی تلقی میشودحجم میتواند تهی و یا تو پر باشد و به همین نسبت درون یا بیرون آن اهمیت پیدا می کند معمولا فضایی را که حجم اشغال میکندفضای مثبت یا Positive می گویند و فضای پیرامون آن یا ما بین دو حجم یا حفره میان یک حجم تهی را فضای منفی یا Negative می نامند مثل فضای داخل یک لوله قطور.قابل ذکر است که حجم عنصر اصلی کار مجسمه سازان و پس از آن معماران است. ارزش و اهمیت حجم به تمام و کمال در شکل پذیری ، رنگ ، بافت، جنسیت و ارزش های متنوع بصری در مجسمه سازی و کار با حجم است که مطرح می شودهمیشه نمایش حجم در فضا و رابطه متقابل آن با فضای پیرامونش اصلی مهم است . این روابط در نقش بر جسته سازی که از یک سو با نقاشی و از سوی دیگر با معماری در ارتباط است اهمیتی به سزا دارد. نقش بر جسته که از یک سمت بسته و محدود است به حجمی گفته می شود که در آن اشیاء و پیکره ها به صورت کم و بیش بر آمده از سطح به نمایش در آمده باشند. نقش بر جسته گاهی حالتی تزیینی برای سطوح معماری دارد و معماری نیز متقابلا همین حالت را برای نقش برجسته به عهده دارد. ...

  • ترکیب حجم در معماری

     ترکیب حجم در معماریترکیب احجام افلاطونی  احجام افلاطونی طراحی هر نوع المان حجمی باید دارای چند فاکتور مهم زیر باشد:1. تناسب مفهومی به صورتی که مفهوم جدیدی نیز ایجاد شود2. تناسب فرمی- مهمتر از شکل یک المان، تناسبات فرمی آن می باشد. گاهی یک المان نامشخص اما دارای ترکیب بندی مناسب، بیشتر و بهتر از المان های دارای شکل مشخص اما با تناسب ضعیف اثر گذاری دارد.3. در نظر گرفتن فرآیند های تولید و مواد - طرح باید در استفاده از مواد، حاوی خلاقیت باشد. گاهیترکیبی از مواد مختلف و متضاد بهترین نتیجه را می دهد. طرح باید به گونه ای باشد که امکان تولید آن با جدیدترین روش های موجود در محل مورد نظر فراهم باشد. البته این فاکتور نباید در ابتدا جز محدودیت های طراحی باشد زیرا باعث کاهش خلاقیت می شود.4. توجه به عمر بصری طرح بسیار مهم است. طرح هائی بلا پیام مستقیم هر چند که سریع درک می شوند ولی به همان نسبت نیز کهنه می شوند ولی طرح های انتزاعی با نسبتی از واقع گرائی، دارای عمر بصری زیادی هستند. و چون المان های شهری به مدت زیاد در معرض دید خواهند بود، پیام رسانی غیر مستقیم از طریق ارائه طرح انتزاعی بار ارزش هنری بیشتری در دراز مدت دارندبه نظر من المان ها باید نمادین و انتزاعی باشن ،این باعث میشه اونها هیچوقت تکراری و خسته کننده نباشن وببیننده رو همیشه به فکر بندازن،در ضمن با گفته یک بنده خدایی که میگن باید قابل فهم برای عوام باشن مخالفم چون معتقدم نباید مردم دست کم گرفت ،مردم عادی( منظورم غیر متخصصین است)خیلی خوب مفاهیم رو درک میکنن. المان با مجسمه تفاوت دارد.... **متاسفانه سوء برداشتها و سوءء مدیریتها و تا حدی نیز عدم اطلاع و آگاهی کافی از این دو مقوله سبب شده که متولیان شهرسازی و معماری ما در سطح شهرها خیلی سبک و پیش پا افتاده با مسئله ی فوق برخورد کنند و به قولی با قرار دادن چند مجسمه با نام میادین اصلی سر و ته قضیه را به گکونه ای به هم بیاورند....! مجسمه هایی که بدون اینکه هیچگونه فکر و جاذبه ای در شخص ایجاد کنند مستقیما منظور خود را بیان میکنند و در نتیجه حتی برای لحظه ای نیز نمیتوانند نگاه مخاطب را روی خود حفظ نمایند و طبعا نمیتوانند در دراز مدت اثری ماندگار و جزو ویژگی های منطقه به حساب آیند.....تفاوت اصلی مجسمه با المان در نگاه انتزاعی و غیر مستقیم المانهاست به یک موضوع! نگاهی که ذهن انسان را بعنوان یک موجود متفکر درگیر خود میکند....لقمه ای آماده نیست که در دهان انسان گذارده شود! فکر و اندیشه و تامل انسان را در برخودر با خود میطلبد.... در حرکت انسان مکث و تامل ایجاد میکند و همین ویژگی باعث ماندگاری آن میشود چرا که آنچه موجب درگیری ...

  • «احجام افلاطونی»

    «احجام افلاطونی»

      «احجام افلاطونی»  یک جسم افلاطونی، یک شی‌ء محدب چند وجهی سه بعدی است که تمامی وجه‌های آن چند ضلعی‌های یکسان می‌باشند با اضلاعی به طول مساوی و زوایای هم درجه و برابر. همچنین دارای تعداد یکسان از وجه‌هایی است که در هر رأس به هم برخورد می‌کنند. مشهورترین مثال از یک جسم افلاطونی، مکعب است که وجه‌های آن شش مربع یکسان می‌باشند.   یونانیان قدیم ثابت کردند که تنها پنج جسم افلاطونی را می‌توان ساخت:  چهار وجهی، مکعب، هشت وجهی، دوازده وجهی و بیست وجهی برای مثال، بیست وجهی، دارای 20 وجه می‌باشد که همه‌ی آن‌ها به شکل مثلث‌های متساوی الاضلاع هستند.