احترام به بزرگان
احترام به بزرگان
امروز رادیو مطلبی در باره احترام به بزرگترها و پیرمردها و پیرزنهایی که اطرافمون هستند پخش می کرد و شنونده ها رو به دیدار از آنها دعوت می کرد مخصوصا کسانی که در آسایشگاههای سالمندان چشم انتظار یه لبخند هستند ناخودآگاه یاد فیلم های سیندرلا ، پینوکیو ، سفیدبرفی و هفت کوتوله و خیلی فیلمهای دیگه افتادم که وقتی می خواهند فرشته مهربون رو تجسم کنند اون رو در چهره یک دختر جوان و زیبا نمایش می دهند و شیطان و جادوگر و آدمهای بدجنس رو در چهره یک پیر زن عجوزه نمایش می دهند. آیا این باعث تنفر کودکان از پیر زنها نمی شود ؟ میلاد امام هادی علیه السلام ، هدایتگر به همه خوبیها و همه نور و روشنایی بر همه مومنان مبارک باد
احترام به بزرگترها
احترام به بزرگترها نعمت وجود بابرکت آنان، اغلب تا هستند، ناشناخته است. وقتىبه جایگاه حساس و مهم و نقش کارگشاى آنان پى مىبرند که از دستبدهند. چه بسیار اختلافها و قهرها و نزاعهاى خانوادگى که پس ازدرگذشت «بزرگ خاندان» چهره نشان مىدهد و چه بسیار رابطهها ورفت و آمدها که قطع مىشود، یا به سردى مىگراید، و علت آن فقط ازدنیا رفتن محورى است که مایه دلگرمى، امید، انس و معاشرت فامیلاست. رسول خدا(ص) فرمود: «البرکه مع اکابرکم» برکت و خیر ماندگار، همراه بزرگترهاى شماست. در سخن دیگر فرمود: «الشیخ فى اهله کالنبى فى امته» پیرمرد در میان خانوادهاش، همچون یک «پیامبر» در میان امتشاست. این اشاره به همان نقش محورى، فروغبخشى، صفاآورى، هدایتو ارشاد، تجمع و الفت است که در وجود آنان نهفته است. پس اگربزرگترها در فامیل و خانواده، چراغ روشنىبخش و محور وحدت وهمدلى و عامل انس و ارتباط و رفت و آمدهاى خانوادگىاند، باید اینجایگاه، محفوظ بماند و مورد حراست و تقویت قرار گیرد. حرمت بزرگترها رعایت ادب و مقتضاى حقشناسى نسبتبه عمرى تلاشصادقانه و ایثارها، گذشتها، دلسوزیها و سوختن و ساختنها که بزرگاناز خود نشان دادهاند، آن است که در خانوادهها مورد تکریم قرار گیرند،عزیز و محترم باشند، به آنان بىمهرى نشود، خاطرشان آزرده نگردد،به توصیهها و راهنماییهایى که از سر سوز و تجربه مىدهند، بىاعتنایىنشود. خود «بزرگسالى» و «سن بالا» در فرهنگ دینى ما احترام دارد. اینسخن پیامبر خدا(ص) است: «من عرف فضل کبیر لسنه فوقره، آمنه الله تعالىمن فزع یوم القیامه» هر کس فضیلت و مقام یک «بزرگ» را به خاطر سن و سالشبشناسد و او را مورد احترام قرار دهد، خداى متعال او را از هراس ونگرانى روز قیامت ایمن مىدارد. احترام به بزرگترها و ترحم و مهربانى نسبتبه کوچکترها، ازدستورالعملهاى اخلاقى اسلام است و کانون خانوادهها را گرم و مصفامىسازد و این، توصیه امام صادق(ع) است که فرمود: (لیس منا من لم یوقر کبیرنا و لم یرحم صغیرنا» کسى که بزرگ ما را احترام نکند و کوچک ما را مورد شفقت وعطوفت قرار ندهد، از ما نیست. این سخن را نیز از على(ع) به یاد داشته باشیم که فرمود: (یکرم العالم لعلمه و الکبیر لسنه» دانشمند را به خاطر علمش و بزرگسال را به خاطر سن او، بایداحترام کرد. اگر جوانان قدر پیران را نشناسند و به جایگاه آنان حرمت ننهند،هم رشتههاى عاطفى پیوندهاى انسانى از هم گسسته مىشود، هم ازرافت و عاطفه و تجربه سالخوردگان محروم مىشوند، هم نشانهبىتوجهى خود به ارزشها را امضا کردهاند. حضرت على(ع) در یکى ازسخنان ...
فصل اول : احترام گذاشتن به ديگران نشانه عظمت وبزرگي:
فصل اول : احترام گذاشتن به ديگران نشانه عظمت وبزرگي: هر انساني براي خود احترامي قائل است . زماني كه به عقايد ،كارها وسلیقه هاي افراد در حد ومحدوده خودشان احترام بگذاريم وسعي نكنيم هميشه در پي رد كردن آنها برآييم ديگران ما را به رسميت مي شناسند چرا كه مردم عادتا با كسي كه به آنان احترام بگذارندونسبت به ايشان ابرازتوجه وقدرداني كنندانس والفت مي گيرندپس براي جلب مردم آنچه مي خواهند بايد به آنان بخشيد . بديهي است كه مردم براي دوستي ورزيدن با افراد مال و منزل نمي خواهند بلكه صرفاً خواهان احترام و بزرگداشت خود از سوي آنان مي باشند . چرا كه مردم خود را دوست دارند و هر كس براي خودش جهاني دارد مملو از آراء وعقايد و نظرات متعددي كه همين عقايد انسانها رااز هم جدا مي كند و دنياي هر فردي براي خودش محترم است پس كسي كه به آنان احترم بگذارد و به عقايد آنان توجه نمايد . دوست مي دارند وكساني را كه عقايد آنان را ناديده گرفته و به شخصيت آنان احترام نمي گذارند نزد آنان هيچ محبوبيتي ندارد . ممكن است بپرسید چگونه به مردم احترام بگذاريم ؟ چگونه نشان دهيم كه به آنان توجه داريم ؟ جواب اينكه همان طور كه بيان شد هر انساني داراي خصلت يا رفتار و با عقيده و بعدي است كه شايسته ستايش و تمجيد است وظيفه ماست كه اين جنبه هاي خوب را بيابيم و او را به سبب داشتن آنها تمجيد نماييم . و اگر هم قصد داريم به رد و اصلاح رفتار و افكار كسي بپردازيم بايد از راه مناسبي استفاده كنيم . درابتدا بايد به جنبه هاي شخصيتي طرف مقابل تا حدودي آگاه شويم ظرفيت او را بسنجيم و آرام آرام او را به اشتباهي آگاه سازيم و در صورت نياز راه مناسب را به او پيشنهاد كنيم . در اينجاست كه او را از قصد و نيت نوعدوستي خود آگاه كرده و خود را براي محبوبيت آماده مي كنيم . نكته ديگر كه دراين زمينه بايد توجه كنيم اين است كه احترام به انسانها را نامشروط جلوه دهيم . احترام نامشروط به اين معناست كه اگر تصميم گرفتيم با فردي كه خطايي از او سرزده و يا باعث نا راحتي ما شده است برخورد كنيم قادر باشيم درحين برخورد همچنان وي را يك انسان ارزشمند و قابل احترام بدانيم و اين احساس را به او منتقل كنيم چنين عملي سبب شكل گيري يك رابطه صميمي ، ايمن و اثر بخش مي گردد .1 نتيجه آن كه براي بدست آوردن محبوبيت در نزد ديگران وجذب قلوب ديگران بايد بياموزيم كه چگونه ، خواه در مسائل كوچك و كم اهميت و خواه در مسائل بزرگ و پراهميت به مردم احترام بگذاريم و اين محبوبيت حاصل نمي شود مگراينكه : ☼ به همگان احترام بگذاريم و هيچ فردي را كوچك نشماريم . حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايند : مردم يا برادر ديني تويند ويا در آفرينش ...
احترام به قبور بزرگان 2
در اين جا مخاطب ما فقط وهّابيان تندرو هستند و موارد اختلاف بین شیعه و سنی نیست، زيرا زيارت قبور بزرگان اسلام را همه فرق مسلمين ـ جز اين گروه اندك ـ جايز مى شمرند و ما را «قبوريّون» مى نامند! <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> البتّه بعضى از علماى معروف وهّابى نيز تصريح كرده اند كه زيارت قبر پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مستحب است.«بن باز» فقيه معروف وهّابى كه چندى پيش درگذشت طبق گفته جريده «الجزيره» مى گفت: «كسى كه مسجد پيامبر را زيارت كند مستحب است در روضه پيامبر دو ركعت نماز بگذارد، سپس بر پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) سلام بگويد و نيز مستحب است به قبرستان بقيع برود و به شهداى مدفون در آن سلام بگويد». آيا شفاعت خواستن، با مبانى توحيد سازگار است؟ اشتباه مهمّ ديگرى كه در اين جا براى وهّابى ها رخ داده اين است كه شفاعت طلبيدن از اوليا را در درگاه پروردگار، با شفاعت طلبيدن از بت ها ـ همان موجودات بى جان و بى عقل و شعور ـ مقايسه مى كنند! حال آن كه قرآن مجيد بارها و بارها نشان مى دهد كه پيغمبران الهى در پيشگاه خدا براى گنهكاران شفاعت مى كردند. به عنوان نمونه: 1ـ برادران يوسف بعد از آگاهى از عظمت يوسف و اشتباهات خود، از پدر پيرشان يعقوب تقاضاى شفاعت كردند و او نيز به آنها قول مساعد داد: (قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ * قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّى إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ).( سوره يوسف، آيات 97 و 98.) آيا يعقوب پيامبر مشرك بود؟ 2ـ قرآن گنهكاران را به توبه و شفاعت طلبيدن از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)تشويق كرده و مى گويد: «(وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَّحِيماً) ; هر گاه آنها زمانى كه به خويش (به واسطه گناه) ستم مى كردند، به سراغ تو مى آمدند و توبه مى كردند و رسول خدا نيز براى آنها استغفار مى كرد، خدا را توبه پذير و مهربان مى يافتند».( سوره نساء، آيه 64.1) آيا اين سخن تشويق به شرك است؟ 3ـ قرآن در مذمّت منافقان مى گويد: «(وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُمْ مُّسْتَكْبِرُونَ) ; هنگامى كه به آنها گفته شود بياييد تا رسول خدا براى شما طلب آمرزش كند، سرهاى خود را (به عنوان استهزا) تكان مى دهند و آنها را مى بينى كه از سخنان تو اعراض مى كنند و تكبّر مىورزند».(سوره منافقون، آيه 5.) آيا قرآن كفّار و منافقان را به شرك دعوت مى كند؟ 4ـ مى دانيم ...
سخنان بزرگان در مورد پدر و مادر
مادر،بهشت من،همه آغوش گرم توست گویی سرم هنوز به بالین نرم توست(شهریار) با پدرومادر خود با اکرام و احترام سخن بگو(اسرا ۲۳) بهشت زیر پای مادران است(حضرت محمد ص) *با والدین خود نیکی کنید تا فرزندان شما با شما نیکی کنند(امام صادق ع) *مادر با یک دست،گهواره وبا دستی دیگر،دنیا را تکان می دهد(ابن سینا) *با پدر و مادر خود چنان رفتار کن که از اولاد خود توقع داری(سقراط)
احترام به بزرگترها
نعمت وجود بابركت آنان، اغلب تا هستند، ناشناخته است. وقتىبه جايگاه حساس و مهم و نقش كارگشاى آنان پى مىبرند كه از دستبدهند. چه بسيار اختلافها و قهرها و نزاعهاى خانوادگى كه پس ازدرگذشت «بزرگ خاندان» چهره نشان مىدهد و چه بسيار رابطهها ورفت و آمدها كه قطع مىشود، يا به سردى مىگرايد، و علت آن فقط ازدنيا رفتن محورى است كه مايه دلگرمى، اميد، انس و معاشرت فاميلاست. رسول خدا(ص) فرمود: «البركة مع اكابركم»; (1) . بركت و خير ماندگار، همراه بزرگترهاى شماست. در سخن ديگر فرمود: «الشيخ فى اهله كالنبى فى امته»; (2) . پيرمرد در ميان خانوادهاش، همچون يك «پيامبر» در ميان امتشاست. اين اشاره به همان نقش محورى، فروغبخشى، صفاآورى، هدايتو ارشاد، تجمع و الفت است كه در وجود آنان نهفته است. پس اگربزرگترها در فاميل و خانواده، چراغ روشنىبخش و محور وحدت وهمدلى و عامل انس و ارتباط و رفت و آمدهاى خانوادگىاند، بايد اينجايگاه، محفوظ بماند و مورد حراست و تقويت قرار گيرد. ب - حرمتبزرگترها رعايت ادب و مقتضاى حقشناسى نسبتبه عمرى تلاشصادقانه و ايثارها، گذشتها، دلسوزيها و سوختن و ساختنها كه بزرگاناز خود نشان دادهاند، آن است كه در خانوادهها مورد تكريم قرار گيرند،عزيز و محترم باشند، به آنان بىمهرى نشود، خاطرشان آزرده نگردد،به توصيهها و راهنماييهايى كه از سر سوز و تجربه مىدهند، بىاعتنايىنشود. خود «بزرگسالى» و «سن بالا» در فرهنگ دينى ما احترام دارد. اينسخن پيامبر خدا(ص) است: «من عرف فضل كبير لسنه فوقره، آمنه الله تعالىمن فزع يوم القيامة»; (3) . هر كس فضيلت و مقام يك «بزرگ» را به خاطر سن و سالشبشناسد و او را مورد احترام قرار دهد، خداى متعال او را از هراس ونگرانى روز قيامت ايمن مىدارد. احترام به بزرگترها و ترحم و مهربانى نسبتبه كوچكترها، ازدستورالعملهاى اخلاقى اسلام است و كانون خانوادهها را گرم و مصفامىسازد و اين، توصيه امام صادق(ع) است كه فرمود: «ليس منا من لم يوقر كبيرنا و لم يرحم صغيرنا»; (4) . كسى كه بزرگ ما را احترام نكند و كوچك ما را مورد شفقت وعطوفت قرار ندهد، از ما نيست. اين سخن را نيز از على(ع) به ياد داشته باشيم كه فرمود: «يكرم العالم لعلمه و الكبير لسنه»; (5) . دانشمند را به خاطر علمش و بزرگسال را به خاطر سن او، بايداحترام كرد. اگر جوانان قدر پيران را نشناسند و به جايگاه آنان حرمت ننهند،هم رشتههاى عاطفى پيوندهاى انسانى از هم گسسته مىشود، هم ازرافت و عاطفه و تجربه سالخوردگان محروم مىشوند، هم نشانهبىتوجهى خود به ارزشها را امضا كردهاند. حضرت على(ع) در ...
چهل حدیث بسیار زیبا دریاره پدر و مادر
چهل حدیث بسیار زیبا دریاره...پدر و مادر... قال الله تعالی: وقضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبراحدهما، او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما... سوره اسراء: 23. وخدای تو حکم فرموده که، هیچ کس را جز او نپرستید و به پدر و مادر نیکیکنید اگر هر دو یا یکی از آنها به پیری برسند (که موجب رنج و زحمت باشند) زنهار کلمه ای که رنجیده خاطر شوند مگو و کمترین آزار به آنان مرسان و باایشان با احترام و بزرگوارانه سخن بگو. و همیشه پر و بال تواضع وتکریم را با کمال مهربانی نزدشان بگستران و بگو: پروردگارا، به پدر و مادرمرحمت و مهربانی فرما، آنگونه که آنان مرا در کوچکی تربیت کردند. پیشگفتارگرچههستی ما از خداست، لیکن سبب زندگی و وجود ما، پدر و مادر است و ما شاخه ایاز وجود این دو عزیزیم و میوه ای از بوستان محبت و تربیت و مهر و عاطفه بینظیر پدر و مادریم. انسان فراموشکار، وقتی به قدرت و موقعیتی رسید،دوران عجز و کوچکی خویش را از یاد می برد و پدر و مادر و زحمات طاقت فرسایآنان را فراموش می کند، و چه ناسپاسی و کفرانی بدتر از این؟ انسانیت واخلاق ایجاب می کند که پاسدار این دو گوهر باشیم و در حال حیاتشان از نیکیو احسان و پس از مرگشان از صدقات و یاد نیک غفلت نکنیم. ما امتداد وجودیوالدین خودیم و فرزندان ما تداوم وجود مایند، چگونگی برخورد ما با پدر ومادر و احترام و نیکی ما به آنان سبب می شود: که فرزندان ما نیز در نسلآینده، حق شناس و قدردان و نیکوکار به بار آیند. فرزندان ما همانگونهخواهند بود که ما با والدین خویش رفتار می کنیم. باری... ادای حقوالدین و انجام سپاس زحمات آنان نیز مانند حق خدا و شکر نعمتهایش از عهدهتوانائی ما خارج است و تنها باید زبان به عجز بگشائیم و بال تواضع و فروتنیبه زیر پای آندو فرشته بگستریم. با اینحال، توجه به مقام پدر و مادر و شناخت قدر و منزلت آنان نزد خداوند، زمینه ادای بخشی از حق بزرگ آنان را فراهم می سازد. روایاتی که در این مجموعه چهل حدیث والدین مطالعه می کنید، ما را با گوشه ای از وظایف خود در برابر والدین آشنا می کند. توفیق الهی یارمان باد که از نیکوکاران به پدر و مادر خویش به حساب آئیم چرا که رضایت خدا در رضایت آنان است. خدایا! ما را قدردان زحمات پدر و مادر بگردان. خدایا! ما را به تربیت نسلی با ایمان و حق شناس و پاکدل و نیکوکار موفق بدار. 1. بزرگترین واجب قال امیر المؤمنین علی(ع): بر الوالدین اکبر فریضة. امیر المؤمنین علی(ع) فرمود: بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است. میزان الحکمة، ج 10، ص 709. 2. برترین اعمال قال الصادق(ع): افضل الاعمال الصلاة لوقتها، ...
احترام به ریش سفیدان ؛ والدین ؛ احترام به پدر ومادر ؛ احترام به بزرگان وبزرگترها
برخورد با سالمندان از سایت حوزه www.hawzah.net/Per/K/AkhlaqMa/26.htm برخلاف فرهنگ غرب، كه وجود سالمندان را در خانوادهها،زائدهاى مزاحم مىپندارند و مىكوشند براى آنكه آزاديهاىشخصىشان محدود نشود و مزاحمى نداشته باشند، به نحوى آنان را ازمحيط خانه و روابط خانوادگى دور كنند و به «خانه سالمندان» بفرستند،اسلام به آنان ارج مىنهد و حرمت قائل است و به رعايتحقوق واحترام آنان سفارش كرده و به بهرهگيرى از تجارب و افكار پخته آنانتشويق مىكند. در اين بخش، شيوه صحيح برخورد با پيران و سالمندان را - چهپدر و مادر باشند، چه سالخوردگان ديگر - بر اساس تعاليم مكتب،بررسى مىكنيم. الف - محور وحدت مجموعه افراد يك فاميل، نسبتبه بزرگ خاندان احتراممىگزارند و در كارها با آنان مشورت مىكنند و در اختلافات، به راى وحكميت و داورى آنان ارج مىنهند و گاهى يك سخن از سوى آنان،آتش فتنهاى را خاموش مىسازد، يا تفرقه و كدورتى را به وفاق وهمدلى و آشتى مبدل مىسازد. نعمت وجود بابركت آنان، اغلب تا هستند، ناشناخته است. وقتىبه جايگاه حساس و مهم و نقش كارگشاى آنان پى مىبرند كه از دستبدهند. چه بسيار اختلافها و قهرها و نزاعهاى خانوادگى كه پس ازدرگذشت «بزرگ خاندان» چهره نشان مىدهد و چه بسيار رابطهها ورفت و آمدها كه قطع مىشود، يا به سردى مىگرايد، و علت آن فقط ازدنيا رفتن محورى است كه مايه دلگرمى، اميد، انس و معاشرت فاميلاست. رسول خدا(ص) فرمود: «البركة مع اكابركم»; (1) . بركت و خير ماندگار، همراه بزرگترهاى شماست. در سخن ديگر فرمود: «الشيخ فى اهله كالنبى فى امته»; (2) . پيرمرد در ميان خانوادهاش، همچون يك «پيامبر» در ميان امتشاست. اين اشاره به همان نقش محورى، فروغبخشى، صفاآورى، هدايتو ارشاد، تجمع و الفت است كه در وجود آنان نهفته است. پس اگربزرگترها در فاميل و خانواده، چراغ روشنىبخش و محور وحدت وهمدلى و عامل انس و ارتباط و رفت و آمدهاى خانوادگىاند، بايد اينجايگاه، محفوظ بماند و مورد حراست و تقويت قرار گيرد. ب - حرمتبزرگترها رعايت ادب و مقتضاى حقشناسى نسبتبه عمرى تلاشصادقانه و ايثارها، گذشتها، دلسوزيها و سوختن و ساختنها كه بزرگاناز خود نشان دادهاند، آن است كه در خانوادهها مورد تكريم قرار گيرند،عزيز و محترم باشند، به آنان بىمهرى نشود، خاطرشان آزرده نگردد،به توصيهها و راهنماييهايى كه از سر سوز و تجربه مىدهند، بىاعتنايىنشود. خود «بزرگسالى» و «سن بالا» در فرهنگ دينى ما احترام دارد. اينسخن پيامبر خدا(ص) است: «من عرف فضل كبير لسنه فوقره، آمنه الله تعالىمن فزع يوم القيامة»; ...
شیخ حسین زاهد(ره) و احترام به مادر
شیخ حسین زاهد(ره) یکی از آشنایان ایشان میگوید: شیخ حسین مادر پیرى داشتند كه شیخ مراقبت ایشان را بر عهده داشت. مادر به حدى پیر بود كه نمى توانست براى قضاى حاجت به دستشویى برود؛ لذا آقا هنگام قضاى حاجت براى مادر لگنى قرار مى داد .وقتى مادر چند ضربه به لگن مى زد، یعنى وقت برداشتن لگن است . روزى به در منزل آقا رفتم ، آقا در را باز نكرد؛ خیلى طول كشید تا آقا بیاید. وقتى آقا در را باز كرد، دیدم لباسشان خیس است . از آقا سۆ ال كردم چرا لباستان خیس است ؟ فرمود: موقعى كه مادرم ضربه به لگن زده بود، من متوجه نشدم و كمى دیر رفتم ، همین كه نزد مادر رفتم ، از عصبانیت لگدى به لگن زد و لباس من نجس شد . گفتم : مادرتان چیزى نگفت . آقا فرمود: چرا، وقتى مادرم دید كه لباس مرا نجس كرده است گفت : ننه ، حسین ، نجست كردم ، جواب دادم ، مادر چیزى نگفتید؛ حالا هم چیزى نشده ؛ این همه من شما را در كودكى نجس كردم ، شما چیزى نگفتید؛ حالا هم چیزى نشده و عیبى ندارد.
بخش اول: تکریم بزرگان و مهرورزی به کودکان
(1) تکریم بزرگان و مهرورزی به کودکان رسول خدا (ص): از ما نیست کسی که بر کوچک ما رحم نکند و به بزرگمان احترام نگذارد. توضیح: روزی رسول خدا(ص) در مکانی نشسته بودند؛ پیرمردی وارد شد و به اطراف خود نگاه کرد، اما جایی را برای نشستن نیافت. کسی نیز به او توجه نکرد. حضرت با ناراحتی به حاضران نگریست. سپس برخاست و وی را در مکانی نشانید. آنگاه فرمودند: «از ما نیست کسی که بر کوچک ما رحم نکند و به بزرگمان احترام نگزارد». در قوانین اخلاقی و اجتماعی، حرمت نهادن به بزرگترها یک اصل به حساب میآید و مصادیق بزرگی، متعدد است. انسانها حقوقی درجامعه دارند؛ به همین دلیل یکی از بارزترین نکاتی که سبب تشخیص دین ما از فرهنگ غرب میگردد این است که مرز حرمتها نباید شکسته شود، بلکه بین والدین و فرزند، معلم و شاگرد، عالم و جاهل، مربی و متربی، و ... همواره باید حفظ شود. این مهم از رموز ترقی و تعالی محسوب گردیده، آثار فراوانی در اخلاق و روابط اجتماعی در جامعه برای آن مترتب میشود. رسول اکرم (ص) فرمودند: «بزرگان و اهل فضل باید حرمت داشته و شاهد ارزش خود در جامعه باشند». اجتماع باید قدردان آنان باشد، در غیر این صورت به آشوب کشیده خواهد شد. رسول خدا (ص) میفرماید: «پیروان و بزرگان را بزرگ بدارید، زیرا تجلیل از آنها از اِجلالِ خداوند متعال است و کسی که چنین رفتاری نداشته باشد، از ما نیست». بخش دوم حدیث دربارهی ترحم به کودکان است. حضرت رسول(ص) میفرمایند: به کودکان محبت کنید، و احترام بگذارید. یعنی حال آنها را مراعات کنید. این یک اصل مهم تربیتی است. رسول خدا به کودکانی که در کوچه جلوی حضرت را میگرفتند محبت میکرد. تا کودکی را میدید، سلام میکرد. برخی میگفتند: یا رسول الله! چرا شما همواره به کودکان سلام میکنید؟ حضرت میفرمودند: میخواهم بعد از من این عمل به صورت یک سنت بر جای ماند. ایشان هرگز کودکی را به اسم کوچک صدا نمیکرد بلکه او را با کنیه میخواند، زیرا در غیر این صورت باعث تحقیر کودکان میشود. مهرورزی به تمام انسانها اخلاق خوبی است؛ چنان که پیامبر(ص) میفرماید: کسی که رحم نکند ترحم نمیبیند، اما به کودکان باید بیشتر توجه کرد، زیرا آنان با صفات اخلاقی خود از جمله مهربانی جامعهی ارزشی را میسازند.