آمپول پرولوتون
مصرف آمپول پروژسترون
از سرکار خانوم اشرف معینی پزشک معتمد صدا وسیما عضو مهم مرکز نازائی رویان رئیس بیمارستان آرش و..........به زنانی که به سختی باردار میشوند یا سابقه سقط دارند تا پایان 7 ماهگی آمپول پروژسترون تجویز کرده ودر مقابل شکایت مریض هایش از بد شدن احوالشان پس از تزریق این آمپول فقط می فرمایند دکتر منم یا تو در حالی که دکتر قلب اطفال متفق القول می گویند پروژسترون بعد از سه ماهگی نارسائی قلبی ایجاد میکند فقط مانده ام این خانوم آگاه نیستند وباید توسط منی که به دست ایشان بچه ای با نارسائی قلبی دنیا آورده ام وپس از یک سال و نیم مداوا از دستش داده ام (بماند که بچه از بدو تولد تا پایان عمر کوتاهش چه زجری کشید وحتی نفس کشیدن عادی را تجربه نکرد) این اطلاعات را دریافت کند یا خودش آگاه است و چنین جنایتی انجام میدهد و میگوید 12 تا سالم حالا یکی هم قربانی. آیا اگر ایشان به دلیل ارتباطشان با مرکز رویان و به اصطلاح به روز بودن اطلاعاتشان این همه مراجعه کننده در مطبشان دارندمرکز رویان نباید اخطاری در مورد این آمپول مورد علاقه خانوم به ایشان بدهند؟
تولد پسرم
من و همسرم بعد از 10 سال آشنايي و علاقه اي كه نسبت به هم داشتيم در 30 مرداد سال 1379 ازدواج كرديم . در سال 85 دو بارداري ناموفق داشتم اولين بارداري دو قلو بودند كه در 11/3/85 و دومي در 16/10/85سقط شدند. توسط يكي از دوستان با موسسه سقط مكرر و ناباروري ابن سينا آشنا شديم كه اولين مراجعه ما در بهمن 85 بود و تحت نظر يكي از پزشكان اين موسسه به نام خانم دكتر عارفي تحت درمان قرار گرفتم و پس از آزمايشات و مشاوره هاي فراوان به درمان پرداختند و بعد از 8 ماه در 4 مهر86 باردار شدم واين بار دكترم داروهاي زيادي ازجمله آمپول هپارين ،آمپول پروژسترون،آمپول پرولوتون و.... براي جلوگيري از سقط برايم تجويز كردند و به من استراحت مطلق دادند. در تاريخ۱7/2/87 به دليل مسموميت حاملگي در بيمارستان ميرزا كوچك خان بستري شدم و در 18/2/87 در ساعت 9:35 صبح روز چهارشنبه پسرم بدنيا آمد.(با وز ن 1740 و قد43) كه همان روز به دليل نداشتن دستگاه انكوباتورپسرم را به بيمارستان شهداي تجريش منتقل كردند. پزشكان اميد زيادي به زنده ماندن او نداشتند. من و پدرش خيلي نگران بوديم. بعد از 7 روز موفق شدم پسرم را ببينم پسرم 13 روز در دستگاه بود من هم يك هفته پيش پسرم در بيمارستان بودم و در اين مدت تجارب زيادي كسب كردم بعد از 15 روز پسرم به خانه آمد و با آمدنش به زندگي ما نور تازه اي بخشيد.
مطالب جالب و مهم دوران بارداري
آيا واسه بچه دار شدن آماده هستيد؟ بدن شما در دوران بارداری متحول بزرگترین تغییرات در طول زندگیتان می شود. همچنین سلامت جسمی پدر و مادر پیش از لقاح، درسلامت جنین و نوزاد مؤثر خواهد بود. بنابراین پیش از تصمیم به به بچه ,دار شدن مطمین شوید که شما و همسرتان در شرایط جسمی مناسب قرار دارید. آیا مایلید برای اطمینان حاصل کردن ازاین امر در آزمون ما شرکت کنید؟ آماده اید؟ 1. بهترین زمان شروع استفاده از ویتامین های مخصوصبارداری.............. می باشد الف) پیش از لقاح ب) به محض اطلاع یافتن از بارداری ج) پس از سه ماهه اول 2. کدام یک از زوجین پیش از سعی کردن برای حاملگی باید مصرف کافیینرا کم کند؟ الف) مرد ب) زن ج) هر دو د) هیچکدام 3. مردان پیش از پدرشدن به چه مقدار زینک نیاز دارند؟ الف) 5 تا 7 میلی گرم ب) 8 تا 10 میلی گرم ج) 12 تا 15 میلیگرم د) مقدار آن مشخص نیست 4. چه مدت پس از قطع قرصهای ضد بارداری، می توان برای بچه دار شدنسعی کرد؟ الف) بلافاصله ب) 2 تا 3 ماه بعد ج) 6ماه بعد د ) 1 سال بعد 5. در معاینه پیش از حاملگی پزشک زنان چه مواردی را چک میکند؟ الف) عفونت ادراری ب) فشار خون بالا ج) بیماری های مقاربتی د) همه موارد بالا 6. اگر شما پیش از حاملگی به واکسن سرخچه احتیاح داشته باشید، چهمدت پس از واکسینا سیون می توانید سعی به بچه دار شدن کنید؟ الف) بلافاصله ب) 1 ماه بعد ج) 2 ماه بعد د) 3 ماهبعد 7. برای خانمها مهم است که پیش از حامله شدن فشار خونشان را تحتکنترل داشته باشند تا از بروز .............. در دوران بارداری جلوگیریشود. الف) دیابت حاملگی ب) ورمج) مسمومیت حاملگییا Pre-eclampsia د) ویار نگرانی های دوران بارداری لکه بینی یا خون ریزیدل درد یا دل پیچ های شدیدترشحات بودار یا رنگ دار سر درد قند خون بالا یا دیابت حاملگی مسمومیت حاملگی یا Preeclampsia لکه بینی و خونریزی: بااینکه دوران بارداری زمانی پر از هیجان و شادی است، گاهی نیز می تواندهمراه با نگرانی هایی باشد. تقریباَ حدود %10 خانم ها در این دوران لکهبینی یا خونریزی را تجربه می کنند. با اینکه در بسیاری از این مواقع جایهیج نگرانی نیست و خونریزی خود به خود بند می آید، ولی برای اطمینان بامشاهدۀ هر گونه خونریزی به پزشک یا بیمارستان مراجعه نمایید. لکه بینی و خونریزی در ابتدای حاملگی: معمولاَاغلب لکه بینی و خونریزی ها درسه ماهۀ ...
داروهای کمیاب
داروهای کمیاب ۱-پلاویکس ۲-آسنترا ۳- لامو تریژن ۱۰۰ ۴- پنتوکسی فیلین ۵- گلی کلازید ۶- اسپری سرو فلو ۷-قرص اس ایکس ۸- دپاکین ۹- اسپری دزمکس ۱۰- سیستئین ب۶ ۱۱-نتری کپ ۱۲-ساپلاس مد ۱۳- اسپری بودنا ۱۴-اکوفن ۱۵ -یوریناسین ۵- ۱۰ ۱۶- اورلپت ۱۷- ففول ۱۸- ممانتین ۱۹-انواع محصولات شرکت کامفیل جهت درمان زخمها و سوختگی ها ۲۰-نورو اید ۲۱- وزیکر ۲۲-ریزاتریپتان ۲۳-وارفارین ۲۴-ژل لکتال ۲۵-اسپری سیمبیکورت ۲۶- پریناتال ۲۷-کپسول ژینوفیلوس ۲۸- اسپری دهانی فلوهال ۲۹-اورلپت ۳۰-آمپول پرولوتون ۳۱- ویتامین ۱ب ۳۰۰میلی ۳۲-پیدرولاکس ۳۳- کلسی تریول ۳۴- گلو بیفر ۳۵-قرص واژینال فتورمیل ۳۶-دیفرلین ۷۵/۳ ۳۷-نوروسک ۳۸- مکمل موو فری ۳۹- مکمل کلسی بالانس ۴۰- مکمل وان دیلی ۴۱-ونلا فاکسین ۵/۳۷ ۴۲-ونلا فاکسین ۷۵ ۴۳-لامو تریژین ۵۰ ۴۴- لاموتریژن ۲۵ ۴۵-لودوپا سی ۴۶- زریستار ۴۷-کرم فموره ۴۸- کپسول ویتامین ۱۲ب ۴۹- آمپول تستسترون(خارجی) ۵۰-پیازکلیدین ۵۱- اسپری فلوتیکازون ۵۲-مولتی پریناتال ۵۳-فارماتون ۵۴-اسپری سروتاید ۵۵-زینک ۵۶-اسپری فلومیسد
هفته29 -عید فطر مبارک
امروز دومین روز تعطیلات عید فطره.ماه رمضون امسال ترش و شیرین بود برام. شیرینیش مال جمع ۶ نفره ما تو مهمونی زیبای خدا بود و ترشیش مال روزه نگرفتنم. این پست رو مینویسم واسه زهراجون ،که ازم خواست بنویسم در دوران بارداری چی دکتر برام تجویز کرده: ۳-۴ ماه اول:فقط روزی ۱شیاف پروژسترون+۲ تا فولیک اسید از ماه۴ به بعد:۱ فولیک اسید+۲ اهن+امپول پرولوتون هفته ای ۱عدد (۲۵۰)+ ۱ قرص ا اس ا(اسپرین) برای بیمارستان هم شهید بهشتی اصفهان میرم دولتیه و بسیار شلوغ وتا حدی کم توجه در عوض چون ست کامل دستگاه های نوزادان نارس رو داره اگه زبونم لال زودتر از موعد دنیا بیان برای همه اندام های حیاتیشون،قلب ریه مغز و... دستگاه ویژه دارن. دکترم هم رییس بیمارستان خانم شهشهانه.تو مطبش خیلی برای مریض وقت میزاره.کارشم من که خیلی راضیم.مجرب و کاربلده. من و همسرم هردو بیمه تکمیلی هستیم و لی به خاطر نی نی ها نرفتیم خصوصی .
زایمان زودرس
زایمان زودرس سلام خانم دکتر.تروخدا جوابمو بدید توی بد شرایطی هستم.من 24 سالمه.حدودیکماه پیش یعنی در 30 خرداد ماه در 24 هفتگی زایمان زودرس داشتم که جنینمرو از دست دادم.هیچ دلیلی براش تعیین نشد.بعد از سه روز لکه بینی اینمشکل پیش اومد.در طی اون سه روز که لکه بینی داشتم پزشکم دو بار برامسونو نوشت ولی هیچ مشکلی نبود برام شیاف و آمپول پرولوتون تجویز کرد واستراحت مطلق اما در روز چهارم با درد شدید زایمان رفتم و بچه بطور طبیعیدفع شد.حتی صبح زایمان هم سونو دادم و هیچ مشکلی نبود بچه از نظر ضربانقلب.حرکت.مایع آمنیوتیک.بند ناف.جفت و... هیچ مشکلی نداشت نه دکولمان نهپره ویا هیچی هیچی هیچی همه چی خوب بود ولی من درد زایمان داشتم که هیچجوری قطع نشد. و خودمم هم از نظررحم هیچ مشکلی نداشتم سرویکسم هم مشکلینداشت.در طی بارداری از نظر عفونت هم بارها چک شده بودم هیچ مشکلینبود.آزمایشات تیرویید اول بارداریم هم سالم بود.پس چرا اینجوریشد؟؟؟پزشکم گفت تو از نوع ایدیوپاتیکش بودی.در بارداری بعدی چقدر احتمالتکرارش هست؟من دوباره کی میتونم باردار شم؟تروخدا جوابمو بدید.با اینکهدر بارداریم ویار خیلی خیلی شدیدی داشتم و فقط با سرم زنده بودم اما دوستدارم دوباره باردار شم.حتما باید یکسال صبر کنم؟؟؟ ..................................................................................................................................................................سلام عزیزماحتمال عود زایمان زودرس در حاملگی بعدی حدود 10% موارد است . بله بایستی تا یک سال صبر نمائید تا رحم آمادگی مجدد برای بارداری پیدا کند در این مدت تحت نظر متخصص زنان بوده و هر گونه عفونت رحمی سریعا" درمان شود در ضمن آزمکایشات از نظر ویروس هرپس ، توکسوپلاسما و سرخجه و سیتومگالوویروس ضروری است . کشت ترشحات دهانه رحم از لحاظ گنوره و کلامیدیا توصیه میشود . از قرص فولیک اسید 400 میکروگرمی از شش ماه قبل از اقدام به بارداری شبی یک عدد استفاده نمائید و اگر باردار شدید از ابتدای بارداری تحت استراحت مطلق و عدم نزدیکی باشید . دوختن دهانه رحم یا سرکلاژ نیز بهتر است در 14 تا 16 هفتگی حاملگی بعدی انجام شود . دکتر لطفی زاد
آماده شدن برای دیدنت
نی نی جونم تخت و کمدت را مامان جون و بابا جون زحمت کشیدند و از نی نی سالن خریدند که بعد از کلی خواهش روز ۱۰/۱/۹۱ که بابا خونه بود رفت تحویل گرفت و چیدشون،البته لباسها را هر پنجشنبه که میومدیم خونه تا وسایل و لباسهامون را برای یک هفته کاری پآماده کنیم میشستیم و اتو میکردیم و بابا میچید تو کمد هفته پیش که رفتم دکتر قرار شد که برای ۲۳ اردیبهشت هماهنگ کنیم تا نی نی گولو را بیاریم بیرون، به دو دلیل یکی اینکه روز مادر است و من سال گذشته دلم میخواست روز مادر یا پدر تو را یا خبر داشتن تو را به میثم جونم هدیه بدم که خدا نخواست اما اگر خودش بخواد انشاالله امسال تو روز تولد حضرت فاطمه خودت را بهش هدیه میدم و دوم اینکه همیشه دوست داشتم تاریخ تولدت را رند کنم که به شمسی نشد اما به میلادی میشه ۱۲/۵/۱۲ ، البته طبق نظر دکتر همه چیز به شما و عجلتون برای اومدن به دنیا بستگی داره که امیدوارم هر موقع به صلاحه به این دنیا بیایی و سلامت باشی. راستی هفته پیش برای اینکه ریه هات کامل بشه و مشکلی نداشته باشی اگر زود به دنیا بیایی ۶ آمپول بتامتازون تو دو نوبت زدم و روز سوم هم طبق روال هر هفته آمپول پرولوتون را زدم که تا دو روز هیچ تکونی نمیخوردی و خیلی نگرانم کرده بودی اما شکر خدا از روز سوم که از خواب بیدار شدم و تصمیم گرفتم به دکتر خبر بدم بعد از صبحانه شروع به ورجه وورجه کردی قربونت برم. از این هفته هم برای اینکه کمتر به خودم و تو فشار بیاد دارم یک روز در میان میرم سر کار تا ۱۰/۲/۹۱ که دیگه مرخصیم رسما شروع میشه. نمیدونی چقدر خوشحالم وقتی به تقویم نگاه می کنم و می دونم که فقط ۳ هفته دیگه تا بدنیا اومدنت مونده، هفته پیش لباس روشنهات را شستیم و بابا جونت اتو کرد و منم با اینکه خوابیده بودم برات دسته بندی میکردم، این هفته هم تصمیم دارم لباس رنگی ها و لحاف و تشک دم دستیت و تخت را بشورم تا کم کم برای اومدنت آماده بشیم. امروز خانه مانده بودم (البته خانه مامان و بابام که خدا حفظشون کنه که تو این ۳-۴ ماه آخر خیلی برای ما زحمت کشیدن و از خدا میخوام همیشه سلامت باشند و هر چی از خدا میخواهند بهشون بده، آخه همونطور که میدونی ما از بعد از سرکلاژ هر روز اینجا هستیم و صبحها میریم سر کار و بعد از ظهرها بعد از سرکار میاییم اینجا و شب میخوابم و دوباره روز از نو روزی از نو) چون ازمایش دو نوبتی داشتم که بابا هماهنگ کرده بود از آزمایشگاه مسعود بیان خونه و نمونه را بگیرند ازش ممنونم که اینقدر به فکر منو شماست و امیدوارم همه محبتهاش را که مثل فرشته ای مهربون و صبور منو تو این دوران تحمل کرد بتونم جبران کنم، البته خیلی سعی می کنم پرخاشگر نباشم اما حساس ...
118. مامان ساینا
بيمارستان يا مركز درماني : مرکز ناباروری حضرت مریم ساری **دكتر معالج :تیمی کار می کنند **سن زن : ۳۹ **مشكل زن : تخمدان چپ غیر فعال راست شدیدا تنبل **مشكل مرد : واریکوسل و تقریبا ازو ** سابقه قبلي درمان : شوهرم عمل واریکوسل خودم هیستروسکوپی و برداشت پولیپ ** دارو هاى مصرفى دوره آماده سازي قبل از عمل : مریونال فولی تریپتین گونادوپین ** پانكچر روز چندم پريودي :هر دو بار ۱۲ پریودی **فاصله پانكچر و ای وی اف یا زیفت: میکرو کردم اولی ۲۵ روز دومی ۵ روز **تعداد تخمك گرفته شده ۴ تا **تعداد جنين تشكيل شده : ۴ تا **تعداد جنين انتقال داده شده : ۴ تا **دارو هاى مصرفى بعد از عمل : آمپول پرولوتون هیوسین ویتامین ای و دی گیوتن و ول ومن پردنیزولون -آمپول هپارین استرادیول شیاف ** تعداد دفعات ای وی اف یا زیفت: ۲ بار ** آيا از جنين فريزري استفاده شده است(در صورت استفاده جنين ها هچينگ شده بودن)؟ خیر فرش بود **آزمایش اول روز چندم انتقال و ميزان بتا ؟روز ۱۳ بتا ۳۶۵ **آزمایش دوم روز چندم انتقال و ميزان بتا ؟ روز ۱۵ بتا ۷۰۰ ** علایم خاص قبل از مثبت شدن آزمایش بتا: سوزش نوک سینه بی حس شدن پاهاسوزن سوزن شدن شکم **مراقبتهای بعد از انتقال؟ ۲۴ اول استراحت مطلق بقیه روزها استراحت نسبی وکارهای سبک در حد شتن ظرفها دونفره و بعضی اوقات درست کردن غذا از روز ۷ به بعد چند بار هم رانندگی کردم **تغذیه قبل از انتقال؟ معجون مغزها با شیر و موز من دراوردی و فقط گرمیجات به سردیجات لب نزدم **تغذيه بعد از انتقال : گرمیجات ممنوع فقط سردیجات و میوه آناناس به ۴ قسمت تقسیم کردم هر روز خوردم به مدت ۴ روز و نشاسته را هم در شیر حل کردم به مدت ۵ روز خوردم **تعداد ني ني توي دل مامان : ۱ دونه دختر گل **سونو چند روز بعد از انتقال براي مشاهده ساك حاملگي ؟ ۱۵ روز **داروي هاي مكمل و تقويتي :ویتامین ای و دی **هزينه داروها و عمل: نمی دونم ولی هزینه کلی بار اول ۱۲ میلیون بار دوم چون داروهامو بیمه تایید کرد ۸ میلیون شد **توضیحات لازم : من بار اول همه جوره به خودم رسیدم ولی استرس داشتم حتی موقع انتقال ولی در بار دومی بی خیال بودم و ارامش داشتم و به لطف خدا شد **زمان تولد ني ني(ها) بسلامتي: ۲۶ تیرماه ۹۴ ** تاریخ اولین روز آخرین پریود:۱۹ مهر