آموزش اوليه طراحي چهره

  • آموزش طراحی قسمت یازدهم - طراحي فيگوراتيو ؛ تناسبات موجود در اندام انسان ، تقسيم بندي حركتي، بر اساس

    تناسبات موجود در اندام انسان توجه به تناسبات موجود در اندام انساني و تسلط بر چگونگي اين تناسبات، طراحي از فيگور انساني را بسيار آسان مي سازد. آناتومي انسان، در هر دوره از زندگي (نوزادي، كودكي، نوجواني، جواني، ميانسالي، پيري) داراي ويژگيهاي خاصي است. اغلب طراحان، به هنگام طراحي فيگوراتيو، ابتدا، نمايي ساده از فرم بيضي سر را مي كشند و سپس به ترسيم خطوط راهنما براي گردن، شانه، ستون فقرات، لگن خاصره، دست و پا مي پردازند. اين شيوه بسيار ساده و اصولي است، ليكن اين سؤال پيش مي آيد كه طول و عرض اين خطوط راهنما بر چه اساسي ترسيم مي شود؟ پاسخ اين است: اساس و پايه تناسبات، همان فرم بيضي اوليه اي است كه در ابتداي كار ترسيم مي شود. ترسيم فرم اوليه بيضي به عنوان سر، حدود و اندازه طرح شما را مشخص مي سازد. با تكرار بيضي ها به تعداد 7 الي 8 برابر، طول قد يك فرد با اندازه متوسط و عادي مشخص مي شود. پس مي توان گفت: ارتفاع قد متوسط هر شخص، 7 تا 8 برابر طول سر خودش است. ـــ نصف اندازه سر، براي طول گردن كافي است. ـــ نيمه ديگر بيضي، به اضافه يك بيضي ديگر ، حدود گودي كمر را مشخص مي كند. ـــ با ترسيم بيضي بعدي، از كمر تا لگن خاصره مشخص مي شود. ـــ با افزودن بيضي پنجم و ششم، حدود زانوها را مشخص كرده ايد. ـــ دو تا بيضي ديگر حدود زانو تا كف پا را تشكيل مي دهد.   تقسيم بندي حركتي، بر اساس احجام اصلي در اين شيوه، شما ضمن مشاهده حالت سوژه، هر قسمت عمده را به صورت حجم ساده اي ديده و ترسيم مي كنيد. قسمتهاي عمده عبارتند از سر، تنه (از شانه تا گودي كمر)، كمر تا مفصل پا، ران (از لگن خاصره تا زانو)، ساق پا (از زانو تا مچ)، بازوها و ساعد. كف دستها و پاها نيز به صورت احجام ساده اي ديده مي شوند. نكته: در نظر داشته باشيد كه فاصله شما از سوژه حداقل 5/2 الي 3 برابر طول سوژه باشد. اگر قصد طراحي از تمام قد مدل را داريد، فاصله ذكر شده را حفظ كنيد و چنانچه مي خواهيد از سر تا بازو و آرنج مدل را ترسيم نماييد، فاصله شما 5/2 تا3 برابر طول سر تا آرنج مدل باشد.   بررسي تناسبات و حركت، با استفاده از خطوط محوري در اين شيوه، علاوه بر سر، سه موضع حركتي عمده وجود دارد، ستون فقرات، شانه ها و لگن خاصره، كه به صورت خط مشخص مي شوند. توجه عمده طراح بر ستون فقرات و حالتي است كه اين قسمت در حركات مختلف به خود مي گيرد. جهت شانه ها از نظر مسير حركت، با جهت لگن خاصره در ارتباط كامل هستند و اين مسأله به خاطر حفظ تعادل بدن است. اكثر طراحان براي طراحي فرمهاي ذهني از اين شيوه به عنوان ساختار اوليه استفاده مي كنند و پس از اينكه از صحت حالت اصلي مطمئن شدند، به آن حجم مي دهند آنچه در اينجا به آنان ...



  • معرفی سبک های نقاشی

    معرفی سبک های نقاشی

    3- پست-امپرسیونیسم  از لحاظ شيوه هاي بيان در نقاشي ، هريك از هنرمندان اين مكتب، روش خاص (سبك ) خود را درآثارشان ارائه دادند. گروهي برساختار و سازماندهي عوامل متشكله آثار خويش تأكيد داشته وبه هندسه اثر ومسائل مربوط به قوانين رياضي وتعادل و تناسب ونظم و هماهنگي سطوح و فرمها مي پرداختند وگروهي ديگر هم بدون اعتنا به طراحي و ساختمان فرمها، آزادانه تجربيات رنگيني را مي آفريدند. 4- نئوامپرسیونیسم  نقطه‌های مجزا با رنگهای خالص را به گونه‌ای در نقاشی به کار برده می شوند که در صورت دیده شدن از فاصلهٔ مناسب، حداکثر شفافیت و درخشش را به دست دهند. در چنین نقاشی‌هایی نقطه ها هم اندازه‌اند و به گونه‌ای انتخاب می شوند که با مقیاس تابلو هماهنگی داشته باشند. هنرمندان اين مكتب با استفاده از اين ديدگاه علمي، قصد نمايش ذرات بنيادين (نور و رنگ) را در آثار تجسمي خود داشته اند. 5- اکسپرسیونیسم  کسپرسیونیسم یا هیجان‌نمایی شیوه‌ای نوین از بیان تجسمی است که در آن هنرمند برای القای هیجانات شدید خود از رنگ‌های تند و اشکال کَجوَش (معوج) و خطوط زمخت بهره می‌گیرد.مرجع به وجود امدن سبك اكسپرسيونيسم در حقيقت سبك پست -امپرسيونيسم ونگوك بوده است . 6- اکپرسیونیسم انتزاعی  اکسپرسیونیست انتزاعی نوعی یورش بی پروا علیه تمام قواعد فرم و کمپوزیسون و رنگ است و هیچ قاعده ایی را بر نمی تابد. هر انچیزی که مدرنیسم تعلیم داده بود را زیر پا می گذارد. درحقیقت سبکی است برای نفی تمام سبک های پیشین. 7- کوبیسم  کوبیست ها جهان مرئی را به طریقی بازنمایی نمی کردند که منظری از اشیا در زمان و مکانی خاص تجسم یابد. آنان به این نتیجه رسیده بودند که نه فقط باید چیزها را همه جانبه دید، بلکه باید پوسته ظاهر را شکافت و به درون نگریست. نمایش واقعیت چند وجهی یک شی مستلزم آن بود که از زوایای دید متعدد به طور همزمان به تصویر در آید، یعنی کل نمودهای ممکن شیء مجسم شود. ولی دستیابی به این کل عملا غیر ممکن بود. بنابراین بیشترین کاری که هنرمند کوبیست می توانست انجام دهد، القای بخشی از بی نهایت امکاناتی بود که در دید او آشکار می شد.بدین سان، هنرمند کوبیست داعیه واقعگرایی داشت، که بیشتر نوعی واقعگرایی مفهومی بود تا واقعگرایی بصری. 8- فوتوریسم  فتوریستها از گذشته بدشان میاید و مخصوصا از فکرهای گذشته در مورد هنر و سیاست خیلی بدشان میاید. آنها در جنبش فتوریست عشقی به سرعت، تکنولوژی و خشونت نشان می دهند. نقاشان فوتوريست عموما با تكرار حركت شكل ها و خطوط سعي در نمايش حركت و تغيير داعمي شكل ها داشتند 9- ورتیسیسم از شناسه‌های این سبک نگارگری غیر بازنمایی، بکارگیری کمان و ...

  • درس یازدهم - طراحي فيگوراتيو ؛ تناسبات موجود در اندام انسان

    تقسيم بندي حركتي، بر اساس احجام اصليبررسي تناسبات و حركت، با استفاده از خطوط محوريتوجه به وضعيت اسكلتها و ماهيچه ها (شفاف بيني)طراحي فيگوراتيوطراحي فيگوراتيو، به آن دسته از طراحي ها گفته مي شود كه بر اساس حالتها و وضعيتهاي مختلف اندام انساني ترسيم شده و در طي آن، مطالعه و بررسي مورد نظر طراح نيز صورت مي گيرد. اين گونه طراحي ها شامل اسكيس، طراحي هاي دقيق، طراحي از فرم دست و پا و ... مي شود.تناسبات موجود در اندام انسانتوجه به تناسبات موجود در اندام انساني و تسلط بر چگونگي اين تناسبات، طراحي از فيگور انساني را بسيار آسان مي سازد. آناتومي انسان، در هر دوره از زندگي (نوزادي، كودكي، نوجواني، جواني، ميانسالي، پيري) داراي ويژگيهاي خاصي است. اغلب طراحان، به هنگام طراحي فيگوراتيو، ابتدا، نمايي ساده از فرم بيضي سر را مي كشند و سپس به ترسيم خطوط راهنما براي گردن، شانه، ستون فقرات، لگن خاصره، دست و پا مي پردازند. اين شيوه بسيار ساده و اصولي است، ليكن اين سؤال پيش مي آيد كه طول و عرض اين خطوط راهنما بر چه اساسي ترسيم مي شود؟ پاسخ اين است: اساس و پايه تناسبات، همان فرم بيضي اوليه اي است كه در ابتداي كار ترسيم مي شود. ترسيم فرم اوليه بيضي به عنوان سر، حدود و اندازه طرح شما را مشخص مي سازد. با تكرار بيضي ها به تعداد 7 الي 8 برابر، طول قد يك فرد با اندازه متوسط و عادي مشخص مي شود. پس مي توان گفت: ارتفاع قد متوسط هر شخص، 7 تا 8 برابر طول سر خودش است.ـــ نصف اندازه سر، براي طول گردن كافي است.ـــ نيمه ديگر بيضي، به اضافه يك بيضي ديگر ، حدود گودي كمر را مشخص مي كند.ـــ با ترسيم بيضي بعدي، از كمر تا لگن خاصره مشخص مي شود.ـــ با افزودن بيضي پنجم و ششم، حدود زانوها را مشخص كرده ايد.ـــ دو تا بيضي ديگر حدود زانو تا كف پا را تشكيل مي دهد.تقسيم بندي حركتي، بر اساس احجام اصليدر اين شيوه، شما ضمن مشاهده حالت سوژه، هر قسمت عمده را به صورت حجم ساده اي ديده و ترسيم مي كنيد. قسمتهاي عمده عبارتند از سر، تنه (از شانه تا گودي كمر)، كمر تا مفصل پا، ران (از لگن خاصره تا زانو)، ساق پا (از زانو تا مچ)، بازوها و ساعد. كف دستها و پاها نيز به صورت احجام ساده اي ديده مي شوند.نكته: در نظر داشته باشيد كه فاصله شما از سوژه حداقل 5/2 الي 3 برابر طول سوژه باشد. اگر قصد طراحي از تمام قد مدل را داريد، فاصله ذكر شده را حفظ كنيد و چنانچه مي خواهيد از سر تا بازو و آرنج مدل را ترسيم نماييد، فاصله شما 5/2 تا3 برابر طول سر تا آرنج مدل باشد.بررسي تناسبات و حركت، با استفاده از خطوط محوريدر اين شيوه، علاوه بر سر، سه موضع حركتي عمده وجود دارد، ستون فقرات، شانه ها و لگن خاصره، كه به ...

  • درس هفتم - طراحی از گلها و گیاهان

    طراحي از گلها و گياهان ؛ طراحي از برگ ؛ طراحي از گلتكنيك خيس ؛ تكنيك خشك ؛ تكنيك خشك و خيس ؛ طراحي از تنه و شاخه درختطراحي از گلها و گياهانگياهان سوژه هايي بسيار متنوع و مناسب براي طراحي هستند. برگها، شاخه ها و گلها در اندازه ها، شكلها و رنگهاي گوناگون به وفور در اطراف شما هستند و فرصتي براي كسب تجربه در اين زمينه به شمار مي آيند.طراحي از برگبراي آغاز كار، از برگهاي نسبتاً ساده به عنوان به مدل استفاده كنيد. در حد امكان انواع برگهاي پهن، باريك و پنجه اي شكل را مورد مطالعه قرار دهيد. پس از اين مرحله به رگ برگها توجه كنيد. رگه هاي ضخيم و واضح، اهميت بيشتري دارند و مي توانيد آنها را در كار خود منعكس كنيد. اما از ترسيم رگه هاي ريز كه در سراسر برگ پخش مي شوند خودداري كرده و به جاي آنها دقت و حوصله خود را صرف بررسي سايه روشنها و بافت بنماييد از برگهاي ساده، 4 طرح به ترتيب شامل: اسكيس، طراحي خطي، سايه روشن، تهيه و براي طرح چهارم از پشت برگها كه رنگي متفاوت با رگ برگهاي واضحتر و ضخيمتر دارند استفاده كنيد. برگهاي خشك نيز به نوبه خود زيبايي ويژه اي دارند. حالتهاي جمع و مچاله شده آنها را بررسي كنيد. آنها را با مداد و سپس خودكار به صورت اسكيسهاي گوناگون مورد مطالعه قرار دهيد. به تناسبات نهفته در تمام قسمتها توجه نموده و از امكانات مداد به خوبي اسنفاده نماييد. براي طراحي از گياهاني كه برگهاي بلند و باريك دارند، مي توانيد از پهناي نوك مداد استفاده كنيد. با فشاري كه به نوك مداد وارد مي كنيد، درجات خاكستري متنوعي به وجود آورده و برگها را زنده تر مجسم نماييد. وقتي با مجموعه اي از برگها (برگهاي يك گلدان) يا قسمتي از يك باغچه يا برگهاي انبوه درختان رو به رو مي شويد از ترسيم دانه دانه برگها خودداري نماييد. ابتدا آنها را به صورت توده هاي خاكستري متنوع ديده و سطح مورد نظر را از خاكستري بپوشانيد.طراحي از گلبراي طراحي از گلها، به چگونگي ساختمان اصلي آنها توجه كنيد. فرم و حجم هندسي آن را با دقت تشخيص داده و ترسيم كنيد. معمولاً براي گلها و برگها از نور طبيعي استفاده مي كنند. دليل آن اين است كه نور مصنوعي سايه روشنهاي شديدي به وجود مي آورد كه لطافت سوژه را از بين مي برد. (هيچ گاه از گل مصنوعي، تصوير گل يا حتي گل ذهني براي طراحي استفاده نكنيد.) گلهاي تيره و روشن را با ساخت و ساز دقيق سايه روشن ترسيم نماييد. توجه داشته باشيد كه مسير سايه روشن و حركت مداد در جهت فرم گل برگها باشد. از تيره كردن بيش از حد آنها خودداري نماييد.تكنيك خيسابتدا سطح كار را به كمك تكه هاي اسفنج مرطوب نموده و پيش از خشك شدن آن، با قلم مو و مركب، طرح را ...

  • طراحي آموزشي

    ب - رابطه ي بين اهداف آموزشي پس از اينکه اهداف و فعاليت هاي آموزشي مشخص شدند، ممکن است اين سؤال مطرح شود که هدفها به چه ترتيب بايد تحقق يابند؟ يا فعاليت هاي يادگيري به چه ترتيبي بايد انجام پذيرند تا نتيجه ي بهتري به دست آيد؟ معمولاً هدفهاي آموزشي به سه صورت با يکديگر ارتباط دارند: 1- ارتباط هدفها با هم به گونه اي است که قبل از تحقق هدف پايين تر، رسيدن به هدف بالاتر امکان ندارد. به عبارت بهتر، هدفهاي پايين تر، پيش نياز هدفهاي بالاترند و تا زماني که مطلب مربوط به هدف قبلي فرا گرفته نشده است، نبايد مطلب مربوط به هدف بعدي را آموزش داد. ارتباط چنين اهدافي را با هم «ارتباط تسلسلي يا ارتباط متوالي» مي گويند. 2- اهداف و فعاليت هاي آموزشي ممکن است نسبت به هم تقّدم رتبي نداشته باشند و در عرض هم قابل اجرا و دستيابي باشند؛ يعني آموزش مطالب مربوط به هر هدف، قبل يا بعد از هدفهاي ديگر امکان پذير باشد. اين نوع ارتباط را «ارتباطِ هم تراز يا ارتباط موازي» مي گويند. 3- در بيشتر مواقع، هدفهاي آموزشي حالت ترکيبي دارند؛ يعني اجزاي هدف آموزشي نهايي را ممکن است يک سلسله «هدفهاي تسلسلي» و «هدفهاي هم تراز» تشکيل داده باشند. در اين صورت، هدفها طوري بايد تنظيم شوند که توصيه هاي بندهاي 1 و 2 در آن رعايت شوند، تا دانش آموزان به نتيجه گيري مطلوب برسند.   ج - تعيين رفتار ورودي [enteringbehavior] رفتار ورودي، تواناييها و قابليتهايي هستند که دانش آموزان بايد قبل از شروع يک فعاليت آموزشي جديد داشته باشند، تا مفاهيم جديد را بفهمند و بتوانند با موقعيت به هدفهاي جديد دست يابند. به رفتار ورودي، دانش و مهارتهاي پيش نياز نيز گفته مي شود. اگر معملي از رفتار ورودي دانش آموزان خود مطلع نباشد، ممکن است فعاليت هاي آموزشي دانش آموزان را بدون توجه به تواناييها و قابليتهاي دانش آموزان انتخاب کند. در اين صورت، دانش آموزان نسبت به انجام فعاليتها بي تفاوت مي شوند.  د - ارزشيابي تشخيصي [diagnostic evaluation ] ارزشيابي تشخيصي، نوعي ارزشيابي است که سؤالهاي مربوط به آن براساس رفتار ورودي طراحي مي شود و قبل از تدريس، بايد اجرا گردد. از طريق ارزشيابي تشخيصي مي توان معلومات و تواناييها و مهارتهاي لازم دانش آموزان را براي ورود به مطالب جديد، تشخيص داد. ارزشيابي تشخيصي علاوه بر اينکه معياري براي سنجش رفتار ورودي دانش آموزان است. وسيله اي است که به کمک آن مي توان نقطه ي آغاز فعاليت هاي آموزشي را به دقت مشخص کرد. اگر فعاليت هاي آموزشي به گونه اي طراحي شوند که تکرار رفتار ورودي دانش آموزان باشد، نه تنها دانش آموزان نسبت به فعاليت هاي آموزشي بي تفاوت خواهند شد، بلکه زماني که ...

  • هنر طراحي

    عريف وفلسفه هنر : عا مترين تعريف از هنر وفلسفه آن عبارت است از هر آن چيزي كه ساخته آدمي وزيبا باشد. زيبايي چيست: هر انچه ادمي را بخود جلب ميكند وما خواهان تكرارديداريا شنيدار آن هستيم وهمين طور زشتي كه در مقابل زيبايي قرار دارد وما از آن دوري ميكنيم واز تكرار آن بيزارييم چرا به هنر رو مي كنيم. چرا مردم به دنبال هنر وزيبايي هستند درجواب بايد بگوييم كه مردم از ديدن يا شنيدن چيزهاي زيبا لذت مي برند كلمه ساده هنر غلبا مربوط به آن هنرهايي است كه ما انها را به نام هنرهاي (تجسمي ) يا ( بصري) فلسفه هنر هربرت ريد ترجمعه علي رامين         شناسيم. اگر درستش راخئاسته باشيم بايد هنرادبيات وهنر موسيقي را همم در بر بگيرد زيرا كه پاره اي ازخصائص ميان همه هنرها مشترك است. هنرهاي تجسمي : گفتيم هنر داراي گرايشهاي متعددي است كه پرداختن به آنها ازعهده  بحت موضوع ما خارج مي باشد زير اكه موضوع بحت ما بيشتر درزمينه هنرهاي  تجسمي است.   هنرهاي تجسمي عاليترين تجليات زبا ن بصري شمرده ميشود كه با آن مي توان فراتر از زمان سير كرد وآينده وافقهاي دور را تجسم و تصوير نمود.ضمنا" اين زبان به علاقمندان نوعي توانايي مي دهد كه تمام پديد ه هاي بصري را اعم از طبيعي ويا مصنوعي بهتر وكامل ترببيند وبشناسد. هنرهاي تجسمي را در زير شاخه هاي ذيل تفكيك نماييم كه امروزه هر كدام از آنها نيز به هنري مستقل تبديل شده است. طراحي  در گرايش ها وشيوههاي مختلف.نقاشي در شيوها  ومكتب هاي متعدد .علم گرافيك وشاخه هاي آن .نگارگري وهنرهاي وابسته ان هنر . كاريكاتور. خوشنويسي وعكاسي و... طراحي : طراحي عبارت است از ديدن . شنيدن . لمس كردن و ....وبه  مباني هنرهاي تجسمي ايتن       طور كلي دريافت كردن پيرامون و تجزيه وتحليل كردن درياف ها وانعكاس وتجسم بخشيدن به شكل بصري را شامل مي شود .   طراحي كردن امري طبيعي وتا حدودي فطري وغريزي براي انسان است . به همان حالت كه هر كودكي نفس مي كشد وسعي ميكند با سرو صداهايي نسبت به امري خارجي  عكس العملي از خود بروز دهد او طراحي مي كند تا از طريق آن با دنياي خارج ارتباط برقرار كند. در تعريف وارزش طراحي ما به همين جمله از ( ژان دمينيگ انگر ) بسنده مي كنيم كه مي گويد ( پيش از انكه به فكر نقاشي كردن بيفتيد مدت زيادي طراحي كنيد زيرا كسي كه پي خانه اش را محكم بريزد با خيالي آسوده در آن مي خوابد ) باتوجه به تعريف وتمجيدهاي كه به عمل آورديم اينك به اختصارمراحل و روش هاي طراحي كردن را بيان مي كنيم  ما مي دانيم قبل ازاقدام به طراحي با موضوعات ورا تقسيم بندي نموده  وابزارها ( متريالهاي  ) خاص آن را تهيه نماييم ابتدايي ترين ابزارها براي شروع طراحي عبارتند ...

  • طراحي ساخت و ساز از فيگور انسان

    براي طراحي ساخت و ساز از فيگور انسان،نياز به مدلي داريد كه قادر باشد مدت مديدي را بي حركت و ساكن در مقابل شما بايستد.در اين مرحله نيز تهيه اسكيس هاي اوليه،مطالعه مدل از زواياي مختلف و با توجه به وضعيت نور نسبت به مدل ،از مراحل ابتدايي و اساسي كار است.مدل را در وضعيتي متناسب با كادر كاغذ بنشانيد و پس از ترسيم اتود هاي مختلف به طراحي اصلی بپردازيد .همه قسمتها از جمله حالت چهره ،مرز بندي نقاط سايه و روشن و حالت دستها را مشخص كرده ،همزمان تكميل كنيد.براي ساخت و ساز كامل ،بهتر است ابتدا از چهره و سپس از دستها شروع كنيد .بسياري از هنرمندان همين مراحل را طي كرده اند ،تا چنانچه مدل به عللي تغيير مكان داد ،صرفاً مجبور به تغيير حالت لباس باشندو تغييري در وضعيت چهره يا دستها پيش نيايد.ممكن است به علت عدم دستيابي به مدل مناسب ،مجبور به طراحي از تصاوير باشيد،پيشنهاد مي شود چنانچه به آينه هاي بزرگ دسترسي داريد ،خودتان را به عنوان مدل قرار دهيد.تنوع در رنگ سايه ها ،بافت هاي موجود در پوشاك و چهره و حتي نوع خط و سايه روشن به كار رفته ،از ضروريات كار است.سطوح خاكستري تيره را در سراسر كار خود توزيع كنيد تا چشم بر اثر تمركز تيرگي در يك نقطه ،توقف نداشته باشد و همه نقاط و زوايا را براحتي مشاهده كند.براي اين منظور ممكن است ناچار شويد قدري در رنگهاي خاكستري كه در مقابل داريد ،دخل و تصرف كنيد و درجات خاكستري را تيره تر يا روشن تر از مدل در نظر بگيريد تا تعادل بر سطح كار حاكم شود .پركار ترين شيوه ساخت و ساز از فيگور انساني شيوه هاشور و قلم فلزي است.نمونه هاي قابل توجهي از اين شيوه وجود دارد كه سالها پيش توسط طراحان صورت گرفته و براي آموزش و مشاهده بسيار مناسب است.

  • طراحي آموزشي

    تدریس خوب هیچ گاه آسان نیست. در حرفه ي خود سخت كوش باشید و عنوان معلم را واقعا از آن خود كنید.همكاران عزيز و بزرگوار سلام بر شما كه براي پيشرفت دانش آموزانتان از هيچ تلاشي دريغ نمي كنيد . خدا قوت .در پي تماس هاي مكرر شما بزرگواران در خصوص چگونگي طراحي آموزشي ، مراحل انجام طراحي آموزشي را براي استفاده شما عزيزان در وبلاگ قرار دادم . اميد است با ارسال نظرات سازنده ي خود به بهتر شدن كارها ،ياريم كنيد .چگونه فرآيند آموزش را طراحي کنيم؟ «تدريس، فعاليتي تعاملي و منظم و هدفمند بين معلم و دانش آموز به منظور تسهيل يادگيري است.» (شعباني،1382). عوامل اصلي چنين فعاليتي عبارتند از: طراحي، اجرا و ارزشيابي. طراحي پايه و اساس اصلي اين فرآيند است که دو عامل ديگر يعني اجرا و ارزشيابي بر آن استوار هستند و تحقق مطلوب آنها وابسته به کيفيت طراحي آموزشي است. طراحي [Desigining] آموزشي چيست؟ طراحي آموزشي، پيش بيني و تنظيم رويدادهاي آموزشي بر اساس اهداف، محتوا و امکانات موجود با توجه به ويژگيها و ساخت شناختي دانش آموزان است. طراحي آموزشي، خواه مربوط به يک دروه کامل يا به يک جلسه ي آموزشي باشد، از اهميت خاصي برخوردار است. توجه و دقت در تنظيم آن مي تواند موجب کارايي و اثر بخشي تدريس شود. طراحي آموزشي ممکن است به دو صورتِ خُرد و کلان، انجام گيرد. طراحي در سطح کلان مربوط به شوراي برنامه ريزي درسي و متخصصان آموزشي است؛ اما طراحي در سطح خُرد، کلاً بر عهده ي معلم است. در فرآيند طراحي خُرد، توجه بايد بيشتر به حصول صلاحيتها و قابليتهاي مورد انتظار، جلب شود و با نگرشي سيستمي و نظام مند، مجموعه ي عناصري را که در يادگيري دانش آموزان مؤثرند، در نظر گرفت. معلم بايد کل محتواي آموزشي را به اجزاي قابل تدريس که معمولاً به نام «جلسات درس يا تدريس» ناميده مي شود، تقسيم کند و مشخص سازد که بر اساس زمان منظور شده، چند جلسه يا ساعت در طول ترم و يا سال تحصيلي تدريس خواهد داشت و در هر جلسه چه موضوعي و با چه اهدافي دنبال خواهد شد. مراحل طراحي آموزشي هدف از طراحي آموزشي، فراهم کردن امکانات يادگيري است؛ زيرا انتخاب فعاليت هاي يادگيري مؤثر و مناسب، عامل مهمي در فرآيند طراحي يک درس محسوب مي شود. قبل از شروع آموزش، معلم بايد همه چيز را پيش بيني و آماده کند و برنامه ي خود را بنويسد؛ اما با توجه به اين که فرآيند تدريس، هيچگاه نمي تواند کامل باشد، برنامه هاي طراحي شده بايد انعطاف پذير، مرتب و به روز گردند. يک برنامه آموزشي خوب بايد به نحوي نوشته شود که دستيابي به قابليت و صلاحيت مورد نظر را تضمين کند. در فرآيند طراحي مي توان از الگوهاي مختلف استفاده کرد؛ اما در تمام ...

  • طراحی از چهره و اجزای بدن

    طراحي از اجزاي چهره :  الف ـ طراحي از چشم  ها: پيش از آغاز به طراحي، تمرين مشاهده را انجام دهيد. با دقت به چشمهاي خودتان در آينه نگاه كنيد، دو گوشه داخلي و خارجي چشم، نسبت سفيدي و سياهي كره چشم، حالت پلكها و حركت مردمك در سراسر چشم را بررسي نماييد. با مطالعه حالت چشم افراد در مواقع مختلف (تماشاي تلويزيون، مطالعه، خشم، شادي، گريه،هيجان، تفكر و ...) بپردازيد و آنها را بارها و بارها، هم به صورت ذهني و هم به صورت مشاهده دقيق مرور كنيد. ويژگيهاي متفاوت چشم افراد سالخورده و كودكان را مقايسه نماييد. ــ فرم ساده چشم شبيه يك بيضي است كه دو گوشه آن با هم تفاوت دارند. گوشه خارجي، زاويه اي بسته دارد و تا سرحد تيرگي مردمك، مثلث كشيده اي را به وجود مي آورد. ـــ گوشه داخلي، زاويه بازتري دارد و نسبت به گوشه خارجي، شكل مثلث كوچكتري را به خود مي گيرد. ـــ مردمكها بدون استثنا شكل دايره دارند، در حالت نگاه عادي، قسمتي از مردمك زير پلك پنهان است. پس مراقب آن باشيد كه دايره مردمك را به طور كامل ترسيم نكنيد، زيرا در اين حالت، چشمها حالت وحشت زده يا متعجب به خود مي گيرند. ـــ با حركت مردمك به سمت راست يا چپ، حجم پلك نيز كمي تغيير مي كند. پلكهاي بالا و پايين با هم تفاوت عمده اي دارند و حجم مژه ها در پلكها نيز متفاوت است. در حين طراحي از چشمها به ياد داشته باشيد كه: چشمها را نخست به طور جداگانه بررسي و ترسيم نماييد. پس از تسلط كافي، به طراحي از هر دو چشم بپردازيد. به فاصله چشمها از يكديگر (كه برابر با اندازه يك چشم است) و هماهنگي و تناسب مردمكها با يكديگر توجه داشته باشيد. طرحها را كم رنگ بكشيد و به ارزش خط توجه داشته باشيد. در ترسيم مژه ها اغراق نكنيد، آنها را با حجم و اندازه واقعي بكشيد. معمولاً براي پلك پايين چشم، از خط كم رنگ نازك، يا پهناي نوك مداد استفاده مي شود. براي ترسيم پلك پايين و چين و چروكها به جاي خط، از سايه كم رنگ پهناي مداد هم استفاده مي كنند. پس از تمرين كافي، چشمها را با ابروها بكشيد. از ترسيم فرم چشم به طور ذهني اكيداً خودداري كنيد. طراحي از ابروها: براي ترسيم ابروها، بايد به اين نكات توجه داشته باشيد: جهت و حالت ابروها، ضخامت ابروها، فاصله ابرو از چشم و فاصله ابروها از يكديگر. نحوه ترسيم: ابتدا مسير و حالت ابرو را خيلي كم رنگ مشخص نماييد. با پهناي مداد، سايه ضخيمي متناسب با پهناي ابرو ترسيم كنيد. در جهت رويش موها با نوك تيز مداد، خطوط واضح و حالت دار بكشيد. ابروها را با توجه به مدلي كه در مقابل داريد، ترسيم كنيد. رويش و جهت موها را به دقت بررسي نماييد. طراحي از بيني: بيني برجسته ترين نقطه در چهره افراد است و همچون ديگر ...