گوشه سازی

  • شناخت انواع قوسها و تاقها(9)

    اجرای کلمبو<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> اجرای کلمبو روی چهار ستون با 3 راه ممکن است: 1-کهن ترین نوع، اجرای کلمبو روی تویزه است.بدین ترتیب که بین ستونهای بنا تویزه های باربر اجرا کرده و بعو روی تویزه ها میچینند و بالا می آورند و پوشش کلبو را تکمیل میکنند.در واقع پوشش کلمبو در امتداد منحنی سطوح چهار گوشه مثلثها  است و به صورت یکپارجه ساخته و دیده میشود.گاه نیز روی تویزه ها را در نقاط گود میچینند تا سطح صاف و یکپارچه شود،آنگاه روی سطح صاف؛ یک کلمبو اجرا میکنند.این شیوه امروزه تقریباً متروک شده است. 2- روش اجرا به صورت دمغازه. این صورت ساده در واقع قراردادن یک نیم کره توی مکعب است.به گونه ای که گوشه ها به صورت طبیعی خود بالا آید.در معماری مغرب زمین این شیوه بسیار متداول است.به شکل ایجاد شده در گوشه ها نیزpendentive  میگویند که در ایران لفظ دمغازه را دارد.(دمغازه معنی دمبالچه را میدهد). در ایران با توجه به متداول بودن گوشه سازی، کمتر به پاندانتیو بر می خوریم.مع الوصف در جاهایی که بخواهند بنا بسیار ساده باشد،این شیوه متداول است.در اینجا ضلع منحنی چهار دمغازه دایره کلاف شروع کلمبو را تشکیل می دهند و منحنی کلمبو با منحنی دمغازه ها فصل مشترک پیدا کرده و متفاوت است. 3- کاربندی این شیوه بسیار متداول است.زیرا با این شیوه گوشه سازی تکمیل میشود و زمینه گرد به دست آمده، برای زدن تاق کلمبو مناسب است.این کاربندی معمولاً اختری دوازده ضلعی است. در شبستانهای مسجد جامع اصفهان، گوشه سازی با انواع اشکال از جمله دمغازه و کاربندی قابل رویت است. معمولاً زیر کلمبو را کمی پیش میکنند یا کتیبه میگذارند(این پیش آمدگی معمولاً یک کلوگ آجر است) که به آن گریوار (گریوار= گلوبند) گویند.خیز کلمبو زیاد نیست.یک کلمبو در مقطع عمودی چفد بیز کند را دارد(بیضی نزدیک به دایره). با این وصف تنوع کلمبوها فراوان است و آن را با انواع چفدها و انواع اجراها می بینیم. تیزه کلمبوها نیز اشکال متنوعی دارند.گروهی هورنو* دارند.برخی به صورت های گره سازی،کاشی کاری و نهنبن کاربندی دیده میشوند. در دسته اخیر که تیزه بسته است؛اجرای آن به صورت پرگره است.* مهمترین مسئله در مورد تکمیل پوشش کلمبو،عایق کاری روی آن است.به ویژه اگر عایق کاری با استفاده از قیر و گونی باشد.با توجه به اینکه این عایق روی شیب منحنی لیز می خورد و به پایین می افتد.برا ی جلوگیری از این وضعیت باید روی انحنا کلمبو توری سرنه ای کشید یا به جای سیمان سازی یک قشر آسفالت نرمه به ضخامت اندود سیمان در حالی که توری سرندی نازکی در داخل آن قرار می گیرد،زمینه را پوشاند.در فرش نهایی بام هم، باید از پایین ...



  • تعاریف اجزا گنبد

    چپيره سازی در گنبد به دو بخش عمده تقسيم می شود :ـ گوشه سازی = گوشه بندی ـ شکنج = چين و چروک ـ گوشه سازی يا گوشه بندی يعنی ساختن و تبديل کردن شکل چهار گوشه بشن به هشت گوشه و به ترتيب 16 و 32 و 64 گوشه و بالاخره دايره و با تبديل کردن شکل مستطيل نزديک به مربع به 6 و 12 گوشه و بالاخره بيضی است . در حالت اخير مستطيل بشن بايد نسبت اندازه های اضلاعش طوری باشد که به راحتی قابل تبديل به شش گوشه شود مثلاً نسبت 4 و 4/3 قابل تقسيم است . البته با استفاده از کاربندی انواع زمينه های مرسوم در معماری ايرانی را می توان به نحو مطلوب تبديل به دايره کرد که در مباحث آينده جداگانه بررسی خواهد شد .گوشه سازی خود شامل دو بخش است :1- اسکنج يا سِکُنج 2- ترمبه يعنی جمع شده اولين گوشه سازيها توسط چوب انجام شده و حتی خود گنبد هم با چوب اجرا گشته است . بهترين موارد مثال را در ابيانه می توان ديد . دراراک هم در کاروانسرای حاج عليقلی نمونه ديگريست . کاروانسرای کاشانی هم ( در اراک ) به هـمين طـريقه سـاخته شده است . طـرز اجـرا چنين بوده که چـوبها را در گوشـه های بـشن سوار می کردند و هـمين طور روی هم می چيدند تا مثل سبد جمع می شد و به صورت گنبد چوبی در می آمد . در معماری ارمنی از اين نوع گنبد زياد به چشم می خورد . فضای زير اين گنبدها را معمولاً بزرگترين اطاق تشکيل می دهد . در خانه های روستائی نيز پوشش بزرگترين اطاق که معمولاً تنور هم در آن قرار دارد به صورت گنبد چوبی است . چوبهای موجود در ايران از استحکام کافی برخوردار نيست و معمولاً برای پوشش دهانه های 5/2 تا 3 متر به کار می رود به همين دليل در معماری پيشين ايران در زمان هخامنشيان برای پوشش تخت جمشيد از جبل عامل لبنان درختهای کنار بسيار قطور و مرتفع را آوردند . چون اين حمل و نقل چوبها مستلزم هزينه ای سنگين بود در دوران اشکانی اين کار متروک شد و به جای پوشش تخت از پوشش سغ استفاده کردند .متاسفانه از معماری دوران اشکانی که در واقع پوشش سغ آغاز می شود در داخل ايران نمونه ای بجای نمانده است . در خارج از محدوده ايران کنونی به يکی دو نمونه از پوشش سغ بر می خوريم که يکی hattra يا الحضر است و ديگری کاخ آشور و ايندو نيز چهره روشنی از چگونگی پوشش به دست نمی دهند . در بازه هور خراسان بين خواف و نيشابور گنبدی ديده می شود که گوشه سازيهای آن با چوب ساخته شده و خود گنبد با سنگ لاشه . بنا متعلق به اواخر دوران اشکانی يا اوايل ساسانی است و در مجموع ناچيزتر از آنست که ما را به قضاوتی کلی در اين باب رهنمون شود . لذا از گنبدهائی که همه مصالح آن از چوب بوده فقط خاطره هائی باقيست . شايد ابيانه بهترين تجلی گاه آن باشد . گوشه سازی با چوب نيز به تدريج در ...

  • گنبد و اجزای آن در معماری اسلامی

    در تعریف هندسی گفته اند، گنبد مکانی هندسی است که از دوران چِفدی مشخص حول یک محور قائم به وجود می آید . و نیز گفته اند: گنبد سقفي است نيم كروي يا مقعر كه معمولاً در بالاي پلانهاي مدور يا مربع و كثيرالاضلاع، كه با كمك گوشوار مدور مي‌شود، تعبيه مي‌گردد. گنبد داراي سوابق طولاني است كه قدمت و سير تحول آن بخوبي روشن نيست ولي با توجه به گفته‌هاي ويل دورانت مورخ هنر: «چنين خانه‌ها را درجائي كه روزي سرزمين سومر بوده است هم اكنون بآساني مي‌توان ديد. كلبه‌ها دري چوبين داشت كه روي پاشنه‌يي سنگي مي‌چرخيد، و كف اطاق معمولاً گلي بود؛ سقف كلبه را با خم كردن و اتصال سر ني‌ها بشكل قوسي مي‌ساختند، يا اينكه ني‌ها را گل‌اندود مي‌كردند و روي تيرهاي عرضي سقف مي‌كشيدند. گاهگاهي درميان ويرانه‌ها آثار قوس يا سقف گنبدي ديده مي‌شود كه از سومريان ببابل رسيده و غير ماهرانه و بي‌آنكه بدانند سرنوشت طاقها و قوسها چه خواهد بود، از آنها دربناهاي خود استفاده مي‌كردند.»، مي‌توان استعمال گنبد را اقلاً به هزارة چهارم قبل از ميلاد نسبت داد. گنبد اصولاًُ جنبة حفاظي دارد ولي اين عنصر حفاظي نيز، مانند ساير عناصر انتفاعي، عملاً داراي جنبه‌هاي هنري است و به عبارت ديگر ذوق و سليقة زيبائي خواهي در آن وجود دارد و انواع ساده، و بخصوص نوع دوپوشي، آن را مي‌توان در زمرة هنرهاي تزييني محسوب داشت.( عباس زمانی، گنبدهای دو پوششی در آثار تاریخی ایران اسلامی) و اما دربارة ايران باستان، اين كشور از قديم‌الايام مابين بين‌النهرين و آسياي صغير در رابطه بوده و مبادلات هنري داشته است و احتمالاً، با توجه به شرايط مشابه طبيعي، مانند بين‌النهرين از گنبد استفاده مي‌كرده است ولي تاكنون نمونه‌هاي روشني در دسترس قرار نگرفته و اولين گنبد توسط گدار فرانسوي به اواخر دورة اشكاني و اوايل دورة ساساني نسبت داده شده است: «قديميترين گنبد ايراني كه تا بحال شناخته شده، گنبد كاخ اردشير در فيروز‌آباد است. اين گنبد كه بر روي ديوارهاي ضخيم بنا شدن، چنان نادرست و بي‌ترتيب ساخته شده كه در ارتفاع چند متري از قاعدة آن هنوز برش افقيش مدور نيست و باحتمال قوي، گنبد نامبرده يكي از اولين انواع طاقي است كه در ساختمان تحقق يافته و مدتها پيش از ساختمان آن دهقانان فارس ساختن آن را ميدانستند و آنرا با خشت خام ميساخته‌اند و قديمي‌ترين نمونة آن از ميان رفته است. اين نوع طاق كه در دورة ساساني سير تكاملي را ميپيمود، و ساختمان بين منطقة سطح مربع و قسمت مدور گنبد تا دورة اسلامي متكي بقاعده درستي نبود، با وجود اين در تمام دورة ساساني با شكو‌ه‌ترين و پسنديده‌ترين طاقها ...

  • گنبد در معماري ايران

    تعريف هندسي گنبد در تعريف هندسی ، گنبد مکان هندسی نقاطی است که از دوران چِفدی مشخص حول يک محور قائم به وجود می آيد . اما در زبان معماری : گنبد پوششی است که بر روی زمينه ای گرد برپا شود . گنبد از سه قسمت تشکيل شده است :1ـ گنبد خانه يعنی زمينه گنبد2ـ بَشن = هيکل يعنی قسمتی که روی زمينه ته رنگ به صورت مکعب بالا می آيد و يک يا دو طرف آن باز است ( در گنبدهای قبل از اسلام هر چهار طرف به دهانه های باز منتهی می شد . )3ـ چپيره = جمع شده از آنجائيکه در معماری ايرانی به ندرت به ته رنگ گرد بر می خوريم و معمولاً قسمت انتهائی بشن به شکل ، مربع و گاهی مستطيل است با چپيره کردن آنرا تبديل به دايره می کنند بعد گنبد روی آن سوار می شود . به همين دليل مرحله چپيره شدن در گنبدسازی شايان توجه است زيرا امکان داشتن زمينه گرد است که اجرای نهايی پوشش گنبد را ميسر می سازد . معمولاً در نقشه هائی که پوشش به صورت گنبد طراحی می شود زمينه را به شکل مربع در نظر می گيرند تا به سادگی بتوان آنرا تبديل به 8 و 16 و 32 و بالاخره دايره کرد .گنبد سازی در ايران به ندرت روی زمينه مستطيل نزديک به مربع هم اجرا شده است در اين صورت مستطيل تبديل به 6 و 12 و سپس بيضی نزديک به دايره می شود و گنبد روی بيضی قرار می گيرد . به اين نوع گنبد که مقطع افقی آن به جای دايره بيضی است کمبيزه گفته اند . از نمونه های اين نوع گنبد با ته رنگ بيضی مسجد حاج رجبعلی تهران و امامزاده زيد بن علی در ورامين قابل ذکرند . چپيره   چپيره سازی در گنبد به دو بخش عمده تقسيم می شود :ـ گوشه سازی = گوشه بندی ـ شکنج = چين و چروک ـ گوشه سازی يا گوشه بندی يعنی ساختن و تبديل کردن شکل چهار گوشه بشن به هشت گوشه و به ترتيب 16 و 32 و 64 گوشه و بالاخره دايره و با تبديل کردن شکل مستطيل نزديک به مربع به 6 و 12 گوشه و بالاخره بيضی است . در حالت اخير مستطيل بشن بايد نسبت اندازه های اضلاعش طوری باشد که به راحتی قابل تبديل به شش گوشه شود مثلاً نسبت 4 و 4/3 قابل تقسيم است . البته با استفاده از کاربندی انواع زمينه های مرسوم در معماری ايرانی را می توان به نحو مطلوب تبديل به دايره کرد که در مباحث آينده جداگانه بررسی خواهد شد .گوشه سازی خود شامل دو بخش است :1- اسکنج يا سِکُنج 2- ترمبه يعنی جمع شده اولين گوشه سازيها توسط چوب انجام شده و حتی خود گنبد هم با چوب اجرا گشته است . بهترين موارد مثال را در ابيانه می توان ديد . دراراک هم در کاروانسرای حاج عليقلی نمونه ديگريست . کاروانسرای کاشانی هم ( در اراک ) به هـمين طـريقه سـاخته شده است . طـرز اجـرا چنين بوده که چـوبها را در گوشـه های بـشن سوار می کردند و هـمين طور روی هم می چيدند تا مثل سبد جمع می شد و به صورت ...

  • گنبد در معماری ایرانی-اسلامی

    گنبد در معماری ایرانی-اسلامی

    روش گنبد سازی چه در دوران ساسانی چه در دوران اسلامی آنچنان با استفاده از نظم دقیق ریاضی در شکل بندی و ساختمان و با کاربست شیوه های صحیح صورت میگیرد که در همه انواع گنبد ها بدون احتیاج به گاه بست و کالبد و قالب در برابر همه نیروهای فشاری و رانشی به خوبی مقاومت میکنند. گرچه در گوشه سازیها در اوایل دوران اسلامی تا کنون تحولاتی چند صورت گرفته است اما روش گنبد سازی در ایران همواره ویژگی اجرائی و فرهنگی خاص خود را دنبال کرده است. انچه قابل ذکر است آنکه این ویژگی چه در شکل چه در اجرا (نداشتن قالب) آنرا با گنبد های مشرق زمین همواره متفاوت میکند. تعریف هندسی گنبد: در تعریف هندسی گنبد مکانی هندسی نقاطی است که از دوران چفدی مشخص حول یک محور قائم به وجود می آید. اما در زبان معماری گنبد پوششی است که بر روی زمینه ای گرد پدید آید. گنبد از سه قسمت تشکیل شده است: ۱-گنبد خانه یعنی زمینه گنبد ۲-بشن=هیکل یعنی قسمتی که روی زمینه ته رنگ به صورت مکعب بالا می آید و یک یا دو طرف آن باز است(در گنبد های قبل از اسلام هر چهار طرف به دهانه های باز منتهی میشد) ۳-چپیره= جمع شده از آنجائیکه در معماری ایرانی به ندرت به ته رنگ گرد بد میخوریم و معمولا قسمت انتهایی بشن به شکل مربع و گاهی مستطیل است با چپیره کردن آن را تبدیل به دایره میکنند بعد گنبد روی آن سوار میشود. به همین دلیل مرحله چپیره شدن در گنبد سازی شایان توجه است زیرا امکان داشته زمینه گرد است که اجرای نهایی پوشش گنبد را میسر میسازد. معمولا در نقشه هایی که پوشش به صورت گنبد طراحی میشود زمینه را به شکل مربع در نظر میگیرند تا به سادگی بتوان آنرا تبدیل به ۸و۱۶و۳۲و بالاخره دایره کرد. گنبد سازی در ایران به ندرت روی زمینه مستطیل نزدیک به مربع هم اجرا شده است در اینصورت مستطیل تبدیل به ۶و۱۲ و سپس بیضی نزدیک به دایره میشود و گنبد روی بیضی قرار میگیرد. به این نوع گنبد که مقطع افقی آن به جای دایره بیضی است کمبیزه گفته میشود. از نمونه های این نوع گنبد با ته رنگ بیضی مسجد حاج رجبعلی تهران و امامزاده زید بن علی در ورامین قابل ذکرند. چپیره: چپیره سازی در گنبد به دو بخش عمده تقسیم میشود: ۱-گوشه سازی = گوشه بندی ۲-سکنج = چین و چروک گوشه سازی یا گوشه بندی یعنی ساختن و تبدیل کردن شکل چهار گوشه بشن به هشت گوشه و به ترتیب۱۶و ۳۲و ۶۴ گوشه و بالاخره با تبدیل کردن شکل مستطیل نزدیک به مربع به ۶و ۱۲ گوشه و بالاخره بیضی است. در حالت اخیر مستطیل بشن باید نسبت اندازه های اضلاعش طوری باشد که به راحتی قابل تبدیل به شش گوشه شود مثلا نسبت ۴و ۳/۴ قابل تقسیم است. گوشه سازی خود شامل دو بخش است: الف) اسکنج یا سکنج نوع ...

  • لیست گوشه های آوازی ایران

    آواز ها ، ردیف ها ، گوشه ها و نغمه های دستگاه های هفتگانه موسیقی ایران  مکتب اصفهان ، روایت استاد عباس کاظمی ردیف آواز افشاری آواز دشتی آواز ابوعطا دستگاه شور دستگاه ماهور آواز بیات ترک ۱ افشاری دشتی ابوعطا رهاب ماهور بیات ترک ۲ راست کرد بیات امیری سیخی راک کشمیر مهدی ضرابی ۳ عبری سروی گنج سوخته طرز پس ماهور دوگاه ۴ صدری دیلمی ده ناصری قرچه مجلس افروز امیری ۵ صبری سملی میگلی رهاب مسیح آتشدانه نحوی (۱) ۶ سرحدی حاجیانی بحجت افزا کرشمه کرشمه گنج سوخته ۷ مبرقع جونقانی مجلسی داغستانی اول ابول موبدی ۸ دره گزی غم انگیز لیلی و مجنون داغستانی دوم ملانازی راک خراسان ۹ عاشق کش دیلمان هزار دستان تخت خسرو فروز ماهور راک کشمیر ۱۰ صلایی گیلگی زیرکش اورنگی داد راک عبدالله ۱۱ خجندی کوهستانی حجاز ملانازی روح افزا خجسته ترک ۱۲ نهیب خلیل خوانی حیاتی سماع صوفیان بسته نگار عقده گشا ۱۳ مویه افشاری دماوندی جغتایی نغمه قمری شکسته مجذوبی ۱۴ ایلخانی جانگداز رهاوندی شبدیزی فیلی روح الارواح ۱۵ عراق زرقانی شیرین بیان خسرو و شیرین دلکش مهربانی ۱۶ قرایی بیات شیراز کرد بیات ماورالنهری گردانیه بهبهانی ۱۷ حزین ارمی گل ملیح راوندی طرب انگیز شهابی ۱۸ زنگنه قاسم آبادی کوچه باغی برازجانی سوز و گداز خوارزمی ۱۹ دل انگیزان بیدگانی محیر نخجیری حصار گشایش ۲۰ قفل رومی مراد خانی امیر خانی زیر افکن شهناز قطار ۲۱ دیر راهب اسکندری حجاز مصری شور سلمک شکسته ۲۲ مسیح دره شوری کشته و مرده رضوی مثنوی ماهور شکسته قره باغ ۲۳ زنگوله بیات راجه چهارباغ یا چهارپاره آشوروند   راک هند ۲۴ مثنوی افشاری خجسته یتیمک شهر آشوب   نغمه راک ۲۵   عشاق رامکلی (۱) طوسی   دوبیتی ۲۶   عذار رامکلی (۲) حاج حسنی   نحوی (۲) ۲۷   عزال گبری (۱) صفا   حزین ۲۸   بوسلیک گبری (۲) سوز و گداز   مثنوی ترک ۲۹   عشیران حسن موسی ملک حسینی     ۳۰   طرب انگیز پهلوی راز و نیاز     ۳۱   کتایونی عشاق سروستانی     ۳۲   لری یا تنگسیری شهر آشوب جهرمی     ۳۳   شهر آشوب مهرگانی دشتستانی     ۳۴   شهناز نغمه باربد لرستانی     ۳۵   سلمک شهناز گریلی     ۳۶   چهار تحریر سلمک گریلی شستی     ۳۷   مثنوی دشتی مثنوی ابوعطا شهناز     ۳۸       سلمک     ۳۹       حسینی آذربایجانی     ۴۰       مثنوی شور      ردیف دستگاه سه گاه دستگاه همایون آواز بیات اصفهان دستگاه چهارگاه دستگاه نوا دستگاه راست پنجگاه نغمه ها 1 سه گاه همایون بیات اصفهان چهارگاه و ناقوس نوا نوروز بزرگ رهاب 2 کاسه ...

  • اصطلاحات و واژه های موسیقی ایرانی

    آهنگ :به معنی لحن، آواز، نوا که در اصطلاح کنونی موسیقی با کلام وبدون کلام است. ابریشم :تارهایی که برسازها در قدیم می بستند ولی امروزه به جای ابریشماز سیم های فلزی استفاده می شود. ابهام : نام انگشت شصت در انگشت گذاری موسیقی قدیم ایران. آرغن : نوعی ساز که گفته می شود آن را" افلاطون "ابداع کرده بیش ترنصرانی ها و رومی ها می نواخته اند که شرح کامل این ساز در " اسکندر نامهنظامی گنجوی آمده است  و نام دیگر آن "ارغنون" است. اتفاق:یکی از اصطلاح های موسیقی قدیم ایران به معنای مطبوع و خوش آینداست. اصطخاب: کوک ساز را در موسیقی قدیم می گفتند . اغانی: جمع اَغنیه به معنی سرودها و آوازها در فرهنگ لغت به سازهای غیربادی نیز اطلاق شده است. ایقاع:در موسیقی قدیم به معنای وزن بوده است. بال کبوتر:"فرود " کوچکی است که  از سه"  نت " تشکیل  شده  و در  پایانبرخی "گوشه " ها می آید و  معمولاً حرکتی  است که از  درجه ی  چهارمیک گوشه به درجه ی اول حرکت می کند. باهار:نوعی از خوانندگی و گوینده گی در موسیقی قدیم که آن را "پهلوی " و "رامندی" هم می گویند. بداهه خوانی : از خصوصیات مهم موسیقی ایرانی است که در اجرای ردیف هابیش تر به کار می رود و عبارت است از پروراندن ملودی و آهنگ با سلیقهو ذوق مشخص خواننده و بدون تمرین قبلی و به صورت فی المجلس خلقملودی و آهنگ کردن و به آن بدیهه خوانی نیز می گویند. بداهه نوازی :به  معنای  همان بداهه  خوانی  است  فقط  در  مورد نوازنده یساز  استفاده  می  شود وبه  آن  بدیهه  نوازی  هم  می  گویند. بُعد:در موسیقی قدیم به فاصله گفته می شده است. بُعدالاتفاق:در موسیقی قدیم به فاصله ی مطبوع و خوش آیند می گفتند. بُعدالتنافر:در موسیقی قدیم به فاصله نامطبوع و ناخوشایند می گفتند. بقیه : در موسیقی قدیم ایران به فاصله ی نیم پرده ی کوچک می گفتند که باعلامت اختصار "ب " نشانه گذاری می شده است. بنصر : انگشت سوم و پرده ی سوم برساز های موسیقی قدیم را می گفتندکه انگشت بر روی پرده ی هم نام خود قرار می گرفته است. پرده: دستان، روده ی حیوان که در  قدیم بر دسته ساز می بستند  ولیامروزه  از پرده  هایی به  نام " کات  کود" یا نخ جراحی استفاده می کنند .معنی دیگر پرده عبارت است از : آوازها و آهنگ های موسیقی قدیم . پرده شناس : مطرب ، نوازنده ، رامش گر و موسیقی دان. پل: قطعه چوب کوچکی که بین صفحات زیر و روی بعضی سازها قرارمی گیرد و فشار صفحه ی روی را متعادل می نماید . به شکل های استوانه وشانه یی معمول است. تار:سیم سازها را در قدیم می گفتند . هم چنین نام سازی است. تحریر: غلت و چهچهه را نیز گویند. حالتی است در آواز خوانی که بر رویسازها نیز تقلید می شود به صوتی ...

  • شکل هندسی گنبد

    شکل هندسی گنبد

    ترمبه = سرمبه = سلمبه نوع دوم گوشه سازی به صورت ترمبه است در هيچ يک از لغت نامه های ايرانی به کلمه ترمبه بر نمی خوريم . لغتی به صورت ترکيب طاق و طرمب آمده است که معنای آنرا پشت هم اندازی و طاق روی طاق سوار کردن نوشته اند حال آنکه خود لغت ترمبه به معنی ، يک چيز جمع شده ، عمده ، پيش آمده ، تريده ( به طرف جلو سريده شده ) است . در واقع ترمبه همان معنی اسکنج را دارد که کنج پيش آمده باشد .ترمبه بر عکس سکنج به چهار طريقه پوشش می شود : 1ـ گوشه سازی با چوب به شکل جلو آمده که حالت خاص و استثنائی ترمبه تلقی می شود . و سه طريق ديگر به شکل سغ يعنی پوشش منحنی شکل است که شامل فرمهای زير می شود :1ـ فيلپوش 2ـ ترمبه پتگين = پتکين patkin3ـ ترمبه پتگونه يا پتکانه ( پتکانه صحيح تر است ( فيلپوش برای اجرای فيلپوش مثل صدف حلزون از گوشه ( نقطه صفر ) شروع می کنند و لايه های طاقی را روی همديگر می پوشانند و سوار می کنند تا به حد مطلوب برسد ( يعنی منتهی به جائی شود که مربع را تبديل به هشت ضلعی می کند  . در واقع فيلپوش به پوشش گوشة ديوار که از کنج شروع می شود و بين دو ديوار متقاطع قرار می گيرد اطلاق می شود . در قلعه دختر فارس ترمبه گنبد را به شکل فيلپوش زده اند ، نمونه خوب ديگر که هم اکنون نيز قابل مشاهده است ، گنبد کوچک بی بی شهربانو نزديک ری است ، بنا تعلق به دوران آل بويه دارد . زير گنبد کوچک را با لايه های آجری مثل چپيره روی هم چيده اند تا به نقطه مورد نظر برسن د . در بناهای قرون پنجم و ششماين نوع گوشه سازی معمول بوده است . در مسجد جامع شيراز متعلق به دوران صفاری انواع ترمبه ها اجرا شده بود ولی متأسفانه تمام بنا نوسازی شده و اثری از معماری قديمی دوران اصلی برجای نمانده است . تنها ماخذ ، عکس های قبل از خراب کردن مسجد است که در کتاب پوپ آورده شده است . نمونه ديگر به صورت چهار تا چفته در قسمت روبروئی شبستان مسجد جامع فهرج متعلق به نيمه اول قرن اول هجری است . گوشه سازی ترمبه است و اجرای روشنی است بر اينکه چگونه خشت ها را رويهم چيده اند تا شکل فيلپوش بدست آيد .پيش از اسلام ترمبه ها و سکنج ها را به صورت (( نماندن )) اجرا می کردند به اين ترتيب که گوشه ها را می نماندند تا به حد دايره قاعده گنبد مورد نظر برسد . در اين صورت ارتفاع خيلی زياد می شد ولی از آنجائيکه در آن دوران معماران ابائی نداشتند که بلندای گنبد از حد مقياس ديد انسانی بيشترباشد مشکلی پيش نمی آمد . ولی بعد از اسلام که سعی در کوتاه کردن پوشش می شد ، گوشه سازی به گونه ای اجرا شد که بتوان شکل چهار گوش بشن را به هشت گوش تبديل کرد بدون آنکه ارتفاع پوشش از حد مطلوب بالاتر رود . از نمونه بناهای پيش از اسلام که مربع بشن را ...

  • ردیف سازی آوازی مکتب اصفهان

    ردیف سازی آوازی مکتب اصفهان

    اهمیت ضبط,ثبت ونگارش ردیف های موسیقی دستگاهی ایران بر کسی پوشیده نیست. این کار برای حفظ میراث ارزشمند برای نسل های آینده و فراموش نشدن تمام یا بخش هایی از این ردیف ها در گذر زمان بسیار ضروری است.در نتیجه تلاش اهل موسیقی طی سالیان گذشته بسیاری از ردیف های سازی و آوازی,اجرا,ضبط و نت نویسی شده و گنجینه ای از آن ها برای نسل حاضر و نسل های آینده به یادگار مانده است.علی رغم چنین تلاشهایی هنوز برخی از این ردیف ها گردآوری ,ثبت و ضبط نشده اند که سبب مهجور ماندن وناآشنایی بیشتر دوستدار ان موسیقی با آن ها شده است.یکی از این ردیف ها , ردیف سازی آوازی مکتب اصفهان است که با محتوایی بی نظیر,گوشه هایی بسیار زیبا و دل انگیز یکی از گنجینه های ارزشمند فرهنگ شفاهی موسیقی ایران زمین است. این ردیف اساس مکتب اصفهان را که یکی از مهم ترین مکاتب موسیقی کشور است تشکیل می دهد.در مکتب اصفهان ردیف سازی و آوازی چندان قابل تفکیک نیست بنابراین همه گوشه های سازی و آوازی در یک مجموعه قرار دارند.ریشه ردیف مکتب اصفهان به ابراهیم آقاباشی (خواننده و نوازنده نی)و دو شاگرد وی یعنی نایب اسدالله(نوازنده نی) وسیدرحیم(خواننده) باز میگردد.برای درک بهتر سلسله راویان ردیف سازی آوازی مکتب اصفهان تا امروز به شکل زیر توجه کنید:در طی سالهایی که نزد اساتید گرانقدر مکتب اصفهان ردیف می آموختم, همواره  مهم ترین مشغله ذهنی ام این بود که چرا چنین مجموعه ارزشمندی گردآوری و ضبط نشده است.پس از حدود سی سال شاگردی و تدریس , اندیشه ضبط این آموخته ها مرا بیش تر به خود مشغول می کرد تا اینکه در سال 1376 توفیق دیدار استاد فرامرز پایور را پیدا کردم. ایشان پس از شنیدن بخش هایی از ردیف -که خود اجرا و ضبط کرده بودم-مرا به ضبط همه گوشه های آن تشویق کردند.به این ترتیب برای انتشار وبه تحقق رساندن این آرزوی دیرینه امیدوار شدم و با وسواس به بررسی آموخته های خود از اساتیدم پرداختم تا اجرای گوشه ها درست, بی اشکال و کیفیت انجام شود.نتیجه این تلاش ها مجموعه ای است که در اختیار علاقه مندان قرار دارد که امیدوارم مقبول طبع صاحب نظران باشد.مقایسه این ردیف با برخی از ردیف های موجود نشان می دهد که بیش تر گوشه های آن تفاوت ساختاری با ردیف های دیگر ندارند.تعدادی از این گوشه ها با وجود ساختار یکسان نام متفاوتی دارند.برخی از گوشه ها نیز در سایر ردیف ها وجود ندارند . نکته قابل توجه این که در ردیف مکتب اصفهان گوشه های ضربی بیش تری نسبت به سایر ردیف ها وجود دارد.این مجموعه با ساز نی و با توجه به امکانات این ساز اجرا شده است, اما برای دیگر سازها (به ویژه سازهای کششی) و خوانندگان هم قابل استفاده است.از ...

  • گنبد گنبد در معماری ایران

    گنبدگنبد در معماری ایرانپوشش گنبد در ایران پییشنه ای دیرینه دارد. کمبود چوب های استوار و کشیده که در حقیقت عنصر اصـلی پوشش تخت است، سبب شده است که پوشش سغ sagh و گنبد روایی پیدا کند و بخصوص در دهانه های وسیع ترجای پوشش تحت را بگیرد . قدیمی ترین شکل های منحنی در پوشش زیرین چغازنبیل متعلق به هزاره دوم دیده شده است.با وقفه طولانی در دوران هخامنشی معماری درخشانی با پوشش مرتفع و مسطح در اوج قدرت و کارائی جلوه دارد ولی چه قبل و چه بعد از آن بعلت فراهم نبودن شرایط خاص اقتصادی در این دوران آوردن چوب سدر از جبل عامل و ساج از گنداره همیشه میسر نبوده و در جنگل ها و جلگه های این سرزمین هم چوب مناسب پوشش پرورش نمی یافته است لذا طاق های منحنی و گنبد جای اصلی خود را به عنوان یک پدیده ساختاری و اقلیمی در معماری ایران به آسانی پیدا می کنند.متاسفانه از معماری دوران اشکانی که در واقع پوشش سغ آغاز می شود در داخل ایران نمونه ای بجای نمانده است. در خارج از محدوده ایران کنونی به یکی دو نمونه از پوشش سغ بر می خوریم که یکی hattra یا الحضر است و دیگری کاخ آشور و ایندو نیز چهره روشنی از چگونگی پوشش به دست نمی دهند. گنبد در دوران ساسانیاندر دوران ساسانی گنبدسازی آنچنان رواج می گیرد و تکامل می یابد که از آن پس تا امروز پوشش گنبدی از نظر ساخت به صورت الگو و دستور العمل کلی مورد بهره برداری قرار می گیرد.دقیق ریاضی در شکل بندی و ساختمان و با کاربست شیوه های صحیح صورت می گیرد که در همه انواع، گنبدها بدون احتیاج به گاه بست و کالبد و قالب در برابر همه نیروهای فشاری و رانشی به خوبی مقاومت می کنند، گرچه در گوشه سازی ها از اوایل دوران اسلامی تاکنون تحولاتی چند صورت گرفته است اما روش گنبدسازی در ایران همواره ویژگی اجرائی و فرهنگی خاص خود را دنبال کرده است. آنچه قابل ذکر است آنکه این ویژگی چه در شکل چه در اجرا (نداشتن قالب) آن را با گنبدهای مشرق زمین همواره متفاوف می کند. تعریف هندسی گنبد: گنبد مکان هندسی نقاطی است که از دوران چِفدی مشخص حول یک محور قائم به وجود می آید.گنبد در زبان معماری: گنبد پوششی است که بر روی زمینه ای گرد برپا شودتقسیم بندی گنبدگنبد از سه قسمت تشکیل شده است: ۱ـ گنبد خانه یعنی زمینه گنبد ۲ـ بَشن هیکل یعنی قسمتی که روی زمینه ته رنگ به صورت مکعب بالا می آید و یک یا دو طرف آن باز است (در گنبدهای قبل از اسلام هر چهار طرف به دهانه های باز منتهی می شد). ۳ـ چپیره جمع شدهاز آنجائی که در معماری ایرانی به ندرت به ته رنگ گرد بر می خوریم و معمولاً قسمت انتهائی بشن به شکل، مربع و گاهی مستطیل است با چپیره کردن آن را تبدیل به دایره می کنند بعد گنبد ...