گنج های نادری
واقعیت های دره های عمیق قله زو
مقدمهاین دره ها در شمال شرقی شهر کلاتنادر بر سرزمینی نقش بستهاند که نام آن را قلهزونهادهاند و در وجهتسمیه آن دو کلمه (قله یا قلعه+ زو) به کار رفته است که واژه زو آن به ترکی همان دره میباشد. در واقع این درهها عمیق، شناسنامه روستای قله زو هستند. چگونه دره های عمیق قله زو به وجود آمدهاند؟بزرگی این دره های عمیق بسیار شگفت انگیز است و هر بینندهای را به تعجب و وحشت وا میدارد.نحوه به وجود آمدن این دره ها که احتمالاً در نزاع بین آب و سنگ است. این برش ها، عمود بر لایه های زمینشناسی شکل گرفتهاند و ولی هنوز تمام واقعیت به وجود آمدن آنها کاملاً مشخص نیست و نیازمند مطالعات علمی است.سرمنشأ این برش های عمودی به قله باباکمال میرسد و در جهات مختلف از این قله منفک میشوند و سه تا دهها کیلومتر آن طرف تر حفر شدهاند و گاهی تا نزدیکی مرز ترکمنستان کشیده شدهاند.
آشنائی با عمارت خورشید (کلات نادری-مشهد)
کلات نادری در شمال شرقی کشور واقع شده که به دستور نادرشاه جهت اقامت و خزانه برای جواهرات و غنایم در کلات ساخته شده است.بنیانگذار شهر کلات نادری نادر قلی افشار یا همان نادر شاه سردمدار ایل افشار می باشد، که با رشادت هایی که از خود نشان داد، ایران را از توران حوادث به سلامت خارج کرد و دوران با شکوهی را برای ایران به ارمغان آورد.نادر شاه فتوحات زیادی داشت و گنج های بسیاری را گرد آورد و بیشتر آنها را برای مصون ماندن از تاراج اشرار در دل کوه های اطراف کلات و دیگر جاه ها به ودیعه گذاشت.یکی از بزرگترین میراث نادر برای ما همان عمارت یا کاخ خورشید می باشد که به دستور او و به دست معماران هندی (که به اسارت گرفته شده بودند) ساخته شده و با رسیدن خبر مرگ نادر نیمه تمام گذاشته شده است (البته امروزه به همت اداره میراث فرهنگی منطقه ترمیم شده و به یکی از قطب های گردشکری منطقه تبدیل) شده است.عمارت خورشید مربوط به سال های آغازین به قدرت رسیدن نادرشاه افشار است. عمارت خورشید در سال 1151 هـ.ق ، به دستور نادرشاه جهت اقامت و خزانه برای جواهرات و غنایم در کلات نادری واقع در شمال مشهد، ساخته شده است. عملیات ساخت عمارت در تمام طول پادشاهی ادامه داشته و حتی تا آخرین سال های حیات نادرشاه یعنی سال ۱۱۶۰ هجری قمری در دست ساخت بوده است. این عمارت در وسط باغ بزرگی قرار دارد که شامل یک بنا در سه طبقه است. از بزرگترین گنجینه های آن می توان به الماس کوه نور و دریای نور اشاره کرد.عمارت خورشید عمارتی هشت ضلعی و سه طبقه است و در میان باغی با جوی ها و خوص های متعدد قرار داشته و به رویت متون دوره قاجار پیش از آن که کاخی برای امری جلیر باشد ، که مدتی را در کلات زیسته اند، مقبره نادر بوده و به دستور وی ساخته شده است. دور تا دور بنا شامل هشت ایوان و دو ورودی است که به اندرونی های متعدد وصل می گردد. نمای ساختمان با سنگ قهوه ای خوشرنگی تزیین شده که روی سنگ ها، حجاری هایی از نقش گل و میوه های گرمسیری ایجاد شده است، این سنگ ها ظاهراً به دستور نادر از آذربایجان و مراغه بدین محل حمل شده است. در قسمت های شرقی بنا تصویری بر دیوار نقاشی شده و دور تا دور قسمت داخلی نیز با آیات سوره « عم یتسائلون » و نقاشی های داری طلاکاری مزین شده است. زیرزمین تاریک قصر به محل خزانه های نادر و احتمالاً زندان هایی موقتی یا محل دفن اختصاص داشته است و بعد از طبقه هم کف ، 66 ستون سنگی به شکل نیم استوانه طبقه سوم را تشکیل می دهند که شاید ساقه گنبدی باشد که ساخته نشده است.ارتفاع عمارت در گذشته، حدود 25 متر بوده است اما در حال حاضر به علت خرابی طبقه سوم ، ارتفاع ...
گزارشی کوتاه از طبیعت زیبای قره سو و کلات نادری
اشاره : رقص آبشارهای هشت گانه و افسانهای قرهسو که از دل کوههای کوپه داغلاری (هزار مسجد! ) سرچشمه میگیرد چشم هر بینندهای را خیره میکند؛ این آبشارها که در جنوب غربی کلات و در 5 کیلو متری آن قرار دارد، در لابلای درههای تنگ؛ منظره بدیعی ایجاد کرده و روزگاری دور نادرشاه افشار دستور داد با لولهکشی این مسیر با استفاده ازلوله های ازجنس سفال کوزه ای، آب آنها را برای مصرف مردم کلات تا به عمارت خورشیدی برسانند.سفر به کلات نادری «کلات»، در دامنه کوه «کوپه داغلاری یا هزار مسجد»، مانند گنجینه ای است که طبیعت سخت از آن حفاظت می کند. در این میان کاخ خورشید همچون نگینی در میان کلات پنهان مانده و این عطر شالیزارهاست که هر گردشگری را به سوی نماد کلات هدایت می کند. شهر کلات نادری در فاصله 145کیلومتری شمال شهر مشهد در مرز ایران و ترکمنستان قرار دارد. علت نام گذاری آن به کلات (دژ) به خاطر این است که دورتادور آن را رشته کوه های کوپه داغلاری یا هزار مسجد فراگرفته است. کوه هایی بلند و تسخیرناپذیر که شهر را همانند دژی محکم ساخته اند که در زمان نادرشاه از آن به عنوان پناه گاهی در برابر تاخت و تاز دشمن استفاده می شده است. هیچ کس به راحتی نمی توانسته از این کوه ها بگذرد و آنجا را فتح کند.تنها راه ارتباطی کلات از طریق تونلی بطول 750 متر است که احداث آن پیش از انقلاب اسلامی آغاز شده و بعد از انقلاب به پایان رسیده است. نکته عجیب درباره این تونل این است که ابتدای آن فراخ تر است و هر چه به انتهای آن نزدیک میشوید تنگ تر میشود. بعد ازتونل شهر کلات نادری به شکلی مستطیلی در کنار رود کلات ساخته شده است. همان رودی که در ادامه به دشت خاوران - قره قوم – می رسد و پس از طی مسافتی به آمودریا میریزد.کلات آنقدر بزرگ نيست که آدرس دهي دقيق براي آثار تاريخي لازم باشد. اگر به جاي عبور از تونل جديد از راه قديم يا دربند وارد شويد، برخي آثار از همان بدو ورود قابل مشاهدهاند.«کتيبه ترکی نادري» یا نادیر داش یازی سی در مدخل بند ارغونشاه واقع شده و به دستور نادرشاه در دل کوه کنده شده است که گويا با مرگ شاعر وي نيمه کاره ميماند. کتيبه با شعري به زبان ترکي از «گلبن افشار» آغاز مي شود و با توصيف صفات نادر ادامه مييابد. به دليل آن که اين کتيبه حدود 15 متر از زمين ارتفاع دارد، خواندن آن به آساني ممکن نيست. متن کتیبه ترکی نادر شان را در لینگ زیر می توانید بخوانید:http://salariyan.blogfa.com/post-1632.aspx«برج و باروي نادر» كه بر بلنداي کوه به چشم مي خورد، از گل و سنگ و آجر ساخته شده است و از بستر رودخانه چيزي حدود 40 متر ارتفاع دارد. در گذشته نگهبانان شهر ورود و خروج را ...
گنج ها و دفینه های ایران
حقیقت تاریخ .. پیکره مقدس میترایی که به دروغ می گوند مجسمه هرکول است، و آنرا نشانی و سندی از حمله اسکندر مقدونی به ایران می نامند. این پیکره در سال 1327 خ، در محل کنونی کشف شد. زمان ساخت آن حدود 150 ق.م، تعیین کرده اند، که برابر با اواسط سلطنت مهرداد اول اشکانی معروف به اشک نهم است، البته این زمان جای باز نگری علمی جدید دارد. کتیبه ای در پشت این پیکره به زبان آشوری است، این زبان بسیار قدیمی تر از زمان پیدایش خط یونانی می باشد. نمونه این مجسمه که مانند ایزد مهر است، در چندین معبد میترایی اروپایی وجود دارد، که بسیار شبیه هم هستند. * عکس پیکره مقدس میترایی ایرانی که به اشتباه یا دروغ می گویند مجسمه هرکول یونانی است، عکس شماره 1410. حلقه و صلیب میترا میترا یا روشنایی همیشگی، در فرهنگ و ادبیات حضور چشمگیری داشت، به مرور زمان با: خورشید و ایزد مهر، مهربانی و دوستی، پیوند عمیق یافت. ستاره قطبی خاستگاه باور های مربوط به میترا بود، بی تردید برای پیشینیان شیفته کیهان، وجود ستاره ای دائمی، که هیچگاه طلوع یا غروب نمی کرد، خیلی مهم بود. سرچشمه باور به میترا و گردونه میترا در میان ملت های آریایی، عبارت بود از ستاره قطبی و دو صورت فلکی پیرا قطبی به نام های خرس بزرگ و خرس کوچک، یا دب اکبر و دب اصغر. می ستاییم مهر دارنده دشت های پهناور را، آن بلندای برومندی که در فراز آسمان ایستاده، و نیرومند و بخواب نرونده است، میترا همه مردمان را با چشمانی که هیچگاه بسته نمی شوند می نگرد در برخی نگاره های کهن نقش صورت فلکی خرس بزرگ را، آشکارا بمانند گردونه چهار اسبه که نماد میترا بوده است رسم کرده اند. همچنین نگاره میترا را بگونه مردی که پرتو های نورانی بر گرد سرش دیده می شده نشان می دادند. اما از 5000 سال پیش و هنگامی که این ستاره از قطب آسمانی فاصله می گیرد، این فاصله منجر به گردش این ستاره بدور نقطه قطب آسمانی، و ترسیم دایره یا حلقه کوچکی می شود، که سرچشمه پیدایش باوری بنام حلقه مهر یا حلقه پیمانه می گردد. در مهر گشت اوستا عبارات هایی چون در فراز نای آسمان ایستاده و یا بخواب نرونده، اشاره آشکار به ستاره قطبی است. نام مهر در ادبیات فارسی برای قبه ای گفته می شده، که بر فراز خیمه و خرگاه، علم و چتر، نصب می کرده اند، شباهت ستاره قطبی با این قبه ها نیز توجه برانگیز است. بدلیل اینکه میترا نقطه ثقل آسمان و ستارگان بوده است، و از دید ناظر زمینی همه ستارگان و صورت های فلکی بر گرد او می چرخیدند، میترا را سامان دهنده هستی، و برقرار کننده و پاسبان قانون، و هنجار ...
درباره ی کلات نادری بیشتر بدانیم
با سلام مجدد، از زمانی که تصمیم به ایجاد وبلاگ گرفتم بنا را بر این گذاشتم تا در رابطه با شهر و دیارم کلات نادری کمتر مطلب بنویسم؛ به دلیل این که سرزمینی تاریخی است اهل فن و سایر هم ولایتی ها زیاد در این باب زحمت می کشند و تلاششان به جهت شناساندن این دیار ستودنی است. لذا من شخصا به خاطر ناقص بودن دانسته هایم نیازی به تکرار مکررات نمی بینم. سال ها از این اتفاق (ایجاد وبلاگ) می گذرد و من هر بار که به آن سر میزنم حس می کنم چیزی کم دارد. حداقل باید اندک اطلاعاتی به کسانی که به وبلاگم مراجعه می کنند ارائه دهم، بدین سان نه از سر اکراه و اجبار؛ بلکه از سر شوق و علاقه مصمم شدم مطالبی را جسته و گریخته تقدیم کنم. درباره ی کلات نادری و آثار تاریخی آن در اواخر سال 1373 مقاله ی مفصلی نوشتم که به صورت سری در چند نوبت در روزنامه ی قدس در اسفند 73 و فروردین 74به چاپ رسید، با این که متاسفانه نسخه ای از آن نشریه در دست ندارم ولی پاره ای از اطلاعات آن را در ذهن دارم که گاهی راهگشا بوده اند. هر چند که در سال های اخیر میزان گردشگرانی که کلات نادری را به عنوان هدف و مقصد خود انتخاب می کنند افزایش چشمگیری یافته ولی هنوز هم فضا برای معرفی بیشتر کلات به ایرانیان و جهانیان فراهم است و ما باید تلاش کنیم تا درصد بیشتری از زائرینی که به مشهد مشرف می شوند را حداقل برای یک روز جذب کلات کنیم. اغلب گردشگرانی که به کلات می آیند یا مشهدیند و یا ساکن استان های خراسانند یعنی کلات فقط برای خراسانی ها نامی آشناست و هنوز به خوبی طرقبه، شاندیز و... به سایر نقاط ایران عزیز شناسانده نشده است. به نظر شما کلات نادری چه کم از این شهرک ها دارد؟ چه افراد و سازمان هایی در معرفی نام کلات نادری نقش خود را به درستی ایفا نکرده اند؟ علاوه بر اینها چه عواملی در مهجور ماندن شک برانگیز و بیش از اندازه ی این سرزمین دخیل بوده اند؟ با افزایش کمی و کیفی رسانه های ارتباط جمعی و افزایش سطح سواد افراد جامعه؛ جوانان باسواد و میهن پرست کلاتی و علاقمند به کلات رسالت و دین خود را به این دیار بکر در شاخه های متعدد تاریخی، جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی، مردم شناسی و ... در حد توانشان ادا کرده اند. ولی آیا نهادها و سازمان های دولتی از قبیل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، فرمانداری، راه و ترابری، صدا و سیما و ... همراه و همگام با مردم حرکت کرده اند؟ آیا این ادارات زیرساخت های لازم برای توسعه ی حرکت های فرهنگی را فراهم نموده اند؟ یقینا پاسخ این سوالات منفی است! چرا که ما هنوز بعد از سی و سه سال از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ...
گزارشی کوتاه از طبیعت زیبای قره سو و کلات نادری
اشاره : رقص آبشارهای هشت گانه و افسانهای قرهسو که از دل کوههای کوپه داغلاری (هزار مسجد! ) سرچشمه میگیرد چشم هر بینندهای را خیره میکند؛ این آبشارها که در جنوب غربی کلات نادری (نادرین که له ته سئ) و در 5 کیلو متری آن قرار دارد، در لابلای درههای تنگ؛ منظره بدیعی ایجاد کرده و روزگاری دور نادرشاه افشار دستور داد با لولهکشی این مسیر با استفاده ازلوله های ازجنس سفال کوزه ای، آب آنها را برای مصرف مردم کلات تا به عمارت خورشیدی برسانند.سفر به کلات نادری «کلات نادری یا نادرین که له ته سئ»، در دامنه کوه «کوپه داغلاری یا هزار مسجد»، مانند گنجینه ای است که طبیعت سخت از آن حفاظت می کند. در این میان کاخ خورشید همچون نگینی در میان کلات پنهان مانده و این عطر شالیزارهاست که هر گردشگری را به سوی نماد کلات هدایت می کند.شهر کلات نادری در فاصله 145کیلومتری شمال شهر مشهد در مرز ایران و ترکمنستان قرار دارد. علت نام گذاری آن به کلات یا که له ته (دژ) به خاطر این است که دورتادور آن را رشته کوه های کوپه داغلاری یا هزار مسجد فراگرفته است. کوه هایی بلند و تسخیرناپذیر که شهر را همانند دژی محکم ساخته اند که در زمان نادرشاه از آن به عنوان پناه گاهی در برابر تاخت و تاز دشمن استفاده می شده است. هیچ کس به راحتی نمی توانسته از این کوه ها بگذرد و آنجا را فتح کند.تنها راه ارتباطی کلات از طریق تونلی بطول 750 متر است که احداث آن پیش از انقلاب اسلامی آغاز شده و بعد از انقلاب به پایان رسیده است. نکته عجیب درباره این تونل این است که ابتدای آن فراخ تر است و هر چه به انتهای آن نزدیک میشوید تنگ تر میشود. بعد ازتونل شهر کلات نادری به شکلی مستطیلی در کنار رود کلات ساخته شده است. همان رودی که در ادامه به دشت خاوران - قره قوم – می رسد و پس از طی مسافتی به آمودریا میریزد.کلات آنقدر بزرگ نيست که آدرس دهي دقيق براي آثار تاريخي لازم باشد. اگر به جاي عبور از تونل جديد از راه قديم يا دربند وارد شويد، برخي آثار از همان بدو ورود قابل مشاهدهاند.«کتيبه ترکی نادري» یا "نادیر داش یازی سی" در مدخل بند ارغونشاه واقع شده و به دستور نادرشاه در دل کوه کنده شده است که گويا با مرگ شاعر وي نيمه کاره ميماند. کتيبه با شعري به زبان ترکي از «گلبن افشار» آغاز مي شود و با توصيف صفات نادر ادامه مييابد. به دليل آن که اين کتيبه حدود 15 متر از زمين ارتفاع دارد، خواندن آن به آساني ممکن نيست. متن کتیبه ترکی نادر شان را در لینگ زیر می توانید بخوانید:http://salariyan.blogfa.com/post-1632.aspx«برج و باروي نادر» كه بر بلنداي کوه به چشم مي خورد، از گل و سنگ و آجر ساخته شده است و از بستر رودخانه چيزي ...
سفر به سرزمین نادرشاه - نادر جهانگشا
تاریخ سراسر درس است و آموختنی، وقتی کتاب تاریخ را ورق میزنی گویی با تو سخن میگوید. بارگاه نوروزی تختجمشید خود کتابی مجمل است، میدان امام اصفهان و مسجد شیخ لطفالله و مسجد امام و... ورق دیگری است که خود کتابی مستور در کتاب پربرگ تاریخ محسوب میشود. تپههای سیلک تو را به روزهای بسیار دور میبرد؛ بهشکلگیری نخستین تمدنهای انسانی و... و این بار نوبت ورق زدن دفتر کلات است؛ کلاتی که به نام نادر رقم خورده و در میان کوههای هزارمسجد، روزگاری هزار هزار گنجینه در دلش جای داده است و هماکنون نیز به عنوان میراثدار تاریخ استوار ایستاده است.... کلات نادری از مشهد که به سمت شمال شرق خارج میشوی، آرامآرام کوههای هزار مسجد رخ مینماید. کوههایی که گویی رنگ تاریخ به خود گرفته است و قدمت و تاریخ را میتوان از چین و چروکهای گونه کوهستانش خواند. آرام آرام وقتی از گذرگاههای کوهی عبور میکنی، میرسی به کلات نادری که علاوه بر کوهستان، فراوانی آب و رودخانه آن هم تعادل طبیعت را برایش هدیه آورده است و هم هوایی مطبوع با بهاری دلگشا. کلات در لغت به معنی «آبادی و زیستگاه بر فراز کوه» است. برای نخستین بار، نام کلات در شاهنامه فردوسی در داستان حماسی فرود، پسر سیاوش آمده است، اما در هر صورت به رغم این که در دورههای مختلف تاریخی، منطقه کلات مورد توجه حاکمان بوده است، اما کلات نادری همانگونه که از نامش هویداست، هویتش را از نادر میگیرد و فراز و فرودهای تاریخیاش را با نادر تجربه کرده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد. نادر، کلات نادری و کاخ خورشید نادرشاه افشار، زندگی پرفراز و فرودی داشته است، از یکسو در دورهای از عمرش برای ایرانیان نماد اتحاد و دوام و جهانگشایی و حتی سخاوت بوده، اما از سوی دیگر بویژه در پایان عمرش تصویری خشن از او در تاریخ باقیمانده است تا جایی که پسرش نیز از آسیب وی در امان نمانده و پسر خود رضاقلی میرزا را کور میکند. هنگامی که نادرشاه افشار در خراسان به حکومت میرسد، ایران با آسیب جدی ضعف حکومت مرکزی روبهرو بوده است، آنگاه نادر نهتنها این اتحاد را برای ایرانیان به ارمغان میآورد بلکه مهاجمان ایران را نیز به عقب میراند و کشورگشاییاش را تا هندوستان ادامه میدهد. در تاریخ از نادرشاه همواره به عنوان جنگجویی دلاور و بیباک یاد شده است. ادوارد براون در توصیف نادرشاه چنین میگوید: او یکی از بیباکترین نوابغ نظامی ایران بود. نادرشاه هنگامی که به حکومت میرسد، دستور ساخت کاخی را در کلات نادری میدهد که هماکنون به عمارت ...