گزیده اشعار دیوان شمس-صوتی
من عقابی بودم
من عقابی بودم که نگاه یک مار سخت آزارم داد بال بگشودم و سمتش رفتم...از زمینش کندم به هوا آوردم آخر عمرش بود که فریب چشمش، سخت جادویم کرددر نوک یک قله، آشیانش دادم که همین دل رحمی، چه بروزم آورد عشق، جادویم کرد زهر خود بر من ریخت از نوک قله زمین افتادم تازه آمد یادم، من عقابی بودم...
عکس بازیگران ایرانی محبوب
از حافظ برای ما:خوبرویان وفا ندارند
هوالقادر : گفتم خوشا هوايي كز با صبح خيزد گفتم غم تو دارم ،گفتا غمت سرآيد گفتم كه ماه من شو ،گفتا اگر برآيد گفتم زمهر ورزان رسم وفا بياموز گفتا زخوبرويان اين كار كمتر آيد گفتم كه بر خيالت راه نظر ببندم گفتا كه شبروست او از راه ديگرآيد گفتم كه بوی زلفت گمراه عالمم كرد گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آيد گفتم خوشا هوايی كز بادصبح خيزد گفتا خنك نسيمی كزكوی دلبر آيد گفتم كه نوش لعات گمراه عالمم كرد گفتا تو بندگي كن كو بنده پرور آيد گفتم دل رحيمت كي عزم صلح دارد گفتا مگوی با كس تا وقت آن درآيد گفتم زمان عشرت ديدی كه چون سرآمد گفتا خموش حافظ كين غصه هم سرآمد
ابراز احساس /شجاعت
هیچگاه احساس کسی را دست کم نگیرید،چرا که هرگز نخواهید دانست برای اینکه ابرازش کندچقدر شجاعت به خرج داده است .
پاسخ ایران به ادعای طراحی ترور سفیر سعودی ؟
در حالی مقامات آمریکایی منصور ارباب سیار 56 ساله ساکن آمریکا را متهم به انجام عملیات تروریستی علیه سفیر سعودی در آمریکا کرده و وی را مرتبط با سپاه قدس ایران دانسته اند که سخنگوی وزارت خارجه و نماینده دائم ایران در سازمان ملل این اتهام را جعلی و ساختگی دانسته اند. وکیل منصور ارباب سیار هم گفته که هنوز هیچ اتهامی به موکل او تفهیم نشده و در صورت تفهیم این اتهامات وی همه آنان را رد خواهد کرد. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران و همچنین نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد ادعای کذب طراحی ترور سفیر سعودی در آمریکا را عاری از هرگونه صحت دانستند و قویا تکذیب کردند و آن را سناریوسازی بیش ندانستند.به گزارش خبرنگار «تابناک»، روز گذشته وزیر دادگستری آمریکا در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که شخصی به نام منصور ارباب سیار که ساکن تگزاس آمریکا است، درصدد بوده تا با اجیر کردن یک کارتل مکزیکی، سفیر عربستان در آمریکا را ترور کرده و سفارت خانه های رژیم صهیونیستی و عربستان را نیز منفجر کند. وی مدعی شده که این فرد با سپاه قدس ایران در ارتباط بوده است.رامین مهمان پرست سخنگوی وزارت خارجه کشورمان ادعای کذب طراحی ترور سفیر سعودی در آمریکا را عاری از هرگونه صحت دانست و قویا تکذیب کرد.رامین مهمان پرست در واکنش به ادعای واهی و بی اساس مقامات آمریکایی ضمن محکوم کردن هرگونه عملیات تروریستی افزود: این گونه رفتارهای نخ نما که مبتنی بر سیاست های خصمانه و دیرینه محور آمریکایی - صهیونیستی می باشد نمایش مضحکی به شمار می رود که در راستای سناریوسازی های خاص و با اهداف تفرقه افکنانه از سوی دشمنان اسلام و منطقه تعقیب می شود.وی تصریح کرد: طراحان این قبیل سناریوهای ساختگی هدفی جز ایجاد اختلاف و کمک به خروج رژیم صهیونیستی از انزوای موجود ندارند.مهمان پرست تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران نظامی مبتنی بر اخلاق و ارزش های اسلامی بوده و همواره نسبت به خطر توطئه دشمنان منطقه هشدار داده است و این قبیل سناریوسازی های تکراری در شرایطی از سوی محور آمریکایی - صهیونیستی مطرح می شود که منطق و سیاست های آمریکا در داخل و در سطح منطقه با یک ناکارآمدی جدی و اعتراض های گسترده داخلی و جهانی مواجه شده است.سخنگوی وزارت خارجه گفت که روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی مبتنی بر احترام متقابل بوده و طرح چنین ادعای کذبی ره به جایی نبرده و تأثیری در اذهان عمومی بر جای نخواهد گذاشت. همچنین مهر به نقل از وال استریت ژورنال گزارش داده که در همین ارتباط محمد خزاعی نماینده جمهوری اسلامی ایران با ارسال نمابری به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد از این موضوع شکایت ...
محسن یگانه:
کاشکه تو رو سرنوشت ازم نگیرهمیترسه دلم بعد رفتنت بمیره اگه خاطره هام یادم میارن تو رو لااقل از تو خاطره هام نرو کی مثل من واسه تو قلب شکستش میزنه آخه کی واسه تو مثله منه؟ بمون دل من فقط به بودنت خوشهمنو فکر رفتنه تو میکشه لحظه هام تباهه بی تو زندگیم سیاهه بی تو نمیتونم بمون دل من فقط به بودنت خوشه منو فکر رفتنه تو میکشه لحظه هام تباهه بی تو زندگیم سیاهه بی تو نمیتونم کاشکه تو رو سرنوشت ازم نگیره میترسه دلم بعد رفتنت بمیره اگه خاطره هام یادم میارن تو رولااقل از تو خاطره هام نرو کی مثل من واسه تو قلب شکستش میزنه آخه کی واسه تو مثله منه؟ بمون دل من فقط به بودنت خوشه منو فکر رفتنه تو میکشهلحظه هام تباهه بی تو زندگیم سیاهه بی تو نمیتونم
علی (ع)میفرماید:
خطبه شماره 225 و من دعاء له عليه السلام [14] يلتجي ء الي الله ان يغنيه [15] اللهم صن وجهي باليسار ، و لا تبذل جاهي بالاقتار ، [1] فاسترزق طالبي رزقک ، و استعطف شرار خلقک ، [2] و ابتلي بحمد من اعطاني ، و افتتن بذم من منعني ، [3] و انت من وراء ذلک کله و لي الاعطاء والمنع ، انک علي کل شي ء قدير ترجمه [14]از دعاهاي امام عليه السلام که با آن از خدا مي خواهد از همگان بي نيازش کند .[15] پروردگارا آبرويم را با بي نيازي نگهدار و شخصيتم را در اثر فقر ساقط مگردان . [1] که از روزي خواران تو درخواست روزي کنم و از اشخاص پست خواستار عطوفت و بخشش باشم [2] به ستودن آن کس که کمکم مي کند مبتلا گردم و به مذمت و بدگوئي از آنکه به من نمي بخشد آزمايش شوم [3] و تو در ماوراي همه اينها سرپرست مني که ببخشي و يا منع نمائي و تو بر همه چيز قادري انک علي کل شي قدير
خاطراتی از مرحوم آمنه زنگنه دانشجوی فقید دانشگاه امیرکبیر
ه گزارش فارس، آمنه زنگنه فرزند شهید حاج چراغ زنگنه و دانشجوی کارشناسیارشد رشته پلیمر و رنگ دانشگاه صنعتی امیرکبیر در تاریخ ۱۱ مهر در خوابگاه شهید مرادی این دانشگاه فوت کرد. آنچه در ذیل میآید خاطرات وی از زبان هماتاقیهایش در خوابگاه است: *ما دوازده نفر بودیم که از ترم بهمن با هم تو خوابگاه بسطامی هم اتاق شده بودیم. آمنه متولد سال ۶۴ بود و خیلی کوچک بود که باباش شهید شد. آمنه از نظر اعتقادی خیلی محکم بود. اکثر مواقع در نماز جماعت خوابگاه شرکت میکرد. هر وقت برای نماز صبح بیدار میشدیم بیدار بود، بچههای اتاق رو هم بیدار میکرد. آمنه نماز شب میخوند. توی اتاق بچههای دیگهای هم بودند که نماز شب بخونن ولی هر کدوم برای مشکلی که داشتند. از آمنه پرسیدم حاجت خاصی داری؟گفت: حاجت خاصی ندارم برای استغفار میخونم. *دو تا دو قلو اومده بودند توی اتاق میخواستند شام بگیرند اسمشون ثبت نشده بود. آمنه حواسش بود که شام ندارن. گفت بچهها ما که غذا داریم بیایید سفره رو ببریم کنار اونا شاید خودشون روشون نشه بیان با ما شام بخورن. *چند وقت پیش بهش گفتم بیا از اول ماه ذیقعده چله بگیریم، نماز شب و زیارت عاشورا بخونیم. گفتم فقط میترسم بیدار نشیم گفت مطمئن باش من بیدار میشم. روز آخر که برای نماز بلند شد مریض بود. بهش گفتم حالا ۸ رکعت نافله رو نخون فقط سه رکعت نماز شب رو بخون. بهم گفت، با درد و مریضی نماز نافله خوندن یه چیز دیگه است. *برایم مشکلی پیش اومده بود و ناراحت بودم. بهم گفت خدا خیر آدم رو میخواد. خدا خودشو مدیون بندههاش نمیکنه. *با یک نفر حرفش شده بود و فرزند شهید بودنش رو به رخش کشیده بودند. اومد خوابگاه تا حالا اونقدر ناراحت ندیده بودمش. روی پلهها نشسته بود و بلندبلند گریه میکرد. گفتم چی شده؟ گفت من دوباره دل بابامو شکستم، به بابام گفتم تو رفتی و طعنهها برام موند. گفتم بابات همیشه تو رو میبینه و به جای ناراحت شدن از تو، برات دعا میکنه. آمنه تونسته بود استاد راهنماش رو عوض کنه. رفته بود پژوهشکده صنعت نفت. مشکل اسکانش هم حل شده بود. خوشحال بود. بهش گفتم دم بابات گرم، گفت واقعاً بابام برام سنگ تموم گذاشت. *شب شهادت حضرت زهرا(س) با یکی از بچهها میخواستن برن قم. آماده که شدند چادرشو که سرش کرد گفتم بایستید ازتون عکس بگیرم. کنار در آسانسور ایستادن و عکسمو گرفتم. *آمنه حواسش به همه بود. به بیدار کردن بچهها برای نماز صبح توی خوابگاه، به دو نفری که شب شام نداشتند، ولی هم اتاقیهاش نگرانن توی هیاهوی این روزای دانشگاه آمنه فراموش بشه.