کانسپت موزه

  • تاریخچه وکلیات معماری موزه ها 4

    بسیاری از پیل های چوبی را می توان ذکر کرد که در اثر شرایط نامناسب گرما تاب خورده یا ترک برداشته اند و سطوح آنها متورق شده و دانه هایی مانند تاول بر روی تابلو پدیدار گشته. بنابراین باید سعی شود که دستگاه های ناقل گرما در فضاهای بین اتاق های نمایشگاه یا در بالای دیوارها نصب گردد تا گرما از فاصله دور به اشیاء برسد. روش دیگر استفاده از سیستم حرارتی کف می باشد که هوای گرم با گذشتن از شبکه ای قابل تنظیم برای جلوگیری از هرگونه تاثیری بر آثار هنری وارد اتاق های نمایشگاه می گردد و سیستم حرارتی از کف تا اندازه ای مقرون به صرفه می نماید. زیرا غیر از تاثیر مستقیم آن با سرعت بیشتری سبب گرمای مناسب محل شده و بیشترین امتیاز آن در ناپیدا بودن آن است. دیگر این که شامل شبکه ای از لوله و پانل هایی است که هوای داغ از زیرزمین در آنها جریان دارد. این سیستم برای گالری های نمایش نقاشی که آثار هنری بر روی دیوار نصب می گردد، مناسب است ولی در جایی که مواد طبیعتا در برابر گرما حساس می باشند و بر روی کف اتاق قرار می گیرند که نتیجه آن تماس مستقیم با منبع حرارتی است معایبی را در بر خواهد داشت.اصولا رطوبت نسبی در موزه ها باید بین 45 تا 60 درصد و دما بین 20 تا 24 درجه سانتیگراد باشد.سیستم دیگری که در این مورد پیشنهاد می گردد سیستم SPILITUNIT می باشد که این سیستم یک سیستم دو منظوره سرمایشی و گرمایشی می باشد. در این سیستم از انرژی الکتریکی استفاده می گردد و یونیتهای آن در ابعاد متناسب و نسبتا کم جا می تواند در بدنه، سقف و کف نصب گردد. هر کدام از واحدها توسط لوله های کم قطر به واحد اصلی مستقر در پشت بام متصل می گردد. از ویژگی های بارز این سیستم تنظیم دما اتاق توسط دستگاه های کنترل از راه دور می باشد که بوسیله آن می توان دمای اتاق را هر درجه دلخواه تنظیم نمود. سیستم پیشنهادی دیگر سیستم تهویه مطبوع است.سیستم برقکلیه وسایل برقی موزه باید به نحوی طرح و تعبیه شوند که در صورت گسترش موزه آنها را نیز بتوان گسترش داد. کنتور اصلی و فیوزهای مختلف موزه باید همواره در مکانی محفوظ و دور از دسترس بازدیدکننده باشد. علاوه بر سیستم برق اصلی، تعبیه ی یک سیستم برق اضطراری نیز ضروری است. برق اضطراری باید دارای ولت پایین باشد و توسط مواد جداگانه ای تولید شود. این سیستم کمکی جهت ایمنی است و در هنگام بروز حوادث غیر مترقبه سودمند و ضروری است قدرت برق رسانی سیستم اضطراری به اندازه ی برق اصلی نمی باشد ولی با این حال در روشن نگاه داشتن نقاط حساس موزه عامل موثری است؛ زیرا به منظور ایمنی و کنترل موزه هیچ گاه تالارهای نمایش، کریدورها، پله ها، ورودی موزه و درهای خروج اضطراری نباید ...



  • تاریخچه وکلیات معماری موزه ها 2

    از مهمترین وظایف معماری موزه، رو نمودن به جامعه و برقراری ارتباط با جامعه مخاطبین خویش است. گرچه عده ای موزه را جعبه ای معطوف به درون خود می دانند چنین وظیفه ای، ساختاری باز برای معماری به ارمغان می آورد معماری باز و در رابطه با مخاطبان خود، با آغوش باز به استقبال آنان می رود، متاثر می شود و تاثیر می گذارد. این تاثیرات با توجه به ایده هایی که تمامیت موزه را در بر می گیرد متفاوت خواهد بود با تاثیرات فیزیولوژیکی موزه، از دو ایده درونگرایی و برونگرایی ناشی می شود. موزه درونگرا مبتنی بر هماهنگی و سکون بوده، یادآور خانقاه و مشوق تفکر عمیق می باشد و موزه برونگرا، دارای طرح های زنده و پر هیجان بوده، به جهان بیرون رو می کند و بر اساس شیوه های تفریحی بنا می شود. عناصر کالبدی موزه در رابطه موزه و مخاطب نقش مهمی را ایفا می کنند. نحوه آرایش و انتظام و همجواری این عناصر در ایجاد و یا عدم ایجاد حالت و اثری خاص بر مخاطب تعیین کننده خواهد بود. به عنوان مثال یک نوع برخورد در تاثیر عناصر کالبدی این است که بازدید کننده برای درک کل مجموعه توسط این عناصر به یکباره فراخوانده نمی شود، بلکه گام به گام برای درک فضا آماده می گردد و نوع دیگر اینکه، در یک نظام قانونمند و ساده هندسی (مثل تقارن) میتوان تا آخرین جزئیات موجود در موزه را دنبال کرد. عموماً انتظامی که به بازدیدکننده امکان یافتن راه را بدهد و جهت ها را آگاهانه و یا ناآگاهانه به او بنمایاند، از نظر زیبایی شناسی واجد امتیاز والایی است. حرکت در موزه ها حرکت های ارتباطی میان عرصه های موزه (ارتباطات و دسترسی) حرکت بازدیدکنندگان جهت استفاده از اشیاء (سیرکلاسیون فضاهای نمایش) ارتباطات و دسترسی ها مسیر بازدیدکننده تابع اصول امروزی و مدرن نیست و می تواند یک گردش داوطلبانه تلقی گردد. مسیرهای دسترسی کارکنان و حرکت اشیاء باید از مسیرهای بازدیدکنندگان جدا باشد. اصولا در موزه ها هیچ فضایی را نمی توان مطلقا ارتباطی دانست زیرا از هر سانتیمتر مربع این فضاها می شود جهت نمایش اشیاء بهره برداری کرد و باید سعی شود از ایجاد دالانهایی با فضای کم برای استفاده گالری ها و کلکسیون ها اجتناب گردد. زیرا علاوه بر بهم زدن سیرکلاسیون فضاها باعث خستگی بیش از حد نیز می گردد. در طراحی موزه باید به این اصل توجه داشت که بازدیدکنندگان بطور متوالی از فضاهای موزه باید به عمل آورند و آنچه بیش از همه ضرورت دارد ارائه طراحی است که بر اساس آن بازدیدکننده براحتی در موزه گردش نماید و مجموعه ها و بخش های خدماتی در بهترین شکل معقول ترتیب یافته باشند. مطلوب آن است که خدمات اداری، آزمایشگاه ها، کارگاه ها و اتاق ...

  • تاریخچه وکلیات معماری موزه ها 1

    ایکوم، شورای بین المللی موزه ها، در یک تعریف رسمی بیان داشته است که:«موزه موسسه ای است دایمی و بدون هدف مادی که درهای آن به روی همگان گشوده شده است و در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت می نماید. هدف موزه ها در مورد شواهد برجای مانده از انسان و محیط زیست او و گردآوری و حفظ و ایجاد ارتباط بین این آثار بویژه به نمایش گذاردن آنها به منظور بهره وری معنوی است».در گذشته موزه عبارت بود از یک خزانه ی آثار و اشیاء جهت بهره وری خواص، ولی اکنون موزه پاسخگوی نیازهای عامه مردم است. باید آموزش بدهد و در جهت گسترش دانش عمل کند و نقش آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و پژوهشی را به عهده بگیرد، به گونه ای که برای تماشاگر نیز جذابیتی داشته باشد.اشیای ارزشمند و نفیس گردآوری شده در موزه، هر یک به عنوان مدرک تاریخی می تواند روشنگر بسیاری از پیچیدگی های تاریخ گذشته بشر باشد. امروز داشتن موزه های معتبر با گنجینه و آثار ارزشمند تاریخی، موجب اعتبار هر کشور است و می تواند جهانگردان بسیاری را به سوی خود بکشاند.امروزه تاسیس و فعال نمودن موزه به عنوان نهادی که نقش آموزش جامعه را بر عهده دارد، یکی از مهمترین دستاوردهای فرهنگی و ساده ترین و سازنده ترین روش نشر فرهنگ عمومی است.به هر رو موزه اکنون در جهان معاصر نظام پیچیده ای از انواع تشکیلات، سازمان ها، نهادها، فعالیت ها، تخصص ها، تکنیک ها، راهکارها، دانش ها و شاخه های موزه ای است با کوهی از ادبیات، مفاهیم و فرهنگ اصطلاحات خاص خود و صور نوینی از موزه های تخصصی و مردمی تر مانند باغ- موزه ها، کاخ- موزه ها، پارک- موزه ها، زیست- موزه ها است.موزه، یک واقعیت چند منظوره ای نیز در جهان ما است. به این معنا که شامل فعالیت های پیچیده و چندجانبه ای می شود که مهمترین محورهای آن گردآوری، نمایش، حراست، حفاظت، مرمت، آموزش، پژوهش، معرفی و مهمتر از همه آن که تلاش برای ایجاد نوعی ارتباط بین بشر امروز و دیروز، نوعی رابطه دیالوژیک بین احساس، اندیشه و خرد و خیال انسانی که در محیط و فضای موزه با آثار مواجه می شود، می باشد.تاریخچه موزه در جهاندر اواخر قرن سوم قبل از میلاد بطلمیوس اول (284-246 قبل از میلاد) اولین موزه را در شهر اسکندریه تاسیس کرد. بنای این موزه در قسمتی از کاخ سلطنتی ساخته شده بود. در قرون وسطی نام موزه برای محلی بکار برده می شد که در آنجا مجموعه هایی از اشیاء کمیاب و جالب ادوار گذشته از قبیل تاریخ طبیعی یا آثار هنری را به نمایش درمی آورند. گرایش به گردآوری آثار و اشیاء نفیس و ارزشمند از دیدگاه زیباشناسی مبتنی بر انسان محوری که در دوران یونان و روم باستان به ظهور موزه انجامید در قرون وسطی رنگ دیگری به خود ...

  • خانم زاها حدید (Zaha Hadid)

    خانم زاها حدید (Zaha Hadid)

    زاها حدید در سال ۱۹۵۰ در بغداد در خانواده‌ای روشنفکر و مسلمان متولد شد. او تحصیلات دوران ابتدایی را در یکی از دیرهای کاتولیک فرانسوی‌زبان بغداد سپری کرد. پس از آن، به‌سبب جوّ فرهنگی خانواده، با حمایت والدینش و روابط گسترده‌شان به آرزوی ایام کودکی‌اش تحقق بخشید و بعد از گذراندن دورة ریاضیات در دانشگاه امریکایی بیروت (۱۹۶۸ـ۱۹۷۱) به مدرسة معماری AA۱ لندن رفت و بدین ترتیب وارد دنیای مردانة معماری شد. او دربارة ایام کودکی‌اش چنین می‌گوید: «من یک عرب عراقی‌ام و هرگز نمی‌توانم روزهای زیبایی را که در وطن داشتم از ذهنم بیرون کنم. کودکی من در آنجا در میان منابع سرشار انسانی و تاریخی به رویا شبیه است. کودکی من در آنجا در میان منابع سرشار انسانی و تاریخی به رویا شبیه است. مدرسة ما لابه‌لای علفزارها و در دل طبیعتی سبز بود که امروز از آن فقط خرابه‌هایی برجاست… شهر بغداد در آن ایام پر از آدم‌های عجیب با ملیت‌ها و مذاهب مختلف بود و پرورش در این محیط پر از تجربه‌های متفاوت شانس بزرگی برای من بود.» پدر زاها، محمد، فردی فعال در زمینة اقتصاد و پیشرو در حزب سوسیال‌دموکرات عراق بود. او فارغ‌التحصیل مدرسة LSE۲ بود. مادرش شاغل نبود ولی زن فعال و پویایی بود که طراحی را به زاهای کوچک آموخت. زاها در این خانوادة فرهنگی بورژوا با تمکن نسبی مالی رشد یافت، چنانکه هر دو برادرش هم برای ادامة تحصیلات به کمبریج رفتند. کهن‌ترین خاطره‌ای که زاها را در دنیای کودکانه‌اش به خانه‌سازی و طراحی دکور برای عروسک‌هایش تشویق کرده بود، خاطرة بازسازی خانة عمه‌اش به‌دست یکی از دوستان معمار پدرش بود. اتفاق شاخص دیگر در همان ایام، سفری بود که طی آن پدرش او را برای بازدید از بازمانده‌های تاریخی شهرهای سومری به شمال عراق برد: «تصاویر آن ابنیه و ویرانه‌های کهن هرگز از ذهنم خارج نشد. شاید همین‌ها باعث شد که فضا و پلان‌های شهری را همیشه در معماری‌ام مد نظر داشته باشم.» تاریخ معماری با شکل‌گیری نخستین شهرها و رواج مفهوم مدنیت آغاز می‌شود. عراق امروزی نیز مهد تاریخ و مدنیت است. پس عجیب نیست که معماری در رگ و خون زاها حدید جاری است. «هر بار با شنیدن اسم عراق در گوشه و کنار قلبم به‌درد می‌آید.» چرا که کار معمار ساختن است و نه مشاهدة‌ تخریب. و این وضعیت روبه‌ نابودی وطنش او را رنج می‌دهد. از عراق چیز زیادی برجای نمانده است. این سرزمین مجروح باید درمان شود و اصلی‌ترین مراکزی که به آنها نیاز دارد ـ خانه، بیمارستان و مدرسه ـ در آن ساخته شود. حدید می‌خواهد همان‌طور که با ساختن یک ساختمان برای دانشگاه ...

  • کانسپت

     این بحث ذریی تعیین جایگاه کانسپت در طراحی معماری به تعریف انواع پنجگانه کانسپت می پردازد که عبارتند از : قیاسی ، استعاری ، ذاتی ، پاسخ مستقیم (حل مشکل) و آرمانی کانسپت ها: همیشه کانسپت ها توسط معماران پدید نمی آیند. شاید بهترین نمونه این موضوع پاسخ لوکورنوریه به کانسپت مورد نظر کارفرما در ساختمان کارگاه های چوب در مرکز هنرهای بصری در دانشگاه هاروارد باشد. این مرکز یک بخش دانشجویی است که نه تنها برای دانشجویان رشته های هنری بلکه برای سایرین هم قابل استفاده است. کانسپت مورد نظر مسولان دانشگاه اینچنین که اگر دانشجویان بیشتری از فعالیت های مرکز با خبر باشند و بتوانند جریان کار و زندگی درون آن را مشاهده کنند آنگاه شرکت و حضور آنها در کارگاه ها متحمل تر خواهد بود و لوکورنوریه کانسپت را به اجرا در آورد : به این صورت او از درون مسیر عبور پیاده موجود در سایت رمپی طراحی کرد که مانند تونلی از درون ساختمان عبور می کرد. و امکان مشاهده بسیاری از استودیوها و کارگاه ها را فراهم می آورد. شش واژه ای که دترپی می آید مترادف هایی برای جست جوی کانسپت هستند که توسط بسیاری از معماران بیان می شود: اندیشه های ۱-معمارانه ۲- نگاره ها ۳- ایده های فراسازمانده ، ۴- سارتی ۵- ایکمن ۶- مترجمان بی واسطه یا از این قبیل اندیشه های معمارانه معطوف به یک ویژگی (فن – معمارانه) خاص هستند مانند نور آفتاب ، فضا ، ترتیب فضاها ، همبستگی فرم ساده و یا نحوه قرار گیری در منظری بخصوص که هر کدام می توانند بر روند طراحی بنا تاثیر گذار باشند. به این صورت که این ویژگی آرکیتکتونیکی پایه اخذ تصمیمات در طراحی خواهد بود. یک نگاره ، یک الگو یا ایده همین است که در طول طراحی پروژه تکرار می شود. در سطح پایین می تواند یک نقش هندسی به خصوص باشد که در سرتاسر یک طرح مشاهده می شود. همچنین این نگاره می تواند سطوح بالاتری هم داشته باشد. در کتابی به نام نگاره نور (light id theme) که در باره هاگری هنری کیمبل است ، لویی کان تغییرات آفتاب را در فصول مختلف و همچنین در طول یک روز واحد را عاملی بسیار با اهمیت در راستای تکمیلی یک اثر شایسته می داند. در طراحی این گالری کان تلاش کرده تا این کیفیت متغیر آفتاب را به درون بنا بکشاند. ایده های فراسازمانده مربوط به ترکیب بندی هندسی و سلسله مراتب کلی بخش های مختلف پروژه می باشد. طراحی شهری و طراحی محیط های دانشگاهی مثالهای شفاف و واضحی هستند که در آنها ابتدا یک الگو کلی نظم دهنده ایجاد شده و به تدریج تکمیل می شود. یک ایده فراسازمانده به قسمت های مختلف تا جایی که نظام کلی باشند اجازه تنوع و تغیر خواهد داد. طرح تامس جفرسون برای دانشگاه ویرجیینا ...

  • ایده و کانسپت

    این ترجمه یک فصل از کتاب که در انجمن علمی دانشکده هنر و معماری ترجمه شده:            -------------------------------------------------------------------------------------------- با تعريف ساده مي توان گفت  کانسپت ها  ايده هايي (Ideas) هستند که  عناصر  گوناگوني  در يک  جا گرد هم  ميآورند. اين عناصر  گوناگون  ، در متن اين نوشتار؛ تفکرات ، تصورات و مشاهدات هستند. در معماري  کانسپت ، مسيري  است که طي آن نيازهاي فيزيکي ، شرايط  محيطي و باورها به هم مي پيوندند و به اين  ترتيب  کانسپت ها  بخش مهمي  از روند  طراحي معماري  را شکل  مي دهند. اين بحث ذريي تعيين جايگاه  کانسپت در طراحي معماري به تعريف  انواع پنجگانه کانسپت مي پردازد که عبارتند از : قياسي ، استعاري ، ذاتي ، پاسخ مستقيم (حل مشکل) و آرماني کانسپت ها: هميشه کانسپت ها توسط  معماران پديد نمي آيند. شايد بهترين  نمونه  اين موضوع  پاسخ لوکورنوريه به کانسپت مورد نظر  کارفرما در ساختمان  کارگاه هاي  چوب در مرکز هنرهاي بصري در دانشگاه هاروارد باشد. اين مرکز  يک بخش  دانشجويي است که  نه تنها  براي  دانشجويان  رشته هاي  هنري  بلکه براي  سايرين  هم قابل استفاده است. کانسپت مورد نظر  مسولان دانشگاه اين چنين که اگر  دانشجويان  بيشتري  از فعاليت هاي مرکز با خبر  باشند و بتوانند جريان کار و زندگي  درون آن را مشاهده کنند آنگاه شرکت و حضور  آنها در  کارگاه ها متحمل تر خواهد  بود و لوکورنوريه  کانسپت را به اجرا در آورد : به اين صورت او از درون  مسير عبور پياده موجود در سايت رمپي طراحي کرد که مانند تونلي  از درون  ساختمان  عبور مي کرد. و امکان  مشاهده  بسياري  از استوديوها و کارگاه ها را فراهم مي آورد. شش واژه اي که  دترپي مي آيد مترادف  هايي براي  جست جوي کانسپت هستند که  توسط بسياري  از معماران  بيان مي شود: انديشه هاي 1-معمارانه 2- نگاره ها 3- ايده هاي فراسازمانده ، 4- سارتي 5- ايکمن 6- مترجمان بي واسطه يا از اين قبيل  انديشه هاي  معمارانه  معطوف به  يک ويژگي (فن – معمارانه)  خاص هستند مانند نور آفتاب ، فضا ، ترتيب فضاها ، همبستگي  فرم ساده  و يا نحوه قرار گيري در منظري  بخصوص  که هر کدام  مي توانند  بر روند طراحي  بنا تاثير گذار باشند. به اين صورت  که اين ويژگي آرکيتکتونيکي پايه اخذ  تصميمات  در طراحي  خواهد بود. يک نگاره ،  يک الگو  يا ايده همين است  که در طول  طراحي پروژه  تکرار  مي شود.  در سطح  پايين مي تواند يک  نقش  هندسي  به خصوص  باشد که در  سرتاسر  يک طرح  مشاهده مي شود. همچنين  اين نگاره  مي تواند  سطوح  بالاتري هم  داشته باشد. در کتابي  به نام نگاره نور  (light id theme)   که در باره  هاگري هنري  کيمبل ...

  • کانسپت در معماری

    کانسپت در معماری

    با تعریف ساده می توان گفت کانسپتها ایدههایی (Ideas) هستند که عناصر گوناگونی را در یک جا گرد هم میآورند. این عناصر گوناگون، در متن این نوشتار؛ تفکرات، تصورات و مشاهدات هستند. در معماری کانسپت، مسیری است که طی آن نیازهای فیزیکی، شرایط محیطی و باورها به هم می‌پیوندند و به این ترتیب کانسپت‌ها بخش مهمی از روند طراحی معماری را شکل می‌دهند.   این بحث برای تعیین جایگاه کانسپت در طراحی معماری به تعریف انواع پنجگانه کانسپت می‌پردازد که عبارتند از: قیاسی، استعاری، ذاتی، پاسخ مستقیم (حل مشکل) و آرمانی. کانسپت ها: همیشه کانسپت‌ها توسط معماران پدید نمی‌آیند. شاید بهترین نمونه این موضوع پاسخ لوکوربوزیه به کانسپت مورد نظر کارفرما در ساختمان کارگاه‌های چوب در مرکز هنرهای بصری در دانشگاه هاروارد باشد. این مرکز یک بخش دانشجویی است که نه تنها برای دانشجویان رشته‌های هنری بلکه برای سایرین هم قابل استفاده است. کانسپت مورد نظر مسئولان دانشگاه اینچنین بود که اگر دانشجویان بیشتری از فعالیت‌های مرکز باخبر باشند و بتوانند جریان کار و زندگی درون آن را مشاهده کنند آنگاه شرکت و حضور آنها در کارگاه‌ها محتمل‌تر خواهد بود و لوکوربوزیه کانسپت را به اجرا در آورد: به این صورت که او از درون مسیر عبور پیاده موجود در سایت رمپی طراحی کرد که مانند تونلی از درون ساختمان عبور می‌کرد و امکان مشاهده بسیاری از استودیوها و کارگاه‌ها را فراهم می‌آورد. شش واژه‌ای که در پی می‌آید مترادف‌هایی برای جست جوی کانسپت هستند که توسط بسیاری از معماران بیان می‌شود: اندیشه‌های 1-معمارانه 2- نگاره‌ها 3- ایده‌های فراسازمانده 4- سارتی 5- ایکمن 6- مترجمان بی‌واسطه؛ و یا از این قبیل اندیشه‌های معمارانه معطوف به یک ویژگی (فن معمارانه) خاص هستند مانند نور آفتاب، فضا، ترتیب فضاها، همبستگی فرم ساده و یا نحوه قرارگیری در منظری بخصوص که هر کدام می‌توانند بر روند طراحی بنا تاثیرگذار باشند. به این صورت که این ویژگی آرکیتکتونیکی (فن معمارانه) پایه اخذ تصمیمات در طراحی خواهد بود. یک نگاره، یک الگو یا ایده همین است که در طول طراحی پروژه تکرار می‌شود. در سطح پایین می‌تواند یک نقش هندسی به خصوص باشد که در سرتاسر یک طرح مشاهده شود. همچنین این نگاره می‌تواند سطوح بالاتری هم داشته باشد. در کتابی به نام نگاره نور(light id theme) که درباره گالری هنری کیمبل است، لویی کان تغییرات آفتاب را در فصول مختلف و همچنین در طول یک روز واحد را عاملی بسیار با اهمیت در راستای تکمیل یک اثر شایسته می‌داند. در طراحی این گالری کان تلاش کرده تا این کیفیت متغیر آفتاب را به درون بنا بکشاند. ...