پرسشنامه هوش هیجانی

  • پرسشنامه هوش هیجانی شات 33

    لطفاً عبارات زیر را به دقت بخوانید و بر اساس این که هر جمله تا چه حد در مورد شما درست است ، گزینه مناسب را علامت بزنید.کاملا نادرست، نادرست، تاحدی درست، درست، کاملا درست   وقتی که با دیگران صحبت می کنم ، نسبت به مشکلات شخصی ام هشیار هستم.2.        وقتی که با موانعی بر سر راهم مواجه می شوم ، زمان هایی را به خودم یادآوری می کنم که با موانع مشابهی مواجه شده بودم و در نهایت بر آنها غلبه کرده بودم.3.        انتظار و امید دارم که بیشتر کارهایی را که سعی در انجام آنها دارم به خوبی انجام دهم.4.        برای افراد دیگر آسان است که به من اطمینان کرده و رازهای خود را با من در میان بگذارند.5.        برای من دشوار است که معنای پیامهای غیر گفتاری (مانند تن صدا، لحن کلام، حرکات چهره و....) را بفهمم.6.        یک سری از حوادث مهم در زندگی من باعث شده اند درباره چیزهایی که در زندگی مهم هستند و چیزهایی که مهم نیستند مجدداً ارزیابی کنم.7.        هنگامی که خلق و خو یا حالت احساسی ام تغییر می کند ، می توانم به راهکارهای جدیدی در ارتباط با مسائلم دست پیدا کنم.8.        عواطف و احساسات یکی از چیزهایی است که زندگی را برای من با ارزش می کند.9.        از هیجانات و احساس هایی که تجربه می کنم ، آگاهی دارم .10.     منتظر وقوع حوادث خوب هستم.11.     دوست دارم که احساسات و هیجاناتم را با دیگران در میان بگذارم.12.     وقتی که احساس و هیجان مثبتی به من دست می دهد ، می دانم چه کار کنم تا مدت زمان بیشتری آن احساس را داشته باشم.13.     شرایط را طوری ترتیب می دهم که باعث لذت دیگران شود.14.     به دنبال فعالیت هایی که باعث خوشحالی من می شوند می گردم.15.     از پیام های غیر گفتاری (مانند تن صدا، لحن کلام، حرکات چهره و....) و معنای آن پیام ها که به دیگران می فرستم ، آگاهی دارم.16.     در حضور دیگران به نحوی رفتار می کنم که باعث می شود تأثیر خوبی بر دیگران بگذارم.17.     وقتی که حالت احساسی و خلق و خوی من مثبت است ، پیدا کردن راه حل مسائل برایم آسان است.18.     هنگامی که دیگران سعی در مخفی کردن حالت احساسی صورتشان دارند، می توانم بفهمم که چه احساسی را تجربه می کنند.19.     وقتی که احساساتم تغییر می کنند، می دانم که چرا چنین تغییری رخ داد.20.     وقتی که احساسات مثبتی را تجربه می کنم، قادر هستم که ایده ها و نظرات جدیدی ارائه کنم.21.     بر هیجاناتم کنترل دارم22.     می توانم به آسانی تشخیص دهم که در یک زمان خاص چه احساس و هیجانی را تجربه دارم.23.     خودم را از طریق تصور کردن نتیجه مثبت برای انجام فعالیت هایی که به عهده می گیرم تحریک می کنم تا آن فعالیت ها را انجام ...



  • هوش هیجانی، پرسشنامه هوش هیجانی

    سازگاري اجتماعي و هوش هيجاني مقدمه : آيا تا به حال با افرادي رو به رو شده ايد كه از هوش كافي برخوردار بوده اما در زندگي اجتماعي و شغلي خود موفق نبوده اند ؟ در طي دو دهه اخير مبحث هوش عاطفي كه با عنوان هوش هيجاني نيز ترجمه شده است يكي از مهمترين مباحث علوم اجتماعي و علوم انساني از جمله حوزه مديريتي و سازماني و آموزشي مورد توجه قرار گرفته است و همواره كاربردها و توانايي هاي آن در مقايسه با هوش منطقي مورد بحث بوده است. به طور كلي دو مكتب مجزا به هوش عاطفي مي پردازند نخست مكتب روان شناسي است كه هوش عاطفي را يك توانمندي مي داند و دو مين مكتب آن را از حوزه اختصاصي روان شناسي خارج كرده و وارد حوزه علوم اجتماعي و سازماني كرده است. پيشينه هوش هيجاني (EQ) را مي توان در ايده هاي وكسلر ( روان شناس ) به هنگام تبيين جنبه هاي غير شناختي هوش عمومي جست و جو كرد. وكسلر درصدد آن بود كه جنبه هاي غير شناختي و شناختي هوش عمومي را با هم بسنجد . تلاش او در زمينه درك و فهم ( سازگاري اجتماعي ) و در تنظيم تصاوير شناخت و تميز ( موقعيت هاي اجتماعي ) بود. در سال 1968 كتل و بوچر روان شناساني بودند كه سعي داشتند تا هم پيشرفت تحصيلي در مدرسه و هم خلاقيت را از طريق توانايي ، شخصيت و انگيزه افراد پيش بيني كنند. آنها موفق شدند اهميت اين موضوع را حتي در پيشرفت دانشگاهي نيز نشان دهند. پژوهش هاي انجام شده توسط سيپس و همكارانش (1987) نشان مي دهد كه بين درك و فهم تصاوير و شاخص هاي هوش اجتماعي همبستگي معناداري وجود دارد. ليپر (1948) نيز بر اين باور بود كه تفكر هيجاني بخشي از تفكر منطقي است. روان شناسان ديگري نظير ميپر (1993) و سالوي نيز پژوهش هاي خود را بر جنبه هاي هيجاني هوش متمركز كرده اند. ايده EQ پس از 50 سال بار ديگر توسط گاردنر (1983) استاد روان شناسي دانشگاه هاروارد دنبال شد او هوش را مشتمل بر زباني ، موسيقايي ، منطقي ،‌رياضي ، جسمي ، ميان فردي و درون فردي مي داند. بيان مساله هوش هيجاني مبتني بر هيجان ها و عواطف بوده و افراد باهوش هيجاني بالا كمتر دچار افسردگي مي شوند. از لحاظ جسمي سالم تر و امكان جذب و به كارگيري آنان در سازمان ها و نهادها بيشتر است و از لحاظ مهارت هاي برقراري ارتباط در شرايط بهتري قرار دارند. پيشينه هوش هيجاني به نظريه هوش اجتماعي ثروندايك در سال 1920 بر مي گردد. لذا در اين مقاله تلاش مي شود ضمن بررسي هوش هيجان ( اجتماعي ) نحوه به كارگيري و تقويت آن در زندگي روزمره و محيط كار و نيز در امر يادگيري و آموزش را مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم. تعريف هوش هيجاني : تعاريف زيادي از هوش هيجاني از طرف انديشمندان روان شناس مطرح شده است دانيل گلمن در ...

  • پرسشنامه هوش هیجانی

    پرسشنامه هوش هیجانیپرسشنامه هوش هیجانی دارای 28 سوال و متعلق به برادبری و گریوز است. ارزیابی واقعی و دقیق مهارتهای هوش هیجانی به اراده شما برای پاسخ دهی دقیق و صادقانه وابسته است. برای این کار باید عمیقا فکر کنید که در وضعیت های مختلف چگونه رفتار می کنید. توجه کنید: وضعیت های مختلف نه در وضعیت هایی که به خوبی از عهده آن ها بر می آیید.الف. ابتدا از طرز تفکر و رفتار خود در وضعیت های مختلف، در ذهنتان تصویری واضح و شفاف ایجاد کنید.ب. بعد، صادقانه بگویی که هر چند وقت یکبار یا با چه فراوانی رفتار ذکر شده در سؤال را انجام می دهید....فرمت فایل: DOC word (قابل ویرایش)برای دانلود فایل اینجا کلیک کنید موضوعات مرتبط: مقاله ، پروژه ، تحقیق ، طرح توجیحی ، پروژه برنامه ریزی ، بررسی مطالعات علمی ، خلاقیت و نواوری مدرن ، اجتماعی

  • پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن (EQ-i)

    پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن (EQ-i) اولین مقیاس هوش هیجانی بار- آن در سال 1980 با طرح این سوال که چرا بعضی مردم نسبت به بعضی دیگر در زندگی موفق ترند آغاز گردید. در این سال مولف مفهوم تعریف و اندازه ای از هوش غیر شناختی (بار- آن، 1988، 1992،a 1996، c19996،a1997، b 1997) ارائه فرد و پس از 17 سال تحقیق اولین مقیاس هوش هیجانی ساخته شد. مقیاس هوش هیجانی او دارای پنج مقیاس یا جنبه (مهارت های درون فردی، مقابله با فشار، سازگاری و خلق کار) و پانزده خرده مقیاس است. پاسخ های آزمون نیز در روی یک مقیاس 5 درجه ای در ردیف لیکرت (کاملا موافقم، موافقم، تا حدودی، مخالفم و کاملا مخالفم) تنظیم شده است مقیاس های آزمون عبارتند از:  خود آگاهی هیجانی[1] توانایی آگاه بودن و فهم احساس خود. خود ابزاری [2]: توانایی ابراز احساسات، باورها و افکار صریح و دفاع از مهارت های سازنده و بر حق خود عزت نفس[3]: توانایی آگاه بودن از ادراک خود، پذیرش خود و احترام به خود. خودشکوفایی[4]: توانایی درک ظرفیت های بالقوه و انجام چیزی که ی توان انجام داد، تلاش برای انجام دادن و لذت بردن. استقلال[5]: توانایی هدایت افکار و اعمال خود و آزاد بودن از تمایلات اجتماعی. همدلی[6]: توانایی آگاه بودن و درک احساسات دیگران و ارزش دادن به آن. مسئولیت پذیری اجتماعی[7]: توانایی بروز خود به عنوان یک عضو دارای حس همکاری، موثر و سازنده در گروه. روابط بین فردی[8]: توانایی ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش متقابل که به وسیله نزدیکی عاطفی، صمیمیت، محبت کردن و محبت گرفتن توصیه می شود. واقع گرایی[9]: توانایی سنجش و هماهنگی، بین چیزی که به طور هیجانی تجربه شده و چیزی که بطور واقعی وجود دارد. انعطاف پذیری[10]: توانایی سازگار بودن افکار و رفتار با تغییرات محيط و موقعیت ها. حل مساله[11]: توانایی تشخیص و تعریف مشکلات، به همان خوبی خلق کردن و تحقق بخشیدن راه حل های موثر و بالقوه. تحمل فشار روانی[12]: توانایی مقاومت کردن در برابر رویدادها، موقعیت های فشار آوردن هیجانات قوی، بدون جادادن و یا رویارویی فعال و مثبت با فشار. کنترل تکانش[13]: توانایی مقاومت در برابر یک تکانش، سایق یا فعالیت های آزمایشی و یا کاهش آنها، بدون جا زدن و یا رویاروی فعال و ثبت با فشار. خوش بینی[14]: توانایی زیرکانه نگاه کردن به زندگی و تقویت نگرشهای مثبت، حتی در صورت بروز بدبختی و احساسات منفی. شادمانی[15]: توانایی احساس خوشبختی کردن با زندگی خود، لذت بردن از خود و دیگران، داشتن احساسات مثبت، صریح، مفرح و شوخ. مقیاس مهارت های درون فردی شامل خود و مقیاس های آگاهی هیجانی خودابرازی احترام به خود خودشکوفایی و استقلال است. مقیاس مهارت های بین فردی شامل خود مقیاس های همدلی، ...

  • بررسی رابطه میان هوش هیجانی وغیبت

        بررسی پیشینه :   در زمینه هوش هیجانی تحقیقات متعددی انجام گرفته است اما هیچکدام از تحقیقات انجام شده به بررسی  رابطه هوش عاطفی وغیبت دانشجویان نپرداخته است لذا در این تحقیق سعی بر آن شده تا این موضوع در میان دانشجویان دوره کارشناسی  دانشکده مدیریت دانشگاه تهران مورد بررسی قرار گیرد . موارد زیر نمونه هایی از پژوهش های انجام شده در زمینه هوش عاطفی می باشد که به منظور  بررسی ارتباط  این متغیر با متغیرهای دیگری نظیر سبک های مقابله با بحران ، ویژگیهای شخصیتی ،سبک های دلبستگی و.... گرد آوری و تنظیم شده اند . عنوان تحقیق اول عبارت است از : بررسی ارتباط بین پیشرفت تحصیلی و سبک های مقابله با بحران با هوش هیجانی در میان دانشجویان دانشگاههای تهران که  در سال  1382تهیه شده است .   ابزار تحقیق ، پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن (EQ-I  ) وپرسشنامه سبکهای مقابله با بحران اندلروپارکر((GISS می باشد و نمونه مورد پژوهش 240 دانشجوشامل 120 دختر و 120 پسر در گروه سنی 28- 22 سال و روش نمونه گیری ، طبقه بندی تصادفی از 4 رشته ی پزشکی ، برق ، حقوق ، معماری است . تحلیل نتایج از طریق آزمونهای پیرسون ، تحلیل واریانس یک طرفه ، رگرسیون چند متغیره ، آزمون  tانجام گرفته است . نتایج بدست آمده از این پژوهش عبارتند از :  1) بین پیشرفت تحصیلی و هوش هیجانی رابطه ی معنادار بدست نیامد . 2) بین هوش هیجانی با سبکهای مقابله با بحران رابطه معنادار بدست آمد . 3) بین زنان ومردان دانشجو در نمره ی کل هوش هیجانی تفاوت معنادار وجود نداشت . 4) بین زنان ومردان دانشجو در خرده مقیاسهای هوش هیجانی تفاوت معنادار بدست آمد .  نظریات مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از : سالوی و مایر ، هانیز ، گلمن ، بار-آن تحقیق دیگری در تیر ماه سال 1383 با عنوان مطالعه تغییرات هوش هیجانی بر اساس ویژگیهای شخصیتی در دانشجویان دانشگاههای تهران انجام گرفته است . جامعه پژوهش ، کلیه دانشجویان دختر وپسر مقطع کارشناسی دانشگاههای شهر تهران می باشد  که 225 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند . روش تحقیق از نوع همبستگی بوده و جمع آوری اطلاعات در مورد هوش هیجانی ، خودپایی ، منبع کنترل و هیجان خواهی به ترتیب از طریق پرسشنامه 30 سؤالی مایر ، پرسشنامه 25 سؤالی اسنایور ، پرسشنامه 24 سؤالی لونسون و پرسشنامه 30 سؤالی زاکرمن انجام گرفته است . برای تحلیل اماری در این پژوهش از آمار توصیفی ( میانگین ، میانه ، انحراف استاندارد ) و آمار استنباطی ( رگرسیون چند گانه )  استفاده شده است . نتایج حاصله شامل موارد زیر می باشد : متغیر منبع کنترل به تنهایی توانست %12 از تغییرات هوش هیجانی راپیش بینی کند که %9 سهم متغیر صاحبان ...

  • بررسی رابطه هوش هيجانی با پيشرفت تحصيلی بخش 2

    آنها به این نتیجه رسیدند که هوش هیجانی می تواند ملاکهای گفته شده را برآورده کند (به نقل از غنایی، 1383) سازه­ی «هوش هیجانی» از دو واژه «هوش» و «هیجان» تشکیل شده است به ظاهر پارادوکسیکال بنظر می رسند زیرا آنچه که به عنوان هیجان تعریف شده است یک انعطاع سازمان نیافته در فعالیت های ذهنی است که باید به شدت مورد کنترل قرار گیرد حتی در متون جدید روانشناسی از هیجان به عنوان پاسخی سازمان نیافته که بدون هدف و خارج از کنترل قرار گیرد حتی در متون جدید روانشناسی از هیجان به عنوان پاسخی سازمان نیافته که بدون هدف و خارج از کنترل قشر مخ می باشد، می نگرند (سالووی، مدیر 1990) اما تفسیرهای اخیر نشان داده اند که هیجان ها به طور گسترده در هوش نقشی ایفا می کنند (قربانی، 1379) تعریف: فرهنگ لغت آکسفورد هیجان را هر گونه تحریک یا اغتشاش در ذهن، احساس، عاطفه یا هر حالت ذهنی قدرتمند و تهیج شده تعریف می کند. سالووی و مه یر (1990) هیجان ها را پاسخ های سازمان یافته ای تعریف می کنند که محل برخورد زیر سیستم های دیگر روانشناختی بوده و سیستم های فیزیولوژیکی، شناختی، انگیرشی و تجربه ای را در بر می گیرد. مه یر و سالووی همچنین هوش هیجانی را نوعی پردازش هیجانی می دانند که توجه به هیجانها ارزیابی صحیح آنها در خود و دیگران، نظم بخشی سازمان یافته آنها، و ابزار مناسب آنها را در بر می گیرد. (مه یر، دیپائولو 1990) گلمن هوش هیجانی را توانایی حفظ انگیزه، مقاومت در برابر ناملایمات، کنترل تکانه ها، توانایی به تعویق انداختن کامیابی ها، همدلی با دیگران و امیدوار بودن تعریف می کند (گلمن 1995) بار آن هوش هیجانی را رد بر گیرنده مجموعه ای از مهارتها، استعدادها و توانایی های غیر شناختی می داند که توانایی فرد وارد رویارویی با فشارها و شرایط محیطی بطور موفقیت آمیزی افزایش می دهد (بارآن 2001 به نقل از موفق 1383) اپشتین (1998) در نظریه شناختی ـ تجربه ی خود سازه هوش هیجانی را انعکاسی از توانایی سیستم پردازش نیمه هوشیار «تجربه ای» در خلق افکار سازنده خودکار در مقابل افکار مخرب می داند (به نقل از قربانی، 1379) کوپر، ساواف (1997) هوش هیجانی را بر مبنای دانش اولیه تناسب هیجانی، عمق هیجانی و کیمیا گری هیجانی تعریف کرده اند. در این تعریف دانش اولیه هیجانی آگاهی و دانش فرد از ماهیت و کنشوری احساسات خود است. تناسب هیجانی، در بر گیرنده انعطاف پذیری و میزان شدت احساسات و هیجانات می باشد. عمق هیجانی استعداد رشد و تقویت یا عمق بخشیدن به هیجانات تعریف می شود و کیمیاگری هیجانی، توانایی بهره گرفتن از احساسات و هیجانات در راستای خلاقیت تعریف می شود. (به نقل از قربانی، 1379) بارنت (1996) با استفاده از ...