پادگان 03 عجب شیر

  • نگاهی دوباره به تاریخ "عجب شیر"

    نگاهی دوباره به تاریخ "عجب شیر" منطقه عجب شیر با تاریخ پرفراز ونشیب خود سهمی در جریانهای تاریخی مختلف داشته که بعضا" از دید کاوشگران تاریخی مغفول مانده است. بی شک واکاوی عظمت تاریخی آذربایجان وبه تبع آن عجب شیر نیازمند استفاده بیشتر از اساتید گرامی واسناد مختلف است که انشاءالله توسط سایر علاقمندان به این خطه سرفراز انجام پذیرد. شهرستان عجب شير در سينه جلگه ای حاصلخيز ، روي رسوبات غني رودخانه قلعه چايي، در دامنه جنوبي ارتفاعات تورچان از پيشكوههاي توده سهند واقع شده است. ظاهرا" انگيزه پيدايش و علل وجودي آن داشتن موقعيت جغرافيايي ممتاز، اقليم مساعد، خاكهاي بارور، منابع آب، روستاهاي آباد و دسترسي به درياچه اروميه بوده است. از تاريخ بناي شهر اطلاع درستي در دسترس نيست اما يكي از علل پیدایش شهر موقعيت خاص آن بوده و به لحاظ عبور جاده قديمي و معروف (آذربايجان – عراق و شامات) از اهميت زيادي برخوردار بوده است. به همين جهت منزلگاههاي معتبري در آن قرار داشت. كاروانهاي بزرگ تجارتي و زيارتي كه از نقاط مختلف آذربايجان عازم زيارت عتبات عاليات و مكه مكرمه بودند، پس از توقف كوتاه و يا بيتوته در آن به سفر خود ادامه مي دادند. لذا براي پذيرايي از زائران و تجار قافله ها كه در اين محور رفت و آمد داشتند تأسيسات مجهزي چون مهمانخانه و كاروانسراهاي متعدد در طول شبانه روز آماده پذيرايي بودند. در غرفه هاي دو طبقه آنها علوفه چهارپايان و ديگر كالاهاي مورد نياز قافله عرضه مي گرديد. اغلب اين سراها در مراكز شهر و اطراف بازار پراكنده بود كه امروزه نمونه هاي چندي از آنها مانند: كاروانسراي حاج علي، حاج محمد، حاج علي شيشواني، حاج خيراله، حاج دوشاب(حاج اللهوردي سعدآبادي)، حاج ميلاني، حاج مطلب، حاج حيدر در دور بر راسته بازار به چشم مي خورد. تا آغاز دهه 1340 روند شهر به آرامي و يكنواخت ترسيم شده است اما از اواسط آن همزمان با ساير شهرهاي كشور حركت سريع خود را در جهت افزايش جمعيت و گسترش وسعت آغاز نمود و با تأسيس پادگان نظامي 03 ارتش در جوار اين حركت شتاب بيشتري به خود گرفت.گسترش اين خطه در ساحل درياچه اروميه (چيچست) و دامنه كوه زيباي سهند، همراه با رودهاي خروشان و چشمه هاي جوشان و طبيعي دلپذير از گذشته هاي دور بدان اعتبار خاصي بخشيده است. درياچه چيچست با بيش از 35 نام تاريخي، خاصيت شفابخشي، سواحل كوهستاني، امواج آرام و اقليم مطبوع، آفتاب دلچسب، آسمان آبي، آبزيان شگفت انگيز (آرتميا) و جزاير كبودان، اشك،آرزو و اسپير با دنيايي از حيات وحش و پوشش گياهي منحصر بفرد ، براي انسان قرن بيستم كه از فعاليت هاي روزمره و اقامت اجباري در محيط كوبنده ...



  • 84/8/1 مرکز آموزش 03 عجب شیر

    ارتشبد پیرکلاغ بدترکیب و سیصدساله ساکن تنها شاخه تک درخت کاج پیرتر از خودت، تو محوطه گروهان 5 گردان 2 پادگان 03 عجب شیر، صدا و سیمات یه لحظه هم از ذهنم گم و گور نمیشه  -- ای بترکی هر جا که هستی --  با اون قار قار های تاریخ مصرف گذشته و مرد افکنت هنگام غروب های سیاه و سفید و قبرستونی میدون شامگاه ...عجب شیر با اون عجب ( ... ) * بودنش حریف من نشد ... اما صدای تو ... فقط ناقوس صدای تو همیشه لرزه به اندام من مینداخت ... این تو بودی که منو شکوندی ... من و بغض منو ...  ... دلم برات تنگ شده ارتشبد ...چقدر دلم هوای قار قار کرده ...قار قار قار ...قار قار...قار...... * ... !    

  • یادی از گذشته نه چندان دور(۱)

    یادی از گذشته نه چندان دور(۱)در اوایل انقلاب سه نفر غیر بومی،مسئولیت سه نهاد مهم عجب شیر را بر عهده داشتند.1-حجت‌الاسلام علی اکبر فصیحی امام جمعه عجب شیر2-عباس خورشیدی بخشدار عجب شیر3-پرویزآژیده رییس آموزش و پرورش عجب شیرالف)حجت‌الاسلام علی اکبر فصیحی:وی چندسالی امام جمعه عجب شیر بوددر جريان انتخابات دوره سوم مجلس شوراي اسلامي در حوزه انتخابیه مراغه و عجب شیر به همراه 5 نفردیگربه نامهای علي اروميان،عادل جليلي دانالو,سيد قنبر حيدري،رضا عبدي كرده‏ده و نادر طاهري داوطلب نمايندگي مجلس شد.در اغلب شهرهاي كشور انتخابات دومرحله‏اي برگزار شد اما درمرحله اول نتيجه حوزه انتخابیه مراغه و عجب شیر مشخص گرديد و از بين افراد ياد شده آقاي نادر طاهري موفق شد پيروز مبارزات انتخاباتي گردیده و آقای فصیحی به خاطر اتفاقات خاصی که افتاد،نتوانست پیروز شود و به دنبال آن عجب شیر را به مقصد قم ترک کرد.وی هم اکنون مشاور و رییس دفتر دکتر علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی است.ب) عباس خورشیدی:وی که در اوایل انقلاب مشغول گذراندن خدمت نظام وظیفه در پادگان آموزشی 03 عجب شیر بوده به عنوان بخشدار عجب شیر منصوب می شود.وی در دولت اصلاحات آقای سید محمد خاتمی معاون سیاسی استانداری آذربایجان غربی بوده و درانتخابات ریاست جمهوری 1388 به عنوان رئیس ستاد میرحسین موسوی در استان آذربایجان غربی فعالیت می نمود اکنون به عنوان یکی از گزینه های اصلی استانداری آذربایجان غربی مطرح هست. ج)پرویزآژیده: وی هم که به مانندعباس خورشیدی در اوایل انقلاب مشغول گذراندن خدمت نظام وظیفه در پادگان آموزشی 03 عجب شیر بود به عنوان رییس آموزش و پرورش عجب شیرمنصوب شده و بعد از چندسال در دولت آقای محموداحمدی نژاد به عنوان رییس بنیاد نخبگان استان آذربایجان شرقی،معاون وزیر آموزش و پرورش،معاون سیاسی استاندار آذربایجان شرقی منصوب گردیده و هم اکنون رییس دانشگاه تبریز می باشد.

  • پادگان قوشچی (ارومیه) (قسمتــــــــــــ 1)

    بعده اینکه آموزشی تو عجب شیر تموم شد یه هفته مرخصی دادن و گفتن یه هفته دیگه چهارشنبه برین تو یگانی که افتادین خودتونو معرفی کنین، ماهم که افتاده بودیم پادگان قوشچی (یه 40 کیلومتری از ارومیه اونورتر نزدیک سلماس) خلاصه یه هفته عین برق و باد گذشت و دوباره وسایل و ساک و اینارو جمع کردیم ,شبش اصلن خواب به چشم نیومد و تویه چشم بهم زدن صبح شد ,خواستم با سواری برم که گیر نیومد و مجبوری سوار اتوبوس تبریز شدم 5 دقیقه نگذشته بود که یه استوار2 ارتشی اومد نشست بغل من, ینی میخواستم بگیرم خفش کنمااااااااااااا X:توراه فقط داشتم بیخودی به خودم اعتماد به نفس میدادم و مثلن باانرژی برم پادگان جدیده خلاصه رسیدیم تبریز و از اونجا هم سوار بر یکی از سواریا رفتم ارومیه و از اونجا هم سوار ماشین سلماس شدم و جلوی پادگان پیاده شدم, دلهره داشتم شدید ولی باز به خودم روحیه کاذب میدادم, رفتم در دژبانی برگمو نشون دادم و وارد شدم, دژبانه گف برو وسایلاتو اونجا خالی کن بیام بگردم رفتم خالی کردم اومد گف مگه من گفتم اینجا خالی کنی؟؟؟ (عصبی شدم ولی هیچی نمیتونستم بگم)جمع کردم رفتم اونور تر ,اعصابمم داغون شده یود بی خیال همه چیز شدم از ته ساک گرفتم همه چیو یهو ریختم زمین, بعده اینکه گشت اجازه مرخصی داد و یه جایی رو نشون داد وگف برو اونجایه نگاهی به پادگان از همین پایین کردم (از پایین کوه تا اون بالاش پادگانه) گفتم  Wooowooo یه لحظه یاد بازی Call Of Duty افتادم D:رفتم اونجا گفتم من فلان کسم و منو فلان کَس فرستاده که گف باشه الان تورو به بهترین جا میدم بری حال کنی 19 ماهتوگف تورو میفرستم بهداری که بهش هتل بهداری میگن ,بخور و بخواب (مام فک کردیم که حرفاش راسته)یه سرباز از بهداری اومدو مارو برد طرف آسایشگاه بهداری, توراه یکم باهاش حرفیدم و گف که 12 ماه خدمتهخلاصه رسیدیم و وارد آسایشگاه بهداری شدیم, همه ی بچه های بهداری اونجا بودن, گفتم بزا از همین اول باهمه گرم بگیریم که دیدم همه یه طور دیگن ):  (نگو اونجا به سرباز صفر به چشم یه آش خور نگا میکردن واصن اندازه پشه بهش توجهی نداشتن)رفتم یکم واستادم به اینور اونور نگا کردم که یکی از سربازا گف ساکتو برو بریز تو نماز خونه میخوایم بگردیم, که گفتم لازم نکرده تو دژبانی گشتن اومدم اینجا ,گیر داده بود مثلن میخواست منو بترسونه (همون سربازه هم بعدا فهمیدم که همشهریم بوده و چندبارم فراری خورده بهش و الان چندسالیه تو پادگان مهمونه)خلاصه بااسرار سربازای دیگه که گفتن شاید چاقویی چیزی داشته باشی اینجا خون و خونریزی به پا کنی وسایلامو ریختم همشونو تو نماز خونه که همون اول یکی دمپایی اا رو برداشت, اون یکی پتوآ رو ورداشت ...

  • نیروهای مسلح مستقر در عجبشیر توان دفاعی خود را به نمایش گذاشتند

    همزمان با بزرگداشت روز ارتش جمهوری اسلامی ایران، نیروهای مسلح مستقر در شهرستان عجبشیر با انجام رژه، توان رزمی و دفاعی خود را به نمایش گذاشتند. به گزارش روز پنج شنبه خبرنگار ایرنا، در این مراسم یگان های نمونه پادگان آموزشی 03شهید برخورداری ارتش جمهوری اسلامی به همراه دیگر یگان های نمونه سپاه، بسیج و نیروی انتظامی شرکت داشتند.این مراسم با حضور جمعی از فرماندهان نظامی و انتظامی، فرماندار، امام جمعه، مسوولان و خانواده معظم شهدا، جانبازان، آزادگان و قشرهای مختلف مردم عجبشیر در مقابل دفتر امام جمعه این شهرستان برگزار شد. فرمانده مرکز آموزش 03 ارتش جمهوری اسلامی عجبشیر در این آیین گفت: ارتش جمهوری اسلامی، مکتبی بوده و شهدای بزرگی از جمله شهید صیاد شیرازی را تقدیم انقلاب کرده است.سرهنگ ˈکریم رحیم زادگانˈ افزود: ارتش ما هم اکنون با اتکا به نیروهای جان برکف و عزتمند خود و با بهره گیری از آخرین تجهیزات پیشرفته نظامی به یکی از قدرتمندترین ارتش های منطقه تبدیل شده است.وی گفت: نیروهای ارتش به همراه دیگر نیروهای سپاه و بسیج در هشت سال دفاع مقدس با حماسه آفرینی های خود برگ زرینی را بر افتخارات بزرگ نیروهای مسلح کشور افزودند.در این آیین یگان های پیاده و موتوری ارتش جمهوری اسلامی مستقر در مرکز آموزشی 03 ، یگان های نمونه نیروهای نظامی و انتظامی از مقابل کلام الله مجید و تمثال حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی رژه رفتند.

  • کاملترین کدهای مراکز آموزش نظام وظیفه ( کد محل پادگان آموزشی سربازی) بروز رسانی : 1391/04/26

    در آخرین برگه ای که برای سربازها میاد یه کد محل آموزش خورده که نشان دهنده محل پادگان آموزشی هست . در لیست زیر فهرستی تقریبا کامل از کد محل آموزش سربازی را گذاشته ام :آخرین بروز رسانی کدها : 1391/04/26توجه کنید که تعدادی از کدها عوض شده و هم محل قبلی و هم محل جدید در روبروی کدها آمده است . با تشکر از همکاری خوانندگان محترم ((( کدهای مراکز آموزش نظام وظیفه )))کد 01 : مرکز اموزش ولیعصر تبریزکد 02 : نیروی انتظامی سعید آباد (آذر بایجان شرقی)کد 03 : ارومیهکد 04 : بیرجند - ارتشکد 05 : کرمان ارتش 05  همچنین جدیدا : کد 5 :نیروی انتظامی مرزبانی کرمانشاه است اسم پادگانشم شهید رجایی تو منطقه ای به اسم سراب نیلوفر استکد 06 : اراک نیروی انتظامی 06کد 07: شهید بهشتی اصفهان البته در سال جدید : کد 07 :  کازرون - استان فارس  مرکز آموزش شهید قنبر ترابی و همچنين جديدا یروی هوایی تهران میدان امام حسین !!کد 08 مرکزآموزش خاش زاهدان نیرو زمینی ارتشکد 10 : نیروی انتظامی اهوازکد 11 : اراک نیروی انتظامی شهید دستغیب جهرم-فارس (ناجا)کد 12 :نیروی انتظامی مرزن آباد چالوسهکد 13 : نیروی انتظامی مشکین شهرکد 14 : اصلاندوز اردبیلکد 16 : زابل ( شاید هم پادگان آموزش ولیعصر ناجا )کد 17 :نیروی هوایی شیراز ارتش منطقه هوایی شهید دورانکد 20 : نیروی هوایی ارتش دانشگاه هوایی ستاری - شمشیری آذری (تهران)کد 21 : پایگاه شکاری شهید نوژه همدان(نیروی هوایی ارتش) کد 22 : توپخانه شهر رضا (اصفهان)کد 26 : جدیدا این کد مربوط به عجب شیر هست !کد 27 : نیروی هوایی سمنانکد 28 : نیروی هوایی ارتش بابلسرکد 29 : نیروی هوایی تبریز(سردرود)کد 31 : پدافند هوائی ارتش - هاشم آبادکد 32 : پدافند نیروی هوایی تهرانکد 33 : مرکز آموزش عجب شیر کد 34 : ممکنه ارتش 05 کرمان باشهکد 35 : نیروی زمینی ارتش تهران آموزشی 01کد 36 :نیروی زمینی ارتش تهران آموزشی 02کد 37 : ارتش نیروی زمینی عجب شیر - البته گویا کد 33 هم عجب شیرهکد 38 :مربوط به ۰۴بیرجندکد 39 :کرمان نیروی زمینی ارتشکد 40 :نیروی زمینی ارتش کازرونکد 41 : 08 نیروی زمینی ارتش خاش (سیستان و بلوچستان )کد 42 : نیروی زمینی ارتش هوابرد شیرازکد 44 :تیپ هوابرد ارتش شیرازکد 45 : نیروی زمینی ارتش مراغه کد 46 : 22 توپخانه شهرضا کد 47 : نیروی زمینی ارتش گروه 33 توپخانه پرندککد 49 : نیروی زمینی ارتش لشگر 16 زرهی قزوینکد 52 : مرکز آموزش 23 پرندک (تهران)کد 53 : لشکر 30 دوآبکد 54:لشگر ٥٨ چهل دختر شهارودکد 56 : ارتش – قوچان کد 57 : ارتش لشکر 81 زرهی کرمانشاهکد 59 : آموزشگاه  شهدا کرمانشاه نزسا (نیروی زمینی سپاه)کد 62 : سپاه شیروانکد 64 : پادگان نبی اکرم میبد (یزد)کد 65 : مرکز آموزش نیرو مقاومت شهید بهشتی شیروان (خراسان شمالی)کد 70 : سپاه کرمانکد 71 : نیروی ...

  • حرف های خودمانی

      متولد 1363/4/19 خورشیدی در شهرکردم. فرزند اول خانواده و دو خواهر و یک برادر دیگر دارم. پدر کارمندم به دلیل داشتن پول هنگفت، تاکنون 9 بار خانه عوض کرده که چندتا از آن را هم خودش ساخته است. امیدوارم حالا که بازنشسته شده این نهضت خانه عوض کردن تمام شود که البته شک دارم. گوشه ی حیاط یکی از همین خانه ها، دکانی 3 در 5 ساختیم. از سال پنجم ابتدایی و حدود 10 سال به شغل دکان داری و آن هم به صورت خانوادگی مشغول بودیم. مدرسه شیخ بهایی در روستای دستگرد امامزاده و مدرسه های مدرس، 22بهمن و پیروزی در شهرکرد دوران تحصیلات ابتدایی مرا تشکیل می دهند. دوره ی راهنمایی به در مدرسه رفاه و سال اول دبیرستان به مدرسه شهید استکی رفتم. دو سال در هنرستان شماره 1 شهرکرد عمر طی کرده تا بلاخره دیپلم گرفتم. سرانجام با یک سال پشت کنکوری به آموزشکده فنی شهرکرد رفتم و فوق دیپلم عمران نصیبم شد. ( روستای دستگرد امامزاده سرزمین مادری ام است، به همین خاطر پسوند دستگردی دارم و خیلی هم به آن حساسم. پس اگه از من جایی اسم بردید و یا خواستید لوح تقدیری به من بدهید، دستگردی آن فراموش نشود.)هر وقت کتابی می خواندم، قبل از آنکه شروع کنم چند بار به نام نویسنده اش نگاه می کردم و با اینکه نمی شناختمش، خوشم می آمد اسم او را اینجا نوشته اند. برای نوشتن از داستان کوتاه و از سن 16 سالگی شروع کردم. وقتی اولین بار به اداره فرهنگ و ارشاد شهرمان رفتم، من را به کلاس های نویسندگی آقای نقی بلالی دهکردی معرفی کردند. آن زمان کلاس ها با حدود 6 نفری در خانه جوان برگزار می شد و تا تعطیلی خانه جوان ادامه داشت. همزمان و در یک روز دیگر دوره آموزش نویسندگی در مجتمع فرهنگی و هنری غدیر برگزار می شد. که همچنان آقای بلالی استاد ما بودند. اما لطف این کلاس ها آشنایی با پیمان نعمتی بود. دو دوره فیلمنامه نویسی در باشگاه رادیویی و تلویزونی جوان (باشگاه خبرنگاران جوان فعلی) آموزش دیدم. درست حدس زدید استاد آن باز هم آقای بلالی بود. در همان سالها امتحان گویندگی رادیو و تلویزون با حضور بیش از هزار نفر در استانمان برگزار شد. من هرسه مرحله آزمون و دوره ی آموزشی را پشت سر گذاشتم ولی خوشبختانه به خاطر کارت پایان خدمت به صدا و سیما راهم ندادند. در سال 82 و به توصیه پیمان، دوره ی آموزشی فیلمنامه نویسی را به صورت مکاتبه ای با آقای جعفر حسنی شروع کردم. ایشان مدرس کارگاه فیلمنامه نویسی حوزه هنری بودند که تا به حال از نزدیک ملاقاتشان نکردم. هر چند هزینه این دوره برایم زیاد بود ولی پدر هوای کار ما را داشت. اولین تجربه کاریم به عنوان دستیار صدابردار در فیلم کوتاه "دیدار" بود. نویسنده آن پیمان، کارگردان لقمان قاسمی ...