وبلاگ روانشناسی شفای درون

  • سخنرانی دکتر مجد در مورد رابطه ج.ن.س.ی نرمال

    سخنرانی دکتر مجد دربیمارستان میلا که به صورت نوشتاری درآمده يك سوال مهم:‌ ما بايد مسايل ج.ن.س.ي را از چه كساني ياد بگيريم؟ از پدر و مادرمان؟ دوستانمان؟‌مگر آنها چقدر در اين زمينه تخصص دارند؟ مگر آنها اطلاعاتشان را در اين زمينه از چه كساني گرفته‌اند؟ آيا از كساني به جز پدر و مادرشان و يا دوستانشان؟ نه! من واقعا تاسف مي‌خورم كه ما متخصصان داريم در اين مملكت زندگي‌ مي‌كنيم،‌ آن‌وقت بسياري از هموطنانمان نمي‌دانند كه اين خصوصي‌ترين و مهم‌ترين اطلاعات زندگي ماديشان را بايد از كجا و چطور به دست بياورند؟ تاسف مي‌خورم كه بسياري از هموطنانمان نمي‌دانند رفتار ج.ن.س.ي بهنجار يعني چه؟و افتخار مي‌كنم كه آموزگار مسايل ج.ن.س.ي ام.‌ يادم هست كه سال 1362 به پيشنهاد امام جماعت يكي از مساجد يافت آباد در خصوص آموزش‌هاي اوليه مسايل ج.ن.س.ي در مسجد سخنراني كردم.آن روز، بعضي‌ها در اوايل صحبتم خيلي خشمگين به من نگاه مي‌كردند، اما در اواخر جلسه احساس كردم كه همه نگاه‌ها صميمي‌تر و همراه‌تر شده و حتي در انتهاي جلسه از من تشكر كردند و تشويقم كردند كه اين كار را ادامه بدهم. حقيقت اين است كه حتي از نظر مذهبي هم ما مكلفيم كه تمام تعاليم ج.ن.س.ي را قبل از ازدواج ياد بگيريم. اين حرف من نيست، حديثي است از امام صادق (ع.) تعاليم ج.ن.س.ي اين امام بزرگوار در احاديث پراكنده، آن‌قدر جامع و مدرن است كه مي‌شود يك مكتب آموزش مسايل ج.ن.س.ي را از آنها استخراج كرد. ‌ گرميجات؟!‌ خيالتان را راحت كنم: گردو، پسته، بادام و ساير گرميجات هيچ ارتباطي با غريزه ج.ن.س.ي ندارند. اگر قرار بود تمام مسايل و مشكلات ج.ن.س.ي با پسته و گردو حل بشود،‌ بنده و امثال بنده به جاي اين كه 27 سال مداوم درس بخوانيم و امتحان بدهيم و زحمت بكشيم،‌ مي‌رفتيم مغازه گردوفروشي باز مي‌كرديم!‌ خيالتان را از مسئله مهم‌تري هم راحت كنم:‌ مسئله ارتباط زناشويي، ربط چنداني به دستگاه تناسلي هم ندارد.نظام جنسي ما توسط مركزي در مغزمان كنترل مي‌شود و همين مركز است كه تمام سيستم‌هاي تناسلي را به حركت درمي‌آورد. محل اين مركز در مغز مياني و در سيستم ليمبيك است.لابد تجربه كرده‌ايد كه همه‌مان وقتي كه افسرده‌ايم يا وقتي اضطراب داريم و يا وقتي كه عصباني هستيم، ديگر ميل ج.ن.س.ي نداريم.چرا؟چون فرمانِ ميل و ارتباط ج.ن.س.ي بايد از بالا صادر شود، از مغز.و طبيعتا اين فرمان در حالت افسردگي، اضطراب و عصبانيت صادر نمي‌شود. ‌ بعد از مغز، همه چيز در كنترل هورمون‌ها و غدد مترشحه داخلي است: هيپوفيز، هيپوتالاموس، تيروييد، آدرنال، بيضه و تخمدان. هر كدام از اينها كه نام بردم، اگر مشكلي پيدا كنند، ...



  • کارل راجرز

    کارل رانسوم راجرز پدر جنبش استعداد های بالقوه بشر و یکی از سه روان–درمانگر معتبر و برجسته زمان، در هشتم ژانویه سال 1902 در اوک پارک از توابع شیکاگو متولد شد و در چهارم فوریه سال 1987 در سن 85 سالگی متعاقب یک عمل جراحی که روی شکستگی لگن خاصره اش انجام شد، در اثر حمله قلبی در لاجولای کالیفرنیا در گذشت. راجرز وصیت کرده بود جسد وی بدون هیچ گونه تشریفاتی سوزانده شود. پدرش مهندس مقاطعه کار بود. والدینش تمایلات مذهبی داشتند، ولی مادرش در اعتقادات خود راسخ تر بود. اعضاء خانواده بسیار به هم نزدیک بودند. راجرز خاطر نشان می کند که والدینش « ایثارگر و مهربان، اهل عمل، واقع گرا، و متواضع بودند». تعداد فرزندان خانواده شش نفر بود که از این تعداد پنج نفرشان پسر بودند. وقتی راجرز 12 ساله بود، والدینش مزرعه ای در 30 مایلی شیکاگو خریدند. در طول سال های دبیرستان مسئولیت مزرعه با او بود. نمراتش خیلی خوب بود. در سال 1919 به دانشگاه ویسکانسین راه یافت. در آن دانشگاه در فعالیتهای بسیاری شرکت جست، از جمله به عنوان نماینده در کنفرانس جهانی فدراسیون دانشجویان مسیحی به چین سفر کرد. زخم اثنی عشر او را برای مدتی از دانشگاه باز داشت. راجرز در 1924 در حالی که فقط یک درس روان شناسی گذرانده بود، به دریافت درجه لیسانس تاریخ نایل آمده و در همین سال نیز ازدواج کرد. همسر راجرز در 1979 وفات یافت. حاصل این ازدواج دو فرزند به نام های ناتالی و دیوید بود. دخترش گاهی اوقات او را در انجام طرح های پژوهشی یاری می کرد، پسرش به حرفه پزشکی روی آورد. مطالعات دانشگاهی راجرز در اتحادیه مدارس الهیات نیویورک شروع شد. با اینکه راجرز مطالعات خود را در این مؤسسه بسیار شوق انگیز یافت. باز به این نتیجه رسید که مایل نیست به اصول عقیدتی مذهب خاصی وابسته باشد. راجرز در نهایت برای ادامه تحصیل در روان شناسی بالینی به کالج تربیت معلم دانشگاه کلمبیا نقل مکان کرد و در 1931 به دریافت ph.d از این مؤسسه نایل آمد. راجرز کارش را در 1928 و پیش از دریافت دکترای خود در راچستر نیویورک با کودکان بزهکار و محروم و تنگدست شروع کرد. این کودکان را دادگاه ها و نمایندگی ها به بخش مطالعات «انجمن پیشگیری از تعدی نسبت به کودکان» معرفی می کردند. راجرز برای مدت کوتاهی مدیریت مرکز مشاوره را به عهده گرفت. او در 1940 در سمت استادی به دانشگاه ایالتی اوهایو رفت و از 1945 تا 1957 با مرکز مشاوره دانشگاه شیکاگو همکاری کرد. پس از این راجرز به دانشگاه ویسکانسین نقل مکان کرد و در 1964 به عنوان عضو دایم به مؤسسه علوم رفتاری وسترن پیوست. وی از 1968 تا زمان وفاتش عضو ثابت مرکز مطالعات انسانی در لاجولای کالیفرنیا بود. راجرز برای ...

  • تست وسرگرمی انتخاب حیوان

    تست وسرگرمی انتخاب حیوان            گرما طاقت ‌ فرساست . چندین روز است که در سفر هستید . خسته ‌ اید و آب ، کم دارید و به ‌ همراه خود 5 حیوان دارید :   یک گاو ، یک میمون ، یک گوسفند ، یک اسب و یک شیر .  1) مقدار محدودی آب ، برای شما باقی مانده که برای سیراب کردن شما و همه ‌ی حیوان ‌ های همراه ‌ تان کافی نیست . اگر آب تمام شود ، همگی در بیابان خواهید مرد ، ولی اگر بخواهید جان سالم به ‌ در ببرید ، باید یکی از حیوان ‌ ها را رهاکنید و به ‌‌ همراه چهار حیوان باقی ‌ مانده ، به راه ‌ تان ادامه دهید . چه حیوانی را انتخاب می ‌ کنید ؟ 2) چهار حیوان ، برای شما باقی مانده ، اما انگار از بیابان آتش می ‌ بارد . ذخیره ‌ی آب ‌ تان باز هم کمتر شده و باید یک حیوان دیگر را هم رها کنید . این ‌ بار کدام حیوان را برای رهاکردن ، انتخاب می ‌ کنید ؟ 3) سه ‌ تا حیوان باقی مانده . گرما هم ‌ چنان طاقت ‌ فرساست و هنوز به واحه ‌ ای نرسیده ‌ اید . مجبورید یک حیوان دیگر را رهاکنید . کدام یکی را انتخاب می ‌ کنید ؟ 4) فقط 2 حیوان مانده . می ‌ توانید حاشیه ‌ی صحرا را ببینید ، اما متأ سفانه آب برای شما باقی نمانده و تنها می ‌ توانید یک حیوان را با خود ببرید . این ‌ بار کدام یکی را انتخاب می ‌ کنید ؟ تبریک ! سرانجام شما و حیوان باقی ‌ مانده ، به سلامت از بیابان بلا بیرون آمدید .   بنابر یک باور ژاپنی ، « بیابان » نماد سختی ‌ هاست و هرکدام از حیوان ‌ ها هم یکی از جنبه ‌ های زندگی شما هستند : « شیر » نماد غرور « میمون » نماد محبت « گوسفند » نماد رفاقت « اسب » نماد احساس ‌ ها « گاو » نماد احتیاج ‌ های اصلی اهمیت هریک از جنبه ‌ های زندگی شما به ‌ ترتیبی که هر حیوان را رها می ‌ کنید ، آشکار می ‌ گردد . حیوانی که در ابتدا رها کرده ‌ اید ، کم ‌ اهمیت ‌ ترین جنبه نسبت به سایر جنبه ‌ ها در زندگی شماست و حیوانی ‌ که با خود به مقصد رسانده ‌ اید ، پراهمیت ‌ ترین خصوصیت شما را نشان می ‌ دهد.

  • همیشه احساس گناه دارید؟

    احساس گناه کردن، احساسی ریشه دار است که به زمان های بسیار دور برمی گردد؛ آنقدر دور که اگر سر رشته را بگیریم، شاید به بهشت عدن برسیم و زمانی که خدا به آدم و حوا گفت نباید میوه ممنوعه را بخورند اما آنها چنین کردند و در نهایت از بهشت رانده شدند...   فکر می کنید چه چیزی تمام لحظات آنها را خراب می کرد؟! احساس اینکه در گذشته چه بوده اند و ترس و شکی که در قلب آنها وارد شده بود. ما هم فرزندان همان آدم و حواییم و حالا به دلایل گوناگون احساس گناه می کنیم. البته بعضی از ما این حس را بیشتر داریم و بعضی ها کمتر و بعضی هم انگار اصلا این حس را ندارند. راستی شما این حس تیز را دارید یا نه؟! «نفس عمیق» این هفته می خواهد درباره این احساس با شما صحبت کند. رایج ترین موارد روزمره ای که ما معمولا درباره آنها احساس گناه می کنیم، عبارتند از:   ▪ غذا خوردن بیش از حد یا خارج از رژیم غذایی. ▪ خرید افراطی لباس و لوازم تزیینی.   ▪ زمان هایی را برای خود اختصاص دادن به دور از خانواده و فرزندان و پدر و مادر سالخورده مان. ▪ وقتی از یکی از اعضای خانواده مان مراقبت کرده ایم اما نتوانسته ایم او را از مردن نجات دهیم.   ▪ «نه» گفتن! ▪ به تعویق انداختن کارهایی که باید انجام می دادیم.   ▪ بد برخورد کردن با اطرافیان و خیلی موارد ریز و درشت دیگر! این حالت، بسیار همه گیر است و کافی است برای اثباتش همین کلمه «احساس عذاب وجدان» را در اینترنت جست وجو کنید تا ببینید با چه مواردی که روبه رو نخواهید شد! این احساس گاهی وقت ها آنقدر ادامه می یابد که باعث افسردگی و خستگی طولانی مدت و بی دلیل می شود و باید برای آن راه حلی پیدا کرد.     ● پایان یک احساس ناخوشایند   چگونه می توانیم احساس گناهمان را متوقف و آن را به شادی تبدیل کنیم؟ قبل از پاسخ به این پرسش، بد نیست بدانید که بعضی ها احساس گناهشان به این دلیل است که احساس گناه نمی کنند.اگر جزو این افراد هستید. ▪ قدم اول، کنار گذاشتن این حس است. شما نباید از اینکه احساس گناه نمی کنید احساس گناه کنید! اگر خودتان را از فکر کردن آن رها کنید، می توانید براحساس عذابی که دارید چیره شوید و نقاط منفی خود را پیدا کنید.   ▪ قدم دوم، دست برداشتن از قضاوت مداوم درباره خودتان و دیگران است. شما باید بدانید که شکست و پیروزی به نوع درک انسان بستگی دارد. شکست امروز می تواند موفقیت فردا باشد. از تجربیات تان درس بگیرید و اجازه تجربه کردن را به دیگران هم بدهید. ▪ قدم سوم، شناخت توانایی های تان در زندگی است. استعداد خاص شما چیست؟ هول نشوید و اگر نمی دانید به موفقیت های قبلی تان فکر کنید مهم نیست چقدر به عقب برگردید حتما موفقیتی ریز یا درشت پیدا ...

  • عقده حقارت یا خود کم بینی

    عقده حقارت یا خود کم بینی از رایج ترین آسیب های روانی نوجوانان و جوانان در عصر حاضر محسوب می شود که گاهی ممکن است به عنوان یکی از نشانه های اختلالات روانی یا شخصیتی پیش آید و برخی اوقات ممکن است خود را به صورت یک بیماری و اختلال نشان دهد. افرادی که از خودکم بینی رنج می برند دارای یکسری ویژگی های خاص خود هستند. آنها اغلب خود را کوچک و ضعیف تر از آنچه که هستند، می بینند، حتی در مواردی گمان می کنند دیگران از آنها نفرت دارند و نمی توانند با آنچه هستند کنار بیایند و خود را ناتوان از حل مشکلات می پندارند.    

  • اختلال شخصیت بدبینی

    بدبینی و سوءظن در شکل شدید آن یک اختلال روانی است که فرد بیمار تفسیر غلطی از رفتار دیگران دارد و در واقع فرد احساس می کند چیزی را که می بیند یا می شنود واقعیت ندارد و با چیزی که در پشت صحنه وجود دارد متفاوت است. بدبینی باعث تشویش، استرس و عصبانیت است که در مکاتب روان پزشکی معاصر به سه دسته تقسیم می شود:     ۱) اختلال شخصیت بدبینی: فرد مبتلا به همه چیز و همه کس به دیده شک و تردید می نگرد و حالت دفاعی به خود گرفته و آنها را تهدیدآمیز تلقی می کند. ۲) اختلال هذیانی یا هذیان بدبینی: در این اختلال، بیمار تصور می کند که تحت تعقیب است یا کسی می خواهد او را بکشد یا مسموم کند، تعدادی از این بیماران، دچار هذیان حسادت یا خودبزرگ بینی می شوند.   ۳) بیماری اسکیزوفرنیا از نوع پارانویید یا بدبینی مفرط: فرد مبتلا به این نوع گروه دارای اوهام گزند و آسیب رسانی هستند. از لحاظ علت شناختی بیماری بدبینی، هم خانواده، الگوهای اجتماعی و زیست شناختی هر کدام به سهم خود در این بیماری نقش دارند که متاسفانه هیچ چیز مثل بدبینی در خراب کردن یک رابطه مخصوصا در زندگی مشترک قدرتمند نیست. فرد بدبین به خود و شریک زندگی اش صدمه می زند و جایی برای محبت و علاقه باقی نمی گذارد که ناخودآگاه این رابطه به سمت سردی روی می آورد. این افراد دارای شخصیت کنترلی گر می باشند که مدام در حال چک کردن همسرشان هستند. این نوع بیماری شایع زندگی در جوامع شرقی از گذشته های دور است به گونه ای که فرد نسبت به همسر خود و رفتارش دچار کج فهمی می شود. سقراط، فیلسوف یونانی جمله بسیار زیبایی در این رابطه از خود به یادگار گذاشته که جای بسی تامل دارد: زمانی که به شرق سفر کردم دو بیماری را زیاد دیدم یکی بدبینی در مردان و دیگری وسواس در زنان. در رابطه با ویژگی های فرد بدبین، نحوه تعامل با فرد بدبین در زندگی زناشویی و راه مقابله و درمان با این اختلال، مصاحبه ای با هرایر دانلیان، کارشناس ارشد روان شناسی بالینی و مشاور روان درمانی انجام داده ایم که در زیر می خوانید.     ● فرد بدبین دارای چه خصوصیاتی است؟   در کل بدبینی به معنای عدم قطعیت است. اینکه فرد نمی تواند حقیقت را قبول کند. البته ما با دو گروه افراد بدبین مواجه هستیم؛ یکی افرادی که ممکن است در طول زندگی شان دچار بدبینی شوند و در حالت طبیعی دانستن و ندانستن قرار گیرند که فرد با آگاهی می تواند به قطعیت برسد اما گروه دوم شامل همان افرادی می شود که رگه شخصیتی بدبینی شان غیرقابل کنترل است و فرد در حالت ترس به سر می برد و به دلیل ترس و اضطراب دچار حالت توهم یا همان پارانویید می شود. خصوصیات و نشانه های فرد بدبین را می توان این گونه برشمرد: ...

  • آموزنده

    رابرت داوینسن قهرمان مشهور گلف وقتی در یک مسابقه قهرمان شد، زنی به‌سوی او دوید و گفت: بچه مریضی دارم و به من کمک کن وگرنه بچه‌ام می‌میرد.  رابرت بلافاصله همه پولی رو که برنده شده بود به آن زن داد. هفته بعد یکی از مقامات ورزش گلف با رابرت تماس گرفت و به او گفت خبر بدی برایت دارم آن زن کلاه بردار بوده و اصلا ازدواج نکرده بوده که بچه مریض داشته باشد رابرت داوینسن در پاسخ گفت خدارو شکر که هیچ بچه‌ای مریض نبوده که در حال مرگ باشه این که خیلی خبر خوبیه.  "" چقدر دنیا را زیبا می‌کنند انسان‌هایی که بی‌هیچ توقعی مهربانند.""

  • سایکوز چیست؟

    سایکوز مجموعه‌ای از علائم است که در بیماری‌ها و اختلالات مختلف دیده می‌شود و معمولا این افراد واقعیت را نسبی می‌بینند و در ارتباط با جهان واقع دچار اختلال می‌شوند مثل داشتن باورها و افکار ناصحیح و غلط یا باورهای مرضی که برخی از افراد به آن مبتلا هستند.  بیماری‌هایی که سایکوز در آنها مشاهده می‌شود، : سایکوز در بیماری‌هایی مانند اسکیزوفرنی، مسمومیت با مواد مخدر، اختلالات خلقی و مسمومیت با الکل رویت می‌شود.  پیرامون علائم و راههای پیشگیری از سایکوز باید گفت: علائم سایکوز شامل هذیان و توهم است و از راههای پیشگیری از سایکوز می‌توان به بالا بردن سطح آگاهی مردم و سرویس‌های خدمات درمانی اشاره کرد  با اشاره به علائم پیش زمینه‌ای سایکوز  بایدگفت: اکثر بیماری‌های روانی دارای علائم پیش زمینه‌ای هستند و درمان اصلی درمان دارویی است که البته بستگی به بیماری زمینه‌ای دارد و در بعضی از موارد چندین سال باید دارو مصرف شود.  رفتارهایی که موجب تشدید سایکوز می‌شود، : شنیدن صداهایی که وجود خارجی ندارد و توهم می‌تواند تحت تاثیر وجود استرس، انتقاد و پرخاشگری باشد و اگر افرادی که با آنها همنشین هستند و با این افراد خاص زندگی می‌کنند برخورد درستی نداشته باشند اضطراب این افراد را بالا می‌برند.  در خصوص مضرات داروهای ضد سایکوز  می توان گفت:  داروهای ضد سایکوز مانند هر داروی دیگری عوارضی دارد، ولی اگر با تجویز پزشک و درست مصرف شود عارضه کمتری می‌تواند داشته باشد. البته نسل جدید داروهای ضد سایکوز که با فرمول‌های جدید در بازار توزیع شده‌اند تاثیر بهتر و عوارض کمتری دارند.  پیرامون استفاده از داروهای گیاهی و رژیم غذایی  باید اظهار داشت: داروهای گیاهی در درمان سایکوز موثر و شناخته شده نیستند و حتی در برخی از موارد می‌تواند باعث رفتارهای عجیب شوند و تغیه و رژیم غذایی مناسب می‌تواند تاثیراتی داشته باشد اما درمان محسوب نمی‌شود.: اگر سایکوز برای اولین بار اتفاق بیفتد و زود متوجه علائم شویم می‌توانیم درمان را زودتر شروع کنیم که در این صورت عوارض آن کمتر می‌شود و اگر بار اول رسیدگی لازم صورت بگیرد تاثیر درمان بیشتر می‌شود دکتر جواد علاقه‌مند راد روانپزشک

  • دکتر فرهنگ هلاکویی

    ویژگیهای کودکان تک توجه داشته باشيد صد درصد كودكان تمام ويژگيهاي زير را ممكن است نداشته باشند اما اين ويژگي ها شايع ترين ويژگي كودكان تك ميباشد: بچه هاي تك با يك مقدار ويژگي هاي خاص بزرگ ميشوند، وقتي ما دو بچه داريم اونها تمام مدت با هم هستند در صورتي كه كودك تك مجبور هست تمام مدت با پدر و مادرش باشد. بيست درصد فرزندان تك ميتواند در زمينه هاي علمي بدرخشند اما هشتاد درصد از انها معمولا مشكلاتي پيدا ميكنند كه اگر خواهر و برادر داشتند اين مشكلات نبود. فرزند تك معمولا رابطه برابر را ياد نخواهد گرفت بنابراين يا نقشي كه بازي ميكنه يا دختر بچه ست يا مادربزرگ نود ساله. پدر و مادري كه انتخاب ميكنند بك بچه داشته باشند يا مضطربند يا كمال گرا يا از ازدواجشان راضي نيستند. بچه هاي تك بيشتر تخيلاتي رويايي هستند. بيشتر منزوي هستند. معمولا يا فرمان بردارند يا فرماندار و اين در مورد زندگي زناشويي هم ادامه پيدا ميكند.خواهر و برادر هميشه هم را دارند بازي ميكنند دعوا ميكنند حرف ميزنند اما فرزند تك يا با پدر و مادر همبازي و همصحبت است يا تنهاست. فرزندان تک در برخی زمینه ها بسیار خوب رشد میکنند و در برخی زمینه ها رشد بسیار بسیار کمی دارند و میدانیم ویژگی اصلی انسان سالم در دنیای امروز انسانی است که هم تکاملی است و هم تعادلی. یعنی تمام جنبه های وجودی او که امروزه حداقل 7 زمینه رشد را میشناسیم متناسب سن او میبایست رشد کند. كودك وقتي با بزرگسالان در تماس است اسيب ميبيند. چون خواهر و برادري نداشته گاهي مجبور است اداي كودكان رو در بياورد گاهي اداي بزرگسالان را. بچه ها در رابطه با خواهر و برادرشون رشد مي كنند، چون با اونها در يك رابطه ی برابرند. كودكي كه با بزرگسالان بزرگ ميشود چون تنها نادان، ناتوان، اشتباه كار و نيازمند اونجا هستند و خودشان ان را ميدانند دچار اعتماد به نفس منفي و اضطراب شديد ميشوند. فرزندان تک رابطه برابر را یاد نمیگیرند زیرا همیشه با بزرگتر از خودشان ارتباط دارند و اگر دقت کنید در بازیها یا به دنبال بزرگتر از خود میروند یا به دنبال کوچکتر از خود هستند و به همین خاطر بعدها در روابط دوستانه در مدارس که با هم سن و سالانشان هستند دچار اشکال شده و شاید آسیبهای جبران ناپذیری ببینند ولی اگر برادر یا خواهر با فاصله سنی بین 20 تا 35 ماه داشته باشند در صورت رعایت درست قوانین پرورش و تعلیم و تربیت توسط پدر و مادر کمک خواهد کرد که کودکانمان رابطه برابر را فرا بگیرند و بتوانند با همسالان خود ارتباط سالم و دوستانه برقرار کنند. سیستم خانواده تک فرزندی خطر فرماندهی وفرمانبرداری است و اصولا رابطه های نابرابر رو ترویج میکند ...

  • وابستگی چیست ؟

    وابستگی چیست؟ آیا هر نوع وابستگی نابهنجار و سدی در راه رشد فردی است؟ آیا می‌توان انواع وابستگی‌ها را از حیث درجه فایده‌شان تقسیم بندی کرد؟ ارتباط وابستگی با رشد فردی و اجتماعی چیست؟ وابستگی موجد چه رفتارهایی در افراد می‌شود؟ از هنگامی که کودک در جنین مادر هست و در پیوند نزدیک با وی قرار دارد، وی در وابستگی مطلق به سر می‌برد. اما پس از نخستین ضربه تولد و جدا شدن از وابستگی مطلق به نوعی دیگر از وابستگی به مادر رو می‌آورد که اصطلاحاً وابستگی کودکانه می‌گویند. اگر جریان این وابستگی به گونه‌ای باشد که کودک بتواند در عین الگوبرداری از مادر با افراد دیگر ارتباط متناسب داشته باشد، به وابستگی نوع سوم که وابستگی بالغانه موسوم است وارد می‌شود. بنابراین نوع وابستگی به مادر تأثیر شایانی بر چگونگی ارتباط کودک با جهان پیرامون دارد. کودک ارتباط خود با مادرش را به جهان اطرافش فرافکنی می‌کند. بنابراین آگاهی از این فراگرد، رشد در انسان و مراحل مختلف وابستگی می‌تواند ما را در تربیت کودکانی شاد، امیدوار، مسئولیت پذیر و فعال، مستقل و آزاد یاری برساند. کودکانی که بی شک سازندگان جامعه آینده خواهند بود. بنابراین وابستگی از امری فردی به امری اجتماعی و فرهنگی نیز بدل می‌شود.وابستگی یکی از مهم‌ترین آسیب‌های روانشناختی است که چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی قابل مشاهده است. وابستگی سبب عدم شکل گیری شخصیت مسئولیت پذیر و آزاد شده و در سطح اجتماعی شاهد جامعه‌ای زبون و غیرکارآمد هستیم. جنابعالی که روانپزشک و روانکاو هستید، می‌توانید در آغاز تعریفی از وابستگی و چگونگی ایجاد آن از بدو تولد ارائه دهید؟ مسئله وابستگی به نظرم یکی از مشکلات انسان و جوامع انسانی است، چرا که وابستگی مشکلی برای استقلال و آزادی انتخاب فرد ایجاد می‌کند و سد راهی برای پذیرش مسئولیت می‌شود. بنابراین شما چه یک روانشناس اجتماعی، چه روانپزشک و چه جامعه شناس باشید، این مشکل بیش از هر چیز دیگری خودش را به ویژه در جوامعی نظیر ما نشان می‌دهد. پیش از هر چیز بگذارید الگوی اولیه این وابستگی را بررسی کنیم. الگو را باید در بچه انسان قرار دهیم تا درک درستی از وابستگی داشته باشیم. بچه انسان وابسته‌ترین نوزاد همه حیوانات است. یعنی بیشتر از بچه آدمی در هیچ یک از بچه‌های حیوانات، وابستگی را نمی‌بینیم. همان گونه که بارها دیده‌اید، یک جوجه اردک از تخم درمی آید و بلافاصله کمی تلوتلو می‌خورد و روی پایش می‌ایستد و درون آب می‌پرد. هر چقدر که این سلسله حیوانی متکامل‌تر می‌شود، وابستگی بیشتر می‌شود. مثلاً یک بچه گربه مقدار زیادتری نسبت به جوجه ...