هیوندا کوپه زرد
مشخصات فنی هیوندای کوپه
مدل های ارائه شده به كشور ، نمونه ی بهینه سازی شده نسل سوم هستند كه از مبادی مختلف ورودی به دو صورت شركتی ، توسط آسان موتور نماینده هیوندای در ایران و وارداتی آزاد قدم در بازار تنوع طلب داخلی گذاشتند . به جز آزرا كه مشمول گارانتی 5 ساله یا 100 هزار كیلومتری است ، دیگر مدل های شركتی هیوندای از جمله كوپه ، از گارانتی 3 سال یا 60 هزار كیلومتر بهره می برند . كوپه در زمان عرضه قیمتی بالغ بر 49 میلیون تومان داشت كه با كاهش تعرفه ی واردات خودرو و ركود اقتصادی ، بالطبع شاهد كاهش قیمت آن بوده ایم . اكنون نمونه های صفر كیلومتر كوپه قیمتی مابین 40 تا 43 میلیون تومان دارند . با این حال برای خودرویی كه در بازار های جهانی تا قبل از ركود اقتصادی قیمتی ما بین 17 تا 22 هزار دلار داشت ، بهایی بالاست و اینگونه است كه باید مهر گرانی را بر آن كوبید . عدم تناسب قیمت در خودروهای وارداتی از تعرفه گذاری غلط گمرك سر چشمه می گیرد كه حمایت از تولید كنندگان داخلی را در دستور كار قرار داده و هیچ مشخص نیست این فرصت بلند كه سالهای سال است توسط دولت به خودروسازان داخلی داده می شود ، تا چه زمانی مستمر خواهد بود و مصرف كنندگان تا كی باید چوب این فرصت هر چند بیهوده را بخورند . كوپه مورد بررسی مدل 2008 است كه در دی ماه گذشته از یكی از كشورهای عرب نشین به صورت واردات شخصی به قیمت 42 میلیون تومان به شیراز وارد و با احتساب هزینه 288 هزار تومانی بیمه ی شخص ثالث و 1 میلیون و 200 هزار تومانی بیمه بدنه ، این رقم به 43 میلیون و 488 هزار تومان رسیده است . مالك محترم خودرو كه خرید و فروش محصولات هیوندای به خصوص كوپه را جزئی از سرگرمی های خود می داند ، از افت قیمت بسیار بالای كوپه گلایه مند است . به طور مثال در خودروی مورد بحث كه تنها شش ماه از كاركرد آن می گذرد و از هر نظر كاملا سالم است ، افت قیمتی بین 7 تا 10 میلیون را شاهد بوده است ! طراحی ظاهری كوپه با آنكه آن چنان جذابیت بالایی ندارد ، به دلیل خاص بودن كلاسش طرفداران زیادی به خصوص در میان جوانان پیدا كرده است و هنوز هستند كسانی كه با دیدن یك هیوندای كوپه محو تماشای آن می شوند ! خطوط برجسته و تا حدودی عضلانی بدنه به وضوح بیانگر تحول و جهش به سوی نوگرایانه شدن سبك طراحی در گروه هیوندای موتورز كره جنوبی است . خطوط نرم طراحی در تعامل كاملی با یكدیگر قرار دارند . ورودی بزرگ و یك تكه هوا روی سپر كه پروژكتورهای مدور در كناره های آن خود نمایی می كند و چراغهای كشیده با روكش كریستالی شفاف و الگاریتم پرتو افكنی زنون ، از برجسته ترین نكات قابل ذكر دماغه ی جلو هستند . طرح ساده و به دور از هیجان نمای جانبی می تواند در دراز مدت خسته ...
خودروی زیبای هیوندای کوپه در رنگ های مختلف - Hyundai Coupe SIII
بهترین خودرو زیر 50 میلیون در ایران : قسمت دوم ( هیوندای کوپه )
هیوندای کوپه تاریخچه ای از شرکت زنجیره ای هیوندای هیوندای به مجموعهای از کارخانجات و سازمانهای مرتبط با آن اطلاق میشود که توسط چونگ جو-یونگ از کره جنوبی بنا شدهاست. نخستین کمپانی هیوندای در سال 1947میلادی بعنوان یک کمپانی ساختمانی بناشد و در نهایت مجموعهٔ هیوندای تبدیل به بزرگترین کمپانی زنجیرهای کرهٔ جنوبی شد. معروفترین سازمان هیوندای کمپانی هیوندای موتور میباشد که پنجمین تولیدکنندهٔ بزرگ خودرو در دنیا میباشد. صنایع سنگین هیوندای بزرگترین تولیدکنندهٔ کشتی در دنیا میباشد. کمپانی خودروسازی هیوندای در سال 1967 آغاز به کار کرد.واز همان ابتدا نامی را برای خود برگزید تا برازنده اهداف این کمپانی باشد.(هیوندای به زبان کره ای به معنای مدرن است)چرا که در مدت زمانی کمتر از 40 سال به جایی رسید که بسیاری از خودرسازان برای رسیدن به آن زمان بیشتری را صرف کرده اند.اکنون هیوندای با تولید سالانه 2 میلیون اتومبیل در جایگاه هفتمین خودرو ساز بزرگ جهان قرار دارد.هیوندای در 190 کشور جهان نمایندگی فروش دارد.هیوندای موتور که نام بخشی از گروه هیوندای کیا خودرو است، بزرگترین شرکت خودروسازی دنیا از لحاظ سود، چهارمین شرکت خودروسازی دنیا از لحاظ تعداد فروش و نخستین خودروساز دنیا از لحاظ سرعت رشد است.این شرکت در سال ۱۹۶۷ تاسیس شد.دفتر اصلی این شرکت در شهر سئول کره جنوبی است؛ کارکنان این شرکت حدود ۷۵۰۰۰ نفر و ظرفیت تولید سالانه آن در شهر اولسان،۱.۶ میلیون است.محصولات این شرکت از طریق ۶۰۰۰ نمایندگی و نمایشگاه به ۱۹۳ کشور دنیا صادر میگردد.کلمه هیوندای در زبان کره ای از دو کلمه هیون و دای تشکیل شده و به معنای مدرنیته است.نماد این شرکت برگرفته از حالت کج حرف "H" است.هیوندای کوپه هيوندايي كوپه در خارج از ايران با نام هيونداي تيبرون نيز شناخته ميشود. اين مدل از هيوندايي در كلاس كوپههاي جمع و جور قرار ميگيرد و از سال 1996 مصرفي شد. تيبرون در زبان اسپانيايي به معناي كوسه ماهي است. اين خودرو در شمال آمريكا، استراليا، نيوزلند، شمال آفريقا توليد و با نام تيبرون شناخته ميشود و در بازار ديگر كشورها با نام هيوندايي كوپه شناخته ميشود.شركت هيوندايي در سال 2010 اقدام به ساخت جنسيس كوپه كرد كه البته جايگزين هيوندايي كوپه نشد و براساس نشريات كرهاي شركت هيونداي در حال كار بر روي پروژهاي جديد از هيوندايي كوپه با دو موتور 1/6 و دو ليتر توربوشارژر است.نسل اولاولين هيوندايي كوپه 13 سال پيش توليد شد. اين خودرو در بازار آمريكا با موتور 1/6 و 1/8 ليتري عرضه شد. در سال 1997 يك موتور 1/8 ليتري با 130 اسببخار بر روي كوپه نصب شد ...
تست فورد موستانگ GTدر تهران
دقیقاً یادم نیست ساعت حدود 9 یا 10 شب بود، خیابان سعادت آباد میدان کاج، صدای یک هیولا که ابتدا پیش خود فکر کردم هیولاهای دست ساز جوانان تهرانی است. با کمی دقت یک خودروی زرد رنگ با چهار چراغ جدا از هم روبه روی من متوقف شد. فوراً نزد مالک خودرو رفتم و در خواست گزارش و آزمایش فنی از خودرویشان را کردم.و فردای همان روز به سراغ فورد موستانگ GT رفتم.در این شماره به بررسی این خودروی آمریکایی و دلربا می پردازیم. فورد موستانگ GTموردنظر چند وقتی به صورت گذر موقت از جزیره کیش وارد تهران شده بود و بعد از مسافرت کوتاه مدت به شمال کشور به جزیره کیش بازگشت.تا آنجایی که اطلاع دارم تا به حال 4یا5 دستگاه فورد موستانگ در کشور رویت شده است.نوک مدادی، مشکی،سفید(با دونوار قرمز رنگ برروی کاپوت،صندوق عقب به همراه سقف کروکی) و سبز انگوری رنگهایی هستند که این فوردها در کشور با آنها جولان می دادند.البته موستانگ سفید رنگ در شمال کشور رویت شده است.حالا نوبت به یک اسب وحشی آمریکایی 2009 با رنگ بسیار زیبا و جذاب زرد رسیده است تا خیابان های تهران را حسابی مجذوب و ویران کند.زمان ملاقات فرارسید و به همراه یک راننده حرفه ای به سراغ موستانگ می رویم. نسل اول موستانگ در سال 1964 معرفی شد و در سال 1974 جای خود را به نسل دوم داد.نسل سوم نیز بعد از پایان عمر نسل دوم در سال 1978 در سال 1979 به بازار عرضه شد.نسل چهارم نیز در سال 1994 و به مدت 10 سال(1994 تا 2004) برروی خط تولید کمپانی اعظم فورد قرار داشت. سال 2005 نمایشگاه آمریکای شمالی نسل پنجم فورد موستانگ(در دو مدل کوپه و کانورتیبل) با ظاهری جذاب تر، اسپرت تر و عضلانی تر معرفی و وارد بازار شد. استقبال چشمگیر جوانان و علاقه مندان به خودرو باعث شد تا در سال 2008 نسل پنجم یک فیس لیفت کلی شود و با نام موستانگ 2010(نسل ششم) شناخته شود. نمونه مورد آزمایش که حدود 4ماه از خریداری آن از کمپانی می گذرد و دارای سطح تجهیزات متوسط است،نسل پنجم موستانگ محسوب می شود.فورد موستانگ دارای 3پیشرانه مختلف بنزین سوز است. پیشرانه پایه از نوع 6سیلندرV شکل به حجم 4لیتر و پیشرانه دوم ازنوع 8سیلندر و آرایش Vشکل با حجم 6/4 لیتر و پیشرانه سوم و قدرتمند موستانگ از نوع V8 به حجم 4/5 لیتر با توربو است.زمانی که در خودرو را باز می کنید حسی عجیبی به شما دست می دهد، داخل کابین را که ملاحضه می کنید یک شورو حس عجیبی به شما دست می دهد زمانی که برروی صندلی های قرار می گیرید تنها قسمتی که در روبه رویتان ملاحضه خواهید کرد هوود یا هواکش پیشرانه است که در وسط کاپوت قرار گرفته.در هنگام استارت هیچ لرزشی احساس نمی شود،حتی زمانی که خودرو درجا کار می کند پیشرانه هیچ صدای اضافی ...
آن نیمه دیگر قسمت16
اگه فرمون ماشین زیر فشار انگشتام کج و کوله می شد تعجب نمی کردم... میل شدیدی برای خورد کردن شیشه های ماشین با قفل فرمون داشتم... دیدن رضا... آخرین ماموریتم... بدشانسی هام که نمی دونم از چند سالگی گریبانگیرم شده بود... اگه می تونستم خونسرد بمونم جای تعجب داشت...دستم درد گرفته بود... ولی می ترسیدم انشگتامو شل کنم و اون وقت لرزش دستم لو بره... به راه افتادیم. یه پراید آلبالویی جلوم بود که طبق دستور عباسیان باید دنبالش می رفتم... به نظرم انتخاب عاقلانه ای بود. آتوسا دختری بود که همیشه فاصله ش رو با آدم حفظ می کرد... ولی این تینا عجوبه ای بود... مرتب توی سر و کله ی من می زد... لباسمو می کشید... دست دور گردنم می انداخت... با این وضعیت اصلا نمی شد به تجهیزات قبلی که زیر شالم قایم می کردم فکر کرد... انگار عباسیان هم این دختره رو خوب می شناخت. کم کم طاقتم داشت طاق می شد... به تینا گفتم:به موهام دست نزن... حساسم.دستشو توی موهام کرد و عمدا بهمش ریخت... بهش گفتم:تو صورتم نزن... خوشم نمی یاد...همین طور که آروم توی صورتم سیلی می زد با خنده گفت:من از ته ریش خوشم می یاد... مثل اون عکست... چرا صورتتو این طوری سه تیغ کردی؟ کفرمو داشت در می اورد... فکر کن عصبی و مضطرب باشی یه نفر هم روی اعصابت پیاده روی کنه!... گفتم:آروم بگیر دیگه...با صدای بلندی گفت:اوه! چه بداخلاق! با حرص گفتم:همین کارها رو کردی که از مدرسه اخراجت کردن!پوزخند زد و گفت:برای این کارها کسی رو بیرون نمی کنند!گفتم:دختر خوبی باشی بهت یه کادوی خوب می دم ها!چشماشو تنگ کرد و گفت:مثلا چی؟سر تکون دادم و گفتم:آبنباتی چیزی... یه چیز که به درد دختربچه ها بخوره!با مشت محکم توی بازوم زد... خدایا بهم صبر بده!پراید اون طرف خیابون متوقف شد. نگاهی به دور و برم کردم. به سفره خونه رسیده بودیم... گفتم:می یای بریم قلیون بکشیم؟با سر جواب مثبت داد و گفت:آره... بریم.وارد سفره خونه شدیم. روی یکی از تخت ها نشستیم و سفارشمونو دادیم. تینا این دفعه به بازوی سمت چپم زد و گفت:خب بگو ببینم... شغلت چیه؟پوزخندی زدم و گفتم:شغل؟ شغل دیگه چیه؟! هیچی! بی کار!تینا خندید و گفت:جدی؟ یه استکان چای برداشتم و نبات رو توش زدم. یه شکلات خرمایی برای تینا انداختم و گفتم:آره... قلیونو به سمت خودم کشیدم و گفتم:فقط برای تو نگرفتما! بچه پررو!جیغ کوتاهی کشید و نذاشت منم بکشم... حالا ما یه شب به دود و دم رو اورده بودیم ها! تکیه م رو به پشتی دادم. پوفی کردم... دیگه وقتش بود... نمی تونستم ازش فرار کنم... من باید وارد خونه ی این دختره می شدم... مامانش هم اون شب خونه نبود... من باید این کار رو می کردم... پشت گوشام داغ شده بود... احساس آدمی رو داشتم که خجالت می کشه... نمی دونستم ...