هزینه جراحی بینی دکتر شیروانی
آدرس دکتر همایون الهی
یوسف اباد -بالاتر از میدان کلانتری -بین خ 41 و 43- ساختمان پزشکان صدف - 88064196
معجزه
سارا دخترک هشت ساله ای بود، شنید که پدر ومادرش درباره برادر کوچکترش صحبت می کنند. فهمید برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمی توانست هزینه جراحی پرخرج برادر را بپردازد. سارا شنید که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه می تواند پسرمان را نجات دهد سارا با ناراحتی به اتاق خوابش رفت و از زیر تخت، قلک کوچکش را درآورد. قلک را شکست، سکه ها را روی تخت ریخت و آنها را شمرد، فقط پنج دلار شد. بعد آهسته از درب عقبی خانه خارج شد و چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت. جلوی پیشخوان انتظار کشید تا داروساز به او توجه کند ولی داروساز سرش شلوغ تر از آن بود که متوجه بچه ای هشت ساله شود. دخترک پاهایش را به هم می زد و سرفه می کرد، ولی داروساز توجهی نداشت، بالاخره حوصله سارا سر رفت و سکه ها را محکم روی شیشه پیشخوان ریخت داروساز جا خورد، رو به دخترک کرد و گفت: چه می خواهی؟ دخترک جواب داد: برادرم خیلی مریض است، می خواهم معجزه بخرم. داروساز با تعجب پرسید: ببخشید؟!! دختـرک توضیح داد: برادر کوچک من، داخل سـرش چیزی رفته و بابایم می گویـد که فقط معجـزه می تواند او را نجات دهد، من هم می خواهم معجزه بخرم، قیمتش چقدر است؟ داروساز گفت: متاسفم دخترجان، ولی ما اینجا معجزه نمی فروشیم چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت: شما را به خدا، او خیلی مریض است، بابایم پول ندارد تا معجزه بخرد این هم تمام پول من است، من کجا می توانم معجزه بخرم؟ مردی که گوشه ایستاده بود و لباس تمیز و مرتبی داشت، از دخترک پرسید: چقدر پول داری؟ دخترک پول ها را کف دستش ریخت و به مرد نشان داد. مرد لبخنـدی زد و گفت: آه چه جالب، فکـر می کنم این پول برای خرید معجزه برادرت کافی باشد! بعد به آرامی دست او را گرفت و گفت: من می خواهم برادر و والدینت را ببینم، فکر می کنم معجزه برادرت پیش من باشد. فردای آن روز عمل جراحی روی مغز پسرک با موفقیت انجام شد و او از مرگ نجات یافت. پس از جراحی، پدر نزد دکتـر رفت و گفت: از شما متشکـرم، نجات پسرم یک معجـزه واقعـی بود، می خواهم بدانم بابت هزینه عمل جراحی چقدر باید پرداخت کنم؟دکتر لبخندی زد و گفت: پنج دلار بود که پرداخت شد . آن مرد ، دکتر "آرمسترانگ" فوق تخصص مغز و اعصاب در شیکاگو بود. انشاا.. که جراحان جامعه ما هم از این داستان ها بیشتر با خبر شوند و درس بگیرند.
بزرگترین مرکز مغز و اعصاب دنیا در ایران احداث میشود
احتمالاً نام پرفسور سمیعی و حاج احمد ابریشم چی را شنیده اید. پرفسور سمیعی سالها ریاست انجمن جراحان مغز دنیا را به عهده دارد. و حدود 20 سال قبل در هانوور آلمان مرکز جراحی مغری را افتتاح و ریاست آن را به عهده گرفت که ظاهرش مانند مغز بود. حاج احمد ابریشم چی هم مالک بیش از نیمی از سهام نوکیاست و موسسه ی خیریه ی او در بیش از 10 شهر ایران شعبه دارد و مدارس و مراکزی نیز ساخته است.حدود یک سال است این غول جراحی و سرمایه ساخت مرکزی را در بلوار همت آغاز کرده اند که با پایان آن در سال 92 ایران به عنوان قلب جراحی مغز جهان مطرح می شود. این ساختمان 20 طبقه است و شبیه مرکز آلمان ولی بزرگتر و مجهزتر خواهد بود. مجید سمیعی (زاده ۲۹ خرداد ۱۳۱۶ در تهران، محله سرچشمه) پزشک و جراح مغز و اعصاب سرشناس ایرانی است. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در رشت به پایان رسانید و سپس عازم آلمان گردید. رشتههای زیستشناسی و پزشکی را در دانشگاه ماینتس به پایان رسانید و سپس دورهٔ تخصص جراحی مغز و اعصاب را زیر نظر پروفسور کورت شورمن شروع کرد و در سال ۱۳۴۹ به اخذ درجهٔ تخصص در این رشته نایل آمد وی در دهه ۱۹۹۰ اقدام به تاسیس یک مرکز بینالمللی علوم اعصاب نمود. بنای این مرکز برگرفته از شکل مغز میباشد. این مرکز در شهر هانوفر آلمان واقع است و ریاست آن را پروفسور بر عهده دارد. پروفسور سمیعی شاگردان زیادی تربیت کردهاست که در کشورهای مختلف جهان به فعالیت در زمینه جراحی مغز و اعصاب مشغول هستند و هر ساله کنفرانسی را به افتخار ایشان در یکی از کشورها برگزار میکنند. ایشان در حال حاضر نیز بسیار فعال بوده، عملهای جراحی سنگین در قاعده مغز را با مهارتی بی نظیر انجام میدهد و در اغلب کنگرههای مهم جراحی مغز و اعصاب جهان بعنوان سخنران مدعو شرکت میکند. پروفسور سمیعی به کشور خود ایران عشق میورزد و تلاش زیادی برای ارتقای جراحی مغز و اعصاب ایران انجام میدهد. وی کار علمی را با سمت استادیاری و معاونت بیمارستان جراحی مغز و اعصاب آغاز کرد. پس از چندی سرپرستی بخش جراحی مغز و اعصاب اطفال را به عهده گرفت. در سال ۱۳۵۱ به اخذ درجهٔ پروفسوری جراحی مغز و اعصاب از دانشگاه ماینتس نایل گردید. در سال ۱۳۵۰ اولین دوره از دوران آموزشی جراحی میکروسکوپی را آغاز کرد و در سال ۱۳۵۶ نخستین آزمایشگاه تمرین جراحی میکروسکوپی آلمان را با کمک بنیاد فولکس واگن تأسیس نمود. در سال ۱۳۵۶، ریاست بیمارستان جراحی مغز و اعصاب را در شهر هانوفر به عهده گرفت در همین سال، کرسی ...
خلاصه كتاب مديریت دانش قسمت اول
عنوان کتاب: مديریت دانشنویسندگان : اصغر محمدی فاتح-محمد صادق سبحانی-داریوش محمدیتلخيص: مرضيه شيخ كانلو فصل اول: اچشم اندازی از مدیریت دانش اساسی ترین مشخصه سازمان های هوشمند قرن21 ،تاکید بر دانش واطلاعات است.برخلاف سازمان های گذ شته سازمان های امروزی دارای تکنو لوژی پیشرفته بوده ونیازمند تسخیر،مدیریت وبهره برداری از دانش واطلاعات به منظور بهبود کارایی،مدیریت وپیگیری تغییرات پایان ناپذیر هستند.دانش ابزار قدرتمندی است که می تواند تغییرات را در جهان به وجود اورده ونواوری ها را ممکن سازد.نوناکا(1998)در مقاله ای در مجله کسب کار هاروارد می گوید:>الفرد مارشال عنوان می کند بیلی وکلارک(2000)مدعی هستند که .کروپلی( 1998)<با اشاره به اینکه اهمیت جنبه انسانی مدیریتدانش را خاطرنشان می کند. داده منتقل می شود ،اطلاعات تسهیم می شود،اما دانش صفتی از افراد و جوامع است که به سادگی قابل انتقال نیست .توبیاز(2000)عنوان می کند که دو دارایی بزرگ وجود دارد که سازمان ها صاحب آن هستند:یکی افرادی که در آن سازمان کار مکنند و دیگری دانشی که درذهن کارکنان سازمان است.بنابر این دانش را باید خلق،ذخیره نمود وبه کار برد که این وظیفه مدیریت دانش است.مدیریت دانش ابزار مهمی است که سازمان ها از طریق آن بهتر می توانند دانش واطلاعات را مدیریت کنند.در قرن21سازمان ها ذاتا رقابتی،ثابت قدم و پیشگام می باشند.سازمان ها باید برای اجاد و کنترل دانش،دارای سازوکارهای باشند با این حال بسیاری از سازمان ها هنوز فعالیتمدیریت دانش را به طور رسمی مورد بررسی قرار نداده اند احتمالا علت این بی توجهی این است که اکثر سازمان ها مفهوم مدیریت دانش و اهمیت آن را درک ننموده اند.1-2-مفهوم دانش وتاریخچه مدیریت دانش :تاریخچه وتکامل مدیریت دانش به لحاظ اینکه از حوزه های مختلفی ظهور یافته است،روشن ودقیق نیست.تعدادی از نظریه پردازان مدیریت دانش مثل(پیتر دراکر،استراسمن،پیتر سنگه و....)به تجلیمدیریت دانش کمک کرده اند.دراکر واستراسمن به اهمیت روبه رشد اطلاعات ودانش صریح به عنوان منابه سازمانی تاکید کرده اند وسنگه به بعد فرهنگی دانش یعنیتمرکز کرده است.از سال 1970تا سال1990تعدادی از شرکت های مشاوره،برنامه های مدیریت دانش را شروع کردند وتعدادی از شرکت های مشهور اروپایی،ژاپنی وامریکایی برنامه هایمدیریت دانش را نهادینه کردند و طی سال های 1991،1994،1995مطالعاتی در مورد مدیریت دانش توسط نظریه پردازانی مثل(اورت راجرز،دوک انگلبارت،راب آکسین ودان مک کراکن،تا استوارت)به وقوع انجامید.فعالیت اورت راجرز(1970)درموردو تحقیق آلن در خصوصبه درک این که دانش چگونه در سازمان ...