نقد آثار لوکوربوزیه
لوکوربوزیه
چارلز ادوارد ژنر معروف به لوکوربوزیه Charles Edouard Jeannert ( 1887-1965 )لوکوربوزیه در شهر لاشو دوفن ( La Chaux-De-Fonds ) سوئیس در سال 1887 م . متولد شد . او به عنوان یک گراورکار ( سازنده قالب ساعت ) آموزش دید و در سن پانزده سالگی جایزه ای در نمایشگاه 1902 م . تورین به خود اختصاص داد .ساختمانهای کلبه مانند در اوائل جوانی خود ( بیست سالگی ) در سوئیس طراحی کرد . یکی از خصوصیات بارز این کلبه ها تاثیر هنر جدید است که در آن تزئینات را به مثابه سنت و گذشته معماری سوئیس به کار برد .لوکوربوزیه در سالهای اولیه شکل گیری آثارش به یک ایده آلیست شباهت بیشتری دارد و برای او هندسه یک الگوی سمبلیک است . لوکوربوزیه در این دوران شروع به مطالعه آثار نیچه و برای او هنرمند فردی در تماس با یک نظم عالی تر است ، نظمی که موجب ایجاد اشکالی می شود که دنیایی را تحت سلطه خود در می آورد .موضوع نقاشیهایی که لوکوربوزیه به نام سبک P urism ( پوریسم ) می کشید اشیایی همچون گیتار ، بطری و لوله بود . ( دیدگاه پوریسم یک نوع افلاطون گرایی خاص بود . در این دیدگاه خطوط بیرونی بطری و گیتار در حد اشکال هندسی تنزل داده شده است و در موازات سطوح تصویر ترسیم شده اند ، خطوط بیرونی و رنگها متمایز و شاداب بوده ، تنش و کشش عینی آن با به هم غلتیدن ابهامات فضایی اصول کوبیست ، در قبال منازل متفاوت از یک شی در آن به نظم کشیده شده است .او در سن 24 سالگی در دفتر آگوست پره کار کرد و خواص بتن را آموخت . مدتی به برلین رفت و در دفتر پیتر بهرنس مشغول کار شد .Peter Behrens ( 1868-1940) پدر معماری مدرن . اوسالها بعد در آلمان تحت تاثیر ورک و کارهای والتر گروپیوس بود . در این برداشت او تحت تاثیر مصالح معماری از جمله شیشه و ورقهای فلزی بود و شروع به برداشت این نیازدر تلفیق میان هنر و ماشین نمود .تاثیر بعدی که در آثار لوکوربوزیه مشاهده می شود مربوط به مسافرتها و اسکیسهای او از مساجد استامبول ، ساختمانهای یونان ،کشورها حوزه مدیترانه و خاور دور است . اما بیشترین تاثیر گذاری بواسطه آکروپلیس در آتن است . وی همه روزه به مدت یک ماه از پارتنون دیدن کرد . گاها هر بار ساعتها وقت خود را صرف اسکیس از زوایای مختلف آن می کرد و همین بود که بعدها پارتنون رابا یک ماشین مقایسه می نمود .اولین ساختمانی که طراحی کرد خانه D omino بود در سال 1915 ، نشان دادن اسکلت یک ساختمان با بتن مسلح است .در سال 1923 تفکرات تئوری خود را در کتاب " به سوی یک معماری " بیان می کند . او تکنیک و هنر را دو ارزش هم ردیف با هم تعریف می کند . نظریات لوکوربوزیه بدین شرح است :1- معماری باید تحت کنترل ترسیمات نظم دهنده هندسی قرار گیرد .2- عناصر معماری جدید را می توان در تولید صنعتی ، کشتی و هواپیما ...
لوکوربوزیه
شرح مختصري از تاريخچه زندگي ، سبك ، تجزيه و تحليل آثار ويشارل ادوارد ژانره معروف به لوكوربوزيه ، پدر معماري و يكي از پيشگامان معماري مدرن ، ( مدرن متعالي) ، آرشيتكت ، مهندس و معمار معروف سوئيسي فرانسوي ، قرن بيستم ، در 4 مي سال 1897 قدم به عرصه وجود نهاد . او در دفتر دو تن از معروف ترين معماران آن دوره در اروپا، يعني اگوست پره و پيتر بهرنز به مدت چند سال كار كرد و سپس به بالكان، آسياي صغير ، يونان و رم سفر نمود. لوكوربوزيه هنوز خيلي جوان بود كه به نشر افكار انقلابي خود در باره لزوم تحول در سبك معماري پرداخت و بعد از آن كه افكار خود را با ايجاد بناهايي در گوشه و كنار جهان به مرحله عمل درآورد ، شهرت بين المللي يافت . و در اكثر ممالك بزرگ و كوچك جهان بناهايي از او به يادگار مانده است. نقش لوكوربوزيه در معماري نو مانند نقش پيكاسو در نقاشي نو بود . او مانند پيكاسو زندگي درويشانه بسيار ساده اي داشت و تا آخر عمر در همان آتيله محقر خود كه در جواني تاسيس كرده بود ، كار كرد. اين آتليه ، اتاق كوچكي بيش نبود و شمار همكاران لوكوربوزيه هرگز از چهار يا پنج نفر بيشتر نشد. گاه اتفاق افتاد كه تنگي جا سبب شود نقشه هاي اجرايي كارها در جايي ديگر رسم شوند. اين آرشيتكت و معمار برجسته جهان در قرن بيستم پس از 68 سال زندگي روز 27 اوت 1965 ميلادي هنگام استحمام طبي در پلاژ " رك برون " فرانسه غرق شد ."مختصري از سبك معماري لوكوربوزيه "سبك معمار لوكوربوزيه ، معماري مدرن متعالي است. و لي بهتر است قبلا توضيحاتي در رابطه با سبك كلي معماري مدرن داده شود. معماري مدرن كه سبكي غالب و جهانگير در قرن بيستم ميلادي بوده ، ريشه در تحولاتي دارد كه خاستگاه آن شهر فلورانس در شمال ايتاليا ، در حدود چهار صد سال پيش از ظهور معماري مدرن بوده است. ولي بايد توجه داشت كه معماري مدرن بصورت يك مكتب معماري با مباني نظري مدون و ساختمانهاي ساخته شده بر اساس انديشه مدرن،از اواخر قرن 19 ميلادي شكل گرفت. خاستگاه اين معماري در شهر شيگاگو ، و در اروپا شهرهاي پاريس ، برلين و وين بود. و همچنين قابل ذكر است كه معماري مدرن ، نقطه عطفي در تاريخ معماري غرب و يا به عبارت ديگر ، در تاريخ معماري جهان بود. زيرا براي اولين بار ، نگرش از سنّت و تاريخ و گذشته ، بعنوان منبع الهام معماري تغيير جهت داد و آينده و پيشرفت ، بعنوان موضوع و هدف اصلي معماري مطرح شد.معماران و نظريه پردازان مدرن سعي كردند ، معماري را با علم ، تكنولوژي و جهان در حال تحول همگون سازند.به هر حال اگر بخواهيم اعضاي خانواده معماری مدرن را نام ببريم شامل سه دوره اصلي ، معماري مدرن اوليه ، معماري مدرن متعالي و معماري مدرن متاخّر ...
نقد معماری - چارلز جنکز (Charles Jencks)
داشته است. جنکس مؤلف کتب متعددی در زمینه مبانی نظری معماری معاصر میباشد که شناختهشدهترین آنها عبارتند از: ـ زبان معماری پست مدرن (The Language of Post ModernArchitecture) (1977) ـ مدرن متأخر (LateModern) (1980) ـ پست مدرنیسم چیست (What is PostModernism) (1986) ـ نئومدرنها (The NewModerns) (1990) ـ معماری امروز (ArchitectureToday) (1993) ـ معماری جهان در حال جهش (The Architecture of The JumpingUniverse) (1995) ـ نظریات و بیانیههای معماری معاصر (TheoriesAnd Manifestoes of ContemporaryArchitecture) (1997) ـ لوکوربوزیه، انقلاب مستمر در معماری (Le Corbusier, The Continuous Revolutionin Architecture) (2001) ـ پارادایم جدید در معماری (The New Paradigm InArchitecture) (2002) در کنار کتب و تحقیقات تحلیلی ویژه معماری، نقد و مقالات متعددی از جنکس در مجلات معماری به ویژه مجله ArchitecturalDesign منتشر شده است. نظریات چارلز جنکس از نقد جنبش مدرن و تدوین مبانی نظری معماری پستمدرن تا طرح جدیدترین طبقهبندیها در زمینه آثار معماری معاصر، همواره به عنوان چالشی بر شناختهها و قراردادهای متداول مطرح شده است. او پیوسته دریچهای جدید را برای بررسی و ارزیابی معماری باز مینماید، چنانکه پیتر آیزنمن میگوید: جنکس ظرفیت خاصی برای پیشگویی آنچه در معماری اتفاق خواهد افتاد، دارد. همچنین ارتباط نزدیک وی با معماران تراز اول جهان موجب گردیده است که در آثار او مصداقهای مختلف انواع معماری همراه با تحلیلهای مفهومی و نظریهپردازیهای مؤلفین آثار به بهترین وجهی تدوین و معرفی گردد. چارلز جنکس یکی از اولین افرادی است که همزمان با رابرت ونتوری (تضاد و پیچیدگی در معماری، 1964) جین جاکوبسن (مرگ شهرهای آمریکایی) و آلدو روسی (معماری شهر) در دهه 60 تا 70 میلادی، مبحث انتقادی عبور از نهضت معماری مدرن به دوران جدید و نیاز به بازنگری اساسی در معماری را نه فقط از طریق عنایت به تاریخ، فرهنگ و طبیعت، بلکه از راه دریافتهای علمی، مفهومی و معرفتی دنیای معاصر در حال تحول آغاز نمود. بر اساس همین نگرش او مرگ معماری مدرن را اعلام و جدول تطبیقی شاخصهای معماری مدرن، مدرن متأخر (LateModern) و پستمدرن را تدوین نموده و مقالات انتقادی و نظری فراوانی در باب مفهوم پستمدرنیسم نگاشته است. در اوایل دهه هفتاد چارلز جنکس کتاب تاریخ معماری مدرن را نوشت که در آن کتاب به نوعی به چندارزشی (Multivalant) بودن آثار باارزش معماری پرداخته که یادآور بحث پیچیدگی و تضاد موجود در مباحث رابرت ونتوری در کتابش بنام تضاد و پیچیدگی در معماری میباشد. اما این کتاب در میان دیگر کتابهای تاریخ و تئوری معماری آن دوران توجه چندانی را جلب نکرد. پس از آن مهمترین اثر جنکز در دهه هفتاد را میتوان کتاب زبان معماری پست مدرن نام ...
معرفی لوکوربوزیه
چارلز ادوارد ژنر معروف به لوکوربوزیه Charles Edouard Jeannert ) 1887-1965 )لوکوربوزیه در شهر لاشو دوفن ( La Chaux-De-Fonds ) سوئیس در سال 1887 م . متولد شد . او به عنوان یک گراورکار ( سازنده قالب ساعت ) آموزش دید و در سن پانزده سالگی جایزه ای در نمایشگاه 1902 م . تورین به خود اختصاص داد .ساختمانهای کلبه مانند در اوائل جوانی خود ( بیست سالگی ) در سوئیس طراحی کرد . یکی از خصوصیات بارز این کلبه ها تاثیر هنر جدید است که در آن تزئینات را به مثابه سنت و گذشته معماری سوئیس به کار برد .لوکوربوزیه در سالهای اولیه شکل گیری آثارش به یک ایده آلیست شباهت بیشتری دارد و برای او هندسه یک الگوی سمبلیک است . لوکوربوزیه در این دوران شروع به مطالعه آثار نیچه و برای او هنرمند فردی در تماس با یک نظم عالی تر است ، نظمی که موجب ایجاد اشکالی می شود که دنیایی را تحت سلطه خود در می آورد .موضوع نقاشیهایی که لوکوربوزیه به نام سبک P urism ( پوریسم ) می کشید اشیایی همچون گیتار ، بطری و لوله بود . ( دیدگاه پوریسم یک نوع افلاطون گرایی خاص بود . در این دیدگاه خطوط بیرونی بطری و گیتار در حد اشکال هندسی تنزل داده شده است و در موازات سطوح تصویر ترسیم شده اند ، خطوط بیرونی و رنگها متمایز و شاداب بوده ، تنش و کشش عینی آن با به هم غلتیدن ابهامات فضایی اصول کوبیست ، در قبال منازل متفاوت از یک شی در آن به نظم کشیده شده است .او در سن 24 سالگی در دفتر آگوست پره کار کرد و خواص بتن را آموخت . مدتی به برلین رفت و در دفتر پیتر بهرنس مشغول کار شد .PeterBehrens) 1868-1940) پدر معماری مدرن . اوسالها بعد در آلمان تحت تاثیر ورک و کارهای والتر گروپیوس بود . در این برداشت او تحت تاثیر مصالح معماری از جمله شیشه و ورقهای فلزی بود و شروع به برداشت این نیازدر تلفیق میان هنر و ماشین نمود .تاثیر بعدی که در آثار لوکوربوزیه مشاهده می شود مربوط به مسافرتها و اسکیسهای او از مساجد استامبول ، ساختمانهای یونان ،کشورها حوزه مدیترانه و خاور دور است . اما بیشترین تاثیر گذاری بواسطه آکروپلیس در آتن است . وی همه روزه به مدت یک ماه از پارتنون دیدن کرد . گاها هر بار ساعتها وقت خود را صرف اسکیس از زوایای مختلف آن می کرد و همین بود که بعدها پارتنون رابا یک ماشین مقایسه می نمود .اولین ساختمانی که طراحی کرد خانه D omino بود در سال 1915 ، نشان دادن اسکلت یک ساختمان با بتن مسلح است .در سال 1923 تفکرات تئوری خود را در کتاب " به سوی یک معماری " بیان می کند . او تکنیک و هنر را دو ارزش هم ردیف با هم تعریف می کند . نظریات لوکوربوزیه بدین شرح است :1- معماری باید تحت کنترل ترسیمات نظم دهنده هندسی قرار گیرد .2- عناصر معماری جدید را می توان در تولید صنعتی ، کشتی و هواپیما ...
لوکوربوزیه
بسیاری از نمونه های آوانگارد معماری مدرن از جمله «ویلا ساوای» لوکوربوزیه یا «فارنس ورث» میس وندر روهه، علاوه بر اینکه نماد معماری مدرن هستند به الگو های کار بردی در عرصه جهانی تبدیل شدند. مساله ای که این نمونه ها را شا خصیت می بخشد تجلی روح زمانه ای است که در آن دوران ساخته شده اند و وابستگی خاصی به زمینه های فرهنگی موجود در آنها دیده نمی شود. این معماران بر اساس زمان و تفکر طراحی کرده اند، نه بر اساس فرهنگ و مکان و دغدغه اصلی آنها ایجاد منبعی برای تاکید بر نقض الگو های تاریخگرایانه بوده اند. با وجود چنین نمونه هایی کار بران در تمام دنیا راههای جدیدی برای پیشرفت و همزمانی با عصر جدید یافتند. معماری مدرن و اصول آن در واقع نتیجه تغییر و تحول در یک دوره بخصوص در کشورهای صنعتی و در عین حال خود، ایجاد کننده تحول(به عنوان اسباب و ابزار) در جوامع در حال توسعه بودند. اما در بسیاری از موارد فقدان منابع محلی، استفاده از مصالح ناسازگار با منطقه، روشهای مختلف اجرا و فقدان صنعت استاندارد، باعث خلق الگوهای خاص محلی شد و در واقع منجر به بومی کردن معماری مدرن شد. به این ترتیب معماران بدون توجه به الگو ها ی معماری مدرن شروع به ابراز اظهارات خود کرده و روح زمان را با تبعیت از روح مکان اساس تفکرات خود قرار دادند. لوییس براگان یکی از اولین معمارانی بود که مفهوم «مدرنیته بومی» را در خانه شخصی خود تجربه کرد و روش زندگی مکزیکی را با همان کیفیت نور، رنگ و مصالح به کار گرفت.متاسفانه نمونه کار او یک استثنا در طی این روند بود، بعدا معماری پست مدرن به عنوان یک جریان متقابل با استفاده از الگوهای تاریخی و نوعی باز گشت به گذشته موجبات رد بسیاری از دستاورد های مدرنیته را فراهم اورد. طی چنین موجی از اصول محافظه کارانه، گونه شناسی به عنوان یک الگوواره جدید مطرح گشت و دوباره بحث بر سر مفهوم سکونت معاصر و راههای جدید برخورد با آن، با تاکید بر میزان تاریخگرایی، آغاز شد.(استفاده مجدد از الگوهای ممنوعه تاریخی، زبان به عنوان یک متن معماری،و بیانهای تصویری نمادین)، نمونه هایی از این کارها عبارتند ازکارهای مایکل گریوز و طراحی مجدد کلاسیک خانه شخصی اش یا ونچوری و استفاده از نمادهای بومی آمریکایی در خانه مادرش. این در واقع تغییری در الگو ها بود نه یک تجدید نظر عمیق و مفهومی در مورد ساخت خانه. (در این دوره روح مکان بر روح زمان غلبه می یابد.) در طی مسیر تاریخ معماری در مدت زمان کوتاهی سبک دیکانستراکشن ، ارزشها و نکات مهم سبک مدرن را دوباره مطرح کرد. از دیدگاه پروژه هایی مثل «ویلا دالاوا» اثر کولهاس که شامل پرداختن به حد و مرز درون و بیرون در ...