نامه های دوستانه
نامه ای به یک (مثلا) دوست
تازه فهمیده ام این واژه ی مثلا عجب کلمه ای است!!! که می توان بوسیله ی آن چیزهایی را به بعضی از آدم ها نسبت داد که نمی توانند یا نتوانستند آن ویژگی را داشته باشند. ولی به تو می گویم دوست یا دوست خوبم.چون زمان کمی نبود که من تو را به عنوان بهترین دوست خوبم می شناختم غافل از همه چیز...ولی الان می خواهم به یاد و احترام آن دوران غفلت هم که شده تو را دوست خوبم خطاب کنم ولی...با مثلا...! یادت هست زمانی گفتم این که می گویند چیزی را فراموش کن همه اش شعار است.یادت هست؟ اما حالا می فهمم که آنقدرها هم شعار نیست.چون من داشتم فراموشت می کردم.داشتم عادت می کردم که دیگر نبینمت،دیگر به یادت نیفتم،دیگر به تو فکر نکنم... شاید مرحله های آخر فراموش کردن تو بود که نمی دانم چه شد...خدا خواست...یا...نمی دانم ولی دوباره یادت افتادم،یاد خاطراتت که در ذهنم بود ولی متاسفانه آنقدرها هم نبود، چون من تقریبا خاطره ای از دوران دوستیمان یادم نیست، به جز قسمت هایی از خاطراتی که در محرم داشتیم...(یادت هست؟) و...یاد همه ی حرفهای ناگفته به تو که در ذهنم بود... بعد از دوستیمان تازه فهمیدم دنیا را نمی شناسم.راستش را بخواهی قبلا فکر می کردم هر کس در دوستیش صادق باشد، طرفش هم با او در کمال صداقت رفتار می کند و دوستی می شود دوستی گل و بلبل... ولی اشتباه بود...
سلام
سلام (اخلاقم خوب شده)<----- دروغ 13 خدا رو شکر که تعطیلاتِ عید هم تمام شد بهتون گفته بودم از تعطیلات عید خیلی بدم می یاد؟ احتمالا نگفتم. البته امسال یه مسافرت خیلی جالب رفتم. یعنی رفتم جا هایی که قبلا ندیده بودم. بعضی قسمت های سفر خیلی جالب بود . چون مردمی را می دیدم با آداب و رسومی که قبلا ندیده بودم. البته همیشه یه چیزایی هست که نمی ذاره شیرینی ها قشنگ به دل بشینه واین وسط قطعا یه تلخ ِ خیلی تلخ پیدا میشه . که سعی کردم زیاد بهش توجه نکنم ولی یه تجربه ی دیگه کسب کردم اونم اینکه صبر خیلی چیز خوبیه. البته صبور بودن خیلی خیلی سخته.ولی فکر می کنم هر چیزی با تمرین به دست می یاد وصبور بودن هم احتیاج به تمرین داره. خوب دیگه وقت ندارم بنویسم فرصت کمه . کاش همه ی زندگی این طوری بود. خوشم میاد از اون موقع ها یی که حتی ثا نیه ها هم ارزش دارن واسمون. امان از اون موقعی که تا ساعت 10 صبح میخوابیم بعد ش هم کاری نداریم. احتمالا شما ها چنین موقعیت هایی ندارید چون همیشه دنبال درس و مشقید.
نامه های دوستانه
بازهم دلتنگی ها شروع شد و دستام روونه روی کاغذکاشکی بازم ۱۲نفربودیم.کاشکی هنوز آزاده بود تابرگ های شمشاد رو بریزه تولباس عطیهکاشکی بازم مریم بود تابه جای کاسیاس بهش بگیم کاسه ماس!کاشکی بازم فیروزه بود تایه ذره بهش بگیم منوچ دماغ...!اااااااا...!یادته قهرکرده بودیم؟یادته برات شعر رشتی رو برات می خوندیم؟کاشکی بازم مهیلا بود تا باصدای گریه هاش شیوا دودستی میزد توسرش و میومد بغلش!!!!!!یادش بخیر خز بازی هامون!یادش بخیر بازی های سال اول خنده های سال دوم گریه های سال سوم یادش بخیر مشهدرفتنمون!مهیلا فیروزه مریم شیوا آزاده عطیه هانیه به کی نگاه می کنی؟؟!!! سارا رشیده سارا ساکته کیانا طبا و اما.....م.......ن
نامه ی دوستانه
این یک سنت هر ساله است که دوستان دانش آموز را به خواندن نامه ای مهمان می کنم حالا که دوستانی حقیقی مجازی نیز دارم باید حقیقتا شما را هم به مهمانی این نامه ی کمی عجیب دعوت کنم را در این نامه پاس داشته ام پس بکوشید که شتابزده قضاوت نکنید. حالا از این جا اگر حال خوشی دست بازم التماس دعا دارم... ارادتمند: خان محمدی
نامه هاي خصوصي(دوستانه)
نامه هاي خصوصي(دوستانه) :<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> مقصود از نامه هاي دوستانه و خصوصي ، نامه هايي است که افراد براي يکديگر مينويسند . موضوع اين گونه نامه ها ، مطالب خصوصي ،مسائل خانوادگي ، اخبار خويشاوندان از قبيل ذکر مسافرتها،تولد يا وفات و بالاخره تمام وقايع خانوادگي و روابط دوستان و بستگان با يكديگر است. سطح نگارش اين گونه نامه ها متناسب با ميزان دانش و سنين نويسندگان ،شغل و مقام و مرتبه و همچنين درجهي نسبت و نزديكي يا دوري آنان به يكديگر است. برخي نامهها از سوي بزرگي به فردي كوچكتر نوشته ميشود و گاه بعكس ، در بعضي از اينها از طرف كهتري ، از مهتري تقاضايي ميشود. گاه ، دوستي ، دست نياز به دوستي ديگر دراز ميكند ، گاه از خشم و قهر و بيوفايي صحبت به ميان ميآيد و زماني نامههايي پر از مهر و صفا و محبت ارسال ميشود و در هر حالنامه هاي دوستانه و مكاتبات افراد با يكديگر ، حاوي نكاتي ويژه اند و كسي بيسبب به نوشتن و ارسال نامه مبادرت نمي كند ، اما بيشتر اين قبيل نامه ها در سطح ابتدايي و مبتذل قرار دارند ،و تعداد كمي ، در اوج فصاحت و زيبايي ، و اگر به دست كسي بيفتند ، محققاً نسخهاي از عبارتها و جملههاي نغز و تعارفهاي دلنشين آنها برميدارد و آرزو ميكند كه كاش بتواند روزي بدان شيوهي مطلوب بنويسد. در نامههاي دوستانه ، برخلاف مكاتبات اداري ، ميدان براي اظهار تعارفات و مراتب مودت و نشان احساسات گوناگون گشوده است ، و هركس ميتواند نامهاش را با در نظر گرفتن شؤون طرف خود، و با رعايت همه ي نكات لازم ، مفصل و طولاني و آميخته با انواع مطالب كه دلخواه طرفين باشد ، بيارايد. براي نامههاي خصوصي ،از نظر نوع مسائلي كه مطرح ميشود ، مقدار ، سطح سخن ،و آغاز و پايان آن نميتوان مرزي و شرايطي قائل شد ،اما اگر اين گونه نامهها را با جمله هاي زيبا ،خبرهاي خوش و مطالب اميدبخش آغاز كنيم ، و آنها را با ذكر فهرستي از دردها و رنجها و گرفتاريها شروع نكنيم ، بهتر است ،زيرا در نامه به جاي اين كه فقط به فكر منافع و ذكر اميال شخصي خويش باشيم،پسنديدهتر است كه احساسات و تمايلات طرف مكاتبه خود را نيز در نظر بگيريم و كمي هم دربارهي مطالبي به بحث بپردازيم كه موافق طبع و ذوق و همچنين مورد نياز و آرزوي اوست. در اين صورت است كه دوست ما به يقين همواره براي دريافت نامهي پر مهر و شادي انگيز ما روزشماري خواهد كرد ، زيرا مطمئن خواهد بود كه در نامه ي ما ،از او و خواستهاي او نيز گفت و گو به ميان آمده است. از نامههاي برخي از دوستان ، نكتهها ميتوان آموخت ، به شاديهاي ...
نامه دوستانه برای (عزیزان و دوستانم)
سلام سلام سلام وسلامی مخصوص هم به تمامی دوستان وعزیزان آمدم تا دوباره یک هفته در خدمت شما خوبان باشم به خدا داشتم دیونه می شدم از این که وقت نمی کردم بیام تا با شما دوستان گپ بزنم واز اینکه قبلا نگفته بودم که من ومریم جون باهم هستیم پوزش می خوام چون یک دفعه این اتفاق افتاد ومن هم وقت زیادی نداشتم نتونستم از قبل به شما عزیزان اطلاع بدم که از مریم جون به علت سنگینی وفشردگی درسها وکلاسها خواهش کردم که من را دراین کار همراهی کند ومریم جون هم روی من را زمین ننداخت وقبول کرد شاید باورنکنید اما ازوقتی که مریم عزیز آمد و وبلاگ را در دست گرفت حتی یک بار هم وقت نکردم که به وبلاگم سر بزنم ولی خیالم راحت بود با این که مریم جون تازه کار است به خوبی از پس این کارمثل کارهای دیگه برمی آید وشاید هم دوستا ن زیادی از من بیشتر پیدا می کند .تواین چند روز که در خدمت شما نبودم احساس می کردم که یک چیز کم دارم واون یک چیزهم محبت شما بوددوست داشتم تا سریع هفته ئ بشه که من تو اون هفته کمتر کلاس ودرس دارم تا دوباره پیش شما بیام وخجالت بکشم بامحبتهای خوبتون.<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> جهت اطلاع شما دوستان عزیز که به این وبلاگ سر میزنید و یاهمکاری وشرمنده می کنید با لطفها ومهربونی هاتون ( یک هفته من در خدمت شما هستم ویک هفته هم مریم عزیزم) دوست دارم مثل همیشه با آمدن وانتقادهایتون ما روخالت زده وشرمنده خودتون کنید. فقط دوباره یک خواهش ویک شاید گفت: به قول مریم جون اعتراض که بابا به خدا کلی زحمت می کشیم ومطلب وشعر می نویسیم اما اما اما فقط و فقط شما مهربانان ودوستان وعزیزان اولین مطلب رو می خونید وانتقاد میکنید وبه خدا با این کار حال من ومریم واقعا کرفته می شه چون ما نمی دونیم که مطلبهای قبلی خوبند یا اصلا شما همچین موضوعاتی رو دوست داریدومی پسندید یا نه راستی از این که بعد از من با مریم همکاری کردید وهمش ما رو خجالت می داید خیلی خیلی خوشحالم وشر منده چون ما مثل شما خوب نمی تونیم تعریف بکنیم وسربزنیم وفقط می تونم بگم دوستون دارم دوستون دارم وامید وارم که همیشه وهرجا ودرهرمکانی در زندگی وکارهاتون موفق وپیروز باشید دوست دار شما فرشاد(پسری عاشق)
موضوع پایان نامه
مدت ها برای انتخاب موضوع پایان نامه سرگردان بودم. مهم ترین دغدغه ام هم همین بود. روزی برای انتخاب موضوع، سراغ یکی از اساتیدم «استاد دکتر محمد رضا بیات» -که بسیار انسان با شخصیت وبزرگواری هستند- رفتم، با اخلاق نیکوئی که داشتند به خوبی و بزرگواری هرچه تمام تر مرا به حضور پذیرفته و حدود نیم ساعتی را باهم صحبت کردیم. در ابتدای بحث گفتم: استاد! موضوعی را برایم پیشنهاد دهید تا به عنوان پایان نامه روی آن کار کنم. ایشان دلسوزانه نگاهی به من کرده و گفتند: من نمی توانم موضوع پایان نامه شما را تعیین کنم!! بسیار تعجب کرده و پرسیدم: استاد خودتان به من فرمودید اگر خواستم می توانم برای مشورت در این مورد مزاحم شوم! استاد گفتند: بله، اما منظور من آن نبود که بیائی از من موضوع بگیری بلکه مراد من آن است که خودت موضوعی را پیدا کنی و بعد بیائی باهم نشسته و آن را تجزیه و تحلیل کنیم تا ببینیم به درد پایان نامه شدن می خورد یانه!!! برای لحظاتی از خود بیخود شده بودم، با خود فکر کردم؛ اگر بنا باشد خودم موضوع را پیدا کنم پس چرا باید بروم پیش استاد؟ استاد حالت تعجب مرا دیده و گفت: موضوعاتی که در ذهن من باشند و من بتوانم پیشنهاد دهم مبتلابه خودم هستند یعنی علاقه من به سوی آن مباحث است و دغدغه حل آنها را دارم و البته توانائی آن را در خود می بینم اما شما ممکن است آن علاقه و دغدغه و یا آن توانائی را نداشته باشید پس باید به دنبال علائق، دغدغه ها و توانائی های خودت بروی و از بین آنها موضوع را پیدا کنی. کاملا ناامید شدم، اما استاد با طرح چند سوال و دیدن جواب های من، مرا به سوی مساله اصلی ام هدایت کردند. تاکید استاد بر مطالعه متون تخصصی و اقتباس موضوع از لابه لای کتب و نیز دروسی که در کلاس ها ارائه می شود، بود. ایشان گفتند: بسیاری از مسائلی که در کلاس ها گفته می شود به عنوان اصول موضوعی پذیرفته شده اند و می توانند موضوعی عالی برای پژوهش و پایان نامه باشند. از آن روز به دنبال موضوعات مختلف رفتم و چند موضوع را که به نظرم می رسید هر سه عامل مذکور در کلام استاد را دارا بودند یادداشت کرده و هربار با استاد مشورت می کردم و استاد هم با آنکه وقت بسیار کمی داشتند اما واقعا بزرگوارانه و با حوصله تمام آنها را حلاجی کرده و معمولا رد می کردند. (اکثر آن موضوعات احتیاج به زبان انگلیسی داشت که من فاقد آن بودم) روزی ایشان از من پرسید: موضوعاتی را که باهم بررسی می کنیم و رد می شود، یادداشت می کنی؟ گفتم: نه استاد، وقتی بنا بر مردود شدن باشد چه ضرورتی برای ثبت آنها هست؟ ایشان جواب داد: درست است که فعلا پایان نامه نمی شوند اما می توان از آنها مقالات کم حجمی تهیه کرد. ضمن ...
قضاوت عملکرد
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> مشخصات کلی : نام کتاب : فارسی موضوع درس : نگارش 3 نامه نگاری هدف کلی : فراگیران با اصول نامه نگاری نامه های دوستانه و رسم آشنا شوند اهداف رفتاری : 1- انوع نامه ها چه دوستانه و چه رسمی را توضیح دهید . 2- تمام اصول مربوط به نامه های دوستانه و رسمی آشنا می شوند . 3- یک نمونه نامه اداری رعایت اختصار ، صراحت و احترام در نظر گرفته شود. 4- در نوشتن نامه های اداری و دوستانه عنوان و عبارات پایان نامه ی مناسبی بکار برد . وسایل مورد نیاز : گچ ، تابلو،تهیه پازل در رنگ های متنوع جهت تقسیم گرهها ، ارائه نمونه های اداری و رسمی روش تدریس : الگوی قضاوت عملکرد T.P.J.D مدل کلاس : کلاس درس به صورت گروههای 5 نفر دایره ای فعالیت های قبل از تدریس مدیر یادگیری : شروع درس با نام و یاد خدا ، سلام واحوال پرسی ، دقت در وضوح روحی و جسمی دانش آموزان دیدن تکالیف ، حل تمرینات جلسه ی قبل ، در خوایت خوانده یک نمونه انشاء مربوط به نگارش قبل ، حضور و غیاب . ارزشیابی تشخیصی مدیر یادگیری: درباره مطالب نگارش 2 اصول کلی نامه نگاری سوالاتی مطرح می شود ـ آیا موارد مربوط به کاغذ نامه ، قلمی که با آن نامه می نویسند ، حاشیه گذاری ، نشانه گذاری ، می دانند موارد مطرح شده در رس درباره پاکت نامه و کد پستی را جواب دهند . آماده سازی مدیر یادگیری : برای چه نامه می نویسیم ـ آیا تمام نامه ها یکسان می باشد ـ آیا نامه ای که برای رئیس یک اداره می فرستیم با نامه ای که برای دوستمان می نویسیم یکسان است ـ آیا محتوای این نامه ها و حجم آنها یکی است . ارائه درس جدید مدیر یادگیری : 1- تشکیل گروهها به طورتصادفی 2- تعیین فعالیت عملی و نوشتاری نامه نگاری 3- ارائه چند نمونه نامه اداری و دوستانه توسط معلم به عنوان الگو 4- تبیین معیارهای استاندارد های خارجی 5- دقت در انتخاب کلمات و عبارات نامه ها ، نام نویسنده ی نامه ، امضاء و تاریخ در نامه ، دقت در انتخاب عنوان های مناسب و عبارات پایان نامه مناسب ـ رعایت اختصار ، صراحت ورعایت احترام در نامه های اداری ـ سه بخش اصلی نامه : الف) عنوان ب ) متن اصلی ج ) عبارات پایان نامه ها فعالیت های تکمیلی مدیر یادگیری : رفع سوالات فراگیران و رفع اشکال در نوشتن نامه های اداری فراگیران ارزشیابی تکوینی : مطرح کردن سوالاتی نظیر : 1- نامه های دوستانه در بردارنده چه چیز باید باشند 2- بعضی از عنوان ها در نامه های اداری را مطرح کنید 3- بعضی از عبارات نامه های اداری را بیان کنید . تعین تکلیف : پاسخ به پرسشهای درس : 1- نوشتن حداقل 2 نمونه نامه اداری 2- نوشتن یک نمونه نامه دوستانه بر اساس مطالب نگارش (3) فعالیت های قبل ...
نامه ای به یک دوست
با سلام و تهنیت و عرض ادب؛ چه بخواهید و چه نخواهید دنیا میگذرد. آنچه میتواند دل انگیز و روح نواز باشد بهره ما از این جهان فانی است، تا چه برگیریم و چه بیاندوزیم؛ عقل و دیده مان در رضای او باشد یا خواهشهای پست نفسانی؛ همه احوالات عمر و حکایت دنیا همین است:<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> حال دنیا بپرسیدم من از فرزانهای گفت : یا باد است یا خوابست یا افسانهای گفتمش : احوال عمرم را بگو تا عمر چیست؟ گفت: یا برفست یا شمعست یا پروانهای گفتمش: اینها که میبینی در او دل بستهاند گفت: یا کورند یا مستند یا دیوانهای دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ، برای هیچ ، بیهوده مپیچ! می گویند حضرت موسی چون در کوه طور خود را هم سخن با خدا دید و کوه از عزت خداوند دارای عقیق شد! موسی(ع) را نظر با خود آمد که چون من کیست؟ که خدای بی واسطه با من سخن گوید! و کوه قدمگاه من عقیق گردد! ندا آمد ای موسی به چپ و راست خود بنگر همه کوهها را عقیق و مردانی بر هر کوهی چون خود خواهی دید! حضرت موسی چون چنین دید به زبان حال گفت: پنداشتمت که تو مرا یک تنه ای کی دانستم که آشنای همه ای؟ عزت زیاد و ایام بکام 13/1/86