مونولوگ کوتاه

  • یک مونولوگ

    <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />                            قصۀ دختر رؤیا و چوپان دیوانه     پشت در ایستاده ای که چه ؟ که تعبیر خواب های من باشی یا مرا چکه چکه از لای در بنوشی و گذر کنی ؟ ! آخر مگر خواب چوپان دیوانه تعبیری هم دارد ؟!   بگذار گفته باشم اگرچه می دانم نمی شنوی دیشب سایه هایی حضور مرا غارت کردند از آنچه داشتم و نداشتم حتی کلید خواب های مرا هم دزدیدند .   دیشب بود یا یکی از همین شب های معمولی که فرشته ای مهمان من شده بود آمده بود تا برایش شعر بخوانم . بیچاره چقدر عاشق شعر و از این چیزها بود ! می خواستم این را بگویم که این فرشته به من گفت : از امشب خواب هرچه را که ببینی مال تو خواهد شد ! و من هی خوابیدم تا خواب تو را ببینم هی خوابیدم ، اما نشد که نشد !   از آن شب هی خواب درخت می بینم هی خواب انگور و پرنده خواب های من از آن شب پر از ستاره شده است می بینی که چقدر آشفته ام جیب من از درخت و انگور و پرنده پر است تاقچۀ اتاق من دیگر جای ستاره ندارد اینجا فقط جای تو خالی است این روزها هرچه را که اراده کنم مال من خواهد شد حتی دریا هم مال من شده است !   دیشب به مادرم گفتم به جای من خواب تو را ببیند . بیچاره می دانست پسر چوپانش دیوانه شده است اما چه کار می توانست بکند ، فقط گفت : پسرکم فردا من به جای تو به دشت می روم ؛ به چوپانی ! و صبحِ سپیده که برخاست چهره اش شبیه تو شده بود . من خوب می دانم ، خواب تو را دیده بود .   مادرم همیشه خودش را نفرین می کند می گوید کاش آن روز مرا به چشمه نبرده بود ؛ آن روز که تو هم آمده بودی و یک مشک پر آب داشتی ! راستی آن مشک را هنوز هم دارید یا نه ؟ یادش به خیر آن روزهای طولانی !   بیرون انگار می بارد ،نه ؟! تو هم بوی خاک را می شنوی ؟ بوی گوسفندهای باران خورده را ؟   نمی دانم چرا یاد مادرم افتادم مادرم این روزها چیزهایی زیر لب می گوید . دیشب ، یک مهرۀ فیروزه و یک بستۀ دست دوزِ اسپند و از این چیزها به لباس هایم سنجاق کرد .   مادرم هر شب دعا می کند تو به خواب من بیایی بیچاره بو برده پسر چوپانش دیوانه شده است . گفتم که ! دیشب سایه هایی حضور مرا غارت کردند همانهایی که نمی دانم هیبت زن داشتند یا مرد ! بی قسم عجیب شبیه گناهان من بودند . بگذار ببینم ! اگر اشتباه نکنم چشم های تو را هم دزدیده اند ؟! آه خدایا من چقدر اشتباه می کنم چقدر رنگ چشم های تو را رنگ چشمۀ آبادی را از یاد می برم .   پشتِ در ایستاده ای که چه ؟ بیا با هم به شهر قصه ها برویم ! من می شوم چوپان شهر پریان و تو می شوی دخترِ پادشاه قصه ها ! این روزها با خدا هم میشود صمیمی بود می گوییم خودش هوایمان را داشته باشد . اگر خواستی گله را هم می بریم مادر هم نان ...



  • ٍ،نمونه سوال انشا سوم نوبت اول

                                          بسم الله الرحمان الرحیم                                                  نمونه سؤالات انشای سوم از فصل اول تا آخر فصل چهار اولین سالی است که باید بر اساس فارسی جدید التألیف سوم ، سؤالات نگارشی طراحی کرد . برای طراحی سؤالات کوشیده شده است هم بخشی از سؤالات ، مرتبط و هماهنگ با نکته های ادبی و زبانی کتاب باشد و هم با توجه به گستردگی سؤالات نگارش ، سؤالاتی فراتر و کاربردی تر از کتاب نیز طراحی شود.  بدیهی است همکاران با توجه به سطح علمی کلاس می توانند هر کدام از سؤالات را که مناسب می دانند انتخاب کنند . سؤالات نگارشی که صرفاً حفظ کردنی و برپایه ی حافظه پروری هستند مناسب نگارش نیستند . انشاء الله مورد توجه و استفاده ی همکاران قرار گیرد . 1-    آرایه ی بیت زیر را بنویسید . این بیت نتیجه گیری از کدام داستان است ؟ خلاصه ی آن را در چند سطر بنویسید .                     مِهر ابله مهر خرس آمد یقین           کینِ او مهر است و مهرِ اوست کین  2-    مفهوم و پیام ضرب المثل زیر را در یک بند توضیح دهید ..               پسر نوح با بدان بنشست         خاندان نبوتش گم شد 3-   جمله های زیر با دو گونه نشانه گذاری ، دو گونه خوانده و معنا می شوند . جمله ها را به دو شکل بخوانید و تفاوت معنا را در هر یک توضیح دهید .           الف ) بخشش لازم نیست اعدامش کنید                       ب) برو درس بخوان مثل پدرت بیسواد نباش      پ ) پس فردا به دیدارت می آیم ، منتظرم باش                ت) نه هر که به قامت مهتر به قیمت بهتر       ث) نه همین لباس زیباست نشان آدمیت                       ج) این جا آشپز خانه دارد       چ) از در بخشندگی و بنده نوازی         مرغ هوا را نصیب ماهی دریا       ح) ما همه کار می کنیم تا بتوانیم زندگی سعادت مندی داشته باشیم       خ) پدرم هر روز نامه ای می خواند تا سرش را گرم کند .     4- تخیل شاعران را در ابیات زیر توضیح دهید . الف ) نکته ای کان جَست ناگه از زبان       هم چون تیری دان که جست آن از کمان ب) ابر هزار پاره بگیرد ستیغ کوه            چون لشکری که رو به سوی دشمن آورد 5- داستان زیر گفت و گوی مور با پروانه است . ابتدا آن را خوب بخوانید ؛ سپس آن را نقد کنید . به نظر شما آیا پروانه طرز فکر خوبی دارد ؟ قالب شعر را فراموش نکنید .            شنیدم مــــور با پروانه روزی                 چنیــــــــن می گفت هنگام تَموزی ( تابستان یا زمان گرما )             چرا دائم تو اندر عیش و نوشی               دمـــــــــی در کار فردا می نکوشی           گهی اندر هـــوا گه در زمینی                  از ...

  • دانلود نمایشنامه کوتاه (2)

    قوی تر، نويسنده : اگوست استریندبرگ مترجم زانیار نقشبندی کاگه کی یو ، نويسنده : سه آمی مترجم قاسم غریفی كلكسیونر ، نويسنده : مشهود محسنیان و هادی جاودانی ما ابرها... نمايشنامه‌اي براي تلويزيون / ساموئل بکت مجلس ایوب پیغمبر(ع) ، نويسنده :  محمدحسن رجایی زفره ای مرگ بر مرگ ، نویسنده : رسول بانگین مرگ تصادفی یک آنار شیست ، نويسنده : داریوفو ، مترجم دکتر حسین اسماعیلی مرگ در پیاده رو ، نويسنده : قاسم غریفی من قاضي‌القضات‌ام كه مرگ مرد مُهر كردم به مِهر! ، نويسنده : نصرالله قادری نظمِ دنیایِ جدید ، نويسنده : هارولد پینتر نفرچهارم ، نويسنده : محمد صالح سلطانی سروستانی نقشه های کارتر ، نويسنده : مشهود محسنیان اتاق زرد ، نويسنده : رضا آشفته افسانه صبا ، نويسنده : بهمن مرتضوی فرشته ها ، نويسنده : علی بانگین مردی که مار شد ، نویسنده : رسول بانگین یکی برای راه ، نويسنده :  از هارولد پینتر نمک فروش (نمکی) ، نويسنده : صادق عاشورپور نوای خون ، نويسنده :  عباس شاهپیری نوبتِ رؤيــت ، نويسنده :  سعید تشکری واگویه های پندار باورمداران در آستانه حضور ، نويسنده : هوشنگ جاوید همسری برای زندگی ، نويسنده :  سیدحسین فدایی هنگامه ای که آسمان شکافت ، نويسنده :  نصرالله قادری هواپيمايي در آسمان ميگذرد ، نویسنده : رسول بانگین یرما ، نويسنده : فدریکو گارسیا لورکا ترجمه ی احمد شاملو زبان كوهستاني ، نويسنده : هارولد پينتر

  • مقدمه ای بر دیالوگ نویسی / بیژن کیا

    دیالوگ چیست؟ ديالوگ در حقيقت مکالمه دونفره اي است و ساختار آن را کلام تشکيل مي دهد. کلام معرف شخصيت هاي نمايش و وقايع و اتفاقات هم چنين پيش برنده متن نمايشي است. تفاوت مکالمه و گفتگو: به صحبت های رد و بدل شده میان دو نفر که هیچ کاربردی در داستان نداشته باشد «مکالمه» می گویند نه «گفتگو». برای فهم بهتر تفاوت میان دیالوگ و مکالمه خوب است بدانیم که در زبان انگلیسی دو واژه‌ی دیالوگ (Dialogue) و کانورسیشن (Conversation) وجود دارد که تقریباً به یک معنی هستند اما از نظر نویسندگان مفهوم جداگانه‌ای دارند. منظور از «مکالمه»، صحبت‌های روزمره میان ما انسان‌هاست. صحبت‌هایی که هر روز میان ما رد و بدل می‌شود و نباید در داستان ـ به ویژه داستان کوتاه ـ جایی داشته باشد. نقش دیالوگ در آثار نمایشی: «گفتگو» یا «دیالوگ» که یکی از مهمترین عناصر داستان است به صورت صحبت میان «شخصیت‌ها»ی داستان تعریف می‌شود. این عنصر مهم‌ترین وسیله برای «شخصیت پردازی» و یکی از کلیدی‌ترین ابزارهای نویسنده برای پیشبرد «خط طرح» است. شخصیت پردازی یکی از مهم ترین جنبه های فیلم نامه نویسی است ، آنقدر مهم که حتی برخی فیلم ها بدون برخورداری از ماجرا و قصه خاصی تنها از طریق شخصیت پردازی و همذات پنداری تماشاگر با او فیلم نامه را پیش می برند. باید توجه داشت که سینما اول یک رسانه تصویری و بعد یک رسانه صوتی است. دیالوگ لازم و حیاتی است اما نباید در دیالوگ نویسی حتی کوچکترین احساسات را به تماشاگر گوشزد کرد. اگر فضاسازی ، بازی ها و فیلم نامه قوی باشد ، تماشاگر به خوبی حس صحنه را درک می کند و دیگر نیازی به دیالوگ های کشدار و طولانی نیست. در واقع با توجه به ماهیت و ویژگی های شخصیت ها باید دیالوگ ها را نوشت و تا حد ممکن از دیالوگهای موجز و پر عمق استفاده کرد البته منظور ثقیل و سنگین نیست. بنابراین می توان سه ویژگی برای یک دیالوگ مناسب ذکر کرد : خلاصه گفتن ، صحیح گفتن و عدم توضیح واضحات. به كارگيري درست گفتگو (يا به كارگيري غلط آن) در مؤثر واقع شدن داستان نقش تعيين كننده‌اي دارد. اگر خوب از آن استفاده نشود، نتيجه رضايت‌بخشي نخواهيم گرفت. استفاده از علایم نگارشی: استفاده ی درست از علایم نگارشی در هنگام نوشتن یک مکالمه هنری است که هر نویسنده ی خوش قلمی باید با آن به خوبی آشنا باشد. چرا که نه تنها به فهم بهتر خواننده از مکالمه کمک می کند، «فرم» و «فضا»ی داستان را از یکنواختی خارج می سازد. معمولا نویسندگان از دو شیوه ی نگارشی  «توامان» در دیالوگ استفاده می کنند: • فعل نقل + دو نقطه(:) و کوتیشن باز («)+ دیالوگ + علامت نگارشی متناسب با دیالوگ + کوتیشن بسته (»)• و نیز خط تیره ...

  • 209.مونولوگ :دروغ های قشنگ

    میگفت : دروغ را باید به کسی بگویی که دوستش داری. دروغ های خوشگل را البته ، نه هر دروغی. بعد من فکر میکنم ... دو دو تا چهارتا میکنم ...  تو رابطه هایم ، راستگو بودم ... گاهی حتی میفهمم که میخواهند دروغ بشنوند ، نمیگم اما ... برایم مسخره است . دروغ های خوشگل ... همان دروغ هایی است که آگاهانه میگی و طرفت هم آگاهانه کیفور میشه ... مخصوصا" وقتی ازش تعریف هم میکنی ... خوشگل تعریف میکنی ! راست میگفتم دوست داشتم ، دارم ، خودش را ... نماز خواندنش را ... کتاب خواندن و شعر گفتن اش را ... ست کردن لباس هایش را ... سیاست های کاری ... لحن حرفهایش را . میخندید ... باورش نمیشد شاید ... شاید دروغ های خوشگل زیاد شنیده بود ... به خودش نمیگرفت . ... ... دیگر نگفتم ... یعنی بلند بلند نگفتم که نشنود . حرصم در میومد وقتی میگفتم خوشتیپ شده ای و در جواب میشنیدم : شوما لطف دارین ! ... ... بعد شک کردم ، به تمام حرف هایی که میشنیدم ... دلم نمیخواست ، اما همه را میگذاشتم به حساب همان دروغ های خوشگل . اصلا" چه اهمیتی دارد که این شالم را دوست میدارند و آن یکی را دوست تر ؟ یا چه فرقی میکند مدل موهایم چه باشد ؟ و اینکه نگرانم شده اند و دلشون تنگ . ... ... میگفت : باید بگذاری ، فکر کنند بهترین هستند برایت ... به بودنشان شاخ و برگ بدهی . باید انقدر بگویی تا خودت هم باورت شود ... کمی بعد ، میبینی عاشق اش شده ای . . حرصم میگیرد اینجور وقتا ... حرفشون گرچه حساب نیست ... اما حرف حساب است. لج میکنم . ... میگوید: من ولی ، خود ِ ساده ات را بیشتر دوست میدارم ... همین خودت را که وقتی نمیگیری ، نمیفهمی ، قیافه ات تخس میشود ... همین خودت را که وقتی کلی برایت توضیح میدهم ، بی خیال بلند میشوی و میگویی خودم میدونستم ! فکر میکنم شاید دروغ میگوید.

  • دیالوگ­های پیشرفته در داستان

    «بیژن کیا»، نویسنده: ریتم، سجع، طنز و آیرونی از ویژگی­های دیالوگ­های پیشرفته در داستان است محسن دانش ديالوگ در حقيقت مکالمه دونفره­ای است که ساختار آن را کلام تشکيل مي­دهد و کلام، معرف شخصيت­هاي نمايش، وقايع و اتفاقات و همچنين پيش­برنده متن نمايشي است. «بیژن کیا» نویسنده با اعلام این مطلب  گفت: به صحبت­های رد و بدل شده میان دو نفر که هیچ کاربردی در داستان نداشته باشد «مکالمه» می­گویند نه «گفتگو». برای فهم بهتر تفاوت میان دیالوگ و مکالمه خوب است بدانیم که در زبان انگلیسی دو واژه‌ی دیالوگ (Dialogue) و کانورسیشن (Conversation) وجود دارد که تقریباً به یک معنی هستند اما از نظر نویسندگان مفهوم جداگانه‌ای دارند. منظور از «مکالمه»، صحبت‌های روزمره میان ما انسان‌هاست. صحبت‌هایی که هر روز میان ما رد و بدل می‌شود و نباید در داستان ـ به ویژه داستان کوتاه ـ جایی داشته باشد. وی در توضیح نقش دیالوگ در آثار نمایشی افزود: «گفتگو» یا «دیالوگ» که یکی از مهمترین عناصر داستان است به صورت صحبت میان «شخصیت‌ها»ی داستان تعریف می‌شود. این عنصر، مهم‌ترین وسیله برای «شخصیت پردازی» و یکی از کلیدی‌ترین ابزارهای نویسنده برای پیشبرد «خط طرح» است. شخصیت­پردازی یکی از مهم­ترین جنبه­های فیلمنامه­نویسی است، آنقدر مهم که حتی برخی فیلم ها بدون برخورداری از ماجرا و قصه خاصی تنها از طریق شخصیت پردازی و همذات پنداری تماشاگر با او، فیلمنامه را پیش می برند. باید توجه داشت که سینما اول یک رسانه تصویری و بعد یک رسانه صوتی است. دیالوگ، لازم و حیاتی است اما نباید در دیالوگ نویسی حتی کوچکترین احساسات را به تماشاگر گوشزد کرد. وی ادامه داد: اگر فضاسازی ، بازی ها و فیلمنامه قوی باشد ، تماشاگر به خوبی حس صحنه را درک می کند و دیگر نیازی به دیالوگ های کشدار و طولانی نیست. در واقع با توجه به ماهیت و ویژگی های شخصیت ها باید دیالوگ ها را نوشت و تا حد ممکن از دیالوگهای موجز و پرعمق استفاده کرد. بنابراین می توان سه ویژگی برای یک دیالوگ مناسب ذکر کرد : خلاصه گفتن ، صحیح گفتن و عدم توضیح واضحات. به كارگيري درست گفتگو (يا به كارگيري غلط آن) در مؤثر واقع شدن داستان نقش تعيين كننده‌اي دارد. اگر خوب از آن استفاده نشود، نتيجه رضايت‌بخشي نخواهيم گرفت. کیا ویژگیهای کلی و عمومی دیالوگ را چنین برشمرد: 1- شخصیت ها را معرفی کند 2- انتقال اطلاعات ( به شکل غیر مستقیم) به مخاطب، رو به جلو باشد و داستان را پیش ببرد 3- در راستاي نمايش حرکت کند 4- گفتار بايد متناسب با شخصيت و ويژگي ها باشد و حس انتظار در مخاطب را  زنده نگه  دارد وی سطوح مختلف دیالوگ نویسی را نیز چنین توضیح ...

  • نمونه آزمون انشا فصل اول سال سوم

    به نام آنکه هستی نام از او یافت نام و نام  خانوادگی                                        نمونه آزمون انشا فصل اول سال سوم راهنمایی                        1.         آبشخور به معنی سرچشمه است.ص(     )  غ(       )5/. 2.         در مصراع « خداوند نام و خداوند جای                خداوند روزی ده رهنمای» چه آرایه ای به کار رفته است؟5/. الف) تشبیه                   ب)تلمیح                 ج)تکرار                       د) جناس 3.         در جمله ی روبه رو واژه های مشخص شده چه ارتباطی با هم دارند؟آورنده ی بهار و خزان است........5/. 4.         این جمله با کدام مصراع ارتباط معنایی دارد؟ مثل مؤمنان جمله چون یک تن است چون یک اندام را رنجی رسد ، همه ی اندام ها آگاهی یابند و رنجور شوند.5/0 الف)میازار موری که دانه کش است  که جان دارد و جان شیرین خوش است                                                                                                           ب)    بنی آدم اعضای یک پیکرند             که در آفرینش زیک  گوهرند ج) آینه روزی که بگیری به دست           خود شکن آن روز مشو خود پرست 5.         کدام یک از واژه های زیرهم خانواده ی متعالی نیست؟5/0       الف) تعالی                       ب)  اعلی                      ج) اعلام                    د) عالی            6.         در کدام گزینه صفت تفضیلی در معنای عالی به کار رفته است؟5/0 الف )نرگس از سمانه درسخوان تر است.                     ب) او نسبت به رقیب خود کوشاتر بود ج) رستم از همه ی پهلوانان ایران معروفتر است            د) هرکسی بیشتر ورزش کند سالمتر است. 7.         آرایه ی هر یک از گزینه ها را بنویسید.(فقط یک آرایه در هر بیت کافی است.)1 الف)پرسش تشنگی را تو آبی جوابی                  ریگ های بیابان تو را می شناسند ب)    میلاد گل و بهار جان آمد                          برخیز که عید می کشان آمد 8.         منظور نویسنده از جمله های زیر چیست؟1 الف)شهر در پناه شهداست..................................................    ب) کشتی ها به گل نشستند................................ 9.         د رجمله ی « مسجد خرمشهر مانند مادری بود که فرزندان خود را در آغوش گرفته بود» ارکان تشبیه را بنویسید.1   10.      بیت «کاش من هم عبور تو را دیده بودم            کوچه های خراسان تو را می شناسند»1 الف) به چه واقعه ای اشاره دارد؟ ب) به آرایه ای که به واقعه ی تاریخی یا حدیث و... اشاره داشته باشد .......... میگویند. 11.      جمله ای در باره ی زیبا یی شب  و ستارگان بنویسید که در آن مراعات النظیر  و حذف فعل صورت گرفته باشد.1   12.      ...

  • نکته هایی در مورد انشا

    مراحل نوشتن انشا 1.      مرحله ی پیش از نوشتن:   الف)سرشار سازی ذهنی (دادن یک سری اطلاعات درباره ی  موضوع به دانش آموز مثل یک تصویر یا فیلم یا معرفی کتاب. ب) ایجاد انگیزه ( شروع نوشتن برای دانش آموز سخت است.معلم می تواند جمله ی اول را بگوید.) 2.      مرحله ی حین نوشتن: الف)معلم خود شروع به نوشتن می کند ب) نوشتن دانش آموز به صورت فردی 3.      مرحله ی پس از نوشتن: الف)ترس دانش آموز را برای خواندن از بین ببریم ب)رد و بدل کردن انشا ها ج)رعایت فاصله (انواع فاصله مثل فاصله ی بین معلم و دانش آموز) -  فاصله ی عاطفی( هرچه رابطه نزدیکتر باشد رابطه ی عاطفی قویتر است.)0 تا46 سانتیمتر - فاصله ی عقلی:برای تحت تاثیر قرار دادن فرد و تذکر دادن نکته ای به او46تا 60/1سانتیمتر - فاصله ی اجتماعی 60/1 تا 5/3متر تاحت تاثیر قرار دادن جمع . الف)برای تذکر دادن فاصله ها را بیشتر می کنیم . ب)برای نکات کلی فاصله ها را بیشتر می کنیم.   تمرین های تقویت مهارت انشا 1.      خلاصه نویسی 2.      پیدا کردن واژه های جدید از متن 3.      جمله سازی 4.      ساخت واژه با پسوند ها و پیشوند ها(کلمه های مشتق) 5.      ساخت واژه با اسم ها و صفت ها (کلمه های مرکب) 6.      ساخت ترکیب(وصفی ،اضافی) 7.      کامل کردن جملات ناقص 8.      جدول کلمات 9.      ضرب المثل پرستو طراوت موضوع انشابهارپرکردن نقطه چین 10.  کلمات مرتبط با موضوع شکوفهخوشه های خورشیدی بعد با کلمات جمله بسازند.جمع جملات شادمانی جوانه زدنخود یک متن می شود تحول 11.  دادن کلید واژه 12.  خواندن داستان کوتاه و تغییردادن قسمت هایی از آن و تشخیص تغییرات توسط دانش آموزان خواندن یک شعر منظوم وساده، و بازگردانی آن به نثر توسط دانش آموزان 13.  استفاده از تصویر با پیام های متفاوت 14.  استفاده از تصویر های پشت سر هم و نوشتن قصه ی آنها توسط دانش آموزان 15.  خواندن یک شعر یا متن کوتاه و نقاشی قسمت های مختلف آن توسط گروه 16.  دادن مفهوم و موضوع  یا یک کلمه و نوشتن یک جمله ی طنزآمیز در مورد آن 17.  اخبار کوتاه مدرسه در یک روز 18.  دادن جمله های ساده ی انگلیسی در حد توان دانش اموزان و ترجمه ی آن ها توسط دانش آموزان 19.  تهیه گزارش و اجرای آن سر کلاس 20.  انشای شفاهی 21.  ارئه ی موضوع و اجرای بی کلام توسط دانش آموزان 22.  تهیه ی گزارش ورزشی از زنگ ورزش 23.  ارائه قسمت کوتاه ی از یک نمایشنامه و تمرین مونولوگ و دیالوگ 24.  نوشتن یک داستان تمثیلی 25.  من دلم می خواهد 26.  اگر من به جای تو بودم..... 27.  پخش صدا های مختلف ، نوشتن دانش آموزان در مورد آنها و استفاده ی آنها در نوشته یا داستان خود 28.  نمایش یک فیلم کوتاه و نوشتن برداشت 29.  نوشتن فهرستی از کتابها ...