منوی رستوران پدیده شاندیز تهران
گفت و گو با مالک “پدیده شاندیز” میلیاردر جوان
به نام خدا احتمالا نام رستورانهای ”پدیده شاندیز” در مشهد،تهران و کیش را شنیده اید. مالک مجموعه پدیده شاندیز محسن پهلوان است. مسیری که او طی کرده است نیز مسیر جالب و خلاقانه ای است. در جهت آشنائی و شناخت این میلیاردر جوان و مسیری که طی کرده است ،مصاحبه مجله” زندگی ایده آل” در آذر ماه سال ۹۱ با “محسن پهلوان” را برای دوستان گرامی انتخاب کردیم که امیدواریم مورد توجه قرار گیرد.شاید تا الان نام «محسن پهلوان» را نشنیده باشید؛ اما قطعا کارهایی که او کرده، شما را به تحسین واداشته است! او که پیش از این درکار ساخت و ساز بوده، درسالهای گذشته با راهاندازی رستورانهای زنجیرهای «شاندیز» درایران، امارات و افغانستان سروصدای زیادی راه انداخته. آخرین رستوران او «پدیده شاندیز» نام دارد که در ۶ ماه ابتدایی سال ۸۸ با مانور تبلیغاتی روی همزمانی تولد امام رضا(ع) با روز ۸/۸/۸۸، تیزرهای تلویزیونی گوناگونی را در صداوسیما روی آنتن فرستاد.در کار ساخت و ساز بودمبچه خیابان تهران، مشهد هستم. نسل در نسل، ما در کارهای ساختمانی بودیم. کاشیکاریهای حرم امام رضا (ع) و بقعه خواجهربیع، کار پدربزرگ من بوده. برای همین ما هم درکار ساخت و ساز افتادیم. مجتمع سازی و ویلا سازی و… ؛ اما با این حال در تمام مدتی که در کار ساخت و ساز بودم، هرچند روز یک مرتبه به رستوران شاندیز سر میزدم. چون بهترین جایی بود که میتوانستیم در مشهد غذا بخوریم. این رفتو آمدها باعث شد ما یک کار مشارکتی را آغاز کنیم؛ سال ۱۳۷۶ بود که با همکاری یکی از رستورانهای زنجیرهای شاندیز، رستوران شاندیز خیابان جردن تهران را برپا کردیم. یک سال طول کشید آن را بسازیم تا در سال ۷۷ افتتاح شد. اگر هم یادتان باشد رستوران شاندیز جردن، اولین رستورانی بود که تبلیغات تلویزیونی داشت. درآن زمان به طور معمول، کسی برای رستوران، تبلیغات تلویزیونی نداشت باشد.روزی که خیابان جردن قفل شدروزی که میخواستیم رستوران شاندیز را در تهران افتتاح کنیم، ساعت ۵/۱۱ صبح، پلیس راهنمایی و رانندگی بلوار صبا را بست. آنقدر جمعیت آمده بود که تمام خیابان جردن قفل شده بود! تصور میکنم ۸-۷ هزار نفر، برای افتتاح رستوران آمده بودند. این در وضعیتی بود که ما در رستوران، فقط ۱۸۰ صندلی داشتیم. من در عمرم، اینقدر فحش نخورده بودم؛ یکی از کرج آمده بود، تا در روز افتتاح رستوران غذا بخورد! اما ساعت ۵/۱۱ که رسید، ناهار تمام شده بود. ما برای روز افتتاحیه ۵۰۰ غذا آماده داشتیم.تصور نمیکردم اینقدر از رستوران استقبال کنند. تنها کاری که توانستیم انجام دهیم این بود که ۵۰۰ نفر از آن جمعیت ...
معرفی محسن پهلوان مقدم(بنیانگذار وخالق پدیده ای به نام پدیده شاندیز)
بچه خیابان تهران، مشهد هستم. نسل در نسل، ما در کارهای ساختمانی بودیم. کاشیکاریهای حرم امام رضا (ع) و بقعه خواجهربیع، کار پدربزرگ من بوده. برای همین ما هم درکار ساخت و ساز افتادیم. مجتمع سازی و ویلا سازی و… ؛ اما با این حال در تمام مدتی که در کار ساخت و ساز بودم، هرچند روز یک مرتبه به رستوران شاندیز سر میزدم. چون بهترین جایی بود که میتوانستیم در مشهد غذا بخوریم. این رفتو آمدها باعث شد ما یک کار مشارکتی را آغاز کنیم؛ سال ۱۳۷۶ بود که با همکاری یکی از رستورانهای زنجیرهای شاندیز، رستوران شاندیز خیابان جردن تهران را برپا کردیم. یک سال طول کشید آن را بسازیم تا در سال ۷۷ افتتاح شد. اگر هم یادتان باشد رستوران شاندیز جردن، اولین رستورانی بود که تبلیغات تلویزیونی داشت. درآن زمان به طور معمول، کسی برای رستوران، تبلیغات تلویزیونی نداشت باشد. روزی که خیابان جردن قفل شد روزی که میخواستیم رستوران شاندیز را در تهران افتتاح کنیم، ساعت ۵/۱۱ صبح، پلیس راهنمایی و رانندگی بلوار صبا را بست. آنقدر جمعیت آمده بود که تمام خیابان جردن قفل شده بود! تصور میکنم ۸-۷ هزار نفر، برای افتتاح رستوران آمده بودند. این در وضعیتی بود که ما در رستوران، فقط ۱۸۰ صندلی داشتیم. من در عمرم، اینقدر فحش نخورده بودم؛ یکی از کرج آمده بود، تا در روز افتتاح رستوران غذا بخورد! اما ساعت ۵/۱۱ که رسید، ناهار تمام شده بود.ما برای روز افتتاحیه ۵۰۰ غذا آماده داشتیم.تصور نمیکردم اینقدر از رستوران استقبال کنند. تنها کاری که توانستیم انجام دهیم این بود که ۵۰۰ نفر از آن جمعیت را ثبتنام کردیم تا به ترتیب به سالن بیایند و غذا بخورند.از دیگران هم عذرخواهیکردیم. به خاطر همین تبلیغات بود که رستوران شاندیز تا حالا هیچ وعده غذایی نبوده که میز خالی داشته باشد. ما فقط ۳ روز قبل و ۲ روز پس از افتتاح رستوران، تبلیغات داشتیم و هنوز هم از آن سود میبریم. بازی تبلیغات را یاد گرفتم من بازی تبلیغات را از یک گروه قدرتمند بهنام «ارمغان بهزیستی» یاد گرفتم؛ اگر یادتان باشد این گروه برگههایی را با ۲۰۰ تومان به مردم میفروختند تا در قرعهکشیجایزههای نقدی شرکت کنند. درواقع کاغذ میفروختند به مردم. یک تیم بازرگانی فرانسوی هم پشت ماجرا بود. شانسی که من آوردم، این بود که یکی از دوستان، من را با این تیم آشنا کرد. روزی که من با این تیم بازرگانی دیدار کردم، پیشنهاد کردند برای افتتاح رستوران شاندیز در جردن تبلیغ کنم. من هم قبول کردم. این اتفاق باعث شد، من بازی تبلیغات را آغاز کنم. آن زمان کل هزینهای که برای افتتاح رستوران شاندیز کردم، ۲۲ میلیون تومان بود. ...
محسن پهلوان مقدم
پدیده شاندیز چگونه برند شد؟شاید تا الان نام «محسن پهلوان» را نشنیده باشید؛ اما قطعا كارهایی كه او كرده، شما را به تحسین واداشته است! او كه پیش از این دركار ساخت و ساز بوده، درسالهای گذشته با راهاندازی رستورانهای زنجیرهای «شاندیز» درایران، امارات و افغانستان سروصدای زیادی راه انداخته. آخرین رستوران او «پدیده شاندیز» نام دارد كه در 6 ماه ابتدایی سال 88 با مانور تبلیغاتی روی همزمانی تولد امام رضا(ع) با روز 8/8/88، تیزرهای تلویزیونی گوناگونی را در صداوسیما روی آنتن فرستاد. او در گفتوگویی با ایدهآل، از ایدههایش حرف میزند و از اینكه چطور دست به هركاری زده، اتفاقی ویژه در همان حوزه به حساب آمده. در كار ساخت و ساز بودمبچه خیابان تهران، مشهد هستم. نسل در نسل، ما در كارهای ساختمانی بودیم. كاشیكاریهای حرم امام رضا (ع) و بقعه خواجهربیع، كار پدربزرگ من بوده. برای همین ما هم دركار ساخت و ساز افتادیم. مجتمع سازی و ویلا سازی و... ؛ اما با این حال در تمام مدتی كه در كار ساخت و ساز بودم، هرچند روز یك مرتبه به رستوران شاندیز سر میزدم. چون بهترین جایی بود كه میتوانستیم در مشهد غذا بخوریم. این رفتو آمدها باعث شد ما یك كار مشاركتی را آغاز كنیم؛ سال 1376 بود كه با همكاری یكی از رستورانهای زنجیرهای شاندیز، رستوران شاندیز خیابان جردن تهران را برپا كردیم. یك سال طول كشید آن را بسازیم تا در سال 77 افتتاح شد. اگر هم یادتان باشد رستوران شاندیز جردن، اولین رستورانی بود كه تبلیغات تلویزیونی داشت. درآن زمان به طور معمول، كسی برای رستوران، تبلیغات تلویزیونی نداشت باشد. روزی كه خیابان جردن قفل شدروزی كه میخواستیم رستوران شاندیز را در تهران افتتاح كنیم، ساعت 5/11 صبح، پلیس راهنمایی و رانندگی بلوار صبا را بست. آنقدر جمعیت آمده بود كه تمام خیابان جردن قفل شده بود! تصور میكنم 8-7 هزار نفر، برای افتتاح رستوران آمده بودند. این در وضعیتی بود كه ما در رستوران، فقط 180 صندلی داشتیم. من در عمرم، اینقدر فحش نخورده بودم؛ یكی از كرج آمده بود، تا در روز افتتاح رستوران غذا بخورد! اما ساعت 5/11 كه رسید، ناهار تمام شده بود.ما برای روز افتتاحیه 500 غذا آماده داشتیم.تصور نمیكردم اینقدر از رستوران استقبال كنند. تنها كاری كه توانستیم انجام دهیم این بود كه 500 نفر از آن جمعیت را ثبتنام كردیم تا به ترتیب به سالن بیایند و غذا بخورند.از دیگران هم عذرخواهیكردیم. به خاطر همین تبلیغات بود كه رستوران شاندیز تا حالا هیچ وعده غذایی نبوده كه میز خالی داشته باشد. ما فقط 3 روز قبل و 2 روز پس از افتتاح رستوران، تبلیغات داشتیم و هنوز هم از آن ...
شاندیز صفدری
بالاخره بعد از ۸ سال جزیره نشینی ( کیشوندی ) به دعوت یکی از دوستان رفتیم شاندیز صفدری. یک سالن غذا خوری بزرگ که ختم میشد به یه سن . سمت راست سن نوشته شده بود " خواهشمندیم فیلمبرداری نفرمایید " و سمت چپ اون " لطفا حجاب خود را رعایت فرمایید " .سقف اون هم نی انبون بود . حالا کدومش رعایت میشد موضوع بحث ما نیست گرچه هر چی گشتم یک عکس یا فیلم راجب شاندیز صفدری پیدا کنم نبود که نبود ! محیط خیلی شاد و خوبی بود که آقا مهدی و یک آقای دیگه که باجناق آقا مهدی بود و آقا احسان و آقای شهدوست و برخی دیگر از همکارانشون ترتیب داده بودند. این آقا مهدی تقریبا از هر انگشتش یه هنر می بارید و هم از دهنش . چون همه سازها رو که به فکرتون میرسه ماهرانه زد و خوند اعم از ( ویالون - سنتور - ضرب - گیتار - نی , ... ) و جمعیت حاضر هم با نغمه "ایول ایول داش مهدی رو ایول " آقا مهدی رو تشویق کردند و ایشون هم گفتند که سوزوکیشون دمه دره. یک ساعتی طول کشید تا غذا رو بیارن ولی چون سه گروه موسیقی مجلس رو گرم کرده بودن زیاد سخت نگذشت این سه گروه عبارت بودند از ۱: آقا مهدی و رفقا ۲: باجناق و آقای شهدوست و رفقا و یک گروه دیگه که اسمشون یادم نیست . اونقدر تحرک داشتند و خسته می شدند که هی جاهاشون رو عوض میکردند و استراحت میکردند . یک موضوعی که یادم رفت بگم این بود که من دلیل اینی که تو این مدت به این رستوران نرفته بودم حس میکردم نمی ارزه چون دو نفر اگه اونجا غذا بخورن حدود ۷۰ هزار تومن باید بپردازن. یه دختر خانمی میز بغل دست ما بود که خیلی انرژیک کنسرت رو همراهی می کرد و صوت میزد و کف می زد و بصورت حرفه ای کلکله می کشید که آخر سر پاشد به سینه زدن آقا مهدی ازش پرسید چرا خانم سینه میزنی شما که خوب همراهی می کردی ایشون هم در جواب گفتند آخه فاکتورا اومده آقا مهدی هم با لهجه شیرین آبادانی گفتند که بعله این فاکتورها که دستتونه سینه زدن هم میخواد . خلاصه سرتون رو درد نیارم اگه خیلی دلتون گرفته بود و دلتون یه محیط شاد می خواست و برا هر نفر هم حدود ۳۵ هزار تومن می خواستین خرج کنین و به یاد آهنگهای جدیده و قدیمی و عربی و رپ و ساسی مانکن و غروب پاییز و چاوشی ... شادی کنید و دست بزنید و خودتون رو تکون بدید بشرط اینکه از رو صندلیتون جدا نشید یه سر به شاندیز صفدری کیش بزنید . ضمنا چیزی که بیشتر از همه اونجا برام جذابیت داشت شادی همه بود امیدوارم این امکان برای همه هموطنانمان در جای جای ایران عزیز مهیا بشه البته ارزونتر .
محسن پهلوان مقدم خالق پدیده ای بنام پدیده
در کار ساخت و ساز بودم بچه خیابان تهران، مشهد هستم. نسل در نسل، ما در کارهای ساختمانی بودیم. کاشیکاریهای حرم امام رضا (ع) و بقعه خواجهربیع، کار پدربزرگ من بوده. برای همین ما هم درکار ساخت و ساز افتادیم. مجتمع سازی و ویلا سازی و… ؛ اما با این حال در تمام مدتی که در کار ساخت و ساز بودم، هرچند روز یک مرتبه به رستوران شاندیز سر میزدم. چون بهترین جایی بود که میتوانستیم در مشهد غذا بخوریم. این رفتو آمدها باعث شد ما یک کار مشارکتی را آغاز کنیم؛ سال ۱۳۷۶ بود که با همکاری یکی از رستورانهای زنجیرهای شاندیز، رستوران شاندیز خیابان جردن تهران را برپا کردیم. یک سال طول کشید آن را بسازیم تا در سال ۷۷ افتتاح شد. اگر هم یادتان باشد رستوران شاندیز جردن، اولین رستورانی بود که تبلیغات تلویزیونی داشت. درآن زمان به طور معمول، کسی برای رستوران، تبلیغات تلویزیونی نداشت باشد. روزی که خیابان جردن قفل شد روزی که میخواستیم رستوران شاندیز را در تهران افتتاح کنیم، ساعت ۵/۱۱ صبح، پلیس راهنمایی و رانندگی بلوار صبا را بست. آنقدر جمعیت آمده بود که تمام خیابان جردن قفل شده بود! تصور میکنم ۸-۷ هزار نفر، برای افتتاح رستوران آمده بودند. این در وضعیتی بود که ما در رستوران، فقط ۱۸۰ صندلی داشتیم. من در عمرم، اینقدر فحش نخورده بودم؛ یکی از کرج آمده بود، تا در روز افتتاح رستوران غذا بخورد! اما ساعت ۵/۱۱ که رسید، ناهار تمام شده بود.ما برای روز افتتاحیه ۵۰۰ غذا آماده داشتیم.تصور نمیکردم اینقدر از رستوران استقبال کنند. تنها کاری که توانستیم انجام دهیم این بود که ۵۰۰ نفر از آن جمعیت را ثبتنام کردیم تا به ترتیب به سالن بیایند و غذا بخورند.از دیگران هم عذرخواهیکردیم. به خاطر همین تبلیغات بود که رستوران شاندیز تا حالا هیچ وعده غذایی نبوده که میز خالی داشته باشد. ما فقط ۳ روز قبل و ۲ روز پس از افتتاح رستوران، تبلیغات داشتیم و هنوز هم از آن سود میبریم. بازی تبلیغات را یاد گرفتم من بازی تبلیغات را از یک گروه قدرتمند بهنام «ارمغان بهزیستی» یاد گرفتم؛ اگر یادتان باشد این گروه برگههایی را با ۲۰۰ تومان به مردم میفروختند تا در قرعهکشیجایزههای نقدی شرکت کنند. درواقع کاغذ میفروختند به مردم. یک تیم بازرگانی فرانسوی هم پشت ماجرا بود. شانسی که من آوردم، این بود که یکی از دوستان، من را با این تیم آشنا کرد. روزی که من با این تیم بازرگانی دیدار کردم، پیشنهاد کردند برای افتتاح رستوران شاندیز در جردن تبلیغ کنم. من هم قبول کردم. این اتفاق باعث شد، من بازی تبلیغات را آغاز کنم. آن زمان کل هزینهای که برای افتتاح رستوران شاندیز کردم، ...
تخلفات گسترده در پروژه پدیده شاندیز
به گزارش خبرگزاری اقتصادی ایران(econews.ir)،در ساخت پروژه موسوم به پدیده شاندیز چند تخلف مهم رخ داده است؛ از عدم دریافت مجوزهای قانونی برای تغییر کاربری زمین های کشاورزی تا نارضایتی ساکنان 4 روستای واقع در اطراف این پروژه.برای اجرای طرح پروژه پدیده شاندیز، 4 روستای حصارسرخ، سرآسیاب، ابرده سفلی و ابرده اولیا واقع در 37 کیلومتری مشهد بدون رضایت مردم روستا و در قالب طرح جامع به شهر "شاندیز" تبدیل شدند.پیروز حناچی معاون وزیر راه و شهرسازی هم بر تخلفات در ساخت مجتمع تجاری-تفریحی پدیده شاندیز صحه گذاشته است.بر اساس توضیحات حناچی، اجرای این سرمایه گذاری عظیم در قالب طرح هادی نمی گنجید و برای این که بتوانند این کار را انجام دهند، روستاهای اطراف را به شهر تبدیل کردند تا در قالب طرح جامع، پروژه پدیده را اجرا کنند. حناچی صراحتا می گوید این کار، اصلا منطقی نبوده اما اتفاق افتاده است.محمد دهقان نماینده مردم طرقبه و شاندیز در مجلس نیز از مخالفت خود با این کار خبر داده و گفته است: من همان زمان چندین نامه نوشتم به استانداری که بدون رضایت مردم این کار نباید صورت بگیرد اما به این مسائل، توجه نکردند و این کار صورت گرفت. به گفته حناچی دومین تخلف مهم پروژه موسوم به پدیده شاندیز این است که مسیرهای قانونی نه در استان و نه در تهیه طرح آن طی نشده است.حسین معصوم نماینده وزیر راه و شهرسازی در شورای حفظ بیت المال نیز از تعدد تخلفات پروژه موسوم به پدیده شاندیز خبر می دهد و می گوید: نقض قوانین در این پرژوه در حوزه های مختلفی است. هم غیرقانونی تغییر کاربری داده اند. هم زمانی شروع به ساخت و ساز کرده اند که پروانه معتبر نداشته اند.قباد افشار معاون وزیر جهادکشاورزی و رئیس سازمان امور اراضی کشورنیز گفته است: پرونده پروژه موسوم به پدیده شاندیز مجددا در مسیر ارزیابی قرار گرفته است.به گفته کارشناسان، اجرای این پروژه مضرات زیست محیطی گسترده ای هم داشته است؛ از یک سو با قطع درختان و نابودی باغات و اراضی کشاورزی این مکان سبب آلودگی مشهد هم خواهد شد. این منطقه اساسا فیلترینگ هوای مشهد بود که با اجرای این پروژه، وضع آب و هوای مشهد تحت تاثیر قرار گرفته است.همچنین مجوزهای شهرداری شاندیز برای ویلاسازی در اطراف پروژه پدیده که با حفر چاه های غیرمجاز برای تامین آب این ویلاها همراه بوده سبب خشک شدن اراضی کشاورزی منطقه هم شده است.لازم به یادآوری است آنچه در سالهای اخیر تحت عنوان پروژه عظیم پدیده شاندیز بهعنوان بزرگترین مجتمع تفریحی توریستی کشور بر سر زبانها افتاده، از سوی یکی از سرمایهداران معروف مشهد در حال اجرا است که سابقه مدیریت رستورانهای ...
سفر به مشهد (روز دوم)
طرقبهTorqabehفردا صبح زود راه افتادیم و قبل از هر چیز نسبت به رزرو بلیط برگشت اقدام کردیم که فقط برای همون شب ساعت 6 عصر بلیط موجود بود و برای روزهای بعدی نه بلیط قطار و نه اتوبوس بود.از کیوسک های راهنمای زائر، یک نقشه ی گردشگری شهر تهیه کردیم و درصدد پیدا کردن مترو شهر برآمدیم و با یک تاکسی به مترو رسیدیم. مترو مشهد خیلی تمیز و خیلی خلوت بود. از میدان بسیج تا پایانه وکیل آباد رو با مترو رفتیم. یه جورایی زمان رو برای خودمون رزرو کردیم. از پایانه وکیل آباد، برای همه نقاط گردشگری مشهد که در اطراف شهر بودند، اتوبوس گذاشتن که با هزینه ای مناسب شما رو به این مناطق گردشگری می رسونند. پارک کوهستانی و باغ وحش هم مشخصه. البته هدف ما دو منطقه ییلاقی بود.نمونه بلیط قطار شهری مشهدمترو خالییکبار به سمت طرقبه حرکت کردیم و از بازار و محدوده ی ییلاقی اون بازدید کردیم ***شاندیزShandizو دوباره از پایانه به طرف شاندیز رفتیم، سری هم به رستوران پدیده شاندیز زدیم. مجسمه سعدی شیرازی و فردوسی در ابتدا و مجسمه های پری، دو کودک، شکار گاومیش، باغبان و در ادامه آسیاب آبی ورودیه خوبی بود.بعد از بازدید از محوطه و صرف ناهار در رستوران پدیده و شرکت در سالن آمفی تئاتر برای جشن مختصری جهت قدردانی پدیده از میهمانان، به سرعت خودمونو می بایستی به پایانه می رسوندیم و علیرقم میل باطنی همون شب بلیط اتوبوس داشتیم که برگردیم.با هر شرایطی که بود خودمونو به پایانه امام رضا رسوندیم و به سمت کرج حرکت کردیم. منوی قیمت غذاهای رستوران شاندیزبفرمائید:)بن قرعه کشی پدیده شاندیز***مرکز تعطیلات و سرگرمی و خرید پدیده شاندیزعکس ها از اینترنت این مجموعه در زمینی به مساحت 50 هکتار در مرکز شهر شاندیز در حال ساخته. این مجتمع قراره به یک مرکز مهم خرید و فروش و تفریحی تبدیل بشه. بخش های متنوع مجموعه عبارتند از:- هتل پنج ستاره 39 طبقه با ارتفاع بیش از 225 متر (5Star Hotel)- مجمتع فرهنگی با 3 تالار ویژه برگزاری مجالس و همایش ها به شکل کعبه مقدس (Convention Centre)- پارک آبی(Water Park)- مجتمع اداری(Office Centre)- مجتمع سرویس آپارتمان(Service Apartment Complex)- مرکز بزرگ خرید(Shopping Mall)- باغ گل و نمایشگاه دائمی گل و گیاه(Flower Garden)- شهربازی سرپوشیده(Entertainment City)
ماجرای جنجالی پدیده شاندیز
پهلوان یکی از افراد و تجار ناشناخته ای است که با حمایت برخی مسئولان ارشد دولت احمدی نژاد رشد کرد. به گزارش صبحانه، فایننشال تایمز نوشت: تا شش سال پیش، محسن پهلوان کسب و کار کوچکی داشت و رستوران ارائه دهنده شیشلیک و کباب را اداره می کرد اما امروز به او اتهام کلاهبرداری وارد شده است که رسانه های ایران آن را 94 هزار میلیارد تومان اعلام کرده اند، البته او این اتهام را رد کرده است.پهلوان یکی از افراد و تجار ناشناخته ای است که با حمایت برخی مسئولان ارشد دولت احمدی نژاد رشد کرد.داستان این مرد 43 ساله که پیشینه ثروتمندی هم ندارد باعث حرف و حدیث های فراوانی بین ایرانیان شده است.در سال 2009، او شرکت ساختمان سازی پدیده شانزدیز را تاسیس کرد که سرمایه گذاران را برای دریافت سود بیشتر وسوسه می کرد.کمپین تبلیغاتی در شبکه های صداوسیمای ایران به عنوان تضمینی به مردم در جهت حمایت دولت از این کمپانی بود.سرمایه گذاران تصور می کردند که جای پولشان با قراردان آن در حوزه ساخت و ساز امن است.نزدیک به 120 هزار نفر سهام شرکت پدیده را خریداری کردند و برخی از بانک ها به آنها وام پرداخت کردند. اکنون، هزاران نفر از مردم قصد فروش سهام خود را دارند، چراکه از بدهی های بسیار زیاد این شرکت خبر دار شده اند.یک تحلیلگر اقتصادی گفت: اکنون 120 هزار سهامدار پدیده نگران پول های خود هستند. تحلیلگران معتقدند، باوجود انکه پدیده به عنوان یک شرکت سهامی با سرمایه محدود ثبت شده بود، اما به عنوان یک شرکت سهامی عام رفتار می کرد.در طول پنج سال، ارزش سهام پدیده از 2 هزار ریال به 100 هزار ریال افزایش پیدا کرد.زمانیکه خبر قرض و بدهی پدیده منتشر شد، ارزس سهام های این شرکت 20 درصد سقوط کرد. پهلوان تمامی اتهامات وارد شده و اظهار نظرهای در مورد دستگیری احتمالی او را رد می کند. او گفته است که که در حال بررسی اجرای پروژه های عظیم تر در پاتخت است .قوه قضائیه اکنون دفاتر این کمپانی در کشور را تعطیل کرده و آن را از تبلیغات منع کرده است.
51- معروف ترین رستوران ایران
مشهد از دیرباز به داشتن غذاهای لذیذ و رستورانهای متعدد و باکیفیت مشهور بوده است. رستورانهایی مانند "پسران کریم" (سه شعبه)، "معین درباری"، "رضایی" (چهار شعبه)، "ارم شاندیز"، "حسین شیشلیکی"، "صفدری شاندیز" (دو شعبه) و "چهارفصل عنبران" از گذشته در بین اهالی مشهد و مسافران و زائران این شهر، محبوب و معروف بوده اند و جدیدا نیز رستورانهایی مانند "کوهسر" و "قصر هدیش" توانسته اند جایی در میان رستورانهای معتبر مشهد باز کرده و طرفدارانی پیدا کنند. اما قطعا معروف ترین رستورانی که توانسته گستره معروفیت خود را تا اقصی نقاط کشور و حتی خارج از کشور برساند، مجموعه رستورانهای "پدیده" است که از این نظر (شهرت و معروفیت) به جرات میتوان گفت هیچ رقیبی در هیچ جای ایران ندارد! شاید الان کمتر ایرانی باشد که حداقل نام رستوران "پدیده" را نشنیده باشد! عمده این شهرت هم به دلیل کیفیت بالای غذا و خدمات، طراحی و معماری خوشایند و مهم تر از همه تبلیغات گسترده کشوری و فرامرزی است. در دنیای امروز، تبلیغات تبدیل به صنعت پویا و مهمی شده که بخش زیادی از هزینه های سرمایه ای و نیز هزینه های جاری را بخود اختصاص می دهد و در بسیاری موارد موثرترین و مهم ترین فرایند تجارت امروز دنیا به شمار میرود. کشورهای توسعه یافته با پی بردن به معجزه تبلیغات و دستاوردهای شگفت انگیز آن، همواره سعی در ایجاد شیوه های نوین و گسترش دامنه روش های تبلیغاتی نموده اند و در این بین در بسیاری موارد این هزینه های تبلیغات بوده است که از سایر هزینه های عمرانی و تولیدی یک پروژه پیشی گرفته است! "پهلوان مقدم" (مالک مجموعه رستورانهای پدیده) از سالهای نه چندان دور این مهم را به خوبی دریافته و بکار گرفته است. شاید بسیاری از تهرانیها بمباران تبلیغاتی رستوران "شاندیز جردن" در سال ۷۷ و نیز انبوه جمعیتی که برای روز افتتاحیه به این رستوران آمده بودند را به خاطر داشته باشند. به گفته خود وی در حالیکه کلا حدود ۲۲ میلیون تومان در آن زمان برای خود رستوران هزینه شده بود، چیزی حدود ۲۸ میلیون تومان صرف هزینه های تبلیغات این رستوران شد! "پهلوان مقدم" بازی تبلیغات را از آنجا آغاز کرد و بدین ترتیب توانست پس از آن رستورانهای متعددی را در داخل و خارج از کشور به همین روش افتتاح و مدیریت نماید. رستورانهایی مانند "خانه شاندیز" و "آشپزخانه مشهدی ها" در تهران، رستوران "گرندهتل" در شهرک سینمایی غزالی، رستورانهایی در دبی و کابل و مجموعه رستورانهای "پدیده" در مشهد و تهران و کیش از این دست هستند. جالب است بدانید که جذابیت صنعت تبلیغات، "پهلوان مقدم" را بر آن داشت که طی قراردادی، امتیاز انحصاری کل بیلبوردهای ...
آیا اسامی زیر برای شما آشنا هستند؟ / قابل توجه سهامداران پدیده شاندیز
شرکت مبالغ پرداختي از جمله مبلغ 583152 میلیون ریال( حدود 58 میلیارد تومان) به آقاي مهدي شعباني شه بندي( بابت مشارکت در احداث کارخانه سنگک کـه تا این تاریـخ منتفي گردیده است)، پرداخت مبلغ 92961 میلیون ریال به باشگاه ابومسلم و مجموعه فرهنگي ورزشي پرسپولیس و مبلغ 1500 میلیون ریال به ستاد بازسازي عتبات عالیات و مبـلغ 13680 میلیون ریـال به آقاي پورسلیمـي را به حساب بدهي آنها منظور نموده اسـت که هیچگونه مستندات و اطلاعات و مدارکي در این ارتباط و نحوه تسویه آنها ارایه نگردیده و مبالغ پرداختي به باشگاه هاي ابومسلم و پرسپولیس به حساب بدهکاري جاري مشترک سهامداران منظور گردیده است. آیا می دانید خالق اصلی "پدیده" کیست و چه افرادی وی را در راه اندازی بزرگ ترین رستوران های زنجیره ای در ایران، امارات و افغانستان یاری می دهند؟ آیا اسامی زیر برای شما آشنا هستند؟ و آیا می دانید این افراد چه ارتباطی با یکدیگر داشته و چه فعالیتی دارند؟ محسن پهلوان مقدم محمدرضا ریاحی سعید ورودی طرقبه علیرضا یزدانی لنگرودی علی اکبر عبدی فریمانی اجازه دهید از نفر اول شروع کنیم. "محسن پهلوان مقدم"؛ خالق اصلی پدیده و فردی که در راه اندازی رستوران های زنجیره ای فعال است. دامنه فعالیت وی به عنوان یکی از اعضای هیأت مدیره و مدیر عامل شرکت توسعه بین المللی صنعت گردشگری پدیده شاندیز آنچنان پیش رفته که وی با شکستن مرزها نه تنها در ایران بلکه در امارات و افغانستان نیز پروژه هایی را تعریف کرده و به تجارت مشغول است؛ تا جاییکه وی توانسته به یکی از 10 میلیاردر ایران تبدیل شود؛ هر چند که به دلیل فقدان اطلاعات رسمی نمی توان این رتبه را صد در صد تأیید کرد. وی با کمپین تبلیغاتی از همزمانی سالروز تولد امام رضا (ع) با تاریخ 88.8.8 در تیزرهای تلویزیونی استفاده کرد تا اولین فردی باشد که تبلیغ یک رستوران را در تلویزیون به نمایش می گذارد. وی که مالک 45.45 درصد از سهام شرکت توسعه بین المللی صنعت گردشگری پدیده شاندیز (سهامی عام) است، با افزایش روابط کاری خود حتی در عرصه خارجی نیز موفق به انعقاد قراردادی با حامد کرزای رییس جمهور وقت افغانستان شد تا بر مبنای آن حق انحصاری بیلبوردهای تبلیغاتی این کشور همسایه را به مدت 20 سال در اختیار خود بگیرد. اما سوال اصلی اینجاست که مدیر عامل مجموعه ای با این میزان شهرت دارای چه تحصیلاتی است؟ جواب دیپلم می باشد. دستیابی به چنین ثروت عظیمی از طریق اجرای عظیم ترین پروژه ها در کشور در حوزه ساخت و ساز آن هم با مدرک مذکور، این پرسش را مطرح می سازد که چرا شرکت های ساختمانی با قدمت زیاد و دارای تجربه فراوان و با حضور مدیرانی با مدارک بالای تحصیلی ...