مقاله حجاب احمد قابل
حجاب مو واجب شرعی نیست! برای مطالعه: «حجاب شرعی در عصر پیامبر»
این نوشته را خیلی وقت است که به خوانندگان این وبلاگ بدهکارم. کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» (با جستجویی ساده در اینترنت لینک دانلود کتاب را خوهید یافت) برای من آنقدر جالب توجه بود، و محتویات فضای وب فارسی دربارهی این کتاب مهم هنوز آنقدر اندک است که حالا مطمئنم که نوشتن این معرفی اجمالی مفید خواهد بود. این کتاب هزار صفحهای مدعی است که پوشاندن مو برای زنان از واجبات دینی نیست و در تلاش برای اثبات این موضوع از دلایل تاریخی دربارهی پوشش زمان پیامبر، آیات و روایات و همچنین فتاوای باورنکردنی فقهای گذشته کمک میگیرد. خواندن این کتاب نه تنها نظر شما را دربارهی حجاب عوض خواهد کرد، بلکه اگر پیش از این دستی بر آتش نداشته بوده باشید، نگاه شما به پیامبر، مردمان عصر او و همچنین سیر فقه اسلامی را نیز متحول خواهد کرد (و چه بسا که برای شخص من این مورد دوم مهمتر بود.) پیشاپیش از دو طایفهی مومنان مقلد و بیدینان بیتفاوت که مسأله برایشان بیمعناست عذر میخواهم. درعین حال، معتقدم حتی علاقه به مسائل اجتماعی و تاریخ هم برای توجه به این کتاب کافی است.انتشار کتابکتاب جریانساز امیرحسین ترکاشوند، «حجاب شرعی در عصر پیامبر»، در اردیبهشت سال 90 پس از این که در آخرین مراحل از کسب مجوز انتشار بازماند به صورت اینترنتی و غیر رسمی شروع به پخش شدن کرد. ماهها بعد امیرحسین ترکاشوند لینک عمومی دانلود کتاب را در وبلاگ خود (که اکنون توسط برادران پرژنبلاگ مسدود شده است) قرار داد، اگرچه پیش از این نیز یافتن آن در اینترنت کار دشواری نبود. با این که هزاران نفر این کتاب را خواندند، اما به دلیل ترجیح خود نویسنده برای دور ماندن کتاب از فضای رسانهای و البته احتمالاً اهتمام حکومت در همین راستا، این کتاب جریانساز شد اما خبرساز نشد. پیش از این، احمد قابل تنها چهرهی مطرح مذهبی ایرانی بود که واجب بودن حجاب را رد کرده بود و به اردوی نهچندان کمتعداد مخالفان وجوب حجاب در جهان اسلام (در کنار کسانی مانند لیلا احمد و جمال البنا) پیوسته بود. نوشتههای این مجتهد فقه شیعی که در وبلاگش منتشر شد نخستین تلنگرها را به فارسیزبانانی که پیگیر ماجرا بودند زده بود. البته پس از خواندن کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» و جستجوهای اینترنتی، متوجه شدم که دیگرانی هم بودهاند که تلویحاً یا صراحتاً در فضای فارسیزبان چنین سخنانی گفتهاند. به طور خاص مقالهی «بازنگرشی درون دینی به حجاب» از مسلم خلفی در این باره قابل ملاحظه بود. همچنین این جملهی نقل شده از آیتالله منتظری که «حجاب مو محل اختلاف است» تأمل برانگیز بود.مدتی نسبتاً طولانی ...
مقاله ای در مورد تاريخچه حجاب در اسلام
چـكيده حجاب به معناى پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم از احكام ضرورى دين اسلام است. در اديان الهى ديگر از جمله آئين زرتشت، يهود و مسيحيت نيز اين حكم با تفاوتهايى وجود دارد. در سرزمينى كه اسلام در آن ظهور كرد زنان با صورتى گشاده و گريبانى چاك در معابر آمد و شد مى كردند. برخى نويسندگان چنين اظهار نظر كرده اند كه پوشش اسلامى نتيجه تعامل فرهنگى بين اعراب و ايرانيان و روميان است و در نتيجه، اسلام نسبت به چگونگى حضور زن در برابر نامحرم قانونى خاص ندارد و آن چه امروز به صورت دستورى شرعى در آمده، مستندى شرعى ندارد. اين مقاله به تحقيق درباره صحت و سقم اين نظر مى پردازد. واژگان كليدى: حجاب، تاريخ حجاب و پيشينه حجاب در اسلام. مقدمه صرف نظر از مباحثى چون ادله حجاب، محدوده حجاب اسلامى، فلسفه آن و مباحث ديگر، يكى از مباحث لازم در اين باره، بررسى پيشينه اين حكم است; به اين معنا كه آيا اسلام خود قانون و دستور خاصى براى پوشش زنان در برابر مردان نامحرم ارائه داده است يا نه، رسم موجود بين بانوان مسلمان ريشه اى ديرينه دارد؟ ضرورت طرح اين بحث از آن جا ناشى مى شود كه برخى مدعى شده اند: «ارتباط عرب با ايران از موجبات رواج حجاب در قلمرو اسلام شد»2 و معتقدند كه «حجاب رايج ميان مسلمانان عادتى است كه از ايرانيان، پس از مسلمان شدنشان به ساير مسلمانان سرايت كرد». برخى ديگر نيز گفته اند: «حجاب از ملل غير مسلمان روم و ايران به جهان اسلام وارد شده است».3 اين مقاله در صدد كشف اثبات اين مسئله است. مفهوم شناسى قبل از ورود به بحث لازم است معناى واژه حجاب و مقصود از حجاب بيان شود. مفهوم لغوى حجاب به گفته اهل لغت اين واژه به صورت متعدى و به معناى در پرده قرار دادن به كار مى رود. ابن دريد مى گويد: «حجبت الشىء. .. اذا سترته، و الحجاب: السِّتر...، احتجبت الشمس فى السحاب اذا تستترت فيه.4 حجاب، پوششى است كه روى شىء را فرا مى گيرد و حجاب يعنى پرده...، زمانى كه خورشيد در ابر فرو مى رود عرب مى گويد: احتجبت الشمس فى السحاب». فيومى اين واژه را چنين توضيح مى دهد: حجب فعلى متعدى است و به معناى مانع شدن به كار مى رود. به پرده، حجاب مى گويند، زيرا مانع از ديدن است، و به دربان، حاجب گفته مى شود، زيرا وى مانع از ورود افراد است. اين واژه در اصل بر موانع جسمانى اطلاق مى گردد، ولى برخى مواقع به موانع معنوى نيز حجاب گفته مى شود.5 از گفتار اهل لغت مى توان نتيجه گرفت كه در زبان عرب، حجاب به پوششى گفته مى شود كه مانع از ديدن شيئى پوشانده شده مى شود. شهيد مطهرى نتيجه تحقيقات لغوى خود را درباره اين واژه، چنين بيان مى كند: كلمه حجاب هم به معنى پوشيدن است و هم به معنى پرده و حاجب، بيشتر ...
عنوان مقاله : علل بد حجابی
مقدمه: در سه دهه گذشته موضوع حجاب بانوان به عنوان يكي از موضوعات مهم فرهنگي ، اجتماعي است و امروزه به يك مساله سياسي جهاني تبديل شده است و تهاجم فرهنگي به اين مساله دامن زده است . حجاب در واقع مصونيتي براي زنان ودختران جوان است كه آنها را از خطرانحراف باز مي داردو به آنان هويت مي بخشد. حفظ پوشش از مختصات اسلام نيست و در ميان ساير ملل قبل از اسلام نيز بوده ولي بيشتر جنبه مخفي نگه داشتن زن را داشته است. اسلام پوشش را براي جلوگيري نمودن از انحرافات مختلف و پاكسازي محيط امري قطعي و ضروري مي داند . بر خلاف آنچه مخالفين حجاب خردهگيري نمودهاند و گفتهاند حجاب موجب فلج شدن نيروي نيمي از افراد اجتماع است و يك زن حجاب دار خودش را حفظ كند يا چادرش؟ ولي ايرادكنندگان ازاين نكته غافلندكه حجاب هميشه به معني چادر نيست بلكه به معني پوشش زن است،حال آنكه تا آنجايي كه مقدور باشد ،چادر بهتر است و در غير اينصورت لباس پوشيدن مد نظر اسلام مي باشد. اما دقت در ايات و روايات اسلامي به وضوح نشان ميدهد كه حجاب، نه تنها مانع آزادي زن نيست، بلكه زن را از بدحجابي و بي بندوباري رهايي ميبخشد و موجب حفظ ارزش و شخصيت زن ميگردد. بيحجابي و بدحجابي، ميتواند عواقب خطرناكي براي جامعه در پي داشته باشد كه بايد به فكر راهكار اساسي براي حل اين معضل اجتماعي بود. لذا در نوشتار حاضر علت حجاب و آثار مثبت آن و علل بدحجابي و راههاي مبارزه با آن مورد بررسي قرار گرفته است. اهميت حجاب : صاحب كتاب «درس حجاب» ميگويد: مسئلهي حجاب زن از اهميت ويژهاي برخوردار است كه ناچار بايد توجه خاصي به آن مبذول داشت . از يك سو ، پس از رحلت پيامبر اكرم (ص) انحراف خط ولايت و خلافت آن بزرگوار از مقر اصلي و بر حق خود يعني از اميرالمؤمنين (ع) و ديگر ائمه دوازدهگانه (عليهمالسلام) كه مفسر و مبين قرآنند و به ديگران مسئلهي حجاب زن دچار تفسير غلط گرديد؛ زيرا عمربن خطاب «لعنهاللهعليه» در زمان خلافتش از يك سو چادر كه در سورهي احزاب است (جلباب) را مقنعه و خمار به حساب آورد (با اينكه دستور مقنعه جداگانه در سورهي نور ذكر شده، «و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن1»؛ بايد زنان مؤمن مقنعه بر سر كرده و تا گريبان و سينه بياندازند. طريعي مينويسد: جلباب، جامه اي از چارقد بزرگتر و از عبا كوچكتر، تا زن به وسيلهي آن سرش را ميپوشاند و باقي آن را روي سينهاش رها مي سازد . آقاي مصطفوي پس از نقل اقوال لغويان نوشتهاند: روشن شد كه حقيقت زينت عبارت است از: نيكويي در ظاهر هر چيز است خواه عرضي و يا ذاتي باشد پس زينت در زن هر آن چيزي است كه از زيباييها و نيكوييهايش آشكار شود2. و ...
مقاله : علل بی حجابی وبدحجابی در جامعه
بسم الله الرحمن الرحيم عنوان مقاله : علل بي حجابي مقدمه : زن از دیدگاه اسلام دارای شخصیتی بسیار بزرگ وارزشمند است وتربیت خوبان جامعه درگرو تقوای زن میباشد وبا تربیت بشر میتواند جامعه ای را اصلاح نماید. سعادت ورستگاری مردان در گرو زن پارسا وبا تقوا میباشد که با عفاف وپوشیدگی خویش راه رابرای تربیت بهترین انسانهای روی زمین هموار می کند عفاف وپوشش از آن جهت که امری فطری میباشد اما برای جامعه بسیار حائز اهمیت می باشدلذا زن باید در جامعه به گونه ای حجاب رارعایت کند که بیمار دلان به اوطمع نکنند وباعث تشویش اذهان وافکار نشودحجاب و پوشش صحیح زنان یکی از عوامل بسیار مؤثر در حفظ خانواده است زن با عنصر حجاب اسلامی به تهذیب وتزکیه نفس وملکات نفسانی پرداخته وقرب الهی را فراهم ساخته وزمینه رشد معنوی مردان رادر اثر حفظ نگاه تامین می کند . علل بی حجابی 1- دوری از یاد خدا یکی از راه هایی که سبب تقویت و تثبیت ایمان می شود و سیر قلبی انسان را به سوی معبودش سرعت می بخشد، ذکر است. ذکر به معنای یادآوری (حضور معنی در نفس)، در مقابل نسیان و غفلت آمده است. خداوند پیامبرش را «مُذَکِّر» یعنی تذکردهنده لقب داده است: «اِنَّما انت مُذَکِّرٌ، لَستَ علیهم بِمُصَیطِر»1. انسان در ذات خود مشتاق ارتباط با خداست. برای همین است که از یاد و انس با او لذت می برد، ولی گاهی به غفلت یا فراموشی مبتلا می شود که نیاز به یادآوری دارد. بی حجابی نتیجه غفلت از یاد خداست وغفلت ازیاد خدا همراه شدن با شیطان است «وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطانًا فَهُوَ لَهُ قَرینٌ؛(2) هر آن که از یاد خدا روی گرداند شیطان همراه او خواهد شد». اگر در جامعه ای یادخدا کمرنگ بشودآن جامعه راحت تن به گناه وعصیان می دهدوافراد آن جامعه در مقابل گناه سست میشوند وشیطان دل آنها را تسخیر خود میکند وفرقی برای آن شخص نمی کند که با بدن عریان بیرون بیاید یا اینکه بدحجاب باشد چون او همراه وهمنوا با شیطان است خداوند در قرآن کریم سوره حشر می فرماید :ولا تکونو کالذین نسواالله(3) ((واز کسانی نباشید که به کلی خدا رافراموش کردند ))هرکسی که خدا رافراموش کند چندعلائم دارد 1- انساهم انفسهم خود فراموش می شود برای اوتفاوتی نمی کند با ابن زیاد باشد یا دنبال عمربن سعد حضرت ((امام خمینی (ره) در تفسیر این آیه می فرماید اگر کسی خدا را فراموش کرد خدا اورا به خودش واگذار میکند )) در صبح عاشورا حسین بن على علیه السلام اولین خطبه ای که خواند این بود استحوذ علیکم الشیطان فانسکم ذکرالله(4) ...
حجاب در ادیان آسمانی
صحبت از حجاب بحث جدیدی نیست که گفته شود از فلان تاریخ و یا با ظهور فلان دین و پیغمبر بوجود آمد، بلکه حجاب امری فطری است در انسان و به محض آفرینش انسان و به نقل قرآن کریم خوردن میوه ممنوعه و نمایان شدن عورت آدم و حوا، انسان به پوشش استمداد جست: در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم و حوّا چنین آمده است: فَلَمّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْءتَهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الجَنَّةِ(1)؛ و بر این مطلب تورات نیز گواه است: «و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست، پس از میوه اش گرفته بخورْد و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آن گاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریان اند؛ پس برگ های انجیر به هم دوخته، سترها برای خویشتن ساختند… و خداوندْ رخت ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید»(2) حجاب در تاریخبه سند تاریخ تا قرن نوزدهم میلادی، زنان دارای حجاب بودند و به ندرت حتی در اقوام بدوی پیدا می شد که زنان دارای حجاب مناسب نبوده یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر می شدند. تعداد این اقوام به قدری نادر است که در مقام مقایسه، به قول اندیشمندان، قابل ذکر نیستند و شاید بتوان گفت: وجود برخی موانع سبب جلوگیری از بروز تمایلات و استعدادهای فطری و طبیعی آنان شده و یا عواملی باعث انحراف آنان از مسیر فطرت گشته است.(3) به گونه ای که در تمدن فینیقى ها که چهار هزار سال پیش از میلاد مى زیستند، زنان آنها داراى حجاب بودند و براى پوشش خویش از پارچه هاى سرخ رنگ استفاده مى کردند(4) و شکل لباس زنان مشابه مردان بود با این تفاوت که در لباس آنها از پارچه های عریض تر و بلندتری استفاده می شد.(5) کهن ترین نشانه های حجاب از زنان بین النهرین، مصر، یونان و روم باستان درمجسمه هایی که در موزه هایی از جمله لوور، برلن، متروپولیس و ... حاکی از آن است که زنان دارای پوششی با لباس و کلاه های بلند بودند و در یونان نیز «آرتیمس» الهه عفت عالی ترین نمونه دختران جوان بود.(6) و تنها کنیزان، روسپی ها و رقصندگان که از نازل ترین طبقات جامعه بودند گاه برهنه دیده شده اند.(7) و رومی های باستان کسانی را که تن پوش قالب تن می پوشیدند مجرم شناخته و مجازات اعدام برای آنها قائل می شدند.(8) از قرن اول میلادی بر میزان حجاب و پوشیدگی افزوده شد و زنان موی سر خود را با سربندی از تور ابریشمی که تار و پودش را از دانه های مروارید گذرانده بودند، می پوشاندند(9) و از قرون هفتم تا دهم میلادی یک زن هر چقدر از نظر طبقه اجتماعی و اشراف زادگی بالاتربود، از پوشش بیشتری نیز برخوردار بوده و پوشش، نشانی از جایگاه اجتماعی افراد ...
حجاب در ترازوی قرآن
حجاب در ترازوی قرآن سروش دباغ در قرآن، پوشاندن گردن و موی سر «وجوب اخلاقی» ندارد ؛ در مقابل بر لزوم «غض بصر»، « حفظ فرج» و« عدم تبرّج» تأکید شده است.