مطلبی درباره ی طبیعت
تحقیق درباره بهار و طبیعت تحقیق اینترنتی آماده پرینت (یاهو)
بهار و طبیعت بهار جشن طبیعت است، و طبیعت در جشن بهاری خویش آنقدر زیباست که آدمی را مسحور خویش می کند، آن چنان که از سخن گفتن باز می ماند و حرف هایش، ناگفته، در ژرفای جانش انباریده می شود. به جای او گنجشگان پرگو سخن می گویند و زبان گنجشگان یعنی: بهار، برگ، نسیم، عطر. زمین که از نعمت گرمای آفتا ب جهان تاب برخوردارمیگرد د مساعد میسازد وبا فرارسیدن فصل بهار ، طبیعت از لباس سفید خود بیرون می آید و جامة سبز به تن می کند . شکوفه ها به آرامی خود را از میان ساقه های ترد و ظریف درختان بیرون می کشند و جوانه ها نیز از میان خاکهای مرطوب سر برمی آورند . کوهستانها به گلستانی پر از گلهای وحشی رنگارنگ تبدیل می شود و گلهای زرد در میان چمنهای سرسبز دشتها جلوه ای خاص به طبیعت بهار می بخشد . پرندگان که از مناطق گرمسیر باز می آیند سکوت سرد زمستان را می شکنند و ترنم عشق و طراوت سرمیدهند . بهار همانطور که فصل تجدید حیات نامیده می شود ، جان تازه ای نیز به عاشقان طبیعت می بخشد ، تا همراه با طبیعت به تجدید روحیة خود بپردازد .امروزه دوربین عکاسی که اغلب همراه این مسافران طبیعت است بعنوان یکی از وسایل ضروری در ثبت این لحظات پرخاطره اهمیت ویژه ای یافته است و استفادة صحیح و آگاهانه از آن می تواند تصاویر زیبا و بیاد ماندنی بیافریند .طبیعت در فصل بهار از تنوع رنگی بسیاری برخوردار است . آيين ها و رسم هاي مردم فرآيند الزامات و نيازهاي درهم تنيده مادي و معنوي، در پيوند جغرافيايي و شيوه هاي توليد و ساختارهاي اقتصادي دوره اي مختلف اند که برحسب ضرورت پيوسته در حال تغييرند و به مقوله هايي که در ژرفا معنا دارند پاسخ مي دهند. در جمهوري اسلامي ايران تقويم دو گونه است. نخست بر سال قمري مبتني است و ديگري بر اساس سال شمسي (خورشيدي) قرار دارد. مبدا سال قمري هجرت رسول گرامي اسلام محمد بن عبد الله (صلي الله عليه و آله) از مكه مكرمه به مدينه منوره ميباشد كه برابر با سال 622 م بوده است. سال «هجري قمري» تا سنه 1344 مبناي تاريخ رسمي كشور ايران بود. در آن سال كه بر حسب تاريخ 1304سال شمسي از هجرت پيامبر عظيم الشأن اسلام ميگذشت، تاريخ شمسي (خورشيدي) براي امور دولتي انتخاب شد و به موجب قانون رسميت يافت. اصل هفدهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در اينباره ميگويد: «مبدأ تاريخ رسمي كشور، هجرت پيامبر اسلام (ص) است و تاريخ هجري شمسي و هجري قمري هر دو معتبر است، اما مبناي كار ادارات دولتي هجري شمسي است ... » سال قمري ده روز و شش ساعت و يازده ثانيه كوتاه تر از سال شمسي است. آغاز سال شمسي نخستين روز بهار است كه مطابق با 21 يا 22 مارس از سال مسيحي ميباشد، شش ماه نخستين ...
توصیف طبیعت
طبـــــــــــــــــــــــــــــــــیعـت ازسرسبزی و زیبایی کوه و دشت و دمن تا دریا و غروب و خورشید و بسیاری از چیز های دیگر که زبان من قادر به گفتن آن نیست طبیعت همان گلی است که ما از روی خود خواهی آن را از اصلش جدا می کنیم، تا زیبایی و عمر کوتاهش را کوتاه ترکنیم را کوتاه تر می کنیم. طبیعت همان دریایی است که از زیباییش استفاده می کنیم ،از جزر و مدش زیبایی طبیعت را بیش تر حس می کنیم،اما پس از ترک کردن دیا وساحل هر آنچه که دور ریختنی است را در آن جا رها می کنیم ،با اینکه می دانیم این کار بد و ناپسند است ولی آن را انجام می دهیم و از همه بد تر زمانی است که برای تفریح خود زباله ها را در طبیعت رها م کنیم ، اما نمی دانیم چه آثار بدی برای خودمان دارد صدای طبیعت همچون آهنگ دلنواز روح ما را تازه می کند و به ما زندگی دوباره می بخشد .صدای شرشر آب صدای جیک جیک گنجشگ ها و صدها صدای دیگر که از آن لذت می بریم . ما انسان ها طبیعت را بسیار دوست داریم ، ولی از همه موجودات بیش تر به آن آسیب می زنیم ما باید برای طبیعت مانند هر موجود زنده ی دیگری احترام بگذاریم و برای آن ارزش قائل باشیم . یادمان باشد که ما در برابر نعمت های خداوند مسئول هستیم و خداوند از ما درباره ی آن نعمت ها باز خواست می کند . خداوندا کمک کن تا قدر طبیعت را بهتر و بیش تر بدانیم . آمین
ادبیات فارسی، درباره ی شعر و شاعری
شماره ی نوشته: ۴ / ۴ : (فصل نخست: شعر فارسی)<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> احسان طبری درباره ی شعر و شاعر شعر و نوپردازی در مطبوعات ایران بحثی درباره ی آن که شعر چیست و شاعر کیست بسیار درگرفته و سخنوران و سخن سنجان نوپرداز و کهن پرداز در این زمینه بارها به میدان آمده اند. ما برای خود این حق و وظیفه را قائل نیستیم که در میان طرفین به داوری برخیزیم، ولی از آن جا که مایلیم ارزیابی خود را از شعر نو عرضه داریم به عنوان پیش زمینه ی سخن پر بیراهه نمی دانیم که اندیشه ی خود را درباره ی برخی مسائل مورد بحث درباره ی شعر و شاعر، از کنار بیان داریم. شعر مرکب از چهار عنصر ضرور است: ١- اندیشه ۲- احساس ٣- تخیل ۴- آهنگ ١- اندیشه: مقصود ما از اندیشه در شعر آن است که هر شعر باید حامل قضاوت، پیام و حکمتی باشد، زیرا هنر و از آن جمله شعر، افزاری است که آدمی به کمک آن زندگی و طبیعت را می شناسد. در گذشته از "مضمون بکر" صحبت می کردند. مضمون بکر یعنی استعارات و تشابیه تازه درباره ی مضمون های سنتی و کلاسیک متداول در شعر فارسی. مثلن تشبیه و تعبیر تازه ای درباره ی لب یار و در فراق و آتش عشق و لذت وصل و سوگواری بر مرگ پدر و ماتم فرزند و غیره. امروز اما دوران جستجوی مضمون بکر سپری شده است. اینک دوران به چنگ آوردن " یافت ها "، یعنی اندیشه های جستجوشده و نغز و جذاب است. دوران اندیشه های نو است. اگر اندیشه ای نو نداری، پس شعری نسرا ! اما اندیشه ی نو را از کجا می توان یافت؟ در جهان سخنوران نامی و مبتکر اندک نبوده اند و می گویند که آنان بر و بام دانش را همه رُفته اند و نگفته ای به جای نگذاشته اند. آیا این حکم صحیح است؟ به دو جهت نه. نخست از آن جهت که طبیعت گردان و زندگی پویان، چشمه ی پایان ناپذیر یافت هاست. و انبان هستی بی تگ است و گنج زمان تهی شدنی نیست. دوم آن که حتا فکرها و احکام کهن را نیز می توان با نگرش یا بینش تازه ای گفت. شما سه شاعر امریکایی، یعنی والت ویتمن، پابلو نرودا و رابرت فراست را بخوانید. آیا آن ها نکات ویژه ای گفته اند؟ اگر نیک بشکافید غالبن وصف همان عواطف است که به اندازه ی آدمی کهن است، ولی نگرش نوین آنان، این وصف را تازه و بدیع ساخته است. هر شاعری باید با نگرش ویژه ی خود در این نمایشگاه حیرت انگیز هستی پای گذارد. با نگرش خود و با پیام خود. اگر نگرش و پیامی نداری، پس شعری نسرا ! ۲- احساس: احساس یا عاطفه در شعر دارای آفریننده و آفریده ای است. آفریننده ی احساس مجذوبیت خود شاعر است. اگر شاعر شیفته ی یک حس نیرومند نشود، قادر نیست آوند شعر را از اکسیر احساس بیانباید. باید دردی، جنونی، آرزویی، رنجی، شراری، هوسی، افسونی شاعر ...
پاک کن
چند وقت پیش مطلبی درباره ی گفتگوی پاک کن بامدادخوندم.خیلی فکرم رومشغول کرد.پاک کن به مدادمی گفت:من چون دوستت دارم همیشه دنبالت میام واشتباهاتت روپاک میکنم بااینکه میدونم پاک کردن اشتباهات تو مساویه باتموم شدن من،بعدهم پاک کن دیگه ای جای من رومیگیره. داشتم فکرمیکردم توزندگی ماآدمهاذرّه بین هستیم یاپاک کن؟معایب هم رو زیرتلسکوب میذاریم یابابزرگواری می پوشانیم یامثل پاک کن،پاکشون میکنیم؟ فکرکنیدچه دنیای قشنگی میشداگه همه ی مامنش پاک کن روداشتیم وبااعمال ورفتارمون صفات منفی دیگران روبه مثبت تبدیل میکردیم. توزندگی چنددرصدپاک کن هستیم؟؟؟
مطلبی درمورد سیزده بدر(روز طبیعت)
روز سیزده نوروز برای هر ایرانی یادآور خاطرات شیرینی است که حتا طعم تلخ "نحسی" های گاه و بیگاه آن هم نمیتواند از این شیرینی کم کند. البته برای عده ای از بچه های بازیگوش، نحسی روز سیزده به شکل مشقهای ننوشته عید ظاهر میشد و گاهی بزرگترها دلشان به رحم می آمد و کمک میکردند تا مشقهای مفصل عید تمام شوند. جالب است که در طی سالهای اخیر که بیشتر رسوم عید و سال نو به فراموشی سپرده شده اند، هنوز هم روز سیزده بدر مانند گذشته به دور هم جمع شدن و شادمانی میگذرد و اداب آن تا حدی اجرا میشود. با این حال بد نیست با نگاهی به گذشته، با فلسفه وجودی این روز و چگونگی آداب و رسوم آن بیشتر آشنا شویم. نحوس سیزده ریشه اعتقاد به شوم بودن و نحسی عدد سیزده مشخص نیست اما آنچه مسلم است این است که ایرانیان، به خلاف اروپائیان و اعراب سیزده را شوم نمیدانسته اند و اتفاقا روز سیزده هر ماه برایشان روزی گرامی بوده است. ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه خود نوشته است: ایرانیان باستان هر روز از ماه را به نامی می خوانند و سیزدهمین روز ماه ، « تیر » نامیده می شود و « تیر » نام فرشته ای عزیز و نام ستاره ای بزرگ و نورانی و خجسته است. بنا براین سیزده نمی تواند نحس باشد. - بر اساس اساطیر ایرانی در این روز، سرحد ایران و توران با تیر انداختن آرش مشخص می شود. به این معنا که میان افراسیاب که بر شهرهای ایران مسلط شده بود و منوچهر که در قلعه ترکستان متحصن گردیده بود، صلح می افتد و این دو موافقت می کنند که یک تن از لشکر منوچهر با همه توان خود تیری بیندازد و هرجا که آن تیر فرود آمد مرز دو کشور باشد ؛ وسرانجام ، آرش تیری از قله دماوند می افکند که در کنار جیحون فرود می آید و به این ترتیب ، ایرانیان در" تیر" روز از تیرماه که آن را « تیرگان » می خوانند از محنت رهایی می یابند. به همین سبب در این روز جشنی برپا می داشتند که همچون مهرگان و نوروز خجسته ومبارک است . - سیزدهم هر ماه ِ شمسی كه تیر روز نامیده می شود مربوط به فرشته" بزرگ و ارجمندی است كه " تیر " نام دارد و در پهلوی آن را تیشتر می گویند. فرشتهً مقدس تیر در كیش مزدیستی مقام بلند و داستان شیرینی دارد. - ایرانیان ِ قدیم نیز پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی كردن كه به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را كه روز فرخنده ایست به باغ و صحرا می رفتند و شادی می كردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دوره نوروز را به پایان میرسانیدند. (به نقل از خانم نسرین قاسم پورملکی، سایت تبیان) ظاهرا اعتقاد به نحوس سیزده از تبادلات فرهنگی بین ایران و اروپا به وجود آمده است و از آنجایی که علاقه به فرنگی شدن در تمام جنبه های زندگی رسوخ ...
ده کتاب درباره ی معماری؛ ویتروویوس
De architectura ، نام ۱۰ مقاله ای بود که معمار رومی، ویتروویوس ( Vitruvius ) در سال ۲۵ قبل از میلاد مسیح نوشت و آن را به عنوان هدیه ای برای پروژه های ساختمانی امپراطور زمانش تقدیم کرد. امروزه این مقاله با نام “ده کتاب درباره ی معماری” شناخته میشود و به عنوان اولین بررسی های تخصصی دنیای معماری، جایگاه مهمی در این زمینه دارد، همچنین این کتاب، تنها مطلبی درباره ی معماریست که از عهد قدیم برای ما باقی مانده است . تنها کافیست بدانیم کتاب بعدی ای که به طور تخصصی درباره ی معماری نوشته شد ، ۱۴۷۷ سال بعد (در سال ۱۴۵۲ میلادی ) بود ، کتابی درباره ی همین مقاله – تجدید نظری درباره ی ده کتاب – که توسط آلبرتی نوشته شد. اهمیت این نوشته ی ویتروویوس در این است که برای اولین بار، معماری را مبتنی بر سه اصل میداند : اصل اول firmitas که استواری بنا را بیان میکند، دومین اصل utilitas است که همان کاربری مناسب بناست و سومین اصل، venustas یا همان زیبایی ساختمان است. به عبارت دیگر تعریفی که وی از معماری کرد، ساختمان مطلوب، بنایی پایدار، مقاوم، مفید و زیبا بود. بر اساس نوشته های وی، معماری چیزی جدای از طبیعت نبود، بلکه همان سرشتی را داشت که در دنیای بیرون یافت میشد. به عبارت دیگر همانطور که پرندگان آشیانه هایشان را از شاخه های درختان درست میکنند، در نظر ویتروویوس خانه هم پوششی است از طبیعت برای انسان تا آن را از خطرات دنیای بیرون حفظ کند. ( دیدگاه جالبیست اگر آن را برای مثال با دیدگاه لکوربوزیر مقایسه کنیم … ) این مقاله به آنها دیدی جدید و تقارن گونه در معماری داد، دیدی که از تناسبات شگفت انگیز ترین معماری جهان نشات میگرفت ؛ یعنی خودِ بدن انسان. این دید بعد ها در اثر جاودان داوینچی، Vitruvian Man ظاهر شد (به تشابه اسمی دقت کنید ) و قرن ها بعد، لکوربوزیر ، پیشگام معماری مدرن آن را مبنای کارهایش قرار داد و امروزه هم قسمتی جدانشدنی از معماری ما را تشکیل میدهد. + ترجمه ای از این کتاب ارزشمند به زبان انگلیسی را که توسط جمعی از اساتید دانشگاه هاروارد تهیه شده، میتوانید از اینـــــجا دریافت کنید.