مدرسه ایرانشهر گرگان
معرفی کاخ موزه گرگان
کاخ اختصاصی گرگان در مرکز شهر گرگان در محوطه پارک شهر واقع شده ودر اوایل دوران پهلوی اول در این شهر احداث گردید .از بناهای هم زمان با این کاخ می توان به ساختمان شهرداری شهربانی اداره ثبت احوال اداره پست دادگستری دارایی مدرسه ایرانشهر وسر درپادگان اشاره کرد که غیر از بنای دادگستری بقیه ساختمان ها از نظر پلان شبیه یکدیگر ند . این بنا که برروی بقایای ساختمانی متلق به دوره صفوی احداث شده وزیر بنای هر طبقه آن ۵۳۰متر مربع است که مجموعادر دوطبقه دارای ۱۰۶۰متر مربع است .این بنا به سبک اروپایی با سقف شیروانی وشبیه کاخ میان واقع در بندر انزلی است .تزیینات داخلی آن درگذشته گچبری های الوان بوده که زیبایی خیره کننده ای داشته است . این کاخ به منظور استراحتگاه خانواده پهلوی در موقع سفر به گرگان احداث شده وتا پیش از اشتغال ایران توسط متفقین دوازده بار در طی سال های ۱۳۰۵تا۱۳۱۷خورشیدی مورد استفاده قرار گرفته است .کاخ موزه گرگان در فروردین ماه سال ۱۳۳۶خورشیدی توسط مهدی میر دانش مورد بررسی قرارگرفته وسرانجام در همان سال به شماره ۱۵۳۸توسط مرکز مطالعات وهماهنگی شورای عالی فرهنگ وهنر هم زمان با ۴۲ بنای دیگر نیز در سطح کشور ثبت آثارملی گردیددر شانزدهم اردیبشهت ۱۳۳۹ خورشیدی در برپایی نمایشگاهی از آثار عتیقه حاصل از کاوشهای باستان شناسی از گرگان ودشت در این بنا منصور مزین با نظر مسیح ذبیحی (دبیر ٰمورخ )پیشنهاد تاسیس موزه گرگان را در محل کاخ اختصاصی مطرح کرد وبا پیگیری های انجام شده ومکاتبات عدیده با وزیر وقت فرهنگ وهنر سرانجام در سال ۱۳۴۲دکتر خانلری موافقت رسمی خود را برای تشکیل موزه پارک شهر گرگان اعلام کردند افتتاح رسمی موزه گرگان در فروردین ماه سال ۱۳۴۳خورشیدی هم زمان با افتتاح محوطه پارک شهر کتابخانه قرائتخانه وایستگاه راه آهن گرگان همراه بود در ابتدا این موزه با چیدمان ۳۷قلم شی فرهنگی تاریخی توسط محسن پیرامون کار خود را آغاز نمود وتا پایان سال ۱۳۶۱ خورشیدی تعداد اشیاء فوق الذکر به ۱۵۲ قلم رسید موزه گرگان که در محل کاخ اختصاصی راه اندازی شد بیست وچهارمین موزه در کشور واولین موزه شمال کشور (در بین استان های گیلان مازندران وگلستان) بود این موزه یکصد سال بعد از افتتاح موزه ملی فرانسه وپنجاه وپنج سال بعد از افتتاح موزه ایران باستان (۱۳۱۶خورشیدی )تاسیس شده است متاسفانه در سال ۱۳۶۱خورشیدی این موزه به دلایل نامعلوم ونامشخص تعطیل شد وقمست عمده ای از اشیاء آن از آن از هزاره پنجم ٔ .م تا دوره اسلامی به مرکز استان مازندران(ساری)انتقال داده شد تعطیلی کاخ موزه گرگان باعث شد که این بنا موقتا کاربری فرهنگی ...
ژيمناستيك
مرور تاریخ ورزشی که با قدمتی 76 ساله بر پیشانی ورزش گرگان درخشید؛ مرثیه ای برای مادر غریب ورزش ها !مدتهاست که شنیده می شود مادر ورزش ها در گرگان حال و روز خوشی ندارد، شاید لازم باشد مرور کنیم مادر ورزشها در گذشته چگونه سربلند کرد و حالا چرا کمر راست نمی کند؟ 90 سال پیش ژیمناستیک در کشورمان تنها در مناطقی خاص چون پایتخت ایران از خود اثری برجای گذاشت، اما خیلی زود گرگانی ها هم به همت «مرحوم ابرپوش» با مادر ورزش ها آشنا شدند. سال 1314 پایه گذار ژیمناستیک در گرگان، علاقه مندان را با این رشته آشنا کرد و مدتی نگذشت که مرحوم غزنوی، رجبی، کلاردشتی و اصولی بهترین هایی بودند که مردم را با اجرای حرکات آکروباتیک و تک حرکتی، با ژیمناستیک آشنا کردند. شش سال از آغاز فعالیت ژیمناستیک در گرگان گذشته بود که فعالیت در ژیمناستیک مدرن با ورود روسها به گرگان آغاز شد. مرحوم «عبدالحسین ملک» پیر ورزش گرگان هم می گفت؛ از سال 1320 بود که افرادی چون او، کریم حقیقی، دکتر فرانکو قاپقران، علی اصغر جوادی و علی ترابیان شدند پیشگامان این رشته، اما بعدها در این شهر هر که نام و نشانی از ژیمناستیک می گرفت نام مرحوم ملک در میان بود، او که نفرات شاخص دیگری همچون عبدالقیوم ابراهیمی، مرحوم اسماعیل شیرنگی، حسن میرکریمی و دکتر فرهادی را پرورش داد. نقش پررنگ مرحوم ملک در ژیمناستیک، تیم این شهر را در دهه 40 و اوایل دهه 50 به یکی از تیم های قدرتمند ایران تبدیل کرد و گرگان را هم به یکی از سه قطب اصلی ژیمناستیک ایران. محمد دهخدا رییس سابق فدراسیون هاکی ایران، دکتر منصور اعلمی، حسین عباس زاده، مرحوم ناصر آراسته، محمدرضا اعلمی، عبدالله آراسته، غلام رضا کلانتری، محمدرضا محمودی، رضا،حسن و عباس نیاکان، احمد قلعه بالایی، امامقلی یازرلو، ایرج ملک محمدی، احمد حسینی، صفر غلامی و جواد پیشگر ژیمناست های برتر دهه 40 گرگان و چهره های شاخص تیم این منطقه در کشور بودند. ژیمناستیک گرگان زمین در آن دوران تنها به فعالیت مردان خلاصه نمی شد و شهرت و آوازه ژیمناستیک این شهر با نقش پررنگ بانوان، دوران طلایی ژیمناستیگ گرگان را رقم زد، آنجا که «آنت قاپقران»، «زیور صفرپور»،مهین داهی آذر» و «نازنین عظیم زاده» بدنه اصلی تیم ملی شش نفره ایران را تشکیل دادند. «سیمین خالقی» هم یکی از فنی ترین های آن دوران بود اگرچه پایش به تیم ملی هرگز نرسید. آن قدیمی های ژیمناستیک گرگان تاریخ ژیمناستیک این شهر را از مدرسه میهن و ایرانشهر مرور می کنند؛ دورانی که حرکات ژیمناستیک بر روی تشک های ابری و وسایل دست ساز اجرا می شد و حتی زمان 15 دقیقه ای استراحت بچه ها در مدرسه یا همان زنگ تفریح ...
مصاحبه
سوال _ آقای صمیمی گروه تئاتر رامین چگونه شکل گرفت ؟ جواب _ در سال 1347 اولین کلاس تئاتر با حضور استاد سعید نیکپور برگزار شد و ما روزانه بیش از چهار ساعت در کلاسها حاضر میشدیم پس از شش ماه 12 نفر از ما موفق به دریافت مدرک تئاتر شدیم . پس از آن با پیشنهاد جناب آقای حسن رحیمیان ( رئیس وقت اداره فرهنگ و هنر ) گروه تئاتر رامین تشکیل شد و به ثبت رسید . سوال _ اولین نمایشاتی که اجرا کردید را به خاطر دارید ؟ جواب _ بله نمایش محلل اثر صادق هدایت و نمایشنامه در منطقه جنگی اثر یوجین اونیل سوال _ هنر آموزان کلاس استاد نیکپور چه کسانی بودند ؟ جواب _ این حقیر – عطاء الله صفر پور – رضا خیرخواه – موسی ابراهیم پور – اسدالله بینات – حسن کریمی – رسول حسین لی – داوود هوشمند – حسن رستمانی – و سه نفر دیگر که متاسفانه اسامی آنها را فعلا به خاطر ندارم. سوال _ از فراز و نشیبها بگوئید جواب _ اون روزها مردم با تئاتر کلاسیک آشنا نبودند و عمده علاقه آنها شبیه خوانی و نمایشهای روحوضی بود لذا یک مقاومت ذاتی برای پذیرفتن تئاتر کلاسیک و ما از خود نشان میدادند ولی ما هم پیمان شده بودیم که با سختکوشی این جاده را هموار کنیم و مطمئن بودیم که نفع تحمل این مرارتها به هنرمندان آینده خواهد رسید و به طور کلی روشن دیدن آینده باعث دلگرمی ما بود . اون روزها توی سالن پیشاهنگی و مدرسه ایرانشهر با میز صحنه درست میکردیم و با ابزاری بسیار ابتدایی نور پردازی و صحنه آرایی میکریم و بیشتر مواقع مخارج نمایش را بصورت دنگی از چیبمان میگذاشتیم . سوال _ سوالات ما زیاده در ضمن مزاحمت ما هم مانع مطالعه شما شده بنابراین اگر اجازه بدین در مورد اوضاع و احوال گروه رامین بعدا مزاحم شما بشیم. جواب _ وقت من در اختیار شماست .
سخن نخست از روستای اهنگرمحله
درود بر شما روستای اهنگرمحله در ۱۷ کیلومتری شرق شهرستان گرگان با ۲۰۸۰ نفر جمعیت و ۱۸۰۰ هکتار زمین زراعتی از قبیل ابی و دیمی و ۳ نسق در روستا که در هر فصل نسقهای شالیکاری عوض شده و در نتیجه با هر بار کشت در سال ۱۸۰ هکتار می باشد که متاسفانه به علت کمبود اب زراعی که از سرچشمه آن رودخانه امامزاده طیب و رودخانه اشند از جنگل سرچشمه می گیرد بیشتر از ۸۰ هکتار ان از اب رودخانه جنگل کاشت نمی شود . در برسیهایی که از اداره کل میراث فرهنگی گلستان اقای عباسی می فرمایند که در کاوشها و علایمی از قبیل سفالهای خاکستری و قرمزی که در ارتفاعات روستا بدست امده و تخمینها و ...برای ۳۵۰۰ سال پیش برمیگردد .ایشان می افزاید که حتی زمانی که مغول حمله کرده مردم در اینجا زندگی خود را می کردند. اینجانب ابوطالب ندری که در شورای اسلامی شهر روستای سوم در حوزه اهنگرمحله منتخب اول روستا که از افتخارات خود می دانم و در نتیجه با همت روستاییان و کشاورزان گرامی و همت دیگر دوستان شورای روستا اقایان عباس بهرامی و نقی گرزین و حسن تمسکنی زاهدی و صاحب چکا و دهیار روستا اقای موسی طبیبی بر مشکلات روستا فایق امده و روستایی در خور شان و جایگای یک آهنگرمحله ای که از قول بزرگانمان شنیده ایم که در محوطه روستا که موسوم به شرکت می باشد در سالیان دور فلکه و فواره هایی بود که در جای خود جالب و مدرسه ابتدای روستا که در خود بزرگانی از مقامات استانی را پرورش داده است به سال ۱۳۱۷ یعنی زمانی که دبیرستان ایرانشهر در گرگان و دقیقا بعد از چند سال از احداث دانشگاه تهران در کشور این مدرسه احداث و اهمیت موضوع این روستا را می رساند ولذا از تمام هم روستاییان عزیز و کسانی که به نوعی در گذشته های دور و نزدیک اگر مطلبی و یا عکسی که بیانگر این روستا باشد البته به شرطی که تلقی توهین به شخص یا گروهی نشود امادگی داریم که از مطالب و گفتار شما دوستان استفاده نمایم منتظریم دوستان با تشکر ابوطالب ندری عضو شورای اسلامی روستای آهنگرمحله ۹۱۲۱--۲۷۱--۰۹۱۱ مراسم عزاداری سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) روز عاشورای حسینی در روستای اهنگرمحله گرگان برگزار شد . بانوان گرگانی در روز تاسوعای حسینی همه ساله به پخت نان نذری می پردازند .
تنها داور بین المللی استان شمالی کشور
علی اکبر مومنی در 22 اسفند ماه 1355، در شهرستان گرگان چشم به جهان گشوده ودر خیابان آموزشگاه جنگل (گرگانجدید) قد کشید. دوران تحصیل را در دبستان میرداماد( واقع در گرگانجدید)، مدرسه راهنمایی کاشانی، دبیرستان شهداء،شهید بهشتی و سرانجام پایان دبیرستان به خاطر بسکتبال به دبیرستان شهید مصطفی خمینی آمد و اتفاقا تیم خوبی هم تشکیل داده بودند و با تمام اتفاقات خاص آن زمان مقام دوم را در بین آموزشگاه ها ی گرگان بدست آوردند. (فینال بین مصطفی خمینی – آزادگان)اکبر مومنی بسکتبال خود را از دوران راهنمایی زیر نظر آقای محمدی معلم ورزش مدرسه آغاز کرده بود در آن زمان علاقه بسیاری به بسکتبال داشت. در زمان تعطیلات به همراه دوستانش به زمین دبیرستان ایرانشهر می رفتند و بازی می کردند آن زمان دبیرستان ایرانشهر بصورت مخروبه ای بیش نبود با یک تخته حلقه چوبی و یک توپ بسکتبال mikasa و انبوهی از جمعیت خلاصه این دوران یکی پس از دیگری سپری می شد تا اینکه از سال سوم دبیرستان به سمت داوری روی آوردند. در آن زمان فقط در گرگان آقایان فرهاد زحمتکش ، قاسم شاهینی و جلال آل عقیل و..... سوت می زدند البته آقای فرهاد زحمتکش داور بین المللی بودند. اکبر مومنی با توجه به جوان بودنش و مشکلات آن زمان که واقعا به جوانان میدان داده نمی شد وارد جرگه داوری شد. اکبر مومنی در آن زمان هیچ مشوقی نداشت جز پشتکار و همت خودش. سرانجام در سال 1374 داوری درجه 3 بسکتبال را گرفت . این باعث پشتکار بیشتر شد تا مدرک داوری درجه 2 را در سال 1378 دریافت کند سال 1381 مدرک داوری درجه 1 را با موفقیت پشت سر گذاشت و به عنوان جوانترین داور لیگ و کشور محسوب شد و در همان سال یکی از مهمترین داوری را انجام دادند بازی حساس بین دو تیم فرش مشهد و ایران نارا تهران( مهرام تهران). و در سال 1383 موفق به مدرک داوری درجه ملی شد و در سال 1390 آزمون داوری برگزار شده از سوی فدراسیون جهانی بسکتبال در دوبی، صاحب عنوان داور بین المللی شد. اهمیت کسب این درجه، آنجا دوچندان میشود که دریابیم اکبر مومنی اکنون تنها داور بین المللی سه استان شمالی کشور است. اکبر مومنی در سال 1391 عنوان داور بين المللي بسكتبال به بيست و دومين دوره رقابتهاي بسكتبال قهرماني جوانان آسيا به مغولستان اعزام شده بود در اولين تجربه بين المللي خود خوش درخشيد. به نقل از سايت رسمي فدراسيون بسكتبال كشور اعلام شد: ابراز رضايت كميته داوران آسيا از قضاوت هاي مومني جوان باعث شد كه سرداوري مسابقه بين تيمهاي لبنان و فيليپين (براي تعيين مقامهاي پنجم تا هشتم) به ايشان واگذار گردد. در اين رقابتها تيم بسكتبال جمهوري اسلامي ايران با كسب مقام سوم جواز حضور ...
نقاش گرگانی فیلم های علی حاتمی، میهمان ویژه روز گرگان
این تصویر یک روز قبل از برگزاری روز گرگان در دیدار با استاد گرفته شده است وقتی در ونکور کانادا به کلاس زبان می رفتم معلم کلاس از همه دانش آموزان خواست شهر خود را معرفی کنند. من عکسی از منطقه ای از ونکور که انتهای آن مشرف به کوه بود، تهیه کرده بودم. در کنار این عکس عکسی هم داشتم که از ناهارخوران و شاهکو که انتهای آن به کوه می رسید، گرفته بودم. این 2 عکس را نشان معلم دادم و گفتم زبان من تصویر است. این شهر من است، گرگان... گرگان عین ونکور کانادا است و معلم کانادایی هم تصدیق کرد. اگر تمیز نگه داریم از ونکور هم زیباتر است و آه می کشد و می گوید دلم می خواهد که اینگونه باشد... گرگان؛ زادگاهم و خاک مادریم است. با هیچ چیزی عوض نمی کنم. این خاک را مادرم می شناسم و دوستش دارم، در درونم است و مردم و ارتباطاتش برایم آنقدر زیبا و جذاب است که عواملی شدند که من هنرمند عکاس و نقاش شوم. خود را صد در صد گرگانی اصیل می شناسم و می دانم. هرگز از فرهنگ شهرم فاصله نگرفته ام و در مقدمه تمام کتاب هایم نوشته ام: اهل گرگانم... قبل از معرفی باید بگویم که او روی صحبت فارسی گرگانی تعصب دارد و جالب است در باره اینکه چرا در گرگان مردم با این لهجه فارسی صحبت می کنند؟ برای نخستین بار چنین گفت: 500 سال پیش زلزله شدیدی در گرگان اتفاق افتاد که تمام شهر گرگان را به زیر خاک برد. این زلزله مازندران و گرگان را کاملا از بین برد و از گرگان امروز چیزی باقی نماند تنها یک مدرسه و امامزاده نور که بنای محکمی داشتند، پایدار می ماند. بعد از این اتفاق عده ای مذهبی جمع می شوند و مدرسه مذهبی دایر می کنند به نام دارالمومنین. بعد از بنای این مرکز از جاهای مختلف ایران برای درس به این منطقه می آیند که گویش آن ها ترک، همدانی، خراسانی و شامل می شد. گرگان روی همین آدم ها یی که درس می خواندند، می چرخید. آن ها ناچار بودند کتاب بخوانند و صحبت فارسی داشته باشند به همین دلیل فارسی صحبت می کردند. در واقع کتاب ارتباط دهنده آن ها بود که فارسی صحبت کنند. او قرار است به عنوان میهمان ویژه در مراسم بزرگداشت روز گرگان حضور یابد و سخنرانی کند. این شخصیت متفاوت کیست؟ لطفا بیایید بیشتر در باره او بدانیم. حجت الله شکیبا در سال 1328ش در محله باغ شاه شهر گرگان دیده به جهان گشود. پدرش، میرزا محمود است که علاوه بر تبحر تام و تمام در عكاسی و تأسیس نخستین عکاسی الکتریکی در حدود سال های 1320ش در گرگان، در هنر نقاشی نیز چیره دست بود. حجت الله هم که از کودکی اوقات فراغت خود را در عکاسخانه پدر می گذراند، با نقاشی و عکاسی آشنا شد. شکیبا پیش از آنکه خواندن و نوشتن بداند، در کودکی نزد پدرش به فراگیری ...
روايت تلخ ائتلاف اصلاح طلبان در گرگان
روايت تلخ ائتلاف اصلاح طلبان در گرگان<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> از زماني كه جمع قابل توجهي از چهره هاي نامدار و بي نام اصلاح طلب به دعوت آيت الله زاده اي بزرگوار گرد هم آمدند تا انتخابات مجلس هشتم را چاره اي كنند و جلوي تفرقه را بگيرند حدود يكسال ميگذرد. درآن نشست و چندين جلسه بعدي افرادي همچون ابراهيم دراز گيسو ،علي اصغر احمدي، محمد هاشم مهيمني ، محمد رضاصالحي، سيد سبحان حسيني، مصطفي سبطي ، محمود ربيعي ، عبدالله مير اكبري ، ابوالفضل عامري، علي كلاته، محمد حسين علي اصغري ، امير سنايي، هوشنگ صباغان و بنده حضور داشتيم . تركيب و سابقه اعضاي جلسه حاكي از يك اميدواري بود ولي در پس ذهن همه نگراني از عدم توفيق آن نيز مخفي شده بود . 3ماه پيش از برگزاري اين جلسه، جمع ديگري از اصلاح طلبان شهر گرگان به دعوت هاشم مهيمني بصورت مستمر جلسه ديگري را آغاز كرده بودند تا ساماني به اصلاح طلبان هم سو در انتخابات آينده بدهند كه بعد ها به دليل اعتراض دوستان اتحاديه و اعتماد ملي مبني بر موازي بودن با جلسه ديگر به طور موقت متوقف شد. پس از حدود 40 جلسه كه با حضور بزرگان فوق الذكر و يا نمايندگان آنها ونيز نمايندگاني از گروههاي اصلاح طلب برگزار شد و كارهاي خوب كارشناسي اعضا به نتايج قابل قبولي نزديك ميشد ، با نارضايتي و اعتراض برخي از اعضا مواجه و نهايتا" دوستاني كه مشوق و شايد باني جلسه فوق بودند ، خود باعث تعطيلي و توقف آن نيز شدند . شايد به اين دليل كه ماهي مقصود از آن جلسه گرفته نميشد. ديگران، همه به حكميت بزرگان تن داده بودند و حاضر بودند پاي تصميم آن جلسه بايستند ولي اين تنها مدعيان پيروي از خط امام و ولايت بودند كه به حكميت ولايت مدارانه تمكين نكردند و در مقام عمل ميزان پايبندي خود را به ولايت پذيري ثابت كردند. به هر صورت به همت آن عزيزان و احتمالا" تاثير گذاري نفوذيهاي مراكز خاص (كه همه ميدانند)آن جلسه هم تعطيل شد ! اميد اصلاح طلبان به ائتلاف جبهه اصلاحات(ياران خاتمي) دوخته شد . ولي تشكيل ستاد ائتلاف اصلاح طلبان در گلستان با آن وضع نا اميد كننده و ايضا" نفوذ عنصري مشكوك الحال! به آن كه حتي در اواخر كار ماموريت انحلال ستاد را داشت هم نتوانست مرهمي بر زخم تفرقه كانديداهاي مدعي و بعضا" غير مدعي اصلاح طلبي باشد. حتي لويي جرگه اتحاديه و اعتمادملي هم نتوانست در گرگان روي 2نفر توافق و ساير كانديداهاي نزديك به خود را متقاعد به كناره گيري كند. از 3نفر كانديدايي هم كه دعوت اتحاديه را پذيرفتند(سبحان حسيني ،علي اصغري و قجري ) و به لويي جرگه(يا به قول خودشان خرد جمعي) رفتند و تعهد كرده بودند ...
کارگاه آموزشی شهردار کوچولو در ایرانشهر
کارگاه آموزشی شهردار کوچولو در ایرانشهر طرح آموزش شهروندی ویژه دانش آموزان سطح شهر ایرانشهر از دبستان فاروق اعظم آغاز شد. این پروژه با همت روابط عمومی شهرداری با همکاری مدیریت آموزش و پرورش ایرانشهر در حال اجرا می باشد .مراسم افتتاحیه این مراسم در دبستان فاروق اعظم ایرانشهر با حضورمعاونت حوزه خدمات شهری ،شهرداری ایرانشهر ،معاونت مقطع ابتدایی مدیریت آموزش و پرورش خانم فرحودی و معلمان ،مربیان دبستان آغاز این طرح محمد دین دشتی(مدیر روابط عمومی شهرداری) گفت : دانش آموزان نقش بسیار موثری می توانند در شهر قشنگ داشته باشند و مواردی از قبیل مشارکت دانش آموزان در شهر زیبا،حفظ فضای سبز ،حفظ اموال عمومی،نریختن زباله در خیابان و کوچه،دیوارنویسی با زبان نمایش به اجرا در آمد که مورد استقبال دانش آموزان و مربیان دبستان قرار گرفت. در ادامه مهندس ریگی معاونت حوزه خدمات شهری در مورد محوریت آموزش شهروندی و وظایف شهرداری مطرح نمود و وظیفه شهردار مدرسه را برای دانش آموزان شرح داد.وی گفت :تفاهم نامه با مدرسه شما امضاء نموده ایم .انشا الله این پروژه آغازی برای شهر زیبا و آباد هست. دانش آموزان و شهروندان ،شما شهرداران کوچولو نقش بسیار اساسی و حیاتی دارید اگر شما به ما کمک کنند شهر ایرانشهر به عنوان شهر نمونه خواهد شد. خانم فرحودی نیز در پایان مواردی در مورد نظافت مطرح نمود و سلامت انسان را در گروه نظافت دانست و جناب آقای آصف چاکری به عنوان شهردار مدرسه فاروق اعظم معرفی شد. شایان ذکر است این طرح در دبستان های دیگر شهر در روزهای آینده در حال اجرا می باشد.