مدح حضرت علی

  • مدح و منقبت - امام علی (ع)

      در مدح مولا امیرالمؤمنین جان را به یک اشاره مسخّر کند علی دل را به یک نظاره منوّر کند علی ایجاد گل ز شعلۀ آذر کند علی یک لحظه سیر عالم اکبر کند علی بر کائنات جود مکرّر کند علی **** او را سزد به خلق امیری و رهبری او آورد عدالت و قسط و برابری تیغش رسد به چرخ گه رزم‌آوری با ذوالفقار حیدری و دست داوری یک لحظه فتح قلعۀ خیبر کند علی **** افلاک را مهار کند با نظاره‌ای بی‌مهر او به چرخ نتابد ستاره‌ای نبود به دهر منقبتش را شماره‌ای ابلیس را به بند کشد با اشاره‌ای یک لحظه گر اشاره به قنبر کند علی **** پیغمبری نبوده بدون ارادتش کعبه هنوز فخر کند بر ولادتش مسجد هنوز شاهد شوق شهادتش پروردگار فخر کند بر عبادتش چون بندگی به خالق داور کند علی **** او ناخداست کشتی لیل و نهار را فرمان دهد هماره خزان و بهار را تقسیم کرده روز ازل خلد و نار را نبوَد عجب که خلق خداوندگار را با یک نگاه خویش ابوذر کند علی گردون به پیش تیغ علی افکند سپر از حمله‌اش قضا و قدر می‌کند حذر شمشیر فتح داور و شیر پیامبر روز از سران فتنه بگیرد به تیغ، سر شب در خرابه با فقرا سرکند علی **** هنگام بذل دست بوَد دست داورش گر کوهی از طلا بود و کوهی از زرش اول نهد طلا به کف سائل درش نبوَد عجب به دست غلام ابوذرش این گوی خاک را به جهان زر کند علی **** هر جا خدا خداست علی هم بوَد امیر خورشید را توان کشد از آسمان به زیر از بس که بود دیو هوا در کفش اسیر حتی شکم ز نان جوین هم نکرد سیر با آنکه سنگ را در و گوهر کند علی در آسمان لوای امامت بپا کند در خاک، با خدا دل شب التجا کند در جنگ، حفظ جان رسول خدا کند در رزم تیغ خویش به دشمن عطا کند در مهد، پاره پیکر اژدر کند علی ج **** طاقی که تا قیام قیامت نیافت جفت جان را هماره در ره اسلام ترک گفت از جبرئیل نغمۀ «الا علی» شنفت در لیلة المبیت به جای رسول خفت تا جان خود فدای پیمبر کند علی **** شاهی که هست و بود به دستش مسخر است با یک فقیر زندگی او برابر است از بس که در خلافت خود عدل‌گستر است سهم عقیل را که بر او خود برادر است با سهم یک فقیر برابر کند علی روزی که از خطای همه پرده می‌درند روزی که خلق تشنه به صحرای محشرند دل‌ها ز تشنگی چو شررهای آذرند آنان که مست جام تولّای حیدرند سیرابشان ز چشمۀ کوثر کند علی ج **** دارد ز قلب خاک حکومت بر آسمان بر دستش اختیار مکان داده لامکان گردد به گردش نگهش محور زمان دست خداست با سر انگشت می‌توان افلاک را هماره مسخّر کند علی **** دین یافت از ولادت شیر خدا کمال بی‌مهر حیدر است مسلمان شدن محال عالم به او و او به خدا دارد اتکال در عین بندگی به خداوند ذوالجلال اعجاز، همچو خالق داور کند علی ...



  • اشعار مدح امیرالمونین امام علی (ع)

      اشعار مدح امیرالمونین(ع) اشعار مدح امیرالمونین امام علی (ع) - موافق مرا در تن بود تا جان علی گویم علی جویم  بجنبد تا رگم در جان علی گویم علی جویم   ز پیدا و ز پنهانم همین یک حرف را دانم  که در پیدا و در پنهان علی گویم علی جویم  اگر اهل خراباتم وگر شیخ مناجاتم  به هر آئین ، به هر دستان علی گویم علی جویم  علی دین است و ایمانم ،علی درد است و درمانم  چه با درد و چه با درمان علی گویم علی جویم  علی حلال مشکل ها ،علی آرامش دلها  کند تا مشکلم آسان علی گویم علی جویم  اگر در خانقه افتم وگر در میکده خفتم  به هر معموره و ویران علی گویم علی جویم  ز مهر او سرشت من ، جمال او بهشت من  هم اندر روضه ی رضوان علی گویم علی جویم  علی باب الله عرفان ،علی سرالله سبحان  به نور دانش و عرفان علی گویم علی جویم  اگر درویش و مسکینم وگر دیندار و بی دینم  چه با کفر و چه با ایمان علی گویم علی جویم  اگر تسبیح می گویم وگر زنار می جویم  به هر اسم و به هر عنوان علی گویم علی جوی  ز سوره سوره ی قرآن ، ز یاسین و ز الرحمان  به هر آیه ز هر تبیان علی گویم علی جویم  اگر از وصل خوشحالم وگر از هجر نالانم  چه با وصل و چه با هجران علی گویم علی جویم  به محشر چون برآرم سر ، به نزد خالق اکبر  به گاه پرسش و میزان علی گویم علی جویم موافق ********* اشعار مدح امیرالمونین امام علی (ع) - مجید تال باید که تو را حضرت منان بنویسد در حد قلم نیست که قرآن بنویسد هر دست گدایی که به سوی تو دراز است مفهوم قنوتی است که در بین نماز است سمت حرم توست دلم باز روانه ((ای تیر غمت را دل عشاق نشانه)) ایوان دلم خاک، طلایی بده مولا قدری به من خسته بهایی بده مولا آن چیست که در حج و طواف است...؟نشانه است ((مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است)) تکفیر نما عقربه ی قبله نمارا چون اوست که سمت تو نشان داده خدا را احمد(ص) به خدا غیر علی(ع) یار نمی خواست پیغمبر ما همسفر غار نمی خواست رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست ((تا بوده علی(ع) بوده و تا هست علی(ع) هست)) بر اسب سوار است قیامت شده بر پا دشمن به فرار است ازین حالت مولا شمشیر کشیده است که لشگر بگشاید باید برود یک تنه خیبر بگشاید «یا قادر» و «یا قاهر» و «یا فاتح» و «یا هو» این جرأت و این هیبت و این قدرت بازو... مخصوص علی(ع) هست علی(ع) شیر خداوند آن یکه جوانمرد به تعبیر خداوند... ...از ترس ز دستان عدویش سپر افتاد ((با خشم علی(ع) هرکه در افتاد ور افتاد)) احمد(ص) زند آیا نفسی غیر علی(ع)...؟نه بالا برود دست کسی غیر علی(ع)...؟ته ((من کنتُ)) که بر حیدر کرار (ع)رسیده است حقّ است و سرانجام به حقدار رسیده است مجید تال ******** اشعار مدح امیرالمونین امام علی (ع) یکجا و ناگهانی دل می بری ...

  • مدح و منقبت - حضرت فاطمه (س)

    در مدح و مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها تو زهرایی تو زهرای محمد پروری زهرا رسول الله را هم دختری، هم مادری زهرا نبی را پارة تن روح مابین دو پهلویی امیرالمومنین را رکن و کفو و همسری زهرا گواهی می دهم ای روح احمد هستی حیدر که تو هم مصطفی، هم فاطمه، هم حیدری زهرا گهی گویم امیرالمومنین برتر بود از تو گهی بینم تو از او در جلالت برتری زهرا تو والشمسی، تو واللیلی، تو والفجری، تو والعصری تو نوری، هل اتایی و الضحایی کوثری زهرا تو از مریم، تو از هاجر، تو از حوا، تو از ساره نه، تو از انبیا جز احمد مرسل سری زهرا امید رحمة للعالمین محبوبة داور پناه انبیا در گیر و دار محشری زهرا تو سر ناشناس ذات پاک حق تعالایی نمی دانم که هستی آنقدر دانم که زهرایی   در مدح و مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها سلام الله ای جان محمد، بر تن و جانت که پیغمبر کند تعظیم و بوسد همچون قرآنت تویی آن سرمدی بحر و تویی آن احمدی کوثر که جوشد تا قیامت گوهر عصمت ز دامانت خدا خود بر محمد کرد ابلاغ سلامت را محمد گفت جانان منی جانم به قربانت تو از روز نخستین میزبان خلقتی زهرا تمام آفرینش تا صف حشرند مهمانت تویی انسیه الحورا تویی حوراء الانسیه همه در حیرتم حوریه خوانم یا که انسانت تو نوراللهی و نور علیٰ نورند اولادت تو الرحمانی و حق داده لؤلؤ داده مرجانت نه تنها خواجة لولاک برخیزد به تعظیمت که جبرییل امین آرد سلام از حی سبحانت تو روحی، روح مابین دو پهلوی رسول استی بتول استی، بتول استی، بتول استی، بتول استی   در مدح و مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها تو مام یازده عیسای عیسی آفرین استی تو سرتا پا تمام رحمة للعالمین استی تو از صبح ازل منصورة اهل سماواتی تو تا شام ابد عرش الهی در زمین استی امیرالمومنین دست خدا بود و یقین دارم که تو یا فاطمه دست امیرالمومنین استی علی حبل المتین باشد به قرآن حی سرمد را یقین دارم تو حبل محکم حبل المتین استی شنیدم بعد احمد جبرئیلت هم سخن بودی چه می گویم تو خود استاد جبریل امین استی تو منصوره، تو صدیقه، تو راضیه، تو مرضیه تو توحیدی، تو قرآنی، تو ایمانی، تو دین استی تو هم روح الفؤاد استی، تو هم باب المراد استی تو هم عین الحیات استی، تو هم حق الیقین استی اگر چه در ثنایت در فشاندم یا گهر سفتم تو بالاتر از آنی من به قدر فهم خود گفتم   در مدح و مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها قیامت روز قدر و اقتدار توست یا زهرا عذاب و عفو هم در اختیار توست یا زهرا شفاعت می کنی در حشر کل دوستانت را کرامت تا ببخشی بی قرار توست یا زهرا نه تنها آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی رسول الله هم چشم انتظار توست یا زهرا رها کردن، گرفتن، عفو کردن، حکم فرمودن به تو ...

  • مدح حضرت علی (ع)

    ای دل بيا مناقبی از اصفيا بخوان .............. يک شمه ای ز تاج سر اوليا بخوان با خاکيان ، کواکبيان ، آسمانيان ............... يک دم حديث کنت مع الانبيا بخوان از مظهرالعجائب عالم نمی بدان ............. وز مظهرالغرائب حق کيميا بخوان در مصحف خدا لقبش هل اتی ببين ................ واندر زبور نام ورا ايليا بخوان سرمايه ولای علی را به جان بخر ................. خود را فراتر از همه اغنيا بخوان خاک در سراچهء قنبر غلام او .................. بر ديدگان خويش چنان توتيا بخوان                 نيت علی است ، حلقه علی ، ذکر ما علی است               برتر علی است ، خواجه علی ، ذوالعلی علی است قفلی که بی کليد بود وا نمی شود .............. بيت خدا بغير خدا جا نمی شود خانه بغير صاحب خود ره نمی دهد ............ کعبه بدون نام علی وا نمی شود ديوار هم برای علی باز می شود ............. کاری که بهر هيچ کس امضاء نمی شود تنها ميان بيت خدا آشنا بود ................... اين خانه غير خوبش پذيرا نمی شود بنت اسد نه، ام اسد ، راه وا کنيد ............. جز ماده شير مادر مولا نمی شود              خلقت علی است ، قبله علی ، عشق ما علی است                      فرياد کعبه هم به خدا ذکر يا علی است مادر به زادگاه علی خيره مانده است ..... کعبه به پيشگاه علی خيره مانده است اطراف بيت، گرد حرم، دور تا به دور ........ يک امتی به راه علی خيره مانده است ناگه خبر رسيد که هجران به سر رسيد ...... عالم از اين پگاه علی خيره مانده است آمد برون ز کعبه خداوند نوريان ........... مادر به روی ماه علی خيره مانده است لبخند آشنا به پيمبر نشاط داد ............. احمد از اين نگاه علی خيره مانده است حجاج اگر هنوز طواف حرم کنند ......... خلقت به زادگاه علی خيره مانده است                جنت علی است ، کوثر علی ، مصطفی علی است                       ذکر نبی و فاطمه يا مرتضی علی است تبريک ای خلايق سرمد علی رسيد .......... خيزيد ای سپاه محمد علی رسيد خيزيد ای گروه رسولان به پای عشق ........ بر انبياء مبصر و ارشد علی رسيد گيرم گواه آيهء پاگ مباهله ................ جان جهان و هستی احمد علی رسيد بر طاق عرش بر در جنت به آسمان ......... بنوشته با خطوط زبرجد علی رسيد سر عباد، رکن بلاد، آيه رشاد .............. مقصود را تجسم مقصد علی رسيد                عزت علی است ، شوکت علی ، جانفزا علی است              فرقان علی است ، طارق علی ، والضحی علی است عشقش بود شراره ولی حر نار نيست ......... مهرش بود هماره غمی گه گدار نيست نامش اگر علی است ز اعلی گرفته است .... منشق ز حی و دور ز پروردگار نيست دست خدا، جمال خدا، ديدهء خداست ...... پس کيست آن نگار اگر کردگار نيست ما چون مسافريم و علی ساربان عشق ..... ديگر غم و فراز و نشيب و حصار نيست آن ...

  • مدح ومنقبت حضرت علی(ع)

    تضمین بهشت  سکان زمین و آسمان است علی سلطان همه جهانیان است علی گلواژه ی منشق از علی اعلاست سر چشمه ی فیض بی کران است علی آوازه ی او ز هفت اقلیم رسد مشهور به هفت آسمان است علی سر سلسله خلیل عبادالرحمن آن بنده ی سر به آستان است علی برتر ز علی رب جلی خلق نکرد آقای همه بهشتیان است علی از بعد نبی بر همه ی مخلوقات از جانب دوست ارمغان است علی اول وصی پیمبر اعظم اوست بر دین رسول روح و جان است علی شاگرد محمد امین است ولی استاد همه پیمبران است علی دستور تمام انبیا در دستش حق را شب معراج لسان است علی هستند امامان مبین رهرو او یعنی که امیر کاروان است علی همتای امیر عشق تنها زهرا ست با دخت رسول همزبان است علی بر هر نبی و ولی ولی الله است مولای جمیع انس و جان است علی در نور محبتش پر از جاذبه است محبوب قلوب شیعیان است علی بر غیب و شهود حاکم و سلطان است آگاه ز راز کهکشان است علی جنت یکی از صنایع دستانش صنعتگر آفریدگان است علی ایمان و نماز و اصل اسلام علی است توحید و معاد عارفان است علی مفتاح علوم ایزدی در نزدش دیباچه ی علم لا مکان است علی این است گواه لا مکان بودن او یک شب به چهل مکان عیان  است علی مولا و امام متقین کیست علی است حقا که امیر مومنان است علی سلمان که سبو از می منّا نوشید او ظرف و در آن قطره چکان است علی میثم سر دار از علی می گوید با لله می وصل عاشقان است علی قنبر که غلامی علی منصب اوست او سالک و پیر راهدان است علی در مرکز وحی کاتب وحی علی است بر حامل وحی تر جمان است علی گنجینه ی مخفی معارف مولاست آئینه ذات مستعان است علی تفسیر مبین فطره الله علی است عشقش به دل پیر و جوان است علی آیات مبین مدیحه اوصافش هر سوره و آیه آرمان است علی قرآن بدون او به قرآن جعلی است تا ناطق و منطق و بیان است علی دانید که سرّ اسم اعظم در چیست اکسیر به رمز کن مکان است علی در اولُ الاولین عیان کیست علی است در آخر الآخرین نهان است علی احسان قدیم و حکم فرمای ازل مسجود همه فرشتگان است علی موسای قلندر از علی نیل گشود بر کشتی نوح پشتوان است علی عیسا نه به خویش مرده را زنده کند تجدید حیات مردگان است علی میزان و قسیم نار و جنت حیدر آری به صراط میزبان است علی عنوان علی به چهره ها منقوش است نامش به رخ موالیان است علی با این همه مظهر العجائب  بشر است ! یا اینکه خداوند جهان است علی افتاده بیا که دستگیر تو علی است بر بازوی نا توان توان است علی بر سائل خود زکات بخشد به رکوع با قاتل خویش مهربان است علی نیروی ولایتش محک بر همگان بر جمع خلایق امتحان است علی در روز نبرد تک سوار عرب است در عرصه صبر قهرمان است علی خیبر شکن ...

  • در مدح حضرت فاطمه زهرا-س

        از خــداوندگــار حــی ودود   به تو یـا‌فاطمه سـلام و درود   ذات داور ز خشم تو در خشم   قلب احمد به وجد تو خشنود   وای اگر روز حشر، یازهرا   رو به حشر آوری به روی کبود   فاطمـه پــارۀ تـن پـدر است   پدرت بارهـا چنیـن فرمود   در عــزای پـدر همـه دیدند   خانه‌ات شد سیاه‌پوش از دود   با که گویم که بر تو آوردنـد   بار هیزم به جای عنبر و عود   حملـۀ دیــو و آستـانۀ حـور   خانــۀ وحـی و آتـش نمرود   جان مادر! کجا زمین خوردی   که شـده چادر تو خاک آلود؟   بارهــا، بارهــا تــو را کشتند   اجر و پاداش مصطفی این بود   تـو علـی را سپـر شـدی کآمد   بر تنت ضربه روی ضربه فرود   بـه پیمبـر قسـم! ز دست خدا   دست بشکستۀ تو دست گشود   تو چراغ هدایتی زهرا   تو حیات ولایتی زهرا     صدف نبوت 5 – غلامرضا سازگار

  • مدح ومنقبت - حضرت معصومه (س)

    در مدح و ولادت حضرت معصومه بند اوّل یک عمر کنم نثار جان و سر صد بار دهان بشویم از کوثر باشد که مدیحه‌ای کنم انشا در مدحت دخت موسی‌جعفر مجموعه‌ای از فضائل زهرا معصومه‌ای از تبار پیغمبر بر چرخ سپهر معرفت خورشید از هفت یم کمال یک گوهر چون ماه جمادی از روی زهرا ذیقعده گرفته از رخش زیور فیضیّه از اوست روضةالزهرا قم از قدمش مدینۀ دیگر هم سیب بهشت حجتِ هفتم هم آینۀ حقیقتِ مادر عالم بالد به این چنین بانو فخریّه کند رضا بر این خواهر در حشر چو پا نهد همه گویند زهرا آمد دوباره در محشر این مصحف روی سینۀ باباست ایـن دختـر برگزیدۀ زهراست