متون فقه 1

  • کتاب متون فقه 1 تا 4 (لمعه دمشقیه)

    نمونه سوالات متون فقه دانشگاه آزاد نمونه سوالات حقوق دانشگاه بیرجند نمونه سوالات استاد چهکندی نمونه سوالات استاد موهبتی نمونه سوالات استاد غوث نمونه سوالات متون فقه ۱: ۱-انواع بیع را نام برده و حق خیار را تعریف کنید ۱-خیارات زیر را تعریف کنید؟ الف)غبن     ب)تفلیس          ج)تعذر تسلیم                   د)تدلیس نمونه سوالات متون فقه ۲: ترجمه کنید میآید و تستی. جملات زیر را ترجمه کنید. ۱-من تزوج امراه فی العدتها...تا انتهای...و ان دخل الا فلا ۲-یجب الانفاق فی العده الرجعیه کما کان ف صلب النکاح برای تست هم بحث های: مهر،عقد موقت،عدم ذکر مهر،لعان،اما و ابا ،مهرالمسمی و ... نمونه سوالات متون فقه ۳: معنی کنید میآید:۱- و لا تثبت فی المقسوم الا مع الشرکه فی المجار و الشرب ۲-و لیس للشفیع اخذ البعض بل یاخذ الجمیع او یدع ۳-و لا میراث للعصبه الا مع عدم القریب فیرد علی البنت و البنات و الاخت و الاخوات للاب والام نمونه سوالات متون فقه ۴: فعلا نمونه سوالی از متون ۴ موجود نمیباشد   مشاهده فهرست مطالب این کتاب - دیباچه - کتاب القضاء - کتاب الشهادات - کتاب الوقف - کتاب العطیه - کتاب المتاجر - کتاب الدین - کتاب الرهن - کتاب الحجر - کتاب الضمان - کتاب الحواله - کتاب الکفاله - کتاب الصلح - کتاب الشرکهه - کتاب المضارب - کتاب العاریه - کتاب الودیعه - کتاب المزارعه - کتاب المساقاه - کتاب الاجاره - کتاب الوکاله - کتاب الشفعه - کتاب الجعاله - کتاب الوصایا - کتاب النکاح - کتاب الطلاق - کتاب الخلع و المباراه - کتاب الظهار - کتاب الایلاء - کتاب اللعان - کتاب الاقرار - کتاب الغصب - کتاب اللقطه - کتاب احیا الموات - کتاب المیراث - کتاب الحدود - کتاب القصاص - کتاب الدیات - فرهنگ اصطلاحات فقهی



  • متون فقه 2

            متون فقه 2 مقدمات عقدنکاح:1-امرازدواج مستحب موکداست،توضیح اینکه ازدواج کردن برای کسی مستحب موکداست که بداند         به واسطه ترک ازدواج به گناه نمی افتدواگراحتمال به گناه افتادن برایش موجودباشدبراو واجب            می شود.بعدازاسلام آوردن فردمهم ترین کاراوازدواج نمودن است.2- مردی که درصددازدواج است بایدزنی پاکدامن انتخاب کند،بچه زاباشد،دنبال زیبایی ودارایی همسرنباشد.3 - مرد می تواند به صورت زنی که می خواهدبااوازدواج کندنگاه کند،حتی اگربدون اجازه اوباشد،ضمن این که این عمل مستحب است،البته فقط به صورت ودستهای اوبنگردوهمچنین اگرایستاده است یادرحال راه رفتن است اندام اورابنگرد،روایت است که می تواندبه موومحاسن اونیزنگاه کند.صیغه عقدنکاح:الفاظ بکارگرفته شده برای ایجاب(زَوَّجتُکَ،انکَحتٌکَ،مَتََّعتٌکَ)الفاظ بکارگرفته شده برای قبول(قَبِلتُ التََّزویج،قَبِلتُ النِّکاح)الفاظ بکارگرفته شده برای ایجاب وقبول بایدبه صورت صیغه ماضی به کاررود.1-تقدم ایجاب برقبول شرط نیست.2- شرط نیست که لفظ ایجاب باقبول یکی باشد.3- درصورتی که طرفین عقدقدرت اجرای عقدباالفاظ عربی راداشته باشندجاری کردن به زبان دیگرجایزنیست.4- شخص لال بااشاره می تواندایجاب وقبول کند.5- طرفین عقدباید دارای کمال باشند.(قاصد،مختارباشند)6- خانم هم می تواندازطرف خودش یابه وکالت ازطرف دیگری صیغه عقدراجاری کند،البته زن           می تواندفقط ازطرف زن وکالت داشته باشد،فقهای امامیه همه بااین نظر موافقند.7- وجودشاهدان جزوارکان عقدونکاح نیست،همچنین حضورولی دختررشیدضروری نیست.8- زن ومردی که به ازدواج هم درمی آیندبایدمعلوم ومشخص باشند،اگرکسی چندتادخترداشته باشدوبطورمبهم یکی راشوهردهدصیغه باطل است.9- پدر،جدپدری،وصی وحاکم حق ولایت درامرنکاح دختررادارند.عضل:عبارت است ازاین که ولی دخترباوجودمیل ورغبت دختربرازدواج باهم کفوخودش بدون دلیل موجه به دختراجازه این ازدواج راندهد،که دراین صورت اگرولی بدون دلیل اجازه نکندازولایت عضل              می شودودخترمی تواندبه دادگاه مراجعه نماید.شرط خیاردرعقدنکاح:درعقدنکاح شرط خیارجایزنیست،زیرانکاح جزوعبادات است نه معاوضات،لذاباشرط خیارفسخ درنکاح عقدهم باطل می شود،به دلیل این که به عقدی رضایت داده می شودکه شرط آن ازابتدافاسدبوده است.عده ای ازفقهامعتقدندفقط شرط مزبورباطل بوده نه عقد،زیرامادراین جادواتفاق داریم(شرط وعقد)امااکثرفقهامی گویندعقدباطل است به دلیل این که هردوتوامان باهم ایجادمی شود.شرط خیاردرموردمهریه اشکالی ندارد،زیراذکرکردن خودمهریه درنکاح شرط صحت عقدنیست ...

  • متون فقه

    بسمه تعالی متون فقه                                                                                                                                                                 اصول دین (اصول عقاید)= بیان کننده مباحثی که به اندیشه انسان مربوط میشود. در علم کلام میتوان مشاهده کرد.             اخلاقیات = بیان کننده مباحثی که به تهذیب نفس مربوط میشود. درعلم اخلاق می توان مشاهده کرد. احکام وتکالیف شرعی(عملی) یعنی فروع دین= یعنی بیان کننده مباحثی که مربوطبه اعمال ورفتار مکلفین می شود.(کسانی که به سن تکلیف رسیده باشند.)  اصول فقه یکی از مقدمات ضروری علم فقه به شمار می رود.                                                               تعریف اصول فقه = اصول+فقه تشکیل شده است.  تعریف اصول : جمع اصول : درلغت به معنای پایه واساس ، بخشی از یک چیز که سایر بخشها بر آن استوار باشد. قال رسول الله: (بنی الاسلام علی خمسه اصول) دراینجابه معنای لغوی به کاررفته شده است.       در اصطلاح اصول چند معنا دارد. اصل دربرابر فرع مانندخمر (اصل) نبیذ(فرع)" حکم (خمر)اصل است برای حکم نبیذ، حکم خمردرشریعت ثابت شده است.وحکم نبیذ ثابت نشده است. نکته:حکم ثابت درشرع یا در کتاب= اصل" حکم غیرثابت میشود: فرع   اصل به معنای راجح وظاهر است. مثال :اصل حقیقت است.        اصل به معنای دلیل (راهنما به چیزی) اصل در وجوب نماز کتاب است. (همان کتاب قرآن) است. الفاظ گاهی اوقات دومعنا دارند:معنای حقیقی مانند اسد(حقیقی حیوان درنده)و(مجازی انسان شجاع) اصل به معنای قاعده است. اصل در هر چیز طهارت است. اصل درهر چیز حلّیت است.(قاعده طهارت از:کل شیء طاهر حتی تعلم انه قدر)(قاعده حلّیت از: کل شیء لک حلال حتی تعلم انه حرام بعینه )(قاعده لاضرراز:لاضررولاضررفی الاسلام)(قاعده ضمان ید از:علی الید مااخذت حتی تودی)=(بردست است آنچه گرفته است تازمانیکه برگرداند.)                                                     اصل به معنای آنچه که بیان گر پاره ای از احکام ظاهری است یا وظیفه مکلف را در زمانیکه به حکم واقعی دسترسی ندارد بیان می کند. که اینها 4اصل اند: 1- اصل برائت :اصل برنبودن تکلیف است مگراینکه تکلیف ثابت شده باشد.              2- اصل احتیاط: درصورتیکه دروجوب یا حرّمت دو با چند چیز تردید داریم. به گونه ای رفتار کنیم که مرتکب ترک واجب یاانجام حرام نشویم.              3 - اصل تخییر: در صورتیکه در وجوب یا حرّمت دو یاچندچیز تردید داریم وامکان انجام هردو یا ترک هردو وجود ندارد.در اینجا مخیّریم: مانند نمازجمعه ....یانمازظهر به قصد وجوب بخواند می شود بدئت ...

  • منابع ارشد

         منابع مطالعاتی دروس مجموعه حقوق متون حقوقی به زبان خارجه 1) Law Text ، دكترافتخار جهرمي 2) Law Made Simple ، پادفيلد ، انتشارات مجد 3) Gcse Law ، براون 4) Dictionary Of Law ، Oxford ، ميزان 5) نكات مهمLaw Text ، نسل نيكان 6) فرهنگ اصطلاحاتي حقوقي (لاهه) ، گنج دانش   متون فقه 1) گزيده متون فقه (1و2و3و4) ، دكتر محمدي ، ميزان 2) بايسته هاي متون فقه ، دكتر محمدي ، ميزان 3) لمعه دمشقيه- دوجلدي ، شهيد أول ، دالفكر قم 4) بيع و اختيارات ، دكتر شكاري ، كشاورز 5) مباحث حقوقي شرح لمعه ، دكتر لطفي ، مجد   حقوق تجارت 1) دوره كامل حقوق تجارت ، دكتر ستوده تهراني ، دادگستر 2) دوره كامل حقوق تجارت ، دكتر اسكيني ، سمت 3) دوره كامل حقوق تجارت ، دكتر عرفاني ، ميزان 4) حقوق تجارت (ورشكستگي و تصفيه) ، دكتر قائم مقام فراهاني ، ميزان 5) قانون تجارت در نظم حقوق كنوني ، دميرچلي   حقوق مدنی 1) اشخاص و محجورين ، دكتر صفاي ، سمت 2) اموال و مالكيت ، دكتر كاتوزيان ، ميزان 3) حقوق مدني- اعمال حقوقي ، دكتر كاتوزيان ، شركت سهامي انتشار 4) حقوق مدني- وقايع حقوقي ، دكتر كاتوزيان ، شركت سهامي انتشار 5) تشكيل قراردادها و تعهدات ، دكتر شهيدي ، مجد 6) سقوط تعهدات ، دكتر شهيدي ، مجد 7) مختصر حقوق خانواده ، دكتر صفايي ، ميزان 8) درسهايي از عقود معين (دوجلدي) ، دكتر كاتوزيان ، گنج دانش 9) حقوق مدني- شفعه، وصيت، ارث ، دكتر كاتوزيان ، ميزان 10) اثبات و دليل اثبات (2جلدي) ، دكتر كاتوزيان ، ميزان 11) ارث ، دكتر شهيدي ، مجد 12) قانون مدني در نظم حقوق كنوني ، دكتر كاتوزيان ، ميزان 13) حقوق مدنی (جلد 1و2و3) ، دکتر امامی ، اسلامی   حقوق بین الملل عمومی 1) حقوق بين الملل عمومي ، دكتر ضيائي بيگدلي ، گنج دانش 2) حقوق بين الملل عمومي (2جلدي) ، دكتر مير عباسي ، ميزان 3) سازمانهاي بين المللي ، دكتر موسي زاده ، ميزان 4) جزوه حقوق بين الملل عمومي ، دكتر بيك زاده ، دانشكده شهيد بهشتي 5) جزوه سازمانهاي بين المللي ، دكترمير عباسي ، دانشگاه حقوق   حقوق اداری 1) حقوق اداري ايران ، دكتر ابوالحمد ، طوس 2) حقوق اداري 1 و 2 ، دكتر موسي زاده ، ميزان 3) حقوق اداري ، دكتر طباطبائي موتمني ، سمت 4) قانون استخدام كشوري   حقوق جزای اختصاصی 1) حقوق جزاي اختصاصي ، دكتر گلدوزيان ، دانشگاه تهران 2) حقوق جزاي اختصاصي «جرائم عليه اموال و مالكيت» ، دكتر ميرمحمدصادقي ، ميزان 3) حقوق جزاي اختصاصي «جرائم عليه امنيت و آسايش ، دكتر ميرمحمدصادقي ، ميزان 4) حقوق جزاي اختصاصي (3جلدي) ، دكتر شامبياتي 5) قانون مجازات اسلامي ـ قانون چك 6) محشاي قانون مجازات اسلامي ، دكتر گلدوزيان ، مجد 7) جرائم عليه اشخاص ، دكتر آقايي نيا ، ميزان   حقوق جزای عمومی 1) زمينه حقوق جزاي عمومي ، دكتر ...

  • متون فقه

                                               ***درس متون فقه (میراث) جلسه ی اول باتدریس استاد حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا امینی زهان مورخه ی16/7/93 *تعریف وصیت :تملیک عین یا تملیک منفعت مالی به بعد از وفات شخص وصیت کننده را وصیت گویند     *انواع وصیت: سه نوع است. 1- وصیت تملیکی؛ وصیتی که تملیک عین یامنفعت مالی رابه بعد از وفات وصیت کننده حکایت کند وصیت تملیکی نامند. - ارکان وصیت تملیکی عبارتند از الف – وصیت کننده یا موصی  ب- کسی وصیت به نفع او شده است یا موصی له  ج- آنچه وصیت در مورد آن شده است موصی به. 2- وصیت عهدی ؛ وصیتی که مربوط به انجام امور تکلیفی شرعی ویا قانونی که آنرا وصیت عهدی نامند بعبارت دیگر مسلط ساختن فرد به انجام کار بعد موت. - ارکان وصیت عهدی عبارتند از ؛ الف- موصی یا وصیت کننده  ب-وصی یا کسی که کار وصیت را باید انجام دهد ج-  موصی به یا کاری که وصی باید انجام دهد. 3- وصیت صغار؛ وصیتی که مربوط به امور صغار وصیت کننده باشد را وصیت صغار نامند - ارکان وصیت صغار؛ *بین وصیت  تملیکی وهبه چه تفاوتی وجود دارد؟هبه  مقید به حیات هبه کننده است لکن وصیت برای بعد از وفات اوست *مشابهات وصیت وهبه : هبه و وصیت هر دو قابل رجوعند *بین وصیت ووکالت چه تفاوتی است ؟درهر دو تسلیط به امری وجود دارد لکن تفاوت آنها به فوت است وکالت به فوت باطل میشود ولی وصیت به فوت جاری میگردد *اوصاف ذاتی وصیت : 1- رایگان است. 2- معلق است به فوت 3- قابلیت رجوع دارد * وصیت عقد است یا ایقاع ؟ در وصیت عهدی مقنن  آنرا ایقاع دانسته  لکن در وصیت تملیکی اگر موصی له واحد یا متعدد باشد متفاوت است  چنانچه متعدد وغیر محصور باشد ایقاع ودر صورتیکه موصی له متعدد محصور باشد عقد است . آنچه از ناحیه ی وصیت کننده صادر میشود ایحاب است ، ( بین ایجاب وقبول تراضی است ) *نکته : - رد وصی مانع اجرای وصیت است - اگر موصی له فوت کند ورثه ی او قائم مقامان اوهستند. - وصیت صیغه لازم دارد: « وصیت به کذا میکنم  که کتاب من از آن زید باشد » - چنانچه موصی له پس از فوت  وصیت کننده  رد کند  دیگر نمی تواند قبول کند وچنانچه قبل از فوت رد کند  وبعد از فوت قبول کند اشکالی ندارد – چنانچه موصی به ،در اختیار موصی له بوده باشد  وبعد از فوت وصیت کننده، رد کند  از ملک موصی له خارج ودر اختیار ورثه قرار میگیرد . – اگر موصی له فوت کند (در زمان حیات موصی ) ورثه ی او قائم مقام او هستند  و میتوانند رد یا قبول کنند  در اینمورد کلیه ی ورثه ی موصی له از باب عطیه برابر سهم میبرند. – اگر موصی له قبول وصیت کرده وپس از آن فوت کند موصی به ملک ورثه ی موصی له است. -اگر وصیت برای جمع غیر محصور باشد نیاز به قبول یا رد ندارد - ...

  • متون فقه 1

    دانشجوياني كه متون فقه 1 دارند جهت پايان ترم مبحث متاجر ، اجاره و وكالت مطالعه نمايند . جهت امتحان ميان ترم مبحث متاجر مطالعه نمايند.    

  • نمونه سئوالات متاجر-متون فقه 1

      1-اطلاق البیع یقتضی کون الثمن حالاً وان تعجیله فی متن العقد ،اکره لحصوله بدون الشرط. الف) بیع، در صورت اطلاق ،اقتضا می کند که ثمن حال باشد و شرط تعجیل آن در متن عقد،جز تاکید نیست زیرا بدون شرط هم منظور حاصلست  .* ب) در صورتیکه ثمن معامله حال باشد،اطلاق بیع،مقتضی فوریت پرداخت ثمن است و اگر تعجیل    آن شرط شود تاکید مقتضای عقد است. ج) در معاملات ثمن معامله حال باشد،اطلاق بیع،مقتضی فوریت پرداخت ثمن است و اگر تعجیل آن شرط شود تاکید مقتضای عقد است. د) در صورتیکه در معامله تاکید بر حال بودن ثمن شود،باید بر طبق اقتضاء تاکید ثمن بلافاصله پرداخت گردد. ---------------------------------------------------------------    2- لواشتری شیً ظناً امکان تسلیمه ثم عجز بعده،حکم معامله چیست؟ الف) معامله قابل فسخ برای مشتری است. * ب) معامله صحیح است و بایع الزام به تسلیم می شود. ج) معامله باطل است زیرا مورد معامله قابل تسلیم نیست. د) معامله صحیح است و مشتری می تواند در ازاء عدم تسلیم مبلغی از بایع مطالبه کند.    -------------------------------------------------------------------- 3- با توجه به عبارت "یشترط فی اللزوم الملک لکل من المتبایعین لما ینقله من العوض فبدونه یقع العقد موقوفاً " کدام گزینه صحیح است؟ الف) مالکیت شرط صحت است ب) مالکیت شرط لزوم است* ج) بیع فضولی از اصل باطن است د) اجاره مالک ناقل است.    ---------------------------------------------------------------------------- 4- ترجمه دقیق عبارت" یشترط علم الثمن فلا یصح البیع بحکم احد المتعاقدین و ان ورد فی روایه شاذه جواز تحکیم المشتری" کدام گزینه صحیح است؟ الف) علم به ثمن هنگام عقد شرط است بنابر این صحیح نیست که تعیین ثمن به رای یکی از متعاملین موکول شود هر چند در روایت نادری حکم قرار دادن مشتری جایز شمرده  شده است. * ب) علم به ثمن هنگام عقد شرط است بنابراین صحیح نیست که تعیین ثمن به رای یکی از متعاملین موکول شود مگر آنکه مشتری کسی را برای تعیین ثمن حکم قرار دهد. ج) علم به ثمن هنگام عقد شرط نیست مگر آنکه طبق روایت با توافق متعاقدین مشتری حکم قرارداده شود. د) علم به ثمن هنگام عقد شرط است و در صورت اختلاف مشتری می تواند به حاکم رجوع کند.    --------------------------------------------------------------- 5- دلیل قسمت اخیر عبارت "یجوز بیع الزرع قائماً فولم المشتری للبائع فصله" کدام گزینه صحیح است؟ الف) لان المشتری ظالم ب) لان البائع ظالم ج) لان البائع لاحق له د) لان المشتری ظالم و لا حق لعرق ظالم*  -------------------------------------------------------------------------------------   6- و یشترط فی اللزوم الملک لکل من البایع و المشتری لما ینقله من العوض الف) شرط لازم در بیع آن است که بایع و مشتری مالک چیزی باشند که بطرف مقابل انتقال می دهند ب) بیع ...