متن های خیلی زیبا و عاشقانه
اس ام اس در هم
میدونی خوبیه VPN براي ايراني ها چیه؟ هرچی تو گوگل مطالب سکسی و چرت و پرتو سرچ میکنی میفته گردن آمريكا و کانادا و هلندو ... بعد که گوگل آمار میگیره میگه مردم آمریکا و هلند و کانادا و ... بیشتر از همه کلمه سکس و مطالب سکسی چرتو پرت سرچ کردن ، در حالی که همش کار ایرانی ها بوده! ینی دمتون گرم!!! خدایا نمیخوای یه سری بری اروپاو امریکا ؟ دارن میمیرن از خوشی ها..... هیچ لذتی بالاتر از این نیست که . . . ... . ... . . .دوتا تیکه از سرعت گیر کنده شده باشه و آدم بتونه 2تا چرخش ماشینشو از اونجا رد کنه!!! به کسانی که به شما حسودی میکنند احترام بگذارید...؟! زیرا اینها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنانید ما از اون پیرمرد، پیرزنای بی آزاری میشیم که حوصله ی کسی روسر نمیبریم ! (یه لپ تاپ بهمون بدن همه چی حله ! ) اِ … اینجا چه گ..... میخوری ؟ چیست !؟ . . . . . . . واکنش شاد دو ایرانی به هنگام دیدن هم در یک جای غریب زنگ زدم به دوست دخترم كه فردا با هم بريم خريد. يهو يادم اومد كه عه!!من كه دوست دختر ندارم.. هيچي ديگه زنگ زدم كنسلش كردم یادش بخیر وقتی بچه بودیم میرفتیم عید دیدنی خونه فامیلامون آخرش که میخواستیم از اونجا بیاییم منتظر عیدی بودیم اونام نمیدادن ما هم فکر میکردیم شاید یادشون رفته مجبور میشدیم دو سه بار بند کفشمونو باز کنیم تا شاید فرجی بشه:))))) زنتون سریالی رو میبینه که شما دوست ندارید ؟ از هیکل یکی از بازیگران زن سریال تعریف کنید , دیگه نمیبینید ۲ تا زن توی اتوبوس برای یک صندلی خالی دعواشون میشه راننده میگه اونی که مسن تره بشینه روی صندلی هر ۲ تا زن به هم نگاه کردن و صندلی خالی ماند ! خدایا انتخاب واحد دنیا را كه خودت برایمان انجام دادی! كاش لااقل سیستم حذف و اضافه ای نازل میكردی. خیلی از واحد ها را باید حذفــــــــــــ كنم. مشکل خانمها از اونجا آغاز میشه که لاک جدیده رو میزنن حالا باید براش شلوار و پیرهن و کفش و کیف و مانتو و روسری جور کنن به هزار امید از دوست دخترم می پرسم از کجا بدونم منو واسه خودم دوست داری؟ برگشته میگه: قیافه ...
داستان عاشقانه بسیار زیبا و غمگین
دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد.در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکر برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت. دختر موهایی بسیار سیاه ولی کوتاه داشت و وقتی لبخند می زد، چشمانش به باریکی یک خط می شد.در ۱۹ سالگی دختر وارد یک دانشگاه متوسط شد و پسر با نمره ممتاز به دانشگاهی بزرگ در پایتخت راه یافت. یک شب، هنگامی که همه دختران خوابگاه برای دوست پسرهای خود نامه می نوشتند یا تلفنی با آنها حرف می زدند، دختر در سکوت به شماره ای که از مدت ها پیش حفظ کرده بود نگاه می کرد. آن شب برای نخستین بار دلتنگی را به معنای واقعی حس کرد.روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت. به یاد نداشت چند بار دست های دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده بود. در این چهار سال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که پسر درس می خواند، پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را کوتاه نکرد.دختر بیست و دو ساله بود که به عنوان شاگرد اول وارد دانشگاه پسر شد. اما پسر در همان سال فارغ التحصیل شد و کاری در مدرسه دولتی پیدا کرد. زندگی دختر مثل گذشته ادامه داشت و بطری های روی قفسه اش به شش تا رسیده بود.دختر در بیست و پنج سالگی از دانشگاه فارغ التحصیل شد و در شهر پسر کاری پیدا کرد. در تماس با دوستان دیگرش شنید که پسر شرکتی باز کرده و تجارت موفقی را آغاز کرده است. چند ماه بعد، دختر کارت دعوت مراسم ازدواج پسر را دریافت کرد. در مراسم عروسی، دختر به چهره شاد و خوشبخت عروس و داماد چشم دوخته بود و بدون آنکه شرابی بنوشد، مست شد.زندگی ادامه داشت. دختر دیگر جوان نبود، در بیست و هفت سالگی با یکی از همکارانش ازدواج کرد. شب قبل از مراسم ازدواجش، مثل گذشته روی یک کاغذ کوچک نوشت: فردا ازدواج می کنم اما قلبم از آن توست… و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا کرد. ده سال بعد، روزی دختر به طور اتفاقی شنید که شرکت پسر با مشکلات بزرگی مواجه شده و در حال ورشکستگی است. همسرش از او جدا شده و طلبکارانش هر روز او را آزار می دهند. دختر بسیار نگران شد و به جستجویش رفت.. ...
عاشق!!
زن وشوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می راندند. انها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند. زن جوان: یواشتر برو من می ترسم! مرد جوان: نه ، اینجوری خیلی بهتره! زن جوان: خواهش می کنم ، من خیلی میترسم! مردجوان: خوب، اما اول باید بگی دوستم داری. زن جوان: دوستت دارم ، حالامی شه یواشتر برونی. مرد جوان: مرا محکم بگیر . زن جوان: خوب، حالا می شه یواشتر برونی؟ مرد جوان: باشه ، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداری و روی سرت بذاری، اخه نمی تونم راحت برونم، اذیتم می کنه. روز بعد روزنامه ها نوشتند: برخورد یک موتورسیکلت با ساختمانی حادثه افرید.در این سانحه که بدلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت. مرد جوان از خالی شدن ترمز اگاهی یافته بود پس بدون این که زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست برای اخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند....
جوک جدید3
“بیرون عجب بادی میاد ، هوا خیلی خنک شده !” مقدمه چینی پدرها برای خاموش کردن کولر !!! . . . بعضی اوقات حسرت وجود یه آدمی مث خودمو تو زندگیم میخورم ! واقعا خوش به حالتون … . . . من نمیدونم این چه کاریه که همیشه میگن باید ازصفر شروع کنیم، من خودم یه بار از ۷۶ شروع کردم اتفاقا خیلی هم خوب جواب داد..! . . . دقت کردین وقتی کلوچه می خوریم یه چیزایی بالای لثه گیر می کنه که، با انگشت درش میاریم و می خوریم ، آخرشم انگشتمون رو نگاه می کنیم ؟ . . . سایر جملات خنده دار در ادامــــه مطلب . . . دقت کردین لذتی که در سر کشیدن پارچ هست در گرفتن ماچ نیست ؟ . . . تا حالا دقت کردین جمله : (با تمام احترامی که واستون قائلم) استارتی است برای قهوه ای کردن طرف مقابل ؟ . . . جمله ای از یک دختر زرنگ : “من حال و حوصله درس خوندن ندارم ، میرم با یه آقا دکتر ازدواج می کنم همه بهم میگن خانم دکتر” . . . پول خوشبختی میاره ؛ من حاضرم این ریسک رو بپذیرم و به عنوان نمونه آزمایشگاهی ثابت کنم به جهانیان … . . . ترسم از این بود زندگی بدون تو را تجربه کنم … تجربه کردم خیلی هم بد نیستااااا . . . الان تونستم برای اولین بار در عمرم usb رو با یک حرکت وصل کنم … این موفقیت خودم رو به تمامی دوستان بخصوص ایرانیان عزیز تبریک میگویم … . . . رو زمینی زندگی میکنیم که خودشو جو گرفته ! عزیزم شما که جای خود داری ! . . . یکی از نشونه های اعتیاد به اینترنت اینه که وقتی از بیرون میای اول سیستمو روشن میکنی که تا لباستو عوض کنی سیستم بالا اومده باشه بتونی بری سر اصل مطلب ! . . . یه کاسه ای هست بهش میگن کاسهی صبر ! منتها من شک دارم که واقعا واسه من یکی کاسه باشه ! فک کنم از این لگن قرمزاااااس … . . . امروز تو مترو بودم داشتم عکسای گوشیمو میدیدم، رفتم رو عکس بعدی یارو میگه بزن عکس قبلیو من کامل ندیدم … حریم خصوصی در حد پشم شتر های آفریقا ! . . . آپدیت دعاها : الهی مرغ بگیری ! مرغ به قبرت بباره ! التماس مرغ ! الهی دست به خاکستر بزنی مرغ بشه ! خدا مرغت بده جوون ! خیر از مرغت ببینی ! . . . شما هم وقتی بچه بودید مثل من دوست داشتید، از اون نونهایی که هایدی و دکتر ارنست اینا میخورن داشتید و میخوردید ؟ . . . بابام : آب یخ نخور چاق میشی !! من : واسه چی ؟ چه ربطی داشت ؟ بابام : آب یخ میخوری ، چربیات یخ میزنن سفت میشن چاق میشی !! من : !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! . . . یادش بخـــــیر “دیگه بازی نیستی” یکی از بزرگترین تهدیدهای دوران کودکی ! . . . ما یه رسم خانوادگی داریم اونم اینه که وقتی سفره غذا رو پهن می کنیم، یا آب میاریم لیوان نمیاریم، یا لیوان میاریم آب نمیاریم … این رسم در کل فامیل ما هستش و نسل به نسل منتقل میشه ؛ کلا خود درگیری داریم ! . . . بچه ۱۰ ساله ...
متن های عاشقانه زیبا
همه جا عشق تو ( متن عاشقانه ) قلبم را دادم به تو که عشق منی ، با تو آمدم، آمدم تا جایی که تو میخواهی، با تو می آیم ، می آیم به هر جا که بروی ، با تو میروم ، میروم هر جا که بروی....همه جا با توام ، نیست جایی که بی تو باشم ، نیست هوایی که بی تو نفس کشیده باشمنیست یادی در قلبم جز یاد تو ، نیست مهری جز مهر تو در دلمچشمانم هنوز غرق نگاه زیبای تواند، آنچه پنهان است در پشت نگاهت دنیای عاشقانه من استهمه جا با توام ، آنجا و اینجا در قلبم ، اینجا و آنجا در قلبت ، می تابم و و میتابی ، میمانم و میمانی، میدانم و میدانی که چقدر هم تو مرا دوست داری ، هم من دیوانه توام...چه خوب میفهمی در دلم چی میگذرد ، چی خوب معنا میکنی نگاهم را ، چه عاشقانه میشنوی حرفهایم راپاسخ دل گرفته ام را با عشق میدهی، وقتی دلتنگم ، خبر داری از دل تنگم ، وقتی تشنه دیدارم ، سیراب میکنی مرا عشقمهمه جا با همیم ، نیست جایی که بی تو باشم ، نیست راهی که بی تو رفته باشم...همه جا خاطره ، همه جا عشق ، همه جا عطر حضور تو ، جایی نیست که نباشد عطر نفسهای توهمه جا خاطره ، جایی نیست که نمانده باشد یادی از تو....تویی که جان داده ای به تنم و این یاد تو است که نفس میدهد به این تنی که روحش در وجود تو استروح عشق در وجودمان، این است روزهای زندگی مان ، با عشق روزمان شب میشود و با یاد هم شبهایمان را سر میکنیم...همه جا با توام ، تو اینجا همیشه در قلبمی و من آنجا باز هم به عشقت نفس میکشم... نگو مرا نمیخواهی ( متن عاشقانه ) نگو مرا نمیخواهی ، منی که به پایت نشستم و با همه چیز ساختمنگو مرا نمیخواهی ، تو نمیدانی از انتظار به تو رسیدن تا انتظار تو را دیدن همه ی موهایم سپید شدنگو مرا نمیخواهی ، تو که حرفهای مرا نمیخوانی ،تو که نگفتی تا آخرش نمیمانی ، منی که دلم خوش بود به اینکه تو را دارم تا همیشه....نگو مرا نمیخواهی ، من که میخواهمت ، من که دلم همیشه در پی تو بوده و همیشه دلم میخواست یکی مثل تو را داشته باشمنگو مرا نمیخواهی ، حالا وقتش نیست که مرا نخواهی ، حالا وقتش نیست که مرا دور بیندازیحالا دیگر کار از کار گذشته ، دلم بدجور به تو دلبسته ، نا امیدش نکن ، دلم عاشق است بیش از این این خانه عاشقانه را ویران نکن ،دیگر بس است ، از حالا با ما مدارا کن....نگو مرا نمیخواهی ، تویی که از آغاز گفتی تا ابد مرا میخواهی ، در کنارم میمانی و هیچگاه شعر تلخ رفتن را نمیخوانیحالا که دیگر دلم عاشقت شده و همه را به خاطر تو رها کرده میگویی مرا نمیخواهی؟قید همه کس را زدم به خاطرت ، من که اینجا ندارمت ، اینجا نمیبینمت، نیستی انگار دیگر در کنار دلم ، کجایی ؟ فریاد نمیخواهم ، سکوت کن تا بشنوم صدای نفسهایتنگو مرا نمیخواهی ، نگو ...