متن زيبا براي اجرا
متن ادبی فوق العاده زیبا درباره امام زمان(عج)
عطر انتظار گرچه خسته ام گرچه دلشکسته ام باز هم گشوده ام درى به روى انتظار تا بگويمت هنوز هم به آن صداى آشنا اميد بسته ام. اى تو صاحب زمان! اى تو صاحب زمين! دل جدا ز ياد تو آشيانه اى خراب وبى صفاست ياد سبز وروح بخش تو ياد لطف بى نهايت خداست کوچه باغ سينه ام اى گل محمدى به عطر نامت آشناست آنکه در پى تو نيست کيست؟ آنکه بى بهانه تو زنده است در کجاست؟ اى کرامت وجود! باد غربتى که مى وزد به کوچه هاى بى تو بوى مرگ مى دهد بوى خستگى فسردگى کوچه ها در انتظار يک نسيم روح بخش يک پيام آشنا ودلنواز سينه را گشوده اند. کوچه هاى ما هميشه عاشق تو بوده اند. اى کبوتر دلم هوايى محبتت! سينه ام آشناى نعمت غم است گر هزار کوه غم رسد هنوز هم کم است از درون سينه ام ناله هاى مرغ خسته اى به گوش مى رسد. بالهاى زخمى ام نيازمند مرهم است. صبحگاه جمعه ها آفتاب ياد تو ز (ندبه)هاى ما طلوع مى کند. آنکه شب پس از دعا با سرود اشتياق ونغمه اميد با دلى سفيد خواب رفته است روز را به شوق ديدنت شروع مى کند اى تو معنى اميد وآرزو! اى براى انتظار عاشقانه آبرو! عشقهاى پاک در ميان خنده ها وگريه هاى عاشقان پيش عصمت الهى ات خضوع مى کند. اى بهانه اى براى زيستن! اشتياق همچو سبزه بهاره هر طرف دميده است. جمکران جلوه اى از انتظار وشوق ماست اى بهار جاودان اى بهار آفرين ما در انتظار مقدم توييم اى اميد آخرين! اى عزيز دل پناه شيعيان اى فروغ جاودان! سايه بلند نام وياد تو از سر وسراى عاشقان بيقرار کم مباد قامت بلند شوق جز بر آستان پرشکوه انتظار خم مباد. جهت ملاحظه بقیه متون ادبی از فهرست موضوعی سمت راست استفاده فرمایید.علاوه براین چنانچه از اینترنت با سرعت بالا بهره می برید، می توانید جهت مشاهده بقیه متون و اشعار ادبی درباره امام زمانمان به اینجـــا مراجعه کنید.مطالب مرتبط:جمعه حضورچه باشکوه است آن روز که تو می آیی... تپش ثانیه ها باران احسان کارنامه ی من متن ادبی مهدوی - ویژه بهار التماس دعا
« هادي مرزبان » در گفتگو با قدس اعلام كرد ؛ آماده اجرا در مشهد هستيم
« هادي مرزبان » در گفتگو با قدس اعلام كرد ؛ آماده اجرا در مشهد هستيم * آي سان نوروزي «هادي مرزبان» متولد 1333 سبزوار است. كارشناسي بازيگري و كارگرداني اش را از دانشگاه هنرهاي زيبا گرفته و در سال 1357 در رشته طراحي و كارگرداني تئاتر از دانشگاه برونل انگلستان دانش آموخته شده است.مرزبان تجربه هاي تئاتري اش را از سال 1347 با بازي در نمايش «رستم و سهراب» شروع كرده و تاكنون در بيش از 30 تئاتر، مجموعه تلويزيوني و فيلم سينمايي سابقه بازيگري داشته است كه از جمله آنها مي توان به مجموعه هاي «گالشهاي مادربزرگ»، «تنهاترين سردار»، «پهلوانان نمي ميرند»، «روشن تر از خاموشي» و فيلمهايي چون «ابليس»، «جنگل بان» و «آخرين تك سوار ايل» اشاره كرد.مرزبان همچنين تا به حال بيش از 17 نمايش را هم كارگرداني كرده كه 9 نمايش براساس نمايشنامه هاي «اكبر رادي» بوده است؛ «پلكان» (1363)، «آهسته با گل سرخ» (1367)، «هاملت با سالاد فصل» (1369)، «آميز قلمدون» (1376)، «شب روي سنگفرش خيس» (1378)، «باغ شب نماي ما» (1381)، «ملودي شهر باراني» (1384)، «پايين، گذر سقاخانه» (1385) و «لبخند باشكوه آقاي گيل» (1386). مرزبان كه حالا به كارگردان متنهاي رادي معروف است، در حال حاضر نمايش «لبخند باشكوه آقاي گيل» را در تالار اصلي در حال اجرا دارد.* شما معمولاً پيش از شروع اجراي يك نمايش كار بعدي گروه تان را هم اعلام مي كنيد. يادم مي آيد در نشست مطبوعاتي «پايين، گذر سقاخانه» گفتيد كار بعديتان «دكتر نون...» نوشته «حسين پاكدل» خواهد بود. چرا اين نمايش را روي صحنه نبرديد؟** بله، من هميشه برنامه دو، سه كار بعدي ام را از پيش مي دانم، «دكتر نون...» هم نمايشي بود كه مي خواستم براي اجراي امسال آن را تمرين كنم، حتي مراحل پيش توليد اين نمايش هم انجام شد و بازيگران را هم انتخاب كرديم، اما بنا به دلايلي اين اتفاق نيفتاد و امكان اجراي نمايش فعلاً ميسر نشد. بنابراين، ترجيح دادم «لبخند باشكوه آقاي گيل» را كه از سه سال پيش در مورد آن با اكبر رادي صحبت كرده بودم، به روي صحنه ببرم.* اكبر رادي نمايشنامه «لبخند باشكوه آقاي گيل» را در سال 1352 نوشته است؛ شما همان متن 34 سال پيش را اجرا كرده ايد؟** نه، اين نمايش سال 1351 نوشته شده و ركن الدين خسروي براي اولين بار آن را به روي صحنه برده است. اما آقاي رادي بتازگي با يك بازنگري دوباره تغييرات جزيي در نمايشنامه ايجاد كرده و آنچه در حال حاضر روي صحنه است براساس آخرين نوشته ايشان بعد از بازنويسي و چاپ در كتاب «صحنه آبي» توليد شده است. متأسفانه ما در اين نمايش برخلاف كارهاي ديگر، به دليل بيماري آقاي رادي نتوانستيم از حضور مستقيم ايشان نيز بهره مند ...
زيبايي شناسي دريافت(1) تزكيه نفس و لذت زيبا شناختي
همگي ما ميدانيم كه تئاتر به محلي گفته ميشود كه در آن فعل نگاه كردن و بعضاً ديدن واقع ميشود ريشه يوناني اين كلمه به دورهاي بر ميگردد كه هنرمندان يوناني براي اولين بار به تماشگر خود بها دادند (قرن پنجم پ.م). از آن دوره تاكنون اين دانش همواره يكي از ابزار علمي مورد نياز كساني است كه به امر اجرا ميپردازند. مطمئناً يكي از برجستهترين ويژگيهاي هنر [نمايش] پويايي آن در جمع شركت كنندگان در يك رويداد نمايشي است. منظور از شركت كنندگان هم مجريان نمايش و هم تماشاگران خلاقي است كه به شكل فردي يا جمعي در يك رويداد نمايشي شركت كردهاند. آنچه كه تمامي مفسران «حوزه دريافت» اعم از انديشمندان جزم گراي نشانهشناس يا تساهلگرايان ساختارشكن به آن تمايل نشان ميدهند عبارت است از توضيح جايگاه مخاطب در شبكهي نسبتاً پيچيدهاي كه حول محور هنر به عنوان يك نشانهي ارتباطي تشكيل ميشود. جايگاه «مخاطب»، «خواننده» يا در بحث ما «تماشاگر» نزد پيروان انديشه نشانهشناسي در حد شخصي منفعل و از سوي ديگر درتفكر تساهل گرايان ساختار شكن در حد يك توده ذهنيت تفكيك نشده ارتقا پيدا كرده است. پاتريك پاويس (P.Pavis) كه كم و بيش اطلاعات در مورد تئاتر دارد در نمايش نشانه شناسانهاش (Semiological) به نام بازي جعبههاي شني نياز به تئوري دريافت را به طور كامل در مييايد: در واقع متن، فرامتن، زيرمتن و ميزانسن و…نمايش تنها در پرتو مكانيزمهاي مختلف دريافت اعم از ادراكي، احساسي، ايدئولوژيكي و… قابل فهم هستند. او هيچ توضيحي در مورد مكانيزم دريافت نميدهد و اين امر نشان دهنده مشكلات فراواني است كه در فرا روي محققين حوزه دريافت قرار دارد … اشارات و ارجاعات پاوسيس و ديگر نظريه پردازان به كار متفكر نابغه آلماني «هانس رابرت ياس» (H.R.yuass) به ويژه اشارت وي به مفهوم افق انتظارات به عنوان فاكتوري در پذيرش مفهوم يك ابژه حائز اهميت است. ايده افق انتظارات (1) كه پيش از ياس نيز مطرح بوده است در اواخر دهه شصت مجددا توسط وي به كار گرفته شد اي ايده به يك سيستم و ساختار ذهني از توقعات مخاطب گفته ميشود كه به يك اثر ارجاع داده شده است يا به بيان ديگر به مجموعه ذهنيتهاي كه مخاطب وارد يك اثر ميكند اشاره دارد. مساله مورد علاقه «ياس» پيگيري رابطه بين دريافت شخصي و پذيرش عمومي يك سوژه است. در تئاتر ايده افقهاي شخصي انتظارات به نحو روشني دستوپا گير است. افقهايي وجود دارند كه متعلق به متن است كه در زمان تاريخي آفرينش اثر معنا ميشوند و نيز افقهاي متعلق به خوانندگان است كه اين افقها در يك زنجيره تاريخي در پي هم اصلاح ميشوند. آنچه ...
متن مجری فرزاد جمشیدی
با فرزاد جمشيدي مجري و نويسنده برنامه ماه خدا نشاني ماهي از جنس بهشت ديباچه گفتگو را با كلامش از ماه بارش بيدريغ بهار آمرزش كه خود، سرمه چشمان دلرباي اسلام مي نامدش، آذين ميبندد و ميگويد: «در تنهايي ابدي انسان، آن زمان كه خاطره بهشت بودن خدا، چونان يادي دور و لرزان در هجوم لحظهها گم ميشود و معصوميت كودكي، فراق مادرانه خدا را در اشك دلشكسته خويش فرياد ميكند؛ در آن هنگام كه فقط نام پروردگار، تشنگي جانها را شفا ميبخشد و دست لطف او، تاول دير سال دوري را از شانههاي روح، برميدارد؛ گريزان ميآيم اي خدا از گردنههاي مه آلود گناه تا جادههاي پر مخاطره شوق. پس از سالها جستجو، گم شدهام را دركنار ميگيرم و بندرگاه بندگي، مرا به خويش ميخواند چون تنها خداست كه چراغ مغفرتش، دلهاي دريايي را راه و پناه ميدهد. و تو رمضان، حصار توكلي، نشاني وادي ايمني، موساي مساواتي، عيساي استقامتي، محمد مجتبي، رمضاني تو كه با برق بيبديل عنايت خدايي، خرمن اهريمني هواي نفس را ميسوزاني. تو همنشين دلنشين با فرشتههاي مقربي كه ما را به روزهاي رنج رسول خدا (ص) ميبري. رمضان! با تو ميشود از دلها و ديدهها، آفتابگرداني ساخت و دنبال خورشيد خرسندي خدا رفت.رمضان! مرهم نفسهاي سحرگاهي تو، ريههاي اميد را باز ميكند و يا كريم افطارهايت، اشك اشتياق را برچهره مينشاند.رمضان! در خانه خدا را بزن و دلهاي از گناه رميده ما را به قيمت سكههاي دوستي با پروردگار، به خدا نشان بده.»وقتي پاي صحبت فرزاد جمشيدي مينشيني، گويي به دنياي ديگري قدم گذاشتهاي. دنيايي كه كوچه پس كوچههايش با هر جاي ديگري متفاوت است و اگر دقت نكني بعيد نيست در انبوه واژههاي زيبايي كه از رخ انديشه، نقاب برميكشند، گم شوي. واژههاي پاكي كه ترنمشان، سينه سيناوش مخاطبان را با مهرباني شبانه سحر، محرم ميكند و با تعقل سبز، توان فهميد... متفاوتتر از هميشه با او كه براي سومين سال از شبكه اول سيما، دلواژههايش را مهمان سحرهايمان كرده است، همنشين لحظههاي نابتان هستيم. فرزاد جمشيدي، مجري راديو و تلويزيون، خرداد 1349 در تهران به دنيا آمد. وي دورههاي عالي تحصيلي را در مقاطع و رشتههاي كارشناسي حقوق و دكتراي علوم قرآني گذراند و پس از جنگ تحميلي، فعاليت خود را با حوزه هنر و انديشههاي اسلامي در زمينه نويسندگي، آغاز كرد.حضور فعال و گسترده در نشريات و روزنامههاي معتبر كشور، نقد فيلم، تئاتر، موسيقي و نگارش و آمادهسازي كتابهاي مختلفي چون: اين شرح بينهايت، آبي به رنگ خاطره، هنرناب مردان خدا (بازنويسي ...
نقد و بررسي سه برخواني استاد بهرام بيضايي (قسمت سوم از هفت)
دوازده خرداد۱۳۷۹، دفترمجله كارنامه (ماهنامه كارنامه،مهر۱۳۷۹،شماره۱۳) حميد ياوري: صحبت من درباره زبان آقاي بيضايي است.ما در آثار آقاي بيضايي به يك زبان شاخص مي رسيم.اما بحث من بيشتر روي كاركرد زباني است كه در اين آثار است. من از اين مقدمه شروع مي كنم كه زبان در ادبيات مدرن يك كاركرد ويژه پيدا كرده متفاوت از زباني كه ما در گذشته داشتيم؛ يعني اينكه زبان ديگر به عنوان پلي براي رسيدن به معنا نيست.مثل حكايت هايي كه ما داشتيم. حداكثر اين پل را زيبا مي كردند تا اين معنا را به ما برسانند. در آثار مدرن زبان يك جورهايي دارد از خود نويسنده جدا مي شود. يك جوري قائم به ذات مي شود وتمام عناصر داستان وهر اثر ديگري را كه در نظربگيريم پيش مي برد.يعني در زباني كه در ادبيات مدرن استفاده مي شود زبان عين داستان است.كلمه عين داستان است واين يكي از جنبه هايي است كه باعث مي شود داستان لايه هاي گوناگون پيدا كند؛ اما توي آثار آقاي بيضايي ما عليرغم اينكه به آن زبان شاخص دست پيدا كرده ايم آن زبان، يك جنس ثابت توي تمام شخصيت ها پيدا مي كند؛ يعني جنس زباني كه ما از آرش مي شنويم، از كشواد مي شنويم، از شرزين مي شنويم يا توي سياوش خواني مي خوانيم يا مرگ يزدگرد يا...همه ي اينها يكي است. درست است كه زبان معيار، آن زبان يك جنس است ولي اين بايد توي شخصيت ها خرد بشود با تفاوت هاي جزئي، اين زبان فقط يك كاركرد دارد به نظر من واين به خاطر حاكميت ذهني نويسنده روي اثر است واين حاكميت ذهني نويسنده روي زبان كاركترهاي داستان اجازه نمي دهد كه آنها مستقل از نويسنده عمل بكنند؛ يعني داستان به خودش وذهنيت نويسنده خلاصه مي شود.البته بگويم كه زبان گاهي اوقات از جنس زبان حكايت مي شود واين شخيت ها به واسطه اينكه زبان مستقل پيدا نمي كنند لامحاله باعث مي شود كه ذهنيت مستقل هم پيدا نكنند ويك تك صدايي در آثار حاكم مي شود. و اين تك صدايي باعث مي شود كه متن به خودش خلاصه بشود و نهايتاً به موضع و انگيزه اي كه نويسنده دارد ويك جوري كه پهلو مي زند به آثار كهن ما وحكايت هاي ما وما را از متن مدرن وادبيات مدرن با آن كا ويژه هايي كه دارد كه به خلاف نيت مولف مي انجامد، دور مي كند. بيضايي: من اصلاً دغدغه ي مدرن بودن، مدرن شدن، مدرنيت، پيش مدرنيت يا پس مدرنيت وغيره را ندارم؛ ونگران نيستم كه مرا چه بنامند. درست؟ ولي اصلاً سه برخواني از نوع داستان هاي مورد بحث شما نيست. اينها ريشه شان توي نقالي است. و در واقع كار ي است براي اجرا؛ يعني متني كه اجرا مي كنيد. من نمي خواهم الان بي خود وارد اين بشوم كه آن نوع داستاني كه شما مي گوييد ...
دانلود آهنگ جديد مازيار فلاحي با نام گريه كن اجرا شده در مجموعه ي پنجم سريال قلب يخي
صفحه ي هواداران مازيار فلاحي-مهران مسگري - مجموعه ي پنجم قلب يخي نيز وارد بازار شد و انتظارها براي حضور مازيار فلاحي در اين سريال به پايان رسيد - مازيار فلاحي با همان آرامش هميشگي و مثال زدني در اين سريال به نقش آفريني پرداخت و 2 قطعه آهنگ جديد و بسيار زيبا را براي اين قسمت اجرا نمود كه شامل قطعات گريه كن و دوست دارم مي باشد - هم اكنون قطعه ي گريه كن را براي شما عزيزان آماده كرده ايم و به زودي قطعه ي دوست دارم را نيز براي دانلود قرار خواهيم داد.اميدواريم لذت ببريد.دانلودDownload
اصول کارگردانی تئاتر
كه تهيه و تدارك خود شامل مراحل زير مي¬باشد:الف- گزينش ايده:در اين مرحله كارگردان با سئوالاتي روبروست كه بايد واضح و دقيق به آنها پاسخ گويد و اين پاسخها هدايتگر او تا انتها مي-باشند و همچنين اگر سئوالات درست پاسخ داده شود مي¬تواند تا حدي موفقيت اثر را در نزد تماشاگر تضمين كند. سئوالات به قرار زير است:۱- چه مي¬خواهم بگويم؟۲- چرا؟ انگيزة اين گفتن چيست؟ ۳- چگونه؟ (به چه سبك وشيوه¬اي)۴- براي چه كساني اجرا خواهد شد؟ ۵- كي؟ (در چه شرايط زماني) ۶- كجا؟ ۷- با چه امكاناتي؟به طور معمول شخص كارگردان با توجه به شرايط سياسي- اجتماعي و فرهنگي جامعه و با انگيزه¬هاي روحي، رواني و سياسي- اجتماعي و با توجه به قدرت كارگرداني خود و امكانات اجرايي و توان بازيگران و گروه نمايشنامه را براي اجرا انتخاب مي¬كند.ب- تجزيه و تحليل متنوظيفة اساسي كارگردان عبارتست از تفسير و شناخت درونماية نمايشنامه و آموزش و هدايت بازيگران. كه بخش اول مربوط به اين مرحله مي¬باشد.اصل اساسي کار كارگردان اينست كه بفهمد چگونه يك نمايشنامه محتواي خودش را ارائه مي¬دهد؟ بايد ميان فرم يعني چگونگي ارائه مفهوم نمايش وخود نمايش يعني آنچه در ساختار اثر است وجه تمايز عيني قائل شد بنابراين پيش از هر كار بايد ساختار هنري اثر بررسي شود زيرا در آن روندي دراماتيك جريان دارد و حوادث آن بر كاراكترها تاٌثير مي¬گذارد. موقعيتها شايد كاملاً عيني و برون گرايانه باشد مانند داستانهاي پليسي يا سمبوليك و فلسفي مانند در انتظار گودو:كارگردان در اين مرحله بايد شناخت درستي از نمايشنامه بيابد، بداند كه نمايشنامه داراي چه ژانري است؟ بر پاية كدام سبك و يا سبكها پيش مي¬رود؟ اگر از تركيب سبكهاي مختلف پديد آمده دقيقاًسبكها كدامند؟ و نهايتاً هدف كارگردان از اجرا چيست؟كارگردان بايد آنقدر متن را بخواند و براي خود آناليز كند تا به حدي رسد كه از آن متن اشباع شود و همه چيز به شكل تصوير در ذهن او تشكیل شود و آنقدر بر اثر تسلط يابد كه متن را رها كند و به اصطلاح متن نوشته شده را زمين بگذارد و از اين جاست كه مي¬تواند تمرين را شروع كند. اينها همه جز با ادراك در مورد متن و تحليل نمايشنامه اتفاق نمي¬افتد. و ادراك نيز عبارتست از ديدگاه كلي كارگردان دربارة متن آنهم بعد از اينكه آن را احساس كرده سپس جزء به جزء مورد بررسي قرار داده است.“چهار نيروي محركه كارگردان را به هنگام كار بر روي نمايشنامه هدايت مي¬كند: ۱- “ديد” او نسبت به نمايشنامه كه مي¬تواند بر همة وجوه اجرا از بازيگري گرفته تا صحنه پردازي مسلط باشد.۲-” شناخت جامع” نيروهاي پوياي نمايشنامه- فرازو فرود متن- لحظات بلند و آهسته آن و ضرباهنگهاي ...
ساخت و ويرايش تصاویر رمانتیک و عاشقانه Magic Photo Editor v6.1
ساخت و ويرايش تصاویر رمانتیک و عاشقانه Magic Photo Editor v6.1 تصاوير طبيعت يكي از قشنگ ترين و دوست داشتني ترين مناظر طبيعي به شمار مي آيد. فرض كنيد شما يك عكس ديجيتالي و يك تصوير از مناظر طبيعي بسيار زيبا داريد و بخواهيد اين دو را به صورت رويايي با هم تركيب نماييد. و يك چشم انداز بسيار زيبا توسط تركيب اين دو منظره خلق كنيد. حال شما به دنبال نرم افزاري ويرايش تصويري ميگرديد كه اين كار را به آساني و با سرعت براي شما انجام دهد. و به راحتي بتوانيد عكس ديجيتالي خود را به صورت سحر آميز بر روي تصوير منظره خود تلفيق كنيد. شما ميتوانيد با استفاده از نرم افزار قدرتمند Magic Photo Editor به نتيجه دلخواه خود برسيد. توسط اين نرم افزار قدرتمند به ويرايش تصاوير و قرار دادن افكتهاي رويايي متنوع بر روي تصاوير خود مي باشيد. با استفاده از اين نرم افزار ميتوانيد چندين تصوير را با يكديگر تركيب نماييد. استفاده از نرم افزار بسيار آسان مي باشد شما با انتخاب يك پس زمينه به عنوان تصوير اصلي و سپس با وارد كردن تصاوير ديگر در نرم افزار و تركيب عسكهاي مختلف به خلق تصاوير عاشقانه و رمانتيك در نرم افزار بپردازيد. با استفاده از اين نرم افزار ميتوانيد فريم هاي زيبا، گل و تصاوير كارتوني بر روي تصاوير خود اضافه نماييد. اين كار باعث جذاب تر و قشنگ تر شدن تصوير نهايي شما ميشود. شما مي توانيد به آساني اندازه و موقعيت تصاوير اضافه شده مانند عكس ها، گل ها، عكسهاي كارتوني و يا متن را با كليك كردن و كشيدن به هر كجاي تصوير به خلق تصاوير بسيار زيبا بپردازيد.قابلیت های کلیدی نرم افزارMagic Photo Editor:- بيش از 180 نوع از انواع مختلف الگو براي اضافه كردن به تصاوير- بيش از 100 نوع انواع مختلف cliparts براي زيبا سازي تصاوير- بيش از 180 تصوير بسيار زيباي كارتوني براي جذاب سازي تصاوير- بيش از 100 نوع مختلف از قاب هاي بسيار زيبا- قابليت اضافه كردن فریم، افکت و فیلتر جذاب برای تصاویر- داراي ابزار ويرايش تصاوير به صورت حرفه اي- پشتیبانی از تقریبا تمامی فرمت های رایج- قابليت اعمال انواع افكتهاي رمانتيك و عاشقانه- نهایت کیفیت در ذخیره سازی تصاویر و ذخيره سازي تصاویر در فرمت های مختلف- وجود انواع افكتهاي جذاب و جالب- استفاده آسان از نرم افزار با استفاده از واسط کاربری جذاب- قابليت افزودن متن به تصاوير و همچنين اضافه كردن نظرات به تصاوير- سازگاری کامل با نسخه های مختلف ویندوز از جمله ویندوز محبوب 7- و ... راهنمای نصب نرم افزار : - پس از دانلود برنامه توسط نرم افزار WinRar فايلها را از حالت فشرده شده خارج نماييد.- قبل از نصب نرم افزار اتصال اينترنت خود را قطع كنيد و سپس اقدام به نصب نرم افزار نماييد.- ...
ترانه ی سریال هامی و کامی
از www.tebyan.net : آهنگساز دو قطعه «سفر براي وطن» و «اي وطن» سروده «نادر ابراهيمي» با يادآوري خاطره ساخته شدن اين آثار گفت: در واقع تنها كار مشترك من با «نادر ابراهيمي» ساخت همين دو قطعه بوده است. «نادر ابراهيمي» ترانهاي به يادماندني با نام «سفر به خاطر وطن» براي ايرانيان سروده، كه «محمد نوري» پس از سالها آن را در مراسم «چهرههاي ماندگار» سال 85 بازخواني كرده است. طرح اوليه اين آهنگ از خود مرحوم ابراهيمي بود و ساخت نهايي اين قطعه بر عهده فريدون شهبازيان بود كه تنظيمكننده اركستر و رهبر گروه نوازندگان هم بوده است. اجراي سال 85 اين قطعه با تك نوازي ساز پيانو صورت گرفته است. اين قطعه پيش از انقلاب اسلامي، براي يكي از سريالهاي تلويزيوني ساخته نادر ابراهيمي ساخته شده است كه ظاهرا واكنش ساواك را هم در پي داشت. ساواك به ابراهيمي گفته بود كه تو چه كسي هستي كه براى ايران خون دل خوردهاي! آهنگساز دو قطعه «سفر براي وطن» و «اي وطن» سروده «نادر ابراهيمي» با يادآوري خاطره ساخته شدن اين آثار گفت: در واقع تنها كار مشترك من با «نادر ابراهيمي» ساخت همين دو قطعه بوده است. فريدون شهبازيان آهنگساز در گفتوگو با خبرنگار موسيقي فارس در خصوص ساخت قطعه «سفر براي وطن» بر اساس شعر نادر ابراهيمي گفت: سالي كه نادر ابراهيمي سريال سفرهاي دور و دراز هامي و كامي را ساخت براي ساخت موسيقي متن به مراجعه كردند و من موسيقي را براي اين سريال ساختم. وي افزود:براي اين سريال مرحوم نادر ابراهيمي 2 تا شعر زيبا گفته بودند كه يكي «سفر براي وطن» و ديگري «اي وطن» بود كه هر دو را محمد نوري خوانده است.ايشان از من خواستند كه براي اين سريال بر اساس اين دو شعر موسيقي بنويسم و اجرا كنيم. اين آهنگساز ادامه داد:ابراهيمي خودش همراه با شعرهايش ملوديهايي را به صورت ذوقي و قريحهاي زمزمه ميكرد كه البته به دليل اينكه ايشان موزيسين نبودند، اشكال فراوان داشت اما به هر صورت هم شعر و هم ارتباط ملودي و شعري كه ايشان زمزمه و به آن فكر ميكردند زيبا بود.بر اين اساس من 2 كار در مجموعه موسيقي اين سريال نوشتم كه محمد نوري نيز آنها را خواند. وي در خصوص اجراي صحنهاي اين دو قطعه گفت:اين دو اثر تنها يك بار در راديو براي قرار گرفتن در متن سريال اجرا و ضبط شد و بعد از آن سريال ديگر اجراي صحنهاي نشد. «نادر ابراهيمي» ترانهاي به يادماندني با نام «سفر به خاطر وطن» براي ايرانيان سروده، كه «محمد نوري» پس از سالها آن را در مراسم «چهرههاي ماندگار» سال 85 بازخواني كرده است. شهبازيان با اشاره به اجراي قطعه سفر براي وطن در برنامه چهرههاي ماندگار اظهار داشت:از ...