متن خوش آمد گویی به حجاج

  • چاووشی سنتی فراموش شده به مناسبت بازگشت حجاج بيت الله

    چاووشی سنتی فراموش شده به مناسبت بازگشت حجاج بيت اللهاين روزها همزمان بابازگشت حجاج بيت الله بعضي هم كه به عتبات عاليات مشرف شده بودند بازميگردندوازقديم الايام دربازگشت زائرين بيت الله وكربلا ومشهد چاووشي ميخواندند وهنوزهم دربسياري ازروستاها اين رسم باقي است لذا دراين قسمت مطالبي دررابطه باچاووشي تهيه كرده اماشعار چاوشی رودر لینک زیر ببینیدhttp://www.hodarayaneh.org/files/maghalat/chawoshimakkahokarbala.htm    وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَاللّهِ فَاِنَّها مِنْ تَقْوی القُلُوب» هرکس شعائر دین خدا را بزرگ و محترم بدارد همانا این صفت، نشانه تقوای دلهاست.عالی ترین ارزش وجودی انسان در نظام خلقت، عبودیت حق تعالی است که شکل و فرم مخصوص آن از زیباترین جلوه های استعداد هنری یک انسان می تواند باشد. انسان مسلمان، لحظه های عبادتش، لحظات نمایش عشق و دلدادگی او با خدا است که آن را با هیچ چیز عوض نمی کند.زیارت و حضور در آستان مقدس اولیای حق، از پربارترین نمونه های این تجلّی و نمایش دلدادگی است که زائر عارفِ دلباخته، پیوسته آن را از خداوند طلب می کند. و در طول تاریخ، مسلمانان برای انجام زیارت، جان و مال خود را فدا کرده اند و در این راه سختیها را به جان خریده اند تا بتوانند لحظاتی در حرم اهل بیت علیهم السلام ، از فیض آنان بهره ببرند.لحظه های مهیّا شدن برای زیارت و دیدار اولیای حق نیز در نزد گذشتگان و نیاکان ما مسلمانان، از اهمیّت شایانی برخوردار بوده است. زیارت دارای سنتها و آدابی بوده است که زیبایی های معنوی در آن موج می زده و آثار فراوانی هم داشته است. از جمله این سنتها که نشانی از تعظیم شعائر و تقوای قلوب مؤمنان است، سنّت «چاووشی خوانی» است. چاووشی خوانی چنین بوده است که کاروان عشق، هنگام عزیمت به خانه خدا و عتبات عالیات عِطر صلوات و سلام بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم را در فضای شهر و روستا و در کوچه پس کوچه های آن به مشام شیعیان می رساندند و همراه آن، بوی خوش نینوا را در محلّ زندگی شان منتشر می کردند و چاووش ندا سر می داد که: «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»شیعیان اهل بیت علیهم السلام با برپایی این سنت، یاد و نام اوصیای الهی و عشق و معرفت به آنان را در جان و روان پیر و جوان و زن و مرد به جریان می انداختند و چنان شور و هیجانی ایجاد می کردند که جذبه آن اختیار از کفها می ربود و شیعیان دلباخته را بی مقدمه راهی زیارت می کرد.دریغ و افسوس که در زمان ما بر این سنّت اسلامی ـ همچون بسیاری از سنتهای حسنه دیگر ـ گرد فراموشی نشسته و کم رنگ شده است. دیگر، کوچه های روستاها و شهرهای مان آن فضاهای سرشار از معنویت و صفا را کمتر در خود می بیند. ...



  • زندگينامه امام حسين (ع)

    زندگينامه امام حسين (ع)نام: حسين بن علي .در انجيل مسمى به «طاب» و در تورات به «شبير» است.كنيه: ابوعبدالله و ابوعلى.القاب: سيدالشهداء، سبط ثانى، سيّد شباب اهل الجنّة، سبط الأسباط، رشيد، وفىّ، طيّب، سيّد، زكىّ، مبارك و....منصب: معصوم پنجم و امام سوم شيعيان.تاريخ ولادت: سوم شعبان سال چهارم هجرى.برخى مورخان روز تولد آن حضرت را پنجم شعبان دانسته‏اند. و برخى نيز سال تولد ايشان را سوم هجرى ذكر كرده‏اند.محل تولد: مدينه مشرفه، در سرزمين حجاز (عربستان سعودى كنونى).نسب پدرى:اميرالمؤمنين، امام على بن ابى‏طالب بن عبدالمطلب (ع).مادر: فاطمه زهرا(س)، دختر پيامبر اسلام (ص).مدت امامت: از زمان شهادت برادرش، امام حسن مجتبى (ع)، در صفر سال 50 هجرى تا محرم سال 61، به مدت 10 سال.تاريخ و سبب شهادت: بعد از ظهر روز دهم (عاشورا) محرم سال 61 هجرى به‏همراه تعدادى از نزديكان، ياران و اصحابش در سرزمين كربلا با شمشيرهاى بران لشكريان عمر بن سعد كه از سوى عبيداللّه بن زياد (والى كوفه) و يزيد بن معاويه (خليفه شام) به جنگ آن حضرت آمده بودند، با وضع فجيعى به شهادت رسيدند. شهادت آن حضرت در سن 57 سالگى بود.محل دفن: كربلا، در سمت غربى رود فرات (كشور عراق كنونى).همسران: 1. ليلى، دختر أبى مره ثقفى. 2. شهربانو، دختر يزدگرد سوم. 3. رباب، دختر امرأالقيس. 4. ام اسحاق، دختر طلحه تيمى. 5. قضاعيه (ام جعفر). 6. حفصه، دختر عبدالرحمن بن ابى بكر.فرزندان: 1. امام زين العابدين (ع). 2. على اكبر، 3. جعفر. 4. عبدالله رضيع. 5.سكينه. 6. فاطمه.از ميان فرزندان امام حسين (ع)، جعفر در زمان حيات پدرش وفات يافت و على‏اكبر و عبدالله (معروف به على‏اصغر) در كربلا شهيد شدند و نسل آن حضرت تنها از طريق امام زين‏العابدين (ع) زياد گرديد. برخى مورخان تعداد فرزندان امام‏حسين (ع) را با ذكر نام‏هاى على‏اصغر، محمد و زينب، نه نفر دانسته‏اند. همچنين در برخى كتب شيعه، دخترى به نام رقيه نيز براى آن حضرت ذكر شده كه در سن سه سالگى در ايّام اسارت در شام، از اندوه فراق پدرش وفات يافت.اصحاب وياران :ياران و اصحاب اباعبدالله الحسين (ع)، چه آنان كه قبل از شهادت آن حضرت وفات يافته‏اند و چه آنان كه پس از شهادت ايشان از دنيا رفته‏اند، بسيار زيادند. در اين جا تنها نام آنانى را كه در واقعه عاشورا به شرف شهادت نايل آمده‏اند، ذكر مى‏كنيم:الف) بنى هاشم  1. عباس ‏بن على، (‏ابوالفضل العباس "ع").2. ابوبكربن على.3. محمد اصغربن على.4. عبدالله‏بن على.5. عبدالله اصغر بن علي .6. جعفربن على.7. عمربن على.8. عثمان بن على.9. محمدبن عباس بن على.10. عبدالله‏بن عباس بن على. 11. على بن حسين (على اكبر).12. عبدالله رضيع (على اصغر).13. ابراهيم بن حسين.14. قاسم ...

  • مقبره جرجیس پیغمبر در نزدیکی روستای چاه ستاره

    مقبره جرجیس پیغمبر در نزدیکی روستای چاه ستاره

    مقبره جرجیس پیغمبر در نزدیکی روستای چاه ستاره در 35 کیلومتری روستای چاه ستاره مقبره ای منتصب به جرجیس پیغمبر وجود دارد.مابین روستای چاه ستاره و مقبره جرجیس پیغمبر روستایی وجود دارد به نام حجاج که از توابع شاهرود محسوب می شود. فاصله بین این دو روستا 12 کیلومتر است. و از روستای حجاج تا مقبره جرجیس 23 کیلومتر که اسفالت می باشد. البته در این مسیر بجز حجاج باید چند روستای کوچک دیگر را نیز طی کنید که از جمله آنها نهر است. بالاتر از روستای نهر قنات آبی زلال و روش با درختان چنار ، حال و هوای خاصی به این مکان داده است. زیر سایه درختان  جایگاهی برای نشستن و استراحت مسافرین و چند قدم بالاتر خانه هایی مجهز ساخته شده است. از پایین کوه تا مقبره جرجیس 1100 متر فاصله است که این مسافت پیاده  و در سربالایی با پیچهای ملایم پیموده می شود. کوه با جذابیت خاصی گویی دستانش را باز کرده و به زائرین خوش آمد می گوید.در وسط راه تک درخت بزرگی است که سایه اش را بر سر زائرین می اندازد تا استراحت کنند. به درخت پارچه هایی می بندند و حاجت می طلبند.این درخت بنه است که به نام درخت عزیز معروف است.کوه به بن بست می رسد، چند خانه کوچک گلی نمایان می شود که مقبره جرجیس پیغمبر است.دهیاری روستای چاه ستاره مقدم شما را گرامی داشته و توصیه می کند حتما به این مکان متفاوت با جذابیت های خاصش  سفر کنید.

  • اولین کسی که به سوی امام تیر انداخت

      اولین کسی که به سوی امام تیر انداخت حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمي‏گردد، از جای برخاست در حالی كه مي‏فرمود: تو را چه مي‏شود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. به خدا سوگند! من مي‏دانم كه از گندم ری نخواهی خورد! ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است. 1. "خوارزمی" در مقتل الحسین و "خیابانی" در وقایع الایام نوشته‏اند كه در روز هشتم محرم امام حسین علیه‏السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیه‏السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه‏ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه‏ بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه مي‏كَند و آب بدست مي‏آورد. به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه‏السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود. (1)2. در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه‏السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان مي‏پنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته‏ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مي‏نوشند از آنان مضایقه مي‏كنی؟ عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من مي‏دانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته‏‌ام و نمي‏دانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش مي‏سوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه مي‏دانم كیفر این كار، آتش است؟ ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمي‏بینم كه بتوانم از آن گذشت كنم. یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه‏السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند. (2)3. امام علیه‏السلام مردی از یاران خود بنام "عمرو بن قرظة" را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند. شب هنگام امام حسین علیه‏السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین علیه‏السلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي‏اكبر" ...

  • حجت السلام مرادی:اگر کاندیدی در تبلیغات اسلام را رعایت نکند چگونه فردا اسلام را رعایت می کند؟

    به گزارش حزب الله کوار امشب مراسمی جهت گرامیداشت 9 دی و 16 آذر  سالروز شهدای دانشجو و شهید علم الهدی با سخنرانی حجت الاسلام مرادی امام جمعه موقت شیراز و استقبال پرشور مردم اکبرآباد و با حضور فرماندهی سپاه ناحیه کوار سرهنگ دهقان به میزبانی پایگاه بسیج امام مهدی و کانون فرهنگی بقیه الاعظم مسجد ولیعصر(عجج) برگزار گردید. این مراسم با تلاوت آیاتی از کلام الله توسط کربلایی روح الله سالخورده قرائت شد و سپس امام جمعه اکبرآباد حجت الاسلام رمضانی ضمن خوش آمد گویی گفتند:مراسمات مساجد اکبرآباد روز به روز با شکوه تر برگزار می شود و ما برای چندمین بار شاهد حضور یادگار جبهه های جنوب در اکبرآباد هستیم. امام جمعه موقت شیراز ابتدا ضمن تعریف بسیج، رسالت بسیج را 5 چیز دانستند. در ادامه به تعریف و اهمیت بصیرت پرداختند. اشاره ای هم به نحوه جنگ نرم در عصر کنونی از جمله بازیهای کامپیوتری، ماهواره و آشوبهای فکری از جمله فرقه هایی که 108 تای آن در ایران و چند عدد آن هم که در کوار فعالیت می کنند و تردید و تشکیک در باورهای اصیل اسلامی و در رابطه با ذکر و دعا و زیارت عاشورا ایجاد می کنند پرداختند. ایشان در قسمتی دیگر چهار چیز را موجب متلاشی شدن خانواده ها دانستند از جمله خیانت،نان حرام،شرب خمر و زنا و بی بند و باری جنسی دانستند. در پایان مساله انتخابات را بسیار مهم دانستند و گفتند اگر مدیر عوض بشود همه چیز عوض می شود حتی اگر اراده و و فکر هم عوض بشود پرسنل عوض می شوند. در ادامه بدترین رای را تابع هوی و هوس دانستند و و با اشاره به سخنان امام خمینی(ره) رای دادن را تکلیف دانستند و افزودند که اگر کاندیدی در تبلیغات اسلام را رعایت نکند چگونه فردا اسلام را رعایت می کند؟ و حضور در انتخابات را موجب تقویت و مقبولیت نظام، رهبری، اقتدار ملی و مایوس شدن دشمنان دانستند.   

  • پاسخ خودآزمایی ادبیات فارسی سال اول دبیرستان

    پاسخ خودآزمايي و بياموزيم ادبيات فارسي ( 1 ) سال اول دبيرستان پاسخ خودآزمایی درس اول: با تو ياد هيچ كس نبود روا   1. در این درس بین کدام کلمات آرایه ی سجع دیده می شود ؟ ( مثال : تابنده و پاینده ) « سزاوار / خوش گوار » و « زيبنده/ درخورنده »   2.مضمون آیه ی شریفه « تعز من تشاء و تذل من تشاء » در کدام بند درس آمده است ؟  ارجمند گرداننده ي بندگان از خواري ، در پاي افكننده ي گردن كشان از سروري. 3. منظور نویسنده  از جملات پایانی متن چیست ؟اين كه درود ما برپيامبر و ياران او هميشه و مدام باد. 4.  متصل گردان به دریاهای خوبش ، یعنی چه ؟علم اندك مرا به علم زياد خود وصل كن.(علم مرا زياد كن ) 5. چرا بی ادب از لطف پروردگار محروم می شود ؟ زيرا بي ادبي نه تنها به خود او بر مي گردد بلكه همه ي عالم را خراب مي كند. پاسخ خودآزمايي درس 2 : رزم رستم و سهراب ( 1 ) 1. یکی از ویژگی های داستان های حماسی وجود حوادث خارق العاده است . درکدام قسمت این داستان چنین موردی    دیده می شود ؟ ص،12 ،بيت 6 و 7    2. افراسیاب با فرستادن سپاه به یاری سهراب ، چه هدفی را دنبال می کرد ؟ كشته شدن رستم به دست سهراب و به دنبال آن از بين بردن سهراب. 3. هدف سهراب از لشکرکشی به ایران چه بود ؟سرنگوني كاووس و نشاندن پدر (رستم ) به پادشاهي.  4. با توجه به مصراع « به گردان لشکر سپهدار گفت » مقصود از « سپهدار » کیست ؟ افراسياب. پاسخ خودآزمايي درس 3  : رزم رستم و سهراب ( 2 ) 1. درکشته شدن سهراب چه کسی یا کسانی را مقصر می دانید ؟ چرا؟ افراسياب( بد ذاتي ) كيكاووس ( پليدي ) رستم ( لجبازي ) سهراب ( غرور ) و بالاتر از همه سر نوشت. 2. دنباله ی داستان را به نثر در یک صفحه خلاصه کنید و در کلاس بخوانید . به عهده دانش آموز. 3. با مطالعه دنباله ی داستان از شاهنامه ، ضرب المثل « نوش دارو پس از مرگ سهراب » را ریشه یابی کنید. دادن نوشدارو از جانب كاووس به رستم يادآور اين بيت شهريار است كه : آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا                           بي وفا حالا كه من افتاده ام از پا چرا؟ نوشدارويي و بعد از مرگ سهراب آمدي                 سنگدل اين زودتر مي خواستي ، حالا چرا ؟ 4. در گذشته گاه متمم همراه با دو حرف اضافه می آمده است ، مثل: به گیسوی ِ اوبر. دراین درس نمونه ای دیگر ازاین کاربرد راپیداکنید. ص 17 ، بيت 2 ، زدش بر زمين بر             /      ص ، 19 بيت 4، همه جامه بر خويشتن بر 5. مصراع « زمانه بیامد ، نبودش توان » یعنی چه ؟مرگش فرا رسيده بود و ديگر توان مقاومت نداشت. 6. نمونه ای از ابیات موقوف المعانی را در درس بیابید.ص  15 بيت : 6 و 7 7. تفاوت مثنوی با غزل را بنویسید . در غزل مصرع اول با تمام مصراع هاي دوم هم قافيه است در حالي كه ...

  • ولادت امام موسی کاظم علیه السلام

    .............   به نظر می رسد که روستای ابواء واقع در بین مکه و مدینه بیش از سایر اماکن قافله های حجاج اهل بیت را به سوی خود جلب می کرد زیرا آرامگاه مادر پیامبر آمنه دختر وهب در آنجا قرار داشته است.  

  • ای سرزمین کربلا ای کوی جانانم (اشعار مخصوص شب دوم محرم)

    ای سرزمین کربلا ای کوی جانانم من بر تو مهمانم بنگر به پیر و کودک و خیل جوانانم من بر تو مهمانم حاجت به قربانی نباشد ای مِنای من سعی و صفای من آورده ام قربانیان عید قربانم من بر تو مهمانم چون باغبان هم لاله و هم یاسمن دارم سرو چمن دارم یک باغِ گل، نه صد گلستان گل به دامانم من بر تو مهمانم پُر گُرگ اگر صحرا شود عباسِّ من شیرست میرعلم گیرست آب آورست او از برای تشنه طفلانم من بر تو مهمانم من قامت خود پیش دشمن خَم نمی سازم بر نِی سرافرازم آزاده و پَروَرده زهرا روی دامانم من بر تو مهمانم   دریافت فایل صوتی MP3ماه محرم عالم را غم گرفتهدر باغِ رضوان زهرا ماتم گرفتهیا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا(2)ماه محرم جهان گشته سیه پوش زمزمه ی قدسیان می رسد بر گوشیا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا(2)زهرا ببین کاروان کربلا راقافلة خامس آلِ عبا رایا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا(2) حاج مهدی خرازی   @@@@@@ دریافت فایل صوتی MP3پاره های تن خاتم الانبیاءمحمل بستند سوی دشت کرب وبلابهر یاری دین می کنند جان فدایا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا (2)بین این قافله طفلی مه منظر استشش ماهه ی حسین علی اصغر استهمراه مادرش می رود کربلایا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا (2)عصمت کبریا دخت شاه نجفقهرمان زنان با صد عز و شرفمی رود تا کند زنده دین خدایا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا (2) حاج مهدی خرازی @@@@@@@@@@@ دریافت فایل صوتی MP3یا فاطمه آمدند دسته گل هایتبوی شهادت می دهند غنچه هایتیا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا(2)در این زمین غنچه ی نشکفته اصغربر روی دست پدر می زند پَرپَر یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا(2)یا فاطمه بهرتو مهمان رسیدهاین شهدا را جهان هرگز ندیدهیا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا(2) حاج مهدی خرازی @@@@@@@@@ یاران من میعادگاه ماست این جا هم قتلگه، هم قبر ما، پیداست این جا غم نیست گر از کعبة دل دور گشتید هم حج خون، هم کعبة دل هاست این جا با خون خود دامان صحرا را بشویید ای دوستان گلخانة زهراست این جا از خون ندای عاشقان خیزد به افلاک از اشک چشم تشنگان دریاست این جا غم نیست گر مردم جدا گشتند از ما ما با خداییم و خدا با ماست این جا صد زمزم از چشم تر ما می زند موج خون خدا از حنجر ما می زند موج این جا صدای گریة پیغمبر آید بر دیدن ما فاطمه با حیدر آید این جا صدای العطش خیزد به گردون این جا ز قلب آب هم آتش برآید این جا پیمبر بهر سقایی سقا در علقمه با جام آب کوثر آید این جا برای کشتن فرزند زهرااز شام و کوفه، دسته دسته لشکر آید اینجا گلاب افشان به جای اُم لیلا زهرا کنار جسم پاک اکبر آید این جاست دانشگاه انسان سازی ما لب تشنه در امواج خون سربازی ما محمل نگه دارید ...

  • اس ام اس های جدید و بسیار زیبای پاییزی

    اس ام اس های جدید و بسیار زیبای پاییزی

    ♥ ورود به صفحه اصلی ♥ اس ام اس های جدید و بسیار زیبای پاییزی ♥ ورود به آرشیو پیآمک پآییزی ♥ فصل باد و برگ فصل رنگ و رنگ و رنگارنگفصل مشق و مشق عشق و عشق انارفصل باز باران با ترانه فصل شیدایی و مهر و مهرگانفصل یلدا و چلهپائیز پادشاه فصول بر همه مبارک باد ! . . . . امشب تمام عظمت هستی در برابر عشق تعظیم می کندزیرا می خواهد اولین برگی که از بلندی افتاد را نظاره کند …پاییز مبارک … . . . . باز پاییز است ، اندکی از مهر پیداستحتی در این دوران بی مهری باز هم پاییز زیباستمهرت قشنگ ٬ پاییزت مبارک … . . . . عمر ما عاقبت ای دوست بسر خواهد رسید / باد پاییز ندانی بی خبر خواهد رسیدگل نباشیم اگر گلشن چو خارستان کنیم / بعد ما خار فراوان به ثمر خواهد رسید . . . . وقت خریدن لباس های پاییزی دقت کنید :لباس هایی با جیبهای بزرگ به اندازه ی دو دست !شاید همین پاییز عاشق شُدید … . . . . دنیا مثل پاییزه هم قشنگه هم غم انگیزهقشنگیش به خاطر تو و غم انگیزیش به خاطر دوری تو … . . . . من همان برگم که بر روی درخت / لرزم از برد چنین پاییز سختدر نهایت باید افتاد و گریست / به درخت گفت خداحافظ و رفت . . . خیزید و خز آرید که هنگام خزانست / باد خنک از جانب خوارزم وزانستآن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزانست / گویی به مثل پیرهن رنگ‌ رزانست . بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلب . . . دوباره پاییزاما نه ( فصل خزان ) زرد!دوباره پاییزاما نه فصل اندوه و درد !دوباره پاییزفصل زیبای سادگیدوباره پاییز ، موسم شدید دلدادگی . . . . شب های ملال آور پاییز است / هنگام غزل های غم انگیز استگویی همه غم های جهان امشب / در زاری این بارش یکریز است . . . . پاییز زیبا و عروس فصل هاستبرگ ریزان درخت و خواب ناز غنچه هاستخش خش برگ و نسیم باد را بی انتهاستهرچه خواهی آرزو کن ُ فصل فصل قصه هاست . . . . میان همهمه ی برگهای خشک پاییزیفقط ما مانده ایم که هنوز از بهار لبریزیم … . . . . همره باد سر پاییزی سرنوشت من و و تو گشته جدارهسپاری عشق من اکنون میسپارم تو را به دست خدا . . . . می پسـندم پاییـز راکه معافـم می کنـداز پنـهان کردندردی که در صـدایم می پیچـد ُاشکی که در نگاهـم می چرخـدآخر همه مـی داننـدسـرما خورده ام ! . . . . آرزو میکنم که فرو افتادن هر برگ پاییزی ، آمینی باشد برای آرزویهای قشنگت … پاییزت مبارک … . . . . مثل درخت باشید که در تهاجم پاییز هرچه بدهد روح زندگی را برای خویش نگه می دارد . . . . . . پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده! کاش همه انسانها مثل پاییز باشن تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن . . . باز پاییز است اندکی از مهر پیداست ؛ حتا در این دوران بی‌مهری , باز هم پاییز زیباست . . . . . . برگ ...

  • داستان های ریشه های تاریخی ضرب المثل های فارسی3

     داستان های ریشه های تاریخی ضرب المثل های فارسی3

      جنگ زرگری جنگ زرگری جنگی است ساختگی و دروغین میان دو تن برای فریفتن شخص سوم.   این جنگ که در ایام قدیم یکی از حیله های زرگران برای فریفتن مشتری و فروختن زیورآلات به او بوده است، رفته رفته از بازار طلافروشان فراتر رفته و در ادبیات فارسی به صورت اصطلاح درآمده است. جنگ زرگری بدین صورت بوده است که هرگاه مشتری ِ به ظاهر پولداری وارد دکان زرگری می شد و از کم و کیف و عیار و بهای جواهر پرسشی می کرد، زرگر فورا بهای جواهر مورد پرسش را چند برابر بهای واقعی آن اعلام می کرد و به شکلی ( مانند علامت و چشمک یا فرستادن شاگردش ) زرگر مغازه ی همسایه را خبر می کرد تا وارد معرکه شود. زرگر دوم که به بهانه ای خود را نزدیک می کرد به مشتری می گفت که همان جواهر را در مغازه اش دارد و با بهای کم تری آن را می فروشد ( این بها کم تر از بهای زرگر اولی اما هنوز بسیار بالاتر از بهای اصلی جواهر بود). در این حال زرگر اولی آغاز به جنگ و جدل با زرگر دومی می کرد و به او دشنام می داد که داری مشتری مرا از چنگم در می آوری و از این گونه ادعاها. زرگر دوم هم به او تهمت می زد که می خواهی چیزی را که این قدر می ارزد به چند برابر بفروشی و سر مشتری محترم کلاه بگذاری . کوتاه سخن، چنان قشقرقی به راه می افتاد و جنگی درمی گرفت که مشتری ساده لوح که این صحنه را حقیقی تلقی می کرد بی اعتنا به سروصدای زرگر اول به مغازه ی زرگر دوم می رفت و جواهر موردنظر را بدون کم ترین پرسش و چانه ای از او می خرید و نتیجه آن بود که مشتری ضرر می کرد و دو زرگر سود به دست آمده را میان خود تقسیم می کردند. __________________ ________________________________________ جور کسی را کشیدن این اصطلاح را هنگامی به کار می برند که کسی، دیگر از عهده ی انجام باقی مانده ی کاری بر نمی آید و از دیگری خواهش می کند تا کار او را به پایان برساند و یا برای هنگامی که کسی سختی و ناگواری امری را به جای دیگری تحمل نماید.   این عبارت از اصطلاحات می گساران و باده نوشان بوده است که اکنون دیگر در موارد گوناگون به کار برده می شود. جام جم یا جام جمشید که در گذشته نام جام شراب خواری بوده است دارای هفت خط درجه بندی بوده است که هر کدام از این خطوط ظرفیت شراب خواران را نشان می داده است، در آن زمان اگر باده نوشی حتا یک قطره از شراب خود را باقی می گذاشت مورد سرزنش و تحقیر قرار می گرفت. از این رو هر کس می کوشید جام را فقط تا آن اندازه ای پر کند که می تواند آن را بنوشد. هفت خط جام جم از پایین به بالا عبارت بود از : ١- خط مزور ۲- خط فرودینه ( یا خط کاسه گر) ٣- خط اشک ( یا خط در شکر)، اصطلاح " اشکی بریز " نیز در میان باده نوشان از این جا است. ۴- خط ارزق (یا خط شب) ۵- خط بصره ...