متن خداحافظی برای سفر مکه
خداحافظی برای سفر حج ...
یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست که مغیلان طریقش گل و نسرین من است دیدن روی تو را دیده جان بین باید و این کجا مرتبه چشم جهان بین من است؟ حافظ می روم سفر / با دلی سیاه / مقصدم کجاست؟ / مسجدی ز نور / خانه خدا! در مدینه ام / گنبدی قشنگ / سبز و باشکوه در کنار آن ، یک کم آن طرف / چار سنگ سفت! / یک بقیع خشک! / سرد و قهوه ای! حج اصغرم در مدینه است! / هفت دل طواف / باب جبرئیل ، ماذن بلال ، منبر نبی ... نیت از کجاست؟ / خانه علی(ع) / هفت هروله یاد فاطمه مروه مسجد است ، مسجد النبی / با صفا بقیع است ، چون صفا بقیع / زمزم بقیع / توی چشم ها است چشمه های اشک / آبشان شفاست! *** با سلام و احترام خدمت همه عزیزان بدینوسیله به اطلاعتان می رسانم بنده از تاریخ 8/5/87 به مدت 2 هفته به لطف خداوند و عنایت امام زمان (عج) راهی سرزمین عشق ، مدینة النبی(ص) و مکه مکرمه هستم. همین جا از همه دوستان خداحافظی می کنم و از همگی می خواهم بداخلاقی ها ، کوتاهی ها ، بدیها ، پایمال کردن حق دوستان و ... را ببخشید و بنده حقیر را عفو و حلال بفرمایید. ان شاءالله نایب الزیاره همگی در آن حرمین و مساجد و مسجد الحرام و ... خواهم بود. از همه التماس دعا دارم که از خدا بخواهند حج و زیاراتم را قبول نموده و گناهانم را ببخشاید. خدا نگهدار.
متن های پیشنهادی حلالیت طلبی سفرحج
خدا را شاکرم که به این حقیر توفیق زیارت خانه خود ، حرم مطهر پیامبر (ص) وائمه بقیع را عطا فرمود. از آنجا که توفیق خداحافظی و طلب حلالیت از کلیه عزيزان حضوری حاصل نشد، پوزش خواسته وطلب حلالیت می نمایم. مطمئناَ اگر خداوند بزرگ دعای بنده را بپذیرد ،دعاگوی همه عزیزان خواهم بود.انشاالله فردا عازم حرم امن الهی و مدینه منوره هستم .ضمن خداحافظی، صمیمانه تقاضای حلالیت دارم . نایب الزیاره شما خواهم بوداکنون که در سایه لطف و عنایت پروردگار بخشنده و توانا ،عازم بیت الله الحرام هستیم ،لذا جهت خداحافظی و استحلال ، مشتاق دیدار و آماده پذیرایی از همه سروران گرامی می باشیم.پذیرایی: روز مورخه از ساعت الی در واقع در
خدا حافظ مدینه 17/6/85
با صدای اذان صبح از خواب برخاستیم .آخرین نماز صبح در مسجد النبی .چه زود گذشت این یکهفته و چه سخت است وداع با پیامبر . اگر شوق دیدار خانه خدا نبود واقعا دل کندن از مدینه مشکل بود . روزهای جمعه در نماز صبح معمولا امامان جماعت مسجد النبی و مسجد الحرام در رکعت اول بعد از حمد یک سوره سجده دار می خوانند و به محض اینکه به آیه مربوط به سجد رسیدند مستقیما به سجده می روند و پس از بجای آوردن سجده بر می خیزند و بقیه سوره و نماز را ادامه می دهند . این کار از نظر شیعه باعث بطلان نماز می شود چون در ارکان نماز اختلال ایجاد می کند . ولی ظاهرا این موضوع در نماز صبح روز جمعه حالت مستحبی دارد . بسیاری از ایرانیان از این موضوع مطلع نیستند و ... با توجه به اطلاع از سابقه موضوع آمادگی قبلی داشتم و دانیال را نیز توجیه کردم . بسیاری به علت عدم اطلاع از موضوع در ابتدا فکر می کنند که امام جماعت اشتباه کرده و در هر حال نظم نماز به هم می خورد و بسیاری هم بدون اطلاع از علت از بقیه تبعیت می کنند . اما اهل سنت و کسانیکه از قضیه با اطلاع هستند مشکلی برایشان پیش نمی آید . اما جالب اینکه در قسمت خانمها قضیه بر عکس بوده و وقتی که امام به سجده رفته بوده خانمهابه رکوع رفته بودند و با تغییرات بعدی نمازشان را زودتر تمام کرده بودند و در پایان هم فکر کرده بودند که در نماز اشتباهی رخ داده است . حتی خانمهای اهل سنت مثل اینکه از قضیه مطلع نبوده اند . بعد از صبحانه آمدیم به اطاق برای استراحت . روز و شب شلوغی را در پیش داریم و برای اینکه بچه ها اذیت نشوند خوب استراحت می کنیم تا نزدیکی اذان ظهر . روز جمعه است و ساعت ۵/۱۱ با دانیال رفتیم به مسجد النبی برای شرکت در نماز جمعه . از مدتها دنبال فرصت می گشتیم که برویم طبقه بالای مسجد . اما به علت عدم نیاز تا حالا توی این هفته دربهای پشت بام بسته بود اما مطلع بودیم که برای نماز جماعت باز میشود . وقت مناسبی بود و هنوز یک ساعت فرصت مانده بود تا شروع نماز لذا از فرصت استفاده کردیم و رفتیم به طبقه بالا . ۸۶ پله و بعد از هفت با تغییر مسیر پله بالاخره به بالای پشت بام رسیدیم . کاملا خلوت بود و چقدر زیبا و با شکوه بود معماری شکیلی داشت با فضاهای فراوان برای نماز گزاران . مقداری از از دور آن به عرض حدود ۵ متر مسقف بود ولی با توجه به گرمی هوا برای نماز ظهر مناسب نبود . گرمای آفتا کولاک می کرد . توی آفتاب آن نمی توانستی راه بروی از گرمی . بیشتر مناسب نماز صبح و مغرب و عشا بود تا نماز ظهر و عصر . قسمت مسقف با ستونهای منظم و به تعداد زیاد جلو زیبایی داشت و روی هر ستون یک پنکه و هر از چند متر یک دروبین کنترل . هر چند که پنکه ها روشن بود اما ...
متن ادبی ویژه حضرت زهرا (س) - ولادت ، مدح
سلام بر یاس خوشبوی علی آمد... و واژگان نور میان کلام جهانیان جان گرفت و آسمان عشق در میان دوستان ایمان، باران آمد.... و هرم حضور آفتابیاش سلام و صلوات را مهمان چشمان عاشقان کرد و حضور و رایحه سبز ایمان را تکرار ، سالروز ولادت ام ابیها مادر امامت، همسر ولایت و دخت نبوت بر تمامی دوستداران حضرتش مبارک باد شکوفایی غنچه نبوی در آسمان مکه و در منزل نزول وحی، شوری برپا بود. فرشتگان و حوریان بهشتی هلهله کنان و تبریک گویان به زمین میآمدند و گرداگرد خدیجه حلقه می زدند و آیه « فتبارک الله احسن الخالقین» را زمزمه میکردند. آن شب درهای عرش گشوده شده بود و لیله القدر خدا و تنزل الملائکه تفسیر شده و از دامان پاک خدیجه، ناز دانه نبوی و گل سپید احمدی درخشید. جشن حضور: او که آمد، متولد شد و دلهای آسمانیان و زمینیان، سر سبزتر از همیشه گشت. دردانه بوستان عصمت و طهارت در بیست جمادی الثانی، زمین و آسمان مکه را نورافشانی کرد. شاه بیت غزل آفرینش، غایت خلقت و میوه باغ رسالت خانه محمد (ص) را با قدوم خود مزین نمود. پدر بر دستان کوچکش بوسه زد؛ چرا که او بضعه النبی، همراه و هم راز پدر و ام ابیها بود. تهنیت باد: سال روز میلاد اسوه زهد و تقوا، نازدانه آل کسا، اقیانوس علم و حلم، چشمه سار نجابت، صابره عصمت، عصاره بعثت، هم کفو ولایت، پیوند دهنده حلقه نبوت و ولایت، بارور کننده درخت امامت، کوثر الهی، قصیده پاکی ها، مثنوی عرفان، غزل خوبیها، مدافع ولایت، امابیها، صدیقه کبری، فاطمه زهرا (س) بر همه شیفتگان و ره پویان طریقش تبریک و تهنیت باد. القاب مبارک: گوهر دردانه نبوی و قره العین رسول را با القاب بسیاری میشناسند که هر کدام از آنها، به دلیل ویژگیهای خاص آن بزرگوار به ایشان نسبت داده شده است. در روایات اسلامی و کتابهای تاریخی، بیش از 104 لقب برای آن حضرت آوردهاند؛ از جمله این القاب میتوان از زهرا، کوثر، مرضیه، مبارکه، محدثه، انسیه حورا، منصوره و عالمه نام برد. نور آسمانی: یکی از القاب مبارک و مشهور حضرت فاطمه (س) ، زهراست به معنای نور و درخشندگی است. از امام صادق (ع) پرسیدند که چرا فاطمه را زهرا نامیده اند؟ آن حضرت فرمود: زیرا هر گاه فاطمه در محراب عبادت میایستاد و به عبات مشغول میشد، نور او بر اهل آسمان میدرخشید، همان طور که ستارگان بر اهل زمین درخشیدند. هدیه الهی: از میان القاب بانوی دو سرا، کوثر لقبی است که از سوی خداوند به او و پدرش داده شد و به معنای فراوانی و زیادی هر چیزی است. شیخ طبرسی در تفسیر خود مینویسد: گفتهاند مراد از کوثر، نسل و ذریه حضرت رسول (ص) است که از فاطمه زهرا (س) دختر آن حضرت ...
سفرنامه عشق
و حال من اینجا داخل مسجد پیامبر روبرو گنبد خضراء ایستاده و هیچ چیزی قادر نیست وصف حال مرا نشان دهد - ستونهایی سفید که قابل شمارش نیست سنگهای کف مسجد خنک و صاف و صیقلی حرم از تمیزی برق می زند می روم برای عرض ادب خدمت پیامبر خدا سرافکنده و گریان . شوخی که نیست می دونی می خوای بری پیش کی بری پابوس کی !رسول خدا حضرت محمد مصطفی(ص) ... میروم تا روبرو ضریح پیامبر قرار می گیرم - ولی افسوس نمی زارن با ایستم و خود را در ضریح پیامبر گم کنم باید سریع سلام کنم - نگهبانهای بد چهره و عبوس ضریح اجازه نمی دن دستت بخوره به ضریح پاک حضرت می گن کفره و عقیده دارن ما کافریم اونا نمی دونن که ما دنبال چی هستیم و هدف از بوسیدن و لمس یادگاری ها و ضریح مطهر پیامبر و امام های معصوم مون چیه !!؟ سلام می کنم و از در خروج خارج می شم ظهر شده . آفتاب داغ داغ می تابه از در که خارج شدم درست روبروم قبرستان بقیع بود !! خودمو می رسونم به قبرستان بقیع پشت نرده ها می ایستم و با خود می اندیشم چه کسانی در اینجا بوده اند و زیر این قبرهای بی نام ونشان به خاک سپرده شده اند !!. اختیار گریه ام دست خودم نیست و اشک شوق و عشق به یار از گونه هایم جاریست .. نهار بر می گردم هتل یک هفته ای را که مدینه سپری شد چه خاطره انگیز و باشکوه گذشت نمازو زیارت در حرم پیامبر زیارت قبرستان بقیع و... وچه غم انگیز و گریان بود روز وداع با مدینه. ظهر بعد از نهار همگی بچه ها طی مراسم خداحافظی از مدینه با اتوبوس راهی مکه شدیم رسیدیم به مسجد شجره برای محرم شدن چه حس و حال زیبایی بود این لحظه بعد از پوشیدن لباس سفید احرام و نیت و احرام بستن با ذکر لبیک الهم لبیک.... راهی مکه شدیم - به نظر مدینه از لحاظ تمیزی و شهری از مکه بالاتر بود بعد از استقرار در هتل و استراحت کوتاه برای رفتن به مسجد الحرام آماده شدیم با هیچ نوشته و بیانی قادر نخواهم بود حس و حال آن لحظه ای را که به دیدن خانه خدا خدا می رفتم بیان کنم . روحانی کاروان گفت سرهایتان پایین باشد و دنبال من بیایید رفتیم.. از شوق دیدار خانه خدا چشمانم خیس خیس شده بود (اکنون که دارم این متن را تایپ می کنم بعد از حدودا نه سال باز چشمانم گریان شده ) بعد از طی مسیری روحانی گفت به سجده بروید سجده شکر وسپاس به سجده رفتیم صدای گریه ها دیگر در سکوت نبود همگی بچه های بلند بلند گریه می کردند - گفت سر از سجده بردارید و من در این لحظه به آرزویم رسیدم . دیدین خانه خدا از نزدیک و اکنون چند متری بیشتر با او فاصله نداشتم چه زیبا و نفس گیر بود محو تماشا کعبه بودم . از قبل شنیده بودم هر کس برای اولین بار خانه خدا را زیارت کند هر آرزویی کند برآورده می شود و دقیقا همین است ...
چاووشی سنتی رو به فراموشی
چاووشی سنتی رو به فراموشی يكي از آيين هاي ديني و مراسم مذهبي سفر به اماكن مقدس مي باشد كه زيارت ناميده شده است . زيارت حركتي است ظاهراً در مكان و به حقيقت در دل و جان . زيارت حضور جسم و روح است در برابر اولياي الهي . زيارت برقرار كردن ارتباط قلبي با حجت خداست . آنچه در زيارت بسيار چشمگير است ، اهميت آن و ثواب هاي بسياري مي باشد كه در روايات ائمه اطهار بيان شده است . سفرهاي زيارتي كه با عشق و آرزومندي و با پس انداز مختصر انجام مي شد ، در هر شهر و دياري از ايران قديم آداب و رسوم خاصي داشت . مانند تهيه توشه راه ، طلب حلاليت ، پرداخت خمس يا زكات مال ، نوشتن وصيّت نامه ، پرداخت بدهي به طلبكاران ، رفع كدورت و آشتي با افراد قهر ، تعيين وكيل در غياب خود ، چاووشي خواني و بوسيدن قرآن هنگام خروج از منزل ، وداع با خانواده و بستگان . و نيز هنگام بازگشت همراه با مراسمي بود . مانند آوردن سوغات ، استقبال اهالي و فاميل همراه چاووشي خواني از زاير ، قرباني كردن ، برپايي سفره وليمه . پختن آش پشتِ پا و توزيع آن بين اهالي محل و خويشان و نزديكان ، از آداب سفر به شمار مي رود كه خانواده زاير با حركت مسافر خود ، براي سلامتي و ايمني مسافر به پخت آن مبادرت ميورزند . چاووشی خوانی یکی از رسوم بسیار زیبایی است که از قدیم الایام در بین مسلمانان ایران مرسوم بوده .الان هم در خیلی از شهرستانها و روستاها این رسم هنوز زنده است و اجرا میشود . رسم بسیار زیبایی که قصد داریم شما را با آن آشنا کنیم. چاووش در لغت « چاووش» واژهای ترکی است، به معنای جارچی، پیک، پیشرو کاروان، کسی که دعوت رفتن به زیارت عتبات عالیات و خانه خدا کند. در اصطلاح روستاییان خراسان، چاووش، کسی بوده که در فصل مناسبِ زیارت، در دهات و روستاها، سواره یا پیاده به راه میافتاده و روستاییان را به وسیله جارزدن و خواندن اشعار نغز و دلکش ـ در مدح و منقبت امامان معصوم علیهمالسلام ـ برای رفتن به زیارت تهییج و تشویق میکرده است. لغت نامه فرهنگ دهخدا، واژه «چاو» را به، «بانگ و سر و صدای گنجشک، هنگامی که از بیم دزدیده شدن جوجهاش بانگ بر میآورد» معنا کردهاست. بعید نیست این معنی و مفهوم در واژه چاووش نیز در نظر گرفته شده باشد؛ گویی چاووش با صدای گرم و پرشور خود، ناله سرداده است تا درد فراق و دوری عاشقانه خود و زائران را بیان کند و میخواهد آنان را سرشوق آورد. چاووش ؛ آداب و رسومات چاووش خوانی چاووشی آوازی است که با صدای زیبا و دل نشین خوانده می شود و خبر عزیمت یا بازگشت زایری را از اماکن مقدس اعلام مینماید. رسم بر این بوده که یک هفته قبل از عزیمت ...