متن ادبی روز دانش آموز
نخستین روز درس - متن ادبی (2)
نخستین روز درس ، اولين روز مهر است. اولين روز مهرورزي است. روز آفتاب، روز شكفتن احساس ، روز زمزمه و لبخند، روز آشنايي دانش آموزان با كتاب، معلم ، درس و دنياي تازه است. آفتاب اولين روز مهر طلوع مي كند. مهر آن قدر بوي بهار مي دهد كه در پاييز بودن آن، به ياد نمي آيد. مهر فصلِ خشكيدن و زرد شدن و ريختن نيست. آغاز روييدن كتاب بر ساقه دست هاست. مهرتان پيروز و مهر ورزي تان هميشگي باد.پس از نزديك به صد روز فاصله، اينك دلنشين ترين آهنگ زندگي ـ زنگ مدرسه ـ به فصل فاصله ها پايان مي دهد و خاطره انگيزترين دوران زندگي ، دوباره آغاز مي شود. كودكان به پياده روهاي خزان زده و پوشيده از برگ پائيز، بهارانه ترين لبخندها و بازي هاي كودكانه را مي بخشند. عطر روييدني دوباره ، دور دستِ صميميِ روستاها تا گستره پر هياهوي شهرها را پر مي كند. دست مهربان شما پدران و مادران ، دست هايي را كه فرداساز و آينده پردازند، از جويبار خانه به درياي مواّج مدرسه مي سپارند. صبح روز اوّل مهر ، بر همه شما دانش آموزان مبارك باد.خواب تابستاني ميز و نيمكت هاي چوبي شكسته مي شود و در شلوغي ديدارِ هم شاگردي هاي سالِ قبل جان مي گيرد، سكوت حياط مدرسه در هياهوي دانش آموزانِ خوشحال، مي شكند. دوست هاي قديمي، حلقه دوستي را بازتر مي كنند و دوستان جديد را به جمع خود فرا مي خوانند. روز آغاز دوستي ها و صميمت هاي پاك بر شما ثمره هاي باغ زندگي مبارك باد.منبع : اینجا
متن مجری به مناسبت روز دانش آموز
برای دسترسی به متن مجری به مناسبت سیزدهم آبان ماه روز دانش آموز اینجا کلیک کنید .
تقدیر دانش آموزی
بسمه تعاليو امرهم شوري بينهم جناب آقاي .......... عضو محترم شوراي دانش آموزيباعنايت به اينکه باحول وقوه الهي و استفاده از توانمنديهاي خود با تکيه بر آراي دانش آموزان توانسته ايد درسال تحصيلي .......... به عنوان يکي از اعضاي شوراي دانش آموزي در انجام فعاليتهاي پرورشي و آموزشي مجتمع نقش موثري ايفا نمائيد، برخورد لازم مي دانم از زحمات و تلاش هاي مستمر و مشارکت فعالتان در انجام مطلوب اين فعاليت ها سپاسگزاري و قدرداني نموده و موفقيت روزافزونتان را در امور تحصيلي و تربيتي از خداوند بزرگ درخواست نمايم.
متن ادبی دانش آموز فاطمه زحمتکش مدرسه ی راهنمایی فدک
شاید کاکتوس مادر زن گل هاستآفتاب چهره اش را می گشاید.کاکتوس خود را برای عروسی دخترش آماده می سازد.کاکتوس پیر با چیره دستی دامادی را اسیر کرده،تک گلی در میان صحرا که اسیر حیله ی او شده،عروسی برپا شد،اما چند روز بعد بیابان رنگ خود را باخت،انگار ازچیزی غمگین است. همه جا غرق در پشیمانی است. نام دبیر:فتانه سالاری
متن ادبی مخصوص روز بازگشایی مدارس+متن دعوت نامه از مسئولین برای اول مهرماه
با سلام واحترام جناب آقای: به نام خداوندی که قلم را آفرید وآن راشایسته سوگند خویش قرار داد.به نام یگانه آفریدگاری که انسان رابه زیور اندیشه وتفکر آراست واوراامانت دار این ودیعه الهی قرارداد وبا سلام ودرود براصحاب فکروفرهنگ وپیشتازان علم ومعرفت ،باردیگر فصل روشن مهر از راه می رسد وصحیفه نورانی معرفت با سرانگشت تکاپو ورق می خورد ودروازه های آسمانی بینش ودانایی به روی صدها هزار دانش آموز آغوش می گشایند،بسیار خرسندیم که در ماه مهر سرآغاز فصل تربیت ،علم آموزی ومعرفت حضور پرشور وثمر بخش شما رادر کنار خود حس می کنیم ورهنمودهایتان رادر تحقق آرمان ها وآموزش وپرورش دانش آموزان پذیراباشیم صمیمانه ترین سلام ها رابه قلب همیشه جوان ودست همواره پرتوان شما هدیه می کنیم. یقین داریم که به اقتضای بزرگواری وکمال لطف خود پذیرای عرض ارادت همکاران ودوستداران خود خواهید بود.وبا قبول این دعوت در جشن باشکوه مهرماه بررونق واعتبار این بزم خواهید افزود وگام های باصفایتان راارج می نهیم. زمان: مکان حضور: دانلود بروشور وداع با تابستان دانلود بروشور پروژه مهرماه بازگرد ای خاطرات کودکی/شعری در مورد مدرسه/شعری زیبا در مورد معلم زیباترین جملات کوتاه در مورد مهرماه وبازگشایی مدارس متن ادبی مخصوص روز بازگشایی مدارس+متن دعوت نامه از مسئولین برای اول مهرماه شعری زیبا در مورد مهر دانلود ۵ سرود زيبا ويژه آغاز سال تحصيلي و جشن شكوفه ها دانلود بنر های هفته دفاع مقدس با کیفیت بالا و قابلیت چاپ شعری زیبا در مورد مهر/باز آمد بوی ماه مدرسه هفته دفاع مقدس گرامی باد دفاعی مقدس در برابر متجاوز سابقه برخوردهاى مرزى ایران و عراق قبل ازشروع جنگ چرا قرارداد 1975 الجزایر، متزلزل شد؟ ادوار مختلف جنگ تحمیلى آشنایی مختصربا عملیات های رزمندگان اسلام در طول 8سال دفاع مقدس دفاع مقدس در کلام رهبر کبیر انقلاب امام خمینی قدس سره دفاع مقدس در کلام رهبر فرزانه انقلاب آیت الله خامنه ای مدظله پروژه مهروکمیته پروژه مهر وشرح وظایف آنان دانلودپاورپوینت مخصوص جلسه بازگشایی مهر
آرایه های ادبی
ادامه آرایه های ادبی...-عکس (قلب) : هرگاه در یک بیت یا عبارت، میان دو مورد پیوندی برقرارکنیم و سپس در بخش دیگری جای آن دو را با هم عوض کنیم و یا هرگاه نویسنده با جا به جا کردن اجزای ترکیب های وصفی و اضافی، ترکیب ها ی تازه پدید آورد. نمونه:- حافظ مظهر روح اعتدال و اعتدال روح اقوام ایرانی است .- برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی - بسیار اندک اند کسانی که هم حرف خوب می زنند و هم خوب حرف می زنند. ۵ ـ تلمیح : در واژه به معنی "به گوشه چشم اشاره کردن" است و در اصطلاح ادبی بهره گیری از نقل قول ها، آیات، احادیث، داستان ها و وقایع تاریخی است و یا آن که با شنیدن بیت یا عبارتی، به یاد داستان و افسانه، رویدادی تاریخی و مذهبی یا آیه و حدیثی بیفتند، بدون آن که آن موضوع و داستان را تعریف کنند. نمونه : نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت / متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را (شهریار) که به حدیث "لا فتی الّا علی لاسیف الّا ذوالفقار" اشاره دارد. نمونه های دیگر: - آسمان بار امانت نتوانست کشید / قرعه کار به نام من دیوانه زدند (حافظ )- چنین گفت پیغمبر راست گوی / ز گهواره تا گور دانش بجوی (فردوسی )- چه فرهاد ها مرده در کوه ها / چه حلاج ها رفته بر دارها (علامه طباطبایی )- ما قصه سكندر و دارا نخوانده ایم / از ما به جز حكایت مهر و فا مپرس - گفت آن یار كز و گشت سردار بلند / جرمش این بود كه اسرار هویدا می كرد ۶- تضمین : هرگاه شاعر یا نویسنده ای در سخن خود از شعر یا نوشته ی دیگری بهره بگیرد، آرایه ی تضمین شکل می گیرد و به ترآن است که نام گوینده ی اصلی گفته شود. نمونه : چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم / که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را "همه شب دراین امیدم که نسیم صبحگاهی / به پیام آشنایی بنوازد آشنا را" که در این نمونه "شهریار" بیتی ازحافظ را تضمین کرده است. نمونه ی دیگر: چه خوش گفت فردوسی پاکزاد که رحمت بر آن تربت پاک باد "میازار موری که دانه کش است / که جان دارد و جان شیرین خوش است" که در ابن جا سعدی بیتی از"فردوسی " را تضمین کرده است. نمونه ی دیگر: آوردن متن عربی آیه یا حدیثی را در سخن، "درج" می نامند و اگر مضمون آیه یا حدیثی در سخن آورده شود، آن را "حل" می گویند و "حل و درج " را اقتباس می نامند. ۷ـ اغراق (مبالغه، غلو) : هنگامی است که شاعر یا نویسنده ای صفتی را در فرد یا پدیده ای برجسته کند که مطابق عرف و عادت جاری پذیرفته نیست و درعالم واقع امکان دست یابی به آن صفت وجود ندارد. مانند: بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران / كز سنگ ناله خیزد وقت وداع یاران مانند ابر بهار گریستن و گریه ی درد آلودی که حتا سنگ را هم به ناله وا می دارد، بیانی ...
متن املا-پایه ی اول
متن املا برای دی ماه اميد دانش آموز با ادبي است. در گرگان زندگي مي كند. زود بيدار مي شود. به پدر و مادرش سلام مي كند. مي داند ورزش شادي مي آورد. پدرش در نانوايي لباس سفيد مي پوشد. كنار دريا خانه اي زيبا دارند. آموزگار گفت: به درس گوش كنيد. او براي جوجه دانه ي زياد مي ريزد. در كتاب قرآن آمده است، خدا مردم خوب را دوست دارد. ايمان دانش آموز با ادبي است. در گرگان زندگي مي كند. زود بيدار مي شود. مي داند ورزش شادي مي آورد. به مادرش در آوردن سفره كمك مي كند. نان و پنير را زياد دوست دارد. كنار دريا خانه اي زيبا دارند. براي خروس دانه ي زياد مي ريزد. با كيف به مدرسه مي رود. آموزگار گفت: قرآن كتاب خدا است. بهمن ماه مريم دانش آموز خوبي است. او هر كاري را با نام خدا انجام مي دهد. لباسش را پاكيزه نگه مي دارد. از مسواك خودش استفاده مي كند. وقتي به دبستان مي رود. چادر به سر مي كند. در خانه به مادرش كمك مي كند. او يك جوجه ي زيبا دارد. ژاله كلاس اوّل است. پدرش آموزگار دبستان است. هميشه قرآن مي خواند. مادرش هر روز صبح اتاق را با جارو تميز مي كند. براي خروس و جوجه دانه ي زياد مي ريزد. برادر او در آبادان سرياز است. آن ها شام كباب مي خورند. در آوردن سفره و ليوان چاي كمك مي كند. قبل از خواب دندان ها را با مسواك مخصوص به خود مي شويد. مريم دانش آموز خوبي است. او براي نوشتن از مداد قرمز استفاده مي كند. مريم به كمك مادرش سفره ي شام را مي اندازد. با ليوان خودش آب مي خورد. هر شب دندان را تميز مسواك مي زند. هر روز به لانه ي خروس و جوجه نزديك مي شود و براي آن ها دانه مي ريزد. برادرش جلال مي داند كه دانش آموزان خوب با چوب كبريت در كوچه بازي نمي كنند. آموزگار به جلال گفت: نماز ما را از بدي باز مي دارد. او از آموزگار سپاسگزاري كرد و با پدرش به مسجد رفت. متن املااسفند ماه سارا و آذر به مدرسه مي روند. وقتي از كفّاشي گذشتند، بازار زيبا و تماشايي بود. بچّه ها وقتي به كلاس وارد مي شوند به معلّم سلام مي كنند. ثريّا در كلاس داستان مي گويد. دانش آموزان به صحبت قشنگ او گوش مي دهند. اوّل كارهاي خود را انجام مي دهند، بعد به حياط مي روند. آن ها در زنگ ورزش با نظم بازي مي كنند. امروز هوا گرم است. گل هاي پژمرده آب مي خواهند تا شاداب شوند. آزاده شکل یک سه گوش را در دفترش کشید. اوبه معلّم گفت : من نام دیگر سه گوش را می دانم به آن مثلّث می گویند. با این مثلّث یک خانه ی زیبا نقّاشی می کنم. معلّم گفت: آفرین دخترم ! ثریّا چند میوه را در دفترش نقّاشی کرد. معلّم از ثریا پرسید: آیا می دانی چه چیزی باعث بیماری می شود؟ ثریّا چند ثانیه فکر کردو گفت : خوردن میوه و سبزی کثیف باعث بیماری می شود. امّا خوردن ...