متن ادبی درباره شهدا
متن ادبی شهدا
پیر ما گفت شهادت هنر مردان است عقل نامرد در این دایره سرگردان است پیر ما گفت که مردان الهی مردند که به دنبال رفیق ازلی می گردند شهدا رفتند و ما مانده ایم . برای جانبازان که ماندن چه کردیم ؟ برای آزادگان چه کردیم؟ برای خانواده شهدا چه کردیم ؟ نمی دانم ما که لیاقت حضور در جبهه ها و زندگی در کنار آنها را نداشتیم آی کسانی که دم از شهدا می زنید مرد باشید و بر سر عهد و پیمان خود بمانید تا نکند پشیمان و سرافکنده و روسیاه در محضرشان شویم . شهدا را یاد کنیم . شده با ذکر یک صلوات . بار ها از این که زنده هستم و دارم روی دم اون آدم های بزرگ بازدم می دهم از زنده بودنم خجالت می کشم . خدایا تو خودت می دانید در دل و قلب من چه می گذرد . در باغ شهادت را بستند ...
يک متن ادبي قشنگ ( تنها خدا را دوست دارم )
.:: يک متن ادبي قشنگ ( تنها خدا را دوست دارم ) ::. از وقتي سقف خانه مان چکه مي کند از باران بدم مي آيد ... از وقتي مادرم پاي دار قالي مرد از قالي بدم مي آيد ... از وقتي برادرم به شهر رفت و ديگر نيامد از شهر بدم مي آيد ...از وقتي پدرم شبها گريه مي کند از شب بدم مي آيد ... از وقتي دستان آن مرد سرم را نوازش کرد و بعد به پدرم سيلي زد از دستهاي مهربان بدم مي آيد ... از وقتي خواهرم پاهايش زير گرماي آفتاب تاول مي زند از آفتاب بدم مي آيد ... از وقتي سيل آمدو مزرعه را ويران کرد از آب بدم مي آيد ...و تنها خدا را دوست دارم!!! چون او باران را فرستاد تا مزرعه مان خشک نشود!!! چون او شب را مي آورد که اشک هاي پدرم را هيچ کس نبيند!!! چون او مادرم را برد پيش خودش که او هم گريه نکند!!! چون او به برادرم کمک کرد که برود تا آنجا خوشبخت تر زندگي کند!!! چون من دعا کردم و مي دانم دستهاي آن مرد را که به پدرم سيلي زد فلج خواهد کرد!!! چون او آفتاب را فرستاد تا مزرعه جوانه بزند!!! چون او سيل را جاري کرد تا گناه انسان را از زمين بشويد!!! ... و من تنها خدا را دوست دارم ... اللهم الرزقنا زیارت الحسین (ع)التماس دعا
متن ادبی
پير ما گفت شهادت هنر مردان است عقل نامرد در اين دايره سرگردان است پير ما گفت كه مردان الهي مردند كه به دنبال رفيق ازلي مي گردند شهدا رفتند و ما مانده ايم . براي جانبازان که ماندن چه کرديم ؟ براي آزادگان چه کرديم؟ براي خانواده شهدا چه کرديم ؟ نمي دانم ما كه لياقت حضور در جبهه ها و زندگي در كنار آنها را نداشتيم آي كساني كه دم از شهدا مي زنيد مرد باشيد و بر سر عهد و پيمان خود بمانيد تا نكند پشيمان و سرافكنده و روسياه در محضرشان شويم . شهدا را ياد کنيم . شده با ذکر يک صلوات . بار ها از اين که زنده هستم و دارم روي دم اون آدم هاي بزرگ بازدم مي دهم از زنده بودنم خجالت مي کشم . خدايا تو خودت مي دانيد در دل و قلب من چه مي گذرد . در باغ شهادت را بستند ...
متن ادبی اربعین سیدالشهدا علیه السلام
امام صادق (ع): آسمان چهل روز بر حسین خون گریه کرد سلام بر حسین و اربعینش، سلام بر اربعین و زائرانش! و سلام بر اندوه های دل آنان كه به سوغات بر مزار كشتگان، عشق بردند و به مویه نشستند. به شوق زیارت صحن و سرای جان فزایت، اربعین شهادتت را به سوگ می نشینیم، یا حسین! و اربعین از رازهای هستی است و اربعین حسین (ع) روز بسط لطف اوست بر پیروان و دوستدارانش. و در مقام حسین (ع) همین بس كه در زیارت اربعینش خطاب به جدشان محمد مصطفی (ص) و پدر بزرگوارشان حضرت علی (ع) و مادر گرامیشان فاطمه (س) میگوییم كه خداوند عزاداری شما را در رثاء حسین (ع) قبول فرماید. اربعین در فرهنگ عاشورا در فرهنگ عاشورا، اربعین به چهلمین شب شهادت حسین بن علی(ع) گفته میشود که مصادف با روز بیستم ماه صفر است. از سنتهای مردمی گرامی داشت چهلم مردگان است، که به یاد عزیز فوت شده خویش، خیرات و صدقات میدهند و مجلس یاد بود بر پا میکنند، در روز بیستم صفر نیز، شیعیان، مراسم سوگواری عظیمی را در کشورها و شــــهرهای مختلف به یاد عاشورای حسینی بر پا میکنند. عاشقان و پیروان آن امام، در سحال اســـــرار اربعین به ذکر پرداخته و باران اشکبار چشم خویش را با مظلومیت حسین و یارانش پیوند می زنند. این راه، راه تداوم عشق است و بی گمان هیچگاه بی رهرو نخواهد بود. نخستین اربعین در نخستین اربعین شهادت امام حسین (ع)، جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی موفق به زیارت تربت و قبر سید الشهدا شدند. بنا به برخی نقلها، در همان اربعین، کاروان اسرای اهل بیت (ع) دربازگشت از شام و سر راه مدینه، از کربلا گذشتند و با جابر دیدار کردند. البته برخی از مورخان نیز آن را نفی کرده و نپذیرفته اند، از جمله مرحوم محدث قمی در «منتهی الامال» دلایلی ذکر میکند که دیدار اهل بیت از کربلا در اربعین اول نبوده است. به هر حال، تکریم این روز و احیای خاطره غمبار عاشورا، رمز تداوم شعور عاشورایی در زمانهای بعد بوده است. اربعین و عرفان اربعین از رازهای هستی، خصوصیت عدد چهل و اسرار نهفته در آن براى ما روشن نیست. البته چه بسا، با توجه به ویژگى هاى انسان، «چهل بار» تكرار یك رفتار پسندیده موجب ملكه معنوى و تعمیق آن رفتار و قابلیت نزول فیض خاص خداوند مى شود. در فرهنگ اسلامى هم عدد چهل (اربعین) جایگاه ویژه اى دارد. چله نشینى براى رفع حاجات، حفظ كردن چهل حدیث، اخلاص چهل صباح، كمال عقل در چهل سالگى، دعا براى چهل مؤمن، از این نمونه هاست. آمده است که چون حضرت موسی (ع) را قابل استماع کلام بی واسطه خداوند میکردند چهل روز به خلوت فرستادند و خداوند فرمود: «… و واعدنا موسی اربعین لیله » پیامبر حکیم (ص) فرمود: « ...
خاطره نویسی درباره شهدا برای تمام هموطنان عاشق
بسم رب الشهداء و الصدیقین امروز فضیلت زنده نگه داشتن نام و یاد شهدا کمتر از خود شهادت نیست مقام معظم رهبری راهنمای خاطرهنگاری درباره شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس قابل اجر و اجرا برا ی تمامی عاشقان شهدا در سراسر کشور امید است هرگونه برداشت از این وبلاگ در راستای اهداف شهدا مورد قبول حق تعالی و شهدای گرانقدر اسلام و ایران قرار گیرد. والسلام ملتمس دعا محمد حسین صادقی تهیه و تنظیم : انتشارات هدهد زرقان فارس - بهار 1387 www.abolfazl-s.blogfa.com [email protected] ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ 1 - آرمانشهر دفاع مقدس مدینۀ فاضله شهری است آرمانی که در آن همه فدائی همند, همه خادم یکدیگرند, هیچکس در آن احساس ناامنی و دلواپسی نمیکند, شهری که همۀ ساکنان آن در عین بزرگی, خود را کوچکتر از دیگران میدانند, شهری که در آن هیچکس نیازی به تظاهر کردن ندارد. مدینه فاضله آرمانشهری است که تمام خوبیها در حد اعلای خود وجود دارند و بدیها به صفر رسیدهاند, شهری که تمام انسانهای فرهیخته, عاشق زندگی کردن در آنند و تمام عرفا و فلاسفه و حکیمان الهی در تمام عمر به دنبال آن میگردند. مدینۀ فاضله بهشت است ولی نه بهشت آخرت, بلکه بهشتی زمینی که جلوهای از بهشت ابدی است, و بهشت اگر زیباست بخاطر تجلیات باطنی ساکنان آن است که هر کدام یک بهشتند و عین بهشتند. مدینۀ فاضله شهری است آرمانی و خیالی که در دنیای ما جائی برای ظهور و بروز ندارد. این آرمانشهر را فقط میتوان در وجود مقدس انبیاء و اولیاء الهی به نظاره نشست و این آرمانشهر برای ما اسیران خاک چنان غریب و نامأنوس است که داستانهای آن را جزو افسانهها و اساطیر قلمداد میکنیم و به عبارتی دیگر تمام این داستانها و خاطرهها را دروغ و غیر واقعی میپنداریم. اما همین مدینۀ فاضله و آرمانشهر اساطیری در برههای از تاریخ خونین ما تجلی پیدا کرد و گوشههائی از آن در دوران دفاع مقدس به ظهور رسید. در آن دوران سرشار از معنویت و محرومیت و مظلومیت, فرهنگ سبزی متولد شد که بجز با عشق قابل تفسیر و تبیین نیست. در بسیاری از سنگرها و خطوط نبرد میتوانستی افرادی را ببینی که تبلور کامل بهشت و مدینۀ فاضلۀ محمدی بودند, کسانی که در کنار آنها احساس آرامش و اطمینان میکردی و میتوانستی در وجودشان عطر بهشت را حس کنی. کسانی که در عین ذکاوت و هوش و استعداد و زیرکی یک ذره دوروئی و دورنگی و تظاهر و دروغ در وجودشان نبود, کسانی که اگر صد سال با آنها زندگی میکردی روز به روز بیشتر عاشق و شیفتۀ کمال و خضوع و آزادگی و جوانمردی و معرفتشان میشدی. کسانی که جانشان را بی شائبه برای یکدیگر فدا میکردند و از هم چیزی جز شفاعت, التماس نمیکردند. ...
متن ادبی فوق العاده زیبا درباره امام زمان(عج)
عطر انتظار گرچه خسته ام گرچه دلشکسته ام باز هم گشوده ام درى به روى انتظار تا بگويمت هنوز هم به آن صداى آشنا اميد بسته ام. اى تو صاحب زمان! اى تو صاحب زمين! دل جدا ز ياد تو آشيانه اى خراب وبى صفاست ياد سبز وروح بخش تو ياد لطف بى نهايت خداست کوچه باغ سينه ام اى گل محمدى به عطر نامت آشناست آنکه در پى تو نيست کيست؟ آنکه بى بهانه تو زنده است در کجاست؟ اى کرامت وجود! باد غربتى که مى وزد به کوچه هاى بى تو بوى مرگ مى دهد بوى خستگى فسردگى کوچه ها در انتظار يک نسيم روح بخش يک پيام آشنا ودلنواز سينه را گشوده اند. کوچه هاى ما هميشه عاشق تو بوده اند. اى کبوتر دلم هوايى محبتت! سينه ام آشناى نعمت غم است گر هزار کوه غم رسد هنوز هم کم است از درون سينه ام ناله هاى مرغ خسته اى به گوش مى رسد. بالهاى زخمى ام نيازمند مرهم است. صبحگاه جمعه ها آفتاب ياد تو ز (ندبه)هاى ما طلوع مى کند. آنکه شب پس از دعا با سرود اشتياق ونغمه اميد با دلى سفيد خواب رفته است روز را به شوق ديدنت شروع مى کند اى تو معنى اميد وآرزو! اى براى انتظار عاشقانه آبرو! عشقهاى پاک در ميان خنده ها وگريه هاى عاشقان پيش عصمت الهى ات خضوع مى کند. اى بهانه اى براى زيستن! اشتياق همچو سبزه بهاره هر طرف دميده است. جمکران جلوه اى از انتظار وشوق ماست اى بهار جاودان اى بهار آفرين ما در انتظار مقدم توييم اى اميد آخرين! اى عزيز دل پناه شيعيان اى فروغ جاودان! سايه بلند نام وياد تو از سر وسراى عاشقان بيقرار کم مباد قامت بلند شوق جز بر آستان پرشکوه انتظار خم مباد. جهت ملاحظه بقیه متون ادبی از فهرست موضوعی سمت راست استفاده فرمایید.علاوه براین چنانچه از اینترنت با سرعت بالا بهره می برید، می توانید جهت مشاهده بقیه متون و اشعار ادبی درباره امام زمانمان به اینجـــا مراجعه کنید.مطالب مرتبط:جمعه حضورچه باشکوه است آن روز که تو می آیی... تپش ثانیه ها باران احسان کارنامه ی من متن ادبی مهدوی - ویژه بهار التماس دعا
متن در باره ی شهدا
متن ادبی شهدا پیر ما گفت شهادت هنر مردان است عقل نامرد در این دایره سرگردان است پیر ما گفت که مردان الهی مردند که به دنبال رفیق ازلی می گردند شهدا رفتند و ما مانده ایم . برای جانبازان که ماندن چه کردیم ؟ برای آزادگان چه کردیم؟ برای خانواده شهدا چه کردیم ؟ نمی دانم ما که لیاقت حضور در جبهه ها و زندگی در کنار آنها را نداشتیم آی کسانی که دم از شهدا می زنید مرد باشید و بر سر عهد و پیمان خود بمانید تا نکند پشیمان و سرافکنده و روسیاه در محضرشان شویم . شهدا را یاد کنیم . شده با ذکر یک صلوات . بار ها از این که زنده هستم و دارم روی دم اون آدم های بزرگ بازدم می دهم از زنده بودنم خجالت می کشم . خدایا تو خودت می دانید در دل و قلب من چه می گذرد . در باغ شهادت را بستند ...
(متن ادبی) درباره نماز
نماز راه گشوده است که خدا پیش پای بندگان گذاشته تا در هر زمین و زمان مناسب و موقعیتی – از شادی و اندوه، سختی و آسایش و ناآرامی و آرامش- شرح حال را به او باز گویند یا راه چاره را از او بجویند.نماز گفتگوی راز است و برآوردن نیاز؛ راز بزرگ بندگی و نیاز به سخن گفتن با همصحبتی که در صحبتش ملالی نیست و آنچه از همدمی اش بار می آید شیرینی و راحتی و آرامش است.نماز هم تسلیم است هم پرخاش؛ تسلیم در برابر شگفتی عظمت و شکوه زیبایی خدا و پرخاش علیه هر قدرتی که از سرِ پستی و زبونی، آهنگ توانایی را در موازات قدرت حق، مغرورانه می نوازد «ایاک نعبد و ایاک نستعین»نماز نردبانی برافراشته در تمام طول عمر است تا بتوان شبانه روزی چندین بار و نه تنها در ساعتی مشخص- برفرازش رفت، بی واسطه با معبود سخن گفت و بی پرده با حبیب درد دل کرد.نماز برای آلودگان وسیلة پاکسازی از زشتیها و راه یافتن به شایستگیهای پاکان است و برای شایستگان و راه یافتگان، پیمودن بخش دیگری از راه وصل و در اختیار گرفتن منزلی نزدیکتر به دوست.نماز از یک سو قطره قطره آب شدن است و از سوی دیگر جرعه جرعه آب نوشیدن.